جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با انتشار دلنوشتهها و سرودههای خود به شهادت آیتالله رئیسی واکنش نشان دادند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بالگرد حامل آقای رئیسی، رئیسجمهور جهادی، که برای بازدید از «سد خداآفرین» و افتتاح چندین طرح ملی و استانی به آذربایجان شرقی رفته بود، هنگام عزیمت از این سد به مقصد «پالایشگاه تبریز» به علت شرایط نامساعد آب و هوایی دچار سانحه شد.
در این سانحه هوایی، آقای «سید ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور و همراهان او از جمله آقای «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، «آیتالله سید محمدعلی آلهاشم» امام جمعه تبریز، «مالک رحمتی» استاندار آذربایجان شرقی و همچنین سرتیم حفاظت رئیسجمهور، خلبانان و کادر پرواز بالگرد به شهادت رسیدند.
همزمان با انتشار خبر شهادت آیتالله رئیسی، جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب تازهترین سرودههای خود را به رئیس جمهور شهید تقدیم کردند.
سروده حسن زرنقی:
ماییم و پی حادثهای دربهدریها
هر لحظه خبر میرسد از بیخبریها
دل طاقت این داغ جگرسوز ندارد
برگرد و رهامان کن از این خونجگریها
برگرد که ما خاطرهٔ خوب نداریم
از آن شب تاریک و از آن بیپدریها
همصحبت ما بودی و هرگز نشنیدی
اخبار وطن را فقط از دور و بریها
در سیل بلاها عوض کاخنشینی
دیدیم تو را خاکنشین با کپریها
دیدیم صفای تو و صافی تو، وقتی
خون بود دل ملتی از حیلهگریها
احمدشهریار شاعر پاکستانی سروده خود را به رئیس جمهور شهید تقدیم کرد:
من و تو بارها دیدیم در تاریخ، در تقویم
مسیرِ آتش از بهرِ سیاووش است و ابراهیم.
به استقبالِ مرگت رفتی و فهمید استکبار
کسی جرأت ندارد تا شهادت را کند تحریم.
به پایان میبری، چون مصطفی شصت و سه سالت را
و جانت را به سلطانِ خراسان میکنی تقدیم.
اگر مرد است و دارد در دلش شوقِ شهادت را
نباید تا شهادت منصرف گردد از این تصمیم؛
و کارت در کویرِ تشنهی دنیا که پایان یافت
نشستی در کنارِ صاحبانِ کوثر و تسنیم.
به من گفتی: حروفِ عشق را از هم جدا بنویس
نوشتم من "الف، با، را، الف، ها، یا، در آخر میم".
بهارِ هشتمین نورِ امامت هشت و پیشِ آن
درختی اینچنین باید فرود آرد سرِ تعظیم
غرق دردیم، بگو داغ مکرّر برسد!
که مقرّب شده را رنج، فزونتر برسد!
دلمان کاسه خون است و به آغوش وطن
هر دم از مشهدِ مرغانِ حرم، پَر برسد!
ای خوشا جانِ شهیدی که شود شاهدِ حق!
در ره دوست، طوافی که به آخر برسد!
سندِ زنده آزادگی و پیروزی ست
با بهاران اگر آلاله پرپر برسد!
خدمتِ خلق کن و عاقبت ِ خیر طلب
این حدیثی ست که از قولِ پیمبر (ص) برسد!
سیدِ خادم ما رفت و به یاران پیوست
پیکرش باز به این خاکِ مطهّر برسد!
صبر آموخته مکتبِ نوریم، آری...
کوهِ عزمیم، خوشا امر ز رهبر برسد!
حق گواه است در این بیشه عاشق پرور
نوبتِ غرّش شیران وطن گر برسد!
باز با پنجه خیبرشکنان میآییم
ذوالفقاریم اگر رخصتِ حیدر (ع) برسد!
انقلابی که پر از عطرِ شهید است، سزاست...
پرچمِ آن به کفِ منجیِ داور برسد!
پیداست چقدر "مغتنم" بودی تو
عمریست که در خدمت "ایران" بودی
عمریست که خادم "حرم" بودی تو
شاعر: یوسف شیردِژَم