نماینده منتخب مجلس دوازدهم شورای اسلامی گفت: دولت آقای رئیسی معتقد بود نباید ابزارها و زمینههای دیپلماسی را با دنیا تعطیل کرد، ۱۶ سال در دولتهای نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم تلاش شد که عضو شانگهای بشویم، اما نشد تا اینکه با انتخاب شهید رئیسی، مواضع کشورهای مؤثر شانگهای تغییر کرد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه سلام خبرنگار شبکه خبر امروز میزبان آقای منوچهر متکی دیپلمات ارشد و نماینده منتخب دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بود و در این برنامه درباره شهادت وزیر امور خارجه کشورمان و دیپلماسی خارجی گفتگو کردند.
مشروح این برنامه را در ادامه میبینید:
سؤال: اول یک توضیح مختصری جنابعالی بفرمایید در خصوص جایگاه ایران در دیپلماسی خارجی کشورمان تا بعد برویم به سراغ وجهههای شخصیتی شهید امیرعبداللهیان و کارهای مؤثری که در وزارت خارجه انجام دادند.
متکی: روزهای غم انگیزی بر ملت ایران میگذرد و این حادثه سخت عزیزانی را از ما گرفت که به حق ویژگی خدمت را در کنار نام آنها ثبت کردند و اگر بگوییم که این پرواز، پرواز خدمت و ایثار بود سخنی به گزاف نگفتیم شخصیت ارزشمند، خدوم، خادم الرضا (ع) و وقف ملت ایران شده ی آقای رئیسی برای ما خاطره شهادت شهید رجایی اولین رئیس جمهور شهید ما را زنده میکند و قطعا مصداق بارز خستگی ناپذیری در خدمت به مردم و کشور یکی از مصادیق بارز جدی آن حضرت آقای رئیسی است و من بیش از ۳۵ ـ ۳۴ سال است که ایشان را توفیق آشنایی دارم و میشناسم و ویژگیهای شخصی به اضافه ظرفیتهای کاری و این سه سال و اندی که در دولت عرض شود که بی قراری برای اینکه برای کشور و مردم کاری را انجام بده برای ما درس و الگو هست در حوزه روابط خارجی جناب آقای رئیسی و دولت ایشان در واقع آنچه را که امام به عنوان استقلال کشور در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ برای ملت مان به ارمغان آوردند و ما را از وابستگیهای سیاسی از اینکه سفیر امریکا و انگلیس بر بالاترین مقام این کشور یعنی شاه در آن زمان حکم برانند دستور بدهند بگویند که بیا بگویند که برو و کاپیتولاسیون را بر ایران تحمیل بکنند آن نگاه استقلال خواهی برای ملت در ادامه رهبری امام توسط مقام معظم رهبری همچنان برای کشورمان حفظ شد و تلاشی که در جهت استقلال همه جانبه کشور علاوه بر حوزه سیاسی در دیگر حوزههای کشورداری هم در واقع دارد تلاش میشود.
دولت سیزدهم ریل سیاست خارجی را به مسیر درستش برگرداند
دولت آقای رئیسی بر اساس آن نگاه وقتی مسئولیت را به عهده گرفتند در حوزه سیاست خارجی و روابط خارجی دقیقا برگرفته از آموزههای امام و رهنمودهای مقام معظم رهبری من میتوانم بگویم که ریل سیاست خارجی را به مسیر درستش برگرداندند. دولت آقای رئیسی معتقد بود که ما ابزارها و زمینههای دیپلماسی را در رابطه با دنیا هرگز نمیخواهیم تعطیل بکنیم ما مذاکره را گفتگو را عدم پیروی از صندلی خالی در سازمانهای بین المللی را و در به موازات آن بیان مواضع به حقمان مبتنی بر اعتقاداتمان و منافع ملتمان را پی میگیریم و حق و الانصاف اینگونه پی گرفتند و چون مبتنی بر صداقت بود این ریل گذاری این حرکت و این موضع گیریها خیلی زود جای خودش را باز کرد شما ببینید ما هشت سال در دولت نهم و دهم تلاش کردیم عضو شانگهای بشویم هشت سال در دولت یازدهم و دوازدهم تلاش شد که عضو شانگهای بشویم، اما به بهانه اینکه کشورهایی که تحت تحریم اند نمیتوانند عضو شانگهای شوند به بهانه اینکه باید اجماع وجود داشته باشد در کشورهای عضو شانگهای برای پذیرش یک عضو جدید نوعا موافقت نمیکرد.
با انتخاب شهید رئیسی، مواضع کشورهای مؤثر شانگهای تغییر کرد
اما وقتی آقای رئیسی انتخاب شد به عنوان رئیس جمهور من تعقیب میکردم مسائل بین المللی را از جمله این موضوع را، چون ما خیلی تلاش کرده بودیم در دوران مسئولیت خودمان و موفق نبودیم وقتی که ایشان انتخاب شد من دیدم مواضع کشورهای مؤثر شانگهای تغییر کرد.
نوعی آمادگی از آن طرف برای عضویت ایران در شانگهای مطرح شد خیلی زود شاخکهای دیپلماسی ما این پیامها را دریافت کرد و عزم دولت جزم شد برای پیوستن به شانگهای و اتفاقا در همان ۴ ماه اول و نخستین نشستی که از سران شانگهای ایران هم عضو ناظرش بود دعوت شده بود در تاجیکستان کشوری که میگفتند مثلا موافق نیست ما بپیوندیم در همان کشور عضویت ما در شانگهای تصویب شد و ما به عنوان یکی از اعضای مؤثر شانگهای مطرح شدیم.
میدانید که شانگهای بالاترین جمعیت منطقهای در جهان را دارد با حضور چین و دو کشور بزرگ تولید کننده انرژی در شانگهای هست دو کشور بزرگ مصرف کننده انرژی در این منطقه هست و در شانگهای هست و لذا بسیار مهم است حالا ما در سازوکارهای شانگهای باید در واقع جای خودمان را عملیاتی پیدا بکنیم نکته دوم بریکس بود نکته سوم مذاکرات برجام بود نکته چهارم مباحث مربوط به حقوق بشر بود موضوعاتی که برای ما پرونده سازی کرده بودند در دنیا، موضع دیگر موضع صریح و شفاف ما در مباحث منطقهای بود.
مباحث منطقهای هم در بعد ایجابی یعنی توسعه و گسترش روابط ما با کشورهای منطقه هم در بعد سلبی یعنی مخالفت با هژمونها و زیاده خواهیهایی که برخی از قدرتها از هزاران کیلومتر آن طرفتر میخواستند به منطقه ما تحمیل بکنند غرب در اعلامیه بالفور بیش از یکصد سال پیش یک غده سرطانی را به منطقه ما تحمیل کرد به نام رژیم صهیونیستی و اینها تا پیروزی انقلاب تمام تلاششان را کردند برای اینکه به عنوان یک کشور برتر به عنوان یک کشور مسلط بر منطقه به عنوان یک رژیمی که به لحاظ علمی به لحاظ تخصصی و پیشرفت خیلی جلو است نسبت به کشورهای منطقه به عنوان یک رژیمی که مبتنی بر دموکراسی به مثابه کشورهای غربی الگو میتواند باشد در منطقه برای آن کار کردند انقلاب اسلامی به تعبیر خودشان یک زلزله بود در این روندی که اینها به انجام دادند و اعلام کردیم که صلح تحمیلی را جنگ تحمیلی را پذیرا نیستیم در منطقه، اینها یک منطق جدید بود اینها یک نگاهی بود که در واقع فضای خاص خودش را باز کرد بنابراین در دولت سیزدهم یک ریل گذاری جدید، یک رویکرد جدید بدون اینکه با دنیا قهر بکنیم از جمهوری اسلامی به نمایش گذاشتیم و این جلوه جمهوری اسلامی همراه با صداقت بود.
یعنی این را باور کرد دنیا که حرفهایی که میزنیم مواضعی که اتخاذ میکنیم یک مواضع صرف سیاسی دیپلماتیک بدون محتوا نیست ما حرفهایی را که میزنیم باور داریم و دنبالش هستیم این صداقت راه خودش را باز کرد هم برای کشورهای منطقه باز کرد.
روابط ایران و عربستان در همین دولت سامان گرفت
ما سالها با عربستان رابطه نداشتیم به خاطر قضایایی که پیش آمده بود مسائلی که پیش آمده بود در نگاه به جغرافیای سیاسی منطقه، ایران و عربستان دو کشور مؤثرند با حفظ مواضع، با حفظ اصول داشتن یک رابطه معقول باعربستان میتواند هم افزایی بکند در منطقه، پیگیری مذاکراتی که در بغداد صورت میگرفت غیرمستقیم بین ایران و عربستان و نهایتا منجر به این شد که روابط ایران و عربستان سامان بگیرد و اولین اثر مثبت برقراری مجدد این روابط شد آرامشی که امروز ما در یمن احساس میکنیم، یمن در آتش جنگ بود، یمن در معرض هجومهای نظامی و هواپیماهای نظامی و کشتارها و ویرانیها و خونهایی که ریخته میشد از زنان و کودکان و مردم یمن بود ما یک حرکت سیاسی کردیم.
سؤال: اشاره جنابعالی به همان قراردادی هست که اسفند ۱۴۰۱ بسته شد درست است؟
متکی: همان قرارداد هست هم روند دیپلماتیکی که ابتدا در عراق بعد در منطقه و بعد در چین با وساطت چین موجب شد که روابط ایران و عربستان برقرار بشود.
سؤال: و منتج به نتیجه شد که اسفند ماه ۱۴۰۱ ما آن قرارداد را امضا کردیم که بالاخره نتایج آن برای کشور ما خیلی نتایج خوبی بود در عین حال که در منطقه هم برکات زیادی داشت.
متکی: بله همانطور است که میفرمایید، در واقع این تحولی که من به آن اشاره کردم در دولت سیزدهم ایجاد شد برگرفته از سه کلمه راهبردی مقام معظم رهبری بود؛ عزت، حکمت، مصلحت، یعنی شما فرزند زمان خودتان باشید بشناسید، محیط را بشناسید داشتههای خودتان را بشناسید هر جا که لازم بود بر اساس این سه اصل اساسی روابط با دنیا را پیگیری بکنیم.
سؤال: و این اتفاق در دولت آقای رئیسی الحمدلله افتاد، میخواهیم که در این بخش برویم به سراغ جزئیات بیشتری از آنچه که اتفاق افتاد در طول حدود ۳ ساله دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی در حوزه بین الملل، جناب آقای متکی من میخواهم که جنابعالی از اینجا بحث را آغاز بکنیم که شما در جایی شهید امیرعبداللهیان را با عنوان سردار دیپلماسی ایران معرفی کردید قدری توضیح بفرمایید که از این واژهای که استفاده کردید.
متکی: ورود به دورههای طلایی و تأثیرگذار زندگی شهید امیرعبداللهیان در دستگاه سیاست خارجی یکی از برگههای زرین و افتخار آمیز در جمهوری اسلامی است در پرورش کسانی که دنیا را میشناسند.
شهید امیرعبداللهیان از حق ملت ایران جانانه دفاع میکرد
داشتههای خودشان را میشناسند و در این تعامل با دنیا از حق ملت ایران از مبانی اعتقادی شان دفاع میکنند جانانه، من سالهای طولانی است شهید امیرعبداللهیان را میشناسم ورود او به دستگاه دیپلماسی همراه بوده با اندوخته علمی قابل توجه در حوزه روابط خارجی در علوم سیاسی و روابط بین الملل، دورههای کارشناسی او همراه بوده با هوشمندی و زیرکی در شناخت پدیدههای سیاسی، روابط بین کشورها و همه دوران خدمت او در وزارت خارجه قبل از وزیر شدن منحصر بود در یک منطقه بسیار حساس و مهم یعنی منطقه آسیای غربی، او به حق یک متخصص مسائل منطقه بود چه در حوزه ایجابی که ارتقای روابطمان با کشورهای منطقه بود چه در صف که به عنوان سفیر بود، چه در ستاد که به عنوان مدیری در وزارت خارجه بود و هم نقش داشت در اینکه مسائل این منطقه را از عینک جمهوری اسلامی، از نگاه و منظر و تحلیل جمهوری اسلامی به کشورها منتقل بکند همان طور که میدانید ایشان در بخشی از حضورش در دستگاه دیپلماسی نماینده ویژه ایران بود در مذاکراتی که با روسها بود در مذاکرات منطقهای که در رابطه با عراق بود.
سؤال: و چقدر هم دیدگاه روسها را به خصوص نزدیک کردند به دیدگاه و آن تحلیلی که در کشور ما وجود داشت.
متکی: دقیقا اینگونه است و ایشان نقش کلیدی داشتند بعد از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که نقش اول را در این زمینه ایفا میکرد در آوردن روسها به تحلیل درست منطقه ای، ایشان در واقع پیچ و مهرههای این مناسبات را در گفتگوهای مختلفی که در سفرهای به روسیه داشت محقق کرد.
سؤال: حالا شما به سردار سلیمانی بزرگوار اشاره کردید من حیفم میآید که از ایشان عبور بکنیم و یک اتفاق دیگر هم در دوره وزارت خارجه شما افتاد زمانی که شما وزیر امور خارجه کشورمان بودید و آن هم این بود که آقای امیرعبداللهیان را معرفی کردید برای مذاکرات عراق به سردار سلیمانی در مورد مذاکرات عراق هم فکر میکنم جزو اولین اجازههایی بود که به ما داده شد برای اینکه مذاکره با امریکاییها داشته باشیم.
متکی: بله، یک بار من خدمت مقام معظم رهبری رسیدم بعد از گزارش و مطالبی که نوعا من خدمت ایشان میدادم ایشان به من فرمودند که آقای متکی شما مسئول روابط با همه کشورهای دنیا هستید به عنوان وزیر امور خارجه، در مورد افغانستان، عراق و یک منطقه دیگر ایشان به من فرمودند که شما کارها را با آقای سلیمانی هماهنگ باشید گفتم چشم، همان بیان موجب شد که ما هر هفته یک دور دیدار داشتیم با حاج قاسم سلیمانی و چقدر این مفید بود مفید بود برای دستگاه دیپلماسی، شهید حاج قاسم سلیمانی یک انقلابی بود، یک سردار مقاومت بود، اما در دقیقا به کار دیپلماسی و روابط با کشورها وقوف داشت حرفهای شده بود بعضی از وزرای خارجه که به ایران سفر میکردند مناسبات خاصی با ما داشتند اینها حتما متقاضی بودند که حاج قاسم سلیمانی را ببینند و با او دیدار داشته باشند که بعضی از این دیدارها سه جانبه با حضور خود من انجام میشد و برخی از دیدارها را هم دو جانبه ما هماهنگ میکردیم که ایشان داشته باشند ایشان بسیار متین مذاکره میکرد، ایشان یک قدری خارج از عرفهای دیپلماتیک یک راست میرفت سراغ موضوعاتی که باید به مشورت بگذارد نظر طرف را بگیرد و نظرات خودش را در واقع بیان بکند یک وقت از من پرسیدند نظرتان نسبت به سردار سلیمانی آن موقع شهید نشده بودند چیست؟ آن موقع خیلی شناخته شده نبود، خیلی حضور در جوامع عمومی نداشتند، گفتم سردار سلیمانی کسی است که آینده مردممان او را بیشتر خواهند شناخت و نقشی را که او داشت هنوز هم معتقدم علی رغم همه یادوارهها ما ابعاد همان جوری که فرمودید زیادی از شخصیت او هنوز ناشناخته است، امریکاییها در عراق دچار مشکل شدند یعنی میدیدند که دائما یک جنگ و گریزی در عراق بعد از اینکه حمله کردند به عراق و صدام ساقط شد با آن مواجه هستند یک تیمی را فرستادند که بررسی کند که چرا امریکا در عراق موفق نمیشود این تیم یکی از وزرای خارجه جمهوریخواه بود آقای جیمز بِیکِر و یک سناتور دموکرات بود آقای لی همیلتون این دو نفر مشترکا رفتند عراق بررسی کردند فکر کنم یک گزارش ۱۵۰ صفحهای از بررسی هایشان ارائه دادند نقطه کلیدی که در این گزارش وجود داشت این بود که شما به یک بازیگر مهم در صحنه عراق یعنی جمهوری اسلامی ایران توجه ندارید و او را از نظر دور داشتید این نگاه موجب شد دولت امریکا از طریق سفارت سوییس پیام بدهد به ایران که ما علاقمندیم با ایران در زمینه عراق مذاکره بکنیم ما گردش کار کردیم برای مسئولین برای مقامات، وزارت امور خارجه و پاسخ منفی شد و ما نپذیرفتیم تقاضای مذاکره امریکا را به فاصله کوتاهی مقامات عراقی مجتمعا با امضای نامهای به محضر مقام معظم رهبری درخواست کردند که شما به خاطر ما با امریکاییها مذاکره کنید ما این را هم گردش کار کردیم خدمت مقام معظم رهبری فرستادیم ایشان با تحلیل شرایط وضعیت عراق موافقت کردند و این در دستگاه تصمیم سازی کشور هم مراحل خودش را طی کرد به عنوان یک تصمیم اعلام شد و ما هماهنگی شدیم مذاکرات شروع شد.
سؤال: و شما آقای شهید امیرعبداللهیان را به عنوان نماینده وزارت امور خارجه در کنار سردار سلیمانی معرفی کردید .
متکی: بله، سه دور مذاکره شد در این و قبل از شروع مذاکرات، ما در میز دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی این مذاکرات را شبیه سازی کردیم یعنی در یک طرف میز به عنوان امریکا بچهها نشسته بودند در طرف میز به عنوان هیئت ایرانی.
سؤال: مسبوق به سابقه بود که میخواهیم مذاکره انجام بدهیم شبیه سازی قبلش صورت بگیرد؟
متکی: من برخورد نکرده بودم تا آن زمان و این ابتکار و کار خیلی خوبی بود که کمک کرد ما با یک تصویربرداری قبلی وارد مذاکرات بشویم یعنی بدانیم چه چیزهایی مطرح است آن هم در یک گفت و شنود جمعی و مشاوره جمعی و خرد جمعی، ما به تصمیم، دو دور از مذاکره در بغداد صورت گرفت که برادر بسیار عزیزم آقای قمی سفیر ما در بغداد مسئولیت این مذاکره را داشت و به خوبی مذاکرات انجام شد دور سوم من به عرض شود که شهید حاج قاسم سلیمانی پیشنهاد کردم که موافق باشید این دور سوم ما کسی را از وزارت خارجه به عنوان رئیس هیئت ایرانی در مذاکرات معرفی بکنیم ایشان بلافاصله از من پرسیدند که چه کسی؟ برای این کار، گفتم که آقای امیرعبداللهیان و برای من بسیار جالب بود که ایشان بلافاصله پذیرفتند و گفتند خیلی خوب است، ما یک استراتژی داشتیم یک راهبرد داشتیم در مذاکرات به امریکاییها و آن این بود که میخواستیم امریکاییها را متقاعد بکنیم نباید حضور نظامی اینگونهای در عراق داشته باشیم این یک راهبرد بود در عراق، در مواضع مخالفت میکردیم با این حضور، اما حالایی که فرصت مذاکرات شد میبایست در دیپلماسی امریکاییها را متقاعد کنیم که اینگونه است پیش زمینه را هم داشتیم و آن اینکه امریکاییها در عراق حضورشان موفق نبود همراه بود با انفجارها با برخوردها با درگیریها و اینها، آقای شهید امیرعبداللهیان ما که آن موقع مسئول امور منطقه بود بعد از اینکه از بحرین برگشتند من به او حکم دادم و وارد این مذاکرات شد و در این مذاکرات به امریکاییها فهماند که شما وقتی که لباس نظامی میپوشید مسلسل امریکایی روی دوشتان میاندازید با آن چهره خشن در خیابانها و کوچههای عراق حضور پیدا میکنید هیچ وقت ملت عراق شما را نمیپذیرد و این درگیری ادامه خواهد داشت در واقع ترغیبی بود برای اینکه امریکاییها به تصمیم برسند که از عراق خارج بشوند من باید شهادت بدهم، چون مذاکرات اینها را هم بعضی از آن را آقای امیرعبداللهیان برای من فرستاد همانگونه که حاج قاسم سلیمانی هم در جریان این مذاکرات بود ایشان این مأموریت را به احسن وجه انجام داد وقتی آن مذاکرات منتقل شد به امریکایی ها، امریکاییها منتقل کردند به کشور خودشان اباما در حال رقابت انتخاباتی بود برای ریاست جمهوری یعنی نامزد دموکراتها شده بود برای ریاست جمهوری و مطلع شد از این مذاکرات، او در سخنرانیهای انتخاباتی خود گفت که اگر من رئیس جمهور امریکا بشوم سربازان امریکایی را از عراق برمی گردانم و این اتفاقا یک برگ برنده شد برای او در این رقابتهای انتخاباتی که پیروز بشود و پیروز شد وقتی پیروز شد مدتی تعلل کرد در این کار، ناراحتیهای ما هم به نوعی منتقل شد شخص اباما برای حاج قاسم سلیمانی پیام فرستاد که نگران نباشید من در ۲۰۱۱ از عراق نیروها را خارج میکنم و البته این تنها وعدهای بود که او عملی کرد و انجام داد البته امریکاییها نیروهایشان در پایگاههایی که در عراق برای خودشان درست کرده بودند ماندند، اما دیگر در مرئا و منظر مردم عراق نظامیان امریکایی نبودند و این هنر دیپلماسی کشور ما بود به اضافه شخص آقای امیرعبداللهیان که هدایت این دوره از مذاکرات را برعهده داشت.
سؤال: یک نکته خیلی ویژه در عملکرد شهید امیرعبداللهیان وجود داشت و این هم این بودش که در تمام مذاکراتی که داشتند در تمام سفرهایی که داشتند بین المللی موضوع فلسطین هیچ وقت از قلم نیفتاد و در تمام سفرها استوار ایستادند برای اینکه موضوعش مطرح بشود و موضوع را مطرح بکنند راجع به میدانداری شهید امیرعبداللهیان در موضع فلسطین هم بفرمایید.
متکی: ما در وزارت خارجه در طول حدود ۴۰ سال گذشته همکارانی را داریم که اینها تمام تمرکزشان روی مسئله آسیای غربی، مسئله فلسطین بود چرا شاخصی که الآن هم خیلی از آنها هستند و عرض شود که شاید دیپلمات شاخص ما آقای علیزاده از السابقون السابقون این عرصه هستند در میان اینها شهید امیرعبداللهیان با یک باورمندی خاصی مسائل منطقه را، چون متمرکز در این منطقه هم همه دوران فعالیتش بود پیگیری میکرد از هر دو عرصه سیاسی و دیپلماتیک و میدانی که شما اشاره کردید و لذا نوعا تحلیلهای او و مواضع او دقیق، کارشناسانه و واقع بینانه بود نسبت به مسائل منطقه او خیلی خوب حوادث فلسطین را و تهاجمات رژیم صهیونیستی را به عنوان یک نزاع فرافلسطینی، یک نزاعی که به توصیه فوکویاما که وقتی شوروی ساقط شد و بلوک شرق از هم پاچید ایشان یک مطالبی را مطرح میکند و آن اینکه یک دشمن مقابل سرمایه داری غرب و غرب کنار رفته و الآن غرب برای تداوم خودش نیازمند یک دشمن جدید است او در آن صحبت در واقع اسلام را به عنوان این دشمن جدید معرفی میکند بحثهای مثل اسلام فوبیا، اسلام هراسی در کنارش شیعه هراسی در کنارش ایران هراسی جزو سناریوهای کلانی بود که غرب درست کرده بود خاطرتان اگر باشد تهاجم به مسلمانها در کشورهای اروپایی خیلی باب شده بود به بچههای مسلمانها برخورد میکردند در مدرسه برخورد میکردند زنی که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و به دادگاه شکایت کرده بود یک زن مسلمان، در دادگاه او در آلمان به او حمله میشود فلسطین در واقع نقطه محوری و نوک پیکان این مصاف شده بود گرچه بحث فلسطین خودش یک مسئله است.
امروز غزه نقطه رویارویی دو نگاه تمدنی است غرب، رژیم صهیونیستی را به وجود آورد برای اینکه بشود الگو و بت منطقه، اما هیچ وقت منطقه مشروعیت او را نپذیرفت هیچ وقت مقبولیت پیدا نکرد رژیم صهیونیستی، شهید امیرعبداللهیان در نوک چنین نگاهی و چنین تحلیلی نسبت به موضوع وجود داشت ولذا وقتی مسائل مربوط به طوفان الأقصی مطرح میشود وقتی عملیات وعده صادق مطرح میشود هنر شهید امیرعبداللهیان این بود که تمام وزن دیپلماسی را در کنار وزن میدانی کشور قرار میدهد و حاصل آن این میشود که اسرائیلیها علی رغم اینکه امریکا، فرانسه، انگلیس، سه عضو دائم شورای امنیت حامی رژیم صهیونیستی بودند موفق نشدند حتی یک بیانیه کوچک از شورای امنیت در بعد عملیات وعده صادق به دست بیاورند این اوج هنر دستگاه دیپلماسی ما بود از زمانی که یک آشتی صمیمانه بین دیپلماسی و میدان و بین دو ظرفیت جمهوری اسلامی همراه با هم افزایی و همگرایی به وجود آمد در واقع ما تا قبل از آقای امیرعبداللهیان این مفارقت بین دیپلماسی و میدان را داشتیم به اعتقاد من این یک رویکرد تبلیغاتی، انتخاباتی و سیاسی بود اصل این بحث به اینکه دیپلماسی مخالف میدان است، میدان مانع دیپلماسی است، این حرف اصلا وجود خارجی ندارد هر جای دنیا را که شما نگاه بکنید قدرت ملی شان را اینگونه تعریف میکنند که ظرفیتهای فرهنگی، ظرفیتهای اقتصادی، ظرفیتهای بین المللی، ظرفیتهای نظامی و میدانی و ظرفیتهای دیپلماسی اینها مجموعا مؤلفههایی هستند و پازلهایی هستند که قدرت ملی یک کشور را تشکیل میدهند ولی در اینجا کسانی این مفارقت بین دیپلماسی و میدان را ایجاد کرده بودند وقتی رژیم صهیونیستی ترور میکند دانشمند هستهای ما شهید دکتر فخری زاده را در اطراف تهران، او میخواهد به ما این پیام را بدهد که ما دیپلماسی و میدانمان یکجاست، ما هم در میدان با شما برخورد میکنیم هم در دیپلماسی با شما برخورد میکنیم. من همان زمان مسئولیتی نداشتم، اما اظهار نظر کردم نسبت به این موضوع، به همین دلیل من عنوان سردار دیپلماسی را برای شهید امیرعبداللهیان بیان کردم که با ابتکار او و همکارانش و بچههایی که در حوزه فلسطین بودند ما این قرابت که یک امر ضروری بود مجددا بین دیپلماسی و میدان به وجود آوردیم حوزه فلسطین محل بروز این نگاه جدید بود البته همگرایی دیپلماسی و میدان اختصاص به حوزه فلسطین ندارد کلا در روابط خارجی باید در کنار همدیگر باشند مگر پنتاگون و اِستِیت سیکرتری امریکا جدا از هم عمل میکنند یک مأموریتی برای پنتاگون تعریف میشود یک مأموریتی برای دیپلماسی، اما هدفی که دنبال میکنند هدف واحدی است.
متکی: در حوزه فلسطین اعتقاد من این است که امروز ما در نقطه اوج این نبردیم نبردی که نشان داد با عملیات طوفان الأقصی آن هیبت سازی برای رژیم صهیونیستی فرو ریخت تا به حال مردم در منطقه مشروعیت این رژیم را قبول نداشتند، اما او خودش را قدر قدرت اعلام میکرد او خودش را فاتح جنگهای منطقه معرفی میکرد و امروز آن هیبت کذایی و دروغین و القائی رژیم صهیونیستی با طوفان الأقصی در هم شکست رژیم صهیونیستی یک بار دیگر ماهیت خودش را نشان داد رژیم صهیونیستی دید غافلگیر شد دید تحقیر شد در عملیات طوفان الأقصی و عرض شود که سعی کرد که جبران بکند، چون راهبرد نظامی رژیم صهیونیست همیشه این بود که چه تهاجم میخواست بکند چه پاسخ یک تهاجمی را میخواست بدهد سریع، گسترده، مخرب، وحشتناک و ترسناک عملیات خودش را انجام میداد تا به طرف مقابل القا بکند که پیروز این میدان من هستم مشکلی که در صحنه طوفان الأقصی و غزه پیدا کرد این بود که نمیدانست با چه کسی بجنگد، کسی را نمیدید که با او بجنگد ولذا آمد با ساختمانها جنگید، با برجها جنگید، با زنان و کودکان جنگید، هر چه جنگید احساس پیروزی نه برای او، نه برای حامیانش بوجود نیامد و شرایط بر او سخت شد من واقعا معتقدم بارها هم این جمله را گفتم که امروز تمامیت اسلام در نگاه نمادین که غزه است با تمامیت تمدن پوشالی، متکبر و متجاوز غرب با هم رویارو شدند نتیجه جنگ غزه که آثار پیروزی مسلمین در آن دارد خودش را نشان میدهد نتیجه آن نبردی است که وجود دارد و غرب قطعا این افول را که مقام معظم رهبری برای امریکا بیان میکند این شکست نظم جاری کنونی در جهان که همه از آن سخت میگویند حتی رهبران غربی نوید دارد میدهد و نیاز جهان به پایه ریزی و زمینه سازی یک نظم نوین درست و عادلانه را به ما مژده میدهد این حاصل این نبرد است و حاصل شکستی است که غربیها در عملیات وعده صادق پاسخش را دریافت کردند شب حمله بیش از ۲۰۰ هواپیما با تأسیسات دفاعی و ضدموشکی زمینی که اینها تنظیم کرده بودند در فضای منطقه پرواز میکردند برای اینکه مانع برخورد موشکهای ایران بشوند و این موشکها برخورد کردند یعنی شکست غرب در دو دهه گذشته همانگونه که مقام معظم رهبری به آن تأکید میکنند پی در پی امریکاییها مجبور شدند بعد از ۲۰ سال از افغانستان بروند بیرون، امریکاییها چی کم آوردند در افغانستان؟ پول کم آوردند؟ خیر، نیروی نظامی کم آوردند؟ خیر، سلاح کم آوردند؟ خیر، در منطق کم آوردند یعنی در واقع احساس کردند که هیچگونه مقبولیتی اقدامشان ندارد دو تا شعار دادند یکی اینکه ما میرویم افغانستان برای اینکه تروریسم را ریشه کن کنیم و دوم اینکه جلوی مواد مخدر را بگیریم، مواد مخدرش شد ۹۰۰ درصد بعد از آمدن امریکاییها و در حوزه تروریسم مورد ادعای امریکا هم تروریسم آن موقع در افغانستان بود حالا در کل منطقه پخش شد پس موفق نبودند رژیم صهیونیستی گفت من دو تا هدف دارم در این عملیاتم ۱ ـ نابودی غزه و حماس، ۲ ـ کوچاندن غزه ایها غزه ایها باید بروند به خارج از سرزمینشان در هیچ کدام موفق نبودند.
سؤال: وقتی که شهید امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه معرفی شدند یکی از کارهایی که در دولت آقای رئیسی انجام شد و در خواست در وزارتخانه تحت مسئولیت ایشان انجام شد نشستهای شورای راهبردی یا همان مشورتی بود که ایشان تشکیل دادند با وزرای سابق خارجه، قدری راجع به این هم توضیح بدهید؟
متکی: در تکمیل فرمایش شما که ایشان متنفذ در این منطقه بود در یک مقطعی در دولت گذشته ایشان مغضوب واقع شد در وزارت خارجه و ناگزیر شد خانه اش را که وزارت خارجه بود ترک کند برود مجلس، ایشان در آنجا هم در حوزه بین الملل از کسانی بود که آن نشستهای سالانه مجلس برای فلسطین را یعنی مجمع فلسطین را فعال کرد نشستهای محتوایی گذاشت و بخش وسیعی از کشورهای اسلامی را در آن نشست و شخصیتهای جهانی را دعوت میکرد یعنی در آنجا هم همانجور که گفتید تمرکزش روی مسائل آسیای غربی بود، اما وقتی ایشان به عنوان یکی از گزینهها مطرح شد برای وزارت امور خارجه چند تا اسم آن موقع برده میشد که اینها احتمالا گزینههای وزارت خارجه هستند من یک مصاحبه کردم و در مقالهای هم نوشتم که بهترین گزینه آقای امیرعبداللهیان است برای مسئولیت وزارت خارجه اتفاقا در آنجا به دو نکته اشاره کردم یکی همین نکته رهبری مذاکرات با امریکاییها در عراق بود که در مقاله ام آوردم به عنوان یک تجربه بسیار ارزشمند به عنوان یک دیپلمات موفق که کار حرفهای اش مذاکره کردن است و نکته دومی هم اشاره کردم ایشان در دوران من سفیر بود در بحرین، بحرین از بعد از موجودیتش به عنوان یک کشور مستقل که شرایط خاص خودش را دارد ما نمیخواهیم وارد آن بشویم همواره با تنش داخلی مواجه بود با مردمش با مسائل مختلف، ما هم برای ما مهم این بود که یک همبستگی بین مردم در آنجا وجود داشته باشد جمعیت اکثریتی شیعه در آنجا مورد احترام باشد در کنار برادران اهل سنتشان این یک دیپلماسی ظریفی را طلب میکرد دوران سفارت ایشان در بحرین مصداق بارز این هنرمندی در دیپلماسی بود که وقتی من چند سفر آن موقع بحرین رفتم و ایشان هم سفیر بود ارتباطاتی که با پادشاه بحرین، با ولیعهد بحرین، با نخست وزیر بحرین و با وزیر خارجه بحرین ایجاد کرده بود از او حالا یکی از دوستان میگفت که ایشان را هم امیر صدا میکردند، چون خودشان امیر هستند در آنجا صدا میکردند من میدیدم که ایشان حسابی در دل مسئولین بحرین ورود کرده است.
متکی: من برگردم به سؤالی اصلی جنابعالی یکی از کارهای موفق و تقریبا ابتکاری شهید امیرعبداللهیان همین جلساتی بود که اشاره کردید البته در وزارت خارجه سابقه یک نشستهایی بین وزرای خارجه، معاونین سابق وزارت خارجه بود و حتی در دوره آقای دکتر ظریف تحت عنوان در واقع شورای استراتژیک شکل گرفته بود و افراد در آن حضور داشتند، اما اینکه با وزرای خارجی اختصاصا ایشان پیگیری بکند و نشستهایی تشکیل بشود با رعایت ارشدیت و شیخوخیت بین وزرای خارجه و ایشان بسیار متواضعانه در جلساتی که خب بزرگ همه ما آقای دکتر ولایتی بود آقای دکتر خرازی بود و بقیه وزرای خارجه یعنی سه نفر دیگری که بودیم ایشان در نهایت تواضع در این جلسات نفر آخر و به عنوان میزان مینشست در صورتی که جلسات در دفتر آقای دکتر ولایتی بود و خیلی صادقانه به محرمهای نظام که همه وزیر خارجه بودند حرفهایی که در روزنامه نمیتوانست بگوید آنجا مطرح میکرد که ما وضعمان این است شرایطمان این است.
سؤال: و حرفهایی که اصلا شما و سایر وزرای سابق نمیتوانستید بگویید در آن جلسات میتوانستید به ایشان منتقل بکنید؟
متکی: بله بله میتوانستیم بگوییم یک جلساتی در واقع با کلاس سری بود برای اینکه وارد مباحث بشویم و موضوعات بشویم، ایشان اساسا در گزارش دهی بسیار روان، بسیار راحت و بسیار صادقانه مطالبش را بیان میکرد تمام احتمالها را در یک موضوعی که میخواست پیگیری بشود بیان میکرد ما شاید مثلا سه چهار محور مشترک داشتیم در این جلسات مختلفی که برگزار میشد ایشان این گزارشها را ارائه میداد و دوستان هم صادقانه دیدگاهها و نظراتشان را بیان میکردند یعنی هر کدام احساس میکردند الآن در سنگر وزارت خارجه نشستند با همه ظرافتهای موضوع و دیدگاه هایشان را بیان میکردند این جلسات جلسات بسیار ارزشمند و خوبی بود ابتکار آقای دکتر امیرعبداللهیان بود که صورت گرفت.
سؤال: ما دیروز هم این حضور بی نظیر مردم را هم در تبریز شاهد بودیم و هم در قم و الآن هم اشاره فرمودید و داریم میبینیم در قاب تصویر حضور پرشور و با شکوه مردم تهران را در مراسم تشییع رئیس جمهور شهید و همراهانشان معنا و مفهوم این حضور را تحلیل بفرمایید.
متکی: در واقع انقلاب اسلامی دو مؤلفه قدرت زا دارد که مؤلفه اول آن مبانی اعتقادی اش است یعنی مکتب است، مبانی اعتقادی مردم ما پیش قراولان نهضت ما مبانی مستحکمی است که لاریب فیه، مبانی مستحکمی است که میفرماید. این مبانی دینی افتخار کردنی است امروز مسلمانها در دنیا هویت جدید خودشان را پیدا کردند اگر روزی در محافل دیپلماتیک در دنیا مسلمان بودند در سالهای قبل از انقلاب یک اشکال بود برای دیپلماتهای کشورهای اسلامی، امروز یک افتخار است، مؤلفه دوم قدرت در جامعه ما مردم هستند جمهوری اسلامی اثبات کرد که نظامشان مردم سالار است مردم نقش حقیقی و واقعی در نظام ما دارند گونه گونی دولتها و روی کار آمدن سلیقههای مختلف سیاسی در کشورمان نشانگر این است که مردم اینها را انتخاب میکنند ما از هزار و ۲۸۵ تا الآن بعد از شکل گیری مشروطیت، انتخابات داشتیم، اما سالهای قبل از انقلاب آرام آرام فقط انتخابات داشتیم انتخاب مردم را نداشتیم یعنی کسانی معلوم میشدند آنها هم از صندوق درمی آمدند امام در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ این حق انتخاب را به ملت ایران در انتخابها برگرداند این پایگاه مردمی انقلاب همین که وادار میکند رسانههای دشمن را بشمارند تعداد افرادی را که در صحنههای انقلاب حضور پیدا میکنند تا مدتها بعد از تشییع جنازه پیکر پاک شهید سلیمانی اینها مبهوت بودند که چه صحنههایی را ملت همانجور که شما فرمودید در مشهد و کرمان و تهران و جای جای ایران آفریدند این قدرت انقلاب اسلامی است جمله پایانی در این مقال این هست که و خطاب به ما مسئولین است که مردم کارشان را تمام کردند مردم نقششان را ایفا کردند و گامهای لازم را که برای انقلاب لازم بود برداشتند و نوبت مسئولین است که در ادامه خدماتشان گامهای لازمتر را بردارند برای مردم و انقلاب ما این حضور را مردم را امام باور داشت امام مبالغه نمیکرد وقتی میگفت ملت ایران از مردم عهد رسول الله (ص) برتر هستند بالاتر هستند او باور خودشان را میگفت مقام معظم رهبری همین باور را به مردم دارند وقتی با آنها سخن میگویند این سرمایه انقلاب ماست در کنار مکتبمان و اعتقادات دینی مان از دل چنین پشتوانههایی است که یک سیاست خارجی با نشاط، فعال و افتخارآمیز درمی آید اینکه امروز جایگاه ایران جدای از همه تبلیغات دشمن برای خودشان هم محرز شده کجاست این نقش تعیین کننده ایران در نوع مسائل داخلی، منطقهای و جهانی مبهوت کرده آنها را انقلاب اسلامی امروز حرفش و سخنش تعیین کننده است.
سؤال: همین منظر را بپردازیم از اولین ساعاتی که خبر وقوع این سانحه منتشر شد ما شاهد واکنش و بازتاب بسیاری در عرصه منطقهای و بین المللی بودیم مسئولان کشورهای مختلف ابراز نگرانی کردند ما پیگیری میکنیم و رصدمیکنیم خبرها را و بعد از اعلام شهادت آیت الله رئیسی و همراهانشان هم شاهد واکنشهای بسیاری بودیم در عرصه جهانی و همینطور حضور مقامات کشورهای مختلف در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی که در حال ورود به کشور هستند برخی در مراسم تشییع، مراسم اقامه نماز هم حضور داشتند و برخی از جمله نخست وزیر عراق دقایقی قبل وارد کشورمان شدند امروز هم قرار است مراسم بزرگداشت با حضور شخصیتهای بین المللی برگزار بشود این را میتوانیم حاصل عملکرد و نگرش رئیس جمهور شهید و وزیر خارجه شهید در حوزه سیاست خارجی ببینیم که در طول این فاصله زمانی که دولت ایشان مشغول فعالیت بودند جمهوری اسلامی ایران در چنین جایگاهی قرار گرفته البته ذیل هدایتهای رهبر معظم انقلاب.
متکی: جلوههای دیروز تبریز، قم و امروز در تهران مزدی است که خداوند به شهید آیت الله رئیسی داد در ازای نیت پاک او دل صاف او و وقف خدمت کردن خودش آن پرواز را پرواز خدمت و ایثار باید بنامیم بنابراین خداوند، امروز اوست که عزت را میدهد اوست هر کس را بخواهد بالا میبرد امروز جاودانه شد نام آقای رئیسی در کتاب خدمت برای ملت ایران و جهان اسلام و جامعه بشری، در حوزه سیاست خارجی این نکتهای که جنابعالی اشاره کردید معمولا مرسوم است در دنیا یک پیام تسلیتی میدهند یک احیانا گاهی حضوری پیدا میکنند، اما امروز همین جور که اشاره کردید از زمان اعلام خبر اعلام دغدغه و نگرانی، چون معمولا کشورها صبر میکنند ببینند قصه چی بوده حادثه چی بوده بعد یک پیامی میدهند ابلاغ پیامهای نگرانی و بعد از معلوم شدن شهادت ابلاغ پیامها از سوی سران کشورها و باتوجه به اینکه به اعتقاد من حوزههای مردمی آن را ما هنوز پوشش ندادیم.
اگر دیروز در حوزه دفاعی و تهاجم در برابر دشمن جایگاه ایران تثبیت شد و همگان فهمیدند که ایران جایگاهش کجاست و کسی نمیتواند به آن چپ نگاه کند امروز به لحاظ الهام بخشی جایگاه ایران در دنیا آشکار میشود اینها صد سال القا کردند که این فرمی که ما میخواهیم در آسیای غربی باید شکل بگیرد این موزاییک سیاسی که ما میخواهیم در منطقه باید ساماندهی بشود انقلاب اسلامی با پیروزی خود زلزله در ذهن اینها ایجاد کرد و امروز بعد از ۴۵ سال همه دارند به این نکته برمی گردند همه آنهایی که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بودند دارند تغییر نظر میدهند، بیان میکنند که اگر این جنایات ادامه پیدا کند تمام آن روندها تعطیل خواهد شد این نشان اثرگذاری و جایگاهی است که جمهوری اسلامی دارد اعلامی که در حمایت از طوفان الأقصی کردیم و حمایت حق طلبانه کردیم از مردم فلسطین، دنیای جدیدی در حال خلق شدن است.
جمهوری اسلامی و دیپلماسی ایران باید جایگاه خودش را در نظم نوینی که در دنیا دارد شکل میگیرد و خود غربیها اذعان کردند که نظم کهن نظم قدیمی نظم حاکم و جاری دیگر قابل دوام نیست دیپلماسی جمهوری اسلامی باید جایگاه والا و ارزشمند خودش را در این نظم نوین جهانی تعریف بکند القا بکند و برای به دست آوردنش تلاش بکند.