یک کارشناس مسائل فلسطین معتقداست طرح استفاده از قبایل و ایجاد تجزیه در بین مردم فلسطین نمیتواند با توجه به ویژگیهایی که این قبایل و مردم فلسطین دارند موثر واقع شود و هدف رژیم صهیونیستی را تامین کند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، سهیل کثیری نژاد کارشناس مسائل فلسطین با حضور در برنامه جهان امروز به موضوع رژیم صهیونیستی به دنبال جایگزین حماس پرداخت .
سوال: در ابتدای گفتگو دستهبندی از وضعیت قبایل در داخل فلسطین بگویید و این که ارتباط این قبایل در ارتباط با حماس به چه صورت است؟
کثیری نژاد: در غزه مشابه بسیاری از کشورهای عربی ساختار قبیلهای وجود دارد و میشود گفت اکثر مردم در داخل غزه به نوعی در این چارچوب زندگی میکنند تقریباً میشود گفت ما چند صد قبیله در غزه داریم که حدود ۷۰ درصد مردم غزه در قبایل بسیار بزرگ یعنی بالای ۱۰۰۰ نفر جمعیت زندگی میکنند. خوب این ساختار قبیلهای چند ویژگی دارد یکی از ویژگیهایش این است که خیلی قاعدهمند و ساختارمند است در بحث اجتماعی اش یعنی هر قبیله برای خودش مجلس شورا دارد، یک مختاری دارند شخصی که امورات اجرایی اجتماعی آن قبلی را انجام میدهد. نکته بعد اینکه منطقهای زندگی میکنند یعنی در محلههای مختلفی مثلاً یکی از این قبیلهها قبیله حلس در شجاعیه غزه زندگی میکند اینها یک چنین ساختار منطقهای هم دارند این هم برمیگردد به اینکه غزه به دلیل شرایطی که داشته و عمدتاً بدوی بودند قبل از اینکه اسرائیل بخواهد آنجا را اشغال کند این ساختار وجود داشت و این ساختار هم الان هم وجود دارد و با وجود اینکه آنجا الان منطقه شهری شده کماکان این ساختار هست.
سوال: در واقع اساساً در فرهنگ عرب قبیله مهم است.
کثیری نژاد: بله در فرهنگ فلسطینی هم این وجود دارد حالا بعد از ۲۰۰۵ که حماس در نوار غزه مسلط شد و انتخاباتی که انجام شد بعدش و حماس رای بالای آورد عملاً حماس سعی کرد از این وضعیتی که وجود دارد استفاده کند و آن را تبدیل به یک فرصت کند همین اتفاق هم افتاد بعد از ۱۹۹۳ که توافق اسلو بود حماس ارتباط خوبی با قبایل برقرار کرده بود و در ۲۰۰۵ اکثر قبایل حامی حماس و گروههای مقاومت بودند به خاطر همین توانستند خیلی خوب از این ظرفیت استفاده کنند مخصوصاً از ۲۰۰۵ به این طرف تا ۲۰۰۸ که تقریباً میشود گفت ثبات حماس در غزه طول کشید این ساختار را اولاً به رسمیت شناخت، آمد بخشی از اختیارات را به آنها واگذار کرد مخصوصاً در بحثهای اجتماعی و از آنها استفاده کرد، چون طوری که حتی مثلاً قبیله حلس که به عنوان یکی از گروههای رقیب مقاومت محسوب میشد کاملاً تبدیل شد به گروهی که هم راستا و هم سو با آنها است و یک بخشی از ماموریتهای حماس به آنها واگذار شد مثلاً سازمان امنیت ملی که در غزه به وجود آوردند ریاستش به آنها بود و جالب هم این بود که بسیاری از افراد قبیله خودشان را برای این کارها میآوردند و حماس این را به عنوان یک فرصت نگاه کرد. این باعث شد رابطه خوبی بین قبایل داخل غزه با نیروهای مقاومت ایجاد شود البته ما داشتیم قواعدی را هم که همکاری نمیکردند مثلاً یکی از قبایل بزرگ در داخل غزه قبیله دوقموش است که هنوز هم این قبیله هست این قبیله معروف به خلافکاری است و بسیاری از افرادشان به سمت کارهای قاچاق و خلاف میرفتند اینها مقابل حماس ایستادند یا قبیله حلس با القاعده در آن مقطع هم پیمان شد، باز دوقموش با داعش هم پیمان شد در سالهای بعدی که اینها بخواهند در مقابل حماس بخواهند کاری بکنند.
سوال: اگر بخواهیم اینها را نسبت بدهیم نسبتها به چه صورت است؟ شما فرمودید برخی ارتباط خیلی خوبی با حماس و گروههای مقاومت دارند و برخی نه، یعنیشود مثلاً به اکثریت، اقلیت تقسیم بندی کرد؟
کثیری نژاد: آن شکلی اگر بخواهیم نگاه کنیم شرایط الان دقیقاً میتواند آن را نشان بدهد ما الان در شرایطی که اسرائیلیها رفتند به سمت این قبایل، فقط قبیله دوقموش آن هم یک بخششان با اینها مذاکره کرد بقیه حتی مذاکره را با اسرائیلیها رد کردند این نشان میدهد که عمده قبایل فلسطینی دوقموش هم که عرض کردم چیزی حدود ۸ تا ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد نسبت به جمعیت ۲ میلیون و سیصد هزار نفری در غزه درست است یکی از قبایل بزرگ است ولی نسبت به کل غزه عددی نیست این هم نکته جالب است که خود قبیله دوقموش دو دسته است یعنی یک بخششان حتی از فرماندهان شهید محور مقاومت هستند ما چند نفر از قبیله دوقموش را داریم که در این جنگ و جنگهای قبلی شهید شدند در داخل حماس فعالیت میکردند و یک بخشیشان البته خوب این گونه نبودند پس خود دوقموش هم به صورت کامل این گونه نیست که در مقابل محور مقاومت قرار گرفته باشد.
سوال: پس اکثریت با مقاومت همراه هستند با این شرایط رژیم صهیونیستی مشخصاً به دنبال چیست از این طرح که میخواهد از قبایل استفاده کند؟
کثیری نژاد: چند فایده برای اسرائیلیها میتواند داشته باشد اصلیترین بحث این است که گزینههای دیگری که اسرائیل دارد خیلی بدتر از این گزینه است یعنی یکی از گزینهها این است که دوباره روز از نو و روزی از نو یعنی حماس دوباره کامل در غزه مسلط شود بعد از اینکه جنگ تمام شد و همین اتفاقهایی که تا ۶ اکتبر بود از آن به بعد هم ادامه پیدا کند قطعاً این گزینه مطلوب نیست یک گزینه دیگر این است که تشکیلات خودگردان بیاید در غزه مستقر شود که تشکیلات خودگردان حتی در کرانه باختری مقبولیت در بین مردم ندارد چه برسد بیاید در غزه بخواهد این کار را بکند یا اینکه مثلاً اسرائیلیها خودشان بخواهند بیایند آنجا حضور نظامی داشته باشند حتی مطرح کردند افرادی مثل سیبونی مطرح کردند که ما باید حکومت نظامی در غزه داشته باشیم که خوب قطعاً برای اسرائیلیها مضراتش خیلی بیشتر است پس این نسبت به آن گزینههای دیگر برای اسرائیلیها مطلوبتر است.
سوال: میخواهید بگویید یک کورسوی امیدی است برای رژیم صهیونیستی؟
کثیری نژاد: یعنی در واقع بین بد و بدتر دارد انتخاب میکند ولی گزینه مطلوب نیست.
سوال: این امید را دارد که شاید یک عده سودای قدرت پیدا کنند و بشود آنها را تطمیع کرد.
کثیری نژاد: بله این منافعی هم برای اسرائیل دارد مثلاً از جمله منافعش این است که اینها گروههای کوچکی هستند شما حساب کنید بالای ۲۰۰ -۳۰۰ گروه کوچک بخواهند در غزه حکومت داشته باشند حکومتهای محلی البته خوب به راحتی اسرائیلیها میتوانند بین آنها اختلاف بیندازند یعنی با حمایت کردن از یک گروه یا با عمل کردن علیه گروه دیگر میتوانند بین بعضی از آنها اختلاف بیندازند میدانید ساختار قبیلهای ظرفیت بسیار بالای اختلاف را دارد پس کوچکترین تحرکی را میتواند اسرائیلیها آنجا به آن دامن بزنند و این داستانها را پیش بیاورند. نکته بعدی این که باعث تضعیف کل غزه میشود مثلاً زیرساختها، این زیرساختها را کدام یک از این قبایل میخواهد داشته باشد مثلاً فرض کنید که بنادر، خوب بنادر در مناطقی هستند که بعضی از این قبیلهها در آنجا حضور دارند طبیعتاً منفعتی که آنها نصیبشان میشود خیلی بیشتر است تا آنهایی که در مناطق شرقی طرح هستند یا مثلاً فرض کنید در بحث تولید برق هر قبیله که نمیتواند برای خودش یک نیروگاه برق داشته باشد پس یک بخشی از قبیلهها باید این نیروگاهها را داشته باشند پس باعث میشود زیرساختها عملاً از کل غزه برچیده شود و در دست اسرائیلیها بیفتد و این باعث میشود وابستگی غزه به اسرائیل خیلی بیشتر از چیزی باشد که الان است، یک نکته دیگر هم که دارد این است که اسرائیلیها میخواهند اگر شد این بحث ورود کمکهای بشردوستانه به غزه را دست آویز قرار بدهند برای اینکه اختلاف را ایجاد کنند اگر هم نتوانستند این کار را بکنند حداقل میخواهند بین مردم غزه بین حمایت آنها از حماس و حمایتشان از تشکیلات خودگردان یک فاصله بیندازند یعنی بعضی از قبایل از حماس حمایت کنند و بعضی از قبایل از تشکیلات خودگردان حمایت کنند.
سوال: من از حرفهای شما این طور برداشت میکنم که به طور کلی به دنبال تجزیه از درون به هر طریقی است هر چقدر اینها به پارههای ریزتری تقسیم بشوند منافع رژیم صهیونیستی بیشتر تامین میشود. با توجه به اینکه مردم فلسطین و مردم غزه انتخابات را تجربه کردند آنجا رای دادند و گروهی را انتخاب کردند که بر غزه مدیریت کند و دولت تشکیل بدهد آیا الان چنین طرحی میتواند پذیرفتنی باشد؟ چون من شنیدم این قبایل اجلاس هم داشتند و این طرح را رد کردند.
کثیری نژاد: این طرح هم مشروعیت ندارد به خاطر اینکه انتخابات در فلسطین برگزار شد حماس رای آورد نزدیک به ۷۰ درصد مجلس فلسطین را حماس در اختیار گرفت هم اینکه شاید اصلاً امکانپذیر نباشد یعنی گزینه معقول و منطقی برای مقاومت نیست. یک جامعه بیش از دو میلیون نفر در غزه داریم حالا مثلاً این قبایل بزرگترینهایشان حول و حوش ۱۰ هزار نفر جمعیت دارند یک ساختاری که تا الان حداکثر میتوانسته ۱۰ هزار نفر را مدیریت کند آنها تازه حداکثر است، بسیاری از قبایل عددهای خیلی پایینتر از اینها را دارند چگونه میتواند برای یک جامعه دو میلیون نفری تصمیمگیری کند؟ پس نگاه کلان آن موقع تبدیل میشود به یک نگاه خرد و فایدهای هم نخواهد داشت.
نکته بعدی این که تشکیلات خودگردان هم حتی موافق نیست یعنی علاوه بر این که حماس و گروههای مقاومت موافق نیست تشکیلات خودگردان هم موافق نیست.
سوال: تشکیلات خودگردان چه بوده است؟
کثیری نژاد: تشکیلات خودگردان مثلاً آقای الشیخ واکنش منفی نشان داد و گفت این طرح دور زدن تشکیلات خودگردان است اسرائیل میخواهد خودش حالا مستقیماً وارد بشود و یک جورهایی کلید زدن این طرح را مرگ تشکیلات خودگردان میداند چیزی که الان به نوعی با تنفس مصنوعی اسرائیلیها زنده است و اگر اسرائیل حمایتش را بردارد کاملا تشکیلات خودگردان از بین میرود و حالا این کار را به نوعی دور زدن تشکیلات خودگردان میدانند و این که اسرائیلیها بخواهند مستقیماً وارد شوند پس نه طرف مقاومت این را قبول دارد نه طرف تشکیلات این را قبول دارد نه قبایل، قبایل هم واکنشهای منفی نشان دادند.
سوال: به طور مشخص افراد شناخته شده قبایل چه واکنشهایی داشتند و چه بازتابهایی این واکنشها داشته است؟
کثیری نژاد: از ابتدای ماه رمضان چند واکنش دیدیم از سمت قبایل داخل غزه که شاید بشود گفت عامترین آنها واکنشی بود که شیوخ قبایل فلسطینی در جنوب داشتند و آقای المغنی به عنوان یکی از چهرههای موجه قبایل و سران طوایف اعلام کرد که ما از این طرح حمایت نمیکنیم و حتی اعلام کردند که ما برای توزیع بهتر کمکهای بشردوستانه که وارد غزه میشود حاضریم با حماس همراهی کامل داشته باشیم حالا یک بحثی پیش میآید شاید بگویند به هر حال سلطه حماس نمیگذارد که اینها جور دیگری عمل کنند در هر صورت اگر سلطه حماس هم باشد باز آن نشان میدهد نزدیک به ۶ ماه جنگ، حماس آن قدر در غزه قدرت دارد که بتواند کامل اوضاع را جمع کند و به غزه مسلط است و به هیچ وجه این جنگ باعث تضعیف حماس نشده البته ما داشتیم مواردی را که اسرائیلیها حتی وارد شدند برای اینکه ضد حماس تجمع برگزار کنند مثلاً چند وقت پیش یکی از سازمانهای داخل غزه سازمان المجد است به عنوان تشکیلات امنیت داخلی حماس که وظیفه ضد جاسوسی را در غزه بر عهده دارد این تشکیلات یک شبکهای را در غزه کشف و شناسایی و دستگیر کردند که اینها از اسرائیلیها پول گرفته بودند برای اینکه تجمع برگزار کنند و فیلم بگیرند برای اسرائیل بفرستند که تجمعشان را هم حول و حوش ۲۰ -۳۰ نفر برگزار کردند و خیلی سریع شبکهشان ضربه خورد نشان میدهد که بسیار اسرائیلیها روی این قضیه حساب کردند، اما واکنشی که قبایل نشان دادند واکنش خیلی مثبتی به این قضیه نبود و چه بسا واکنششان منفی هم بود.
سوال: شاید این سوال هم پیش بیاید که چرا الان رژیم صهیونیستی بعد از گذشت حدود ۶ ماه از این درگیری و بعد از این فشارهای بیسابقهای که در بحث گرسنگی و نبود امکانات اولیه زندگی به وجود آمده دارد این طرح را مطرح میکند چرا از ابتدا مطرح نکرد؟ میشود گفت که به امید این بوده که فشار باعث شود اینها این تفرقه را ایجاد کنند و به چنین مسئلهای راضی بشوند؟
کثیری نژاد: قطعاً، اصلا این ماجرای جنگ گرسنگی که اتفاق افتاد نتیجه آن ماجرا نیست بلکه خودش محرک است برای اینکه به آن سمت بروند در واقع ابزاری که اسرائیلیها استفاده میکنند و کردند برای اینکه مردم غزه را بخواهند به زانو در بیاورند این است که از طریق این ابزار به آنها فشار بیاورند که آنها قبول کنند شما نگاه کنید در مناطق شمالی بعضی از این کامیونهای کمک که وارد مناطق شمالی میشوند، چون الان وضع مناطق شمالی بسیار وخیمتر از مناطق جنوبی است کامیونهایی که وارد آن جا میشود آنهایی که میرود به دست قبایلی مثل دوقموش که یک مقدار با اسرائیلیها مذاکره کردند آنها معمولا برایشان مشکلی پیش نمیآید ولی وقتی کامیونها به دست سایر مناطق میرسد آن ماجرای میدان الکویت پیش میآید و میبینیم کشتارهای وسیع در حد چند ۱۰ نفر آنجا شهید و مجروح میشوند و این نشان میدهد اسرائیل روی این قضیه حساب کرده و تقریباً از اوایل ماه مارس بود که نتانیاهو رسماً طرحش را داد یعنی در کابینه سیاسی امنیتی طرح اینکه ما برای آینده غزه چه برنامهای داریم را ارائه کرد. البته به شدت در داخل کابینه اختلاف دارند مثلاً جناح ملی مذهبیها که بن گویر و اسموتریچ باشند کامل این طرح را رد کردند و یک طرح سازش کارانهای را میدانند و به نوعی به رسمیت شناختن دشمن فلسطینی میدانند با این تعبیر از آن یاد میکنند، از آن طرف که گالانت که تازه گالانت هم خیلی چهره رقیبی برای نتانیاهو نیست او هم به نتانیاهو نزدیک است ولی خوب اختلافات جدی دارد میگوید تنها گزینهای که الان ما در این شرایط داریم همین گزینه است و گزینه دیگری نداریم از آن طرف جریانهای میانه رو و چپگرا با این قضیه کامل مخالف هستند و میگویند این به نوعی تغییر بافت اجتماعی فلسطین است و این امکانپذیر نیست و همانطور که در سخنرانی امروز هم حضرت آقا اشاره کردند یک سرگیجه و پریشانی بسیار زیادی اسرائیلیها دارند که این از ابتدای این جنگ وجود داشت کامل میدیدیم اینکه به این راحتی اسرائیلیها نمیتوانند تصمیم بگیرند شاید بشود گفت یکی از بزرگترین ویژگیهای این جنگ است که بعد از شش ماه هم تشدید شده یعنی گزینههایی که این روزها رویش دست میبرند خیلی متفاوت است با اقدامات اولیهای که انجام میدادند.
سوال: ممنون از شما من این بحث را اینطور جمعبندی میکنم که شما معتقد هستید طرح استفاده از قبایل و ایجاد تجزیه در بین مردم فلسطین نمیتواند با توجه به ویژگیهایی که این قبایل و مردم فلسطین دارند موثر واقع شود و هدف رژیم صهیونیستی را تامین کند.