کارشناس مسائل بینالملل گفت:بیاعتمادی به دولت و ساختارهای سیاسی در آمریکا، سطح خشونت سیاسی را در این کشور تشدید کرده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، شبکه خبر در برنامه گفتگوی ویژه خبری موضوع ترور نافرجام ترامپ را با حضور امیرعلی ابوالفتح ،کارشناس مسائل بین الملل و محمدمهدی عباسی ، کارشناس مسائل آمریکا بررسی کرد.
مشروح گفتگو به شرح زیر است:
سوال : همچنان خبر ترور نافرجام ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در صدر رسانههای جهان قرار دارد آقای دکتر ابوالفتح بپردازیم به آخرین خبرها در خصوص این خبر و این که انگیزه ضارب در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه بوده است؟
ابوالفتح: آخرین اخباری که تا قبل از این که من وارد استودیو بشوم دنبال میکردم این بود که، یک جوان ۲۰-۲۱ سالهای شناسایی شده که کشته شده، به دست تک تیراندازی که بالای نزدیک محل سخنرانی دونالد ترامپ بوده . ابتدای این خبر یعنی صبح امروز ، اخباری که منتشر شد گفتند که چپ گراها، چپ افراطی یا گروه آنتی فا مسبب این مسئله هستند، پسر دونالد ترامپ توئیت کرد و گفت که چپ افراطی پدرم را مورد سوءقصد قرار داده، الان مشخص شده که کسی که ضارب بوده عضو حزب جمهوریخواه بوده یعنی به قول معروف ریجستر حزب بوده و از حامیان پر و پا قرص آزادی سلاح یعنی به این دلیل میشود گفت که نزدیک به جریان محافظه کار در ایالات متحده بوده، البته گفته میشود که سه چهار سال پیش ۱۵ دلار به یکی از گروههای حامی حزب دموکرات کمک کرده است، یعنی اگر این روایت را بپذیریم هم در سوابق او عضویت یا دلبستگی به حزب جمهوریخواه را داریم و هم حزب دموکرات ولی به هرحال آنچه که مسلم است این است که فعلا ردی از این که چپ افراطی یا آنتی فا مسبب این ماجرا بوده فعلا نیست، البته تحقیقات ادامه دارد، اف بی آی ، سرویس مخفی که مسئولیت امنیت دونالد ترامپ و روسای جمهور آمریکا را دارد ، وزارت امنیت داخلی دارد تحقیقات میکند رئیس سرویس مخفی را احصا کردند به کنگره، تحقیقاتی آنجا انجام میشود به تدریج اطلاعات بیشتری منتشر میشود، هنوز انگیزه ضارب مشخص نشده.
سوال: پیش بینیهایی که صورت گرفته یا آخرین خبرهایی که راجع به این که با چه هدفی این ترور را انجام داده؟
ابوالفتح: منطق آن این است که با دونالد ترامپ مخالف بوده، اما به چه دلیل مخالف بوده؟ مشخص نیست، مثلا مسئله داخلی، اصلا با شخصیت دونالد ترامپ مشکل داشته؟ با عملکرد دولت قبلی ترامپ مشکل داشته؟ با برنامههای دولت بعدی ترامپ مشکل داشته؟ سر مسئله اسلحه بوده؟ مسائل اجتماعی بوده؟ بحث مهاجرت بوده؟ سیاست خارجی بوده؟ هیچ کدام الان مشخص نیست، فرضیههای مختلفی مطرح میشود ولی آنچه که مسلم است این است که یک اقدامی انجام داده، شوکی را وارد جامعه سیاسی امریکا کرده، آثار آن روی انتخابات قابل بحث و بررسی است، ولی از همه اینها مهمتر این است که خشونت سیاسی در ایالات متحده آمریکا را به سطح بسیار بالاتری ارتقاء داده، فارغ از این که هر انگیزهای که داشته باشد، بالاخره یک رئیس جمهور سابق که نامزد انتخابات ریاست جمهوری کنونی هم هست مورد هدف قرار گرفته گرچه دونالد ترامپ جان سالم به در برده همین اقدام، همین تلاش، حتی اگر هم مستقل بوده، اصطلاحا به آن میگویند گرگ تنها، یعنی هیچ تشکیلاتی نبوده، هیچ سازمانی از او حمایت نمیکرده، راساً و فرداً این کار را انجام داده باشد، نشان دهنده این است که سطح خشونت سیاسی و درگیریها در ایالات متحده آمریکا بیشتر شده و میتواند عواقب بسیار گستردهای داشته باشد، بسیار فراتر از انتخاباتی که سه چهار ماه دیگر در آمریکا برگزار میشود.
بایدن مسبب خشونت در آمریکاست
سوال: آقای عباسی به واکنشها در دو اردوگاه دموکراتها و جمهوری خواهان به ترور نافرجام ترامپ چه بوده است؟
عباسی: حجم واکنشها بسیار گسترده بود از همان ساعات اولیه شاهد این بودیم سناتورها و نمایندههای مختلف در کنگره واکنشهای گستردهای به این ماجرا داشتند بخواهیم این واکنشها را با همین تقسیم بندی جناحی که فرمودید دو دسته کنیم، دموکراتها مثل آقای اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا، خود آقای بایدن که تماس تلفنی داشت با آقای ترامپ، خانم نانسی پلوسی رئیس سابق مجلس نمایندگان و همین چند ساعت پیش آقای برنیس اندرس که یک مصاحبهای با ام بی سی نیوز داشتند مصاحبه تصویری بود واکنشهایی داشتند و این ترور را محکوم کردند یعنی چیزی که حتی در جریان رقیب آقای ترامپ یعنی در حزب دموکرات هم همه متفق القول بودند بحث محکومیت این اقدام بود و گفتند که خشونت در جامعه آمریکا جایی ندارد البته بعضا کنایههایی هم از طرف بعضی از اینها زده شد، مثلا آقای سندرز نکتهای که اشاره کردند این بود که یکی دو ماه پیش خود دفتر آقای برنی سندرز را یک گروه آتش زدند و آقای سندرز اشاره کرد که اگر مثلا همکاران من و آن تیم من در دفتر بودند ممکن بود جانشان را از دست بدهند چرا آن زمان خیلی این واکنشهای گسترده را نداشتیم؟ این فضایی بود که در حزب دموکرات بود و آن محکومیت در دیدگاههایشان دیده میشد، اما اتفاقی که در جریان جمهوری خواه افتاد خیلی قابل توجهتر بود از همان ساعات اول چهرههای نزدیک به آقای ترامپ از پسرشان گرفته دونالد ترامپ جونیور که آمد و این ماجرا را به جریان چپ منتسب کرد و بهره برداری خودش را کرد و در ادامه که چهرههایی مثل آقای جیدی ونس که یک سناتور مشهور جمهوری خواه در ایالت اوهایو یا خانم مارجری تیلر گرین که به نوعی یک نماینده جمهوری خواه در مجلس نمایندگان است این چهرهها آمدند و صریح این ماجرا را جدا از این که محکوم کردند منتسب کردند به آقای بایدن یعنی گفتند این اظهارات هفتههای اخیر، ماههای اخیر و به نوعی اقدامات کمپین بایدن است که آمریکا را به این جا رسانده که رئیس جمهور سابق آمریکا ترور میشود.
ناتوانی سرویس مخفی آمریکا مشهود شد
سوال: آقای ابوالفتح امنیت روسای جمهور آمریکا، روسای فعلی جمهور آمریکا بعهده دستگاه اطلاعاتی و سرویس مخفی آمریکا است، سوال من این جاست که چطور عامل تیراندازی خودش را به محل سخنرانی رسانده و حتی توانسته به سمت ترامپ تیراندازی کند؟
ابوالفتح: از لحظهای که این خبر منتشر شد، نقدهای خیلی جدی به عملکرد سرویس مخفی ایالات متحده آمریکا وارد شد، سرویس مخفی وظیفه تامین امنیت رئیس جمهور و خانواده رئیس جمهور، چه حال حاضر که الان جو بایدن هست و خانواده او و چه روسای جمهور سابق، هر کسی که زنده هست، یعنی تا جیمی کارتر که الان زنده است مسئولیت امنیت همه اینها بعهده سرویس مخفی است و سرویس مخفی هم لشگری از نیروهای امنیتی است حتما در تصاویر دیدید که مثلا دونالد ترامپ هر جا میخواهد تردد کند با این که رئیس جمهور نیست ولی یک کاروان موتوری گستردهای هست و اینها همه ماموران مخفی هستند و در تصویری هم که امروز ما مشاهده کردیم دیدیم تک تیراندازها در بالا در محل بودند برای تامین امنیت دونالد ترامپ ولی این چیزی که الان مهم است این است که اولا که این چطور در این جمع وارد شده؟ برآوردهایی که انجام دادند روی تصاویر حدس میزنند یعنی روی نقشهها مشخص شده که حدود ۱۵۰ متر فاصله داشته، جایی که این ضارب روی سقف یک ساختمانی دراز کشیده بوده تا جایی که دونالد ترامپ سخنرانی میکرده و اینکه یک فرد مسلح به یک مسلسل بتواند خودش را اینقدر نزدیک رئیس جمهور سابق بکند خیلی جای تامل هست، برای همین هم کنگره رئیس سرویس مخفی را احضار کرده، حتما بررسی میشود چه شیوه نامه هایی نادیده گرفته شده، چه مواردی مورد توجه قرار نگرفته، مثلا بعضی از شاهدان حاضر در آن صحنه گفتند که ما این فرد را دیدیم به پلیس خبر دادیم تا پلیس بیاید یک کم طول کشیده، در این فاصله ضارب شلیک کرده و همه اینها نشان دهنده ناتوانی سرویس مخفی آمریکا است، حتما این ماجرا یک بازبینی هم در پروتکلهای امنیتی، هم در نیروهایی که در صحنه بودند و از این به بعد قرار است امنیت را برقرار کنند وجود دارد، الان بحث بر سر این است که، چون فصل انتخابات است، آیا کمپینهای انتخاباتی در فضای باز برگزار بشود یا همه را ببرند در فضای سربسته استودیومی که آنجا امنیت را بهتر میتوانند تامین کنند، این به کمپینهای انتخاباتی لطمه میزند، چون معمولا مثلا در جاهایی بوده، فضای باز بوده، تعداد شرکت کنندهها زیاد بوده، اگر بخواهند اینها را، یعنی حلقه امنیتی را افزایش بدهند محدودیتهایی ایجاد میکند برای کمپینها و یک کم از آن شور و هیجانی که وجود دارد را کم میکند، الان در مورد این بحث است و مشخص میشود که چه کسانی تقصیر داشتند، قصور داشتند یا شاید در مورد خیلی خیلی بعید مثلا یک نفوذی صورت گرفته، یک مثلا فرض کنید توطئهای بوده که البته این را خیلی نمیشود جدی فرض کرد ولی بههرحال همه این موارد سناریوها را بررسی میکنند.
احتمال نفوذ یا قصور امنیتی وجود دارد
سوال: برگردم روی یک بخشی از صحبتهای آقای ابوالفتح که البته رسانهها عنوان کرده بودند که یک فردی را قبل از وقوع تیراندازی دیدند و هشدار هم به عوامل و مسئولان امنیتی دادند، چطور ممکن است که نیروهای امنیتی در آن زمان واکنش نشان نداده باشند؟
عباسی: نکتهای که آقای ابوالفتح اشاره فرمودند و به درستی تحلیل کردند این بود که واقعا شاهد یک قصور امنیتی جدی در ماجرای ترور آقای ترامپ بودیم، آقای جیم کاوانا که از کارمندان اداره سلاحهای گرم یک اداره مشهوری در جامعه آمریکا هست صریح آمده و گزارش مفصلی در این زمینه از ایشان منتشر شده بود که آمدند جزئیات قصور امنیتی که در این اتفاق صورت گرفته را ذکر کردند که مثلا یکی از شاخصترینهای آن این بود که چرا مثلا یک اصل جدی که در کمپینهای انتخاباتی و بحث آن امنیتی که سرویس مخفی باید رقم بزند صورت بگیرد بحث کنترل ارتفاعات است، چطور یک نفری توانسته اینقدر نزدیک بشود آن هم از ارتفاع ۱۴۰ متری یعنی یک جایی که مرتفع بوده و در همه اصول امنیتی هست که نباید همچنین جایی وجود داشته باشد به نوعی به رئیس جمهور سابق آمریکا نزدیک بشود، این ماجرا را یک مقدار مشکوک میکند، البته من با همه تحلیلهایی که الان هست که این اتفاق طراحی شده بوده توسط کمپین خود آقای ترامپ، اساسا مخالفم، خیلی برای آن گزارهای نمیبینم، اما میشود به چنین اتفاقاتی نگاه کرد که حداقل آن بحث نفوذ شاید مطرح باشد و اگر هم نفوذ نباشد یک قصور امنیتی بسیار جدی است که واقعا میتواند لکه ننگی برای سرویس امنیتی ایالات متحده باشد، بخواهیم اگر مقایسه بکنیم همین چند وقت اخیر آقای ترامپ چند تا پرونده کیفری جدی داشت میخواهم بگویم چقدر مسئله برای سرویسها جدی بوده، یکی از استدلالهایی که میگفتند که اگر آقای ترامپ در یکی از این ۴ پرونده کیفری محکوم بشود آیا او را روانه زندان بکنیم یا نه؟ چه بود؟ میگفتند که نباید او به زندان برود، چون اگر مثلا آقای ترامپ به زندان برود به نوعی سرویس مخفی نمیتواند امنیت او را تامین کند پس باید در اقامتگاه شخصی خود در مارالاگو آن محکومیتش را سپری کند یعنی در این حد حساسیت وجود داشته ولی از این طرف میآیند و در ماجرای اتفاقی که در باتلر پنسیلوانیا افتاد همچنین قصور امنیتی صورت میگیرد که یا احتمال نفوذ جدی وجود دارد یا این که یک قصور امنیتی است.
در نظرسنجیهای انتخاباتی ترامپ پیشتاز بود
سوال: آقای ابوالفتح، سناریو و فرضیه ساختگی بودن یا شوی تبلیغاتی ترور ترامپ که عنوان میشود برای کسب محبوبیت بیشتر این موضوع مطرح و البته انجام شد، چقدر این حواشی محتمل هست؟
ابوالفتح: در این طور مواقع این بحث توطئه مطرح میشود، من به سه دلیل این فرضیه را نمیتوانم بگویم رد میکنم ولی محکم نمیدانم، یکی این که در جامعه آمریکا خشونت سیاسی وجود دارد یعنی طی ۶۰ سال گذشته دو تا رئیس جمهور ترور شدند یکی از آنها کشته شده و یکی زنده بوده، در همین مدت دو تا نامزد انتخابات ریاست جمهوری ترور شدند، یکی کشته شده و یکی شان زنده مانده در همین مدت دو تا رهبر مبارزات مدنی مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس کشته شدند و بخصوص در دو دهه اخیر این خشونت و نفرت است که وجود دارد به شدت افزایش پیدا کرده تا جایی که مثلا رئیس جمهور مستقر ایالات متحده آمریکا به رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا که رقیب انتخاباتی او هست میگوید که رفتار هیتلری دارد، بنابراین در این فضا ترور مثلا ترامپ چیز عجیبی نیست، نکته دوم این که اشاره شد سرویس مخفی گرچه قصور دارد حتما یک جاهایی خطاهایی دارد شیوه نامه ها را نادیده گرفتند و به وظایف شان عمل نکردند، اما عبور از لشگری از نیروهای امنیتی با تجهیزات بسیار پیشرفته امنیتی بسیار دشوار است این که مثلا بتوانند سرویس امنیتی را دور بزنند و بروند یک سناریو را ایجاد کنند، نکته مهمتر از همه این است که به سر آقای ترامپ گلوله شلیک شده، در کسری از ثانیه اگر ترامپ سرش را برگردانده بود، چون تصاویری که هست به یک سمت دارد سخنرانی میکند، حرف میزند، حتی تصویرگلوله هم دیده میشود، عکس گرفتند.
کسری از ثانیه اگر گردن ترامپ به این سمت چرخیده بود، گلوله روی شقیقه او میخورد، هیچ کسی حاضر نیست چنین ریسکی کند، ممکن بود مثلاً یکی از محافظان ترامپ در یک حادثهای کشته شود یا در مسیر تردد، یک بمبی منفجر شود، اما این که به سر ترامپ در جلوی چشم این همه آدم تیر شلیک شود، یک نفر از طرف محل سخنرانی کشته شود، یک نفر از طرف ضارب کشته شود، دو سه نفر زخمی شوند، اصلاً تصور توطئه بودن را ایجاد نمیکند. ضمن این که دونالد ترامپ همین الان قبل از ترورش هم موقعیتش به نسبت بایدن در نظرسنجیها بهتر بود و پولهایی که جمع کرده بود، کمپین موفقتری داشت. جو بایدن الان وضعیتش مشخص نیست، در حزب دموکرات اصلاً معلوم نیست بماند یا نماند، بنابراین اگر قرار بود کسی توطئهای انجام دهد، احتمالاً از طرف بایدن باید انجام میشد که یک شوکی وارد کند و محبوبیتش را بالا بیاورد، نه دونالد ترامپی که الان نیاز به این هم نداشت، از این جهت من احتمال این موضوع را بسیار بسیار ضعیف میدانم، ولی به هر حال جامعه امریکا باید منتظر بماند، تحقیقات صورت بگیرد، شاید در این تحقیقات رگههایی از یک سری حوادث مشکوک مطرح شود، بعد تحقیقات ادامه پیدا کند، یک سری سرنخهایی ایجاد شود. ولی در این ۲۴ ساعت اگر اشتباه نکنم نگذشته خیلی سخت است ما بگوییم مثلاً نظریه توطئه بوده یا نبوده، آن چه هست باید روایتهایی که مطرح میشود بر اساس همان تحلیل کنیم.
سالانه ۴۰ هزار نفر در آمریکا به خاطر سلاح جان خود را از دست میدهند
سؤال: آقای عباسی، ریشه یابی چنین حوادثی در آمریکا و این که چقدر این موضوعات بر انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا تأثیر میگذارد؟
عباسی : اتفاقی که در روزگذشته شاهدش بودیم شاید نشود یک دلیل را برای آن ذکر کرد، یعنی مجموعهای از عوامل و ریشهها را میشود برای آن برشمرد. اما جامعه آمریکا از گذشته، همیشه یک جامعهای بوده که به نوعی متممی که در قانون اساسی ایالات متحده است، سلاح در جامعه آمریکا آزاد است. طبیعتاً در جامعهای که سلاح آزاد است، شاید یکی از فلسفههای آن مقابله مردم با دولت بوده، موقعی که این قانون اساسی نوشته میشده که مردم ابزاری برای مقابله با دولت داشته باشند، طبیعتاً استفاده از سلاح میتواند چنین تأثیراتی داشته باشد. آمارها نشان میدهد؛ سالانه چهل هزار نفر در آمریکا جان خود را به خاطر سلاح از دست میدهند، همین روز گذشته همان حوالی بود؛ اتفاقی که برای ترامپ افتاد، یک تیراندازی در یکی از ایالتهای آمریکا بود، یک تیراندازی جمعی بود و چهار نفر کشته شدند. یعنی هر روز این اخبار را در جامعه آمریکا میشنویم، جامعهای که در آن سلاح آزاد و طبیعتاً خشونتهای مسلحانه به صورت گسترده وجود دارد. این عامل مهمی است که شاید در دیگر کشورها به این شکل حداقل وجود نداشته باشد یا خیلی کم سابقه باشد. اما نکته مهمتر؛ اتفاقی که به نوعی طی سالیان اخیر به طور ویژه شدت گرفته، رادیکال شدن فضا در جریانات سیاسی است، یعنی واقعاً ما هیچ وقت در آمریکا این قدر چپ افراطی و راست افراطی را شاهد نبودیم. یعنی آن مرکزگرایی که یک دورهای شاید مثلاً امثال اوباما، افرادی مثل رامنی و چهرههایی این شکلی در انتخابات ریاست جمهوری نمایندگی میکردند، دیگر وجود ندارد و افرادی مثل ترامپ رشد میکنند که از این طرف دیدگاههای به نوعی راست رادیکال و راست افراطی را نمایندگی میکنند. از آن طرف، مثلاً در کنگره میبینیم که دیگر افراد سوسیال دموکرات و چهرههایی که به نوعی چپ افراطی هستند، مثل خانم کورتز و دیگر پروگرسها و ترقیخواهها آمدند و رشد کردند و در چنین فضایی تنشها شدت میگیرد و آن وحدت؛ دیگر بین این دو جریان وجود ندارد. ماحصل چنین ماجرایی را کجا میتوانیم ببینیم؟ در شش ژانویه؛ روزی که معترضین وارد کنگره آمریکا شدند و داشتند در راهروهای کنگره فریاد میزدند که آقای پنس کجاست و میخواستند پنس؛ معاون ترامپ را اعدام کنند. یا کجا میتوانیم این ماجرا را ببینیم؟ موقعی که نماینده کنگره آمریکا؛ خانم مارجری گرین میآید و صریحاً طرح جدایی ملی میدهد، میگوید بیاییم ایالتهای آبی و قرمز؛ جمهوریخواه و دموکرات را جدا کنیم، یعنی دیگر اصلاً برای او دولت فدرال؛ موضوعیتی ندارد، همین پروژه ۲۰۲۵ که این روزها بحث آن در آمریکا مطرح شده، یک بخش آن؛ همین است. مثلاً وزارت آموزش و پرورش فدرال میخواهیم چه کار؟ هر ایالت بیاید خودش یک سیستم آموزشی خاص داشته باشد. ایالت جمهوریخواه و دموکرات؛ سیستم متفاوت داشته باشند
ماجرای ترور به نفع ترامپ شد
؛ لذا همین اتفاق است که میآید و این ترور را رقم میزند، یعنی آن دور شدن و رادیکال شدن حالا چه چپ افراطی باشد، چه راست افراطی. بخش دوم سؤالتان پیرامون بحث انتخابات آمریکا؛ خیلی الان مطرح میشود که این ماجرا به نفع ترامپ بوده، من با این تحلیل؛ اساساً موافقم، اما نکتهای که وجود دارد باید این توضیح داده شود که چرا چنین چیزی میتواند به نفع ترامپ شود؟ آیا رأی جدیدی به سبد رأی ترامپ اضافه میشود؟ طبیعتاً افرادی که میخواستند تصمیمشان را بگیرند، یا تصمیم شان را گرفتند و اگر مردد باشند بین بایدن و ترامپ یا بین نامزد دموکرات و جمهوریخواه، این اتفاق خیلی نمیتواند تصمیمشان را تغییر دهد. آنجایی میتواند تغییر محسوس اتفاق بیفتد که آن مشارکت اعلامی بیاید تبدیل شود به مشارکت قطعی؛ این نکته مهم است. یعنی خیلیها هستند اعلام کردند که به ترامپ رأی میدهند در نظرسنجیها یا این که به نوعی یک گرایشهای کلی به جریان محافظهکاری و جمهوریخواهی دارند، اما این قطعی نیست که بیایند در انتخابات شرکت کنند. این اتفاق باعث میشود که این افراد بیایند و شرکت کنند. ؛ آن اتفاق مهمی است که میتواند برای ترامپ در کنار چیزهای کوچکتری مثل این که کمکهای مالی جمعآوری کند، هم اتفاق بیفتد.
خشونت سیاسی و توسل به زور، یک موضوع روتین و عادی است
سؤال: آمریکا با اتفاقات این چنینی به آمریکای ۱۹۶۰ بر میگردد؟ میخواهم اشارهای کنید به آن نکته اول صحبتهای خود که با این اتفاق ما شاهد افزایش خشونت سیاسی در جامعه آمریکا هستیم.
ابوالفتح: بله دهه ۱۹۶۰؛ دهه تلخی بود برای تاریخ سیاسی ایالات متحده آمریکا با ترور یک رئیس جمهور شروع شد، با ترور برادرش که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود؛ تمام شد. در بین این دو ترور، ترور دو چهره سرشناس مبارزات مدنی را داشتیم. حالا این که عین به عین رخ دهد و دهه سوم قرن کنونی تبدیل شود به دهه ششم قرن گذشته، شاید خیلی مشابه نباشد، ولی این خطر وجود دارد. میخواهم یک آماری را بخوانم؛ یک نظرسنجی شده در ایالات متحده آمریکا؛ آیا خشونت سیاسی موجه است یا نه؟ این را یک استاد دانشگاه شیکاگو انجام داده است. به نتیجه بسیار هولناکی میرسد، میگوید ۱۰ درصد بزرگسالان ایالات متحده آمریکا؛ معادل ۲۶ میلیون نفر از این که با توسل به زور جلوی بازگشت ترامپ را به قدرت بگیرند، موافق هستند. هفت درصد؛ معادل ۱۸ میلیون نفر موافق توسل به زور برای بازگرداندن ترامپ به قدرت هستند، یعنی مجموعاً ۱۷ درصد بزرگسالان ایالات متحده آمریکا که حدود ۴۴ میلیون نفر میشود، از این ابزار که با استفاده از زور حالا یا جلوی نامزدی یک نفر را بگیرند یا کمک کنند به پیروزی یک نامزد؛ از آن حمایت میکنند و این نشان میدهد که خشونت سیاسی و توسل به زور، یک موضوع روتین و عادی دارد میشود در ایالات متحده. در چنین شرایطی اگر نامزدها یا افرادی مثل ترامپ ترور نشوند، یک مقدار عجیب است. در
چشمانداز آینده ، تقویت خشونت در آمریکاست
جامعه آمریکا میزان نفرت نسبت به وضعیت افزایش پیدا کرده است. دیگر الان دعوا بر سر برنامهها نیست که برنامه این حزب بهتر است، برنامه آن حزب بهتر است؛ بحث بر سر حذف است. ابتدا حذف سیاسی که مثلاً به اوباما میگفتند تو اصلاً شهروند امریکا نیستی، به ترامپ میگفتند تو عروسک خیمهشببازی پوتین هستی، مثلاً الان بایدن به ترامپ میگوید تو هیتلری، آن یکی به آن یکی میگوید تو مثلاً ضدمسیحی، آن میگوید تو مثلاً دموکراسی را از بین میبری، آن یکی میگوید تو آزادی را از بین میبری. این است که رفتند به سمت حذف سیاسی و در این فضای خشونتآمیزی که اشاره شد در این جامعه سلاح وجود دارد، یک نفر ممکن است احساس تکلیف کند در راستای اهداف و آرمانهایی که برای خود تعریف میکند، دست به یک حرکت خشونتآمیز بزند؛ بنابراین چشماندازی که در آینده دیده میشود در حال تقویت کردن خشونت است. درست است که دونالد ترامپ قبل از این ترور گفت که جامعه باید به سمت وحدت برود، ولی هیچ نشانهای وجود ندارد. این که انگشت اتهام را به سمت رئیس جمهور مستقر میبرند، این خود میتواند به خشونت دامن بزند. از طرف راست افراطی، علیه چپ افراطی یا چپ افراطی علیه راست افراطی و این میتواند در انتخابات بعدی هم خود را بیش از پیش نشان دهد و چه بسا اتفاقات آینده به گونهای باشد که بگویند دهه ۱۹۶۰ آمریکا یک دهه آرامی بوده نسبت به رخدادهایی که ما ممکن است در آینده شاهدش باشیم. در دهه ۱۹۶۰ حمله به کنگره ایالات متحده آمریکا را نداشتیم، ولی این اتفاق رخ داد. ممکن است از این به بعد هم اتفاقات بزرگتری هم رخ دهد.
بیاعتمادی به دولت و ساختارهای سیاسی آمریکا بالاست
سؤال: نظرسنجی رابرت پاپ را اشاره کردند آقای ابوالفتح، من برمیگردم به نتایج این نظرسنجی و این که با این وضعیت و تشدید شکاف دوقطبی، فرجام و آینده جامعه آمریکا چه خواهد بود؟
عباسی: نکتهای که اشاره فرمودند؛ نکته دقیقی بود، واقعاً شاید پیش از شش ژانویه یعنی ۱۰ سال پیش در سال ۲۰۱۱ به یک آمریکایی میگفتید که یک روزی هواداران یک رئیس جمهور مستقر از دیوارهای کنگره بالا میروند و آن جا مطالبه اعدام رئیس جمهور را میکنند و میگویند باید نتایج انتخابات ابطال شود، چنین چیزی قابل انتظار نبود. طبیعتاً الان ترندی که نظرسنجیها به ما نشان میدهد، این است که روز به روز بیاعتمادی به دولت و ساختارهای سیاسی در آمریکا در حال افزایش پیدا کردن است. یعنی فارغ از آن چپ افراطی و راست افراطی که اشاره کردم، که دارد در جامعه آمریکا قدرت میگیرد و چهرههای این چنین دارند در کنگره آمریکا به نوعی نماینده میشوند؛ چهرههایی مثل مارجری گرین؛ از آن طرف و چهرههایی مثل خانم کورتز؛ از این طرف، فضا را جامعه آمریکا به این سمت میبرد که این بیاعتمادی هم دارد به دولت فدرال افزایش پیدا میکند. همین الان نظرسنجیها نشان میدهد، یعنی همین انتخابات ۲۰۲۴؛ بخش قابل توجهی از جمهوریخواهها، یعنی جریان و بدنه حامی ترامپ اعتمادی به انتخابات ندارد و اگر هم ترامپ پیروز نشود، باز هم ادعای تقلب خواهد کرد و باز هم شاهد یک شش ژانویه دیگر در جامعه آمریکا خواهیم بود.