بر اساس این گزارش، این طرح با نام «نیترو زئوس» با هدف خرابکاری در سیستم های دفاعی، مخابراتی و بخش های کلیدی شبکه برق بود که در پی دست یابی به توافق هسته ای بین ایران و شش قدرت جهانی در تابستان گذشته، برای دست کم آینده ای قابل پیش بینی به تعویق افتاد.
«نیترو زئوس» بخشی از تلاش ها برای اطمینان دادن به دولت اوباما در این باره بود که در صورت اقدامات ایران علیه آمریکا و هم پیمانانش در منطقه، آمریکا جدا از گزینه نظامی یک گزینه دیگر نیز در اختیار داشته باشد.
«نیترو زئوس» بخشی از تلاش ها برای اطمینان دادن به دولت اوباما در این باره بود که در صورت اقدامات ایران علیه آمریکا و هم پیمانانش در منطقه، آمریکا جدا از گزینه نظامی یک گزینه دیگر نیز در اختیار داشته باشد.
به گفته مقامات آمریکایی، هزاران پرسنل نظامی و اطلاعاتی آمریکایی در این طرح ده ها میلیون دلاری مشارکت داشتند که با کار گذاشتن بد افزار در شبکه های رایانه ای ایرانی زمینه را برای «میدان نبرد» آماده کند.
ارتش آمریکا طرح های احتمالی مشابه را برای همه درگیری های احتمالی از جمله حمله کره شمالی به کره جنوبی، از دست دادن تسلیحات هسته ای در جنوب آسیا یا قیام ها در آفریقا یا آمریکای لاتین در نظر گرفته بود.
اما این طرح فوریت بیشتری داشت زیرا مقامات کاخ سفید بر این باور بودند فرصت خوبی مهیا شده است که سبب می شود بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل درباره حمله به تأسیسات هسته ای ایران تصمیم گیری کند و آمریکا وارد خصومت های متعاقب آن خواهد شد.
در حالی که پنتاگون در حال آماده شدن برای چنین سناریویی بود، نهادهای اطلاعاتی آمریکایی یک طرح سایبری جداگانه را برای خرابکاری در سایت غنی سازی هسته ای فردو توسعه دادند، سایتی که ایران آن را در درون یک کوه در نزدیکی شهر قم ایجاد کرده است. این حمله یک عملیات مخفی بود که رئیس جمهور آمریکا می تواند حتی در صورت عدم تداوم درگیری ها، مجوز استفاده از آن را صادر کند.
فردو همواره یکی از دشوارترین اهداف در ایران بوده است زیرا در عمق زمین و در درون کوه واقع شده است و تنها قدرتمندترین بمب های سنگرشکن آمریکا توان نفوذ در آن را دارند. این عملیات اطلاعاتی پیشنهادی، یک «کرم» رایانه ای را با هدف از کار انداختن سیستم های کامپیوتری تأسیسات فردو وارد رایانه های این تأسیسات می کرد که این اقدام به صورت موثری سبب به تأخیر افتادن یا نابود شدن توانایی سانتریفوژهای ایرانی برای غنی سازی اورانیوم در این تأسیسات می شد. این برنامه قرار بود در پی حمله سایبری با نام «بازی های المپیک» توسط آمریکا و اسرائیل اجرا شود که سبب نابودی هزار سانتریفوژ و به صورت موقت، سبب ایجاد اختلال در روند فعالیت در نطنز شد.
فردو همواره یکی از دشوارترین اهداف در ایران بوده است زیرا در عمق زمین و در درون کوه واقع شده است و تنها قدرتمندترین بمب های سنگرشکن آمریکا توان نفوذ در آن را دارند.
بر اساس مفاد توافق هسته ای با ایران، دو سوم سانتریفوژهای تأسیسات فردو طی ماه های اخیر برچیده شدند و همه مواد هسته ای نیز از این تأسیسات خارج شد. این تأسیسات دیگر نمی تواند فعالیت های مرتبط با هسته ای انجام دهد و کاربری آن تغییر یافته است و بدین ترتیب، تهدید های ناشی از این تأسیسات دست کم برای 15 سال آینده بر طرف شده است.
توسعه این دو برنامه مخفی نشان می دهد دولت اوباما تا چه اندازه در ارتباط با این موضوع نگران بود که مذاکرات با ایران ممکن است با شکست مواجه شود. این موضوع همچنین نشان دهنده نقش حیاتی عملیات سایبری در برنامه ریزی های نظامی و عملیات مخفی اطلاعاتی است. ژنرال های آمریکایی در دهه 1950 تسلیحات هسته ای را در طرح های جنگی خود برای حفاظت از اروپا یا مقابله با شوروی گنجاندند و طی 15 سال گذشته، آنها استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین مسلح را به عنوان بخشی حیاتی از تلاش های نظامی در پاکستان، افغانستان و دیگر کشورها در نظر گرفتند. به همین ترتیب، جنگ سایبری به یک عنصر استاندارد در زرادخانه آمریکا برای آن چه که در حال حاضر درگیری های «ترکیبی» نام دارد، تبدیل شد.
وجود برنامه نیترو زئوس در مستند «روزهای صفر» فاش شده است، مستندی که روز چهارشنبه در جشنواره فیلم برلین برای نخستین بار نمایش داده خواهد شد. الکس گیبنی کارگردان این فیلم -که به سبب ساخت فیلم های مستند دیگر از قبیل «تاکسی به سوی تاریکی» که برنده جایزه اسکار شد و درباره استفاده از شکنجه توسط مأموران بازجوی آمریکایی است- و همچنین «ما اسرار را سرقت می کنیم: داستان ویکی لیکس» مشهور است .
فیلم «روزهای صفر» تشدید درگیری بین ایران و غرب را طی سال های منتهی به دست یابی به توافق هسته ای ایران، کشف حمله سایبری به تأسیسات غنی سازی نطنز توصیف می کند، و همچنین بحث های داخلی در پنتاگون را درباره این موضوع بازگو می کند که آیا آمریکا یک دکترین موثر برای استفاده از نوع جدیدی از سلاح در اختیار دارد که تأثیرات آن در نهایت به سختی قابل درک است یا خیر. گیبنی و تیم تحقیقاتی او به رهبری خاویر بوترو با افراد حاضر در برنامه هسته ای ایران مصاحبه کردند و آنها جزییات تلاش برای مختل کردن شبکه های رایانه ای ایران را با کار گذاشتن «بدافزاری» فاش کردند که می توان از آن برای نظارت بر فعالیت های این کشور و به دستور اوباما برای حمله به زیرساخت های آن استفاده کرد. (بر اساس قوانین مرتبط با اختیارات ریاست جمهوری، که سه سال پیش ادوارد اسنودن پیمان کار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا آن را فاش کرد، تنها رئیس جمهور می تواند دستور انجام حمله سایبری را صادر کند و این رئیس جمهور است که باید استفاده از تسلیحات هسته ای را تأیید کند.»
نیویورک تایمز مصاحبه هایی جداگانه با مقامات آمریکایی انجام داد تا این برنامه را تأیید کنند. اما طی دو هفته گذشته، مقامات کاخ سفید، پنتاگون و دفتر اداره اطلاعات ملی آمریکا همگی از اظهار نظر در این باره خودداری کردند.
از نظر مرکز فرماندهی سایبری آمریکا -که هفت سال قدمت دارد- و همچنان در حال ایجاد «نیروهای ویژه» خود و استقرار آنها در سراسر جهان است، طرح ایران شاید چالش برانگیز ترین برنامه تاکنون محسوب می شود.
یکی از مقامات آمریکایی -در حالی که خواست نامش فاش نشود- اعلام کرد: «این برنامه پیچیده ترین برنامه تاکنون بوده است.»
او همچنین گفت: «قبل از توسعه این برنامه، آمریکا هرگز یک طرح حمله سایبری را در این حجم ایجاد نکرده بود.»
نیترو زئوس ریشه در زمان ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش دارد اما طی سال های 2009 و 2010 حیات تازه ای یافت زیرا باراک اوباما از ژنرال جان آلن در فرماندهی مرکزی آمریکا خواست یک طرح نظامی مفصل را برای ایران در صورت شکست دیپلماسی در نظر داشته باشد. در آن زمان سطح تنش ها بالا بود زیرا ایرانی ها به روند تولید سانتریفوژهای خود سرعت بخشیدند و سوخت در سطح نزدیک به ساخت بمب هسته ای تولید کردند و نهادهای اطلاعاتی غربی بیم آن داشتند ممکن است ایران در آستانه توسعه یک سلاح هسته ای قرار داشته باشد. در آن دوره همچنین سطح تنش ها با اسرائیل به سبب نقش اسرائیل در ترور دانشمندان ایرانی بالا بود، و همچنین شواهدی در این باره وجود داشت که نتانیاهو با وجود هشدارهای آمریکا در حال آماده شدن برای انجام یک حمله پیشدستانه علیه ایران است.
در آن زمان، مشاوران اوباما بر این باور بودند که او یک طرح نظامی قاطعانه را مد نظر ندارد. رابرت گیتس وزیر دفاع سابق آمریکا نگرانی های خود را در ژانویه سال 2010 طی یادداشتی به کاخ سفید اعلام کرد و گفت مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا حتی گفتگو را درباره نشان دادن یک واکنش سریع به ایران آغاز نکرده اند.
نیترو زئوس ریشه در زمان ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش دارد اما طی سال های 2009 و 2010 حیات تازه ای یافت زیرا باراک اوباما از ژنرال جان آلن در فرماندهی مرکزی آمریکا خواست یک طرح نظامی مفصل را برای ایران در صورت شکست دیپلماسی در نظر داشته باشد. در آن زمان سطح تنش ها بالا بود زیرا ایرانی ها به روند تولید سانتریفوژهای خود سرعت بخشیدند و سوخت در سطح نزدیک به ساخت بمب هسته ای تولید کردند و نهادهای اطلاعاتی غربی بیم آن داشتند ممکن است ایران در آستانه توسعه یک سلاح هسته ای قرار داشته باشد.
نیترو زئوس سریعا به عنوان یک واکنش احتمالی اوباما به ایران و راهی برای فلج کردن عناصر حیاتی تأسیسات ایرانی بدون شلیک حتی یک گلوله ظهور کرد. یکی از مقامات آمریکایی اعلام کرد در حالی که عملیات سایبری در دیگر سناریوهای مرتبط با جنگ ها در نظر گرفته می شد، نیترو زئوس «این سناریو را به سطحی جدید» رساند. در حالی که برنامه ریزان نظامی هشدار دادند بسته به شدت حمله، ممکن است این حمله بر غیر نظامیان نیز تأثیر بگذارد به ویژه اگر آمریکا مجبور به قطع بخش گسترده ای از شبکه برق کشور و همچنین شبکه های مخابراتی ایران می شد.
در حالی که فرماندهی سایبری باید نیترو زئوس را به کار می گرفت، اما این واحد دسترسی مناسب آژانس امنیت ملی آمریکاست که مسئول نفوذ در شبکه های دشمن است که این اقدام مستلزم حضور در شمار گسترده ای از شبکه های ایرانی از جمله دفاع هوایی و مراکز کنترل فرماندهی و حمل و نقل می شد.
برنامه ریزان جنگی می گویند این یک اقدام خطرناک است زیرا اطلاعات آنها از چگونگی اتصال شبکه ها در ایران یا دیگر اهداف در این کشور ناقص است و پیش بینی خسارات فرعی همواره دشوار است. برای نمونه، از کار انداختن شبکه های برق بسیار آسان تر از آغاز به کار دوباره آن است.
حتی با آن که پنتاگون برای یک درگیری گسترده آماده شده بود، اما نهادهای اطلاعاتی آمریکایی یک هدف را در ذهن داشتند و آن این که چگونه می توانند در تأسیسات زیرزمینی فردو خرابکاری کنند درست همان گونه که آنها در پایان دوره ریاست جمهوری بوش و آغاز دولت اوباما اقدام به خرابکاری در نطنز کردند.
این روند در سال های 2012 و 2013 تسریع شد زیرا ایرانی ها شروع به نصب بیش از 3 هزار سانتریفوژ در تأسیسات زیرزمینی فردو کردند. اما پس از آن که ایرانی ها فعالیت غنی سازی خود را طی مذاکرات بر سر توافق هسته ای کند و سپس بخشی از تأسیسات فردو را غیر فعال کردند، آمریکایی ها نیز از این برنامه دست برداشتند.
به نظر می رسد برنامه ریزی برای توسعه یک کرم رایانه ای برای حمله به فردو در ابتدا در زمانی انجام شد که اوباما و دیگر رهبران جهان از وجود این تأسیسات زیر زمینی در کنفرانسی در پیتزبورگ در سپتامبر سال 2009 خبر دادند. هنوز مشخص نیست جاسوسان آمریکایی چگونه برای نفوذ -فیزیکی یا از راه دور- به این تأسیسات هسته ای زیر زمینی برنامه ریزی کردند و این که آیا آمریکا یا هم پیمانی همانند اسرائیل ممکن بود از منابع انسانی در داخل کشور برای حمله به این شبکه ها استفاده کند یا خیر.
اسناد فاش شده توسط اسنودن نشان دهنده یک سری فن آوری هایی است که می توان از آنها برای وارد کردن برنامه ها از راه دور به یک سیستم استفاده کرد که به اینترنت متصل نیست. این اقدام بارها در نطنز تکرار شدو یک بدافزار بارها تعریف شد و هر نسخه از آن سبب دستکاری در کنترل کننده های رایانه ای سانتریفوژها می شد تا جایی که روند چرخش آنها از کنترل خارج می شد و آنها خودشان را نابود می کردند. به نظر می رسد حمله به فردو بسیار نافذ و آشکار و حمله ای بود که سبب می شد مداری که سبب قدرت بخشیدن به سانتریفوژها و کنترل کننده های آنها می شود، نابود شود.
هنوز مشخص نیست شدت موفقیت آمیز بودن این حمله تا چه اندازه می توانست باشد. سطح همکاری های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بر سر این برنامه نیز مشخص نیست به ویژه پس از رد و بدل شد ن اتهامات در سال 2010 در این باره که اسرائیل برای تولید نسخه کرم استاکس نت بدون آزمایش کردن آن تلاش کرد، روندی که به افشای وجود این کرم منجر شد.
پایگاه اینترنتی نیوز فید نیز به انتشار گزارشی در این باره پرداخت. در این گزارش آمده است:
اسناد جدید منتشر شده در ارتباط با «استاکس نت» -حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به برنامه هسته ای ایران- نشان می دهد این ویروس بخش کوچکی از یک عملیات گستردهتر سایبری علیه زیرساخت های نظامی و غیر نظامی ایران با نام «نیترو زئوس» بوده است.
این گزارش می افزاید یک سند منتشر شده در این هفته نشان می دهد حمله سایبری آمریکا به زیرساخت های نظامی و غیر نظامی مهم ایران با هدف خرابکاری در این کشور از طریق یک سری حملات مخرب سایبری بوده است. در فیلمی مستند که در این ارتباط ساخته شده، آمده است اهداف آمریکا از انجام عملیات سایبری با نام «نیترو زئوس» شامل حمله به نیروگاه ها، زیرساخت های حمل و نقل، و دفاع هوایی می شد و عاملان این حمله شب هنگام وارد این سیستم های حفاظت شده می شدند تا مطمئن شوند این حملات همچنان قابل انجام است.
در این فیلم با نام «روز صفر» که الکس گیبنی کارگردان برنده جایزه اسکار آن را تهیه کرده، آمده است ویروس استاکس نت -که از هر 5 سانتریفوژ یک سانتریفوژ مورد استفاده در برنامه هسته ای ایران را نابود کرد- بخش کوچکی از قابلیت های تهاجمی بسیار بزرگتری بود که علیه ایران تهیه شده بود. این فیلم قرار است در اولین شب نمایش جشنواره فیلم برلین به نمایش در آید.
در این فیلم با اشاره به دست کم پنج منبع اطلاعاتی یا نظامی محرمانه آمریکا -که اطلاعات مستقیمی از این برنامه ها داشته اند- آمده است:
-هکرهای آمریکایی که در یک مرکز عملیات کنترل از راه دور در فورت مید در مریلند کار می کنند، به بخش های گسترده ای از زیرساخت های مهم ایران نفوذ می کنند و آماده انجام حملات مخرب در راستای هر گونه عملیات نظامی هستند.
- برخی در وزارت امور خارجه آمریکا و آژانس امنیت ملی درباره قانونی واخلاقی بودن برخی از این عملیات -که خطر خرابکاری در زیرساخت های غیر نظامی را به همراه زیرساخت های نظامی در پی دارد- ابراز نگرانی کرده اند؛
- اسرائیل کرم استاکس نت را با هدف حمله به زیرساخت های هسته ای ایران اصلاح و آن را به ویروسی تهاجمی تر تبدیل کرد و سپس به صورت یک جانبه این نسخه جدید را آماده کرد. محققان امنیتی نخستین بار به این موضوع پی بردند و در نهایت آن را ردیابی کرده و دریافتند این ویروس از نهادهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل نشأت می گیرد؛
- از اطلاعات به دست آمده از موسسه جی سی اچ کیو انگلیس در به کارگیری استاکس نت علیه ایران استفاده شده است.
مسئولان نیوز فید توانستند یک نسخه از فیلم گیبنی را مشاهده کنند و به اطلاعات و نکات تحقیقاتی بیشتری دسترسی یافتند که در تولید این فیلم از آنها استفاده شد. اسناد منتشر شده توسط ادوارد اسنودن پیمانکار آژانس امنیت ملی آمریکا نیز این اطلاعات را تأیید می کند.
«استاکس نت» نام یک کرم رایانه ای پیچیده است که در سال 2010 محققان امنیتی پس از کشف بر آن نهادند.
محققان سریعا به این نتیجه رسیدند که به سبب پیچیدگی این ویروس، مطمئنا بیش از یک بازیگر دولتی بر روی آن کار کرده اند.
در نهایت، مشخص شد که کرم استاکس نت محصول همکاری های طولانی مدت آمریکا و اسرائیل با نام مستعار «بازی های المپیک» به منظور مقابله با برنامه هسته ای ایران بدون توسل به حملات هوایی یا ترور است که اسرائیل هر دوی آنها را برای متوقف کردن پیشرفت هسته ای ایران مد نظر قرار داده بود.
این کرم با تغییر برنامه رایانه هایی عمل می کرد که کنترل سانتریفوژهای مخصوص غنی سازی اورانیوم را بر عهده داشتند و این گونه به اپراتورهای تأسیسات اعلام می کرد که شرایط عادی است در حالی که به واقع این ویروس در حال انجام اقدامات مخرب از جمله حتی افزایش سرعت سانتریفوژها با هدف اعمال فشار بر قطعات حساس سیستم و در نهایت منفجر کردن آنها بود.
بر اساس این فیلم، آمریکا و اسرائیل دسترسی مستقل و کاملی به منبع این کرم داشتند -که در نسخه های قبلی خود به صورت گسترده تهاجمی نشده بود-، و این موضوع سبب می شد بتوان این ویروس را پنهان و غیر قابل کشف نگه داشت.
زمانی که یک نسخه آن به شماری از اهداف ناخواسته در سال 2009 حمله کرد، کارمندان مرکز عملیات کنترل از راه دور تقریبا به طور تمام وقت فعالیت خود را تغییر دادند تا به صورت بی سر و صدا رایانه های آلوده را پاکسازی کنند تا از کشف این کرم جلوگیری شود زیرا بیم آن داشتند این اقدام سبب خواهد شد محققان دریابند که چه کسانی در ورای این اقدامات قرار دارند و اقدامات تلافی جویانه در این راستا انجام شود.
گیبنی گزارش داد این موضوع سبب بروز خشم در زمانی شد که چندین ماه بعد، اعلام شد اسرائیل به صورت یکجانبه نسخه اصلاح شده این ویروس را به کار گرفته است. این نسخه بسیار آسان تر وارد بسیاری از سیستم ها شد و صدها هزار رایانه را در بیش از 115 کشور جهان آلوده کرد و به ناچار سبب شد این کرم توسط محققان امنیتی مورد ارزیابی دقیقی قرار گیرد. این امر به نوبه خود سبب افشاگری در این باره شد که آمریکا و اسرائیل در ورای این حمله قرار داشتند با آن که هیچ کشور دیگری آشکارا مسئولیت آن را بر عهده نگرفت.
یک منبع آمریکایی در گفتگو با فلیم سازان اعلام کرد: «دوستان ما در اسرائیل از سلاحی استفاده کردند که ما به صورت مشترک آن را توسعه داده بودیم تا بتوانیم اسرائیل را از انجام اقدامات دیوانه وار باز داریم. اما آنها تحت پوشش همکاری به شیوه خود از آن استفاده کردند که می توانست به آغاز یک جنگ منجر شود.»
گیبنی گزارش داد این موضوع سبب بروز خشم در زمانی شد که چندین ماه بعد، اعلام شد اسرائیل به صورت یکجانبه نسخه اصلاح شده این ویروس را به کار گرفته است.
در ماه های پس از افشای این خبر توسط روزنامه نیویورک تایمز، بانک های آمریکایی با یک سری حملات سایبری مخرب -که آشکارا به ایران نسبت داده شد-، مواجه شدند. از آن زمان، شمار و شدت این حملات سایبری -که از حمایت دولتی برخوردار بودند- به شدت افزایش یافت و آمریکا در چندین مورد، آشکارا چین را به مشارکت در عملیات علیه شرکت های آمریکایی و نهادهای دولتی متهم کرد.
با این حال، فیلم «روزهای صفر» نشان می دهد که حمله «بازی های المپیک» به برنامه هسته ای ایران در مقایسه با عملیات گسترده تر علیه زیرساخت های ایران -که همه آنها با نام «نیترو زئوس» قرار بودن انجام شوند - یک حمله فرعی در فضای مجازی محسوب می شد.
این برنامه توسط مرکز فرماندهی سایبری آمریکا هدایت می شد اما عملیات آن در خارج از مرکز کنترل راه دور در فورت مید با کمک شماری از کارمندان نظامی و غیر نظامی انجام می شد.
عملیات تحت نام نیترو زئوس شامل تأسیسات صنعتی ایران، فرماندهی و کنترل، شبکه های برق، دفاع هوایی و حمل و نقل می شد.
گیبنی این عملیات را «بزرگترین و پیچیده ترین طرح جنگ سایبری در تاریخ آمریکا» توصیف کرد.
منابع تولید این فیلم اعلام کردند صدها پرسنل طی چند سال برای تولید این طرح مشارکت داشتند و هزینه این برنامه «صدها میلیون دلار» بوده است.