مروری بر سیاستها و اهداف آمریکا در سوریه
احتمال تغییر رویکرد آمریکا در بحران سوریه؛ چرا؟
دولت اوباما به شکلی مشکوک در حال کاهش فعالیتهای خود در زمینه سوریه است و این به معنای تضعیف بیشتر گروههای تروریستی و شورشی در این کشور است.
درباره «تغییر سیاست آمریکا در سوریه» روز به روز اظهار نظرها و دیدگاههای بیشتری مطرح میشود. قبلاً مخالفان سوری به این مطلب تصریح میکردند، اما پس از پیروزیهای اخیر ارتش سوریه در برابر تروریستها و شورشیان، محافل رسانهای غربی و آمریکایی نیز به آن اذعان میکنند.
پایگاه اینترنتی فارن پالسی روز شنبه در مقاله ای با عنوان «خیانت فاجعه آمیز اوباما به مخالفان سوریه؛ چگونه کاخ سفید در حال واگذار کردن پیروزی به بشار اسد، روسیه و ایران است» نوشت: "نه کری و نه دی میستورا تمایلی ندارند تا روسیه و اسد را بیش از حد و به شکلی جدی تحت فشار قرار دهند، زیرا این اقدام می تواند گفتگوهای ژنو را که مانند یک جنین مرده است، در معرض خطر قرار دهد... آمریکا همچنین چشمان خود را به روی اقدامات پوتین بسته است تا بدین ترتیب، از وخامت اوضاع و ناچار شدن به انتخاب گزینه های دشوار در سوریه پرهیز کند... در جریان مقدمات گفتگوهای ژنو و طی روزهای نخست این گفتگوها، این موضوع به وضوح مشخص شد که آمریکا فشار زیادتری را بر مخالفان وارد می کند تا بر روسیه، چه برسد به اسد".
طی هفته کنونی، ارتش سوریه و نیروهای متحد در نهایت توانستند «راهرو اعزاز» را که باریکهای در دست تروریستها بود، قطع کنند. این راهرو، مرز ترکیه را به شهر حلب متصل می کند. اکنون محاصره کامل این شهر یک احتمال دور از دسترس شمرده می شود، زیرا ارتش سوریه و متحدان از سمت جنوب، غرب و شمال در حال حرکت به سمت این شهر هستند. در صورتی که آن بخش از شهر حلب که در دست تروریستها قرار دارد در نهایت سقوط کند، این موضوع به معنای یک پیروزی بسیار بزرگ برای اسد و همچنین بزرگترین عقب نشینی تروریستها از زمان آغاز ناآرامیهای سوریه در سال 2011 شمرده میشود.
پیروزیهای اخیر نیروهای دولتی سوریه در میدان نبرد، دمشق را در مذاکرات صلح سوریه در ژنو نیز در موضع قدرت و شورشیان را در موضع ضعف قرار داده است. برخی کارشناسان حتی اذعان کردهاند: با توجه به پیروزیهای اخیر طرف دولتی در میدان نبرد و تغییر موازنه قدرت به زیان مخالفان میتوان از شکست مذاکرات سخن گفت.
بر اساس گزارش فارن پالسی "با توجه به آنکه روسیه از لحاظ سیاسی و نظامی در حال پیشرفت است، دولت اوباما به شکلی مشکوک در حال کاهش فعالیتهای خود است و از متحدان خود نیز درخواست میکند تا چنین کاری انجام دهند. این به معنای تضعیف گروههای شورشی در سوریه است که به شبکه تأمینی تکیه میکنند که تحت نظارت آمریکا قرار دارد: در جنوب سوریه، آمریکا خواستار کاهش میزان تسلیحاتی شده است که در اختیار «جبهه جنوبی» قرار میگیرد. این در حالی است که در شمال سوریه، اتاق عملیات ترکیه به خواب فرو رفته است. نتیجه این مسائل، به وجود آمدن گسترده و قابل فهم این احساس در میان شورشیان سوریه است که مورد خیانت قرار گرفتهاند."
البته هنوز هستند کسانی که معتقدند آمریکا باید بیست هزار نیروی نظامی خود را با مدلهای سیاسی درست برای حفظ مواضع اشغال شده در سوریه به این کشور اعزام کند. اما بنا بر گزارش پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ دولت اوباما میخواهد در حد امکان دخالت آمریکا را در جنگ سوریه محدود کند و تاکنون در برابر انتقادها درباره این رویکردش مقاومت کرده است.
پیش از این سیاست واشنگتن در قبال بحران سوریه عبارت بود از:
1ـ اجتناب آشکار از مداخله جدی نظامی در بحران سوریه: همه بازیگران این صحنه از این موضوع آگاهی دارند که اوباما، که همواره با هرگونه مشارکت جدی در سوریه مخالفت کرده است و این موضوع یکی از مهمترین عوامل مسئلهساز در مناسبات آمریکا با متحدان منطقهای خود ـ از جمله عربستان و ترکیه ـ بوده است.
2ـ حمایت غیرمستقیم از شورشیان در سوریه با آموزش و گسیل تروریستها، مزدوران نظامی و پشتیبانی مالی و نظامی از آنها.
3- تشویق متحدان منطقهای ـ مانند ترکیه، عربستان، قطر و اردن و ... ـ به حمایت از شورشیان، تروریستها و مزدوران نظامی.
4- البته پس از بالا گرفتن جنایات تروریستها در سوریه، آمریکا حمایت خود از تروریستها را پنهان کرد و به اقدامات صوری و تصنعی ـ مانند تشکیل ائتلاف ضدداعش و حملات هوایی نمایشی به مواضع آنها ـ متوسل شد.
پرسشی که در این جا مطرح میشود این است که چرا آمریکا حتی حمایت پنهان و غیر مستقیم خود را از شورشیان و تروریستها در سوریه کاهش داده است؟
در ادامه سعی میشود ضمن گمانهزنی در زمینه اهداف آمریکا از دامن زدن به بحران در سوریه، به این پرسش پاسخ داده شود. شاید بتوان اهداف آمریکا در سوریه را در سه سطح «حداکثری»، «میانی» و «حداقلی» دستهبندی کرد:
1ـ هدف حداکثری/ کنارهگیری بشار اسد از قدرت:
خیلی زود با آغاز حمایت ایران و جنبش حزبالله لبنان از ارتش سوریه و سازماندهی و تجهیز نیروهای مردمی در سوریه، آمریکا و اروپا و متحدان منطقهای آنها متوجه شدند ممکن است ارتش سوریه و متحدانش نتوانند همه سوریه را از دست شورشیان و تروریستها خارج کنند، ولی آنها نیز نمیتوان بر کل سوریه سیطره یابند و بشار اسد را مجبور به کنارهگیری کنند. بنابراین زمینه برای در پیش گرفتن «هدف میانی» مطرح شد.
2- هدف میانی/ سیطره آمریکا و متحدان بر مناطق تحت اشغال تروریستها:
این هدف نیز پس از همگرایی مسکو با مقاومت، ورود روسیه به معادلات سوریه با شکست و ناکامی روبرو شد. بهمن ماه (ماه فوریه) گذشته، بشار اسد رئیس جمهور سوریه و حامیان منطقهای آن، تلاش گسترده ای را به منظور محاصره کردن حلب در شمال سوریه انجام دادند. این شهر از سال 2012 میان ارتش سوریه و تروریستها تقسیم شده است و ارتش سوریه، با استفاده از بمبهای بشکهای آن را هدف حملات قرار دادهاند. تروریستها، در آن زمان توانستند با این حملات مقابله کنند. آنچه که در پی این حادثه رخ داد، زنجیرهای از پیشرفتهای تروریستها و مخالفان در سرتاسر سوریه بود. این پیشرفتها چنان باعث تضعیف اسد شد که با درخواست بشار اسد و رایزنی ایران، مسکو در ماه سپتامبر (حدوداً شهریور) مستقیماً در اوضاع سوریه مداخله کرد. این اقدامات مسکو در هماهنگی کامل با افزایش نیروهای ایران و جنبش حزبالله انجام شد.
یک سال پس از این جریانات، در پی آغاز کارزار روسیه در سوریه، این تلاشها اکنون در حال نتیجه دادن برای دولت اسد است. این در حالی است که کشورهای غربی چنین ارزیابی کرده بودند که مسکو نمیتواند تلاشهای نظامی پایدار و با معنایی را در سوریه ادامه دهد.
مهمترین پیامد ورود روسیه به معادلات سوریه آغاز حملات جنگندههای روسی به مواضع شورشیان و تروریستها از سویی و استقرار سامانه دفاعی اس 400 روسی در سوریه پس از اقدام ترکیه به هدف قرار دادن یک جنگنده روسی است.
اقدام ترکیه در سرنگون کردن یک هواپیمای نظامی روسیه باعث اقدامات تلافیجویانه روسیه شده است. مسکو در این جهت آتش نیروی هوایی خود را بر شورشیان و تروریستهای دوست با ترکیه در استانهای ادلب و حلب متمرکز کرد. مسکو همچنین از کردهای سوریه حمایت کرد. کردهای سوریه، اکنون یک شریک جدید پیدا کرده بودند که میتوانست باعث افزایش قدرت آنها در روابط پیچیده با واشنگتن شود.
اظهارات صریح مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا در امور امنیت ملی مبنی بر اینکه "نمیخواهیم با روسیه در سوریه درگیر شویم" حاکی از «تأثیر مداخله روسها در تغییر سیاست آمریکا در سوریه» است.
داگلاس اولیوانت دیروز در گفتگو با الجزیره از واشنگتن درباره تحولات سوریه و در پاسخ به این پرسش که به نظر میرسد آمریکا نظارهگر اوضاع سوریه است، چگونه موضع ضعیف آمریکا را تحلیل میکنید این در حالی است موضع نظام سوریه و متحدان آن بیش از هر زمان دیگری قوی شده است، گفت: "طبیعی است نظام سوریه به دلیل برخوردار بودن از حمایتهای روسیه و ایران قویتر شده باشد. آمریکا کشور دوست ارتش آزاد سوریه است ولی به صورت مستقیم وارد درگیریهای این کشور نمیشود. آمریکا هیچ منفعتی در سوریه ندارد تا درگیری خود را در این کشور با روسیه توجیه کند."
با این حال به نظر میرسد آمریکا روی سیطره کردها بر مناطق تحت اشغال داعش و حفظ آن در سوریه و حتی عراق همچنان حساب کرده است. پیشرفتهای ارتش سوریه میتواند باعث شود نیروهای کرد که به سمت آمریکا گرایش دارند، مناطقی را تحت سلطه قرار دهند که در حال حاضر در اختیار مخالفان و تروریستها قرار دارد. این مناطق بین مرز ترکیه و خطوط جبهه جدید ارتش سوریه در شمال این کشور و آن سوی شهرهای شیعه نشیل نبل و زهرا قرار دارد.
به گزارش پایگاه اینترنتی فارن پالسی دورنمای گسترش سلطه نیروهای کرد، از هم اکنون باعث احساس خطر در ترکیه شده است. در تابستان گذشته، آنکارا امیدوار بود بتواند منطقهای امن را در همین مکان ایجاد کند. آنکارا «جبهه النصره» را تحت فشار قرار داد تا از این منطقه خارج شود، و متحدان خود را در سوریه، از جمله گروه اسلامگرا و مهم «احرار الشام» ترغیب کرد به این منطقه وارد شوند. دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا که سابقه خودداری از تصمیمگیری در مواقع حساس را به صورت حساب شدهای از خود نشان داده است، کاری کرد که پیشنهاد مطرح شده توسط ترکیه به صورت معلق باقی بماند تا آنکه دیگر قابل اجرا نباشد.
این مطلب در وهله نخست حاکی از این است که ترکیه مهمترین چالش پیش روی همکاری آمریکا با کردها در سوریه است، ولی برخی شواهد دیگر میتواند بیانگر این باشد که هدف آمریکا از حمایت از کردها قرار دادن آنکارا در دوراهی «بیتصمیمی» یا «مداخله نظامی در سوریه» است.
بر اساس گزارش این پایگاه اینترنتی، ترکیه اکنون با مسئلهای غامض روبرو شده است: یا باید زمانی که طوفان در مرزهای این کشور در حال انباشته شدن است، آرام و ساکت بنشیند و هیچ کاری نکند، یا آنکه به صورت مستقیم در اوضاع سوریه دخالت کند. در حالت دوم (که محتملتر به نظر میرسد) چنین اقدامی به صورت ناگزیر، باعث تشدید مساله کردها خواهد شد و ترکیه را هم در مقابل داعش و هم در مقابل مجموعهای از نیروهای حامی اسد، از جمله روسیه، قرار خواهد داد.
نباید فراموش کنیم که بارها آمریکا و غرب از متحدان منطقهای خود خواستهاند همزمان با حملات جنگندههای غربی به مواضع تروریستها در عرصه زمین تحت عنوان مبارزه با داعش به حمایت از آنچه مخالفان میانهرو در سوریه است بپردازند. مهمترین شاهد مثال برای چنین خواستهای حمایت قاطع آمریکا و متحدانش در اروپا از درخواست اخیر عربستان برای مداخله نظامی در سوریه است.
اظهارات اخیر رئیس جمهور ترکیه نیز میتواند بیانگر نتیجه بخش بودن تلاش آمریکا برای تحریک آنکارا به مداخله نظامی در سوریه باشد. رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در بازگشت از آمریکای جنوبی در گفتگو با خبرنگاران رسانههای ترکیه که وی را در هواپیما همراهی میکردند، هشدار داد: "آمریکا باید متحد خود را مشخص کند"، به نوشته دیروز روزنامه ملیت چاپ ترکیه وی گفت: حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (پ ی د) و یگانهای مدافع خلق کرد (ی پ گ) نیز مانند پ ک ک گروههای تروریستی هستند. رئیس جمهور ترکیه افزود: یکی از مقامات شورای امنیت ملی آمریکا که از افراد نزدیک به باراک اوباما رئیس جمهور این کشور است اخیراً به کوبانی سفر و از به اصطلاح از یک ژنرال نشان دریافت کرد. اردوغان با انتقاد از این موضوع گفت: در چنین اوضاعی ما چگونه میتوانیم به شما اعتماد کنیم؟ آیا متحد شما ما هستیم یا تروریستهایی که در کوبانی بسر میبرند با شما متحد هستند؟
رئیس جمهور ترکیه حتی گفت: درباره سوریه اقداماتی که ضروری باشد، انجام خواهد شد. درباره چنین موضوعاتی نباید سخن گفت باید آن را اجرا کرد. اردوغان با تأکید بر آمادگی نیروهای مسلح ترکیه برای رویارویی با هرگونه تهدید احتمالی افزود: نیروهای مسلح ترکیه از اختیارات لازم برای مقابله با تهدیدهای ضد ترکیه برخوردارند.
وی در عین حال تأکید کرد ترکیه مایل است هرگونه اقدامی در این زمینه در چارچوب جامعه بینالمللی و با همکاری متحدان صورت گیرد.
البته برخی صاحب نظران نیز معتقدند ترکیه و عربستان سعودی که از مهمترین حامیان شورشیان و تروریستهای سوریهاند، اکنون با کمبود گزینه روبرو هستند. هیچ میزان از تسلیحات نمیتواند توازن قدرت را در سوریه به هم بزند... اما اکنون نه عربستان سعودی و نه ترکیه ـ که رویکرد غیر فعال آمریکا در برابر مسکو باعث برانگیخته شدن تردیدهای آنها شده است ـ تمایلی ندارند بدون پوشش و حمایت، روابط خود را با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور سوریه وخیم کنند.
بنابراین موضوع تشویق ترکیه به مداخله نظامی در سوریه ممکن است در حد و اندازه همان «تهدید» بماند و در واقعیت محقق نشود، با این حال میبایست سناریوهایی را برای مواجه شدن با این گمانه در نظر گرفت.
3- هدف حداقلی/ دست کم تبدیل کردن سوریه به یک ویرانه:
هرچند آمریکاییها و متحدان منطقهای آنها در زمینه خارج کردن سوریه از دست مقاومت و یا سیطره بر مناطق تحت کنترل داعش ناکام بودهاند و این ناشی از توانایی و درایت رهبران مقاومت در ایران، لبنان و سوریه و همچنین مسکو است، با این حال نباید از این واقعیت غافل شد که آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی علاقهمند هستند نه تنها محور مقاومت اسلامی در منطقه ـ ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین ـ بلکه همه کشورهای اسلامی، حتی متحدان آنها- مانند عربستان و ترکیه ـ همواره گرفتار جنگ داخلی و یا جنگ با همسایگان مسلمانان باشد؛ در مسیر تباهی و ویرانی گام بردارند و ثروت عظیم آنها به جای هزینه شدن در راه آبادانی و توسعه این کشورها، در راه «بازسازی ویرانهها» هزینه شود.
نتیجهگیری:
در این نوشته از رویکرد جدید آمریکا یعنی «کاهش حمایت از شورشیان و تروریستها در سوریه» سخن به میان آمد و حتی بیان شد برخی رسانههای جهان از «خیانت اوباما به مخالفان سوری» خبر دادهاند.
در این نوشته سعی شد با اشاره مختصر به اهداف و سیاستهای گذشته و حال آمریکا در سوریه و تأثیر تحولات سوریه ـ بویژه در در جبهه ارتش سوریه و متحدان آن ـ بر این اهداف و سیاستها، به این پرسش پاسخ داده شود که چرا شاهد تغییر رویکرد آمریکا در سوریه هستیم.
---------------------------------------
بررسی و تحلیل/ عبدالرضا خلیلی