آژانس نمي تواند وارد مراکز نظامي ايران شود
سناتور آمريکايي تصريح کرد: آژانس نمي تواند وارد مراکز نظامي ايران شود و هيچ کشوري اجازه اين کار را نمي دهد.
به گزارش
خبرگزاري صدا و سيما، سناتور کريس مورفي (Chris Murphy) در نشستي در موسسه تحقيقاتي کارنگي در واشنگتن گفت: «در بررسي توافق هسته اي ايران بايد به چند معيار توجه داشت. همه اعضاي کنگره بايد درک کنند که راي گيري درباره اين توافق در خلاء رخ نمي دهد. اين مسئله پيامدهاي بسيار گسترده اي خواهد داشت که فراتر از خود توافق خواهد بود. اين راي گيري ، انتخاب بين توافقي است که پيامدهاي جهاني دارد و اجرايي مي شود يا توافقي که پيامدهاي جهاني دارد و فقط به علت مخالفت کنگره آمريکا، اجرايي نمي شود. کنگره آمريکا تنها نهاد قانون گذاري در گروه پنج بعلاوه يک است که اين توافق را به راي مي گذارد. واقعيت اين است که اگر کنگره آمريکا اين توافق را رد کند، دو اتفاق مي افتد. اتفاق نخست آن است که تحريم ها از هم پاشيده مي شود. اتفاق دوم آن است که محدوديتها درباره برنامه هسته اي ايران اعمال نخواهد شد. مسئله به همين روشني است. کساني که فکر مي کنند وضع ديگري پيش خواهد آمد، در دنياي وهم و خيال به سر مي برند. به همکارانم در کنگره آمريکا که مي خواهند به اين توافق نه بگويند مي گويم که با اين کارشان، وضعيتي آخرالزماني را بوجود مي آورند زيرا ايراني که از نظر اقتصادي قدرتمندتر مي شود بدون هيچ کنترلي به برنامه هسته اي اش ادامه مي دهد. بررسي توافق هسته اي، به منزله شرکت در همه پرسي نيست بلکه انتخاب بين دو گزينه است که پيش روي اعضاي کنگره دارد.»
وي در ادامه افزود: «معيار دوم ارزيابي اين توافق هسته اي، توجه به پيامدهاي منطقه اي آن است. بحثهاي زيادي در اين خصوص در جريان است. نبايد تاريخ را بار ديگر تکرار کند. نبايد پيچيدگي روابط آمريکا با کشورهاي منطقه را با نگاهي ساده انگارانه مبتني بر نگاه سياه و سفيد و تحليل ادم خوب و ادم بد در منطقه خاورميانه(غرب آسيا)، لاپوشاني کرد. مخالفان توافق هسته اي مي گويند اين توافق سبب مي شود تحريمهاي ايران برداشته شود و اين کشور پول بيشتري براي صرف کردن در فعاليتهاي مضر در منطقه داشته باشد. اما بايد توجه داشت که اين تحريمها فقط به عنوان اهرم فشار به کار گرفته شدند تا ايران وادار شود برنامه ساخت تسليحات هسته اي اش را رها کند. اگر انگيزه مخفي اين تحريمها آن بود که ايران هرگز رها نشود، هيچيک از متحدان ما حاضر نمي شدند با اين تحريمها همراهي کنند چه رسد به اينکه روسيه و چين اين کار را انجام بدهند. اينکه گفته شود تحريمهاي هسته اي هدفي بغير از متوقف کردن حرکت ايران به سمت تسليحات هسته اي داشته، اشتباه است. نبايد خودمان را گول بزنيم که تحولات در منطقه خاورميانه(غرب اسيا) به نفع آمريکا بوده است. اگر من از اين توافق حمايت مي کنم به علت آن نيست که معتقد باشم اين توافق سبب شروع همکاري قوي آمريکا و ايران مي شود بلکه علت حمايت از اين توافق آن است که به نظرمن، اين توافق سبب مي شود تسليحات هسته اي از دسترس رژيم ايران دورتر شود. نمي دانم چرا بسياري از همکاران من در کنگره به شدت نگران نظم جديد منطقه اي هستند که در قالب آن، آمريکا از اتکاي خودش به متحدان سني عرب در منطقه کمي دورتر شود. ايران بازيگر بدي است و کارهاي وحشتناکي در منطقه انجام مي دهد اما عربستان سعودي هرگز پاک نبوده است. براي رويکرد آمريکا در تحمل نکردن حمايت ايران از تروريسم در منطقه در شرايطي که واشنگتن از حمايت کشورهاي حوزه خليج فارس از وهابيت و گروههاي افراطي اسلامي چشم پوشي مي کند، هيچ توجيهي وجود ندارد.»
وي گفت: «بسياري از نومحافظه کاران مي گويند داعش بزرگترين مشکل فعلي در منطقه خاورميانه (غرب آسيا) است. حال چطور ممکن است تصور شود نوعي ائتلاف بين ايران و آمريکا به تقويت جريان مقابله با اين گروه کمک نمي کند؟ بي ترديد، همکاري با ايران براي شکست دادن داعش، ناخوشايند است. اما ما در دنياي بسيار بهم ريخته و آشفته و درهم و برهم زندگي مي کنيم. در دنياي واقعي بايد به دشمنان دشمنانتان توجه کنيد. اجازه بدهيد منظورم را صريح تر بيان کنم. من نيز همانند مخالفان توافق هسته اي نگران هستم که ايران از پول حاصل از رفع تحريمها براي تشديد بي ثباتي و درگيري در منطقه خاورميانه استفاده کند اما همواره اين ريسک براي راهبرد هسته اي ما مطرح است. من از ايران قدرتمند استقبال نمي کنم بلکه منظورم اين است که به اصطلاح دوستان ما در منطقه، با منافع ما در منطقه همراهي کنند. گاهي دشمنان اسمي ما مي توانند با ما ائتلاف تشکيل بدهند.»
وي در ادامه افزود: «درباره مسئله بازرسي ها از ايران نيز بايد بگويم که بازرسي ها مهمترين بخش اين توافق هسته اي است که به شدت از آن حمايت مي کنم. قبل از اينکه حمايت رسمي خود را از اين توافق اعلام کنم بايد بدانم ماهيت بازرسي ها به چه صورت است و ايا به همان صورتي است که دولت آمريکا ادعا مي کند. به هرحال، معيار ما براي ارزيابي اين مسئله در توافق هسته اي ، بازرسي همه جايي و همه زماني نيست و نمي تواند هم اينگونه باشد. باراک اوباما رئيس جمهور و جان کري وزير امورخارجه آمريکا هرگز يک بار هم اين عبارت را به زبان نياورده اند. يکي از اعضاي دولت آمريکا اين عبارت را به کار برده است. هيچ کشوري ازجمله ايران ، اجازه نمي دهد امکان دسترسي نامحدود به همه جاي خاک کشورش وجود داشته باشد. مسخره است اگر تصور شود قوانيني وجود خواهد داشت که براساس آن، آژانس بين المللي انرژي اتمي بتواند به مراکز نظامي ايران وارد شود. براساس پروتکل هاي موجود، آژانس بين المللي انرژي اتمي نمي تواند وارد تاسيسات نظامي در کشورهاي عضو ان پي تي شود و بازرسي کند. اما توافق اخير ، چارچوبي زماني براي اين منظور مشخص کرده است که اجازه دسترسي آژانس به مراکز نظامي ايران داده شود. درمجموع بايد بگويم عبارت بازرسي هاي همه جايي و همه زماني، فقط براي منحرف کردن است و کساني اين سخن را بيان مي کنند که هرگز قصد نداشته اند از اين توافق هسته اي حمايت کنند. ممکن است برخي بگويند رژيم بازرسي ها به اندازه کافي شديد نيست. اين سخن مي تواند علتي درست براي مخالفت با توافق هسته اي باشد اما اينکه اين توافق با چنين معيار افسانه اي منطبق نيست نبايد دليلي براي به شکست کشاندن آن باشد.»
وي گفت: «بسياري بعيد مي دانستند اوباما بتواند به توافق هسته اي با ايران دست پيدا کند. حتي خود اوباما معتقد بود شانس رسيدن به توافق هسته اي پنجاه-پنجاه است. اما اين توافق حاصل شده است. اين توافق از بسياري جهات، فوق العاده است. تعداد سانتريفيوژهاي ايران هفتاد درصد کاهش مي يابد. ذخاير اورانيوم ايران نيز نود و هشت درصد کاهش مي يابد. غني سازي اورانيوم از بيست درصد به حدود سه درصد کاهش مي يابد. مسير فراوري پلوتونيوم بسته مي شود. بازرسي هاي بي سابقه اعمال مي شود. بايد به رئيس جمهور و وزير امورخارجه آمريکا و تيم آنها در رسيدن به اين توافق تاريخي، تبريک گفت. بحثهايي که در سنا در اين خصوص انجام خواهد شد، تاريخي خواهد بود. اين بحثها نه تنها براي حمايت از توافقي تاريخي و چشمگير است بلکه براي حمايت يا رد ديپلماسي است که آمريکا هدايت کننده آن بوده است. بايد به اين سخن اسحاق رابين نخست وزير پيشين اسرائيل توجه داشت که با دوستانمان صلح نمي کنيم بلکه با دشمنان بسيار ناخوشايندمان صلح مي کنيم. ديپلماسي دشوار است. مذاکره با کساني که با آنها اختلافهاي اساسي داريم، سخت است. اما اگر ديپلماسي به شکست منجر شود، غالبا به جنگ و ويراني مي رسيم. اين سخن رئيس جمهور آمريکا اشتباه نيست که اين دو گزينه را با صراحت مطرح کرده است. با مذاکره با ايران که عملا به معناي دادن امتيازهايي به ايران است يا از طريق حمله به ايران مي توان مانع دستيابي اين کشور به تسليحات هسته اي شد. فقط دو گزينه مطرح است مذاکره يا جنگ. ما در يک قرن گذشته به اندازه کافي جنگيده ايم و جنگهاي زيادي داشته ايم. در واشنگتن، به راحتي جنگ توجيه مي شود. در بحثهاي مطرح در واشنگتن، تقريبا همواره گرايشي به سمت جنگ وجود داشته است. اما با نگاه به تاريخ متوجه مي شويم که ديپلماسي به معناي ضعيف بودن نيست بلکه نشانه قدرت است. اگر اين توافق مانع از دستيابي ايران به تسليحات هسته اي شود، کنگره بايد از آن حمايت کند.»