نیما گودرزی نویسنده و کارگردان گفت: برخی از مسئولان، تئاتر را با سینما اشتباه گرفتند و سطح ذائقه مخاطبان هم پایین آمده است.
گودرزی، کارگردان تئاتر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری صدا وسیما گفت: کمتر از یک هفته تا مهمترین جشنواره تئاتری کشور باقی مانده است؛ " چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر" بهانهای شد تا حرف برخی اهالی تئاتری را بشنویم، فکر کنیم و بتوانیم نگاه راهکارایانهای برای آن پیدا کنیم. وقتی پای صحبت برخی از تئاتریها که مینشینید، کلید واژه مشترک آنها توجه است؛ گویی خاک صحنه خورده هنرهای نمایشی جدا از مباحث مالی و مادی، بسیار زیاد به کلمه «خسته نباشید» و خداقوت نیازمند هستند! حال با نیما گودرزی، یکی از نویسندگان و کارگردانهای تئاتر که خود دانش آموخته هنرهای نمایشی است، به گفتوگو پرداختیم که از نظر میگذرانید:
به عنوان یک فعال تئاتری با توجه به اینکه این روزها به چهل و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نزدیک میشویم، فضای تئاتری را چگونه ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر در شرایطی در تئاتر قرار داریم که انگار باید در گروه و گعده خاصی قرار گرفت و اگر در آن گروه نباشیم نمیتوان به فعالیت پرداخت. آسیب این کار به شدت بسیاری از بچههای تئاتری مخصوصا دانشجویان فارغ التحصیل تئاتر میرسد. ما در حال حاضر برخی جوانانی را در این سرزمین داریم که به صورت آکادمیک حوزه تئاتر را فهمیدند و حالا باید کسب تجربه کنند، اما متاسفانه هیچ حمایت لازمی برای آنها انجام نمیشود.
از سویی سالنهای خصوصی که به وجود آمده، هزینه آن هم به مراتب افزایش پیدا کرده است. به این خاطر که استنباط آن سالن دار این است که هزینه و مخارج گران شده و من هم نرخ سالن خود را افزایش دادم. این مسئله باعث میشود که یک گروه تئاتر به دلیل نداشتن هزینههای لازم به برخی تهیه کنندهها روی میآورند. اولین دیالوگ این تهیه کنندهها هم این است " بازیگر نمایش کیست؟ "کار باید بفروش باشد! این کلمه برای تئاتر بسیار زشت است. چون ما در حوزه فرهنگی در حال کارآفرینی هستیم. از سویی دیگر سینما یک عنصر سرگرمی است؛ تئاتر با اندیشه و خرد آدمها کار دارد. ویترین فرهنگ یک کشور را تئاتر تشکیل میدهد. مافیای تئاتر هنوز همه را اذیت میکند. البته این مافیا صرف تئاتر نیست؛ سینما، موسیقی، شبکههای خانگی و ... را تحت تاثیر قرار میدهد.
به ما فقط میگویند؛ " کار بفروش باشد! "
با این تفاسیر، راهکارتون برای تسهیل فعالیتهای جوانان تئاتری چیست؟ اینکه جوانی که فارغ التحصیل هنرهای نمایشی است؛ در کجا باید خود را نشان دهند؟
در نگاه اول باید گفت که ما متاسفانه ذائقه مخاطب را سطحی کردیم. این روزها برخی اجراها را روی صحنه میبینیم که آدم از اسم آنها شرمش میگیرد! بعد علت را جویا میشویم و استدلال بزرگواران این است که کار بفروش است! انتظارمان این است که فکر حداقلی برای کارها شود و این وضعیت ساماندهی شود.
گویا شما آخرین اجرایتان درباره موضوع غزه بوده که ظاهرا با مشکل برخورد کرده است، درباره آن توضیح میدهید؟
بله، ما در کار جدیدمان بزرگترین نمایشنامههای دنیا را گردآوری کردیم؛ نمایشی که درباره کودکان غزه است. نزدیک به ۱۵۰ جوان را با مدرک کارشناسی و ارشد دور هم جمع کردیم و در حوزه تئاتر کارآفرینی ایجاد کردیم؛ و تنها جوابی که این روزها زیاد میشنویم و به نظرم بی احترامی هم تلقی میشود؛ این است که ما برای چند کار ۱۰ میلیون فقط میتوانیم کمک کنیم! خنده دار است! جدا از مباحث مالی، حتی حمایت معنوی هم انجام نمیشود؛ باید برخی از مدیران هنری به پشت صحنههای تئاتر بیایند و یک خداقوتی به جوانان تئاتری این سرزمین بگویند. انگاری ما اتباع بیگانه هستیم!
آقایان! خانم ها! حرف ما را بشنوید! همین
از هشت سالگی کار خود را در تئاتر شروع کردم و در حال حاضر که محاسنم سفید شده؛ با این فضا بیگانه نیستم. ما با وزیر فرهنگ، مسئولان و اساتید دعوایی نداریم. دشمنی نداریم و در این سرزمین هم زندگی میکنیم؛ هر روز سوار مترو و تاکسی میشویم و بر شرایط هم واقف هستیم، میخواهیم کمکی کنیم برای آبادانی این سرزمین به لحاظ بافت فرهنگی این کشور و تنها خواسته ما این است که آقایان! خانم ها! حرف ما را بشنوید! همین.