عضو انجمن علمی توسعه روستایی ایران گفت: بی توجهی به تولیدات روستایی مانند پخت نان و تولیدات دامی موجب شد تا اقتصاد روستایی از بین رفته و روستائیان برای کار به شهرها مهاجرت کنند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، محمد شوکتی آمقانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و عضو انجمن علمی توسعه روستایی ایران گفت: روستا یک واحد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هست که افرادی را که در آن زندگی میکنند معیشتی شان اغلب کشاورزی و دامداری است که در موقعیتهای جغرافیایی با ویژگیهای خاصی قرار دارند که برای کشاورزی و یا دامداری باید دسترسی به آب کافی داشته باشند و از نظر دسترسی و شبکه ارتباطات هم باید امکاناتی فراهم شود تا بتواند راحتترین ارتباط را با مرکز شهرستان داشته باشند.
او گفت: جوامع روستایی در کشور ما بیشترین میزان ارتباط با منابع طبیعی و منابع پایه تولید را دارند و به همین دلایل انتظار داریم که روستاییان بتوانند در تولیدات کشاورزی و دامی بیشترین نقش را داشته باشند.
شوکتی گفت: طبق آمار سالهای گذشته تولیدات کشاورزی در مناطق روستایی بالای ۸۰ درصد شکل گرفته و این موضوع موجب میشود تا نگاه ما به روستا به عنوان یک واحد اقتصادی باشد که این واحد میتواند تولید کننده محصولات کشاورزی، محصولات دامی و یا محصولات غیر زراعی باشد.
او در ادامه گفت: به عنوان مثال در دهه ۱۳۷۰ در روستایی به نام روستای آمقان از توابع استان آذربایجان شرقی واقع در شهرستان اسکو سه آسیاب وجود داشت که اینها زنجیره ارزش تولید در بخش کشاورزی محسوب میشدند و روستاهای اطراف که آسیاب نداشتند در فصل خاصی گندمهای خودشان را تحویل آسیاب میدادند تا به آرد تبدیل کنند و همان آرد توسط زنان روستایی پخت میشد و نان خود را تولید و مصرف میکردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و عضو انجمن علمی توسعه روستایی ایران گفت: ولی به مرور زمان از این آسیابها که جزء زنجیره ارزش تولید محسوب میشد حمایتهای لازم و کافی نشد و امروز سازمان فائو از آن هابه عنوان میراث جهانی کشاورزی نام میبرد و به شدت بر احیاء و نگهداری این میراثها که شامل آسیاب، قنات و چاهای عمیقی هست تاکید دارد.
او گفت: در اواخر دهه ۷۰ این آسیابها کم کم به دست فراموشی سپرده شدند و بر اثر فرسایش و یا زلزلهها مستهلک شدند و در آستانه نابودی قرار گرفتند و در این زمینه خانواده روستایی از تولید کننده به مصرف کننده تبدیل شد چرا که اداره غله هر شهرستانی به ازای هر فرد روستایی یک سهمیه آردی در نظر گرفت و بدین ترتیب روستا دیگر آرد تولید نمیکرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: اواسط دهه ۸۰ به بعد این سهمیه آرد هم قطع شد و گفتند در روستا نانوایی احداث میکنیم و از طریق همان نانوایی میتوانید نان تهیه کنید که بعد از آن سلامتی و بهداشت روستاها هم با مشکل روبرو شد.
او گفت: با کنار رفتن این آسیابها هم اقتصاد تولیدی و هم سلامتی روستاها کم کم از بین رفت در حالی که این آسیابها میتوانستند زنجیره ارزش تولید در روستاها باشند و ما از ظرفیت آنها در زمینههای مختلف مانند زنجیره تولید و هم صنعت گردشگری میتوانستیم استفاده کنیم.
شوکتی گفت: مردم زیادی به عنوان گردشگر دوست دارند از نزدیک نحوه کار این آسیابها را ببیند و اگر بتوایم مانند گذشته در آنها گندم را به آرد تبدیل و تنورهای گرم روستایی را روشن کنیم میتوانیم به اقتصاد و سلامت روستاها کمک کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: امروز شاید در هزار نفر جمعیت دو تا سه تا تنور نتوانیم پیدا کنیم در حالی که در دهه ۷۰ همه خانوارها بدون استثناء یک تنوری داشتند مخصوص پخت و پز نان و این زنان روستایی را ما از کنار تنور برداشتیم آوردیم پشت برنامههای تلویزیون نشاندیم مثلا این سریال را ببیند آن سریال را ببیند در حالی که اینها یک زمانی تولید کننده بودن که اکنون مصرف کننده شده اند و مرد که یک سرپرست خانوار بود در زمینهای کشاورزی که کاشت دیم بودند یا آبی بودند گندم مصرفی خودش را تولید میکرد و میبرد در آسیاب این را آرد میکرد بعد زن خانه، زن روستایی که در خانه زندگی میکرد این آرد را تبدیل به نان میکرد و میگذاشت در سبد خانوار روستایی که ما دیگر اینها را نداریم و در روستا درست است که آنها دامداری دارند ولی ما میبینیم شما اگر یک سری به سوپرمارکتهای روستاها بزنید میبینید که شیر،ماست، کره و خامه میفروشند بعد میگویید خوب این روستا این همه مواهب طبیعی دارد این همه نعمت داریم اینجا در دامن منابع طبیعی دارند زندگی میکنند این همه مراتع، چرا اینها صنعت دامداری شان ضعیف است چرا دامداری شان این قدر افول پیدا کرده چرا دام نگه نمیدارند در حالی که این همه فضا دارند فرض کنید طرف یک مزرعه دارد مثلا یونجه، گندم، نخود و... کاشت است و بعد اینها کلی ظرفیت هستند برای چی تغذیه دامی که در روستا میخواهند استفاده کنند ولی اینها به مرور زمان از دست دادیم و و عرصه تولید در روستا ضعیف میشود وقتی معیشت یک خانوار روستایی به خطر میافتد فرد روستایی دیگر هیچ امید و منطق و دلیلی برای ادامه زندگی روستایی نمیبیند و تصمیم به مهاجرت میگیرد و به همین خاطر هم هست که بر اساس آمار ارائه شده ما میبینیم که از سال ۵۵ تا ۹۵ ما شاهد مهاجرت ۳۰۰ درصدی روستاییان هستیم که رقم خیلی بالایی است و اگر بخواهیم این موضوع را تحلیل کنیم متوجه میشویم که اینها به شهر میآیند و چون کاری به جز دامداری و کشاورزی بلد نیستند که به سمت شغلهای کاذب و یا کارگر ساختمانی میروند و این موضوع باعث توسعه حاشیه نشینی در شهرها میشودو هم معضلات خاص خودش را دارد معضلاتی مثل اینکه مثلا کلا بافت شهری شاید از بین ببرند باعث ایجاد یک چنین بی نظمیهایی در فضای شهری بشوند و همچنین باعث ایجاد یک سری ناهنجاریها یک سری بزهکاریهایی شود و ماباید دقت داشته باشیم که یک روستایی وقتی معیشت خودش را از دست بدهد و مهاجرت کند ما شاهد این ناهنجاریها در زندگی شهری میشویم.