مشروح سخنان رئیس جمهور آمریکا در مسجدی در بالتیمور
اوباما گفت:پس از اظهارات اخیر علیه مسلمانان تهدیدها و آزارها علیه جامعه مسلمانان افزایش یافت.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا وسیما،باراک اوباما در اظهاراتی در مسجدی در بالتیمور پس از صحبت های صبا یکی از اعضای جامعه مسلمانان آمریکا گفت: صبا!من از شما به خاطر این مقدمه جالب،مثال هایی که زدید،ارادت به دین ،تحصیل و خدمات شما به دیگران و علاقه شما برای تبدیل شدن به پزشکی فوق العاده تشکر می کنم.صبا!فکر می کنم والدین شما اینجا باشند و می خواهند شما را ببینند. والدین صبا کجا هستند؟مادر خوبی هستید.صبا کار بزرگی انجام داد،نداد؟ او فوق العاده است. من از همه شما در جامعه مسلمانان در بالتیمور به خاطر استقبال امروز تشکر می کنم. من می خواهم از رهبران مسلمانان آمریکایی در سراسر این شهر و ایالت و برخی که سفر کردند و در ایالت دیگر زندگی می کنند،تشکر کنم.من باید بگویم جان سربانس نماینده کنگره در اینجا است.همچنین دو نفر از رهبران بزرگ در کنگره و مسلمانان آمریکایی افتخار آفرین،کیث الیسون نماینده ایالت بزرگ مینسوتا در کنگره و آندره کارسون نماینده ایالت بزرگ ایندیانا در کنگره در اینجا هستند.این مسجد مانند مساجد بسیار دیگر در کشور روایت همه آمریکایی ها است که حدود نیم قرن بخشی از این شهر بوده است. شما به هزاران خانواده خدمت کردید. برخی که دهه ها در اینجا زندگی کردند و همچنین مهاجرانی که از کشورهای بسیار دیگر تلاش کردند که تبدیل به شهروندان افتخار آفرین آمریکایی شوند.بسیاری از آمریکایی ها هرگز از یک مسجد بازدید نکردند. برای کسانی که امروز این تصویر را می بینند و هرگز از مسجد بازید نکرده اند می گویم که به کلیسا یا کنیسه یا معبد خود فکر کنید. یک مسجد مانند این مسجد بسیار آشنا است. جایی است که خانواده ها می آیند و عبادت می کنند و عشق خود را به خدا و یکدیگر بیان می کنند. مدارسی برای بازی بیس بال ،فوتبال و بسکتبال معلمان و پسران و دختران وجود دارد.من شنیدم که نسبتا خوب است.پسران و دختران در اینجا می نشینند و مسائل مذهبی را نقل می کنند. شما با گفتگوهای بین ادیان پلی از تفاهم با دیگر مذاهب شامل مسیحیان و یهودیان ایجاد کردید.یک مرکز پزشکی وجود دارد که به افراد نیازمند بدون توجه به دین او کمک می کند.همچنین اعضای این جامعه در کنار دیگر جوامع برای عدالت اجتماعی و توسعه شهری همکاری می کنند. شما به عنوان رای دهندگان به اینجا می آیید تا با نامزدها دیدار داشته باشید.همانطور که یکی از اعضای شما گفته است به شیوه ای که ما زندگی می کنیم،نگاه کنید. ما آمریکایی های واقعی هستیم. بنابراین نخستین چیزی که می خواهم بگویم دو کلمه ای است که مسلمانان آمریکایی اغلب نشینده اندو آن "تشکر می کنم" است. من از شما به خاطر خدمت به جامعه خود و ارتقا زندگی همسایه های خود و کمک برای قوی و متحد ماندن ما به عنوان یک خانواده واحد آمریکایی تشکر می کنم. می خواهم دلیل دیگر برای آمدن به اینجا را بیان کنم.من می دانم اکنون زمان نگرانی و صادقانه بگویم اندکی ترس در بین جامعه مسلمانان امریکا در سراسر کشور است.
اوباما گفت :مسلمانان مانند همه آمریکایی ها نگران تهدید تروریسم هستید اما بالاتر از آن شما به عنوان مسلمانان آمریکا نگرانی دیگری دارید و آن این است که تمام جامعه شما بسیار به خاطر اقدامات خشونت بار تعدادی کم، هدف قرار گرفته می شود و سرزنش می شود
وی افزود:شما مانند همه آمریکایی ها نگران تهدید تروریسم هستید اما بالاتر از آن شما به عنوان مسلمانان آمریکا نگرانی دیگری دارید و آن این است که تمام جامعه شما بسیار به خاطر اقدامات خشونت بار تعدادی کم، هدف قرار گرفته می شود و سرزنش می شود.جامعه مسلمانان آمریکا جامعه نسبتا کوچک است زیرا چند میلیون نفر بیشتر در این کشور نیستند و در نتیجه بیشتر آمریکایی ها لزوما فرد مسلمان را نمی شناسند. به همین خاطر،بسیاری درباره مسلمانان و اسلام از طریق اخبار پس از اقدام تروریستی یا ازطریق تصاویر تحریف شده رسانه های تلویزیونی یا فیلم می شنوند که همه اینها احساسات تحریف شده را ارائه می کنند.
باراک اوباما گفت: پس از یازدهم سپتامبر و اخیرا بعد از حملات پاریس و سن برناردینو شما شاهد دو رویه بوده اید. افرادی که اقدام تروریستی را به کلیت یک مذهب پیوند می زنند و همچنین ما اخیرا اظهارات توجیه ناپذیر و سیاسی علیه مسلمانان آمریکا شنیده ایم که این حرف ها جایی در کشور ما ندارد.جای تعجب نیست که پس از آن تهدیدات، آزارها علیه مسلمانان آمریکا افزایش یافت.در این مسجد در سال گذشته دو دفعه تهدید علیه فرزندان شما شد. در سراسر کشور،زنانی که مانند صبا حجاب دارند،هدف قرار گرفته اند. ما شاهد زورگویی به کودکان و خرابکاری در مسجد بودیم.من با مسلمانان فوق العاده در سراسر کشور دیدار داشتم که در حال انجام دادن همه نوع کارهستند. برخی از آنها پزشک هستند. برخی از آنها مسئولان مذهبی هستند. همه آنها در حال انجام کارهای فوق العاده علاوه بر جامعه مسلمانان، در جامعه آمریکا هستند.
وی در دامه گفت: آنها به کار ،تحصیل و تلاش برای عدالت اجتماعی و محیط زیست افتخار می کنند.من باید اشاره کنم همه آنها جوانتر از من هستند که این روزها چنین اتفاقی زیاد رخ می دهد. شما با شنیدن کارهای فوق العاده ای که آنها در حال انجام آن هستید، انگیزه و روحیه می یابید اما همچنین با شنیدن نگرانی ها و پریشانی های آنها دلتان به درد می آید. برخی از والدین شما می گویند که کودکان می پرسند آیا ما را مجبور می کنند کشور را ترک کنیم و آیا قرار است ما را جمع آوری کنند وچرا مردم چنین با ما برخورد می کنند؟ حرف هایی که شما نباید در این کشور و در حال حاضر با کودکان خود داشته باشید. من این پریشانی را در میان مسلمانان آمریکایی در سراسر کشور می بینم.من افرادی را دیدم که به من گفتند احساس می کنند شهروند درجه دوم هستند. مادری را دیدم که گفت قلبم هر شب با فکر کردن درباره رفتاری که با دخترم در مدرسه می شود،به درد می آید. دختر سیزده ساله در اوهایو به من گفت که می ترسد و وحشت دارد. دختری از تگزاس در نامه ای نوشت که یک دختر پریشان چهارده ساله بدنبال یافتن جایی در جهان است. این کودکان مانند فرزندان من هستند و پندار همراه با تردید دارند که جای خود در این کشور بزرگ ما را زیر سوال می برد و این در حالی است که در سنی هستند که نباید نگران باشند ونوجوان هستند. این چیزی نیست که ما هستیم.ما از یک خانواده آمریکایی هستیم و زمانی که هر یک از بخش خانواده ما خود را جدا یا درجه دوم ببیند و یا آسیب ببیند،دردی بر تار و پود کشور ما است. این چالشی بر ارزش های ما است و این بدان معنا است ما باید کارهای بیشتری انجام دهیم. ما باید با آن مقابله کنیم و صادقانه و شفاف با آن برخورد کنیم و به وضوح صحبت کنیم. اکنون زمان آن است ما آمریکایی ها بدرستی به یکدیگر گوش فرا دهیم و از یکدیگر یاد بگیریم.من معتقدم این کار باید با درک برخی از اصول حقیقی شروع شود. من این حقایق را بیان می کنم هرچند که برای بسیاری در اینجا روشن است که متاسفانه این حقایق به صورت اساسی در رسانه های ما بیان نشده است. اجازه دهید با این حقیقت شروع کنیم. بیش از هزار سال مردم پیام صلح دیده اند. کلمه اسلام از سلام می آید که به معنای صلح است. تعارف آنها سلام علیکم است. اسلام مانند بسیاری از ادیان دیگر ریشه در شفقت و رحمت و عدالت و نیکوکاری دارد. پیامبر محمد (ص)گفته است هر کس می خواهد وارد بهشت شود باید با مردم طوری رفتار کند که دوست دارد با او رفتار شود. برای مسیحیانی مانند من این حرف آشنا است. جمعیت یک میلیارد و ششصد میلیونی مسلمان جهان مانند بشریت متنوع هستند.
حرف هایی که شما نباید در این کشور و در حال حاضر با کودکان خود داشته باشید. من این پریشانی را در میان مسلمانان آمریکایی در سراسر کشور می بینم.من افرادی را دیدم که به من گفتند احساس می کنند شهروند درجه دوم هستند. مادری را دیدم که گفت قلبم هر شب با فکر کردن درباره رفتاری که با دخترم در مدرسه می شود،به درد می آید.
آنها عرب ،آفریقایی، اهل آمریکای لاتین ،جنوب شرق آسیا،برزیلی ،نیجریه ای ها ،بنگلادشی ،اندونزیایی و سفید و قهوه ای و سیاه هستند. جامعه بزرگی از مسلمانان آفریقایی وجود دارد. این تنوع بیانگر شماست.یک پسر چهارده ساله در تگزاس که مسلمان است به من نامه نوشت که ما فقط می خواهیم در صلح زندگی کنیم.حقیقت دیگر این است که اسلام همواره بخشی از آمریکا بوده است. در دوران استعمار بسیاری از بردگان از آفریقا به اینجا آورده شدند که مسلمان بودند و برخی از آنها با وجود محدودیت دین خود را زنده نگه داشتند. تعدادی هم توانستند آزاد شوند و برای بسیاری از آمریکایی ها این موضوع شناخته شده هست. بنیانگذاران ما در زمان قرار دادن مسئله آزادی مذهب در قانون اساسی و حقوق شهروندی به همه مذاهب اشاره کردند.پس از آن مسلمانان را اغلب محمدی ها می نامیدند.
باراک اوباما گفت:توماس جفرسون تصریح کرد مجسمه آزادی مذاهب در ویرجینیا برای محافظت از همه ادیان است و من صحبت های وی را نقل می کنم. توماس جفرسون نوشت که(این مجسمه) برای یهودی ها ،مسیحی ها،غیریهودی ها ومحمدی هاست.جفرسون و جان آدامز مجلدی از قرآن داشتند. بنجامین فرانکلین نوشت که حتی مفتی قسطنطیه مبلغ مذهبی را برای موعظه ما بفرستد،منبری برای کار خود خواهد یافت. بنابراین اینها، چیزهای جدیدی نیستند. نسل هایی از مسلمانان آمریکا برای سازندگی کشور ما کمک کردند.آنها بخشی از انبوهی از مهاجرانی بودند که کشاورز و تاجر شدند. آنها نخستین مسجد آمریکا را در کمال تعجب در داکوتای شمالی ساختند. قدیمی ترین مسجد برجامانده در آمریکا در آیوا است. نخستین مرکز اسلامی در شهر نیویورک در سالهای هزار و هشتصدو نود ساخته شد. مسلمانان آمریکایی در خط تولید خودرو شرکت هنری فورد کار کردند. یک مسلمان آمریکایی آسمانخراش های شیکاگو را طراحی کرد.رئیس جمهور آیزنهاور در سال 1957 در هنگام صحبت هایش در مرکز اسلامی در واشنگتن دی سی گفت: من باید به شما دوستان اسلامی خود اطمینان دهم که براساس قانون اساسی آمریکا و براساس قلوب آمریکایی ها ،از این محل پرستش مانند هر مذهب دیگری استقبال می شود.شاید حقیقت مرتبط با آن این است که مسلمانان آمریکایی به شیوه های مختلف، زندگی امروز ما را رونق می بخشند. آنها همسایگان ما هستند. معلمانی هستند که به کودکان ما درس می دهند،پزشکانی هستند که درباره سلامت ما خدمت می کنند. پزشکان آینده مانند صبا هستند.آنها دانشمندانی هستند که برنده جایزه صلح نوبل شدند. کارآفرینان جوان هستند که در حال ایجاد فناوری های جدید هستند که ما همواره از آنها استفاده می کنیم. آنها قهرمانان ورزشی مانند محمدعلی و کریم عبدالجبار و حکیم اولاجوان هستند که ما آنها را تشویق می کنیم. ضمنا زمانی که تیم آمریکا پا به المپیک بعدی می گذارد یکی از آمریکایی ها که با پوشیدن حجاب پرچم قرمز،سفید و آبی را در دست می گیرد،ابتهاج محمد قهرمان شمشیربازی است که در اینجا حضور دارد. من به وی گفتم که مدال طلا را برای کشور بیاورد.هیچ فشاری بر روی شما نیست. مسلمانان آمریکا به ما کمک می کنند ایمنی داشته باشیم. آنها پلیس و آتش نشان هستند. آنها در وزارت امنیت داخلی و جامعه اطلاعاتی ما هستند. آنها با افتخار در نیروهای مسلح ما خدمت می کنند.منظورم این است که آنها برای آزادی ما می جنگند وخون می دهند و می میرند. برخی از آنها در قبرستان ملی آرلینگتون آرمیده اند.بنابراین،مسلمانان آمریکا انعطاف پذیر و میهن پرست ترین آمریکایی ها هستند که تا به حال دیده اید.ما امروز این افتخار را داریم که برخی از مسلمانان آمریکایی در نیروهای مسلح در اینجا حاضر هستند. اگر شما اینجا هستید لطفا بایستید تا بتوانیم از خدمات شما تشکر کنیم. بنابراین بخشی از دلیلی که می خواهم این حقایق را بگویم به خاطر گفتگوهایی است که با این جوانان فوق العاده داشتم.آنها اشاره کردند که اغلب احساس می کنند دیده نمی شوند.بخشی از کاری که ما باید انجام دهیم این است که کمک ها به جامعه مسلمانان را نه در زمانی که مشکل وجود دارد بلکه در همه زمان ها افزایش دهیم. نمایش های تلویزیونی ما باید شخصیت های مسلمانی را نشان دهد که مرتبط با امنیت ملی ما هستند زیرا این کار سختی نیست. زمانی بود که هیچ سیاه پوستی در تلویزیون نبود و شما می توانید داستان های خوبی را بیان کنید که بیانگر واقعیت های جامعه ما است.
حقیقت دیگر نیز وجود دارد که ما باید اذعان کنیم. هرچند اکثریت مسلمانان جهان،تکرار می کنم اکثریت مسلمانان جهان اسلام را به عنوان منشا صلح می دانیم، غیرقابل انکار است که بخش کوچکی از مسلمانان تفسیری منحرف از اسلام را تبلیغ می کنند. این یک واقعیت است. گروهی مانند القاعده و داعش نخستین تندروها در تاریخ نیستند که از نام خدا سوء استفاده می کنند. ما این مسئله را در گذشته نیز در بین ادیان مختلف شاهد بوده ایم اما اکنون عنصر سازمان یافته تندرو وجود دارد که متون اسلامی را به صورت گزینشی انتخاب و آنها را برای توجیه کشتار و ترور خود تغییر می دهد. آنها این کار را با این ادعای دروغین انجام می دهند که آمریکا و غرب در حال جنگ با اسلام هستند. این تفکر منحرف هوادارانی در جهان از جمله همانطور که شاهد بودیم در بوستون،چاتانوگا و سن برناردینو پیدا کرده است. این تفکر وجود دارد وتنش ها و فشاری ایجاد می کند که بار آن را به شکل نامتناسب اکثریت شهروندان مسلمانان مطیع قانون تحمل می کنند. پرسش اکنون این است که ما چگونه می توانیم با یکدیگر به سمت جلو حرکت کنیم؟ چگونه می توانیم کشور خود را قوی و متحد نگه داریم؟چگونه می توانیم از خود در برابر سازمان هایی دفاع کنیم که بدنبال کشتن افراد بی گناه هستند؟ این بار فقط بردوش جامعه مسلمانان نیست اگرچه که جامعه مسلمانان باید نقشی ایفا کند.همه ما مسئولیت هایی داریم. بنابراین من می خواهم اصولی را پیشنهاد کنم که معتقدم می تواند راهنمای ما باشد.
رئیس جمهور آمریکا گفت نخستین مرکز اسلامی در شهر نیویورک در سالهای هزار و هشتصدو نود ساخته شد. مسلمانان آمریکایی در خط تولید خودرو شرکت هنری فورد کار کردند. یک مسلمان آمریکایی آسمانخراش های شیکاگو را طراحی کرد.رئیس جمهور آیزنهاور در سال 1957 در هنگام صحبت هایش در مرکز اسلامی در واشنگتن دی سی گفت: من باید به شما دوستان اسلامی خود اطمینان دهم که براساس قانون اساسی آمریکا و براساس قلوب آمریکایی ها ،از این محل پرستش مانند هر مذهب دیگری استقبال می شود.
نخست این که در زمانی که دیگران تلاش می کنند بین ما از طریق خطوط مذهبی یا فرقه ای شکاف ایجاد کنند،ما باید به اساسی ترین حقایق زیر تاکید کنیم:
همه ما فرزندان خدا هستیم.همه ما یکسان و با کرامت ذاتی بدنیا آمدیم.ما غلب بر روی اختلافات ظاهری تمرکز می کنیم و فراموش می کنیم که در چه چیزی مشترک هستیم. همه ما مسیحیان، یهودیان و مسلمانان براساس ادیان خود از فرزندان ابراهیم هستیم. بنابراین بردباری صرف در مورد مذاهب مختلف کافی نیست. ادیان ما از ما می خواهد انسانیت مشترک را بپذیریم. قرآن می گوید «ما شما را از مردم و قبایلی ساختیم تا یکدیگر را بشناسید.» بنابراین همه ما وظیفه بیان مذهب خود را به شیوه ای داریم که بدنبال ایجاد پل ارتباطی به جای ایجاد شکاف است.
دوم این که ما به عنوان آمریکایی باید به ارزش های اصلی خود وفادار باشیم و این شامل آزادی مذهب برای همه ادیان می باشد. همانطور که گفتم بنیانگذاران ما مانند جفرسون می دانستند که آزادی مذهب علاوه بر این که برای محافظت از مذهب حیاتی است بلکه مذهب به تقویت کشور ما اگر کشوری آزاد است ،کمک می کند. بخشی از آنچه که در خاورمیانه و شمال آفریقا و جاهای دیگر شاهد هستیم این است که در خشونت های فرقه ای از مذهب به عنوان ابزاری برای دیگر مسائل نظیر قدرت و کنترل استفاده می شود. آزادی مذهب از این اتقاق جلوگیری می کند و موجب محافظت از ادیان و کشور در برابر کسانی می شود که می خواهند با استفاده از خصومت مذهبی به عنوان وسیله ای برای اهداف خود، کشور را بگیرند. این بدان معنا نیست که همه ما با ادیان مذهبی نباید دخالت داشته باشیم. ما باید شهروند فعال باشیم اما ما باید به این حقیقت احترام بگذاریم که از آزادی مذهب برخوردار هستیم. به خاطر داشته باشیم، مبلغان و مسیحیان بسیاری برای منسوخ کردن شر برده داری مبارزه کردند.مردم ادیان مختلف از بهبود شرایط کارگران و ممنوعیت کار کودکان حمایت کردند. مردم از ادیان مختلف به دکتر کینگ ملحق شدند و ما را به چالش کشیدند تا به آرمان های خود پایبند باشیم. این کنش گرایی و مشارکت مدنی که هویت دموکراسی ما را تشکیل می دهدبا آزادی مذهب افزایش یافت.
اوباما گفت ما نباید در جهت تبلیغات تروریست ها کار کنیم و نمی توانیم بگوییم که اسلام ریشه مشکل است.
اکنون باید اذعان کنیم دورانی بوده است که در آرمان های خود قصور کرده ایم. رقبای توماس جفرسون در آن زمان تلاش کردند با مطرح کردن این مسئله که وی مسلمان است، موضوع را منحرف کنند. بنابراین من اولین نفر نیستم. این واقعیت است.نگاه کنید. من نیز چنین مشکلی داشتم اما فقط از چنین حملاتی استفاده نمی شود. جامعه مورمون ها در طول تاریخ ما مورد حمله قرار گرفته اند. کاتولیک ها از جمله برجسته ترین آنها،جان اف کندی زمانی که برای ریاست جمهوری ثبت نام کرد متهم به خیانت شد. این تصور وجود داشت که او دستورات خود را از پاپ می گیرد که برخلاف وظایف او براساس قانون اساسی است. یهودی ستیزی در این کشور تاریخ ناراحت کننده و طولانی دارد و یهودیان همواره از دانشکده ها ، مشاغل و دفاتر عمومی مستثنی شدند. بنابراین اگر ما در مسئله آزادی مذهب جدی هستیم و من به مسیحیان هموطن که اکثریت را در این کشور دارند،می گویم ما باید درک کنیم که حمله به یک دین ،حمله به همه ادیان است و زمانی که هر یک از گروه های مذهبی هدف قرار می گیرد همه ما مسئولیت داریم درباره آن صحبت کنیم و ما باید سیاستی را که بدنبال پیش داوری یا جانبدارانه است و مردم را به خاطر مذهبشان هدف قرار می دهد،رد کنیم.ما باید اطمینان یابیم که جرایم ناشی از تنفر با مجازات روبرو می شود و حقوق شهروندی همه آمریکایی ها رعایت می شود و سران ادیان از جمله مسلمانان باید زمانی که مسیحیان در سراسر جهان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند یا زمانی که یهودی ستیری رو به افزایش است ،حرف بزنند زیرا حقیقت این است که اکنون مسیحیانی هستند که در خاورمیانه مورد حمله قرار می گیرند و این در حالی است که آنها قرن ها در آنجا بوده اند و یهودیان که در جاهایی مانند فرانسه قرن ها زندگی کرده اند اکنون احساس اجبار برای ترک این کشورها می کنند زیرا آنها احساس می کنند تحت حمله از جمله گاهی اوقات حمله مسلمانان هستند. ما باید همواره لفاظی های نفرت انگیز و خشونت علیه هر کسی را محکوم کنیم و این شامل این اقدامات علیه مسلمانان در آمریکا نیز می شود. بنابراین هیچکدام از ما نمی توانیم ساکت بنشینیم و تماشاچی تحجر باشیم و ما باید با یکدیگر نشان دهیم که آمریکا واقعا از همه ادیان حمایت می کند. که نکته بعدی من است: ما زمانی که کشور خود را در برابر تروریست محافظت می کنیم نباید عقاید و لفاظی های تروریست ها را تقویت کنیم. من اغلب شنیدم که گفته می شود ما نیاز به شفافیت اخلاقی در این جنگ داریم.درک من این است که اگر ما فقط بگوییم که همه اینها تروریست های اسلامی هستند،پس اکنون باید مشکل را حل کنیم. ما نیاز به شفافیت اخلاقی داریم. اجازه دهید برخی از شفافیت اخلاقی را برای شما بیان کنم.گروهی مثل داعش بسیار بدنبال مشروعیت هستند. آنها تلاش می کنند خود را سران مذهبی و جنگجویان مقدسی نشان دهند که برای اسلام حرف می زنند.