چهارمین پیشنشست تخصصی همایش علمی هیئت و آیینهای مذهبی با عنوان «نسبتسنجی هیئت و دین دیجیتال؛ بررسی وضعیت هیئت در دوره دیجیتالیسم» در خانه اندیشهورزان برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، سیدکیارش شیخ الاسلام پژوهشگر فلسفه غرب و رسانههای سایبری در ابتدای این نشست گفت: در عصر دیجیتال و در آستانه تمدن سایبری، چطور میتوان به پدیده دین به طور کلی و به آیینهای مذهبی به طور خاص، نگاه کرد؟ مسئله «تصویر» در این عصر بسیار برجسته شده و ذات این دوران را نشان میدهد. وقتی از تصویر سخن میگوییم، از نوعی «برکندگی از زمینه» حرف زده ایم. فرض کنید از نقطهای عکس میگیرید. آن عکس، زمینه زدوده میشود، یعنی عکس قاب بندی میشود، در یک قاب محدود میشود. این اتفاقی است که در عصر سایبری در حال رخ دادن است و ما هم داریم از طریق تصاویر با جهان ارتباط برقرار میکنیم. پشت این تصویرسازیها هم عامل انسانی است که سعی دارد بواسطه این تصاویر، «روایت» خودش را عرضه کند.
شیخ الاسلام افزود: حال، ما در مواجهه با امر قدسی و متعالی، تحت هجمه انبوهی از تصاویر قرار میگیریم که در بسیاری از اوقات، اصلاً فرصت پرداختن به امر الهی را به ما نمیدهند و دچار نوعی تکثیرشدگی در این تصاویر میشویم و وحدت را از دست میدهیم.
وی اظهار کرد: نکته دیگر آن است که امروز، از عصر هژمونی تلویزیون عبور کرده ایم و انواع رسانهها و خرده رسانه ها، جایگاه یافته اند؛ بنابراین در نقطه تهدید و فرصت ایستاده ایم. تهدیدها بسیار بزرگ هستند و از جنس بنگاههای رسانهای و شبکههای بزرگ خبری که توان ارائه کلان روایتها را دارند و فرصت ها، کوچک هستند و از جنس خرده رسانههایی که ما میتوانیم دسترسی داشته باشیم. ما برای عبور از این فضا به مبنای نظری نیاز داریم که بدانیم اول در عصر تصویری جهان قرار گرفته ایم و دوم، این تصویر چه اقتضائاتی دارد و چه چیزهایی به زندگی ما تحمیل میکند و تهدیداتی را که ایجاد میکند با چه روشی باید دفع کرد.
این پژوهشگر ادامه داد: حتما تصاویری که رژیم صهیونیستی از آخرین لحظات شهید سنوار منتشر کرد را دیده اید. به طور قطع انتشار تصاویر آن کوادکوپتر، با هدف خاصی انجام شد؛ مثلا اینکه رژیم صهیونیستی بگوید سرسختترین فرمانده حماس را اینگونه و در تنهایی به زانو درآوردیم. اما انتشار این تصاویر، بازخورد دیگری در دنیا و از جمله در غرب داشت و پیام دیگری منتقل کرد. مردم گفتند فرماندهای که صهیون ادعا میکرد در تونلها مخفی شده، این طور قهرمانانه در میانه میدان، تا آخرین نفس جنگیده و به شهادت رسیده است. من به این پدیده، «ضدتصویر» میگویم. یعنی چیزی که قرار نبود به تصویر کشیده شود، اما به تصویر کشیده شد!
شیخ الاسلام اضافه کرد: از اینجا میتوانیم راهی به سمت درک امر متعالی در عصر دیجیتالیسم باز کنیم. ما در سنت و ادبیات دینی این معنا را داریم که هر جا، در امر انسانی تَرَکی ایجاد شود و ارادههای انسانی نتوانند خودشان را تحمیل کنند، راه برای انسان باز میشود تا نسبتی با امر متعالی برقرار کند. از جمله دیگر مثالهای ضدتصویر، انتفاضۀ سایبری است که باعث شده امروز، یک دانشجو در قلب امریکا و اروپا نیز، بداند که در سرزمینهای اشغالی چه میگذرد. یعنی روایتهایی ارائه شده که مطابق میل اصحاب قدرت و ثروت و لابیهای برجسته رسانهای نیست.
وی اظهار کرد: متاسفانه بسیاری از ما در زمینه تبلیغ دین در شبکههای اجتماعی، به روایت مسلط آن شبکهها تن میدهیم. مثلا اینستاگرام که فرهنگ خاص خودش را تولید میکند، بر اساس آن فرهنگ، سرمایه و پیام تولید میکند و سیاستهای خاصی را تحمیل میکند، ما نیز در همان قالب تبلیغ میکنیم و حاصلش، مواردی مثل حجاب استایل و مداحی استودیویی و... میشود.
پژوهشگر فلسفه غرب و رسانههای سایبری با اشاره به بحث تجسیم و تنزیه در ادبیات دینی، اضافه کرد: در عصر ما، تجسیم به تصویر تبدیل شده است و همه چیز به تصویر تبدیل میشود و به قول هایدگر، پوشیدگی در حال از دست رفتن است و قرار است همه چیز، آشکارسازی شود. از آن بالاتر، در عصر حاضر، همه چیز مدام جعل میشود و این خاصیت آمدن تصویر بر روی تصویر است. بنابراین، از نظر من راه حل، شکل دادن به ضدتصویرها و ضدروایت هاست، یعنی باید آن بعد تنزیهی را در نسبت با امر متعالی پر رنگ کنیم وگرنه، امر متعالی در تصویر محدود میشود و تنها ظواهری از آن باقی میماند. مثلا من کربلا میروم، چون صرفاً حس خوبی به من دست میدهد. پس کربلا رفتن، معنا زدایی میشود.
در ادامه این نشست، داوود طالقانی نویسنده و پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر گفت: علوم انسانی و علوم اجتماعی ایران درباره همه چیز حرف میزند، به جز جامعه ایران و اموری مانند هیأت، مناسک و آیین که خاصیت یکتا برای جامعه ایران دارند. به عنوان مقدمه میگویم که نقطه طلایی و اشتراک دین و دیجیتالیسم در مقوله تصویر خلاصه میشود. تصویر چیست؟ به ظهور رسیدن تصورات را تصویر میگویند. تصویر برخاسته از ذهنیتهاست و ذهنیتها را هم شکل میدهد.
طالقانی افزود: تاریخ گویای آن است که همواره بین دین و هنر پیوند برقرار بوده و معمولاً هنر، در خدمت دین و برای تصویرسازی دینی استفاده میشده و حتی بسیاری از هنرها، خاستگاه دینی داشته اند؛ اما در دوران مدرن، این تفاوت ایجاد شد که عنصر دین کنار رفت و مسئله سرگرمی، لذت و جذابیت، غلبه پیدا کرد. البته به این معنا نیست که سینما، تلویزیون و رسانههای دیجیتال، غیردینی یا ضددینی هستند، چرا که این رسانهها و هنرهای جدید هم در امتداد هنرهای پیشین هستند که ذاتاً دینی بودند. پس نمیتوان گفت این هنرها سکولار هستند.
وی ادامه داد: میتوان دو نحوه مواجهه با نسبت دیجیتالیسم و دین برقرار کرد. اول اینکه از سمت دیجیتالیسم و عصر سایبر به سمت دین برویم و دیگر آن که، از سمت دین، آیین، مناسک و امر مذهبی به سمت امر دیجیتالی و سایبری برویم؛ که خیلی از مسائل امروز ما، از این جنبه است. من آیین را حضور توأمان اسطوره و مناسک میدانم. در عصر دیجیتالیسم نیز، آیینهایی به وجود آمده اند که هم اسطوره در آنها حضور دارد و هم، مناسک، اما به یک شیوه و فرم دیگر. دیجیتالیسم خودش یک فرم است و این فرم را به همه چیز تحمیل میکند. یک منطق پیش برنده و قدرتمند به نام تصویر دارد که بر همه چیز غالب میشود. بنابراین، محتواها و مناسبتهای ما در این فرم گنجانده میشود و پیامدهای ناخواسته زیادی برای ما دارد.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه فرهنگ و هنر با ذکر سه ویژگی زمان، فضا و عدد برای آیینها، توضیح داد: در عصر دیجیتالیسم، زمان مقدس، فضای مقدس و عدد مقدس ناخودآگاه تعمیم یافته است و برای مثال، زمان مقدس، ساعات خاصی از شب جمعه است که قشر مذهبی، کربلا را استوری میکنند و یا یک صفحه اینستاگرامی، میتواند بخاطر نوع محتوایش، به یک فضای مقدس تبدیل شود. این دقیقاً، همان تحمیل فرم است که از ناحیه رسانههای دیجیتال انجام میشود.
وی اظهار کرد: مسئله دیگر، مسئله اسطوره است. اینجا منظورم از اسطوره، ساختاری است که آگاهی جماعتهای ایمانی را تشکیل میدهد. اسطورههای جامعه شیعی مشخص است و اشاره به اهل بیت (ع) دارد، اما وقتی وارد فضای سایبر میشویم، اسطورههای خودش را میسازد و مثلاً برخی مداحان خاص، به اسطوره تبدیل شده و به مرور، دست نیافتنی میشوند. هر آیینی، متن مقدس دارد و دیجیتالیسم نیز، متن مقدس خودش را تولید میکند و پستهای مذهبی، این نقش را ایفا میکنند. هر آیینی، رفتار و کنش مخصوص به خودش دارد و در عصر دیجیتال نیز، برای اینکه مومن خوبی باشید، باید به تولید یا بازنشر محتوا بپردازید. هر آیینی، پیروانی دارد و این پیروان در عصر دیجیتال، همان دنبال کنندگان هستند.
طالقانی گفت: حال چه اتفاقی برای مناسک میافتد؟ کل مناسک به نمایش و اجرا تبدیل میشود و این خیلی فرق دارد با اینکه مثلاً بخشی از مناسک، اجرا و نمایشی مانند دسته روی و تعزیه هم داشته باشد. در عصر دیجیتال، ممکن است مناسک فقط و فقط در اجرای نمایشی خلاصه شود. در این شرایط، نه میشود به طور کلی دیجیتالیسم و فضای سایبر را نفی و طرد کرد، چرا که اساساً در دنیای آن زیست میکنیم، و نه میتوان تن به تحمیل این داد. به نظر من یک راهکار، همان است که در سنت عرفان اجتماعی ما نیز شهرت دارد. یعنی اینکه ببینیم هر کسی در این فضا، در حال دعوت به خود است و یا دعوت به خدا.
علاقهمندان و پژوهشگران میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر و ارسال آثار به دبیرخانه همایش علمی هیأت و آیینهای مذهبی، به تارنمای همایش با نشانی heyatconf.ir مراجعه کنند.