آمریکا تا اواخر دهه ۱۳۲۰ استعماری در ایران نداشت اما با انجام عملیات آژاکس و کودتای ۲۸ مرداد، استعمار ایران را آغاز کرد.
کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ یکی از حوادث مهم تاریخ سیاسی کشورمان است که با طراحی انگلستان و آمریکا و اجرای مشترک آن دو به انجام رسید. این کودتا پایان غم انگیزی بود بر نهضت ملی شدن صنعت نفت و آغاز دوره جدیدی از دیکتاتوری و استبداد پهلوی.
چرخش و انتقال قدرت صورت گرفته در کودتای نظامی ۲۸ مرداد، نمونهای است از تلاش استعمار خارجی به کمک استبداد داخلی برای محروم ساختن ملت ایران از سه مولفه الهام گرفته از آموزههای دینی یعنی، استقلال، آزادی و کرامت انسانی.
آمریکا تا اواخر دهه ۱۳۲۰ سابقه استعماری در ایران نداشت، ورود استعماری خود را با انجام این کودتا تحت عنوان عملیات آژاکس آغاز کرد که خسارات جبران ناپذیری را به ملت ایران وارد کرد.
در ادامه به اهداف استعمارگران در کودتا، نقش گروهها و عوامل مختلف اجتماعی در فرایند انجام کودتا اشاره میشود.
اهداف استعماری کودتا:
دولت انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت، به جهت از دست دادن یکی از منابع عمده ارزی خود، لحظهای از توطئه علیه دولت مصدق غافل نشد.
ملی کردن صنعت نفت، مصدق و جبهه ملی را رویاروی دولت انگلیس قرار داد و در نهایت انگلیس را به این نتیجه رساند که تنها راه حل مسئله نفت سرنگونی دولت مصدق میباشد. اما به جهت موقعیت بین المللی و قرار داشتن در جایگاه درجه دوم از قدرت در فرایند امر مذکور ناگزیر از جلب موافقت و همراهی یک قدرت درجه یک بود. به همین منظور با عنوان کردن خطر کمونیزم سعی در متقاعد کردن آمریکا نمود، که در این رابطه "ریچارد کاتم" میگوید:
«احساس من در آن موقع این بود و هنوز هم هست که انگلیس از میزان ترس بیمار گونه آمریکاییان از کمونیسم آگاه بود. انگلیسیها زیرکانه از این ترس برای ترغیب ما به درگیر کردن خودمان در کودتا سوء استفاده کردند.»
مذاکرات انگلیس و آمریکا تا زمان "ترومن" نتیجه بخش نبود، چرا که "ترومن" و همفکرانش راه حل کمک به مصدق را به منظور جلوگیری از کودتای کمونیستی در ایران، در قالب دکترین «سد نفوذ» پیشنهاد میکردند. در حالی که در پی تحویل مقام ریاست جمهوری آمریکا از "ترومن" به "آیزنهاور", این استراتژی جای خود را به یک راهبرد امنیتی خصمانه و تهاجمی جدید به نام «انتقام گسترده» داد. چرخش مذکور در سیاست خارجی آمریکا با به قدرت رسیدن "آیزنهاور", به اتخاذ سیاست نفتی و مقابله با حکومت ملی مصدق در ایران کمک کرد.
بدین ترتیب میتوان نتیجه گرفت: در حالی که هدف انگلیس از راه اندازی کودتا و حرکت ضد ملی، دستیابی دوباره به منافع نفتی است، تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران، متاثر از دو دلیل عمده یعنی نگرانی از خطر کمونیست و نگرانی از خارج شدن ذخایر نفتی ایران از دست جهان غرب میباشد.
عومل و گروههای مختلف اجتماعی:
۱. نظامیان:
از جمله بازوهای اجرایی کودتا و کانونهای مهم مخالفت و توطئه علیه دولت مصدق نظامیان و افسران بازنشستهای بودند که در «کانون افسران بازنشسته» به رهبری "فضل الله زاهدی" ساماندهی میشدند. افسران سلطنت طلب از طریق «کمیته نجات وطن» که سرلشکر زاهدی رهبر آن بود، به همراهی "کرمیت روزولت" (فرمانده آمریکایی کودتا) افسرانی را که دارای پستهای حساس نظامی بودند، جذب کرده و برای اجرای طرح کودتا آنان را با خود همگام کردند. به همین جهت پس از پیروزی کودتا، پستهای حساس و مهمی به گروهی از نظامیان واگذار شد و نظامیانی که در صف کودتا گران بودند، یک درجه ترفیع گرفتند و نشان رستاخیز را که نشان ویژه شرکت کنندگان در کودتا بود، دریافت کردند.
۲. اراذل و اوباش
از دیگر عوامل اجرایی کودتا، اراذل و اوباش و چماقدارانی بودند که به تحریک افراد سلطنت طلب و عوامل خارجی، تظاهراتی را به گونهای کاملا سازماندهی شده، به طرفداری از شاه در سطحی گسترده به راه انداختند. "شعبان جعفری" معروف به "شعبان بی مخ" از سردستههای اوباش، که روز کودتا در زندان بودند، ساعاتی پیش از شروع کودتا، با همکاری ماموران شهرداری و فرمانداری نظامی از زندان شهربانی آزاد شد. نوچهها و چماق دارانش جلو ساختمان شهربانی با چند اتومبیل در انتظار خروج وی از زندان بودند. بعد از کودتا، "شعبان بی مخ" به خاطر خدمات زیادی که در کودتا به انجام رساند، مورد تقدیر قرار گرفت و ضمن اهداء زمینی در شمال پارک شهر (تهران) از طرف دولت کودتا به ایشان، مبلغی داده شد تا یک زورخانه مدرن بسازد.
۳. مطبوعات
از جمله ابزارهای بسیار مهم برای زمینه سازی و اجرای کودتا و همچنین آماده سازی افکار عمومی برای پذیرش کودتا، مطبوعات بود. در اسناد سازمان سیا، در بخشی از طرح کودتا، از مطبوعات و تبلیغات با عنوان «عوامل ویژه» یاد میشد. کشورهای آمریکا و انگلیس با نفوذ عمال ایرانی خود در شبکه مطبوعاتی دست به تبلیغات گستردهای بر ضد مصدق زدند و سرانجام در ۲۸ مرداد نتیجه دلخواه خود را از این تبلیغات گرفتند. مطبوعات حامی کودتا با استفاده از ترفندهای گوناگون نظیر چاپ کاریکاتور و تمسخر ایدههای مصدق و همچنین پوشش گسترده فرمانهای شاه مبنی بر عزل مصدق و انتصاب زاهدی و چاپ مصاحبههای زاهدی با خبرنگاران خارجی، نقش موثری را در ایجاد فضای مناسب برای کودتا ایفا کردند.