مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم گفت: علی (ع) برای آرمان بزرگتری که حکومت نیست، و ایده عدالت به واسطه حکومت است صبر کرده است، بعد از چند دهه جامعه اسلامی به این نتیجه میرسد که ما راهی به جز ایده عدالت نداریم.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه صف اول شبکه خبر با موضوع عدالت علوی و حمایت از مظلوم میزبان حجت الاسلام مجتبی نامخواه پژوهشگر مذهبی، مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده باقرالعلوم مذهبی (حضوری در استودیو قم) بود.
سوال: در مورد وصیت نامه حضرت علی(ع) و بررسی نکاتی که ایشان در وصیت نامه اشاره کردند ابتدا میفرمایید در وصیت نامه امیرالمومنین (ع) چه نکاتی بیشـر اشاره شده است.
نامخواه: من چند روز منتهی به وصیت نامه خدمت شما عزیزان مروری داشته باشم، روزهای آخر علی، روزهای وصیت است و انگار امیرالمومنین (ع) آماده رفتن از این عالم میشد، رفتن از این دنیا برای ابوتراب خیلی کار ساده است و خیلی کار سختی نیست چرا که چیزی ندارد در این دنیا که به آن دلبسته باشد ولی دشواری امیرالمومنین (ع) که در این روزها به وضوح آشکار میشود، برای مردم کوفه هم مشخص است که دیگه این آدم انگار روزهای آخرش است این است که علی دلبسته یک آرمان و یک ایده است و یک خط است، او نگران تاریخ است، وصیت نامهای فرمودید وصیت علی به فرزندانش هست، ولی وصیتش به همه تاریخ است.
یعنی خود امیرالمومنین (ع) توی وصیت نامه میگویند، میگویند این نامه به هر کس که میرسد در آینده، این وصیت من به همه است، به من و شماست و به همین امروز ماست گویی پستچی در خانه را زده است و وصیت علی به این معناست.
روزهای آخر علی به واقع وصیت است.
سوال: اتفاقاتی که در روزهای ضربت خوردن امیرالمومنین (ع) است؟
نامخواه: نه شبهای قبلتر است، بینندگان میدانند ما برای شناخت امیرالمومنین (ع) لازم است یک مقداری حداقل این چهار – پنج سال حکومت شان را شروع به مرور بکنیم، تا برسیم به شبهای آخر، امیرالمومنین (ع) خوب بعد از پیامبر معمولا اتفاقاتی برای علی (ع) میافتد که ما آن را از زاویه مذهبی روایت میکنیم.
امیرالمومنین (ع) اساسا یک پدیده و یک شخصیت و یک انسان پیچیده است که فقط جنبه مذهبی ندارد یعنی الان از من بپرسید دو – سه کتاب خوب درباره امیرالمومنین (ع) معرفی کن، من احتمالا کتابهایی معرفی میکنم که نویسندگان آن یا شیعه نیستند یا مسلمان نیستند که شیفته علی هستند.
در ادواری در نجف مسابقه و فراخوانی برگزار شده است و بهترین زندگینامهها را کسی نوشته به نام سلیمان که اصلا مسلمان نیست یا جرج جرداق معروف مسیحی که دوستان شنیدند و آن ماجرای پنج جلد کتاب او را مروری کرده باشند و از منظر شهادت، شهامت و انسانیت بررسی میکند؛ بنابراین میخواهم بگویم، مثلا عبدالفتاح عبدالمقصود که یک دوره پنج جلدی در مورد امیرالمومنین (ع) دارد و شیعی مذهب نیست و ما یک دلبستگی شیعی به امیرالمومنین (ع) داریم و از این فاصله بگیریم امشب و ببینیم یک شعله و یک مشعلی که حداقل نیم قرن برای دیگران، برای انسان سوخته است و در تکاپو بوده است و امشب شب آخر است، امشب شام آخر امیرالمومنین (ع) است و او یک مسیری را طی کرده است تا میرسد به این روزهای آخر، این مسیر مشخصا از بعد از پیامبر به یک معنا سرعت میگیرد، اوج میگیرد، او میدانید آن اتفاق ارا صرفا مذهبی روایت کردیم ولی اشاره کنم توی نهج البلاغه هست، خطبه شش نهج البلاغه یکی از کسانی که بعد از پیامبر به امیرالمومنین (ع) پیشنهاد میدهد که من برای گرفتن حق تو حاضر هستم شمشیر بزنم، ابوسفیان است که امیرالمومنین (ع) جواب میدهد که من کسی نیستم که در زمین تو بکارم، کشاورزی نیستم که در زمین دیگری بکارم و توی زمین تو بازی نمیکنم.
اگر ما از زاویه مذهبی ببینیم، یک کمی این ابعاد غلظت دهیم فکر میکنیم که خیلی کمک کردیم، نه این خط اموی و ابوسفیانی است، علی با این نگاه که برای آرمان بزرگتری صبر کرده است که صرفا حکومت نیست، ایده عدالت به واسطه حکومت است که صبر کرده است، بعد از چند دهه مسیر به گونهای طی میشود که در واقع جامعه اسلامی به این نتیجه میرسد که ما راهی به جز ایده عدالت نداریم و خوب مشخص است.
سوال: جامعه به سمتی رفته که بود که عدالت را حس میکرد؟
نامخواه: بی عدالتی را حس میکرد، نابرابری را حس میکرد، توی دوره خلیفه دوم اتفاقی افتاد و آن این که توزیع بیت المال که تا قبل ازآن به یک معنا برابر بود، براساس ارزشهای مذهبی – انقلابی توزیع شد به یک معنا، ظاهرش، ظاهر این بود که هر کسی سبقت در ایمان و در اسلام دارد بیشتر بیت المال ببرد ولی باطن یک سیاست کاملا قومی بود.
چرا که کسانی که در مدینه و قریش بودند و در نزدیکان خلیفه بودند و کادر انقلاب بودند آنها بیشتر از بیت المال بود که این توزیع نابرابر ثروت بود که در اواخر خلیفه دوم، او هم پشیمان شد ولی در دوره خلیفه سوم این نابرابری در توزیع ثروت صورت تثبیت یافته پیدا کرد با زمین.
سوال: یعنی کسانی که در شکل گیری اسلام نقش بیشتری داشتند از بیت المال سهم بیشتری میبردند؟
نامخواه: ظاهرش بله این بود ولی واقع آن این بود که کسانی که در واقع از یک قوم و قبیله خاص هستند، چون بعد اسلام گسترش پیدا کرده بود و کسانی آمده بودند که عرب زبان و اهل مدینه نبودند و این ظاهرش مثلا خیرخواهانه است ولی واقعش یک جامعه نابرابر شکل گرفت که این نابرابری که درآمد بود.
خلیفه سوم نابرابری توی زمین ایجاد میشود یعنی توی تثبیت میشود و توی ثروت ایجاد میشود و خلیفه سوم این نابرابری از طریق بخشیدن قطایع یا قطعههای زمین، زمینهایی که مال مسلمین و بیت المال به اطرافیان میبخشد؛ لذا امیرالمومنین (ع) وقتی به حکومت میرسند، ایده شان مقابله با این نابرابری است و از نقطه ایستادگی در مقابل نابرابری در زمین توزیع شروع میکنند و چهار سال و ۹ ماه و نیم دهه، تکاپوی مستمر دارند برای برقراری این عدالت لذا در این روزهای آخر نگاه میکنند و میبینند خیلی مسیر زیادی مانده است، از برپایی این عدالت.
میبینند روز اول من وعده دادند که این قطایع را از تو خطبه پانزده – شانزده است این قطایع را از اموال عمومی پس میگیرند، یک شگردی که همیشه داشته است این است که قطایع عمومی کسانی که میبرمی دارند میبرند توی زندگی شخصی شان.
وقتی که میخواهید بروید بگویید آقا چه خبر، میگویند توی زندگی خصوصی ما دخالت نکنید، چرا در زندگی خصوصی ما سرک میکشید، امیرالمومنین (ع) بعد از حکومت شان وقتی مردم میآیند به سمت او و متوجه میشوند که نابرابری چه بلایی ویرانگری است برای جامعه میآیند به سمت علی، چون ایده عدالت دارد.
امیرالمومنین (ع) در خطبه میگویند که من حرف آخر را همان اول میزنم، اگر این مال توی خصوصیترین ابعاد زندگی اینها رفته باشد، امیرالمومنین (ع) اگر کابین زنهای شان باشد و اگر توی اتاق خواب شان رفته باشد من آن را پس میگیرم.
امیرالمومنین (ع) میبینند که پنج سال تلاش میکنند برای این عدالت و یک جملهای است داخل خطبه عجیب است میگویند، توسعه، ثروت، چون میدانید کشورگشایی که توی دوره خلیفه دوم و گسترش اسلام، معناش گسترش درآمد و حکومت مرکزی درآمد کسب میکردند، زمینها اضافه و خراج و غنیمت میگرفتند و اموال اضافه میشده است، امیرالمومنین (ع) میگوید اگر کسی دنبال توسعه و سعه است و در واقع توسعه است، این در عدالت است و من از عدالت شروع میکنم، ۵ سال تلاش میکند، روزهای آخر به این مرد الهام شده است، میدانید توی خطبههای مختلفی از امیرالمومنین (ع) نقل شده است از جمله خطبه ۱۵۲ اگر اشتباه نکنم، پیامبر که این آیهای که شب ۲۳ خوانده میشود، جزو سورههایی است که باید خوانده میشود، میگوید ایمان میآورید بدون آزمایش رها میشوید، امیرالمومنین (ع) نگران میشود به پیامبر میگوید، پیامبر خاطرتان هست، من روز جنگ احد که خیلی از مسلمانها شهید شدند، من زخم برداشتم، شما گفتید تو شهید میشوی، خیلی گذشته است و چرا اتفاقی نیافتاد و من شهید نشدم، امیرالمومنین (ع) نگران شهادتش است، پیامبر به او وعده میدهند حتما که تو شهید خواهی شد، یک فتنهای است که زمینه، ابعاد فتنه، زمینههای اجتماعی سیاسی دارد ولی زمینه اش فتنه مالی و اقتصادی و توزیع نابرابر ثروت.
سوال: این ادامه پیدا میکند و منتهی میشود به ایام شهادت امیرالمومنین (ع)؟
نامخواه: منتهی اتفاقی روزهای آخر میافتد که گویی مردم آماده اند، این آدم نمیتواند بماند و تحمل کند.
علی منتظر این شهادت است، منتها اتفاقی در روزهای آخر میافتد که گویی مردم که آماده اند این آدم باید، این دیگر نمیتواند ببیند و تحمل کند، این اتفاق در خطبه ۱۸۲ قابل بازخوانی است، این خطبه عجیبی است، امیرالمومنین (ع) در واقع در این خطبه حرف از این میزنند که اولا میدانید خطبه چند روزی به اعزام و حرکت امیرالمومنین (ع) به دومین جنگ با قاسطین است، خوب امیرالمومنین (ع) درآن دوره بسیار اذیت میشدند.
به این دلیل بسیار اذیت شدند که یک حکومت شروری در شام، فقط به شما راضی نیست و مرتب به قلمرو امیرالمومنین (ع) حمله میکند و غارت میکند که بعضی از علمایی که در اواخر دوره امامت کتابی را نوشتند تحت عنوان غارات و این غارتها و این جنگها را توضیح دادند و امیرالمومنین (ع) خیلی به او سخت میگذرد و به همین خاطر سپاهی را جمع میکنند که برای بار دوم به جنگ با قاسطین بپردازد و در واقع امیرالمومنین (ع) در این خطبه دارد که مردم را جمع میکنند، در مسجد کوفه، یکی از نزدیکان شان که از سران سپاه شان هست، برای شان یک پاره سنگی فراهم میکنند و امیرالمومنین (ع) در حالی که خلیفه جامعه اسلامی است، یک لباس ساده و پشمینه به تن کرده اند و آن لباس را کفشی از لیف خرما، یک کفش خیلی ساده و معمولی است و حمایل شمشیرشان هم از لیف خرماست، یک سر و وضع خیلی ساده و رو به مردم میروند و شروع میکنند به خطبه خواندن و از خدا و پیغمبر میگویند و از ایدهای که داشتند میگویند و در جایی از خطبه امیرالمومنین (ع)، علی (ع) که رنجهایی بسیار بعد از پیامبر را تحمل کرده است و معروف است و میدانیم سربه درون چاه فروبرده و گریه میکردند و میگریستند و درددل به درون چاه میگفتند، در مقابل دیدگان سپاه خودش، ببینید در یک خطبه معنوی حتی، در مقابل دیدگان سپاه خودش، بیان من است، حالا عین جملات را میخوانم.
سوال: این بحث را جمع بندی کنید.
نامخواه: آن جا امیرالمومنین (ع) با نگرانی، میگویند که من یک حالا میگویند، این تعبیر من است، فرصت نیست عین جملات را بگویم، میگویند من یک ایدهای داشتم و آرمانی داشتم، من انسان علی توی جامعه غایب است و من میخواهم.
بعد اسم میبرند از بعضی از یاران شان و در برخی از روایات این خطبه، همان برادرزاده ایشان که قطعه سنگ را فراهم کرده است این را روایت را میکند، دیدیم که امیرالمومنین (ع) دست به محاسن شان بردند و مقابل جمعیت بلند بلند گریه میکردند و میگفتند کجاست آن انسانهایی که پیمان بسته باشند برای رسیدن به آرمانها و ما باز ماندیم، این را چند روز مانده به آن روز آخر است.
سوال: با توجه به این که اشاره کردید به موضوع وصیت نامه امیرالمومنین (ع) ایشان بارها به موضوع اتحاد اشاره داشتند و در واقع جایی گفتند که باید همه مردم به ریسمان الهی چنگ بزنند و از ایجاد اتحاد در جامعه اسلامی صحبت کردند، اهمیت وحدت در جامعه اسلامی چقدر اهمیت دارد که امیرالمومنین (ع) در خطبه خودشان به این موضوع اشاره کردند؟
نامخواه: به یک معنا از بین رفتن همبستگی اجتماعی زمینه ساز این رنج علی است. نابرابری اجتماعی جامعه را چند پاره کرده و این جامعه نمیتواند همپای علی پیش بیاید.
میگویند بعد از همین خطبه، روز جمعه قرار بوده است که امیرالمومنین (ع) سپاه را حرکت بدهند، یکی – دو روز قبلش که حالا روزمتفاوت است، این اتفاق میافتد و ضربت میخورند، ضربت که میخورند امیرالمومنین (ع)، ایشان را میآوردند به سمت منزل و نوزدهم صبح ضربت میخورند، من معنای وحدت و آرمان را بیان کنم.
نوزدهم ضربت میخورند و بیست و یکم مثل فردا روزی به شهادت برسند.
سوال: نشان میدهد که امیرالمومنین (ع) ابتدا از این تفرقه ضربه خورده است؟
نامخواه: امیرالمومنین (ع) در این وصیت نامه یا نامهای که به آینده مینویسند دقیقا به یکی از نکاتی که اشاره کردند همین است، حال علی (ع) خوب نیست، ضربت خوردند با آن وضع، آمدند در منزل، خبر توی شهر پیچیده است، یکی از یارانش به نام اصبغ ابن نباته، او تعریف میکند که مردم هجوم آورده بودند، اطراف خانه امیرالمومنین (ع) که خبر بگیرند، بعضی شیر آورده بودند، برخی دارو آورده بودند، بعضی نگران بودند و گریه میکردند، امام حسن مجتبی آمدند و گفتند بروید منزل تان، من منتظر بودم ایشان مردم را پراکنده کردند، من هستم ایشان به من گفتند اصبغ چرا نمیروی، گفتم من نمیتوانم و اجازه گرفتم و داخل رفتم.
امیرالمومنین (ع) مرتب از هوش میرفت و به هوش میآمد، اشک از دیدگان امام حسن جاری بود و این اشکها از محاسن امیرالمومنین (ع) میچکید به محاسن امیرالمومنین (ع) و گاهی ایشان هوش میآمدند و در چنین حالتی دارند یک نامه را املاء میفرمایند و میگویند که این نامه این جوری شروع میشود، اوصیکما به تقوی الله، شما دو تا را، یعنی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را به تقوی الهی سفارش میکنم؛ و این که دنیا شما را فریب ندهد، هر چند دنیا فریبکاری خودش را دارد، تاسف نخورید اگر از دنیا از دست تان رفت و قول حق بگویید و عمل برای اجر داشته باشید، برمی گردیم به این جمله، ولی این نکته را بگویم که امیرالمومنین (ع) میگویند انگار در همان حالت، به هوش بروند و دوباره به هوش بیایند، میگویند که نه نه من شما دو تا را دارم توصیه میکنم، ولی نه فقط شما دو تا را، بلکه هر کس که این نامه به دست او دارد میرسد و هر کسی که نامه به دست او برسد، توصیه میکنم به تقوی الهی.
بعد توصیه بعدی شان بعد از تقوی الهی، یکی از مظاهر وحدت اجتماعی همین نظم امر است، حالا مفسرین توضیح دادند، این جا امیرالمومنین (ع) نمیفرمایند نظم امورکم، بلکه میفرمایند نظم امرکم، یعنی چی، امر یعنی امر سیاسی – اجتماعی، همان چیزی که در مورد خدا در آیات قرآن داریم، امر سیاسی و اجتماعی تان نظم داشته باشد، حالا نظم را در ادامه امیرالمومنین (ع) میگویند ولی نظم از وحدت برمی آید.
در ادامه امیرالمومنین (ع) اشاره میکنند که وحدت و اصلاح ذات بین نه فقط به معنای اختلاف بین دو نفر، این که در جامعه اسلامی وحدت.
سوال: نمادهایی از اختلاف آن دوره را داریم که مثال بزنید؟
نامخواه: بله خود شهر کوفه که در واقع پایتخت امیرالمومنین (ع) است و یک کاملا شهر کوفه شهر نابرابر است، خطبه ۱۲۹ نهج البلاغه خطبهای است که امیرالمومنین (ع) در مسجد کوفه خوانده اند، این خطبه را ایراد کردند، معنای این چیست، یعنی که امیرالمومنین (ع) از مدینه حرکت کردند و آمدند در بصره جنگ جمل را انجام دادند و بعد آمدند کوفه و کسانی پای این خطبه هستند که حداقل یک جنگ، که جنگ جمل، جنگ مهمی است در رکاب علی شمشیر زدند.
آن جا امیرالمومنین (ع) در خطبه ۱۲۹ میفرمایند، قبل از آن یک جمله دارند، این هم را بگویم، طراف جامعه را نگاه کنید، ناس عموم جامعه را میگویند، بالا و پایین جامعه را نگاه کنید، آیا در جامعه غیر از این است که فقیری میبیند که رنج و کبد است از فقر، یا یک غنی که نعمت الهی و ثروتی که باید خدمت همه باشد و در گردش باشد در جامعه، دارد کفران میکند، آن را کنز کرده است یعنی جمع کرده است، یا متمردی که انگار در گوش هاش پنبه است، مواعظ الهی را نمیشنود.
بعد میگویند که خوب این جامعهای است که جامعهای است که وحدتش از بین رفته است و جامعهای است که در او جنگ فقر و غنی در فراز جامعه، امیرالمومنین (ع) مسئله است برای او، مومنینی در مقابلش ایستادند، در خطبه سه دارند که امیرالمومنین (ع) به آنها گفته است، باید بی قرار باشید بر گرسنگی گرسنگان و شکم بارگی و شادخوانان در جامعه.
سوال: این نشانه همان تفرقهای بود که در آن دسته بود، موضوع بحث گرسنگان، بحث یتیم نوازی و حمایت امیرالمومنین (ع) زبانزد خاص و عام بود، در دورانی که حکومت اسلامی را در کوفه به عهده داشتند، الان بحث حمایت از گرسنگان و یتیمان مورد توجه جامعه اسلامی قرار گرفته است، چقدر اهمیت دارد مقوله حمایت از یتیمان ما شاهد هستیم که امروز ماجرای غزه را در پیش رو داریم، آیا این ماجرای حمایت از یتمیمان به غزه هم میرسد؟
نامخواه: امیر المومنین در وصیتنامه دو فراز دارد که من به این فرمایش شما به نظرم کاملاً به این پرسش ارتباط دارد یک فراز که حالا برمیگردیم، و فراز بعدی بلافاصله بعد از آن فرازی که نامه عمومی میشود به ما دارد خطاب میشود میفرمایند که نظم تقوای الهی نظم امرکم و صلاح ذات بینکم همان وحدتی که عرض کردم و بعد اولین مسئلهاش میفرمایند اللهالله فی الایتام فلا تحبوا افواهم و لا یضیعو به حضرتکم میگویند که خدا را قسم میدهم کسانی که حمایتی داخل جامعه ندارند بعد نمیگویند که اینها گرسنه میمانند، منظور این است که یک وقتی داشته باشند یک وقتی نداشته باشند و ضایع شود زندگی شان در حضور شما این شما داخل جامعه باشید کسانی که پیرو امیرالمؤمنین هستند و زندگی اینها ضایع بشود من به موضوع غزه میرسم این فقط ایتام از من و نزدیکترین آدمها به من در شهر، جامعه خودم شروع میشود تا همه زمین.
سوال: میتوانیم بگوییم از جامعه اسلامی یک محدوده گستردهای دارد از همسایه ما را شامل میشود تا جامعه انسانی یعنی یک محدوده گستردهتر؟
نامخواه: بله بله یعنی المظلوم الف و لام را اینجا اشاره دارد به هر مظلومی، نه یتیم مسلمان، نه مظلوم مسلمان هر جا شما مظلومی دیدید من قبل اینکه بیایم داشتم به این نگاه میکردم که ببینید توی یک دهه اخیر تو جامعه خودمان مرتب نابرابری گسترش پیدا کرد یعنی ضریب جینی افزایش پیدا کرد همثلاً یکی از شاخص هاست، من داشتم نگاه میکردم به یکی از مناسبت امروز دیدم یعنی قبل که یادم بود به این جمله امیر المومنین که برخوردم رفتم دوباره آن را نگاه کردم دوباره سوختم و گفتم خوب است اشاره بکنیم در ده سال اخیر ضریب جینی همواره بالا بوده و رو بهافزایش بوده ضریب جینی زنان سرپرست خانوار بیش از ضریب جینی جامعه بود هر چه ضریب جینی بین صفر و یک هرچه بیشتر باشد نابرابری بیشتر است یعنی زنان سرپرست خانوار یعنی ضعیفترین قشری که حمایتی ندارند وضعشان در نابرابری از همه بدتر است.
خوب ما چه جوابی برای امیرالمؤمنین داریم، امیرالمؤمنینی که وصیتش از ایتام شروع میشود اونم با این جمله تکان دهنده ببینید برای امیرالمؤمنین ایتام گرسنگان، زنان بیسرپرست.
برای امیر المومنین نماز مهم است قرآن مهم است حج مهم است اشاره میکند ولی با ایتام شروع میکند بعد از برای امیرالمؤمنین معنویت مهم است ولی میگویند که این جامعه اگر جامعه یکپارچه نباشد شما چطور میتوانید داخل جامعهای زندگی کنید.
سوال: وحدت را افضل میدانند بر روزه و نماز؟
نامخواه: قبل از آنها اشاره میکنند به یک معنای اولویت را میرساند ممکن است الان برنامه مثلاً صف اول کسی بیاید مسئولی چیزی اینجا بشینید و بگوید من یک کارهایی کردم، امیرالمؤمنین میگویند یک کارایی کردم قبول نیست استمرار نداشته باشد اینا یک وقتی گرسنه داشته باشند یک وقتی نداشته باشند شما داخل این جامعه حاضر باشید علی (ع) یک ایده است، یک خط است همه تلاشش داخل وصیت نامه این است که من فردا سرم را میگذارم زمین ولی این خط نباید زمین بماند حالا ماجرای غزه را که اشاره کردید همین است حالا در خود جامعه ما مراتب مصادیق خیلی زیادی میتواند داشته باشد.
سوال: مثلا غزه همین تصاویری که حتما بینندگان ما دیدند در رسانه ملی، چندین روز و چندین ماه از بعضی از بچههای اونها گشنه هستند آیا واقعاً جامعه انسانی میتواند سر راحت زمین بگذارد در مقابل اینهمه قساوتی که صهیونیستها دارند؟
نامخواه: یک اتفاق عجیبی دارد میافتد و آن این است که خیر و شر نزاع خیر و شر همواره محل تولد فضیلت و آینده است الان این نزاع خیر و شر در این باریکه و در این محدوده کوچک جغرافی به اوج رسیده و گویی انسان جدیدی خیر جدیدی فیض جدیدی در این عالم دارد خلق میشود در اوج قساوت دشمن است در واقع صهیونیستی است و در اوج صبر مردم غزه، خوب چطور میشود کسی پیرو امیرالمؤمنین باشد و نسبت به این اتفاق بی تفاوت باشد همان طور که نابرابریهای درون جامعه درون شهر درون جامعه ما نباید ما رو بیتفاوت بکند نسبت به نابرابریهای جهانی اون طرف هم هست توجه ما به نابرابریهای جهانی نباید بیتفاوت کند از نابرابری درون جامعه ولی میخواهم بگویم امیر المؤمنینی که مثل امشبی در بستر است و بعد از یک عمر، تکاپو شعله کتاب سلیمان کتانی عنوانش امیر المؤمنین مشعلی و دژی است این مشعل دارد آروم آروم سوسو انگار خاموش میشود یعنی ایدهای دارد چطور میشود من مسئولیت پیروی از علی را ما روایات متعددی داریم که شیعیان علی در قیامت وضع خیلی خوبی دارند.
سوال: تکلیف کشورهایی که دم از حقوق بشر میزنند کاملاً مشخص است آیا کشورهای اسلامی که پیرو حضرت علی (ع) هستند و مشیت ایشان را قبول دارند از این آزمونی که الان قرار گرفته اند آیا سربلند بیرون اومدند؟
نامخواه: واقعیت این است که جوامع اسلامی درشون ایشون بیداری خیلی خاص رخ داده گویی جانها برای شنیدن این جملات آمادهتر است مثلا ما بیست روز قبل تجربه روزهداری در گرسنگی غزه رو درک نمیکردیم، چون این نسلکشی و این گرسنگی را ما در مقابل دیدگانمان میبینیم دیگر بو بهصورت آنلاین میبینیم چه اتفاقی دارد میافتد.
شاید این جملات که علی (ع) که به بستر افتاده در حالت بیهوشی و به هوش اومدن است چرا؟ خوب تو خیلی میتوانی وصیت مختلف داشته باشی علی (ع) چرا اولین چیزی که به ذهنت میآید راجب ایتام است میخواهم عرض بکنم ما امروز در مقابل آزمایشی قرار داریم من مخالف نیستم شنیدم به حکومتهای مختلف هم صحبت بکنیم و متخصص خودش هم دارد ولی میخواهیم بگوییم که هر کس این شعله علی (ع) را در درون خودش ببیند و نسبت بیشتری با نهجالبلاغه با علی (ع) برقرار بکند با این انسانی که جسم خاکی مثل چنین شبی شب آخرش است ولی مسیر علی (ع) تازه دارد شروع میشود و شب قدر ما به یک معنا سرنوشت دارد با این ایده رقم میخورد اگر ما از این فرصت استفاده بکنیم این رنج را تبدیل بکنیم به یک عرض کردم این رنج زایشگاه انسان جدید است و تبدیلش بکنیم به دانشگاه یک معارف جدیدی ما بتوانیم در پرتو یک رنج یک ملاقات جدیدی با امیرالمومنین داشته باشیم یک درک جدیدی از علی (ع) داشته باشیم از وصیت او و از جملات او، این جملات یک صفحه بیشتر نیست این نهجالبلاغه سیصد پنجاه صفحه بیشتر نیست شاید من امروز شروع بکنم عهد ببندم روزی یک بخوانم سال بعد یک دوره خونده باشم ولی میخواهم بگویم انسان علی به میزانی که دردمندتر باشد بیشتر میتواند موثر باشد.
سوال: بحث عدالتخواهی و حمایت از مظلوم را اشاره کردیم این در واقع در جامعه امروز ما چطور نمود پیدا میکند سخنان رهبر معظم انقلاب در واقع به این موضوع بیشتر اشاره داشت؟
نامخواه: ببینید یکی از ویژگیهای مهمی که عدالتخواهی نهجالبلاغه دارند پیوندی که این ایده عدالت با مقوله معنویت برقرار میکند از نگاه امیرالمومنین (ع) کسانی که در یک وضعیت نابرابر زندگی میکنند این نابرابری از شهر جامعه خودشان شروع میشود تا سراسر زمین اگر علیه آن نابرابری نشورند اگر علیه اون وضعی که عرض کردم مثلاً تو همان خطبه یکصد و بیست و نه جملاتی ازش خوندم در علیه وضعی که در اون فقیری در رنج از فقر و ثروتمندی در حال کفران نعمت الهی است در جامعهای که یک سوی او عدهای گرسنهاند عدهای در نیاز روزانه شان ماندند و عدهای از شدت خوردن در حال ترکیدندند در حال اسراف و تبذیر اموال مالالله هستند، چون مال مال کسی نیست به عاریه این اعمال دست ماست این فتوای امیرالمؤمنین است کسی از این جامعه به بهشت نمیرود.
سوال: عدهای دیگر هم هستند که علاوه بر این همه اینها مورد ظلم قرار گرفتند مضاعف بر همه اینها؟
نامخواه: چنین جامعهای اشاره میکنند وقتی نابرابری داخل یک جامعه شکل بگیرد امیر المؤمنین میگویند این نابرابری باعث میشود که فساد داخل جامعه آشکار میشود و کسی هم نیست که بتواند این وضعیت را تحویل بدهد اگر شما در یک جامعهای اونجا که باید در جنگ فقر و غنا حاضر باشید نبودید حالا این جنگ فغان و اتفاقی که داخل غزه دارد میافتد نمادی از ابعاد جهانی است ولی خب تو جامعه خودمان هم هست دیگر در جوامع اسلامی هم هست اگر شما در یک چنین وضعیتی سکوت کردید بهشت خبری نیست عین عبارت امیرالمؤمنین را بخوانم ادامه همین خطبه است میگویند که تو جامعه جنگ فقر و غنا است فساد هم آشکار میشود در ادامه اون شما هم نمیتوانید وضع را تغییر بدهید معلوم نیست کجا هستید اینا شبیه عبارتهای همان خطبه آخرین سخنرانی علی (ع) است طلب او انسان نهایی.
بعد میگویند که تو چنین وضعیت نابرابری کاری نمیکنید میخواهید با این وضع در جوار قدس الهی باشید در چهار روز دیگر کسی از یک وضع نابرابر از جامعه نابرابر به بهشت نمیرود این است که خدای علی در پیوند ناعدالت قرار میگیرد و علی (ع) که همه وجودش محو خداست همه وجودش محو عدالت است به خاطر این که باور دارد که حالا استدلالش مفصل است ولی باور دارد کسی با وضع نابرابر کسی نمیتواند به جوار قدس الهی برسد بنابراین تمام تلاشش را میکند برای برپایی یک عدالت جهانی تا نهایتاً معنویت و به آن جوار قدس الهی نایل شود.
سوال: اشاره کردیم به بحث عدالت و این که با شهادت حضرت علی (ع) این مسیر خاموش شد و ادامهدار است خوب بعد از ماجرای غزه و جنگ غزه شاهد این هستیم که موج عدالتخواهی در دنیا بیشتر شکل گرفته فکر میکنید که این وضعیتی که الان هست و این اتفاقاتی که در غزه میافتد و جریان عدالتخواهی که در کل دنیا برای حمایت از مردم غزه شکل گرفته از سوی مردم چه آیندهای را پیشبینی میکنید؟
نامخواه: ببینید پیشبینی آینده معنایش دقیقش ممکن نیست، اما میشود خیلی خوشبین بود به اینکه روزی این اتفاقات رخ میداد و ما هم بودیم انسانهای خیلی زیادی بودند و درونشان چیزی نمیجوشید درونشان تحرکی شکل نمیگرفت روزی اینچنین بود و این روز هفتاد و پنج سال طول کشید یعنی این اولین کشتار دشمن صهیونیستی در غزه نیست ولی ما به وضوح میبینیم عالم تشنهتر از قبل نسبت به عدالت است تو جامعه خودمان اینجور است مثلاً امسال آخر سال کلی اعتراض به اینکه توی جامعه با این وضعیت اینطوری کارگر با دستمزد یازده میلیونی نمیتواند زندگی بکند مصداق همین چیزی میشود مصداق همین چیزی که حضرت امیر در وصیت نامه شان میگفتند نکنید این اتفاق نیفتد خوب چطور میتوانید شما خودتان مثلاً حالا، چون صف اول است من میگویم مثلا با حقوقهای چهل پنجاه میلیونی بر کارگر حقوق یازده تومانی تصویب بکنید خوب این جامعه نابرابر است دیگر خوب امسال اعتراضها خیلی بیشتر شد همین اتفاق هم تو سطح جهانی هم داریم ارزش عدالت دارد برجسته میشود.
سوال: داریم نزدیک میشویم به روز جهانی قدس این هفته خوب شاهد این بودیم که قطعنامه علیه رژیم صهیونیستی در سازمان ملل برای پایان جنگ در غزه تصویب شد، اما این رژیم که با غده سرطانی شهرت پیدا کرده مانع این شد هنوز اون قتل عام به پایان برسد این را چطور میشود تحلیل کرد واقعاً قساوت صهیونیستها چطور اینقدر ادامه دارد؟
نامخواه: اتفاق عجیبی در این دوره رخ داد و او اینکه کسانی که خودشان حمایت میکردند از اسرائیل و از این رژیم جعلی آنها هم متوجه شدت جنایت شدند منتها تعارف میکنند شما روشی نبود که اسرائیل با آدم نکشد گاهی این کمکهایی که با چتر نجات میفرستادند شبیه آنها بمب بندی میکردند مواد منفجره و روی سر مردم میریختند یک اتفاق خیلی مهم این است که جهان بیش از پیش متوجه در حال توجه است به ارزش عدالت است این یعنی که داریم انگار امیرالمؤمنین دوباره تازه نوبهنو کشف میشود ما در حال کشف مجدد امیرالمؤمنینیم چطور مردم دوران علی (ع) بعد از پیامبر متوجه نبودند که پیامبر چرا ایده اصلی حکومت بعد از خودش عدالت معرفی میکند ایده اصلی حکومت را عدالت معرفی میکنند متوجه نبودند حالا امیرالمومنین نه یکی دیگر چرا علی؟ بعد از دو نیم دهه طول کشید تا برسند به این جمعبندی که اونچه که جامعه اسلامی ما احتیاج دارد جامعه اسلامی ما نماز دارد قرآن دارد تفسیر دارد عدالت نداشت که آمدند سراغ امیرالمؤمنین، یک تعبیری ایشان در خطبههای اول سخنرانی شان میگویند که جوری مردم هجوم آوردهاند که ترسیدم امام حسن (ع) و امام حسین که مراقب من بودند زیر دست و پا له شوند گویی من چشمه آبی در اختیارم بود و مردم هجوم آوردند به سمت من.
همان اتفاق را در سطوح مختلف ارزش ایده عدالت را داریم میفهمیم و جامعه جهانی دارد متوجه میشود این ساختارهایی که مثلاً قرار بود با قطعنامه جلوی ظلم را بگیرد این بخشی از نمایش ظلم است.
سوال: این سؤال در ذهن خیلی از مردم باشد که این رژیم صهیونیستی که ادعا دارد در مکتب یهودی را دارد بر مبنای کدام دستور الهی دارد مردم مظلوم فلسطین را به خاک و خون میکشد برای این که تسلط پیدا کند.
نامخواه: بله این مسئله خیلی کلیدی است ما با یک الهیات انحراف یافته مواجهیم با یک تفسیر دنیایی، قومی، نابرابر از خدا مواجهیم و با پشتوانه آن تفسیر تصویر غلط دارند آدم میکشند.
سوال:، چون داریم نزدیک میشویم به روز قدس امام خمینی گفتند روز قدس روز اسلام است چرا اینقدر اهمیت دارد میخواهم از مکتب حضرت علی ع برسیم به مکتب بنیانگذار جمهوری؟
نامخواه: بهخاطر اینکه روز قدس روزی است نزاغ ما و تضاد ما با باطل و ظلم فرق میکند و اوج میگیرد هر جا که جنگ حق و باطل و جنگ فقر و غنا اوج بگیرد از دل او فیض و عدالت و توجه به عدالت متولد میشود و این هم عرض میکنم یک چنین علی (ع) دشمنان کینه توزی داشته و دارد این اشتباه را مرتکب نشویم که گاهی از بیسوادی دشمنان علی (ع) را طالب عدالت معرفی کنیم اینها که قابل نقد هم نیستند این حرفها اونچه که قابل نقل و قابل تفکر و تامل است این است که بدانیم عالم در حال کشف مجدد ایده امیرالمؤمنین است و اگر ما امروز اینجا با همه علایقی که داریم همه سیاه پوشیدن هایمان همه مراسمهایی که برای امیرالمؤمنین میرویم اگر ما امروز نسبت به نهجالبلاغه و ایدهای علی بیتوجه باشیم کسان دیگری این ایده را کشف خواهند کرد حضرت امیر در وصیت نامه شان میفرمایند اشاره میکند کسان دیگری بر شما نسبت به قرآن سبقت نگیرند ایده نهجالبلاغه و ایده قرآن را دیگرانی میتوانند بردارند ما باید تلاش بکنیم حضرت امیر را از منظر ایدهای که داشتند و عدالت بفهمیم و امشب شب کشف مجدد علی ع برای ماست.