کارشناس رسانه گفت: اقتضای رسانه به لحاظ ابزاری، پرداختن به موضوعات و استمرار آن است، رسانههای بیگانه اگر ببینند که امکان ورود به فاز دوم در یک موضوع وجود دارد آن را کلید میزنند، همانند موضوع بازخوانی پرونده نیکا شاکرمی که بخش عمدهای از آن معطوف به دستورالعمل صادر شده از اتاق فکر صهیونیستها بود.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، برنامه امواج شبهه در گفتگو با دکترعباس اسدی (کارشناس رسانه و مطبوعات) و دکتر سید مرتضی موسویان (رئیس هیئت مدیره انجمن سواد رسانهای) و دکتر محمد قادری (کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه) به بررسی این موضوع که چرا رسانههای بیگانه نسبت به برخی از موضوعات اصرار بر استمرار دارند پرداخت.
یک رسانه به دلایل مختلفی ممکن است سوژه را، دستآویز پرداخت، نتیجهگیری و تبدیل آن به یک کنش اجتماعی قرار دهد، در سالهای اخیر رسانههای بیگانه نظیر بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، صدای آمریکا و رادیو فردا سعی کردهاند در برخی موارد از سوژهها تنها برای زنده نگهداشتن آنتن استفاده کنند تا در شرایط لازم بتوانند آن را تبدیل به موضوعات منتج شده به سوژه، انزجار، نفرت و یا مقاومت منفی کنند. رسانههای بیگانه در بازه زمانی انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری در تلاش بودند تا با تسری انفعال بین جامعه نخبگانی و مردم جمهوری اسلامی، کنشگری سیاسی آنان را تقلیل به گویه و واگویههای مجازی دهند.
دروغ هر چه بزرگتر، باورش سادهتر
موسویان در پاسخ به این سوال که چرا رسانه به مثابه ابزار یا پیام خارج از فرم، باید یک سوژه را صرفا برای زنده نگهداشتن آنتن حفظ کند، گفت: اساسا رسانه معتقد است که آنچه واگویه میکند حقیقت است، اما نه به این معنا که حقیقت را واگویه میکند بلکه روایتی را میسازد و در اختیار مردم قرار میدهد.
وی با اشاره به این موضوع که رسانههای بیگانه عمدتا تعاملی نیستند و در قالب رسانههای سنتی قرار میگیرند، عنوان کرد: زمانی که رسانههای غیر تعاملی با رسانههای نوین رو به رو میشوند، شک و شبهه مخاطب بر علیه آن رسانهها را شاهد خواهیم بود، اما استمرار این رسانهها بر پرداختن به یک سوژه به عملیات ژورنالیستی این رسانهها برمیگردد که دروغ هر چه بزرگتر باشد باورش سادهتر است.
موسویان با اشاره به این موضوع که بحث اقناع مخاطب، نیاز به تکرار و استمرار دارد، افزود: استمرار رسانههای بیگانه در نمایش یک سوژه به اقناع آن در بین مخاطبین برمیگردد، رسانههای بیگانه معتقدند که جریان هنوز وجود دارد و این وظیفه همه رسانهها است که به روایت سازی بپردازند که در متون ادبی از آن با نام قصه گویی و داستان سرایی یاد میکنند.
وی گفت: آنچه که افراد گاهی با فاصله از حقیقت شروع به بست و نشر از یک جریان ساختگی میکنند در حقیقت عمل به نقش تعریف شده خودشان است. در چند سال گذشته بحث اخبار جعلی جزو ترندترین موضوعات دنیا بود، امروزه نیز دیپ فیکها تبدیل به یکی از موضوعات اساسی جهان شدهاند، بگونهای که امروز نمیتوان فیک بودن یک تصویر را از تصویر حقیقی آن به درستی تشخیص داد که دال بر ناکارآمدی رسانههای سنتی نسبت به رسانههای جدید است که از زمان ترامپ آغاز شد. ترامپ به کمک فیسبوک توانست بر آنچه که رسانههای بیگانه در نظر داشتند فائق بیاید، آنچه که کمک میکند تا مخاطبین خود را از ظن شبهه دور کنیم، فعالیت در فضای مورد علاقه مخاطبین امروزی است که در همان فضا نیز باید محتوا و دانش تولید کرد.
همسو سازی مخاطب با کمک فنون اقناع
اسدی در ادامه به تفاوت رفتاری رسانههای مدرن و رسانههای سنتی جمهوری اسلامی ایران پرداخت و گفت: یکی از اهدافی که رسانههای بیگانه دنبال میکنند پرداختن به یک موضوع مشخص و استمرار آن است، رسانهها با مانور رسانهای و تولید محتوا درصدد برای اقناع مخاطب هستند، اما موضوع مهمی که مطرح است چگونگی آگاه سازی مخاطبین ایرانی است.
وی افزود: هر رسانهای به صورت کاملا منحصر به فرد برای خودش برنامه دارد و مطابق با آن پیش میرود، اما پرداختن این رسانهها به یک سوژه مشخص و استمرار آن به دلیل فراهم کردن شرایط توسط ما در داخل ایران است که موجب پرداختن این رسانهها به این موضوع میشود، اگر در داخل سوژهای برای این رسانهها فراهم نشود در نتیجه این رسانهها نیز نخواهند توانست روی موضوعی خاص مانور دهند.
موسویان با بیان این موضوع که جنگ روایتها و جنگ رسانهها امری جاری است، گفت: وظیفه رسانههای داخلی پس از طرح سوژه و استمرار رسانههای بیگانه تا رسیدن به پاسخ، اهمیت پیدا میکند. در موضوع آقای صدیقی، صحبتهای ایشان بخشی از انتظارات را پاسخ داد، اما کافی نبود، گاهی ما تاخیر در بیان حقایق داریم که این خلا فضایی برای جولان رسانههای بیگانه فراهم میکند.
وی ادامه داد: در ملاقات با آقای پراس زمانی که از ایشان در این خصوص پرسیدم که چرا ژورنالیستها به وقایع جزئی تاریخی نمیپردازند، ایشان گفتند آنها میدانند، اما بر اساس منشوری که امضا کردهاند نمیتوانند به جزئیات وقایع بپردازند.
رسانههای بیگانه به دنبال تحت الشعاع قرار دادن محور مقاومت
قادری با اشاره به این موضوع که اقتضای رسانه به لحاظ ابزاری، پرداختن به موضوعات و استمرار آن است، گفت: قاعده یک کار رسانهای حرفهای این است که براساس یک راهبرد و هدف مشخص صورت بگیرد، پس از آن مرحله به مرحله رسانه ضمن اقدام عملیاتی و رسانهای بازخورد میگیرد و متناسب با بازخورد دریافتی فاز بعدی را طراحی و اجرا میکند، این الگویی کاملا مشخص است که رسانههای حرفهای در دنیا از این مدل و الگو پیروی میکنند.
وی ادامه داد: مشخصا رسانههای فارسی معاند جمهوری اسلامی ایران و یا رسانههایی که خلاف جریان مقاومت در جهان امروز اقدام رسانهای میکنند، طبیعتا از این مدل پیروی میکنند، به ویژه نسبت به موضوعاتی که در جامعه هدف آنان اتفاق میافتد و به عنوان یک بستر و زمینهای مناسب آنها را میبینند که میتوانند روی آنها مانور رسانهای دهند و از این فضا استفاده بهینه کنند.
قادری افزود: ماجراهایی که مشخصا در رابطه با برخی از پروندهها در داخل جامعه ایران اتفاق میافتد کاملا از این الگو پیروی میکند به ویژه اینکه برخی از گراها و پالسها از داخل از سوی برخی از جریانهای همسو با جریانهای خارج از کشور حرکت میکنند این حس را به آنها منتقل میکند که بازخورد اولیه مثبت بوده و جا برای تداوم و استمرار آن وجود دارد. موضوع دیگر مربوط به این است که در حین اینکه عملیات رسانهای رقم میخورد از بستر شبکههای اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین و قویترین ابزارها و بازوهای رسانهای تراز اول همزمان این زمینه را در ذهن و بستر فکری جامعه مخاطب آنها ایجاد میکنند.
وی گفت: در داخل نیز اگر به سوی دریچههای واقعیت نرویم و تنها از پنجره شبکههای اجتماعی موضوعات را دنبال کنیم برای خودمان نیز این موضوع چهره واقعی میگیرد که روایت آنها روایتی درست است و این موضوع به تنهایی مارپیچی درست میکند که طبیعتا افکار عمومی جامعه هدف آن رسانهها کاملا با آنها همزاد پنداری میکند، بنابراین یک زنجیره هدفمند و هوشمند در این فرآیند رسانهای از پیش تعبیه شده است و براساس آن در یک بازه زمانی پروندهای رونمایی میشود و یک حجم گسترده رسانهای در مورد آن تولید محتوا با پیوستهای اجتماعی صورت میگیرد.
قادری عنوان کرد: رسانههای بیگانه اگر ببینند که امکان ورود به فاز دوم در یک موضوع وجود دارد آن را کلید میزنند، عموما موضوعاتی که این رسانهها روی آنها کار میکنند از این جنس است مگر اینکه اتفاقی دیگر بیوفتد و آن نیز از سر ناچاری و ناگزیری است، آن هم مربوط به زمانهایی است که جبهه مقابل به دلایل مختلف تحت فشار افکار عمومی جهانی قرار میگیرد. مشخصا اگر اقدام دو هفته پیش بیبیسی فارسی را در رابطه با بازخوانی پرونده نیکا شاکرمی مثال بزنیم، طبیعتا بخش عمدهای از آن معطوف به این بود که اتاق فکر صهیونیستها دستورالعملی را برای رسانههای فارسی زبان معاند مبنی بر فضا سازی صادر کرده بودند که رکن اصلی محور مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران تحت الشعاع موضوعات حقوق بشری قرار بگیرد، اما به طور کلی نکته حائذ اهمیت این است که رسانهها اگر بر اساس یک الگوریتم و راهبرد مشخص بخواهند حرکت کنند طبیعتا اثرگذاری نهادینه شده زمانی صورت میگیرد که این استمرار را با ضرایب مختلف در دستور کار خود قرار دهند.
گفتمان نه شرقی نه غربی، خاری در چشم آمریکا
موسویان در ادامه گفت: مخاطب ما باید زمانی که با جریانهای مختلف جاری رو به رو میشود، بداند که چه جریانی حاکم است و چه جریانی با آن جریان مخالفت میکند، آن چیزی که امروز پرداختن به آن مهم است، رویارویی دو گفتمان آمریکایی و اسلام ناب است، اسلام ناب نیز از زمان شعاری که امام داد تحت عنوان نه شرقی نه غربی ساخته شد و امروز میدانیم که اسلام ناب همه اقشار مختلف را میتواند در بر بگیرد.
وی ادامه داد: در ابتدای انقلاب شوروی و آمریکا، هر دو مخالف جمهوری اسلامی بودند و نمیتوانستند نه شرقی نه غربی یعنی به وجود آمدن یک گفتمان جدید را بپذیرند، از همین رو آمریکا اقدام به اسلام هراسی کرد تا بتواند این گفتمان را به حاشیه ببرد.
اسدیان گفت: هر کدام از رسانههای بیگانه خط مشی خود را دارند و متناسب با آن نیز منافع خود را دنبال میکنند. تکنیک بیبیسی با اینترنشنال متفاوت است و قاعدتا تکنیک این رسانهها در رادیو و تلویزیون متفاوت است، وجه تمایز اصلی این رسانهها در پرداخت به موضوعات مختلف بر اساس خط مشی این رسانهها است.