هر تار مو به وسيله عضله كوچک به پوست متصل شده وقتی احساسات هيجانی قوی در بدن ما ايجاد شود اين ماهيچهها منقبض شده و باعث سيخ شدن موها میشوند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز سمنان،️ همه ما این تجربه را داشتهایم که وقتی سردمان میشود پوستمان دچار برآمدگیهای کوچکی میشود و موهای بدنمان در مرکز این برآمدگیها سیخ میشوند. اما چرا این اتفاق میافتد؟ یکی از نظریههای پیشرو این است که این ویژگی از گذشتههای دور، هنگامی که ما بدنهایی بسیار پرموتر از امروز داشتهایم، به گرم شدن ما کمک میکرده است و همچنین برای ترساندن شکارچیان مفید بوده است.
مو به تن سیخ شدن به برجسته شدن محل رویش مو در سطح پوست فرد اشاره دارد و معمولاً هنگامی که یک فرد تجارب قوی و احساسات شدید مانند ترس، شادی را تجربه میکند رخ میدهد.
اصطلاح پزشکی این موضوع cutis anserina یا horripilation است. ایجاد این نوع برجستگی روی پوست در انسان تحت استرس است که به عنوان یک پاسخ تحریکی در نظر گرفته میشود و احتمالاً ریشه در ویژگیهای تکاملی نوع بشر دارد.
یک امکان محتمل برای آن این است که با افزایش مقدار هوای به دام افتاده در سطح بیرونی پوست مملو از موی نیاکان بشر عاملی برای بزرگتر و تهاجمیتر به نظر رسیدن آنها برای ترساندن شکارچیان و گرم کردن بدن بوده است. اما از آنجایی که این اتفاق در بدنهای امروزی ما که موهای نازک و کمی دارد چنین کاربردهایی ندارد، دانشمندان از خود سؤال میکنند که چرا این ویژگی تکاملی که باید مدتها پیش از بین میرفت، هنوز ادامه دارد. بنابراین محققان دانشگاه هاروارد برای مطالعه جدید بررسی کردند که در سطح سلولی در این رویداد چه میگذرد تا بفهمند چه مزایای دیگری دارد.
در آزمایشهایی که روی موشها انجام شد، محققان هدف بالقوهای را در مورد این اتفاق دریافتند. به نظر میرسد سلولهایی که باعث مو به تن سیخ شدن میشوند در تنظیم سلولهای بنیادی که باعث بازسازی و احیای مو و فولیکول مو میشوند، نقش اساسی دارند. این اثر با استمرار هوای سرد افزایش یافت. این بدان معنی است که مو به تن سیخ شدن یا مو شقی در واقع یک راهحل است برای اینکه بدن سعی میکند رشد موهای جدید را تحریک کند تا ما را در طولانیمدت گرمتر نگه دارد.
این واکنش خاص برای سازگار شدن بافت با تغییرات در دنیای بیرون مانند تغییرات دما مفید است. این یک پاسخ دو لایه است. مو به تن سیخ شدن راهی سریع برای ارائه نوعی تسکین در کوتاهمدت است اما هنگامی که سرما استمرار مییابد، یک مکانیسم خوب برای سلولهای بنیادی است تا بدانند شاید زمان آن رسیده است که پوشش موهای جدید را تولید کنند.
واکنشی مشترک بین پستانداران
جوش غاز و سیخ شدن موقتی موهای سطح پوست، زمانی رخ میدهد که عضلات «پیلوئرکتور» منقبض شود؛ این ماهیچههای کوچک متصل به فولیکولهای مو هستند که با منقبض شدن، موها را به سمت بالا میکشند و به واکنش آنها «پیلوئرکشن» گفته میشود. پیلوئرکشن را سیستم عصبی سمپاتیک هدایت میکند که توسط سرما، ترس یا یک تجربه شگفتانگیز برانگیخته میشود، اما چرا؟ دکتر روچ میگوید یکی از کارکردهای زیستی پیلوئرکشن که در همه پستانداران وجود دارد، این بوده که بدن را گرم نگه دارد. مثل وقتی که هوای سرد باعث سیخ شدن موهای پستانداران میشود و به اینترتیب لایهای از هوا زیر پوست حیوان ایجاد میکند که باعث عایقسازی بدن در برابر سرما میشود. کارکرد دوم جوش غاز، حفاظت از موجود زنده در برابر تهدیدهای بالقوه است. وقتی تهدیدی نزدیک میشود، ماهیچههای پیلوئکتور با انقباضشان ظاهری پفکرده به موجود زنده میدهند که به دیگران پیام «نزدیک نشوید»، میدهد. خب واضح است که این یکی کارکرد موی سیخشده هم برای بدن انسان طراحی نشده است. با اینحال ترس، خطر، سرما و تجربههای هیجانی خاص مثل شنیدن یک قطعه موسیقی باعث واکنش جوش غاز در بدن ما میشود.
همکاری جالب بین «مغز عاطفی» و «مغز متفکر»
«میچل کالور»، محقق روانشناسی و موسیقی میگوید برای درک بهتر جوش غاز باید بدانیم که دو سیستم متفاوت در مغزمان داریم؛ مغز عاطفی و مغز متفکر که به اتفاقات پیرامون ما واکنشهای مختلفی نشان میدهد. مغز عاطفی، دایم مترصد تهدید است؛ بلافاصله بعد از درک خطر فعال میشود و نسبت به موقعیتهای خطرناک و غافلگیرکننده، واکنش فیزیولوژیکی خودکار نشان میدهد که بهعنوان پاسخ «جنگ یا گریز» شناخته میشود. برای مغز عاطفی، چیزی بهنام غافلگیری خوشایند وجود ندارد؛ بنابراین برای مثال وقتی صدای بلند و قوی یک قطعه موسیقی شنیده میشود، مغز عاطفی آن را بهعنوان موسیقی پردازش نمیکند بلکه چیزی شبیه به فریاد یعنی صدایی تهدیدآمیز میشنود. قطعات موسیقی که شامل هارمونیهای غیرمنتظره یا تغییرات ناگهانی در صدا هستند، میتوانند باعث «جوش غاز» و لرز شوند، چون انتظارات شنونده را نقض و مغز را متقاعد میکنند که چیزی اشتباه پیش میرود، اما چند ثانیه بعد، مغز متفکر ارزیابی مجدد شناختی از موقعیت انجام میدهد. نتهای بلند را بهعنوان موسیقی تشخیص میدهد، آن را غیرخطرناک تفسیر و مغز عاطفی را خاموش میکند؛ به اینترتیب جوش غاز هم محو میشود. این مفهومِ «نقض انتظارات» که درواقع نوعی «تنش زیباییشناختی» بهشمار میرود، ناشی از واکنش مغز عاطفی است به تهدید درک شده و بهدنبالش کاهش آن تنش زمانی که مغز متفکر، محرک مدنظر را خوشایند و غیرتهدیدآمیز تشخیص میدهد. بهعبارت دیگر وقتی ما چیزی را بهعنوان تنش زیباییشناختی (و نه تهدید واقعی) درک میکنیم، دوپامین (مشهور به هورمون شادی) ترشح میشود؛ برای همین ما سیخ شدن موهای بدنمان را بهعنوان یک موقعیت خوشایند تجربه میکنیم.