عبدالعلی حامی الدین، استاد علوم سیاسی از مغرب و نماینده سابق مجلس مغرب تاکید کرد: جامعه امریکا به این نتیجه رسیده تاریخ رژیم صهیونیستی مبتنی بر افسانه و دروغ است و همین باعث خیزش دانشجویان و بصیرت جهانیان شده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه جهان امروز یکشنبه شب (۲۳ اردیبشهت) شبکه خبر با موضوع وفان الاقصی و شکل گیری دنیای جدید و با حضور آقایان سامی العریان، استاد سابق دانشگاه فلوریدای جنوبی امریکا و عبدالعلی حامی الدین، استاد علوم سیاسی از مغرب و نماینده سابق مجلس مغرب پخش شد مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:
سؤال: آقای العریان، شما سابقه طولانی در مبارزه دارید، بخشی از این مبارزات در داخل امریکا بوده است و هزینههایی بخاطر آن متحمل شده اید خودتان در ابتدا به صورت کوتاه از آن سابقه مبارزاتی و اتفاقاتی که در امریکا از طرف پلیس و حکومت این کشور برای شما پیش آمده است بفرمایید؟
العریان: دانشگاههای امریکایی به لحاظ تاریخی در ارتباط با مسائل مرتبط با امریکا و تأثیرگذار بر سیاستهای سابقه دارند به ویژه مسائل مربوط به سلاحهای امریکایی...
سؤال: آقای العریان، ابتدا سابقه خودتان را بگویید از آن چیزی که در امریکا برشما گذشته است؟
العریان: پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ من از سوی لابی صهیونیستی در دانشگاه، هدف حمله قرار گرفتم. من در برخی از دانشگاهها تدریس میکردم اما برکنار شدم. یک مقاومت شدیدی هم صورت گرفت که این اقدام لابی صهیونیستی امر غیر قابل قبول و غیر قانونی است. من شکایت کردم که این مسائل نباید رخ بدهد اما ۵ سال من زندانی شدم و حدود ۶ ماه محاکمه من ادامه داشت، اما با هیچ تهمتی من محکوم نشدم. آنها بار دیگر در یک ایالت دیگر تلاش کردند من را محاکمه کنند، من حدود ۶ سال در آن ایالت تحت بازداشت خانگی با همان اتهامها مواجه شدم تا اینکه از امریکا رفتم، اما مسئله مربوط به فعالیتهای من در ارتباط با مسئله فلسطین به ویژه در دانشگاهها و محیط دانشگاهها بود.
سؤال: آقای العریان، در این مدت در آن دانشگاههایی که شما سالها تدریس میکردید، دانشگاه فلوریدای جنوبی هم شاهد تظاهرات، اعتراض دانشگاه و برخورد پلیس بوده ایم. چه احساسی در این مدت داشتید وقتی دیدید در آنجایی که سالها خودتان فعال بودید، الان دانشجویان و نسل جوان به صحنه آمده اند، برای فلسطین تظاهرات میکنند و حاضر میشوند هزینههای سنگینی را هم بابت آن بپردازند؟
العریان: متأسفانه نیروهای صهیونیست در امریکا به ویژه در شوراهای مربوط به دانشگاهها و شوراهای اداری جامع دانشگاه هستند. آنچه که ما دیدیم واقعاً یک اقدامات جنون آمیز بود و است که در دانشگاهها میبینیم که دانشجویان در معرض سرکوب قرار میگیرند. سرکوب هایی که فقط بخاطر حمایت از فلسطین صورت می گیرد و این اتفاقات پیش از این در آفریقای جنوبی حدود ۱۹ سال رخ داده بود، تا سیاستهای دانشگاهی تغییر کرد. دانشجویان خواهان قطع سرمایه گذاریها و اعمال تحریم و عدم همکاری با صهیونیستها هستند، صهیونیستهایی که مرتکب کشتار میشوند، آنها خواهان قطع این همکاری هستند و دست به تظاهرات و تحصنها و تجمعات زدند و مطالبات آنها بخشی از این خیزش دانشجویی است و تصور میکنم به این محدود نخواهد شد و گسترده خواهد شد و طی سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت.
سؤال: آقای حامی الدین، شما درباره این اعتراضات دانشجویی در سراسر جهان، خصوصاً امریکا و اروپا چه فکر میکنید؟
حامی الدین: آنچه که امروز در ایالات متحده امریکا و دانشگاههای آن و دانشگاههای اروپا روی میدهد، یک دگردیسی و یک تحول بزرگی است، زیرا علاوه بر اینکه خشمی است علیه آنچه در اراضی فلسطینی صورت میگیرد، از تجاوزگری که علیه فلسطینیها کودکان و زنان و اهداف غیر نظامی و بیمارستانها صورت میگیرد، علاوه بر این نشان دهنده و منعکس کننده سقوط روایت صهیونیستها است که همیشه تلاش میکنند برای مردم امریکا ازجمله برای دانشجویان اینگونه وارونه سازی کنند.
حامی الدین: امروز میتوانیم این را بگوییم که تلاشهای رژیم صهیونیستی و روایتهای صهیونیستها طی هفتاد سال گذشته به فضل عملیات طوفان الاقصی فرو ریخته است و به سرانجام نرسیده است و در نتیجه بصیرت و هوش مردم بازگشته است، هوشی که آنها سره را از ناسره تشخیص میدهند و به باطن حقایق انسانی و حقایق اخلاقی انسانها واقف هستند و از همین رویکرد جنایتهای جنگی را محکوم میکنند. طی چهل سال چنین سکوتی بوده است و این خیزش بعد از چهل سال روی میدهد و پس از شصت یا هفتاد سال بوده است که ما شاهد چنین حجمی از همبستگی با ملت فلسطین هستیم آن هم در مهمترین دانشگاههای امریکا، دانشگاههایی مثل کلمبیا و هاروارد، و این دانشگاهها حقیقتاً باید بگویم دانشگاههایی هستند که نخبه پرور هستند و افرادی را تربیت میکنند که تصمیم ساز و تصمیم گیر هستند، اما حال به گونهای شده است که در اینجا دانشگاه ها، صهیونیست هدف اعتراض قرار میگیرد و انشاالله ما شاهد یک رویکرد جدیدی هستیم که ادامه خواهد داشت.
سؤال: آقای حامی الدین، یک جنبه جالب و منحصر به فردی در این تجمعات فراگیر وجود دارد، شعار خاصی است که همه جا دارد شنیده میشود، شعار آزادی فلسطین از بحر تا نهر. یعنی کل فلسطین آزاد شود و جوانان راه حل را حذف اسرائیل و شکل گیری یک تک دولت فلسطینی میبینند. درباره این جنبه از ماجرا چه فکری میکنید و این شعار خاص؟
حامی الدین: این نشان دهنده یک حقیقت کامل است، زیرا بصیرت و هوشیاری دانشجویان فراتر از این حل و فصلها است و آنها مخالف قراردادهایی هستند که علیه فلسطینیها در طول تاریخ بوده است. آنها با بصیرت و هوش و با رجوع به تاریخ واقعی ریشه صهیونیستی اقدام میکنند و تأکید میکنند که حتی راه حل دو کشوری را نمیپذیرند، زیرا منسجم و منطبق با حقیقت تاریخی است، حقیقت تاریخی این است که باندهای رژیم صهیونیستی طی سال ۱۹۴۰ و سالهای بعد مورد حمایت قرار گرفتند. آنها توجیه کننده دولتهای غربی، اقدامات رژیم صهیونیستی و یهود بوده اند، صهیونیستها براساس وعده بالفور شکل گرفته است و این باندهای صهیونیستها بر اراضی فلسطینیها تسلط یافته اند که اصلاً تاریخی در آنها نداشته اند بلکه اراضی متعلق به فلسطینیها بوده است و حدود ۲ میلیون یا شاید بیشتر از ساکنان آن را آواره کردند.
حامی الدین: آنها به تحریف تاریخ روی آورده اند، آن هم علیه فلسطینیها با تغییر اسامی شهرها و روستاها و زدودن اسامی عربی و گذاشتن اسامی عبری درصدد تحریف تاریخ بوده اند، اما اکنون ما شاهد یک رویکرد و رهیافتی مبتنی بر واقعیت در دانشگاههای امریکا و جامعه امریکا هستیم که اخیراً به این نتیجه رسیده اند که روایت رژیم صهیونیستی مبتنی بر اسطوره و نادرستی است و حقیقت ندارد و سبب ساز این خیزش شده است که سبب هوش و بصیرت برای سایر جهانیان شده است.
حامی الدین: آنها تأکید میکنند که ساکنان اصلی اراضی باید به همان اراضی خود برگردند و اشغالگری باید پایان یابد و زوال یابد. مسئله طوفان الاقصی، مسئله فلسطینی را در مسیر درست قرار داد، در چارچوب درستی قرار داد و آن اینکه ما در برابر یک اشغالگر جنایتکار قرار داریم آن هم در جایی که متعلق به او نیست.
حامی الدین: ملتهای عربی و اسلامی از تسلط و سلطه فرانسویها و انگلیسیها آزاد شده اند و در افغانستان و در مغرب و الجزایر و تونس و لیبی و جاهای دیگر از استعمارها آزاد شده اند و اکنون نوبت فلسطینیها است و آنها به این حقیقت واقف شده اند و الان لازم است که فلسطین نیز به خیزش برآید و از این اشغالگر ظالم خلاص شود.
سؤال: آقای العریان، نظر شما درباره این شعار آزادی فلسطین از بحر تا نهر که فراگیر شده است چیست؟ چند ماه قبل یک نظرسنجی در دانشگاه هاروارد داشتیم ۵۱ درصد گفته بودند راهکار و راه حل مسئله فلسطین نه دو کشوری بلکه آزادی کامل فلسطین است و اینکه یک دولت فلسطینی در همان مرزهای ۱۹۴۸ به طور کامل شکل گیرد. فکر میکنید این چه معنایی برای خود دولت امریکا دارد؟ و الان دقیقاً مانع اصلی برای شکل گیری کشور فلسطین و آن راهکار دو دولتی که خودش میگفت را در شورای امنیت وتو میکند و نمیگذارد حتی همان راهکار شکل بگیرد. آیا امریکاییها با این وتوها و کارهایی که میکنند دقیقاً همان راهکار دو دولتی خودشان را نابود نمیکنند و به تمام دنیا این پیام را نمیدهند که آن راهکار به درد نمیخورد و حالا افکار عمومی آمده است به سمت آزادی کامل فلسطین از بحر تا نهر؟
العریان: یکی از برکات طوفان الاقصی و این احساس مبنی بر اینکه فلسطین یک قضیه جهانی شده است این است که مسئله محدود به رنجهای فلسطین نیست، بلکه مسئله به یک مسئله حق و باطل بین خیر و شر، بین تفریق بین خیر و شر، بین عدالت و زور تبدیل شده است، عدالتی که همه به دنبال آن هستند، این کاملاً پرواضح است، این جنایت اسرائیلی و این نسل کشی که اسرائیل و رژیم صهیونیستی و ارتش جنایتکار آن به راه انداخته اند و این حمایتی که با سلاحها و انواع و حمایتهای مالی و سیاسی، امریکا صورت می گیرد همه اینها بصیرت ملتها را برانگیخته است. از اینرو میتوانم بگویم آنچه که امروز روی داده است، یک انقلاب و خیزش در امریکا و در پایتختهای اروپایی و دانشگاههای امریکایی است.
العریان: اکنون روی زمین هیچ مسئله ای جز فلسطین نتوانسته است که میلیونها نفر را جمع کند، فلسطین یک نماد و یک رمز و یک جهت به شمار میرود که مردم را به حرکت درآورده است، در مسیر حقانیت و حق و خیر و عدالت. ما اکنون باید بگوییم که در برابر جنایت اسرائیل قرار داریم حال آنکه پشت این جنایت یک ایدئولوژی قرار دارد، ایدئولوژی صهیونیست را میگویم و صهیونیست و جنبش صهیونیست یک جنبش شهرک سازی، استعماری و اشغالگرانه و اشغالگری و نابودگر و نژادپرست و خصمانه و متجاوزانه است. همه این معانی در دل این واژه صهیونیست نهفته است؛ بنابراین آنها امروز در برابر جنبش صهیونیست و رژیم صهیونیست ایستاده اند و تأکید میکنند که انسانها از بحر تا نهر باید آزاد شوند و این بدان معنا، به معنای زوال این رژیم با تمام نژادپرستی و با تمام تجاوزگری آن است که همه ما طی هفت ماه یا شاید هم بیشتر آن را دیدیم.
العریان: هیچ انسانی که در درون خود خیری دارد، بویی از انسانیت برده است، نمیتواند نظاره گر کشتار کودکان و زنان و شیرخوارهها باشد آن هم به این شیوه سبعانه و وحشیانه، رژیمی که واقعاً به دنبال نابود کردن حیات و زندگی است، این رژیم شر و رژیمهای استعمارگری که به دنبال هیمنه و سلطه در منطقه هستند، درکنار رژیم صهیونیستی ایستاده اند و از آن دفاع میکنند؛ بنابراین یک قضیهای کاملاً پرواضح است و ما امروز میبینیم که مسئله فلسطین از محدوده یک مسئله و رنج و درد یک ملت خارج شده است، از محدوده اسلامی و عربی خارج شده است، بلکه فراتر از آن رفته است و به یک مسئله جهانی بین المللی و فرامنطقهای تبدیل شده است تا این هدف تحقق یابد و آن پایان دادن به رژیم صهیونیستی و نژادپرستی از نحر تا بهر است که در آن خواهان پایان زوال رژیم صهیونیستی این حکومت متجاوزگرانه هستند، زیرا مسلمانها و یهودیان با هم خصومتی ندارند، مسلمانان فقط با تجاوزگری و خصومت صهیونیستها مشکل دارند.
سؤال: آقای العریان، دولت بایدن مسیری را پیش میرود که به رغم نسل کشی همچنان تسلیحات را دراختیار رژیم اسرائیل قرار میدهد. انگار چشمش را به تمام این جنایات بسته است، بایدن نمیخواهد توجه کند به اینکه این ماجرا چه عواقبی برای خودش میتواند داشته باشد. آنها به رغم تمام کمکهایی که به اسرائیل داشته اند، نتوانسته اند کاری کنند که حماس نابود شود یا آن اسرایی که از صهیونیستها دراختیار حماس بودند، با عملیات نظامی به سرزمینهای اشغالی برگردند . این شکست نظامی اینها است ، اما در جنبه دیگری از ماجرا در عرصه بین المللی آنها انگار انتخاب کرده اند که منزوی باشند، مثلاً در رأیی که در دو روز گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل شاهد آن بودیم، آنها فقط درکنار ۸ عضو دیگر بودند که مجموعاً کمتر از ۱۰ عضو سازمان ملل با عضویت کامل فلسطین مخالفت کردند. به نظر شما مسیری که بایدن میرود در نهایت برای او چه هزینهای خواهد داشت؟
العریان: رژیم صهیونیستی برای امریکاست و امریکا یک ابرقدرت است در نظام بین المللی است که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و بر این رژیم تسلط دارد. امریکا یکی از اهداف اصلی خود را در منافع رژیم صهیونیستی، بقا و وجود و استمرار آن تعریف کرده است و با این تصور که شکست نخواهد خورد، اما عملیات طوفان الاقصی کاملاً مسئله را روشن کرد. من باید بگویم که البته یک مسئله راهبردی بود، زیرا رژیم صهیونیستی در منطقه نیز حافظ منافع امریکا است. از سوی دیگر موضوع این است که اسرائیل فقط موضوع خارجی امریکا نیست، بلکه موضوع داخلی آن هم است و این براساس حدود ۱۶ میلیون نفر از یهودیانی است که بیشتر آنها صهیونیستها هستند و در امریکا ساکنند و در عرصه سیاسی و اقتصادی بسیار پرنفوذ هستند و دست سیطره بر بسیاری از نهادهایی امریکایی دارند و در تصمیم سازیها و تصمیم گیری امریکا تسلط دارند.
العریان: تسلط بسیار قدرتمندی بر کنگره بعنوان نهاد قانونگذار امریکا دارند. یهودیان صهیونیستی سه چهارم تقریباً پول حزب دموکرات را میدهند و بیشتر و بخش اعظم بودجه حزب جمهوری خواه را صهیونیست ها می دهند. در انتخابات آینده دو حزب در این موضوع رقابت دارند که چگونه از لابی صهیونیستی حمایت کنند؛ بنابراین نوعی معادله روشن است و این اعتراضات و تجمعات دانشجویی حزب دموکرات را ضعیف میکند و به همین دلیل بایدن تلاش میکند اینگونه نشان دهد که از اسرائیل حمایت میکند و حامی اسرائیل است تا حمایتهای لابی صهیونیست متوجه جمهوری خواهان نشود. او به لحاظ ایدئولوژی و به لحاظ راهبردی پایبند به حمایت از اسرائیل است و نمیخواهد اسرائیل مشروعیتش زدوده شود به ویژه در دادگاه دیوان بین المللی یا نهادهای دیگر بین المللی آن هم در سال انتخاباتی که برای بایدن حائز اهمیت است.
العریان: از سوی دیگر در ارتباط با انتخابات امریکا نیز باید بگویم که این انتخابات با همه نظامهای انتخاباتی متفاوت است که در آن انتخابات شمار آراء به نتیجه نمیرسد بلکه شمار ایالتهای تأثیرگذار است، تقریباً حدود شش یا هفت ایالت الان هم افزایش پیدا کرده اند، در اینباره مشخص نیست که چگونه رأی خواهند داد؛ بنابراین برای بایدن که در این شش هفت ایالت عقب افتاده است و ایالت میشیگان که حدود ۴ درصد رأی را دارد از سوی مسلمانان و عربها بسیار دشوار خواهد بود تا رأی بیاورد؛ بنابراین موضوع انتخابات برای او به یک معضل و مشکل تبدیل شده است و تلاش میکند از رژیم صهیونیستی در جنایتهایی که مرتکب میشود حمایت کند و اگر وضع به همین منوال پیش برود بایدن انتخابات را خواهد برد و البته امریکا وضع ناگواری خواهد داشت و در نتیجه نخواهد توانست بر نظام جهانی تسلط یابد و تسلط خود را از دست خواهد داد؛ بنابراین پیامدهایی در عرصههای مختلفی برای امریکا خواهد داشت.
سؤال: آقای حامی الدین، من از آقای العریان درباره وضعیت امریکا پرسیدم، میخواهم از شما درباره وضعیت رژیم صهیونیستی بپرسم. بعد از این طوفان الاقصی و هفت هشت ماه که سپری شده است، و تظاهرات این مدت، همه اینها را کنار هم بگذاریم، به نظر شما رژیم صهیونیستی در مجموع این حوادث، چه چیزهای مهمی را از دست داده است؟
حامی الدین: واقعاً رژیم صهیونیستی اشغالگر خسارتهای زیادی را در سطوح مختلف متحمل شد. اولاً به لحاظ نظامی، در هفتم اکتبر شکست خورد، که هیبت و حیثیت راهبردی آن فرو ریخته است. رژیمی که اساساً براساس ادعاهای آن و اینکه ارتشی شکست ناپذیر دارد و ارتشی که فلسطینیها نمیتوانند حتی به فکر حمله به آن بیافتند، اما شاهد دگردیسی و تحول بوده ایم، فلسطینیها توانستند از خویش دفاع کنند و ضربه بزنند و با عملیات در عمق اراضی اشغالی یک پیروزی بزرگی را رقم بزنند. در واقع این به تجاوزگری رژیم صهیونیستی که میبینیم برای بازگرداندن حیثیت از دست رفته آن است.
حامی الدین: دوم اینکه به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک خسارت جبران ناپذیری متحمل شد، رژیم صهیونیستی در نهادهای بین المللی و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، یک رژیم گردن کش و یک رژیمی شده است که به آن به گونهای نگاه میکنند که ارزش احترام ندارد، ارزش داشتن روابط طبیعی ندارد و به همین علت به جز امریکا و برخی از کشورهای غربی که از رژیم صهیونیستی در سازمان ملل حمایت سیاسی میکنند، رژیم در عرصه بین المللی منزوی شده است. افزون بر این رژیم صهیونیستی برای اولین بار متهم به نسل کشی در یک دادگاه، دادگاه بین المللی دادگستری، میشود که یک تحول و یک واقعاً تحول بسیار با اهمیتی است.
حامی الدین: صهیونیستها همیشه خود را برتر از قانون بین المللی قلمداد کرده اند، همیشه خود را برتر از دستگاه قضائی بین المللی قلمداد میکردند و اصلاً تصور نمیکردند که در معرض اتهام قرار بگیرند، در معرض اتهام نسل کشی و اتهامی که امروز ثابت و محرز شده است و دادگاه بین المللی لاهه در دادگاه دادگستری به این نتیجه رسیده است قضات به این نتیجه رسیده اند که این رژیم محکوم است. افزون بر این دادگاه جنایات بین المللی نیز که از سوی دادستان به طول انجامیده است، دادخواستی علیه نتانیاهو به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و به ارتکاب نسل کشی و ارتکاب جنایتهای علیه بشریت برخلاف معاهده رم مرتکب شده است، صادر کرده است، این نیز مسئله است و نباید از آن غافل شد.
حامی الدین: بنابراین وضع به گونهای است که باید بگویم که به لحاظ اخلاقی و در سطح جهانی رژیم متحمل یک خسارت شده است، ملتهایی که امروز در پایتختهای غربی به بیرون میآیند و در آن طرح رژیم صهیونیستی را در نهادهای سیاسی و رسانهها محکوم میکنند و با برگزاری تظاهرات میلیونی در شهرهای مختلف مثل لندن و واشنگتن و نیویورک و همه شهرهای امریکا، اسپانیا، پرتغال و فرانسه و جای جای نقاط جهان خواهان محکومیت رژیم صهیونیستی هستند.
حامی الدین: افزون بر این ما شاهد هستیم که با وجود اینکه سؤالهایی در اینباره مطرح میشود، سؤالهایی مربوط به آینده این رژیم، سپهر سیاسی این رژیم و اینکه اکنون با یک بحران سیاسی مواجه است، افزون بر این در داخل نیز این رژیم را درحال گسست و گسل میبینیم. ما شاهد این هستیم که واقعاً کناره گیری و استعفاهای زیادی وجود دارد. بسیاری از نظامیان رژیم صهیونیستی در عرصه نبرد خودکشی میکنند، کناره گیری میگیرند، آن فرمانده و این فرمانده، میشنویم که از سمت خودشان کناره گیری میکنند. بافت اجتماعی رژیم صهیونیستی دچار اخلال شده است، همه اینها برآیند مقاومت است، همه اینها نشان میدهد که این رژیم نمیتواند در برابر برکات طوفان الاقصی مقاومت کند و بایستد.
سؤال: سؤال پایانی از هر دو بزرگوار، آقای حامی الدین، شما بعنوان یکی از مهمانان نشست و گفتگوهای ایرانی – عربی در تهران حضور دارید. نقش اتحاد ایرانی و عربی را برای دفاع از اسلام، مسلمانان و فلسطینیها چطور میبینید؟
حامی الدین: روابط بین الملل مبتنی بر بسیاری از تحولات و دگردیسیها در سطح نظام بین المللی است و جهان عرب و جهان اسلام باید در این موضوع مشارکت داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران نقش بسیار حائز اهمیتی در حمایت از مقاومت فلسطین دارد و این به اذعان رهبران مقاومت است، اما باید در این خصوص گفتگوهای عربی دیگر نیز گفتگوهای سریعی صورت گیرد تا درباره نحوه گفتگو و نحوه کمک ها، تبادل نظر شود و در اینباره مسائلی است که چارچوب بندی میکند. اولاً باید جهت ما مسجدالاقصی و فلسطین باشد دوم اینکه توجه به طرحهای توطئهها و نفاق علیه علیه امت عربی و اسلامی باید متوجه این تلاشها شد و نباید اجازه داد تا دشمنان از طریق برخی از کشورها وارد این موضوع شوند و برای مشکل آفرینی در داخل این کشورها تلاش کنند و از مشکلات داخلی آنها بهره برداری کنند.
حامی الدین: افزون بر اینکه به لحاظ اقتصادی و توسعه و اندیشه و تفکر در ارتباط با منافع منطقه و توسعه منطقه، باید هم افزایی شود برای رفاه ملتها و تکامل اقتصادی بین ملتهای عربی، بین ایران و کشورهای عربی و اینکه برخی از کشورهای عربی از تابعیت، از وابستگی به قدرتهای هیمنه خارج شوند که در اصل وابسته به رژیم صهیونیستی هستند؛ بنابراین لازم است سوء تفاهمها رفع شود و گفتگوها مورد توجه بیشتر قرار بگیرد امیدوارم نقش کشورهای عربی و اسلامی را بسیار مهم در نظام نوین بین المللی آتی ببینیم.
سؤال: آقای العریان، شما درباره اتحادی که بین ایران و کشورهای عربی میتواند وجود داشته باشد و این گفتگویی که در تهران شروع شده است و شما هم یکی از مدعوین آن هستید، چه فکری میکنید؟
العریان: ببینید این منطقه، منطقهای است که شامل قشرها و گرایشها و عناصر مختلف عربی و ترکی، کردی و ایرانی است. این منطقه امکان ندارد مورد تجزیه و تفریق شود از یکدیگر. استعمارگران تلاش کرده اند در دل این ملت، رژیم صهیونیستی را بکارند رژیمی که متمایل به نژادپرستی و تجاوزگری است و تلاش میکند اراده خود را در منطقه تحکیم و مسلط کند؛ بنابراین این منطقه باید متحد شود علیه این خطر مشترک، این یک چالش و یک تهدید به شمار میرود که در رژیم صهیونیستی نهفته است. اما ما ملت اسلامی صدها سال درکنار یکدیگر زیسته اند و هم زیستی داشته اند و برای حل مشکلات ریشهای با یکدیگر هم افزایی داشته اند و برای حل آنها تلاش کرده اند، اما عنصر خارجی و دخالتهای خارجی و بیگانه است که تلاش میکند از این اختلافهای موجود بهره برداری کند و آن را عاملی برای اختلاف افکنی قرار دهد و سبب جنگ و فتنه قرار دهد که با آن مخالف هستیم و از اینرو تأکید میکنیم که ما باید فراتر از اختلافها عمل کنیم و هر اقدام و هر عملی که در برابر این اتحاد ایستاده است را برکنار کنیم و برای وحدت کشورها و برای زدودن نفوذ بیگانگان تلاش کنیم.
حامی الدین: ما میتوانیم یک خیزش ایجاد کنیم، یک نهضت ایجاد کنیم، یک پیشرفت اقتصادی، علمی و شکوفایی بی سابقهای را رقم بزنیم آن هم به دور از دخالتهای بیگانهای که انقلاب اسلامی ایران طی بیش از چهار دهه با آن مواجه است گواه و گویا بر آن است که هر ملتی اگر با غربیها همراه باشد، غربیها از آنها راضی هستند، همانطور که شاه ایران این کار را میکرد البته به بهای اینکه از حاکمیت و استقلال خود چشم بپوشد؛ بنابراین غربیها و آنچه که رژیم صهیونیستی میخواهد این است که ملتهای منطقه، همراه با امریکا باشند و در خدمت اهداف رژیم صهیونیستی و امریکا باشند. از اینرو ما در برابر دو جبهه قرار داریم، جبههای که آزادی بخش است، جبههای که به دنبال حاکمیت است، به دنبال استقلال است، به دنبال آزادی است، جبهه وابستگی به غرب، دنباله روی از غرب، هیمنه، تسلط، پذیرش تسلط آنها و این مسئله است، اما در طوفان الاقصی ما شاهد محور مقاومت بوده ایم که توانست در برابر تهدیدها و چالشهای غرب و رژیم صهیونیستی بایستد تا بر اینکه امت جدید براساس تمدنی جدید شکل بگیرد و براساس رویکرد و رهیافت اسلامی و برای جلوگیری از رویکردها و رژیم صهیونیستی و برای تلاش برای زوال رژیم صهیونیستی و رویکردهای رژیم صهیونیستی تلاش می کند.