هادی محمدی کارشناس ارشد مسائل سیاسی با بیان اینکه نتانیاهو دنبال زیرپا گذاشتن خیلی از خط قرمزهاست، گفت: نتانیاهو یک شخصیت بزرگ را مورد هدف قرار داده و ترور کرده است، باید تاوان دهد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، آقای سعدالله زارعی-کارشناس مسایل منطقه و آقای هادی محمدی – کارشناس ارشد مسائل سیاسی (حضوری در استودیو) چهارشنبه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ در برنامه گفتگوی ویژه خبری به موضوع جنایت رژیم صهیونیستی در ترور شهید اسماعیل هنیه پرداخت .
سوال: آقای زارعی تحلیل شما از اتفاق بامداد امروز در تهران چیست و چرا رژیم صهیونیستی در بحبوحه جنگی که بیشتر از ۹ ماه است درگیر آن است و دستاوردی هم تا الان برای رژیم نداشته اقدام به یک چنین اقدام تروریستی در تهران میکند؟
زارعی: شهادت این شخصیت بزرگ و بسیار ارزشمند را تسلیت عرض میکنم یک شخصیت کامل از جهات مختلف و همین طور تسلیت عرض میکنم حادثهای که دیشب در ضاحیه پیش آمده مقدم بر حادثهای که در تهران پیش آمد، انشاالله خداوند متعال این شهدای عزیز را با اولیای خودش محشور بفرماید. پاسخ به سوال حضرتعالی یک مقدار بررسی میدانی وضعیت اسرائیل را لازم دارد، اسرائیلیها در این جا و در بیروت و الحاق به این دو عملیات، اقدامی که آمریکاییها در منطقه بابل عراق علیه حشد الشعبی انجام دادند این یک نوعی تصویرسازی از قدرت است که اینها انجام دادند، یعنی همان طور که اسرائیلیها هم در توییتهای خودشان اشاره کردند که بله ما میتوانیم هرجا لازم باشد میزنی، م گویا مانعی سر راه ما نیست، این را دارند تصویرسازی از قدرت میکنند. چه کسی به تصویرسازی از قدرت احتیاج دارد؟ ما در علوم سیاسی میگوییم یک موقع قدرتی وجود دارد بعد روی این قدرت مانور میشود، بعد از این مانور استفاده میشود برای پیشبرد سیاستها، من به عنوان یک دانشجوی علوم سیاسی سوالم این است که چه کشور و چه دولتی و چه جریانی احتیاج دارد به این که از قدرت تصویرسازی کند در حالی که همان دولت، همان جریان در صحنه عملیات ۱۰ ماه است که دارد میجنگد الان داریم به ۳۰۰ روز نزدیک میشویم دارد میجنگد با یک گروه مقاومت که آن گروه مقاومت به مراتب از حزب الله لبنان که دیشب اینها به موقعیتی در ضاحیه بیروت حمله کردند حتماً بارها ضعیفتر است، دارد به اینجا حمله میکند یعنی در آن جایی که موقعیت ضعیفتر است دستاورد ندارد، دارد وانمود میکند که نه تنها این مقدار از قدرت را دارد بلکه بالاترش را هم دارد، میتواند به حزب الله هم بزند، میتواند به جمهوری اسلامی هم بزند.
سوال: این جبهههای جدیدی را علیه او باز نخواهد کرد که بالاخره تبعات دارد؟
زارعی: این برمیگردد به این که ما بخواهیم پیامدهای اقدام رژیم را تجزیه و تحلیل کنیم. در آن قسمت که چرا حمله کرده پاسخش این است که میخواهد تصویرسازی از قدرت کند برای چه کسی میخواهد تصویرسازی کند؟ چه کسانی احتیاج به تصویرسازی دارند؟ کسانی که در ذهنشان نسبت به توان اسرائیل شبهه ایجاد شده است. در ذهن چه کسی شبهه ایجاد شده است؟ آیا در ذهن ما شبهه ایجاد شده است؟ ما که شبهه نداریم الان ۵۰ سال است که ما با اسرائیلیها پنجه در پنجه هستیم، قدرتش را میدانیم، ضعفش را میشناسیم و میدانیم که اسرائیلیها نتوانستند یک مسئله سطح پایینی به نام جنگ غزه را به نفع خودشان مدیریت کنند پس این قدرت نمایی برای ما نیست، نمیخواهند قدرتشان را به رخ مای جمهوری اسلامی بکشد چه کسانی نیاز دارند یا روی چه کسانی میشود این عملیات را انجام داد؟ یکی در فضای داخلی است.
رژیم اسرائیل طی دوران جنگ غزه، دارای شکستهای زنجیرهای شده است
زارعی: اسرائیل از نظر شهروندان یهودی داخل این رژیم متهم است به این که دارای شکستهای زنجیرهای شده طی دوران جنگ غزه، از شکست در اطلاعات، این که نتوانستند عملیات طوفان الاقصی را پیش بینی کنند، شکست در نظامی و عملیات اینها نتوانستند با حملات پی در پی که در طول این ۱۰ ماه در شمال، در مرکز، در جنوب غزه داشتند اهداف اعلامیشان را محقق کنند، شکست در اجماع سازی که بتوانند در سطح بین المللی به نفع خودشان اجماعی ایجاد کنند و شکست در عنصر سیاسی که بتوانند داخل را با این مسئله هماهنگ کنند. دولت اسرائیل از نظر یهودیهای داخل یک دولت شکست خورده است که حرفها هم مرتب از آقای لاپید و دیگران شنیده شده است بنابراین اسرائیل برای این شهروندان مایوس از دولت نتانیاهو نیاز دارد که تصویری از قدرت به آنها نشان داده شود، یکی دیگر حامیان خارجی اسرائیل که تاکنون و تا همین الان در ماشین جنگی و در جنایت هیچ چیزی از کمک به اسرائیل فروگذار نکردند و همین عملیاتی که دیشب رژیم صهیونیستی انجام داد و یک اقدام پرتاب موشکی بود این بدون حمایت پایگاههای آمریکایی در این منطقه امکانپذیر نبود، اینها دچار سوال شدند کما این که در سفر آقای نتانیاهو به آمریکا هم حزب جمهوریخواه این سوال را از نتانیاهو پرسیده که تا کی میتوانی ادامه بدهی و شخص ترامپ به نتانیاهو میگوید که وقتت تمام شده جنگ باید جمع شود و همین طور حزب دموکرات و کسانی که در طول این ۱۰ ماه حمایت کردند میگویند چه کار میخواهی بکنی این وضع، وضعی نیست که بشود ادامه داد، جهانی علیه ما بسیج شده بنابراین در ذهن آنها یک اسرائیل ناتوان به تصویر در آمده و اسرائیل میخواهد تصویر ناتوان خودش در ذهن حامیان خارجی را تصحیح کند و با یک تصویرسازی دروغ میخواهد این مسئله را جبران کند و به سمتهای دیگر بکشاند.
سوال: آقای محمدی، آقای زارعی معتقد هستند که رژیم صهیونیستی به دلیل ناکامیهایی که در غزه داشته به دنبال یک تصویرسازی برای بازیابی قدرت به ویژه با کارکرد داخل خود رژیم صهیونیستی است، جدای از این خیلیها معتقد هستند رژیم صهیونیستی با باز کردن جبهههای مختلف به دنبال این است که آمریکا را به صورت جدی وارد این مناقشه کند کما اینکه در عراق تا حدودی موفق شده، از جمله عملیاتی که دیشب شروع کردند جنگندههای آمریکایی مشارکت داشتند و حالا در بحث ایران میخواهد جدیتر آمریکا را به این مناقشه بکشاند، شما چقدر معتقد هستید که این هدف دنبال میشود؟
محمدی: عرض تسلیت دارم بابت از دست دادن این رهبر ارزشمند مقاومت در تهران و در بیروت و همچنین شهدایی که در عراق داشتیم و قبل از آن هم در حدیده، عملیاتی که رژیم صهیونیستی کرد. حقیقت این است که رژیم صهیونیستی از جهات مختلف در جنگ غزه به بنبست رسیده است و از جهت نظامی دیگر اقدام یا نتیجهگیری جدیدی برای تحقق اهدافی که اعلام کرده در اختیار ندارد. یک نظریهای است که آتش کوچک را با آتش بزرگتر خاموش کنیم، این نظریههای مدیریت بحران و اینها مطرح است. آقای نتانیاهو آینده سیاسی خودش را هم در کنار پذیرش شکست و توافق آتش بس میبیند و متصور است. در این جا فصل مشترکی با ایالات متحده هم مطرح است یعنی اگر رژیم صهیونیستی از این جنگ به این سرافکندگی و شکست در ابعاد مختلف اطلاعاتی، نظامی، اقتصادی، سیاسی، محیط داخلی و بین المللی بخواهد خارج بشود کارکرد خودش را در عرصه معادلات منطقه از دست میدهد معادلات منطقه زیر چتر هژمونی آمریکا است یعنی آن چیزی که تحت عنوان منافع آمریکا مطرح است این جا فصل مشترک بین آمریکاییها و رژیم صهیونیستی مطرح است که این آینده موجودیت رژیم و آینده منافع ایالات متحده به هم پیوند میخورد به همین دلیل است که آمریکاییها به شکل جدی در این ۱۰ ماه و ۳ روز گذشته برای توقف جنگ کاری نکردند ولی مطلقاً برای حمایت از اسرائیل، دست برتر اسرائیل هر آنچه میتوانستند انجام دادند حتی در این عملیاتها هم نقش آنها کاملا واضح است. درست است که این حمایت و این پیوند منافع بین ایالات متحده و رژیم صهیونیستی است ولی شرایط ویژهای که منطقه دارد و شرایط ویژهای که ایالات متحده در آن به سر میبرد و همچنین اولویتهای امنیتی و راهبردی که برای کشورهای غربی مطرح است در اوکراین و در معادلات دیگر، اینها دلایلی است که موجب میشود آنها یک سقفی را برای آقای نتانیاهو قائل باشند این جنگ منطقهای نشود، گسترش پیدا نکند، ما وارد این باتلاق نشویم ولی از شما حمایت کنیم یعنی در واقع ضمن این که از نتانیاهو و راهبرد جدیدش برای پرداختن به خارج در محیط خارجی فلسطین این چراغ سبز داده شده یک سقف و ملاحظه مشخصی که منافع آمریکا را به خطر میاندازد، آمریکا آماده نیست وارد یک باتلاق جنگ بدون سقف و بدون تضمین بشود.
سوال: آنچه که در تهران اتفاق افتاد را شما زیر این سقف تعریف میکنید؟
محمدی: آقای نتانیاهو مسئلهاش با ایالات متحده و غربیها یک تفاوتی دارد، ایشان حاضر است که دست ماجراجویی هم بزند و از شرایط استثنایی داخل ایالات متحده هم بهرهبرداری کند، چون آنها نمیتوانند در این ماههای باقیمانده تا نوامبر دست به اقدامات پر ریسک بزنند، فشار به نتانیاهو بیاورند، مجبورش کنند، دلیل این که لابیهای صهیونیستی و پایگاه رعد و یا حمایتهای مالی که باید از حزب دموکرات شود یا حتی حزب جمهوری خواه که بیشتر از حزب دموکرات این لابیها حمایت میکنند، این به خطر میافتد و آقای نتانیاهو دنبال ماجراجویی هم هست.
آن جایی که مربوط به، یعنی ریسک پذیری آقای نتانیاهو هست، مربوط به این است که در مقابل این اقدام گستاخانه تروریستی و مخالف قواعد بین المللی چه باید کرد؟ آیا همان چیزی که آمریکاییها ملاحظه دارند اتفاق خواهد افتاد، باید بگویم، خیر، آقای نتانیاهو دنبال زیرپا گذاشتن خیلی از خطوط قرمزهاست، باید پاسخ به اقدام تروریستی بازدارنده باشد، رژیم صهیونیستی همه داراییها خودش را جنگ غزه از ابعاد مختلف از دست داده است، بیش از این دیگر نه خودش و نه آمریکاییها درگیر نکند و آمریکایی هم.
سوال: شما مدعی هستید نهایتا تلاش او جزو اهداف نتانیاهو است ولی آمریکا ضمن حمایت ولی تا یک سقف مشخصی.
محمدی: این بحثها در سفر نتانیاهو به آمریکا صورت گرفته است و گفته شده که شما در مقابل غزه این قدر عاجز و ناتوان بودید حالا میخواهید با چند جبهه وارد درگیری گستردهتر کنید، آقای نتانیاهو گفته بله من ناتوان بودم و نتوانستم در جبهه متعدد پایداری بکنم ولی اگر شما پشت من باشید و کشاندن کشورهای غربی خصوصا ایالات متحده آن موقع میتوانیم معادله و شکست خورده به معادله پیروزمند و پیروزی تبدیل کنیم و منافع شما و منافع منطقهای که ایالات متحده دنبال هست تامین کنیم.
آمریکاییها از یک سقف معینی فراتر نخواهند رفت، پیامهایی که به شکل پنهان و آشکار میدهند اولا خودشان را بی طرف و بدون مداخله مطرح کنند که این طور نیست و واکنش به این اقدامات تروریستی محدود باشد و تحت عنوان این که ما دنبال جنگ گسترده در منطقه نیستیم سعی کنند مسئله را مهار کنند .
اگر چنانچه پاسخ به همان طور آقای استون وزیر دفاع ایالات متحده گفت که اگربه اسرائیل حمله شود ما در کنارش هستیم، سقفش آن چیزی که در وعده صادق اتفاق افتاد و گزارش پنتاگون بعد از وعده صادق این بود که ما نمیتوانیم در مقابل یک رخداد بزرگتر تاب آوری داشته باشیم.
دلیل این که لابیهای صهیونیستی و پایگاه رعد و یا حمایتهای مالی که باید از حزب دموکرات شود شرایط بسیار اسفبارتری داشته باشد و با این ملاحظات است که آنها یک سقف معینی برای مدیریت این درگیری و جنگ مساوی با منافع خودشان میدانند.
سوال: ابعاد مختلف این اتفاق را از صبح پیش کشیدیم و بحث کردیم ولی درباره شخصیت خود آقای اسماعیل هنیه کمتر صحبت شده است که چگونه شخصیتی بود و چه جایگاهی در جبهه مقاومت داشت و چرا گزینه خود رژیم صهیونیستی بود و چرا در تهران این اتفاق را رقم زند؟
زارعی: آقای اسماعیل هنیه یک شخصیت جامعه داشت، اولا یک شخصیت اجتماعی بود و در طول این دورهای که حماس ایجاد شد بعد از شکست جریانات ناسیونالیستی در مبارزات فلسطین و جریانات اسلامی آمدند در صحنه، آقای هنیه و حماس به طور کلی و به طور خاص شخص آقای اسماعیل هنیه در جهت خدمات رسانی به مردم فلسطین رساندن آب و غذا و دارو و کمک این چنینی، کمکهای اجتماعی به مردم فلسطین اینها خیلی فعال بودند و شخص آقای هنیه محوریت خدمات رسانی در مخصوصا غزه، چون آقای هنیه متولد غزه است و در آن جا نقش بسیار برجستهای داشت و یک شخصیت اجتماعی کاملی، به خاطر همین مردم غزه یک عجین شدگی با شخص آقای هنیه داشتند و همین عجین شدگی سبب شد که اینها اعتماد کاملی داشته باشند به مقاومت فلسطین و در طول این جنگی که انواعی از فشارها به مردم غزه تحمیل شد آنها کنار مقاومت باقی بمانند، این استقامت مردم غزه بخشی اش برمی گردد به شخصیت اجتماعی آقای هنیه و دومین ویژگی اش شخصیت مذهبی است که یکی از علمای اهل سنت ساکن در غزه است و در موقعی که در غزه بود امام جمعه غزه بود، یک شخصیت مذهبی دارد، در مدرسه دینی تعلیم و تربیت شده است و عجین است با مفاهیم قرآنی و با ایدئولوژی اسلامی و یک شخصیت مذهبی و یک شخصیت عرفانی هم دارد، همین دیشب که به شهادت رسید بنا به روایتی که به بعضی از افراد نزدیک محیط ایشان بودند، میگویند مشغول نماز شب بوده است.کمااینکه او آن محافظ آقای هنیه که ایشان هم شهید شده است موقعی که ایشان پیدا کردند قرآن روی صورت داشته است و معلوم میشود که در حین خواندن قرآن به شهادت رسیده است و این هم شخصیت مذهبی است، سوم شخصیت سیاسی آقای هنیه است که از سال ۱۳۸۴ زمستان ۸۴ که انتخابات برگزار شد در فلسطین آقای هنیه به عنوان نخست وزیر در آن جا انتخاب شد و به عنوان نخست وزیر و بعد عملا رهبر حماس اگر چه کلمه رهبر به کار برده نمیشد ولی بعد از شهادت آقای شیخ احمد یاسین و شهید رنتیسی عملا آقای هنیه نقش رهبری و نقش اول بعد از یک دورهای که آقای خالد مشعل بود.
هنیه شخصیت سیاسی برجستهای بود
زارعی: بعد از سال هشتاد و چهار به این طرف عملا رهبری سیاسی مقاومت و فلسطینیها به عهده آقای هنیه بود و بنابراین یک شخصیت سیاسی بود و شخصیت سیاسی برجستهای هم بود و در همین روزها و ماهها هم ایشان در رابطه با بحث جنگ غزه آن بخش سیاسی در کنترل و مدیریت آقای اسماعیل هنیه بود، این هم شخصیت سیاسی ایشان بود و چهارم شخصیت نهضتی و مقاومتی آقای هنیه است که ایشان در راه دفاع از فلسطین و آزادی قدس شریف به زندان رفته بود و یازده سال سابقه زندان دارد و به لبنان تبعید شده بود و سابقه تبعیدی دارد و سابقه رهبری جریان مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی را دارد و در سطح منطقهای به عنوان یک شخصیت برجستهای نهضتی و مقاومتی شناخته میشد، ترکیب این چهار ویژگی و چهار خصلت در شخص آقای هنیه از ایشان یک رهبر خاص دارای کاریزما به تعبیری که در علوم سیاسی از آن یاد میشود و با شخصیت با نفوذ که خود این شخصیت انگیزه میدهد و میتواند تولید قدرت کند، شناخته میشود و همیشه ایشان مورد تعقیب سرویس رژیم صهیونیستی بود و اخیرا هم رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که ما اینها را در هر کجا که باشند تعقیب میکنیم حتی در قطر و ترکیه باشند؛ که این کلمه قطر و ترکیه را اینها آوردند و گفتند هر جا که دست مان به آقای هنیه برسد ما این کار را انجام میدهیم و متاسفانه به دلیلی یک سری مراقبتهای خاص حفاظتی باید صورت میگرفت از سوی خود این عزیزانی که به شهادت رسیدند و حالا یک نقصانی در این زمینه هست و نمیتوانم جزئیاتش را خیلی توضیح دهم، اسرائیلیها توانستند با وضعیتهایی که در اختیار خود اینها بود، ردیابی کنند، شناسایی کنند و این فاجعه بزرگ را بتوانند رقم بزنند که از این جهت یک خسارتی وارد شد هم به فلسطین و هم به جبهه مقاومت.
سوال: خیلی از جریانهای رسانهای روی این مسیر میرفتند که، چون در تهران اتفاق افتاده است به دلیل سهل انگاریهایی است که از این طرف اتفاق افتاده است ولی شما تاکید میکنید که مطلقا به تهران و بحث حفاظت ایشان مربوط نمیشده است، نکاتی بوده است که از طرف تیم خود آقای هنیه با خود ایشان از غزه آمده بودند.
زارعی: این هم نقش داشتند و یک چیز اشاره کنم که مهم است، وقتی چنین صحنهای پیش میآید و یک فاجعهای رخ میدهد و یک نقصانی اتفاق میافتد بازار شایعه سازی داغ میشود و کسانی هیچ اطلاعی ندارند از این که اصلا صحنه عملیات و صحنه چه بوده است، صحنه واقعه چه بوده است، شروع میکنند به مشابهت سازیها و یک چیزهایی مطرح میکنند که وجود ندارد، یکی از اینها این است که آقا پس سیستم جمهوری اسلامی کجاست، سیستم امنیتی جمهوری اسلامی کجاست، دراین صحنه یک حمله موشکی صورت گرفته استَ، این حمله موشکی با سوارشدن روی نقطه ضعفهای امنیتی طعمه این عملیات اتفاق افتاده است و یک فاجعه این چنینی رخ داده است و این نمیشود به دستگاه امتحان پرابهت جمهوری اسلامی ربط داد و این دستگاه امنیتی نظام ایران اقتدار خودش را نشان داده است و یا مشابهت سازی میکنند که حالا که این جا اسرائیل زده است، ماجرای هلی کوپتر آقای رئیس جمهور یک ماجرای صهیونیستی است، در صورتی که کمیتههای مربوطه بررسی کردند به اجماع بدون هیچ اختلافی و با قاطعیت به این نتیجه رسیدند که هیچ عامل خارجی در این ماجرا نقش نداشته است و هیچ عامل خرابکاری که نفوذی اتفاق افتاده باشد و از طریق سیستم نفوذی این هلی کوپتر مورد اصابت قرارگرفته شده باشد و یا بمب گذاری شده باشد وجود ندارد، ممکن است کمیته در گزارشات بعدی اش آن دلایل داخلی خود این سیستم هلی کوپتر توضیح دهد ولی به هر حال مشخص است که این ماجرا هیچ ربطی به اسرائیل یا کشورهای مجاور نداشته است، یا شبهه درست میکنند که در این صحنه اینها آمدند و یک موفقیتی داشتند بنابراین از این به بعد اینها هر کاری را میتوانند در این موضوع انجام دهند، روزهای آینده خواهیم دید که الان اینها حمله کردند به یک نقطهای در تهران، رهبر معظم انقلاب در پیامی که به مناسبت این حادثه دادند، اشاره کردند که حتما در این رابطه پاسخ قوی و قاطع داده خواهد شد.
قدرت دست جبهه مقاومت است
زارعی: اینها اگر میتوانند جلوی پاسخ قوی و قاطع جمهوری اسلامی را بگیرند، اگر توانستند بگیرند، میشود سیستم نظامی و امنیتی ایران متهم کرد به ضعف کارآمدی، قدرت دست جبهه مقاومت است و اسرائیلیها اصلا در این صحنه به طور واقعی به صورت عکس العملی ظاهر شدند، در سطح منطقه چه میبینید از مرزهای شرقی ما تا مرزهای مدیترانه، تا میرسد به سمت آفریقا، در همین صحنهای که اخیرا پیش آمد و اسرائیلیها رفتند در سواحل حدیده یک واکنشی نشان دادند و پایتخت شان مورد حمله قرار گرفته بود، پایتخت اسرائیل یعنی تل آویو توسط انصارالله مورد حمله پهبادی قرار گرفته بود و از سیستم آفریقا برای اولین بار برای این که این پهباد بیاید به آن نقطه اصابت کند، استفاده شده بود، اما اسرائیلیها از ضعف شان برای این که ماجرا پهن نشود و به جایی کشیده نشود، به خاک یمن حمله نکردند، به پایتخت یمن حمله هم نکردند، به آبهای یک چند نفتکش زدند و گفتند تمام شد.
اینها همان تصویرسازی است که من ابتدا عرض کردم و اینها تصویرسازی میکنند و اینها اقتدار نیست و اینها ضعفی است ناشی از مخمصه و خنسی که اسرائیل در آن گرفتار شده است برای این که وانمود کند به اربابانش که بگوید که من قدرت در داخل و حتی در محیط منطقهای کماکان عملیات انجام دهم، در حالی این عملیاتها حتما با واکنشهایی مواجه میشود که این واکنشها نه برای اسرائیلیها خوشایند خواهد بود و نه برای آمریکاییهایی که در پشت صحنه هستند، آمریکاییها در تحلیل هم دموکرات و هم جمهوری خواهها معتقد هستند که جنگ غزه تمام شده است و امکان پیروزی اسرائیل در آن وجود ندارد، این انتقاد دارند به نتانیاهو بله ولی براساس همان صحبتی از آقای استون نقل کردند، که رئیس پنتاگون است، اینها معتقد هستند که به هر حال با هر اختلافی که با آقای نتانیاهو داریم، در این صحنهای که در یک جبهه مقاومت و یک طرف اسرائیل است ما به طور قاطع ولو اسرائیل اشتباه میکند، ما کنار اسرائیلیها قرار میگیریم و به خاطر همین حادثهای که دیشب در تهران رخ داده است بدون حمایت پایگاه حریر در عراق و بدون حمایت عین اسد در عراق و بدون حمایت موقعیتهایی که آمریکاییها در تنف سوریه دارند، این خطی که اتصال داده است این حمله به تهران، بدون این اصلا امکان پذیر نبوده است و ما این جا اعلام میکنیم که مسئول اول این حادثه را نه اسرائیل، آمریکا میدانیم که بدون حمایت آمریکاییها، اسرائیلیها نمیتوانستند کاری بکنند. کمااین که در غزه هم کاری نتوانستند صورت دهند.
سوال: ما نقش اول به آمریکاییها میدهیم و آن قولی که رهبر معظم انقلاب دادند که خون خواهی میهمان عزیز ما در تهران وظیفه ماست و عملیات متقابل انجام خواهد شد، سناریوهای پیش رو چیست، آیا شبیه وعده صادق انجام خواهد شد و یا وسیعتر خواهد بود؟
محمدی: حضرت آقا فرمودند که اینها یک باند جنایتکار هستند و اساس این رژیم با ترور، خونریزی و غصب و اشغالگری شکل گرفته است تا الان هم ادامه دارد و هر جایی هم که بتوانند حامیان غربی همین راهبرد و جوهره وجودی شان را نشان میدهند. این که چگونه باید به این پاسخ داده شود، موضوعی نیست که این جا مورد بحث قرار گیرد و یا به ابعاد و چگونگی آن بپردازیم ولی آن چه مسلم است الان واکنشی که در سطح بین المللی است و در سطح قدرتهای بزرگ دنیاست و حتی دولتهای حامی رژیم صهیونیستی مثل آلمان، که آنها گستاخی و ماجراجویی و قمار آقای نتانیاهو نگران هستند، وزیر خارجه آلمان اعلام میکند که امتحان چیز خوبی نیست و به شکلی راه حلهایی مسئله را حل کرد و این طور مطرح میکنند و بیشتر کشورها محکوم میکنند که این اقدامی که خلاف قواعد بین المللی است و خلاف کنوانسیونهای ژنو است و میهمان رسمی یک کشور در این کشور غیر از این که نقض حاکمیت و امنیت ملی است، این چیزی که حضرت آقا در پیام شان به آن تاکید کردند که اولا میهمان این مملکت را باید ما انتقامش را و تنبیه متجاوز را داشته باشیم و مسئله امنیت ملی ماست و نقض این حاکمیت است که هر کسی دخیل در این اقدام است باید بهای آن را بپردازد و با ابعاد مختلفی خواهد داشت و اشکال مختلفی خواهد داشت و آن چیزی که از زبان بعضی از مقامات نظامی منتشر شده است در فضای رسانهای این است که اگر وعده صادق و ضرباتی که در آن جا اجرا شد، روی یک عدد آ بگیریم، واکنش وعده صادق ۲ که یک واکنش بازتنبیهی در مقابل این رژیم گستاخ است باید آن را دهها برابر افزایش پیدا کند.
نتانیاهو یک شخصیت بزرگ را ترور کرده است و باید تاوان دهد
محمدی: اگر این تعداد موشک و پهباد در آن عملیات به کار رفت، چندین برابر آن در و خوب امریکاییها در محاسبات خودشان این را در نظر میگیرند و به دلیل همین است که نگران این هستند و میخواهند یک جور این ماجرا دامن آنها را نگیرد ولو این که بین نتانیاهو و خود رژیم اصالت و موجودیت رژیم تفکیک قائل هستند، نتانیاهو میدانند و از او راضی نیستند، اصلا نتانیاهو بعد از ماهها به قدرت رسیدن در این دولت جدید آرزوی این است که به واشنگتن برود و کسی تحویلش بگیرد و کاخ سفید تایید نمیکردند، کابینه ایشان و افراطیهای ایشان و سیاستهای ایشان، حتی در سیر عملیاتی که در غزه بوده است، در بسیاری از جاها تایید نمیکردند و تفکیک میکنند بین آن چیزی که در شخصیت نتانیاهوست و ضرورت حمایت از موجودیت رژیم صهیونیستی، آن حمایتی که اعلام میکند آقای استون و باقی مقامات بعد از اصل رژیم، ولی اگر بتوانند یک سناریو داشته باشند که از شر این فرد دیوانه و گستاخ رها شوند شاید به آن هم راضی باشند.
به هر حال الان نتانیاهو با این ادعا که هر نوع تفسیری از آن بکنیم، به هر حال یک اقدامی کرده است و یک شخصیت بزرگ را مورد هدف قرار داده است و ترور کرده است و اقدام غیرقانونی و همه توصیفی که بر آن هست و این باید تاوان دهد.
براساس هر یک از قواعد بین المللی، اخلاقی، اسلامی که بخواهیم حساب کنیم، میدانیم این شخصیت، یک شخصیت ماجراجو و گستاخ است و اگر تنبیه نشود، او سعی خواهد کرد که از این نمد برای خودش کلاهی بدوزد و در مقابل قدرتهای حامی خودش و حتی بعضی از همسایگان منطقهای و اینها که منتظر هستند که ببینند که تکلیف این چه میشود، سعی میکند که موقعیت جدید به دست آورد و اگر بخواهد جنگ را به پایان دهد، باید برود محاکمه شود و با پروندههایی که دارد او را از پست نخست وزیری به زندان خواهد افکند.
خودش میداند با این اقدامات تروریستی هم منافع غیر قانونی ایالات متحده و غرب تامین کند و هم موجودیت خودش در چنین شرایطی او میتواند باقی بماند و موجودیت خودش را حفظ کند. نتانیاهو سعی میکند خودش را عمود خیمه منافع غرب نشان بدهد
نتانیاهو سعی میکند خودش را عمود خیمه منافع غرب نشان بدهد و در سخنرانی اش در کنگره این کاملاً مشهود بود که ایشان میگوید من به جای شماها دارم از غرب دفاع میکنم و در ادبیاتش هم بیان کرده اگر حماس در مذاکرات دوحه یک مقدار نرمش نشان داده حاصل فشارهای نظامی است لذا شما کنار من باشید تا من نتیجه بگیرم منتها آنها ملاحظات خودشان را دارند قطعاً پاسخ همه جانبه و گسترده که منطق ایجاد میکند برای مهار کردن این فردی که جز خونریزی و کشتار اطفال و زنان و عرصههای مدنی غزه همه عالم شاهد بوده راهی جز این نیست.
سوال: برخیها هم این هشدار را میدهند یعنی تعابیرشان این چنین است که تلهای است که ایران را وارد یک جنگ منطقهای بزرگ بکند.
محمدی: خیر همانطور که آقای زارعی توضیح دادند این اقدام شق القمری نیست یک ماجراجویی است، یک موفقیتی کسب شده به هر شکلی، با هر کمکی ولی این یک کارکرد تاکتیکی دارد هیچ کارکرد استراتژیک برای تعیین تکلیف کردن صحنه نبرد در اختیارش نیست منتها با پروپاگاندا و با اقدامات عملیات روانی و بزرگنمایی، توانمند نمایی از این که ما توانمند هستیم جبران کند آن چهره شکست خورده کتک خوردهای که در غزه است را احیا کند و بتواند بگوید من هنوز میتوانم نقش کارکردی خودم را حفظ کنم چه در پروژههای منطقهای ایالات متحده مثل طرح آبراهام و عادیسازی و مانند آنها، چه منافع غارتگری ایالات متحده را، ضمناً خودش را هم در سایه این حفظ کند. قطعاً ایالات متحده و کشورهای غربی به دلایل مختلفی حاضر نیستند تا انتهای ماجراجویی که نتانیاهو دنبال میکند یعنی بیایند و وارد یک باتلاق بشوند، آمادگی ندارند و این را به صراحت و به ادبیات مختلف هم بیان کردند. قطعاً آن سیلی محکم همان طور که در وعده صادق ابتدا به آمریکا خورد و بعد به رژیم صهیونیستی و هر دو تنبیه شدند در آن جا، اینجا هم همین حالت را دارد و همین طور که در ارتکاب این جنایت مشارکت کردند آنها هم تنبیه خواهند شد.
سوال: آقای زارعی راجع به سرنوشت جنگ غزه تحلیل شما چیست؟ فکر میکنید این اتفاقی که افتاده ترور آقای هنیه در تهران، این مناقشه را به آتش بس نزدیکتر کرد یا از آن فاصله گرفت؟
زارعی: سوال بسیار مهمی است همین رشته جنایاتی که اسرائیلیها طی از زمان حملهای که اینها به نقطهای در سواحل حدیده کردند تا امروز که شهادت آقای هنیه واقع شد، حالا ممکن است اتفاقات دیگری هم وجود داشته باشد که البته باید هوشیار بود، این در واقع یک دورهای است یک رفتار جدیدی به نوعی محسوب میشود که مسئولین ما تعبیر کردند به عبور از خط قرمز که اسرائیلیها از آن خط قرمز عبور کردند چرا عبور کردند؟ این یک سوال مهمی است. اسرائیل درگیر جنگی در غزه است در منطقه شمالی اسرائیلیها درگیر جنگی هستند عملاً، هر روز دارند آن جا تلفات میدهند چرا توسعه داده؟ چرا وارد این فاز شده؟ این یک سوال مهم است. پاسخ این سوال این است که جمعبندی نظامی اسرائیلیها تا حدی که ما متوجه شدیم این است که برای غلبه بر غزه باید بازوهای حمایت کننده از مردم غزه قطع شود، این ارتباط باید قطع بشود تا آنها بتوانند صحنه جنگ غزه را با خیال آسوده در چارچوب اخراج مردم از غزه و کشتار وسیع آنها بتوانند معادله را در غزه حل کنند، چون آنها میگویند معادله امنیتی در فلسطین بین اسرائیل و فلسطینیها در غزه رقم میخورد و اگر آنها بتوانند در غزه این معادله نظامی امنیتی را به نفع خودشان تمام کنند، معادله نظامی امنیتی فلسطین را به نفع خودشان تمام کردند.دیگر ماجرای کرانه باختری هم حل میشود، دیگر ماجرای قدس هم حل میشود آنها میگویند برای این که ما به این نتیجه برسیم باید بازوهای حمایت کننده قطع شود، اول آمدند سراغ حزب الله گفتند بیایید قطعنامه ۱۷۰۱ را دوباره بازسازی کنیم قطعنامه مربوط به جنگ ۳۳ روزه سال ۱۳۸۵، گفتند بیایید این را بازسازی کنیم و حزب الله را متعهد کنیم که بیاید پشت نهر لیتانی و دیگر در منطقه مابین نهر لیتانی تا مرز بین لبنان تا فلسطین حضور نداشته باشد.
زارعی: در واقع از طریق یک طرح سیاسی با محوریت نماینده ویژه آقای بایدن رفتند به این سمت ولی این به جایی نرسید و عملاً شکست خورد طرح این که ما بیاییم قطعنامه ۱۷۰۱ را بازنویسی کنیم، حزب الله را به چیزهایی متعهد کنیم این شکست خورد، بعد که شکست خورد آنها گفتند ما وارد یک سری درگیریهای شدیدتر با حزب الله و با عراقیها و با یمنیها و با ایرانیها میشویم که اینها را متقاعد کنیم که سیاستشان را در حمایت از غزه که سیاست حمایت نظامی است، فقط حمایت سیاسی نیست، ما لبنانیها، یمنیها، عراقیها، ایرانیها را وادار کنیم که از حمایت نظامی از مقاومت غزه به سمت حمایت صرف سیاسی تبلیغاتی بروند. فشار گذاشتند روی حزب الله گفتند ما میزنیم برخورد میکنیم، آمریکاییها به نیابت از اسرائیلیها به بابل آمدند حشد الشعبی را زدند، یک علامتی از عملیات اول اسرائیلیها در سواحل حدیده، دو روز بعد روز دوشنبه آمریکا و انگلیس آمدند مناطقی از سعده و عمران و حجه را زدند که بگویند این معادله باید تغییر کند، معادله حمایت نظامی از فلسطینیها باید تغییر کند تا اسرائیلیها بتوانند مطابق قاعده خودشان جنگ غزه را به نفع خودشان و به ضرر فلسطینیها تمام کنند. اسرائیلیها به آمریکاییها گفتند شما کمک کنید ما یک زمان احتیاج دارید به ما یک ماه زمان بدهید و این یک ماه حمایت کنید، در این قاعده قطع دستهای حامی نظامی مقاومت غزه ما میتوانیم معادله را کاملاً دگرگون کنیم. با این نیت و با این ذهنیت به نظر من خواب آلوده یعنی خیال میکنند با یک موجود صامتی با یک جسمی مواجه هستند شما اگر برای تغییر معادله برنامه دارید میشود جبهه مقاومت با دست بازی که دارد در محیط منطقهای و میدانهای مختلف را هم تجربه کرده شما را هم عمیقاً میشناسد، پیامدهای سیاستهای شما را هم عمیقاً میداند، میشود جبهه مقاومت این گونه بایستد تا شما طرحهایتان را اجرا کنید؟ اصلاً امکان پذیر نیست بنابراین اسرائیلیها با این خیال خام که ما باید بازوهای حمایت کننده نظامی مقاومت، آن که دارد از حیث نظامی، توان نظامی مقاومت غزه را حمایت میکند این بازوها باید قطع شود یا برای مدتی باید متوقف شود تا ما بتوانیم این صحنه را مدیریت کنیم.
سوال: آقای محمدی تحلیل شما چیست؟ فکر میکنید این ماجرا رژیم صهیونیستی و غزه را به آتش بس نزدیک کرد یا فاصله انداخت؟
محمدی: در انتهای چند روزی که آقای نتانیاهو در واشنگتن بود دیدار میکرد، سخنرانی میکرد وقتی که درخواستهای مصرانه هم بایدن و هم ترامپ را برای پایان دادن به جنگ شنید، سعی کرد آنها را قانع کند به این که با فشار نظامی میتوانیم کارت چانه زنی خودمان را در مذاکرات در دوحه افزایش بدهیم و امتیاز بهتری میتوانیم بگیریم.
آنها قانع کند که با فشار نظامی میتوانیم کارت چانه زنی خودمان را در مذاکرات در دوحه افزایش دهیم و امتیازات بهتری بگیریم به همین دلیل به تیم مذاکره کننده اش که رئیس موساد و شاباک و افراد دیگری بودند، گفتند که شما شروط جدید را آماده کنید و حتی یک دیدار در رم شکل گرفت که رئیس موساد و رئیس سرویس اطلاعاتی قطر، مصر و ایالات متحده آقای بلز در رم آن جا دیدار کردند که بتوانند دستور کارهای با قدرت چانه زنی بیشتر را آماده کنند برای مذاکره و با این اقدامات تروریستی که در عراق، لبنان و ایران انجام گرفت، نتانیاهو امیدوار بود که پشتوانه آن شروط سازی جدید را مهیا کرده است و میتواند مجبور کند که حامیان غربی هم کنارش بماند، چیزی که الان اتفاق افتاده است، نتانیاهو توانسته است در محیط داخلی موقعیت خودش را تثبیت کند و مذاکره در شرایط جدید متوقف خواهد بود و حماس اعلام کرده است که در این شرایط نمیشود، وزیر خارجه قطر اعلام کرده است که قرار نیست که مذاکره صورت بگیرد و فرماندهان و رهبران طرف مقابل ترور میشوند، این انتقاد جدی از بازیگرانی است که واسطه مذاکره بودند دیده میشود و طرفهای مختلف مثل روسیه و چین و کشورهای دیگر نسبت به این رفتار نتانیاهو ابراز چیز کردند، نگرانی که این کار شما به سمت شرایط بی ثباتی است.
سوال: یک سری معتقد هستند که با این دستاوردسازی که رژیم صهیونیستی با ترور آقای هنیه انجام داده است دست بالاتر را در مذاکرات آتش بس داشته باشد و این دارد ماجرا به آتش بس نزدیکتر میکند.
محمدی: این ماجرا تمام نشده است و فصل اول رفتار نتانیاهو به اجرا گذاشته شده است و از امروز آماده باش کامل دستگاههای مختلف، مناطق مختلف در اسرائیل به قول آقای سیدحسن روی یک پا و نصفی ایستادند و دلهره در این جامعه و ارکان این رژیم حاکم است و امروز بعداز ظهر بدن مطهر آقای حاج محسن شکر که در حمله ضاحیه به شهادت رسیدند پیدا شد و حزب الله منتظر بود که با پیدا کردن جسد مطهر ایشان تصمیم خودش برای واکنش بگیرد، آقای سید حسن واضح اعلام کرده است که در مقابل هدف قراردادن هر عنصر حزب الله و یا شهروند لبنانی و هر میهمان از گروههای مقامت پاسخ پرقدرت میدهد و این چیزی است که در رژیم صهیونیستی و مقامات آنها به شکل واضح درک شده است و قبول دارند که آقای سید حسن و مقاومت و حزب الله پاسخ جدی خواهد داد.
در خصوص جمهوری اسلامی هم پاسخ پیام روشن مقام معظم رهبری، ریاست جمهوری محترم، مقامات دیگر در ضرورت گوشمالی این عنصر دیوانه و ماجراجو و گستاخ روشن است، نیمه اول این بازی که اقدام تروریستی نتانیاهو پایان پیدا کرده است و پایان بازی باید دید و بعد از پایان این بازی که پاسخ جبهه مقاومت است، معادله چگونه خواهد شد، آیا آمریکاییها بازهم تماشاچی مداخله گر هستند در این بازی یا این که مجبور میکنند که نتانیاهو را که وارد گفتگوی جدی برای توقف جنگ شود.
قطعا آن یک حد ترخصی از یک تاب آوری را بیشتر نمیتوانند تحمل کنند، به دلیل این که منافع راهبردی شان و منافع و اولویتهای جهانی آنها در چارچوبهای دیگری قرار دارد و نمیتوانند وارد قمار بی پایان آقای نتانیاهو شوند.
سوال: در نهایت وضعیت مقاومت پس از آقای هنیه را چطور تعبیر میکنید؟
زارعی: وضعیت مقاومت خیلی روشن است و یک خورده برگردیم عقب، بگوییم وضعیت مقاومت فلسطینیها بعد از شهادت شیخ احمد یاسین چه شده است و وضعیت فلسطینی بعد از شهادت آقای رنتیسی چه شده است و که نقش آقای هنیه را آقای رنتیسی داشتند و الان سوال این است که وضع فلسطینیها و مقاومت و حماس بعد از شهادت آقای اسماعیل هنیه چه بوده است، اگر در مراحل گذشته ضعفی حاکم شده است این بار دشمن میتواند منتظر ضعف باشد، اگر امروز اعتراف میکند که قدرت مقاومت در این دوره مسئولیت آقای هنیه به مراتب بسیار قویتر از دوره مرحوم شیخ احمد یاسین و مرحوم شهید رنتیسی است، ما در آینده هم میتوانیم همین را بگوییم.
در این صحنه یک نکته جالبی رخ داده است، توضیح دادم که آقای هنیه چه جایگاهی داشته است در بین فلسطینی ها، آقای هنیه از متن خانوادهای الان برخواسته است و در یک خانوادهای قرار دارد که آقای هنیه شصت و یکمین نفر شهید آن ایل و فامیل و خانواده است، خود آقای هنیه در داخل خانه خودش سه تا از پسرهایش همین ۲۲ فروردین امسال شهید شدند، سه تا از نوههای ایشان شهید شدند، کسی با این جایگاه حتما میراث مردمی که او به خاطر آنها خون داده است، قویتر از گذشته ادامه پیدا میکند، ضمن این که امروز برخلاف دوره آقای شیخ احمد یاسین و آقای عبدالعزیز رنتیسی که آن موقع حماس تنها بود، الان یک جبهه منطقهای و یک زنجیره شکل گرفته است که این زنجیره دارند از هم پشتیبانی میکنند و مسلما خلاء وجودی آقای هنیه با همه این که دردناک است ان شاءالله فلسطینیها به خوبی پر میکنند.