نماینده ادوار مجلس گفت: نمایندگان مجلس آینده باید پیگیر و ناظر بر اجرای قوانین باشند، تاثیرگذاری، نحوه اجرا و موانع قانونی را که مصوب شده ببینند و اگر لازم باشد حتما نسبت به اصلاح آن قانون اقدام کنند نه اینکه دوباره برای یک موضوع قانون تصویب کنند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، برنامه فی المجلس شبکه خبر میزبان علی کامیار نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی بود.
مقدمه: علی کامیار؛ نماینده ارومیه در دورههای دوم، سوم و چهارم مجلس، متولد ۱۳۳۶ هستند، یعنی فقط ۲۷ سالشان بوده وقتی نماینده مجلس شدند در دوره دوم مجلس شورای اسلامی و بعد از دوره چهارم رفتند در کار اداری و دولتی و مشاغل مختلفی از مشاوره وزیر کشور آقای سید علی محمد بشارتی تا مدیریت صدا و سیما در مرکز کرمانشاه و گلستان را تجربه کردند واکنون سال هاست که در کار دولتی و اجرا در قوه مجریه فعالیت میکنند. فوق لیسانس علوم سیاسی هستند و دانشجوی دکترای روابط بین الملل هستند، ولی به خاطر جوانی شان، زمانی که کاندیدا شدند و در دور دوم مجلس شورای اسلامی پذیرفته شدند، ما میتوانیم خاطرات دست اولی از اولین دورههای مجلس داشته باشیم که دوران کاملاً متفاوتی بود با دورههای اخیر مجلس و خیلی فعالیتهای مجلس سرنوشت ساز و تعیین کننده بود برای انقلاب و کشور.
سؤال: چطور شد شما نماینده شدید در سن ۲۷ سال در دوره دوم مجلس؟
علی کامیار: اول که همین محفل را میآمدم، خاطرات این مجلس برایم تجدید شد. چون تمام دوازده سال را در ساختمان مجلس قدیم بودیم. این مجلس جدید بعد از دورههای ما منتقل شد.
سؤال: تا آخر مجلس ششم هم مجلس همین جا بود.
کامیار: بله مجلس پنجم و ششم هم اینجا بود.
سؤال: شما چه سالی رفتید در مجلس؟ دور دوم کی شروع شد؟
کامیار: دوره دوم؛ سال ۶۳ بود، ۶۳ تا ۶۷.
سؤال: از تابستان شروع شد؟
کامیار: آن موقع انتخابات در فروردین بود ولی هفت خرداد به موقع مشکل تشکیل شد.
سؤال: سال ۶۳؟
کامیار: حالا در ارتباط با سؤال شما که چطور شد مجلس آمدید؟ واقعیت این بود من در دوران انقلاب، قبل از انقلاب به عنوان رزمنده و مبارز در کارهای انقلابی بودیم، سال ۵۹ - ۶۰ در سپاه بودم و در خود سال ۶۱ - ۶۲ در جهاد سازندگی مسئولیت امور شهرستانهای آذربایجان غربی را داشتم و وقتی بحث انتخابات مجلس پیش آمد برای دوره دوم، صحبتی داشتیم با نماینده ولی فقیه در استان و حضرت آیت الله قریشی، ایشان در رابطه با بحث انتخابات مجلس توصیه کردند که فلانی شما بیایید مجلس، من گفتم بحث مجلس را من نداشتم ولی با توجه به توصیه بزرگان ما آمدیم، وارد مجلس شدیم ولی، چون در شهر ارومیه که حوزه انتخابیه ما بود با توجه به چند جهت، خانواده ما و موارد انقلابی ما برای مردم شناخته شده بود. ما در خانواده مان بیش از تقریباً هفت شهید داشتیم و خود من در سپاه حضور داشتم، مجروح جنگی بودم و پدر ما به عنوان خوش اخلاقی و خدمتگزار برای مردم شناخته شده منطقه بود، لذا این کارها دست به دست هم داد که رأی ما تقریباً نسبت به دیگران رأی بالایی بود.
سؤال: شما چند برادر و چند خواهر بودید؟
کامیار: ما تقریباً شش برادر و دو خواهر.
سؤال: از برادرانتان کسی شهید شد؟
کامیار: یکی از برادرانم که کوچکتر از من بود؛ یحیی کامیار در منطقه ارومیه شهید شد در همان سال ۶۰.
سؤال: سال ۶۳ شما به مجلس رفتید؟ چند نماینده به جوانی شما در مجلس بود؟
کامیار: محدود بود، تعدادش را نمیدانم، ولی آن موقعی یکی از مسائلی که همان بدو ورود مجلس برای من دغدغه بود، یکی از نمایندگان به عنوان جوانترین نماینده؛ عضو هیئت رئیسه میشد، ولی من تقریباً جزو نماینده هیئت رئیسه میشدم که دیگر تعداد را دنبال نکردم چند نفر، ولی چند نفر محدود، همسن و سال من بودند که تعدادشان را متأسفانه ندارم.
سؤال: ولی حتماً کم بوده تعداد آنها. در مجلس دوم چه خبر بود؟
کامیار: مجلس دوم با توجه به این که اولین مسألهای که مجلس دوم را تحت الشعاع قرار میداد؛ بحث زمان جبهه و جنگ بود. مسائل جبهه و جنگ تحت تأثیر قرار میداد مسائل را، لذا مجلس دوم را باید از اول به عنوان مجلس دفاع مقدسی بدانیم و تحت تأثیر بود، همه مصوبات و مباحث ما به جنگ بر میگشت. ازجمله مثلاً بنده در حوزه انتخابیه خود، در رابطه با مسائل و امنیت راهها و جادهها و کمبود حتی بعضی مثل نفت و غیره؛ آن موقع به عنوان یک مسئله، چون نمیرسید واقعاً. صف بندی مثلاً یکی از دغدغههای ما در رابطه با وزرا و ... که چرا محمولههای نفتی و سوختی به موقع نمیرسد یا کمبودهایی که در رابطه با کالاهای معیشتی وجود داشت، که همه تحت تأثیر جنگ بود.
خیلی هم با توجه به همین محدودیتهای تحریمی، واقعاً درآمد دولت در آن زمان خیلی کم بود. ما با درآمد بسیار کمی دولت میتوانست، اگر نبود کمکهای مردمی، آن موقع واقعاً کمکهای مردمی به جبهه خیلی بالا بود، مردم مشارکت داشتند و لذا مجلس تحت تأثیر همین جریان ها بود و از لحاظ سیاسی هم بخواهم بگویم که مجلس، چون تبعاتی که از دوره گذشته یعنی اول مجلس برای دوره دوم رسیده بود، بیشتر مسائل تقریباً بر میگشت به بحث جناحی و غیره.
مردم در آن موقع با توجه به این که تقریباً در دوره اول مجلس حزب جمهوری اسلامی؛ یکی از تعیین کنندههای مجلس در دوره اول بود، ولی بعد از مجلس اول که شروع مجلس دوم شد، جناح بندی در داخل مجلس خیلی بالا گرفت و دسته بندی شروع شد، یک عدهای تقریباً طرفدار اقتصاد دولتی بودند، یک عدهای هم طرفدار اقتصاد آزاد و بخش خصوصی بودند، در نتیجه این دو جناح در مسائل سیاسی و اقتصادی تقریباً باعث جناح بندی شد و این جناح بندی یک تأثیر داشت و برای همین هم باعث شد که در مجلس دوم، ما دیگر حزب جمهوری اسلامی را یواش یواش دیدیم که آقای هاشمی؛ خدا رحمتش کند، فتیله اش پایین آمد و دیگر تقریباً شد جناح راست و جناح چپ و مسائل مختلفی اتفاق میافتاد که تقریباً این جناح بندیها در کنار هم قرار میگرفت.
سؤال: مجلس سوم چه؟
کامیار: مجلس سوم تبعاتی داشت، در مجلس سوم، یک مقدار این جریان چپ غلبه کرد و متأسفانه باعث شد که یک مقدار جریان چپ تندرویهایی داشتند، خیلی از نمایندگان را سعی داشتند که مثلاً نسبت به اعتبارنامه شان خدشه وارد کنند و این باعث شد یک مقدار اول مجلس با تنش شروع شد و طول کشید، ۴۰ تا ۵۰ نمایندگانی که مجلس سوم میخواستند اعتبارنامه شان وقت زیادی از شروع مجلس گرفت ولی با توجه به غلبه اکثریت مجلس از لحاظ انصافی باعث شد مجلس بعد از مرور زمان راه خود را پیدا کرد و در رابطه با تدوین قوانین و حرکت به سوی مسائل مختلف خوب حرکت کرد.
سؤال: جنگ هنوز تمام نشده بود؟
کامیار: نه، در مجلس سوم دیگر تقریباً ما ۶۷ که پایان مجلس دوم بود، اگر بخواهیم اُمَّهات مصوبات مجلس سوم را داشته باشیم؛ امهاتش یکی همین تصویب قطعنامه ۵۹۸ بود که پایان جنگ و آتش بس را مجلس پذیرفتند و در مجلس تصویب شد و تقریباًَ بعد از آن، مسائل مختلف و عادی را پیش گرفته شد.
سؤال: خاطرهای از مجلس دوم دارید که مربوط شود به جوانی خودتان، دست تان نمیانداختند و اذیت نمیکردند پیرمردها؟
کامیار: نمیشود خاطره گفت، ولی مجلس با توجه به این که من نماینده شهرستان بودم و از ارومیه به تهران آمده بودم، در خود ارومیه شخصیتهای انقلابی که ما از آن جا سراغ داشتیم که در مجلس اینها حضور دارند، خیلی برای ما شور و شعف خاصی داشت که میرویم به شخصیتهای ملی میپیوندیم و میتوانیم تأثیرگذار باشیم. ولی در داخل مجلس یک مقدار حالا همین جوانی که شما میگویید یک سری تعارض منافعی برای بنده پیش آمد که همان باعث شد اولش یک مقدار انتظار نداشتم مسائلی را ببیند آدم که دوست نداشت و لذا یکی دو سال تقریباً طول کشید من به خود آمدم و علتش هم همین بود که بعضی آن انتظاراتی که از انقلابیون داشتی، آمدی در مجلس دیدی که این انتظارات برآورده نشد.
سؤال: مخصوصاً پیرمردها.
کامیار: نه، مثلاً ما که از شهرستان؛ فول انقلابی آمده بودیم، وقتی آمدیم اینجا نه فول انقلابی نیستند بعضی ها.
سؤال: مجلل زندگی میکردند؟
کامیار: بعضی موارد ازجمله برخوردارهای داخل مجلس مرا خیلی اذیت میکرد. بعضی اخلاقها رعایت نمیشد. بعضی تندرویها مثلاً آدم انتظار نداشت، بالأخره مجلس خدا رحمت کند حضرت امام را، میگفت که تضارب افکار و تضارب آراء باشد، بعضیها تضارب آراء یا ظرفیت نداشتند یا احترام طرف مقابل را حفظ نمیکردند و این برخوردها تقریباً الآن از همان موقع شروع شد، در مجلس دوم برخوردهای داخل مجلس درست است به زد و خوردی که شما انتظار داشتید و فرمودید، نه این طور نبود، ولی برخوردها؛ برخوردهای قابل دفاعی نبود.
سؤال: منظورتان این است که از لحاظ اخلاقی چیزی نداشت؟
کامیار: بله، مثلاً اجازه دهید اسم نیاورم، یک بار مثلاً من در همین محل سخنرانی داشتم در رابطه با حوزه انتخابیه خودم، بعد که من صحبت کردم یک نمایندهای بعد از من آمدم حرفهای بنده را تحریف کرد و آن که من نگفته بودم، او گفت. در حالی که ربطی به او نداشت، حوزه انتخابیه مال بنده بود، من در جریان بودم، ولی او آمد حرفهای بنده را تحریف کرد. بلافاصله من آمدم همان جا بالا نشسته بودم، دوستان به من گفتند که فلانی بحثهای شما را خراب کرد و دیگر من مجبور شدم آن موقع یک ماده ۷۱ داشتیم که به هر نمایندهای توهین میشد به اصطلاح ما بتوانیم اعتراض کنیم و حرفهای خود را بزنیم. من به ایشان اعتراض کردم شما وقتی از مسائل حوزه انتخابیه من اطلاع نداری، نباید در مورد حوزه انتخابیه بنده صحبت کنی.
مثلاً یک مورد از اینها مثلاً نباید ورود میکردند؛ و همین مسائل یک نمونه که به قول خودم مستقیم. یا در برخی موارد مثلاً بعضی نمایندهها در رابطه با طرحی که میخواستند به تصویب برسانند به زور متوسل میشدند. مثلاً من به زور میآمدم پیش شما که رأی بده، در حالی که باید من آزاد بگذارم شما را بتوانی رأی خود را بدهی و تحمیلی در آراء وجود نداشته باشد. آزادی عمل در مجلس باید وجود داشته باشد. یا تحمل آرای مقابل را نداشتند، وقتی مثلاً حرفی شما میزدید من تحمل نمیکردم، مثلاً سعی میکردم حرف شما را قطع کنم.
سؤال: شما به جناح راست نزدیک بودی یا جناح چپ؟
کامیار: بنده تقریباً از لحاظ گرایشی؛ راست محسوب میشدم، ولی واقعیت این بود، در مواردی که احساس میکردم آراء به تشخیص خودم یک طور دیگری بود، طبیعتاً جناحی صد درصدی نبودم، ولی تشخیص استقلالی را من داشتم.
سؤال: بله آن موقع بود حتی تا دوره ششم و هفتم هم بود، ضمن این که آدم میگفت من با شما هستم، ولی استقلال رأی خود را انتظار داشت که حفظ کند.
کامیار: نه، در تقسیم بندی سیاسی طرف میتوانست در یک جناح قرار بگیرد ولی وقتی مثلاً آرای خود را آزاد بود، نسبت به طرحها و لوایح دخالت نمیداد جناحی و سیاسی بودن خود را، سعی میکرد واقعاً بتواند، اعتقاد بنده این است که یک نماینده نسبت به آرایی که میدهد، اول باید خداوند را در نظر بگیرد. ما پاسخگوی او هستیم بعد در مقابل مردمی که به شما رأی دادند. بخواهی مثلاً از رأی خودت دفاع کنی، حتی در غیاب مردم بتوانی از رأی مردم دفاع کنی و نمیشود به خاطر منافع جناحی و سیاسی شما جهت گیری خدای ناکرده خلاف حق داشته باشی. جناح خوب است ولی نه در مواردی که خدای ناکرده حقی ضایع شود.
سؤال: در مجلس سوم اقلیت شدید؟
کامیار: در مجلس سوم تقریباً بله، ما اقلیت بودیم.
سؤال: مجلس چهارم چه؟
کامیار: در مجلس چهارم تقریباً نه میشود گفت موازنه برقرار بود، آقای ناطق نوری به عنوان رئیس مجلس بود و من آن دوره به عنوان رئیس کمیسیون دیوان محاسبات مجلس شدم و یکی از کارهایی که در مجلس ما انجام دادیم به عنوان کارهای ملی خودمان، همین تقویت جایگاه دیوان محاسبات در کشور بود. دیوان محاسبات یک دستگاهی است که نظارت بر عملکرد مالی دولت را دارد و تنها بخش نظارتی مجلس است که به صورت مستقل؛ دارای سازمان است. مجلس دو جناح نظارتی دارد؛ یکی کمیسیون اصل ۹۰ است، یکی هم؛ همین دیوان محاسبات است که طبق قانون اساسی تشکیل میشود.
ما در آن موقع به عنوان رئیس کمیسیون دیوان محاسبات در مجلس چهارم بیشتر اهمیت خودمان را برای همین تقویت دیوان محاسبات کردیم و الحمدلله نتایج خوبی هم گرفتیم. اولین مسئلهای که بود، همین بحث تفریغ بودجه بود. تفریغ بودجه؛ کارنامه عملکرد مالی دولت را در یک سال نشان میدهد و الآن هم که دیوان محاسبات میشود گفت خیلی تأثیرگذار است در تنظیم بودجه، این تدوین تفریغ بودجه، خیلی تأثیرگذار است، لذا من آن موقع یک کاری که کردیم همین بود که متأسفانه موقعی ما در کمیسیون قرار گرفتیم، این تفریغ ۱۰، ۱۳ سال قبل میآمد، لذا بنده که به عنوان رئیس کمیسیون به مسئول دیوان محاسبات گفتم شما آنها را رها کن، همین تفریغ سال گذشته بیاور که یک خرده تأثیرگذار باشد برای تدوین بودجه جدید و این اثر خوبی کرد، الحمدلله ما یکی از کارهای خوبی که میشود افتخار کرد، همین بحث تفریغ بودجه و تعالی و تقویت دیوان محاسبات بود.
خوشبختانه مقام معظم رهبری آن موقع دیداری که با ایشان داشتیم، فرمودند که من برای فعالیتهای دیوان محاسبات امید بستم و حمایتهای ایشان باعث که دیوان محاسبات رشد کرد و اثرگذار بود. چون میدانید نظارت در کشور یک اصل است، اگر این نظارت را تضعیف کنیم، در عملکردها تأثیرگذار خواهد بود. یکی از مسائلی که ما در مجلس چهارم داشتیم حمایت از بحث اقتصادی است، در دوره سوم، در رابطه با بحث افزایش قیمت خرید گندم از کشاورزان را ما طرحش را آوردیم، خیلی طرح خوبی بود، از این بابت که تقویت کشاورز و کشاورزی خودمان شود و به جای خرید و واردات از خارج، بتوانند از محصولات کاشت خود مردم استفاده کنند. شما فرمودید خاطره، من همین طرح را در مجلس مطرح کردم، دولتیها خیلی موافق نبودند، میگفتند که جالب است میگفتند ما ریال نداریم گندم بخریم. من آن موقع در دفاعش گفتم؛ شما همین دلاری که برای واردات گندم میدهید، بدهید به کشاورزان خودمان.
وقتی اینها دیدند که دستشان رو میشود، مجبور شدند قبول کنند، چون دولت قبول نمیکرد، مجلس هم نمیپذیرفت و خوشبختانه مجلس پذیرفت و آن باعث افزایش قیمت خرید به مرور زمان شد و باعث رشد کاشت گندم در کشور و الحمدلله به خودکفایی هم نزدیک شد در این رابطه. یا مثلاً در رابطه با محصولات کشاورزی میتوانم بگویم این همان جزو اتفاقات مجلس سوم بود که بنده در رابطه با صادرات سیب ارومیه تلاش کردم.
سؤال: سیب به عراق یا ترکیه؟
کامیار: نسبت به صادرات، آن موقع اقبالی نمیکردند. علتش هم این بود که وارد کننده بیشتر اقبال داشت تا صادرکننده، مخصوصاً واردات موز را تجار خیلی علاقهمند بودند. خوشبختانه آن موقع من فکرم رسید، آنهایی که به کمک دولت بیاییم مصوبهای را از دولت گرفتیم که هر کس بتواند سه کیلو سیب صادر کند میتواند دو کیلو موز وارد کند، آن موقع هم خیلی، مثل الآن نبود، خیلی برای آنها بهره داشت و این باعث شد که خیلی ما در رابطه با صادرات سیب به کشورهای مختلف و باعث تقویت و حفظ باغ های ارومیه شد.
سؤال: سیب به کجا صادر میشد؟
کامیار: کشورهای مختلف. همسایهها آن موقع نبودند ولی رقابت و اول به خود دبی میرفت. از دبی، کشورهای مختلف میگرفتند.
سؤال: اسم کمیسیونتان چه بود؟
کامیار: من تقریبا در این سه دوره چهار تا کمیسیون را تجربه کردم، کمیسیون نهادهای انقلاب، اول، چون از جهاد من آمده بودم.
سوال: که الان دیگر وجود ندارد
کامیار: بعدا نهادهای انقلاب جمع شد، بعد منتها دو سال بعدی رفتم کمیسیون بازرگانی، دو سال آنجا بودم.
سوال: یعنی در مجلس چهارم هم بازرگانی بودید؟
کامیار: مجلس سوم آمدم اقتصاد. چهارم همان کمیسیون دیوان محاسبات.
سوال: چند تا کمیسیون در مجلس چهارم داشتید؟
کامیار: چهارم این ادغامی که الان شده آن زمان ادغام نبود، همین کمیسیون دیوان محاسبات با کمیسیون برنامه و بودجه ادغام شد دورههای بعد، ولی در آن موقع خاطرم هست که تعداد کمیسیونها دوبرابر وضع موجود بود و افراد در کمیسیونها خیلی مثلا محدود بودند ۱۰-۱۲ نفر بیشتر در کمیسیون قرار نمیگرفتند همین ۲۷۰ نفر در همین به طور متوسط ۱۲ نفر بودند در کمیسیونها.
سوال: بعد از مجلس چهارم آن وقت چه کار کردید؟ اولین کاری که در ارتباط با ارجاع کردید؟
کامیار: تجربهی این سه دوره برای من نشان داد که در قانونگذاری تقریبا دیگر ما رسیدیم به کفایت، لذا تصمیم گرفتم که به مسائل اجرایی بروم ولی برای رفع این که مسئولیتی در مقابل مردم نداشته باشم دوره پنجم کاندیدا شدم ولی، چون بیشتر به مسائل ملی پرداخته شده بود حضور من در خود ارومیه کمتر شده بود، چون اهمیت را به مسائل ملی داده بودم.
سوال: آهان، رقیب رای آورد
کامیار: رقیب رای آورد، برای ما هم مهم نبود چه رای بیاوریم چه رای نیاوریم، چون برنامه ما برای ورود به مسائل اجرایی بود و من تقریبا به مسائل اجرایی وارد شدم اول آن همین بحث شما فرمودید از وزارت کشور شروع شد، بعنوان مشاور وزارت کشور قرار گرفتم و بعد به وزارت خارجه رفتم تحت عنوان رئیس اداره امور مجلس دو سالی آنجا بودیم که بعد همین جریان مجلس باصطلاح جریانات جناحی و دو خرداد پیش آمد، گفتند آقا شما دو خرداد را درک نکردید، علیرغم این که سفارت بنده تصویب شده بود دیگر گفتند اقا نه، گفتیم خیلی خب، تقریبا دو دوره من مدیر کل صدا و سیمای کرمانشاه و گلستان بودم و بعد از آن با توجه به این که تهران در رابطه با وزارت رفاه اعلام نیاز شد که من بیایم به عنوان معاون امور مجلس وزارت رفاه شدم دو سالی آنجا بودم که بعد از آن به عنوان مستشار انتخاب شدم برای دیوان محاسبات، دو دوره مستشار دیوان محاسبات بودم که اخیرا هم ۴ سال پیش به عنوان دادستان دیوان محاسبات از طریق مجلس شورای اسلامی منتخب شدم.
سوال: دیگر علاقه دارید به مجلس بیایید اگر فشار بیاورند به شما حاضرید در انتخابات شرکت کنید؟
کامیار: برای بنده معمولا این طوری بوده که هر جا خداوند متعال مقدر کند بتوانم خدمت بیشتری را داشته باشم و زیاد خودم هدفگذاری نکردم تا حالا هم همین طور بوده مثلا در مجلس هم همین طور بوده و لطف خداوند متعال فقط شما هم دعا کنید که خداوند متعال توفیق بدهد آدم بتواند خدمتی کند هر کجا موثرتر است و هر کجا میتواند توفیق خدمت بیشتری داشته باشد چه مجلس باشد و چه دولت باشد، اینها همه در یک نظام هستند ولی تاثیرگذاری خیلی مهم است آدم مثلا در یک جایی باشد که کار را بلد باشد و بتواند مفید واقع بشود، پست و مقام برای آدم انگیزه نباشد، فقط عرض کردم که جایی را که اگر آدم قرار میگیرد اول ببیند که واقعا میتواند بهتر خدمت کند آنجا را رصد کند ولی اگر نمیتواند نه، اصلا نباید برود.
اگر بنا باشد من مجلس بروم باز میتوانم تاثیرگذار باشم با توجه به تجربهای که الان در ارتباط با مسائل قوهی مجریه قرار گرفتم و مخصوصا دیوان محاسبات، با توجه به این که دیوان محاسبات اشراف کلی به مسائل جاری کشور دارد و بودجهها و مسائل مختلف، همین تفریغ خودش در واقع ابعاد مختلف صرف و هزینههای بودجه را نشان میدهد نمایندگان مجلس ما هم در واقع خیلی برایشان لازم است این اطلاعات، اتفاقا به نظر من حالا شما فرمودید خاطره، من که یک مقدار آمدم مجلس بعد از مدتی احساسم بر این بود که کاش نمایندگان مجلس واقعا کشور را بشناسند، ما یکی از مزایای نمایندگان کشور ما این است که از اقصی نقاط مختلف میآیند، حتی از دوردستها و حتی جاهای کوچک ما سعی میکنیم نماینده بیاوریم ولی این جا که به مجلس میآیند اینها باید بدانند و احساس کنند که نماینده کل کشور هستند.
یکی از مسائلی که من تجربه احساس کردم که نمایندگان به مسائل کلی باید اهمیت اولایی بدهند، اول مسائل ملی را ترجیح بدهند و بعد مسائل حوزوی خودشان را، متاسفانه ما این آموزشها را اول نمیدهیم بعد نماینده مجلس میآید میدود دنبال همان مسائلی که در حوزهی انتخابیه خودش هست ولی به بن بستهایی میخورد و نتیجه کمتر میگیرد و این باعث میشود که ما هم در مسائل ملی و کلان عقب میمانیم، اگر نمایندگان ما اطلاعات کافی از کل کشور داشته باشند، خیلی تاثیرگذار است در تدوین قوانین.
سوال: الان شما اگر که خودتان میرفتید مجلس دوازدهم یا نمایندههای دیگری که میروند مجلس دوازدهم انشاالله، چه توصیهای برای آنها دارید و چه کار مهم و اصلی مملکت است که باید پیگیری کنند و به نتیجه برسانند با توجه به این تجربیات اجرایی که داشتید.
کامیار: استحضار دارید، هر نمایندهای که میخواهد بیاید مجلس دو وظیفهی نمایندگی و دو وظیفهی مجلس شورای اسلامی را باید در نظر بگیرد، یکی وضع قوانین است، دوم نظارت بر اجرای قوانین است، اینها را باید در نظر بگیرد و در هر دو جهت به نظر من باید قوی باشد و فعال باشد وضع قوانین یکی از مسائلی که ما از نمایندگان کشور انتظار دارد آن هم این که نمایندگان به مطالعهی قوانین چه در لوایح و چه در طرحها همت بگمارند، چون اگر این مطالعات و این پژوهش، تحقیق در رابطه با لوایح انجام نگیرد در داخل مجلس نماینده مجبور است به آراء دیگران رجوع کند، من به شما نگاه کنم ببینم شما چطوری رای میدهید، من هم آن طوری رای بدهم یا مثلا بله، مرسوم بود بعضیها را میگفتند که اقا نگاه میکند به رئیس مجلس ببیند که رئیس مجلس اگر بلند میشود این هم بلند میشود یا رای میدهد.
ولی الان سیستم عوض شده است با دکمه میزنند دیده هم نمیشود ولی این خیلی مهم است، اول در رابطه با وضع قوانین من اعتقاد دارم نماینده باید اهل مطالعه در بحث قوانین باشد اولویت اصلی نماینده چون اولا قانون برای کل کشور است قوانین ما قوی باشند مدبرانه باشد، تدبیر کرده باشند همهی ابعاد را دیده باشد تعارض با قوانین دیگر را درنظر بگیرند مطلب بعدی بحث نظارت است، نظارت، من باید در رابطه با قانون ببینم این قوانینی که مجلس تصویب میکند در عمل به کجا میرسد؟ نباید مثلا ما فقط تصویب کنیم، بله، دوباره رویمان را برگردانیم برویم دنبال قانون دیگر، قانونی که مصوب شده تاثیرگذاری آن، اجرای آن، موانع آن، مسائلش را ببینیم و اگر لازم باشد حتما نسبت به اصلاح آن قانون اقدام کنیم، انشاالله تعالی آنهایی که موفق میشوند، آنهایی باشند که واقعا از لحاظ تدین و تقوا افراد بالایی باشند، باید در نظر بگیرند که به مجلسی باید بیایند که حرف امام (ره) را مدنظر قرار بدهند، عصارهی فضائل ملت باشند، بدانند برای مردم الگو هستند وقتی برای مردم الگو هستند طبیعتا نسبت به مراعات مسائل مختلف باید خیلی همت داشته باشند.
سوال: در مجلس دوم که به صورت تطمیع و این که بخواهند پیشنهادات مالی بکنند و این حرفها برقرار نبود برای این که مجلس دوم خیلی مجلس جنگی بود. ولی تهدید شدید؟
کامیار: تهدید هم از طرف دولتیها شدم. در مجلس سوم. در دوم نبود. حالا در مجلس دوم مطلبی که پیش آمد در جریان هستید این بحث جناح بازی یک مقدار مسائلی را پیش میآورد، ولی این باعث نشد که ما بتوانیم تهدید مستقیمی داشته باشیم ولی به صورت جناحی چرا، ولی در موضوع تطمیع، برای بعضی وقتها مثلا در کمیسیون پیش میآمد مثلا آقا مراجعهای میشد به شما مثلا آقا فلان کار را بکنید مثلا ما هم شما را سهیم میکنیم شما را مشارکت میدهیم، آقا مثلا در فلان کارخانه شما مثلا این مشکل را برای ما حل کنید که ما مثلا خودت هم نشدی پسرت و یا افرادت را ما شریک میکنیم شما بگو ما چه کار کنیم.
اینها زبان خاص خودشان را داشتند ولی نسبت به تهدید هم متاسفانه بعضی مواقع همین بحثی که خدمت شما عرض کردم برای خودمان هم مواجه میشدیم آن هم در ارتباط با بحث آقا مثلا ما در رابطه با وزرا سوالی بکنم یا مثلا مخالفتی با وزیری که معرفی شده بود داشته باشم این را میدیدم که از طرف همان وزیری که سوال شده یا مثلا میخواهم مخالفت کنم از طرف آنها تهدید میشدیم، ولی طبیعی است نماینده باید شجاع باشد نسبت به عقیده خودش استوار باشد و نهراسد از این مسائل، طبیعتا پیش میآید.
سوال:شما چند تا بچه دارید؟
کامیار: ۴ تا. یک پسر سه دختر
سوال: بزرگترین چند ساله است؟
کامیار: بزرگترین متولد ۶۰ است.
سوال:یعنی الان ۴۲ سالش است. پسر است یا دختر؟
کامیار: پسر است و ازدواج کرده است.
سوال:پس نوه هم دارید؟ چند تا؟
کامیار: بله، سه تا
سوال:بزرگترین نوه چند سالش است؟
کامیار: تقریبا الان کلاس سوم است.
سوال:ماشاالله، آن وقت پسر شما علاقهای به سیاست دارد؟
کامیار: نه زیاد، بیشتر رشته فنی را دنبال کرده و رشته هوافضا را دنبال کرده و فنی هست ایشان.
سوال:شما زمانی که رفتید تلویزیون یعنی مرکز کرمانشاه و مرکز گرگان، در ارتباط با بودجه، چون خودتان هم در مجلس بودید، متوجه شدید که خیلی با بودجه تلویزیون مجلس همیشه سخت برخورد میکرده و همیشه فکر میکرده که کار تلویزیون خرجی ندارد و باید کمتر کنند و درآمدها و دریافتها را کمتر کنند، آن زمان در تلویزیون در مرکز گرگان یا کرمانشاه خودتان نتایج تصمیم های مجلس را حس میکردید، کاری در آن زمینه اتفاق افتاد در آن دورهای که مدیر بودید مثلا مشورتی بدهید به ریاست سازمان برای این که مثلا در روش بودجه یک تغییری بدهد؟
کامیار: اخیرا نشستی داشتیم با رئیس صدا و سیما در خود سازمان و یک نشست دیگری در دیوان محاسبات که معاونان صدا و سیما آمده بودند، یکی از مسائلی که من آنجا هم مطرح کردم این است که واقعا صدا و سیما یکی از مظلومترین دستگاهها است مثل آن چراغی که به دور خودش روشنایی نمیدهد، دورنمای صدا و سیما یک دورنمای واقعی نیست، مردم خیال میکنند که صدا و سیما خیلی درآمد دارد، از این تبلیغاتی که پخش میشود خیلی درآمد دارد ولی در واقع من الان این را بخاطر مردم عرض میکنم، ما در همان دورهای که سال ۸۰ در صدا و سیما بودیم، حق الزحمهی عوامل صدا و سیما همان رقمی است که الان هست، ما برای یک تصویربردار مبلغی که میدادیم، الان من پرسیدم از مرکز کرمانشاه همان رقم است، یعنی در کل کشور علیرغم رشد تورم یا درآمدها و اینها در صدا و سیما این رقم رشد پیدا نکرده است علت آن هم تقریبا درک نکردن و تفاهم متقابل است، متاسفانه خیال میکنیم که صدا و سیما با این همه تبلیغات و فلان کلی درآمد دارد در حالی که این طوری نیست با توجه به هزینهها و مسائل مختلف.
باید اقرار کنم که صدا و سیما نسبت به توانمندی مالی خودش خیلی بهتر از نسبت به میزانی که درآمد دارد، رشد کمی و کیفی کرده است و متاسفانه خود صدا و سیما نسبت به تعریف خودش آن توانایی را ندارد نتوانسته برساند در حالی که مثلا بله باید برساند، وقتی میگوییم شبیه خون فرهنگی با رسانههای خارجی برای این که مسائل فرهنگی ما را روز به روز تحت الشعاع تبلیغات خودشان قرار بدهند ما باید یک رسانهی قوی در مقابل آنها داشته باشیم رسانهی قوی زیربنای قوی میخواهد، باصطلاح از لحاظ مالی تقویت باید بشود، از لحاظ کمی، کیفی، از لحاظ نیروی انسانی باید تقویت بشود.
متاسفانه، به خودش واگذار کردیم و گفتیم که شما دستگاه زیرمجموعهی نهاد رهبری هستید و متاسفانه هر دولتی هم آمده صدا و سیما را مورد بی لطفی و کم لطفی قرار داده است. خدا رحمت کند حضرت امام را که میگفت رسانه ملی یک دانشگاه عمومی است ما در مسائل فرهنگی خیلی نیاز داریم که کار کنیم، یکی از موارد مهمی که مجلس آینده باید دنبال کند همین بحث مسائل فرهنگی است، در مسائل فرهنگی ما باید خیلی پیشرو باشیم، ما الان از لحاظ فرهنگی فرهنگ غنی اسلامی و انقلابی را داریم، این فرهنگ غنی اسلامی باید توسعه پیدا کند و در خودمان رشد یافته و به صورت عملیاتی در داخل کشور بروز داده بشود ظهور داده بشود و برای دنیا در واقع عرضه بشود.