نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی گفت: تنقیح بررسی و اصلاح قوانینی است که ابهام دارد و باید کنار گذاشته شود و این کار سبب جلوگیری از فساد میشود و با تنقیح میتوان قوانین موجود را اصلاح کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، سیدمهدی موسوی نژاد، نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ مهمان برنامه فی المجلس شبکه خبر بود.
سؤال: تنقیح قوانین یعنی چه؟
موسوی نژاد: تنقیح قوانین، شما میدانید در این صد و ده ساله نظام قانونگذاری کشور، قوانین زیادی از مجلس ملی، مجلس شورای اسلامی، یا لوایح تصویب شده است که تقریباً بیش از ۱۱ هزار عنوان و قانون در کشور داریم که خیلی از این ها بررسی نشده است یا منسوخ شده اند یا منقضی بوده اند یا تعارض داشتند به قوانین جدید یا قوانینی که یک نماینده بخواهد طرح بدهد و دولت بخواهد لایحهای بدهد، قدیم بالاخره قوانینی هم تصویب شده است. تناسب سازی با قوانین گذشته از حیث اینکه تعارض دارد یا اینکه در راستای آن است یا اینکه آن قوانین یا قوانینی که مزاحم قوانین جدید است، یا قوانین جدید مزاحم قوانین قدیم است، باعث میشود که قانون منقح درست و حسابی در مجلس تصویب شود، لازمه آن این است که یک تنقیح قوانینی ایجاد شود البته دستور حضرت آقا هم بود که به قوانین توجه شود، چابک سازی شود و خلاصه سازی شود، خب متأسفانه ما شاهد هستیم در تمام دورههای مجلس، تقریباً هر مجلسی بیش از ۳۹۰ تا ۴۰۰ قانون را مصوب کرده اند در هر دوره ای، خب بیشترین قوانینی که تصویب شده است در مجلس ششم که حضرتعالی تشریف داشتید که نزدیک به ۴۰۰ قانون بوده است و کمترین آنها در مجلس نهم بوده است که ما بوده ایم که ۲۰۰ قانون بوده است آن هم در عنوان قانون. یکی از مشکلات جدی کشور هم است بالاخره این گستردگی قانون و باعث میشود کشور را با یکسری مشکلاتی روبرو کند. الان ما یکسری فسادهای مالی داخل کشور بعضاً میبینیم که اتفاق میافتد، دلیل اش همین است، یعنی آن کسی که مفسد اقتصادی است معمولاً قوانین را بلد است و میداند که چطوری باید دور بزند یا از کدام قوانین گذشته استفاده کند، به نظر میآید فساد انجام میدهد. یکی از کارهای تنقیح این است که جلوی فساد گرفته شود.
سؤال: یعنی یک وکیل امور حقوقی خوش حافظه فاسد میتواند هر کاری را از لحاظ مالی انجام بدهد و استناد کند به قانونی که واقعاً وجود دارد.
موسوی نژاد: بله قانونی که بوده و متأسفانه منسوخ نشده است. میدانید که تمام قوانینی که تصویب شده است تا زمانی که خود مجلس آن را لغو نکند و منسوخ نکند، مصوب نکند که اینها لغو است، آن قانون جاری است، و اگر که در خود قانونی که جدید تصویب میشود، قبلی را منسوخ کند یا قبلی را به اصطلاح لغو کند، این اتفاق اگر بیفتد، بله، در غیر این صورت همه قوانین جاری است تا زمانی که نسخ نشده اند. ما قوانین منسوخ شده داریم، قوانینی داریم که برای یک مدت خاصی بوده است. مثلاً عرض کنم ما داریم در یک مجموعه مالی بانک، یک مقررهای در قانون برای یکی از خانواده یا اعضای آن بانک، یک مقررهای گفته اند ماهیانه مثلاً n ریال برای آن تخصیص بدهند، این اگر منسوخ نشود، تمام ایل و تبار و تمام وارث آن میتواند بیاید و ادعا کند که از آن موقع تا الان باید اینقدر به من میدادید و ادعای مالی کند. این یکی از ضرورتهایی بود که اتفاق افتاده است و ما بعد از آن شروع کردیم به کارهای تنقیح در ارتباط با قوانین گذشته و و قوانین فعلی.
سؤال: شما نماینده دشتستان هستید؟
موسوی نژاد: بله.
سؤال: دشتستان چقدر با دریا فاصله دارد؟ یعنی به تنگستان چسبیده است؟
موسوی نژاد: بله هم مرز تنگستان است، ما تقریباً ۶۰ کیلومتر با دریا از طرف بوشهر فاصله داریم ولی از طرفهای دیگر مثل جزیره شمالی و جنوبی آخرین نقطه دشتستان تقریباً ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر بیشتر فاصله نداریم خود استان بوشهر چهار نماینده و چهار حوزه دارد که معمولاً هر چهار حوزه تقریباً همان ۱۱۰، ۱۱۵ است به همان اندازه.
سؤال: رطوبت به اندازه بوشهر که نیست؟
موسوی نژاد: رطوبت از آنجا کمتر است ولی رطوبت دارد.
سؤال: کار مردم دشتستان چه است؟
موسوی نژاد: بیشتر کشاورز هستند نزدیک به ۵ میلیون اصله نخل داریم در دشتستان که عموماً ارتزاق شان هم از طریق نخل است. لکن به دلیل مخصوصاً کمبود آب که معمولاً کشاورزان ما با آن دست و پنجه نرم میکنند که البته یک سد دالکی است که اگر آن به نتیجه برسد، یک مقداری مشکلات کمتر میشود. اگر این وضعیت آب بیشتر بود طبیعتاً ما تعداد ۵ میلیون اصله نخل افزایش پیدا میکرد ولی الان محدودیتهایی ایجاد کرده اند بخاطر بحث کمبود آب که بیش از این نخل توسعه پیدا نکند.
سؤال: شما سال ۵۴ به دنیا آمده اید یعنی هیچ خاطرهای از حکومت شاه ندارید؟
موسوی نژاد: از حکومت شاه ندارم ولی ذهن من که به اصطلاح یاری میکند، آن موقع مرحوم پدر ما در راهپیمایی ایام انقلاب بود سال ۵۷، مادر ما مریض شده بود، او را برده بودند به شیراز که در شیراز راهپیمایی بود و سروصدا بود و پدرم من را آورد که به راهپیمایی برویم و شرکت کنیم، این ذهنیت من، یعنی آن چیزی که در ذهن من ...
سؤال: از چند سالگی یادتان است؟
موسوی نژاد: نزدیک به چهار سالم بود آن موقع این در ذهن من مانده است که من همراه پدرم روی دوش پدرم به راهپیمایی رفتیم.
سؤال: از جنگ چه خاطرهای دارید؟
موسوی نژاد: سن و سال من به جنگ نمیخورد، ولی در برنامهای در مجلس بود در صداوسیما من این را گفته ام، آن زمان ما سنی نداشته ایم ولی در یک مدرسه دوره اول راهنمایی بودم، تازه آمده بودم اول راهنمایی، تقریباً اواخر جنگ هم بود، اعلام کرده بودند که هر کس میخواهد اعزام شود و داوطلب شود برای جنگ بیاید ثبت نام کند، آن موقع مدرسه ما یک انجمن داشت.
سؤال: چه سالی؟
موسوی نژاد: فکر کنم سال ۶۶ باشد، ۱۲ سال داشتم، اواخر جنگ بود و بعد از آن صلح شد، رییس انجمن ما یک آدم نوجوان بود و ریش داشت، از من اسم نویسی کرد و تعدادی از سوم راهنماییها هم بودند ما را از روستا به شهر برازجان بودند و در مصلی جمع کردند و بعد به ما گفتند که من یادم است که آن موقع پاسداری بود که آمد که به مسئول پرورشی مدرسه ما گفت که چرا هر چه بچه کوچک را آورده اید، ما چطوری اینها را برای جنگ اعزام کنیم، یک مقدار به من برخورد که یعنی چه بچه کوچک، ما را جدا کردند ما به فکر اینکه داریم به جنگ میرویم، حتی چون دایی من تازه شهید شده بود من وصیتنامه هم نوشته بودم، چون ایشان وصیتنامه داشت من فکر میکردم هر کس میرود جنگ باید وصیتنامه داشته باشد، یک چیزی هم نوشته بودم با دستخط همان موقع و زیر فرش خانه مان گذاشته بودم، به ما ناهار دادند، بعد ما را سوار ماشین وانت کردند. جبهه و جنگ سمت خوزستان از مسیر و کنار روستای ما میگذشت، ما را سوار کردند و گفتند بروید و ما هم دلخوش بودیم که به جنگ میرویم، نزدیک به روستا که شدیم دیدیم که ماشین چرخید به سمت روستا، داد زدیم گفتند شما برای جنگ نیستید، به خانه برگشتیم، وصیتنامه را برداشتیم، بعد هم که جنگ تمام شد.
سؤال: از چه زمانی به فکر این افتادید یا چه باعث شد که در انتخابات شرکت کنید؟
موسوی نژاد: من برنامهای برای انتخابات نداشتم، چون من تقریباً سال ۷۲ آمدم حوزه علمیه قم، آنجا مشغول دوره طلبگی شده ام، سال ۸۴ وارد سپاه بوشهر شده ام، آنجا فعالیتهای فرهنگی انجام میدادم، تعدادی از دوستان انقلابی گفتند که در دشتستان این دوره لازم است که شما بیایید و وارد صحنه انتخابات شوید من جدی نگرفتم ولی آنها خیلی جدی گرفتند و بعد هم متأسفانه یا خوشبختانه وارد صحنه انتخابات شدیم و آمدم به مجلس.
سؤال: بعد از آن مقاومت کردید و کاندید نشدید.
موسوی نژاد: بعد از آن شرایطی به وجود آمد که با توجه به آن شرایط دیگر امکان حضور نداشتم. در آن چهار سالی هم که بودم، شرایط یک چالشهای زیادی در مجلس نهم داشتیم، من فکر میکنم در یازده دوره از مجلس، دوره مجلس دوره نهم یک دوره پرچالشی بود، حالا دوره ششم را هم اگر بگذاریم کنار، دوره نهم خیلی پرچالش بود.
سؤال: فراکسیونهای اصلی کدامها بودند؟
موسوی نژاد: فراکسیون ولایت بود و فراکسیون انقلاب اسلامی، اصولگرا.
سؤال: همراه هر کدام از آنها هم چند سال بودند؟
موسوی نژاد: تقریباً انقلاب اسلامی در اقلیت بود، منتها مثلاً تقریباً ۸۰ تا ۹۰ نماینده داشت.
سؤال: برابر بودند؟
موسوی نژاد: بله.
سؤال: کتک کاری هم شد؟
موسوی نژاد: کتک کاری در نهم نداشتیم، در ششم کتک کاری داشتیم. ولی در مجلس نهم چالشهای زیادی بود بحث و گفتگوها و دعواهای زیادی داشتیم.
سؤال: دعواهای سر برجام هم در مجلس نهم بود؟
موسوی نژاد: بله سر برجام بود، ما در مجلس نهم برجام داشتیم که یک چالش جدی بود که اتفاق افتاد، یا مثلاً در بحث استیضاحی که اتفاق افتاد که آقای احمدی آمدند که اتفاق خاصی بود، در بحث سهام عدالت ما یکسری گیر داشتیم، در بحث اطاله جمعیت یکسری مباحث جدی داشتیم. موارد زیادی بود، چند تا مورد جدی داخل مجلس داشتیم که دنبال میشد.
سؤال: سهام عدالت را شما با آن موافق هستید، فکر میکنید واقعاً به سوددهی میرسد؟
موسوی نژاد: سهام عدالت یک کار بسیار خوبی بود ولی خوب مدیریت نشد وگرنه تصمیم آن تصمیم درستی بود ولی شرکتهای تابعه که سهام عدالت ...
سؤال: یعنی شرکتهای ضرر ده؟
موسوی نژاد: بله متأسفانه این شرکتها آوردند و بعد هم همین شرکتها هم خوب مدیریت نشد که من واقعاً خیلی جدی آمدم بحث تغییر و تفحص از سهام عدالت را مطرح کردم، چند تا کار در مجلس را دنبال کردم، یکی موضوع سهام عدالت بود، یکی موضوع بابک زنجانی بود که بخاطر فسادی که اتفاق افتاده بود، چون مرتبط با کمیسیون ما هم بود به اتفاق آقای میرکاظمی که آن زمان رییس کمیسیون بودند، یکی هم بحث برجام بود. در سهام عدالت مطالعاتی که ما میکردیم این بود که مثلاً رؤسا و مدیران کارخانه و شرکتهای سهام عدالت عموماً بذل و بخشش میکردند و هیچ عایدی برای مردم نداشتند و زیان ده شده بودند و کسی هم به داد اینها نمیرسید و متأسفانه یک سیطره خیلی پرقدرتی هم برای این حوزه داشتند که انکار هیچ کاری نبود، یعنی هیچ کاری نمیتوانستید انجام بدهید. مثلاً ما داشتیم یکی از مواردی که من دنبال میکردم، کارخانه سیمان دشتستان ما که مرتبط با سهام عدالت بود، مثلاً مدیران آنجا مجموعه آنجا خیلی مشکلات ایجاد کرده بودند، هم برای مردم آنجا و هم برای کارگران آنجا و سعی کرده بودند مقامات را هم بخرند و خیلی هم بذل و بخشش کرده بودند و مقامات را با خودشان همراه کرده بودند و هیچ کسی هم هیچ چیزی نمیگفت، ما محکم در این بحث ورود کردیم، حتی اینها آمدند در خود مجلس و با نمایندگان هم لابی کردند که مبادا بحث تغییر و تفحص از سهام عدالت به یک جایی برسد و علی رغم اینکه من سهام عدالت را آن موقع در مجلس در صحن علنی به تصویب رساندم، آمدیم مصوب هم کردیم ولی در کمیسیون رفت و لغو شد.
سؤال: امضاها را پس گرفتند؟
موسوی نژاد: معطل کردند، من کسی بودم که خودم طراح تغییر و تفحص بودم، بالاخره من خودم باید در تغییر و تفحص باشم، در کمیسیون آمدند یک جوری رأی گیری کردند که من را از تغییر و تفحص بیرون کردند و بعد هم هیچ اقدامی نشد.
سؤال: بین این تصمیم و اینکه کلاً این شرکتهای زیان ده را بفروشند به بخش خصوصی، شما کدام را انتخاب میکنید؟
موسوی نژاد: اگر بحث شرکتهای زیان ده باشد مسلماً اگر میفروختند به بخش خصوصی و بعد هم همین را سرمایه گذاری میکردند در بخشهای مورد نیاز مردم، طبیعتاً خیلی بهتر بود.
سؤال: البته در همان خصوصی سازی هم خیلی فساد بود.
موسوی نژاد: بله در خصوصی هم ما مشکلات عدیدهای داریم. اینکه من میگویم فقط مربوط به سهام عدالت نیست، همان اصل ۴۴ قانون اساسی، برای اجرای اصل ۴۴ چقدر ما چالش داشته ایم و داریم، همین الان چقدر حاشیه و حواشی خاص خودش وجود دارد. به هر یکی از مشکلات عمده که تا الان که میبینیم در بحث واگذاریها مخصوصاً یا شرکتهای تابع زیان ده که متأسفانه اینها خیلی دقت نشده است، اعتقاد من این است که هیچ دولتی تا الان نتوانسته است این را به سرانجام برساند، یعنی یک جوری این را برنامه ریزی کنند که واقعاً سود آن عاید مردم شود، بیت المال آسیب نبیند.
سؤال: شما بعد از اینکه مجلس تمام شد، اینکه گفتید که مسائلی پیش آمد، مسائل خانوداگی بود؟
موسوی نژاد: خیر مسائل خانوادگی نبود منتها یک حواشی بود که بعضی از عزیزان ایجاد کردند که بعد از آن دیگر من...
سؤال: یک طوری دلسرد شدید؟
موسوی نژاد: بله.
سؤال: اینکه تصمیم به ادامه تحصیلات گرفتید، مخصوصاً در زمینه نفت و گاز و اینها، علت آن این است که میخواهید به کارهای اجرایی برگردید؟
موسوی نژاد: خیر، من در بحث نفت و گاز، من کمیسیون انرژی بودم و نفت و گاز را خوب میشناسم، منتها اقتصاد نفت گاز مغفول واقع شده است و ما بسنده کرده ایم به فروش نفت خام، یعنی کل اقتصاد نفت و گاز را شما بخواهید بروید و یک دوری بزنید، اقتصاد فقط منحصر شده است به اینکه ما فقط بتوانیم نفت گاز را بفروشیم و یک عایدی ایجاد شود و بشود منابع بودجه ما، درآمدی بودجه ما، این واقعاً یک ظلم است هم به آیندگان و هم به امروز. اعتقاد ما این است که ظرفیتهای ذخایر هیدروکربن، ظرفیتهای نفت ما، در میادین مختلف، از جنوب تا شمال، از غرب تا شرق، یک ظرفیتهای بسیار وسیعی داریم که با ارزش افزوده، با یک مقدار فرآوری یا فعالیت در حوزه قراردادهای مالی بین المللی به کشورهایی که باید شناخته شوند که این کشورها به کدامیک از این محصولات ما نیاز جدی دارند، با یک مقدار شناخت از اینها، ما میتوانیم بخش زیادی از همین منابعی که ما الان معمولاً هر سال با کسری بودجه روبرو میشویم این منابع را تأمین کنیم که اعتقاد من این است که چند برابر فروش نفت خام. کشورهای دنیا مخصوصاً کشورهای حاشیه خلیج فارس، اینها عموماً نیاز دارند به فرآوریهای مشتقات نفتی ما، به محصولات پتروشیمی ما و یا به محصولات زنجیرهای پتروشیمی ما، پایین دستی ما، الان این کار را نمیکنیم، متأسفانه همین الان پتروشیمیهای ما یک محصول را تولید میکنند، دیگر آن محصول را صنایع پایین دست آن را ایجاد نمیکنند که آن را ارزش افزوده ایجاد کنند که ما همین ارزش افزوده را مثلاً شما اگر یکسری صنایع نیاز به یک ساختمان یا نیاز به یک مجموعه کشتیرانی، نیاز به دریا، کجا و کجا را، شما اگر تجهیزات آن را و مصالح آن را بتوانید تولید کنید از همین تولیدات پتروشیمی، یقیناً شما تمام کشورهای دنیا این را نیاز دارند، نمیتوانند تحریم کنند. نفت خام را خیلی راحت به آن دسترسی دارند ولی به مشتقات حوزه نفتی نه، به محصولات پایین دستی حوزه پتروشیمی نه، و لذا شما را نمیتوانند تحریم کنند و خیلی راحت ارزش افزوده آن هم بالا است.
سؤال: یعنی راحتتر میخرند؟
موسوی نژاد: بله الان عمده صادرات ما در همین حوزه پتروشیمی است. ولی در همین پتروشیمی باز ما با آن حرف داریم، همین الان با بعضی از اینها حرف داریم، بالاخره اگر این سناریو زنجیره پایین دست، هم باعث اشتغال زایی بیشتر میشود و هم باعث ارزش افزوده بیشتر میشود و هم رونق مالی بیشتری در آن محدوده محل زندگی مردم ایجاد میشود، اینها لازم است. متأسفانه اینها کمتر دیده شده است، لذا من با اینکه در بحث کمیسیون انرژی ورود داشته ام، البته ما آن موقع در بحث کمیسیون انرژی آمدیم اساسنامه شرکت ملی نفت را برای اولین مصوب و تصویب کردیم و مخصوصاً مأموریتهایی هم در این حوزه در مجموعه نفت ایجاد کردیم یعنی مأموریتهایی را برای آنها تحت عنوان وظیفه و تکالیف ایجاد کردیم.
سؤال: اصولاً کمیسیون انرژی میتوانست روی وزارت نفت تأثیر بگذارد، چون وزارت نفت وزارت خیلی قلدری است؟
موسوی نژاد: بله نفت خیلی قلدر است به قول حضرتعالی، من این را کاملاً قبول دارم، چون اینها خودشان را بالادست میدانند و اینکه کشور هم واقعاً نیاز به حوزه نفت دارد یک مجموعه خاص هستند، حتی شرایط آنها هم شرایط خاصی است، مثل آن را هیچ وزارتخانهای نداریم از هم از حیث سختی کار که واقعاً آنهایی که در میدان کار و فعالیت میکنند، خیلی سختی میکشند، شوخی نیست، شما در وسط دریا سکو ایجاد کنید، استحصال کنید نفت را و بعد انتقال بدهید به مراکزی که آنجا میخواهند فرآوری کنند، این چرخه خیلی چرخه سختی است، به زبان راحت است، از آن طرف هم بالاخره فروش و درآمدی حوزه نفت، یک فضای خاص خودشان را دارند، البته باید شناخته شوند. شما وقتی قانونی میخواهید برای وزارت صنعت تدوین کنید در مجلس، حتماً باید وزارت صنعت را بشناسید، حتماً باید تمام این کوچه پس کوچههای صنعت نفت را فهمیده باشید که مشکلات و نیازهای آنها چه است، چه چیزهایی ضرورت فعلی آنها است باید آنها اولویت اول هستند، به هر حال اینها باید شناخته شوند. وزارت نفت هم همینطور، خود مجموعه نفت باید مطالعه جدی شود، باید نسبت به نفت شناخت جدی و کافی پیدا کرد و تا متولیان امور سیاستگذاران و تصمیم گیران و تصمیم سازان، در کشور نسبت به حوزه نفت آشنایی کامل پیدا نکنند آن مجموعه نفت را مطالعه نکنند نمیتوانند تصمیم خوبی برای منابع کشور بگیرند.
سؤال: در دورهای که در مجلس بودید، اصلاً پیش آمد که خودتان را تهدید کنند یا پیشنهادی یا تطمیعی کنند، چون در کمیسیون حساسی هم بودید.
موسوی نژاد: بله این اتفاقها یک جوری افتاد. یک اتفاق همان سهام عدالت بود، خیلی هم اول تطمیع کردند که آقا شما، بعضی از افراد آمدند که شما فلان خانه را در فلان جای تهران حاضر هستیم به نام شما کنیم که این قصه را تمام کنید، ما ایستادیم و گفتیم نه، بعد از آن گفتند که ما نمیگذاریم که دیگر در انتخابات بعدی شرکت کنید، اجازه نمیدهیم این کار اتفاق بیفتد، این کار را نکن، برای خودت گران تمام میشود، تهدیدهای اینطوری داشتم، بعضی از افراد است، بعضی از پیامکها است، حتی من موقعی که دیگر انتخابات بعدی نبودم، یعنی در مجلس بعدی نبودم، مدیر سهام عدالت یک پیامکی میدهد به یکی از این کارخانهها که در منطقه ما است، کارخانه سیمان آنجا، که بحمدالله رأی نیاورد و فلان شد، اصطلاحات بدی هم به کار برده بود و بعد هم الحمدالله یک شخص دیگری آمده است، با این شما مصامحه کنید، با این مباشات کنید، با این دیدار داشته باشید و یکسری پیامکهای اینجوری، اینها را برای من فرستادند.
سؤال: شما در جریان همین تجربیات که در مجلس پیدا کردید، فکر کردید که مثلاً در دورههای بعدی اگر بخواهید بین مجلس و مثلاً حوزه ریاست جمهوری یکی را انتخاب کنید، کدام ممکن است به نتیجه برسد، یعنی به طور کلی خیال دارید در هیچ انتخابات دیگری شرکت نکنید؟
موسوی نژاد: اگر شرایط برای من به وجود بیاید طبیعتاً و حتماً شرکت میکنم. بالاخره مجلس یکی از ارکان نظام است که واقعاً تأثیرگذار است، البته مجلس آن قدرت و قوام قبلی را ندارد به دلیل اینکه مجموعههای مختلف هم عرض ایجاد شده است، من روی این نقد دارم نقد جدی هم دارم، به هر حال مجلس تنها مجموعه تعریف شده قانون اساسی که میتواند قانونگذاری کند مجلس شورای اسلامی است، ولی مجلس را یک مجموعه باقدرتی میدانم که میتواند خوب عمل کند در بحث قانونگذاری، کار مجلس قانونگذاری است، کار مجلس سفر به این طرف و آن طرف نیست، کار مجلس کار اجرایی نیست، فلان کار اجرایی را در فلان جا انجام بدهیم نیست، باید برود، ببیند، بشناسد و بفهمد چه چیزهایی نیاز به قانون جدید دارد و قانون جدید ایجاد کند که ما در زمان خودمان یازده طرح را طراحی کردیم. یکی از قوانین ما این بود که ما دو درصد از فروش نفت را تخصیص میدادند به مناطق نفت خیز که ما آن را کردیم سه درصد، دومین اتفاقی که افتاد که خیلی هم لازم بود، شما میدانید در مناطق ویژه اقتصادی، صنایعی که مستقر بودند، از حیث پرداخت عوارض ارزش افزوده، مالیات ارزش افزوده، معاف بودند، خب برای چه باید معاف باشند، از مجموعه اینجا دارد استفاده میکند، از امکانات و رفاهیات اینجا دارد استفاده میکند، از زیرساختهای منطقه ویژه دارد استفاده میکند، چرا باید از مالیات ارزش افزوده معاف باشد، ما آمدیم در دوره خودمان این را طراحی کردیم اتفاقاً و آوردیم و خوب هم تأثیر گذاشت. میرفتیم در روستا، روستای بعد از چهل سال انقلاب، این روستا آب نداشت، جاده نداشت، چهار تا نیمکت ورزشی نداشت که طرف یک کار ورزشی آنجا انجام بدهد، یک رفاهی داشته باشد در روستا، به شهر آمد، آن هم بخاطر اینکه درآمد شهردار خوب بوده است، شهرداری توانسته است کاری انجام بدهد، ولی در روستا و حتی شهرهای کم جمعیت واقعاً ما مشکل جدی داشتیم. من میرفتم در روستا داد مردم بالا بود، برای آب و زیرساخت هایشان، برای جاده، برای ورزش آنها باید چه کار کنیم، اینها را از کجا باید تأمین کنیم و اعتبارات استانی ما هم واقعاً کفاف اینها را نمیداد، ما آمدیم قانونی را تصویب کردیم، قانون خوب و جالبی هم بود، یعنی خیلی خوب شد و اثرات آن را بعداً دیدیم و هنوز هم که هنوز است میبینیم. آمدیم و این معافیتها را لغو کردیم، صنایع مستقر در مراکز ویژه اقتصادی را لغو کردیم، بعد اینها همه تزریق شد در روستاها، امروز بروید در استان بوشهر، دشتستان، تمام روستاهای بالای هزار نفر جمعیت چمن فوتبال دارند، همه آنها پارک محله دارند، همه آنها جاده شان نوسازی شده است، زیرساختها از لحاظ بهداشت همینطور، بحث آب همینطور، بحث گاز همینطور، تمام روستاها الان گاز دارند، از این اعتبارات اینچنینی. من میگویم وظیفه نماینده اینها است، اینکه من بروم آنجا بگوییم این ساختمان را بسازند و کار اجرایی کنند، این کار من نیست، این کار نماینده است که باید اینها را در سطح منطقهای بشناسد و در سطح ملی هم باید نگاه ملی داشته باشد. بعضی از قوانینی که نیاز است برای کشور، ببینید مثلاً یکی از موضوعاتی که ما داشتیم و آوردیم و با چالش روبرو شدیم بحث اطاله جمعیت بود، حضرت آقا فرمودند که این کار اشتباهی بوده است، اینکه تصمیم فرزند کمتر، زندگی بهتر، کار اشتباهی بوده است، ما آمدیم این فضا را تغییر بدهیم که با یک موارد بسیار جدی روبرو شدیم، آن موقع یک دعوا و بگو و مگوی خیلی زیادی با دکتر مرندی پیدا کردیم، آن زمان نماینده بودیم بلاخره این طرح در زمان وزارت ایشان توی زمان وزارت ایشان طرح اجرا شده است، من یادم است، آن موقع خانم دکتر جوادی، زمان دکتر احمدی نژاد ریاست جمهوری آن زمان معاون محیط زیست بود، یک همکاری با هم داشتیم. بعد ایشان یک مطالعات خیلی خوبی داشت. رفته بود در مناطق محروم برای بحث جمعیت کمتر فرزند کمتر، یک اقداماتی کرده بودند وحشتناک، خیلی بد بود. خوب ما آمدیم در راستای همین یک طرحی نوشتیم، در راستای تعالی جمعیت، آمدیم یک سری به اصطلاح تغییر بدهیم، چون تا آن موقع چیز دیگری بود قانون، این قانون باید اصلاح میشد حتی توی برنامهها خلاف برنامه هم بود، چون برنامهها هم براساس آن نوشته بود، براساس قانون قبلی بود.
سوال: دکتر مرندی نماینده مجلس نهم بود؟
موسوی نژاد: بله، من آمدم با یک مقاومتی توی مجموعه متاسفانه روبه روشدیم، خیلی دیدیم داشتند مخالفت میکردند، طرح را مطرح کردیم توی مجلس . خوب من آن جا یک مطلبی گفتم توی طرح، که گفتم از اول این شعار و این به اصطلاح سیاست گذاری، سیاست وارداتی کشورهای خبیث انگلیسی و اسرائیلی است.
سوال: سیاست وارداتی.
موسوی نژاد: بله، گفتم این سیاست وارداتی، تصمیم وارداتی بود که متاسفانه عاملان ما و مدیران ما هم اجرا کردند در کشور، من همان طور که داشتیم صحبت میکردم، آقای دکتر مرندی گفت چه میگویی تو؟ وارداتی چیست؟ انگلیسی چیست؟ ما وارد کردیم؟ من گفتم صحبت تان تمام شد؟ آقای دکتر من ارادت دارم خدمت شما ولی باید بپذیریم، من نمیگویم خدای ناکرده شما عوامل آنها هستید، من گفتم این وارد کشور شد، وارد مجموعه سیاست گذاری کشور شد، تصمیم سازی کشور شد، تصمیم گرفته شد، حالا یا جنابعالی، یا رئیس جمهور یا وزیر دیگر، یا معاون دیگر یا هر کسی دیگر بلاخره این اتفاق، اتفاق اشتباهی بوده است، حالا اشکال ندارد، زمان شما درست بوده است، خوب بوده است، خودش هم قائل بود که آن موقع کاردرستی بوده است، خودش هم قائل نبود که کار اشتباهی بوده است، گفتم با فرض این که الان حضرت آقا فرمودند و ما هم به این نتیجه رسیدیم، آمار این را دارد میگوید، وضعیت شرایط آینده جمعیتی کشور تبدیل شده است به یک بحران و این بحران آینده است و حالا کمک کنید، کمک نکردند.
سوال: شما خودتان چند تا بچه دارید؟
موسوی نژاد: من چهار تا
سوال: پسر یا دختر؟
موسوی نژاد: یک پسر دارم که بزرگ است که طلبه است متولد سال هزار و سیصد و هشتاد است.
سه تا دختر دارم، که یکی اش متولد هشتاد و یک است و دانشجو است و دو تا کوچولو دارم که اتفاقا بعد از طرح ولایت، بعد از طرح آقا بود.
سوال: ولی هنوز نوه ندارید؟ البته زود است خوب، هنوز فرصت دارید.
موسوی نژاد: اتفاقا من به ایشان گفتم، گفتم هر وقت به هر حال اشما اعلام آمادگی کنید، بسم الله من آماده ام و هیچ وقت هم تعلل نکن، هر وقت فکر کردید که موقع ازدواج است، بسم الله.
سوال: خوب من امیدوارم این که شما با این اطلاعاتی که الان دارید نشان میدهید و تکمیل تحصیلات تان مخصوصا توی زمینه نفت و گاز که دارید متخصص و کارشناس میشوید دوباره برگردید و توی دوره بعدی به مجلس برگردید.
موسوی نژاد: واقعیت امر این است من دکتری قبلی که گرفتم، دکتری من توی حوزه بحث ادیان و مذاهب با گرایش تخصصی وهابیت شناسی بود، چون خوب منطقه یک منطقه خاصی شد، بحث داعش و وهابیت و اینها من واقع آن من رفتم توی حوزه تحقیق و تفحص جدی کردم و اتفاقا رشته ام را بردم توی همین و فارغ تحصیل پایان نامه ام جالب است بدانید پایان نامه ارتباط با رابطه سلفیه با تقریب است یعنی من الان حتی برای این که اختلافات جهان اسلام کاهش پیدا بکند، آوردم توی این حوزه بعد خوب توی این حوزه نفت و گاز بلاخره ورود داشتم یعنی واقعا جدی پیگیری میکردم و بحث جدیای هم داشتم، بحث واردات بنزین با خانم ابتکار یک بحث جدی دیگری داشتیم، دعوای جدی دیگری داشتیم، پتروشیمیها بخاطر برخی از تحریمها ، خوب خانم ابتکار که آمدند سرکار، آمدند تمام بنزین پتروشیمیها را تعطیل کردند، خوب من آن جا یک سری صحبتهایی کردیم و باز دوباره استیضاح کردم و سوال کردیم و تحقیق و تفحص زدیم، که منجر شد که خانم ابتکار شکایت من را پیش حضرت آقا کردند و علیه من یک شکایت نامه نوشتند و حضرت آقا توضیح خواستند که من هم توضیحاتم را ارائه دادم، که حالا چرا موسوی نژاد ورود کرده است که من یادم هست که خانم ابتکار گفت که الحمدالله که علما توی بحث بنزین هم ورود میکنند برای من خیلی جالب است. من گفتم که چرا جالب باشد خوب حالا که صرف این که یک روحانی باشد قرار نیست که هیچی اطلاعات یا هیچ چیزی از حوزه کشور را ورود نکنند، وقتی اطلاعات دارم و وقتی میفهمم ظلم میشود به این کشور چرا ورود نکنم، شما بنزین پتروشیمیها را تعطیل کردید ولی از آن طرف دارید وارد میکنید از حیث استاندارد، زیر به اصطلاح استانداردهای پتروشیمیهای ماست؛ که ما خودمان آن جا داریم تولید میکنیم، خدایی کار این جوری انجام دادیم، حالا به هر حال دعوای خیلی جدی هم شد که آره ایشان یک ادعایی کرد که سرطان زا بوده است، سرطانها به خاطر این بوده است، موارد متعددی بود که حالا بگذرم، میگویم ما توی نهم خیلی چالش داشتیم.
بعد من حقیقتا خیلی دیدم توی مجموعه نفت دارد بخش زیادی از سرمایه ما هدر میرود و چرا ما باید همه اش تک بعدی اقتصاد ما فقط اقتصاد نفت خام باشد، یعنی در اقتصاد هم نیست، ببینید شما وقتی میگویید اقتصاد یعنی این که به اصطلاح چیده شدن، چینش تمامی بلاخره جوانب و حوزه چه در بحث سرمایه گذاری، چه درآمد زایی، چه ارزش افزوده، چه موارد مختلف، هر کدام ازا ینها چینش درستی که بتواند از آن به اصطلاح درآینده خوبی از آن در بیاورید واز آن تولید خوبی از آن در بیاورید این اقتصاد است، حالا شما میخواهید توی حوزه نفت باشد، توی هر حوزه، وقتی شما فقط نفت از این طرف در میآورید و میفروشید که دیگر این اقتصاد نیست، این فروش است، شما فروشنده هستید و آن هم خریدار است.
وقتی میبینم واقعا حضرت آقا دغدغه جدی، دغدغه اش هم درست است، میگوید چرا ما باید در نفت یک ظرفیت در اختیار ماست، ولی الان به عنوان تهدید بر علیه ما استفاده اش میکنند. خیلی جالب است، یعنی ما سرمایه داریم، یک ظرفیت بسیار بالایی داریم که خیلی از کشورهای دیگر محروم هستند از این و غصه میخورند از این که چرا ما این را نداریم بعد این برعلیه ما استفاده میشود، چرا، من اعتقادم این است که امروز بیش از این که تکلیف این باشد توی رشتههای دیگر برویم، رشته اقتصاد نفت و گاز، چون آن ضرورت دارد فضای فعلی کشور و حاکم بر کشور با دنیا همین است، این خیلی مهم است، امیدواریم که ان شاء الله این اتفاق بیافتد و بتوانیم این را انجام بدهیم و بعد از آن فرقی نمیکند مجلس باشد، نهادهای دیگر باشد، جای دیگر باشد، من همین الان در طرح قوانین خیلی احساس کردم که خیلی موفق هستم میتوانم خیلی جالب، خیلی راحت، خیلی از قوانین آنهایی که اشکال دارد قشنگ آنها را در میآوریم، آماده میکنیم، ، خیلی از جاها قانون هم تصویب میشود بعد میگویید آقا قانون هم لازم دارد، اینها را هم پیشنهاد میدهیم، حالا نمایندهها تصویب میکنند یا دولت لایحه میدهد، یا فلان میدهد این من میگویم اتفاقا کار خیلی مهمی است، تغییر را کار کوچکی نمیبینم.