قاضی زاده هاشمی در پاسخ به اولویت دولت خود، تاکید کرد: فوریت را در اقتصاد و اولویت را در خانواده میدانم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه صف اول، عملکرد و برنامه های خود را برای این دوره از انتخابات تشریح کرد.
سوال: اگر موافق باشید سوابق عملکرد جناب عالی را بازخوانی کنیم، ابتدا سوابق خدمتی، سوابق علمی دانشگاهیتان را بفرمایید و این که این روند سلسله مراتبی که طی کردید تا به امروز مسئولیتهایی را در اختیار دارید بفرمایید چگونه بوده است.
قاضیزاده هاشمی: به نظرم مشق سیاست یعنی همین که ما به طرح سوالات جدیتر برای مردم بپردازیم. بنده چون افتخار داشتم ۵ دوره در مجلس کاندید بودم و مردم عزیز مشهد به من اعتماد کردند، این دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری است رزومه من در فضای مجازی وجود دارد با جزئیات اگر عزیزان بخواهند به آن مراجعه کنند، اما من خیلی مختصر به آن اشاره میکنم.
من یک پدر هستم، یک پزشک متخصص و جراح هستم، استاد دانشگاه هستم، قاضیزاده قانونگذار هستم، من مجری قانون بودم، به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید مدیرعامل اندیشکده بودم و کارهای مطالعاتی انجام دادیم روی مدل حکمرانی کشور و نحوه اداره کشور و به جرات با تجربه ای که در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارم میتوانم عرض کنم که مسائل مزمن شده کشور به جز با انقلاب در ساز و کارهای اداری کشور آن هم به صورت ریشهای و پایدار حل نخواهد شد.
یعنی اگر بخواهیم مسائل کشور را حل کنیم با وعدههای کوتاه مدت با اقدامات فرمالیستی و موقت نتیجه نخواهیم گرفت طرحهای زیادی در گذشته توسط دولتهای مختلف اجرا شده موقتاً شادی آفرین هم بوده اما مسائل اقتصادی ما را پیچیدهتر کرده و مشکلات ما را متاسفانه تشدید کرده است.
فوریت را اقتصاد میدانم و اولویت خانواده
سوال: اولویت را اقتصاد میدانید؟
قاضی زاده هاشمی: فوریت را اقتصاد میدانم، اولویت خانواده است که به آن خواهم پرداخت.
سوال: علت اینکه از سوابق شروع کردیم دلیلش همین است که شما تجربهای را که از پیش داشتید و اندوختهاید امروز میخواهید به کار بگیرید، بفرمایید که اولین مسئولیت مدیریتی که عهدهدار شدید چه بود و اگر از بحث سطحبندی بخواهیم بگوییم پایینترین سطحی که مسئول بودید چه بوده است؟
قاضی زاده هاشمی: به لحاظ نظام اداری مثلاً بگوییم کارشناسی چون من طبیب مراکز درمانی بودم، کار پزشکی کردم در یکی از واحدهای درمانی کشیک دادم شبها، از این جا شروع کردم تا بعد شدم معاون مدیر کل و به همین ترتیب آن هم در سطح یک شهرستان، از سطح یک شهرستان شروع شده سطح یک استان از معاونت مدیر کلی به مدیر کلی، قائم مقام وزیری و بعد نمایندگی مجلس و بعد عضو هیئت رئیسه مجلس و بعد نایب رئیس مجلس و بعد معاون رئیس جمهور که مثلاً با مجمع تشخیص مصلحت همکاری داشتم.
مسائل کشور جز با انقلاب در سازوکارهای اداری و حل ریشهای آن اصلاح نمی شود
با شورای عالی انقلاب فرهنگی در نقشه جامع علمی کشور یعنی فقط هم باز در این روند نبوده، تقریبا در همه حوزههای کلان مدیریتی کشور در قوای مختلف بنده در سطوح مختلف حاضر بودم. در احاطه شاید بشود گفت کامل از موضوعات کشور در اختیارم است.
سوال: با این تجربهای که داشتید اگر بخواهیم یکی از پروژههای موفق که شما در دستور کار داشتید و میتوانید آن را برای مردم عرضه کنید و بگویید من این کار را شروع کردم و به نتیجه رساندم و در این دوره حالا این بشود پایهای برای سنجه برنامههای آتی شما.
قاضیزاده هاشمی: مثلاً ما در ارتباط با هم اقدامات نهادی و ساختاری که ذکر کردیم یکی از مسائل پیچیده کشور که بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری هم قرار گرفته خروج دولت از بنگاهداری است و واگذاری امور به مردم است. در بنیاد شهید از ۲۰ سال قبل ابلاغ شده بود که باید از بنگاهداری خارج میشد خدا را شکر موفق شدیم بخشی از دارایی هایی را که متعلق به خانوادهها است به آنها برگردانیم.
همین ایام انتخابات صندوق اندوخته شاهد در حال برگزاری است برای این که مجمع آن از بنیاد شهید به خود خانوادهها منتقل شود یا سازمان اقتصادی کوثر را داشتیم که به اندازه پهنای بخش اقتصادی دولت در آن بنگاه داشتیم در حال واگذاری این هستیم تقریباً آخرش است و به جای آن وارد سهام بشویم یا بانکی به نام بانک دی که متعلق به خانوادهها است.
زمانی که من آمدم وضعیت خوبی نداشت دو سال بود مجمع آن برگزار نشده بود جزو بانکهای در شرف انحلال بود، احیا شده، مجامع آن برگزار شده الان بالاترین رشد سپرده در بانک دی در بین عمده بانکهای خصوصی و دولتی است، بیمه دی به همین ترتیب، برخورد با مسائل ریشهای باید ریشهای باشد با درمان موقت نمیشود، یک کار دیگری که به نظر من قابل دفاع است در مدل حکمرانی کشور شاید هنر ما این باشد بنده و دوستان ما که ما یک مدل حکمرانی مردمی سازی تولید کردیم و آن را تا نظام اجرا پیش بردیم و در جایی مثل بنیاد شهید آن را مستقر کردیم.
خلاصه، اولاً که رویکردهای تحول آفرینی که ما استخراج کردیم ۹ رویکرد بر اساس آن راهبردها نوشته شده، بر اساس آن برنامه اجرایی و عملیاتی نوشته شده، بر اساس آن ۳ هزار فعالیت تعریف شده، برش شهرستانی، استانی، ملی، اجرا، ارزیابی، انطباق، کنترل دو لایه الان کل بودجهای که به فعالیتها اختصاص داده میشود مبتنی بر برنامه فعالیت است.
مدیران بر اساس آن ارزیابی میشوند و بر اساس آن اصلاً حقوق مدیریت دریافت میکنند. خوشبختیم عرض کنیم که در این دو سال گذشته از فروردین ماه کسانی که در نظام اداری هستند متوجه عرض بنده میشوند، ما تخصیصها را صادر کردیم یعنی منابع جاری شده، نگذاشتیم برنامهها به همین خاطر معطل باقی نمانده و هرم اداری را معکوس کردیم.
شأن دولت به معنای ستاد بنیاد شهید، شده سیاست گذاری و راهبری این تمام اختیاراتی که در ستاد است به استانها، به مدیر کل و در مرحله بعدی به شهرستانها منتقل خواهد شد. ما معتقد هستیم این هرم دولت باید وارونه بشود به طوری که کسانی که در خط مستقیم در تماس با مردم هستند بالاترین سطح ارتباط را داشته باشند، نتیجه آن چه شده است؟
برگردم به سال اول، افرادی که به ستاد بنیاد شهید مراجعه میکردند بیشتر از ۷۰ درصد آنها، حق قانونی با آنها بود یعنی در این سلسله مراتب بنیاد یا فرد کارشناس ما آموزش ندیده بود برای اینکه حقوق قانونی این فرد چیست و عمل کند یا اختیارش را نداشت یا متاسفانه ممکن بود کارشکنی کند وقتی که ما اینها را آموزش بدهیم، به روز کنیم، نظارت کنیم و اختیار هم بدهیم.
باعث میشود آن فرد نیازش در شهرستان پاسخگویی شود که مجبور نشود به مرکز استان بیاید. تا به الان آثارش باعث شده در این دو سال گذشته ۴۰ درصد مراجعه به بنیاد شهید به طور کل کاهش پیدا کند البته از نظامات هوشمند هم داریم استفاده میکنیم، البته عرض کنم به اعتقاد من بزرگترین کار ما احیای اخلاق در فضای سیاسی و اداری کشور است.
اتفاقاتی در کشور میافتد که اخلاق جامعه را مخدوش میکند مثل لاتاری خودرو یک شبه کسی را ثروتمند میکند به خاطر این که در قرعه کشی برنده میشود یا دولتی که فرار میکند از پاسخگویی دولت باید پاسخگو باشد.
مسئولان به مردم پاسخگو باشند
مسئول باید برای هر عملش بتواند به مردم توضیح بدهد ، فرار کننده نباشد یا وعدههای فضایی که داده میشود این باعث بیاخلاقی میشود چون وقتی مردم میشنوند برداشتشان این است که این کار میشود، وقتی انجام نمیشود میگویند پس پشتش فساد است پس چرا این وعده داده شد؟
انتظار دارند کسانی که در این سطح پشت این میز مینشینند حرفی که میزنند رجل سیاسی، مذهبی بودند، سمتهای مختلفی داشتند انتظار میرود که این حرفها زده نشود اینها به نظر من الان آن پروژه اصلی است که الان چون در فضای انتخابات هم هستیم همه باید دست به دست هم دهیم. نبود شفافیت هم یک بیاخلاقی در حق مردم است این را حل کنیم.
سوال: شما متولد ۱۳۵۰ هستید، شعار محوری شما در انتخابات چیست؟ میخواهیم نسبت آن را با برنامههایی که اعلام میکنید بسنجیم.
قاضیزاده هاشمی: مردم بزرگ ایران مسیر پر حزن و امیدی را تا به الان گذراندهاند انشاالله دولتی که تشکیل خواهد شد دولت مردم، خودش را متعهد به پیشرفت پایدار ملت ایران میدانند پیشرفتی که مستمر باشد نوسانی و سینوسی نباشد و در این پیشرفت و رشد همه آحاد مردم لذت آن را بچشند.
رشد اقتصادی مثبت شده اما هنوز مردم لذت آن را نچشیدهاند
یک دهه رشد اقتصادی ما منفی بوده الان رشد اقتصادی ما مثبت شده هنوز مردم لذت آن را نچشیدهاند به خاطر این که تک تک شهروندان این سرزمین باید رشد پیدا کنند، گاهی ممکن است رشد اقتصادی مثبت باشد یک بخش از اقتصاد رشد پیدا کند وضعیت یک قشری از مردم بهتر شود ما باید کاری کنیم که کل آحاد جامعه با همدیگر پیشرفت کنند.
آن چیزی که در تعهد برادر شما سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی است و به عنوان یک اصل تلقی میشود تلاش برای زایش، حفظ و ارتقا سرمایه اجتماعی کشور است. من آمدهام سرمایه اجتماعی کشور را احیا کنم، اگر از اقتصاد حرف میزنیم، اگر از فرهنگ حرف میزنیم برای برگرداندن اعتماد و امید مردم به این سرزمین است، برای این که به مام وطنشان افتخار کنند.
برای این که این کشور نماد شود، ما در خیلی از حوزهها شاخص هستیم اما در همه حوزهها بشویم مایه افتخار یک شهروند ایرانی، پاسپورت یک شهروند ایرانی با ارزش باشد، پول یک شهروند ایرانی با ارزش باشد، اقتدارش با ارزش باشد، فرهنگش با ارزش باشد، رعایت اخلاق در جامعه با ارزش باشد و پیوند این جامعه بزرگ با همدیگر ارتقا پیدا کند. شاید بشود گفت اصلیترین کاری که من میخواهم انجام بدهم این است خیلیها به مردم به چشم ثروت نگاه میکنند.
آن سرمایهای که تمام مشکلات ما را حل میکند مردم هستند
معتقدم مردم سرمایه هستند، سرمایه ثروت آفرین هستند زمانی میگفتند تحریمها باید برداشته شود برای این که آب خوردن مردم حل شود اما نظر من این است که آن سرمایهای که تمام مشکلات ما را حل میکند مردم هستند چرا ما با این همه منابع طبیعی، ۹ درصد از آن را توانستیم استفاده کنیم به خاطر این که مردم را برای بهرمند شدن از اینها فعال نکردیم اگر جوانان این جامعه، نخبگان این جامعه، تاجران، سرمایهگذاران این جامعه، آحاد این مردم در شئون مختلف تسهیلگری شود اینها فعال بشوند خودشان این ثروتهای بالقوه را تبدیل به ثروتهای بالفعل خواهند کرد آن نقطه کانونی رشد کشور همان چیزی که به درستی حضرت آقا روی آن انگشت گذاشتند مردم هستند، لذا معتقد هستم دولت مردم نباید به مردم دروغ بگوید، ما باید با مردم شفاف باشیم راست حرف بزنیم مسائل را با مردم در میان بگذاریم از آنها کمک بخواهیم، زمینه حضور همه جانبهشان را ایجاد کنیم و در رنجشان هم آنها را تنها نگذاریم.
آقای رئیسی که خداوند به ایشان علو درجات بدهند خصوصیتی داشتند یک سیلی میآمد در بلوچستان، آن جا استاندار دارد، مسئول بحران دارد، چرا ایشان خودشان میرفتند وسط سیل؟ فقط این نبود که از نزدیک نگاه کنند که مدیران دارند چه کاری انجام میدهند میخواست به مردم بگوید که مردم اگر شما دچار سختی شدید من به عنوان عالیترین مقام اجرایی آمدم خودم را به این خاکی میزنم، آبی میزنم که شما گرفتار آن شدید من کنار شما هستم به همین خاطر هم مردم او را دوست داشتند.
ببینید مردم مشکلات که دارند ما که نمیتوانیم این را نادیده بگیریم اما چرا این عشق نسبت به ایشان ایجاد شد، چون در طبق اخلاص گذاشت محبت خودش را به عموم مردم و این را عرضه کرد و در حزن مردم کنار مردم بود همین شاخصی که ایشان تولید کرد باید ادامه پیدا کند ما در شادی و ناراحتی مردم باید کنارشان باشیم.
سوال: پس شعار شما میشود دولت مردم؟
قاضی زاده هاشمی: دولت مردم، دولت خانواده.
سوال: اشاره فرمودید به برخی از مولفهها که در فهرست موضوعات اصلی کشور و البته مشکلات مردم وجود دارد مثلاً شما خروج از بنگاهداری را اشاره کردید، فساد ستیزی را اشاره فرمودید، بحث تحقق وعدهها را گفتید، یکی از معضلات بزرگی که مانع تحقق این وعدههایی است که بارها و بارها مطرح شد و مردم همچنان میبینند و از مشکلات موجود است، بحث تعارض منافع است. این تعارض منافع گاهی اوقات بین خود دولت و دستگاه دولتی است گاهی بین قوا است، شما با توجه به تجربیات مختلفی که دارید آسیب شناسی کردید که روابط بین قوا چه مشکلاتی دارد و چطور باید مرتفع شود؟
بحث دیگر که این را ضمیمه کنم، بحث نظام دیوان سالاری ما است که سبب میشود کارها با کندی مواجه شود، این بحث خروج از بنگاهداری را که چند سال است در دستور کار کشور است رهبر معظم انقلاب بارها تاکید کردند ما میبینیم هنوز آن طور که باید و شاید محقق نشده است. یکی از بزرگترین موانع آن همین دیوان سالاری است برای رفع این مشکلات و البته از نظر آسیب شناسی چه برنامهای را تدوین کردهاید؟
قاضی زاده هاشمی: بخش اول سوال شما را عرض کنم، همه ما متاسفانه دچار یک خودپسندی هستیم گاهی خودپسندی بخشی از خود حق پنداری یعنی فکر میکنیم حق با ما است و بقیه باید خودشان را با ما تنظیم کنند، اختیارات قانونی هم داریم، حوزه فهم ما از مسائل هم بر اساس نیازهای خود ما است در حالی که همه ما جزو یک سیستم هستیم، یک بزرگتر داریم، یک سیاستگذار داریم کسی را داریم که روابط بین ما را اصلاح میکند و باید دستورهای او را هم جاری و ساری کنیم و نسبت بین ما را هم قانون اساسی در سطوح مختلف روشن کرده است.
پایینتر هم قوانین کشور است، در قانون آمده که روابط بین موضوعات مختلف را تنظیم کند، رابطه بین مردم، رابطه بین مردم ومسئولان، رابطه بین مسئولین با هم، این روابط را تنظیم کند مثلاً من در بنیاد شهید خیلی کم مزاحم شهید رئیسی میشدم تلاش میکردم با رابطه خوب کارها پیش برود، ما سازمانی هستیم که سه و نیم میلیون نفر جامعه هدف ما است حدود ۴۰۰ -۵۰۰ هزار نفر حقوق بگیر داریم، خدمات مختلف در عرصههای مختلف داریم میدهیم، با همه وزارتخانهها سر و کار داریم مسکن، اشتغال داریم همه اینها را داریم بخشهای مختلف وجود دارد.
تلاش میکردیم با ارتباط گیری و تعامل مسائل را حل کنیم و خوشحالیم که عرض کنیم خیلی رشد خوبی هم در این حوزه پیدا شد روابط بین قوا وقتی اصلاح میشود که رابطه برادری شکل بگیرد و این خود حق پنداری تبدیل شود به حق با برادر است، من چه کار کنم که به برادرم کمک کنم آن وسط این ماجرا است باید کمکش کنم.
موضوع شفافیت و تعارض منافع، اصل به هم ریختگی ساختار اداری کشور ما است
البته دو مسئله شفافیت و تعارض منافع این اصل به هم ریختگی ساختار دیوان سالاری ۷۰ ساله ما است که مزمن شده، انگلیسیها و آمریکاییها برای ما به جای گذاشتند و با اینکه در انقلاب اسلامی، انقلاب آمد در ساحت سیاسی، فرهنگی یک تغییرات چشمگیر ایجاد کرد متاسفانه در نوع اداری که این نظام اداری است که نظام اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی ما را دارد صدمه میزند این اتفاق نیفتاده دو پایه جدی دارد یکی برقراری نظام شفافیت است، یکی مدیریت تضاد که البته لایحه اش را دولت به مجلس داد امیدواریم مجلس زودتر تصویب کند و این حل و فصل شود.
آنچه من فهم کردم ما بدون اصلاح نظام اداری یعنی اصلاح ساختاری بودجه دولت، ناترازیهایی که ناشی از عمل بعضاً ما است، این نگاه بخشی ببینید خیلی از وزارتخانهها و دستگاهها، شرکتهای خصولتی وابسته به خودشان دارند در منفعت فکر منافع آن شرکت هستند تا منافع عمومی، در قیمتگذاریها ،تعرفهگذاریها در بازار بورس آثارش را میبینیم نوساناتی که اتفاق افتاده تا وقتی آنهایی که دولتی هستند عمومی نشوند.
شرکتهای دولتی باید شرکتهای مردمی شوند
دیروز حرفی زدم گفتم شرکتهای دولتی باید شرکتهای مردمی شوند سهامدارانشان باید مردم بشوند وقتی یک بخشی از دولت منافعش در یکی از این شرکتها است منفعت آن شرکت را در منفعت عموم مردم ترجیح میدهد باید منفعت به عموم مردم برگردد سهامدارانش مردم شوند تا دولت بشود راهبر بیطرف، کسی که میخواهد تسهیلگری کند و به نفع اقتصاد عمومی کشور فعالیت انجام بدهد و کمک کند، در فضای مجازی خیلی سر و صدا کرده که چطور میخواهید این کار را انجام بدهید؟
آن محل بحث است که حتماً انجام خواهم داد. بر روی رویکردهای قیم معاون دولت ما باید قفل بزنیم یا دولت وارد نشود، دولت باید جایی باشد که مردم نیستند یعنی جایی که مردم هستند به هیچ عنوان نباید وارد شود.
این دیوان سالاری هم ماحصل باورهای نادرست است، این که مردم نمیدانند و نمیتوانند، این که کارشناسان شهرستانی ما ناتوان هستند، این که نیاز به نظارت است هر چیزی تحت عنوان نظارت ما صف درست کنیم و تعارض منافع در آن نقش داشته باشد، برعکس احتمال فساد افزایش می یابد.
ما موضوعی پیدا کردیم در یکی از شهرداری های کشور مثلا برای صدور پروانه، طبق قانون باید ده تا امضا وجود داشت، دیدیم سیزده امضا است یعنی حتی کارشناسان آن جا سه امضا برای خودشان درست کرده بودند که سه بار مراجعه درست کنند این دیوان سالاری باعث یک فساد بی انتها می شود ما به جای اینکه برویم آی دزد آی دزد که دزد را باید بگیریم، برویم این را کوتاه کنیم.
یعنی برعکس اگر یک نفر مجمع تشخیص شود همان یک نفر هم پاسخگو میشود، وقتی ۱۰ نفر شوراها مسئول تشخیص شوند گم میشود، موضوع چرا گیر میکند، شورای فلان یا شورای فلان پرونده ۸ سال گیر میکند، مثلاً مصوبه محیط زیستی اش داده شود بیا بله یا نه دیگر باید سریع پاسخ داده شود، اگر یک سازمان مسئول باشد یک نفر مسئول باشد دیگر نمیرود در یک شورا و گروههای مختلفی بخواهند نظر بدهند.
انتقاد، سرمایه دولت است
سوال: آقای دکتر ببینید معمولاً اگر این تصمیم گیریها اتفاق میافتد دلیلش این است که مدیر مسئول تصورش بر این است که اگر چنین اقدامی را انجام بدهد، منافع سازمانیاش را از دست داده و همین جز عملکرد منفی او محسوب میشود این جرات در تصمیم گیری میخواهد این بحث مقابله با فساد جرات و جسارت ورود به مسائل تا الان راکد را میخواهد آیا در دولت شما گزارشگران فساد، رسانهها همه آن کسانی که بالاخره در این زمینهها مشغول فعالیت هستند میتوانند بدون نگران شدن از اینکه به ضدیت با دولت متهم بشوند یا به هر ترتیبی یک برچسب مخالفتی بهشون زده شود فعالیت بکنند و به رسانهها منعکس بکنند بحث فساد را گزارش بکنند؟
قاضی زاده هاشمی: انتقاد سرمایه دولت است دولتها باید خودشان را از زبان منتقدینشان محک بزنند نه دوستدارانشان، دوستدارانشان که دوستدارانشان هستند، البته باید این یک شفافیتی در فضای سیاسی کشور ما به وجود بیاید که خود این انتقاد هم موضوع فساد نباشد نگاه کنید، چون الان نظام شفافیت وجود ندارد خیلی از امور پنهان است، یک عده میشوند گزارشگران فساد یک عده میشوند افشاگر، در خود موضوع افشاگری باز دارد فساد درست میشود پروژهگیرها در میآید حرفهای نادرست زده میشود ما باید برویم سامانه شفافیت را درست کنیم که همه چیز دیده شود پشت یک اتاق شیشهای که خود این روندها باعث ایجاد یک فساد جدید نشود.
ما در بنیاد شهید آمدهایم سامانه سوت زنی را راه اندازی کردهایم و از عموم مردم دعوت کردهایم که به ما نظارت کنند از جمله اهالی رسانه حتماً ما استقبال میکنیم که این کار انجام شود، اما عرض میکنم این کافی نیست باید بسط پیدا بکند حتما و امیدوارم که این کار را البته دولت میدانید که خودش یک جاهایی سامانه سوت زنی راه اندازی کرد در دوره شهید رئیسی این باید گسترش پیدا کند.
سوال: شما هم متعهد هستید به همه این؟
قاضی زاده هاشمی: بله، حتماً این کار را ما خودمان در بنیاد شهید انجام دادهایم.
تعلق حزبی به جریان، حزب یا هیچ کسی ندارم
سوال: آقای قاضیزاده هاشمی این پرسش حتماً مورد توجه مخاطبان است بفرمایید در صورتی که رئیس جمهور شدید نقش اعضای ستاد انتخاباتی شما در به عهده گرفتن مسئولیتهای کلیدی دولت چگونه خواهد بود؟
قاضیزاده هاشمی: همان طور که اشاره کردم نام دولت دولت مردم است، پس همه مردم عزیز ستاد من هستند من به این تئوری که ستاد من دولت من قائل نیستم البته بنده یک آدم سیاسی هستم سابقه کار جریانی دارم در یک اردوگاه نیروهای انقلابی و اصولگرا تعریف میشوم، اما اصلاً تعلق حزبی به جریانی و حزبی به هیچ کسی ندارم و این را سم میدانم برای کشور ما نباید محصول این گونه کلیشهها و بده بستانها بشویم متاسفانه الان جریانات سیاسی برای اینکه میخواهند بقای خودشان را در قدرت حفظ بکنند وارد این بده بستانهای سیاسی میشوند تلاش میکنند از یک نفر حمایت کنند تا بعد خودشان و اعضایشان درک مشکل مردم الان عرصه سیاست نیست مردم در حوزههای راهبردی در مسئله معیشت در مسئله اقتصاد در مسئله زندگی روزمرهشان مشکل دارند البته بیشک کسانی باید مسئولیتدار بشوند که دانش کافی را داشته باشند اخلاق اداری داشته باشند افراد با اخلاق و حاکمان با اخلاقی باشند و توان کافی را داشته باشند.
نظامات ارزیابی وجود دارد در کشور در دنیا هم است کانون ارزیابی با توجه به سابقه افراد ارزیابی میکند و شاخص میدهند میگویند که این سطحش، سطح وزارت است یا نه بعد بین اینها کسانی باید انتخاب شوند که نزدیکترین افراد هستند به نگاه مردم مردم در آن حوزه آنها را بیشتر میپسندند، نگاه کنید کسی که میخواهد وزیر آموزش و پرورش بشود ضمن داشتن این حداقلها باید معلمین آن را در قالب وزیر بپسندند، وزیر فرهنگ اهل فرهنگ باید او را بپسندند، اهالی صنعت او را در این قامت بپسندند، چرا؟
چون در گفتگوی بین دولت مردم در گفتگوی بین او و ذینفعان تصمیمات گرفته میشود و به اجرا در میآید قرار است مردم کارها را انجام بدهند قرار است که این تسهیلگر باشد نه رئیس مردم کسی که میخواهد تسهیلگر باشد باید بتواند اعتماد آن بخش از جامعه را بر خودش جلب بکند بد نیست ما یک جاهایی هم قفل بزنیم آن در قبیله گرایی است در دولتهای رفاقتگرا است در دولتهای محصور به یک عده خاص است در کسانی است که از دریچه منفعت بخش خودشان صنف خودشان به موضوعات نگاه میکنند دولت بعضی جاها را قفل بزند در یک صندوقچهای و اجازه ورود به عرصه دولت بهشان ندهد.
سوال: اشخاصی که در مناصب کلیدی دولت به کارگیری میکنید میتوانید نام ببرید؟
قاضیزاده هاشمی: البته میتوانم یک فهرستی بدهم و یک جنجالی هم درست کنم خودشان میشوند موضوع بحث از منظر من کسی میتواند دولت مرد باشد که هم آن بضاعت را داشته باشد یعنی آن استانداردهای لازم را داشته باشد کانونهای ارزیابی آن را تایید کنند و هم با ذینفعانش مورد مشورت قرار بگیرد، اولاً وزرای فعلی دارند زحمت میکشند این وزرا مناسب هستند یا نه آنهایی که مناسب نیستند طبیعتاً باید تلاش بشود برای تغییرشان.
اینکه ما بخواهیم بگوییم الان بعضیها در دولت حاج آقا رئیسی خیلی کارهای خوبی شروع شده بعضی از وزارتخانههای ما خیلی خوب و موفق عمل کردهاند این روند باید ادامه پیدا بکند اصل بر این باید باشد که ثبات مدیریت وجود داشته باشد، معنی ندارد ما تند تند مدیران را عوض کنیم، مثلاً در طی سه سال سه تا مدیرعامل یکی از موسسات بزرگ را تغییر بدهیم فرق نمیکند در کدام دولت باشند حتی اگر فرایند سیاسی دولت هم تغییر پیدا بکند یک رئیس جمهور دیگری بیاید.
من توصیهام به آن عزیز این است که این کار را نکند به خاطر اینکه مردم صدمه میبیند در بسیاری از کشورهای دنیا که توانستند یک رشد پایدار داشته باشند یکی از عناصر اصلی ثبات در سیاستها و ثبات در مدیریت بوده.
سوال: شما نظام ارزشیابی و پایش مدیران را چطور طراحی کردهاید؟
قاضیزاده هاشمی: نظام پیشینی داریم و پسینی داریم، در آن کاری که در بنیاد شهید انجام دادیم و همینطور هم میخواهیم در دولت انشاالله نهادینه کنیم، در نظام پیشینی اولاً همه افراد میتوانند افراد مطلوب و مورد شناختشان را معرفی بکنند آزاد از همه مردم میتوانند بگویند که آقای فلانی به درد فلان پست اجرایی میخورد منتها میرود در کانونهای ارزیابی و آن ارزیابی میشود که این فرد سطح مدیریتی شاخصهای سطح مدیریتی مثلاً وزارت یا مدیر کلی را دارد یا ندارد وقتی آن مطرح شد با ذینفعانش طرح میشود که آقا بالاخره ان جی اوها سندیکاها اینها هستند نه الان نظامهای هوشمند نظرسنجی وجود دارد.
ارزیابی کف میدان وجود دارد نه الزاماً حتماً سندیکایی باشند در هر دو سطح ارزیابی میشوند و آن کسی که هم بالاترین امتیاز را در شاخصها دارد و بالاترین اجماع پذیری را دارد میشود مدیر، پسینی هم نظام سوده سلام الله علیها را طراحی کردهایم حضرت سوده به عنوان نماینده مردم منطقهشان خدمت امیرالمومنین میرسند و میگویند که این حاکمی که برای ما گذاشتهاید مردم ازش ناراضی هستند امیرالمومنین عزلش میکند یک نظامی طراحی کردهایم که ۳۰ درصد تا ۴۰ درصد ذینفعان یک بخش اگر اعلام کردند این فرد در عملکرد خودش با دلایل ناکارآمد است آن عزل میشود.
بنابراین اینکه میگوییم دولت مردم مفهومش این است یعنی مردم در ساحت سیاست گذاری و انتصابات و نظارت و اجرا و همه امور دست مردم است دولت بازیگری است که میتواند روابط بین مردم را به این معنا تنظیم کند و تسهیلگری کند.
سوال: یعنی خط و جناح و جریان سیاسی؟
قاضیزاده هاشمی: اصلا، هر کسی انقلاب اسلامی را قبول داشته باشد هر کسی امامت جامعه را و ولایت را قبول داشته باشد و بپذیرد آن را و در این عرصه حاضر باشد هر کسی حاضر باشد برای مردم فداکاری بکند در دولت مردم جایگاه دارد.
دولت آقای رئیسی را هم شما نگاه کنید یکی از کارهای خوبی که کرد این بود که از همه طیفها حتی از دولت قبل هم چند نفری را ایشان نگه داشت بعضی از آقایان بعداً خودشان رفتند یعنی این نبود که، چون در رقابت با دولت قبل یک زمانی بوده است از توانمندی مدیران شایسته آن دولت استفاده نکند به ویژه توجه میکنیم به نسل آینده و جوان دولت جوان انقلابی دولت جوان مومن انقلابی که حضرت آقا فرمودند که اگر بیاید و مشکلات جامعه را حل میکند ما باید یک پوست اندازی مدیریتی غیر از ساختار را و نظامات ما نیاز به دانشمندان و نخبگان و افراد باهوش داریم.
من عرض کرده بودم یک جایی که بزرگترین مشاور من بنیاد نخبگان است که برود افراد توانمند در این حوزه را شناسایی کند و معرفی بکند ما باید یک نسلی از مدیران باهوش که ظرفیت حل مسائل کشور را دارند اینها را وارد مدار کشور بکنیم و همچنین زنان ظرفیت بزرگی که زنان دارند در عرصههای اجتماعی و مدیریتی به نظر من.
ما هنوز نتوانستهایم بستر کافی برای حضور زنان در عرصههای مدیریتی کشور فراهم کنیم خانمها مدیران خیلی خوبی هستند مدیران منضبطی هستند فساد پذیری در آنها به شدت پایینتر است مطالعات جهان این را نشان میدهد حالا نه اینکه فقط در کشور ما باشد که حتماً باید انشاالله از ظرفیت آنها استفاده کنیم.
بیشک تعهد ما پاسخگویی است
سوال: شما به رسانهها و مشخصاً به رسانه ملی این تعهد را میدهید که به صورت مستمر از برنامههای شما و وعدههایی که مطرح میکنید در حوزه انتخابات گزارش تهیه کنند و پایش کنند و به مردم منعکس کنند؟
قاضی زاده هاشمی: بیشک تعهد ما پاسخگویی است و دولتی که دولت مردم است دولت خانوادههای ایرانی است قرار است با آنها تصمیم بگیرد باید پاسخگو باشد چه جایی بهتر از رسانه ملی، اما از شما اجازه میخواهم این سوال شما را به یک نحو دقیقتری اصلاح کنم و اینطوری مطرح کنم که آیا رسانه ملی هم متعهد میشود که در کنار دولت کمک کند که همواره مسائل مردم را ما حل کنیم در جهت حل مسائل مردم کمک کند به دولت، چون این دو طرفه است ما وقتی از دولت مردم داریم حرف میزنیم، چون دولت مردم در هم ادغام یافته است یک رابط نیاز داریم یک کسی که از این طرف هم تبیین کند و از آن طرف هم منتقل کند و مطالبه کند یعنی هم نقش تبیینی باید باشد و هم نقش مطالبهای که امیدوارم هر دو نقش را رسانه ملی به خوبی بتواند ایفا کند.
سوال: قطعاً جز وظایف ذاتی رسانه ملی است تا الان هم همین گونه بوده و حتماً بیشتر از این هم ادامه دارد؟
قاضیزاده هاشمی: شما ابزار قوی و بال نظارتی مردم هستید یعنی در دولت مردم یکی از سامانههای قوی نظارتی صدا و سیما است ما وقتی میگوییم تصمیم گیری را به مردم واگذار میکنیم اجرا را به مردم واگذار میکنیم نظارت را به مردم واگذار میکنیم بال نظارتی مردم برای اینکه بدانند که این تصمیمی که گرفتهاند جاری شده یا نه اینکه نظر داشتهاند دربارهاش محقق شده یا نه صدا و سیما خیلی میتواند کمک بکند.
شهید رئیسی اخلاق مدارانه این عرصه را اداره کرد
سوال: چند دقیقه بیشتر تا پایان برنامه فرصت نداریم به عنوان حسن خطام این گفتگو مایلم که نظر جنابعالی را در خصوص شخصیت رئیس جمهور شهید شهید آیت الله رئیسی بدانیم و بشنویم؟
قاضیزاده هاشمی: شخصیت شهید رئیسی عزیز متنوع بود ابعاد مختلفی داشت آن چیزی که با توجه به شرایط امروزمان میتوانم بهش بپردازم این بود که میراث شهید رئیسی عزیز گره زدن اخلاق کفایت و کارآمدی در کارزارهای سیاسی بود ایشان با اینکه به او توهین شد پاسخ نداد با اینکه دانش این را داشت که افشاگریهایی بکند از دانشش برای کسب قدرت استفاده نکرد، اخلاق مدارانه این عرصه را اداره کرد.
حتی تلاش کرد رابطه خودش را با آن فردی که بهش توهین کرده احیا بکند، شهید رئیسی عزیز علم استفاده از تمام ظرفیتها برای خانواده را داشت و حلم کافی را برای این کار داشت یعنی هم با علم و هم با حلم تلاشش این بود که خانواده ایرانی سعادتمند شود هیچ شهیدی متحجر نیست شهدا دلشان برای همه ابنای بشر میتپد.
نگاه کنید بزرگان ما امام رضا علیه السلام به دیدن بیمار مسیحی هم میرفتند شهید حاج قاسم ما جانش را برای آن زن ایزدی هم میداد حاج آقا رئیسی همه شهروندان ایرانی و حتی مظلومان عالم برایش محترم بودند و این کیلومترها این روحیه با تحجر فاصله دارد من تعجب میکنم بعضیها این چیزها را به شهید رئیسی عزیز نسبت میدهند تحجر پدر همبستگی ملی ما و پیوستگی خانواده بزرگ ایرانی را متاسفانه درآورده ما نباید بگذاریم این اتفاق بیفتد با نام شهید رئیسی هم این اتفاق بیفتد.
امیدوارم این تحجر سیاسی و تحجر اداری شکسته شود تا همه جامعه و شهروندان احساس تعلق خاطر بکنند به این جامعه این دولت درست است که یک جمعی به رئیس جمهور رای میدهند، اما بعد از رئیس جمهور شدنش همه مردم آن را رئیس جمهور خودشان بدانند نگویند که ما دیگر با این دولت کاری نداریم در دولت مردم ما به تک تک مردم نیازمندیم به تک تک مردم به کوچک و بزرگشان به زن و مرد از جوان بلوچ گرفته، تا جوان آذری ما از دختر عرب و ایلامی ما گرفته تا دختر سرخسی و ترکمن ما ما به همه نیاز داریم.
همانطور که عرض کردم هدف دولت مردم افزایش سرمایه اجتماعی است یعنی ما آمدهایم برای برگرداندن اعتماد مردم به دولت افزایش سلامت روان جامعه کاهش دغدغهها و حس استیصال خانوادهها این تعهد من است یعنی شما بفرمایید آن شاخصی که دولت مردم را با آن میخواهید ارزیابی بکنید دولت خانواده را ارزیابی بکنید جامعه سالم در بطن خانواده سالم شکل میگیرد.
نگاه ما به خانواده یک نگاه تمدنی است اعضای خانواده همدیگر را حمایت میکنند اعضای خانواده دنبال کمال یکدیگر هستند برای همدیگر فداکاری میکنند پدر و مادر برای فرزندان تمام تلاش را میکنند برای اینکه فرزندانشان رشد کنند بعداً که پدر مادر مسن شدند فرزندان تمام وجودشان را میگذارند برای حفظ سلامت پدر و مادرشان اگر این خانواده سالم و رشد یافته و تمدنی شکل بگیرد بعد جامعه هم به همین شکل رشد پیدا میکند ما برخلاف تمدن غرب که فردگرا است ما جمعگرا هستیم خانواده گرا هستیم تمدن ایرانی اسلامی اینگونه است به همین خاطر محور برنامهریزی ما خانواده است.
به مردم عزیزمان این قول را با تمام وجود میدهم از طرف جوانان این سرزمین این قول را به شما میدهم جوانان پا به رکابی وجود دارند آمدهاند که خدمتگزار شما باشند آمدهاند که ارتقا بدهند قدرت ایران را ایران قوی را بسازند ایرانی که نزدیک قلهها است به قله برسانند تا باعث سعادت تمامی آحاد جامعه شوند.