کارشناس امور رسانه و فضای مجازی با اشاره به کاهش ۴۰ درصدی تولید محتوا در رسانههای غربی برای کاهش مشارکت در انتخابات گفت:رسانهها از تکنیکهای جدیدتری استفاده کردند؛ از تلاشها و حملههای سایبری گرفته تا نظرسازیها و نظرسنجیهای مشکوک که همه شکست خورد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، شبکه خبر در برنامه گفتگوی ویژه خبری، موضوع «شکست طرح تحریم مشارکت در انتخابات»را با محمد علمیه، کارشناس امور رسانه و فضای مجازی و مصطفی صادقی، روزنامه نگار بررسی کرده است.
سؤال: آقای علمیه، در گزارش اشاره کردند به تلاش رسانههای فارسی زبان و غربی برای تحریم انتخابات و مشارکت نکردن مردم پای صندوقهای رأی. بعد به موضوع انکار اشاره کردند، گریزی زدند به اینکه رسانهها بعد از این دو مرحله عصبانی میشوند، افسردگی پیدا میکنند و میپذیرند که آنچه که اشاره کردند و تلاش کردند برای این موضوع و این سناریو شکست خورده است. ما بپردازیم از مقطعی که تلاشها شروع شد برای مشارکت نکردن پای صندوقهای رأی؟
علمیه: ببینید از دو قطب داستان را بررسی و تحلیل کنیم. یک بعد رسانههای رسمی، به طور مثال در کشور خودمان همین تلویزیون و رادیو و یک بخش هم فضای سایبری و یا به عبارتی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی. فضای انتخاباتی وقتی که شروع میشود در همه جای دنیا یعنی فقط محدود به ایران هم نیست، همه احزاب سعی میکنند بیایند شعارها، نظرها و ایده هایشان را بیان کنند و سعی کنند رأی بیشتری جمع کنند. اینجا اگر مشارکت پایین بیاید و مشارکت کمتر باشد، این باعث برنده شدن آن طیفی میشود که بهتر و قویتر دارد کار میکند. اما ما اینجا با مقولهای مواجه بودیم آن هم ترغیب مردم به مشارکت نکردن بود. این اتفاق بار اول هم نیست، سالها است که در انتخابات مختلف و موضوعات مختلف سعی میکنند رسانههای غربی، من یکی را مثال بزنم، رسانه غربی، کار میکنند روی مخاطب که مشارکت نداشته باشید، اتفاق بدی که برای آنها افتاد این دوره، من روی عدد و ارقام عرض کنم، تولید محتوایی که نسبت به چهار سال پیش، شده بود که مردم را مأیوس کنند با اخبار جعلی، چیزی حدود ۴۰ درصد بود. یعنی اگر به طور مثال، چهار سال پیش ۱۰۰ هزار مطلب تولید کرده بودند، این سری ۴۰ درصد کاهش داشته است، این یک نکته، نکته بعدی اینکه این سری آمده اند از تکنیکهای جدیدتر و هدفگذاریهای مؤثرتری استفاده کردند برای اینکه مشارکت را به حداقل برسانند. حالا در بحثهای اقتصادی و اینها خیلی کارها کردند، من حوزه تخصص ام این نیست، بحث رسانه را عرض کنم، از تلاشها و حملههای سایبری گرفته که به لطف خدا به هیچ نتیجهای نرسید و خوشبختانه تیرشان به سنگ خورد تا نظرسازیها و نظرسنجی ها. ببینید حالا چه در فضای سایبری و فضای مجازی اصطلاحاً شبکههای اجتماعی و چه در کف جامعه ما بارها و بارها نظرسنجیهایی دیده ایم که مشکوک بود. به طور مثال، در بعضی از این شبکههای اجتماعی ما میدیدیم که از مردم میپرسیدند که آیا شما در انتخابات شرکت میکنید، بله، خیر، بعد انتظار میرفت که شما یک درصد معقولی ببینید، یک دفعه میدید که ۹۰ درصد یا ۹۲ درصد زده اند خیر، بعد شما که رأی میدادید، رأی شما میداد ۸ درصد و ۱۰ درصد، یک عده هم تصمیم نگرفته اند. این نظرسازی ها، تلاشهای بیهودهای بود که اتفاق افتاد برای اینکه مردم را متقاعد کنند که این انتخابات نتیجهای نخواهد داشت، این نظام دیگر زمان اش سر آمده است و دیگر فایدهای ندارد، پس شما هم در انتخابات شرکت نکنید. این یک بخش، نکته بعدی اینکه همیشه ما میگوییم فعالیتها را رصد کنیم، براساس آمار و اعداد میفهمیم که چه خبر است، اکانتهای فیک، این اکانتهای جعلی و به قول معروف غیر واقعی که ساختند و آمدند در شبکههای اجتماعی شروع به تولید محتوا کردند و جریان سازی، اینها به شدت در دو سه هفته منتهی به انتخابات اوج گرفت ولی چند روز مانده به پایان دور اول حتی انتخابات ما دیدیم که اینها یک دفعه ناپدید شدند، خودشان متوجه شدند که اینها فایدهای ندارد و نتیجه مطلوبی که به دنبال آن بودند را نتوانستند بگیرند.
سؤال: آقای دکتر علمیه، این سیر رسانهای در زمانی که فعالیتها شروع شد برای آغاز چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بعد از شهادت آیت الله رئیسی تا رسیدیم به روز انتخابات و برگزاری دو دوره فراز و فرودهای بسیاری داشته است. در فضای مجازی هم از سوی رسانههای غربی سعی کردند که برنامه ریزیهای متفاوتی را پیاده سازی کنند برای اینکه جلب اعتماد کنند و نتوانستند. آقای صادقی بپردازیم به اینکه رسانههای مطرح دنیا راجع به انتخابات چه میگفتند، زمان انتخابات چه رویکردی را پیدا کردند و چطور اخبار ما را پوشش دادند؟
صادقی: قبل از اینکه درباره این موضوع صحبت کنیم، میخواهم بگویم که این چیزی که حادث شده است و ما با این آمار مشارکت مواجه شده ایم، یک اتفاق نیست، یعنی یک پدیده نیست که یک دفعه رخ داده باشد، در ۲۴ ساعت ما به یک پدیده مواجه شده باشیم. این یک فرآیندی طی شده است، یک مسیری طی شده است و به اینجا رسیده است به جایی که من اسم آن را میگذاریم در نقطهای ایستاده ایم که پروژه براندازی دچار یک شکست بزرگ شده است. چرا، چون کسانی آمده و رأی داده اند و عکس رأی دادن آنها نشان داده شد که ۱۷ یا ۱۸ سال بود که رأی نداده بودند، یعنی کسانی رأی دادند که هیچ اعتقادی به رأی دادن نداشته اند، این یعنی پروژه براندازی شکست خورد. حالا سراغ رسانه، من رسانه را به دو بخش تقسیم میکنم، یک بخشی از این رسانه، رسانههای مطرح دنیا و معروف دنیا مثل رویترز، مثلای پی، توجه کنیم که ما یک رصدی کردیم در چند روز اخیر به رسانه ها، کمترین خبر را راجع به انتخابات ایران منتشر کردند، بایکوت نکردند، آنها راهپیمایی قدس، ۲۲ بهمن و اتفاقات اینطوری را بایکوت میکنند، اینجا سکوت میکنند. میدانید چرا، درگیر دو مسئله هستند، یکی هراس و دوم سرخوردگی. هراس از چه، از اینکه چرا باید دوباره هزینه بدهیم، چرا باید از هزینه مواجهه با جمهوری اسلامی و مردم ایران. اینکه من میبینم که میگویند مواجهه با جمهوری اسلامی، نه، غلط است، جمهوری اسلامی از مردم اش جدا نیست، جمهوری اسلامی یعنی مردم. نمیخواهند دیگر هزینه بدهند، نمیخواهند ترس از این هزینه دارند، سرخورده هستند، طبیعتاً وقتی که شما یک پروژه رسانهای را که پشت آن تعداد زیادی سرویس و اتفاقات اینطوری است، میبرید به جلو، یک هدفی دارید، اینجا هدف اش به شکست خورد در ۱۴۰۱ شکست خورد. پس ترجیح میدهد هزینه ندهد، مواجه نشود، اما میرویم راجع به رسانههای فارسی زبان، در رسانههای فارسی زبان چه اتفاقی میافتد، اتفاقاً آنها عملیات میکنند، همه کار میکنند، از این نکات که آقای دکتر گفتند، نظرسنجیهای جعلی، در شبکههای فضای مجازی شان این کار را کردند.
سؤال: شروع میکنند به سیاه نمایی، سیاه نشان دادن وقایع؟
صادقی: اما میدانید چرا موفق نشدند، بخاطر اینکه اعتبارشان را از دست داده اند، همه چیز یک رسانه، اعتبار آن رسانه است. اگر اعتبار نداشته باشد، هیچ تأثیری ندارد. میدانید اعتبارشان را کجا از دست دادند، وقتی که انتحار کردند، انتحارهای پی در پی. در فرآیند ۱۴۰۱ به این طرف، همه طور انتحار کردند، مثلاً یک رسانهای مثل بی بی سی فارسی که خیلی معتقد بود که من خبری که منتشر میکنم همه اش سند دارد، چند دروغ گفت از ۱۴۰۱، قبل از آن را کاری ندارم، مثلاً یکی آرمیتای عزیز ما که در مترو فوت کرد، چقدر سریع ثابت شد که اینها دروغ میگویند، خب اعتبار یک رسانه میریزد وقتی که دروغ به این بزرگی میگویند، بقیه اش هم شبیه این است، چون اعتبارش را از دست داده است، کسی دیگر گوش نمیکند که این چه میگوید، اتفاقی که الان افتاده است، چه از قبل از انتخابات، از زمان شهادت شهید رئیسی تا الان، چه در زمان آغاز فرآیند انتخاباتی، چه از زمانی که نتیجه انتخابات معلوم شده است و از این به بعد، هر قدر دوست دارند برنامه اجرا کنند.
سؤال: آقای صادقی، الان اشاره میکنید به اینکه مردم دیگر به آنها اعتماد ندارند، همیشه هم از ابزار و افراد استفاده میکنند که در پروژهها و سناریوهای گذشته ناکام بوده اند و چندان اثرگذار برای آنها نبودند برای اینکه آن حصول نتیجه کافی و لازم را برای آنها داشته باشند. آقای دکتر علمیه، ما دیدیم که کانادا نگذاشت که چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در این کشور برگزار شود علی رغم اینکه از مدعیان حقوق بشر در دنیا است و دیدیم که کسانی که در خارج از کشور رأی بدهند و از حق خودشان استفاده کنند، توسط عدهای مورد حمله فیزیکی و زبانی قرار میگرفتند. این تولید محتواها را ما زیاد داشتیم در فضای مجازی، برای همین وقتی مردم میدیدند، تصمیم گیری میکردند؟
علمیه: نکتهای فرمودید اینکه ادعای دموکراسی و آزادی بیان میشود، پریروز انتخابات عمومی انگلستان بود برای تعیین اعضای مجلس عوام، انتخابات بسیار مهمی هم بود. باز یک مقدار قبلتر هم انتخابات اتحادیه اروپا را داشتیم، ۲۷ کشور. انتخابات امریکا هم که در پیش است، امسال در دنیا سال انتخابات است. در انگلستان آمدند برای کنترل اصطلاحاً فیک نیوزها، اخبار جعلی، آمدند بی بی سی و توییتر با هم مشارکت کردند. برای اینکه اخباری که به نظرشان ناصحیح است، یا جعلی است، یا نامناسب است، یا ممکن است تأثیرات عجیب و غریب روی مناسبات داشته باشد، حذف میکنند، به همین راحتی، اینها مگر نمیگویند آزادی بیان، مگر نمیگویند شبکههای اجتماعی جوری است که هر کس هر حرفی که دوست دارد بیاید و بزند، هر کس دوست دارد این حرف را بپذیرد، یا میپسندند یا نمیپسندند. پس چرا در این زمان و در این انتخابات این کار را میکنند و پیامها را حذف میکنند، بیش از ۸ میلیون پیام در فقط شبکه اجتماعی توییتر سابق که الان ایکس شده است، حذف کرده اند و این به درخواست بی بی سی بوده است، اعلام کرده است که این خبر را پاک کن و پاک کرده اند، پس این یک طرف داستان. برگردیم به اینجا، ما در دوران قبل، ما یک آقای علی کریمی که فوتبالیست قدیم بودند و الان هم خیلی صریح بعنوان یک معاند نظام، بعنوان یک آدمی که برای نه فرهنگ و نه تمدن و نه سیاست و نه اقتصاد مردم هیچ دغدغهای ندارد و تازه ضد همه اینها هم صحبت میکند، ما میدیدیم که خیلی فعالیت میکرد، این دوره فعالیت اش به حداقل رسید، چرا، دقیقاً نکتهای که آقای صادقی فرمودند، مخاطب دیگر توجهی نمیکند به خیلی از این صحبت ها، اینها اعتبارشان را از دست داده اند، اینها به دنبال سلبریتیهای جدید هستند، که اینها بیایند و برای آنها حرف جدید و جذاب بزند، یک تیپ و قیافهای داشته باشند برای اینکه بتوانند روی نسل زد تأثیر بگذارند، ولی ناموفق بودند. ببینید اتفاقاتی که در چند سال گذشته افتاد باعث یک رشد اجتماعی در کاربران شبکههای اجتماعی شده است که این مطالب اصطلاحاً به قول جوانان وایرال نمیشود، دیگر این خبرهای زرد آنچنان منتشر نمیشود و نمیچرخد.
ببینید آن چیزی که ما در فضای سایبری یا عبارتی فضای مجازی داریم میبینیم یک نمودی است و یک بازتابی است از واقعیت کف جامعه، پس اگر الان امروز مردم ما میآیند بر خلاف تمام این نظرهایی که میدهند که آقا وضعیت اقتصاد اینطوری است، دلار اینقدر شده، مرغ اینقدر شده، گوشت اینقدر شده، این گزارهها را همه ما دیدهایم و شنیدهایم دیگر این ایام تعداد بیش از ۳۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر میآیند پای صندوق این یک نشانه است، نگاه کنید ما نمیخواهیم منکر این بشویم که یک عده مردد بودند، یک عده ناراضی بودند، فرمایش حضرت آقا این بود که آن کسانی که رای ندادهاند و پای صندوق نیامدهاند این معنیش این نیست که اینها همشون با نظام مشکل دارند، حالا به هر دلیلی قهر کردهاند، تمایل نداشتند، انتخابشان این بود که نیایند، ولی خب ببینید عدد قابل توجهی ۳۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در کشورهای همسایه و اطراف را بعضاً شما بررسی میکنید میبینید در کشورهایی که رای ندادهاند برایشان محدودیتهای اجتماعی میآورد یا بعضاً حتی جرایم نقدی میآورد، آمار مشارکت کمی بالاتر از آمار مشارکت ایران است که تازه این همه ما میبینیم که همه جانبه فشار وجود دارد، لذا ببینید بحث تولید محتوا و ترند حجم تولید محتوا و روند تولید محتوا اینها برای ما پارامترهایی هست که نشانه است و یکی از نشانههای واضحی که در این انتخابات اتفاق افتاد این بود که به لطف خدا و هوشمندی مردم و کاربران استقبال و توجه به این محتواهای منفی به شدت نسبت به دورههای قبل کم شده.
سوال: اینکه میگوییم آگاهانه و مسئولان ما حضور مردم را پایه صندوقهای رای داشتهایم در جمعه پانزدهم اینجا است که همان نکاتی که آقای دکتر علمیه بهش اشاره میکنند و شما آقای صادقی رسانههای غربی رسانههای معاند و کلاً برنامه ریزان برای اینکه تحریم کنند مشارکت مردم را پای صندوق همیشه میآیند روی یکی از مؤلفهها برنامهریزی میکنند از همان جا هم آسیب میبینند؟
صادقی: ما یک سری افراد داریم که اینها سرباز جنرال هستند در خارج از کشور یعنی گاهی مشاور هستند گاهی کارگزار هستند گاهی میروند یک پروژه را اجرا میکنند گاهی برای این سرویسهای امنیتی حالت مشاور دارند میدانید مشکل کجاست مشکل اینجاست که اینها دیگر دستشان برای این سرویسها هم رو شده یعنی اینها فهمیدند که از روی عقدهای که نسبت به جمهوری اسلامی و اساساً مردم ایران دارند هم تصویر نادرستی از ایران و میدان ایران ارائه میکنند هم تحلیل غلطی میدهند اینکه میگویند مشاوران این شکلی را اشاره میکنند همین را اشاره میفرمایند و کارگزار کارگزارانی که بیشتر نقش شیادی و کلاهبرداری داشتند. این را ما نمیگوییم نمیشود بگوییم که یک سندی لو رفته یک شنودی شده نه اینها در دعواهای خودشان درآمده که مثلاً فلان سرباز جنرالشان از فلان سرویس امنیتی فلان کشور چقدر پول گرفته برده مثلاً یک همایشی در فلان کشور غربی برگزار کند ضد انقلابها را جمع بکند بعد پولها را برداشته رفته این یک نکته پس اینها در واقع قدرت خودشان را به جهت اینکه دیگر مستظهر نیستند به آن سرویسها شاید بعداً استفاده کنند الان دیگر آن سرویسها اعتمادی به اینها ندارند و اینها دیگر اعتباری ندارند، و نکته مهمتر را به شما بگویم سازمان اپوزسیون به هم ریخته، هیچ وقت اپوزیسیون جمهوری اسلامی، ببخشید من میگویم جمهوری اسلامی، همه مردم ایران جمهوری اسلامی و مردم ایران جدا نیستند اینها از همدیگر، من این را خیلی باید تاکید کنم هیچ وقت با همچین اپوزیسیون ضعیفی مواجه نبوده از ۱۴۰۱ به این سمت خیلیها فکر میکردند اینها اگر با هم باشند یک همچسبی بینشان اتفاق بیفتد، وای چه اتفاقی میافتد وقتی که به هم نزدیک شدند معلوم شد که چقدر نه نسبت به ما چقدر نسبت به خودشان کینه دارند چقدر از هم دورند الان منافقین نسبتشان با سلطنت طلبان چیست الان چه میگویند، همین شبکه ایکس را دنبال کنید آقای دکتر ببینید چه وضعی دارند.
سوال: و آنهایی که سردمدار منافع ایران بودند حالا به جهت قدرت و منافع خودشان حاضر بودند هر نکته و مطلبی را ارائه بدهند به مردم؟
صادقی: و پدر اینها الان در حال محو است، پدر اینها میدانید کیست؟ پدر اینها اسرائیل است، رژیم صهیونیستی است، آن عکس یادگاری را یادتان از چند وقت پیش آمد بیرون خبرنگاران و این سرباز جنرالهایشان ایستادن با وزارت اطلاعات رژیم صهیونیستی عکس انداختند اون خیلی حرف داشت به نظرم ما اون عکس رو باید قابش کنیم، یک کلاس بزرگ رسانهای است، یک کلاس بزرگی برای همه ما ببینیم که آخر عاقبت اپوزیسیون چی شد؟ چطور شد وضع امروز این شده، بنابراین اون کارگزار و مشاوری که باید نقش ایجاد کند در شکست مشارکت در انتخابات در پیروزی پروژه براندازی الان دیگر اعتباری ندارد، قدرتی ندارد در تنهاترین وضعیت خودش است.
سوال: آقای دکتر علمیه بعد از اینکه تلاش کردند حالا هر روشی را پیش گرفتند برای اینکه مردم را متقاعد کنند حالا سیاه نمایی کردند در فضای مجازی تولید محتوا کردند، هرچند حالا جسته و گریخته و با فعالیتها و درصدهایی که اشاره میکنید نتوانستند شروع کردند به انتشار برخی از تصاویر، مثلاً در فلان نقطه در فلان ساعت یک شعبه اخذ رای را نشان دادند که شاید مردم در آن ساعت با مراجعات کمتری، که مردم را متقاعد کنند نروند ولی باز هم ما دیدیم که مردم آگاهانه و مسئولانه چقدر خوب پای صندوق رای حاضر شدند و در سرنوشت ۴ ساله کشورشان خوش درخشیدند؟
علمیه: نگاه کنید همیشه هم این کار را میکنند این خیلی عجیب نیست خیلی کار جدیدی نیست، من میخواهم باز برگردم به آمار یعنی از آمار برسم به یک نتیجه.
سوال: یعنی رفتیم سراغ اینکه حالا که نتوانستند اومدند انکار کنند و بعد هم عصبانی شدند و ماجرای؟
علمیه: حالا اینکه نتوانستند کاری کنند آن سر جای خود این را میبینیم و باز تکرار میکنیم که ۳۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بیش از این آمدند شرکت کردند دیگر این آمار و عددی است که دیگر از جای دیگری نیامده، الحمدلله امسال هم تلویزیون مستقیم هم نشان میداد صندوقها که باز میشد پلمپ را در روی فرش در مسجد مینشستند و میشمردند، همه چیز خیلی شفاف ببینید، چه اتفاقی افتاد یک تفاوت آماری ما داریم بین دور اول و دور دوم بخشی به خاطر آن هیجان انتخابات است یعنی معمولاً به دور دوم که کشیده میشود یک مقداری هیجانیتر میشود میگوییم که داداشم مثلاً تو نیامدی رای بدی برادر من تو هم بیا رای بده یک بخشی این است، ولی یک بخش مهمی از این آمار که من خیلی مشتاقم و دوست دارم که دوستان یک آمار دقیق بدهند که ما لذت ببریم ورود نسل زد به دور دوم است ببینید بخشی از نسل زد ما در دور اول هیچ واکنشی نداشتند نه لایک میکردند و نه دیس لایک نه میپسندیدند و نه نمیپسندیدند ولی در دور دوم در همین بازده زمانی یک هفته خصوصاً درس چهار روز آخر به قدری اینها فعال شده بودند به قدری تولید محتوا حتی بعضی از دهه نودیها که نمیتوانستند رای بدهند اینها هم میاومدند تولید محتوا میکردند ترغیب میکردند در کمپین انتخاباتی برای خودشان یک بازویی راه انداخته بودند این نشان دهنده چیست نشان دهنده این است که حالا خودم را عرض میکنم نسل ما که خیلی راحت گول میخوردیم، خیلی راحت تحت تاثیر دو تا کلیپ ویدیو قرار میگرفتیم مثلاً یک مدرسهای را یک جا نشان میدادند که کسی نیست و خلوت است و دارند مگس میپرانند میگفتیم که پس نرویم رای بدهیم دیگر خلوت است نسل زد از این چیزها اصلاً سرش کلاه نمیرود، نسل زد هوشمند است، نسل زد دقیق است، نسل زد میآید بررسی میکند، میآید خودش به نتیجه میرسد کاری ندارد که چی دارد بهش تلقین میشود، تکنیکهای اقناع که روی ما استفاده میشد ما الان تبلیغاتی را بخواهم مثال بزنم زمان ما تبلیغات تلویزیونی ببینید چطور بود باید حتماً آن ماده شوینده را گنده روی میز گذاشتند دست یکی هم بود که میریخت و نشان میداد که دارد چنگ میزند که ما را قانع کنند که این سفید میکند، ولی الان برای نسل زد تولید محتواهای تبلیغاتی چطوری شده اصلاً لازم نیست خیلی اشاره کنند خیلی گذرا یک چیزی در پس زمینه رد میشود تاثیرش را میگذارد چرا، چون هوشمند هستند الحمدلله اتفاقی که دارد میافتد و چیزی که ما داریم میبینیم بحث شبکههای اجتماعی، چون بسیار پرمخاطب است برای نسل زد اصلاً نسل زد در شبکههای اجتماعی دارد زندگی میکند در شبکههای اجتماعی دارد ارتباط میگیرد خرید میکند درس میخواند مطالعه میکند یاد میگیرد اینجا موفق نبودند الحمدلله و با شکست بسیار بزرگ و سنگینی مواجه شدند.
سوال: آقای صادقی فکر کردند دور دوم کمتر حتی از دور اول مردم بیایند پای صندوقهای رای چی شد که خیلی از کسانی که حتی دور اول شرکت نکرده بودند آمدند دور دوم و خیلی با افتخار خیلی آنهایی که سالها بود که رای نداده بودند با افتخار میگفتند که ما رای دادیم و عکسهایشان را هم منتشر کرده بودند؟
صادقی: ببینید جای سیاست در خیابان نیست در صندوق رای است این را ما الان متوجه شدیم و فهمیدیم که دنبال کردن سیاست در خیابان هیچ نتیجهای ندارد جز اینکه هویت خودمان را از بین ببریم ما همین که اول بحث هم گفتم که این چیزی که الان حادث شده یک شبهه این همه آدم نرفتند رای بدهند همین بود یک مسیری طی شد یک هدفی داشتند یک هدف گذاری کردند به یک جایی رسیدیم ما یک جوری عمل کردیم، ببینید باید به سیاست داخلی اهمیت بدهیم باید به صندوق رای اهمیت بدهیم همیشه دادهایم، الان بیشتر از قبل باید بدهیم وقتی که فضای مشارکت الان اینطوری شده همونطور که اشاره کردم یک آقایی یا یک طیفی که در منتها الیه سیاست ایران قرار دارند، از لحاظ اینکه میگفتند دیگر نمیشود مشارکت کرد در جمهوری اسلامی دیگر نمیشود در فرایند انتخابات هیچ فایدهای ندارد خودشان میشمارند و خودشان فلان میکنند چطور شد که نفر اول رفتن رای دادند یعنی اینکه باور کردند که صندوق رای در جمهوری اسلامی یک امانت است و آنچه که بیرون میآید از این صندوق اون چیزی است که مینویسند یک وقتی یک شوخی داشتم که میگفتند بنویسیم فلانی و بخوانیم فلانی دیدن نوشتند فلانی و بعد این یعنی چی این یعنی اینکه قبل از اعلام شدن نتیجهها یعنی اعتماد کردند به سیستم انتخابات در جمهوری اسلامی اونها چه هدفی داشتند چه مسیری طی شده هدفشان این بود که کنشگران اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ما را کنشگران مشروع را در مرحله اول تبدیلشان کنند به معترضان مشروع و بعد معترض مشروع را تبدیل کنند به برانداز نامشروع خب چه کار کردند در سال ۱۴۰۱ یک واقعیتی را تولید کردند که حقیقت نداشت و بر اساس آن واقعیت جعلی یک فرایندی را سامان دادند همه ما چه موافقین و چه مخالفین چه معترضین و چه براندازها کسانی که متاسفانه رفتند در آن فایل به این نتیجه رسیدند که فقط و فقط صندوق است که میتواند حرف بزند و این خیلی نعمت بزرگی است برای ما من فکر میکنم اینجا پایان راه نیست اگرچه که پایان پروژه براندازی است ولی آغاز یک دوره جدید است به شما قول میدهم در اولین انتخاباتی که برگزار خواهد شد میزان مشارکت خیلی بیشتر از این خواهد بود.
سوال: هر دو بزرگوار اشاره کردند در واقع تلاشهای رسانههای داخلی در افزایش مشارکت فکر میکنم ۳ دقیقه زمان داشته باشیم تا پایان گفتگو یک دقیقه و ۳۰ ثانیه آقای دکتر علمیه راجع به اینکه رسانهها تلاش کردند برای افزایش مشارکت در داخل کشور؟
علمیه: اجازه بدهید رسانههای سایبری را من عرض کنم رسانههای ملی برای آقای صادقی عزیز، ببینید به شدت موثر بود و تاثیرگذار بود استفاده از رسانهها و شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی برای اطلاع رسانی برای جذب مخاطب و برای آگاهی بخشی من برگردم به همان بحث تفاوت عمدهای که در نسل زد اتفاق افتاد ببینید دور دوم نسل زد اگر آمد در میدان اگر اینقدر به قول ما اکتیو و پرشور و پرهیجان وارد انتخابات شدند به خاطر محتواهایی بود که روی این بستر دریافت کردند، چون تعارف نداریم ببینید این نسل زد اینها ارتباط نمیگیرند با تلویزیون اصلاً حوصله اینکه بخواهند ۴۰ دقیقه تا ۴۵ دقیقه یا دو ساعت مناظره ببینند ندارند کلیپهای مناظرهای دو دقیقهای یا سه دقیقهای که بود را اینها میدیدند اینها بود که میچرخید در شبکههای اجتماعی و نسل زد به اینها علاقمند هستند و اینها به شدت موثر واقع شد لذا از این پتانسیل دیدیم که پر واضح بود که موثر بود و تاثیر بسیار بزرگی گذاشت از اینا غافل نشویم و ابزاری است برای کمک به راهبری اقتصاد و سیاست در آینده.
سوال: آقای صادقی یک دقیقه و ۳۰ ثانیه؟
صادقی: من میخواهم بگویم که حتماً یک سهم بزرگی چیزی که غفلت شده در این چند ساعت و راجع به آن حرف زده نشده حتماً یک سهم بزرگی را رسانههای اصلی ما داشتند، خصوصاً رسانه ملی این را اینجا نمیگویم، چون اینجا نشستم دلیل دارد برای اینکه ما یک سری محافظهکاریهای بیخود را کنار گذاشتیم برای اینکه ما الان داریم روایت اول میگوییم در ماجرای شهادت رئیس جمهورمان بیشترین عملیات را میتوانستند بکنند میدانید چرا نتوانستند بکنند، چون ما روایت اول را داشتیم در خیلی از اتفاقات قبل از آن این ثمره یک تحول است وقتی که شما این شکلی نگاه کنید به خبر اول شما خبر را بگویید ما یک مزیت داریم آنها ندارند ما در میدان هستیم آنها عین خفاش در خارج از کشور موجشان را میفرستند میخورد به دیوار برمیگردد بهشون ببینن جواب داده یا نه، ولی ما که در میدان نشستهایم ما که همین جا وسط میدان هستیم وقتی که رسانه اصلی ما حرف اول را میزند تحلیل اول را ارائه میدهد رسانه مقابل شما فلج میشود.
سوال: هر دو بزرگوار یک صحبتی هم داشته باشید راجع به مردم و مشارکتشان آقای دکتر علمیه بفرمایید؟
علمیه: من که قابل این نیستم که از مردم تشکر کنم ولی میتوانم به جرات بگویم که سورپرایز شدم هیجان زده شدم این حجم از مشارکت خصوصاً در دور دوم.
سوال: درود بر شما آقای صادقی بفرمایید؟
صادقی: من فکر میکنم که خیلی زود ثمره این مشارکت را میبینیم هم در بعد بینالمللی و هم در داخل وقتی که در خارج از کشور ببینند که نظام مستظهر به این سطح از حمایت است خیلی عقب میروند سر میزهای مختلف.