نماینده دوره هفتم مجلس گفت: تلاش ما این است که حضور زنان را در مجلس بیشتر کنیم اخیراً هم دنبالش رفتیم، عنوانش را شاید بگذاریم «حزب زنان تمدن ساز» که آقا میفرمایند تمدن سازی یکی از ویژگیهای کار ماست.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما شبکه خبر در ویژه برنامه انتخاباتی «فی المجلس» با رفعت بیات از نمایندگان دوره هفتم مجلس گفتگو کرد.
مقدمه مجری :در برنامه امشب با خانم رفعت بیات صحبت میکنیم که متولد هزار و سیصد و سی و شش از نمایندگان خانم در مجلس شورای اسلامی بوده اند و در دور هفتم فقط در یک دوره، دور هفتم نماینده بودهاند.
البته در دورههای دیگهای هم کاندیدا شدهاند رای نیاوردند یا حالا به دلایلی که خودشان شرح میدهند در دوره اخیر دیگر اصلاً کاندیدا نشدند ،خانم بیات از قدیمیهای مجلس هستند ، بنده دور ششم نماینده بودم خانم بیات در دوره هفتم نماینده مجلس بودند، اما پیش از نماینده مجلس شدن جزو کسانی بودند که از امریکا در بیست و یک سالگی موقعی که امام آمدند به نوفل لوشاتو در پاریس ،ایشان در امریکا مشغول تحصیل بودند ،خانم بیات و درسشان را رها کردند همراه با همسرشان آمدند به فرانسه و جزو کسانی هستند که امام را در نوفل لوشاتو دیدند همراهی کردهاند و بعد آمدند به ایران در واقع زندگی در امریکا و تحصیل در امریکا را رها کردند آمدند مشغول فعالیت برای جمهوری اسلامی شدند ولی من ترجیح میدهم که از همونجا شروع کنیم یعنی از زمانی که ایشان از امریکا تصمیم گرفتند که تحصیل را رها کنند و بیایند خودشان را برسانند به پاریس و امام را همراهی کنند.
سوال: چه میخواندید در آمریکا؟
بیات: من جامعهشناسی میخواندم.
سوال: وجامعه شناسی را بعد در ایران ادامه دادید؟
بیات: بله من البته رشته ام ریاضی بود در ایران، و خیلی به عمران و معماری علاقه داشتم، منتها دورهای که ما تغییر عقیده دادیم نسبت به رشته مان تقریباً سال پنجاه و سه چهار بود که آن مسائل تغییر ایدئولوژی سازمان منافقین بوده و مسائل مختلف آن موقع تقریباً تا پنجاه و پنج که من بعد ممنوع التحصیل بودم به دلایل اینکه ما سرباز بودیم باید سرباز میشدیم و، چون مقلد امام بودم، امام نظرش این بود که حتی با حجاب هم تو کار اداری هم نباید وارد نظام وظیفه شد و اصلا نباید به نظام کمک کرد من از کنکور محروم شدم و حتی کاری مثل معلمی و اینها هم همینطور الزاماً، چون دوست داشتم کار ساختمان را، مترور ساختمان بودم هفده، هجده سالگی بعد ازدواج کردم دیگر رفتیم آمریکا همسرم جامعهشناسی میخوانند و چون آنجا جو جدیدی بود و آن جا بحثهای زیاد شد عضو انجمن بودیم و اینها فضا تقریباً فضای سیاسی اجتماعی بود که ما رشتهای بخوانیم که برگردیم انگار کمک بکنیم برای تغییر نظام در صورتی که امام کاری کردند که اصلاً نیازی به رشته ما و رشته دیگری نبود اینجا من جامعهشناسی خواندم.
سوال: هنوز هم اعتقاد دارید که جامعهشناسی رشته خیلی خوبیه؟
بیات: خیلی خوشحالم که خواندم خیلی راضیام.
سوال: هردوتاتون دکتر شدهاید؟
بیات: نه همسر ،ان بیای شدند بعدا و من برای دکترا بودم.
سوال: الان چکار میکنند همسرتان؟
بیات: من با همسرم یک مؤسسه آموزش عالی غیردولتی اداره میکنیم.
سوال: هنوز هم اعتقاد دارید که خوب است آدم نماینده مجلس شود؟
بیات: بله اعتقاد دارم.
سوال: چرا؟
بیات: خیلی خدمت میشود کرد.
سوال: پس چرا این دوره کاندیدا نشدید؟
بیات: این دوره من قصد داشتم که یک کار همه گیرتر بکنم در جامعه و در کشورمان خب رشته مان رشتهای هست که باید برویم دنبال مسائل و مشکلات، اعتقاد دارم ما قدمهای مؤثرتری برداریم کمک کنیم از بیرون شاید مجلس و دولت و اصل ششم قانون اساسی که به اصطلاح بیان میکند که اداره امور کشور با رای گیری هست یعنی با همه پرسی هست که این چهار محور را تشکیل میدهد قوه مقننه و قوه مجریه، قضائیه هم که هم جای خودش نظارتی است و شورای شهری و اسلامی که شهری و روستایی که شهرداریها و دهیاری را تشکیل میدهد.
به نظرم یک مقداری ما باید بعضی از ساختارها را عوض کنیم و کاری بکنیم تشکیلات بعضی موقعها چابکتر انجام شود ما در دانشگاه ما به فکر یک کنفرانس ملی و علمی پژوهشی ،بررسی عوامل موثر بر چابکسازی حکمرانی در اداره کشور در چهار محور بودیم که از فروردین شروع کردیم و در این چابک سازی خب رسیدیم به اول قوه مقننه ،که انتخابات رو در پیشرو داریم و شروع کردم رو بحث به اصطلاح شاید یک نوع دادهکاوی برای کمیسیونها، خب مقایسه کردم دیدم که تعداد کمیسیونهای ما اصلا ناهمگون است.
در کمیسیون حقوقی و قضایی ما شش نفر داریم در صورتی که امنیت ملی و بینالملل مان بیست و پنج نفر است.
کشاورزی مان مثلاً بیست و دو نفر، چهارده نفره داریم یعنی تعداد دویست نفر خوردهای ما درست توزیع نشده تازه از نظر تعداد ،حالا از نظر تخصص هم فبه المراد ما مثلاً فرض کنید که رئیس عمران مان نباید پزشک باشد مثلاً عرض میکنم و بالعکس مسائل مختلف، روی این بعد از همان دیدگاه علمی خودم و دیدگاه و سابقهای که داشتم تجربه که دارم با دوستان و اساتیدمان نشستیم و صحبت کردیم دیدیم که بیاییم روی تشکیلات کار کنیم.
سوال: تشکیلات مجلس را میخواهید تغییر بدهید؟
بیات: تشکیلاتش را نه، شاید شکلگیری اجلاس را یعنی اگر کاندیداها کمیسیون محور بیایند مجلس، خیلی بهتر است یعنی در همین یک ماه که احزاب هنوز لیست شان را هنوز ندادند لیست مثلاً سی نفر در تهران بدهند مثلاً بنویسند ببخشید مثلاً آقای بهروز افخمی هنرمند هستند مثلاً کمیسیون فرهنگی، فلانی مثلاً اینجا، آقای فلانی اونجا آقای فلانی پزشکی یعنی مردم وقتی لیست را میبینند بدانند که انگار مجلس یک مقداری هدفمند انتخاب میکند و کاندیداها هم آموزش ببینند در همه علوم شروع کردیم تا آنجایی که میشناسیم دعوت کردیم که مقداری به اصطلاح دوره کنند قانون اساسی را یک مقدار آییننامه داخلی را ببینند امور بینالملل نگاه بکنند و حقوق اساسی کامل یک مقدار.
تشخیص دادهام که خودم کاندیدا نشوم، چون باید بروم برای خودم کار کنم و خانواده ام، ولی اینجوری باشد خوب بهتر میتوانیم کار کنیم، اما مشکلی که داریم ما بحث بازم بحث خانمها هست تعدادشان که اخیراً آقا جدی روی این موضوع فرمودند.
این را هم خدمتتان عرض کنم آقای افخمی واقعاً یک استعداد چیزی هم میخواهد کار سیاسی و یک مقدار هم جرئت میخواهد حالا اون جرات را ما نمیتوانیم ایجاد بکنیم، اما آموزش را میشود داد یعنی شخص اگر یک مقداری توانمندی به اصطلاح چالش برانگیزی داشته باشد و بتواند خوب بحث کند خوب قانع کند و هدفمند هم باشد که میخواهد برود چه چیزی را برای مردم حل نماید به صورت کشوری نه استانش.
خوب خانمها هم احساس میکنند که مقداری خودشان هم باید بیشتر کار کنند این دو تا علت اصلی اش هست، اما مشوق خیلی مهم است الان ما داریم پیدا میکنیم خانمها را میآیند صحبت میکنیم میبینیم که توانمندی خیلی خوبی در کشور وجود دارد و اینها میتوانند نقش مهمی در مثلاً کمیسیون اقتصادی ما داشته باشند.
سوال: تهدید و تطمیع و وعده دادن حتی مثلا چیزی شبیه رشوه تو مجلس به هرحال هست معامله کردن، بده بستون کردن به شکلهای مختلف با خانمها این اتفاق نمیافتد؟
بیات: خیر من همیشه میگویم که نگاه کند این چهل و دوسه سال البته رشوه را نمیدانم منظورتان چی بود ولی در این دوران بعد انقلاب مثلاً خانمی نداشتیم که مثل این آقایانی هستند که حالا در زندان هستند دیگر.
سوال: تا حالا تهدید نشدید به خاطر این که رای بدهیم یا نه؟
بیات: چرا، تهدید نشدیم ولی خوب در همگرایی راجع به اینکه موضوعی رای بیاورد خوب طبیعی است باید مذاکره بشود، اما این که تهدید کنند که مثلاً اگر به این رای ندهید نمیگذاریم.
سوال: مثلا دور بعد دیگر نمیگذاریم رای بیاورید؟
بیات: نه من این مورد را نداشتم ولی من دو تا استیضاح سال هشتاد شش دو تا استیضاح داشتم یکی استیضاح وزیر کشاورزی بود که متاسفانه اتفاقا یکی از خانمهای یکی از استانهای به اصطلاح ترک زبان ما وقت گرفت برای موافقت صحبت کردن ولی مخالف صحبت کرد و رای دوتا کم آورد و روز بعد آقای احمدی نژاد وزیر را برداشتند.
یک استیضاح هم برای وزیر کشور وقت بود گرفته بودم که اون بله ،آن یک مقداری با به اصطلاح فشار نمایندههای خصوصاً زنجان بود و یک دو نفر دیگر که شما الان دارید وزیر کشور را استیضاح میکنید نمیخواهی کاندیدا بشوی ثبتنام مگه نمیخواهیی بکنی؟ گفتم برای ماموریت آمدم کارم این است و مشکلاتی بوده دیگه در مرزها و در استانها خوب نه من را کسی نخواست مثلاً شاید میکردند اعلام میکنم اگه اتفاق بیفتد و پانزده شانزده تا رای جمع کرده بودم برای استیضاح وزیر کشور رسید به ده تا بالاخره با همین کارهایی که حالا همکاران میکردند رایها را پس گرفتند البته آن اتفاق افتاد که شما میگویید بعضیهایشان را من متوجه شدم.
بیات : بعد این که رای آوردم دیدم یک جاهایی رفتهاند و هست بالاخره زیاد هم نباید روی این موضوع تکیه کرد پیش می آید.
سوال : ولی برای خانوم کمتر پیش می آید؟
بیات : من ندیدم به هرحال به آن جدیت موضوع را ولی وقتی که آقای ابوترابی می خواستند به استیضاح اعلام بکنند گفتند که سرکار خانم بیات متاسفانه رای کم آروده گفتم چرا ؟متوجه شدم یک رای را بالاخره تو این فاصله پنج دقیقهاین چطور اتفاق افتاد بعداً نشد اما من را نخواستند بگویند این کار را بکنیم ، این را نکنیم نه ولی کسانی که با من صحبت میکردند متوجه یک سری موضوعات شدند. یکی از باز هم مشکلاتی که ما داریم یک موضع اصلی در کل کشور بر نمیخورد در مجلس هر دفعه نگاه کنید چقدر ما الان تو صف آییننامه داریم، اصلاحیه داریم و خیلی هم ابهام برانگیز هست.
خود آقا در چند سال قبل که فرمودند راجع به سیاست های قانونگذاری یکی از مسائلی که می فرمایند بدون ابهام بودن قانون است در صورتی که خیلی از قوانین ما پر از ابهام وقتیکه میگوید که این قانون مصوب شد بعد از ابلاغ دولت موظف است آیین نامه اجرایی را بیاورد ،اعلام کند، بعد می بینید شش ماه، هفت ماه، ما الان راجع به خودرو قرار بود خودروی خارجی وارد بشود خوب حالا صفر کیلومترش بعد بحث پنج ساله مثلا کار کردن مطرح شد خودرو بیاید و خب آمد مجلس مصوب کرد رفت گیر کرد توی مجمع تشخیص مصلحت در شورایی که درست کردند برای نظارت به اصطلاح نظرات سیاستگذاری آقا ماند ماند چندین ماه ماند بعد وقتی آمد گفتند صد و هفتاد درصد گمرک، خب این معلوم بوده که چی شده خوب بالاخره رانت خوارانی هم که دارید می فرمایید خودروسازی و خودرو قطعهسازی و غیره خوب هیچ وقت حاضر نمی شوند که یک خودروی مثلاً پنج سال مثلاً کارکرده مثل حالا اسم نمی آورم بیاید با پنج سال میشود خیلی ، صد هفتاد درصد هم بدهند خیلی بشود ششصد و پنجاه میلیون و هفتصد میلیون تومان و آن وقت شما فکر کنید یک ماشین هشت میلیاردی که هم مثل آن هست اجازه میدهد که اتفاق بیفتد این است که فاسد میشود بعضی از امور خوب این رفت و برگشت ها خیلی مهم بود و مجلس آمد و تصریح کرد قرار است که آیین نامه را دولت ارائه کند الان چندین ماه هست شما فکر کنید آییننامه نیامده دلیل دارد دیگر خوب یکی از دلایلش این است که شاید بانک مرکزی میگوید خوب ارز بیاید مردم باید خودشان ارز را تامین کنند چیکار دارید که من میخواهم ماشین وارد کنم ارز از بانک مرکزی بگیرم یکی از مشکلات باز هم همین است.
بانک مرکزی چون دولتی هست و دولت می آورد و نصب میکند این دخالت ها هم پیش می آید و هنوز این مسائل ماشین حل نشده است.
عرضم این است که شما می فرمایید بحث رشوه و فلان .. این اتفاقاته پشت پرده قانونگذاری ما باعث شد که کلاً مجلس که در راس امور قرار بگیرد و هستش و واقعاً هست هی یک مقداری ضعیف بشود.
پس مردم هستند که بدانند که تنها به اصطلاح قوه مؤثر بر سرنوشت اقتصادی کشور فرهنگ اجتماعی و تمدن سازی ما و اینکه آقا گفتند دولت اسلامی را باید تشکیل بدهیم که هنوز به راهش هستیم مجلس است و مهمترین رکن هم هست دیگر بالاخره هرچه بیشتر مردم روشنتر رای بدهند و شفاف تر بشناسند کاندیداهایشان را آن چیزهایی که شما میگویید اتفاق کمتر میافتد این اتفاقاً توی تدوین برنامهها هم پیش می آید و من یادم هست سال هشتاد و پنج به نظرم بحث باز همان هدفمندکردن یارانهها بود داشت به نظرم مجمع داشت با بودجه شاید هشتاد هفت را تدوین میکردیم یک موضوعی بود راجع به واردات صنایع پخت نان که باید ممنوع باشد خوب این رای آورد .
سوال : واردات صنایع؟
بیات: بله ، یکی از افراد که خودتان هم می دانید چه کسانی بودند و کی هستند بلافاصله یک طرحی را نوشته بود یعنی پیشنهادی را که تا زمانی که کشور به خودکفایی ساخت ماشین های به اصطلاح پخت نان برسد وارداتش با آن این قدر درصد، خوب بلافاصله خیلی طول نکشید شش هفت ماه بعد ما دیدیم که این اتفاق افتاد و یک کارخانه بسیار بزرگ معروف که الان هم هست نان پخت می کند، نان حجیم راه افتاد و ماشین وارد کرده ، الان راجع به خودرو هم همین طوری هست نگاه کنید اخیراً اعلام شد که نزدیک چهار پنج هزارتا ثبت سفارش شده خوب کو وقتی هنوز آییننامه نیامده کی ثبت سفارش کرده اگر خیلی از کارها را قانون داشته باشیم که مردم خودشان انجام بدهند مجلس آسوده میشود از یه سری چیزها.
می رود روی مسائل مهم کلان ،مسائل ریز خیلی دخالت میکنیم ما در مجلس مجبوریم دیگر آییننامه آمده باید اصلاح بکنیم لوایح می اید یک گونه طرح میدهیم یک گونهای و اگر مردم خودشان مردم بخش اقتصاد را خوب اداره بکنند و اجازه بدهیم باز هم اقتصاد کلان هم دخالت بکنند و در درآمدزایی در بهرهوری در تولید ثروت همه این ها، خوب آن ها هستند که مالیات میدهند، ثروت می رود بالا وقتی دست را میبندیم این اتفاقات کناری پیش می آید مجلس هم پیش میآید.
سوال : این قوانین یعنی مثلا مسائل مربوط به آییننامه و جزئیات گفتید که سر نمایندهها را گرم میکند این وقت میگیرد و وقت میگیرد یعنی در واقع باعث میشود کارهای اصلی را نکنید تو ی مجلس هفتم هم وقت شما را زیاد پر کرد؟
بیات : بله طبیعی است دیگر چون ما باید براساس چارت و آیین نامه کار کنیم غیر از این که نمی شود.
سوال : توی مجلس هفتم فکر می کنید که کارهای مفیدی که انجام دادید یعنی اصلیترین کارهایی که کل مجلس هفتم انجام داده بود چی بود؟
بیات : من به نظرم یکی از بحث های مهم بحث انرژی هستهای بود که من یادم هست دو ماه اول که کاندیدا بودم جای من هم اینجا بود فکر میکنم هشتاد و چهار صندلی من ردیف دوم کنار من خانم تحریری نشسته بودند اولین کاری که من به اصطلاح شروع کردم بحث ممانعت از به اصطلاح طرحی بود که برای مباحثه حالا بعد از سعدآباد بعد از آن کنفرانس که اتفاق افتاد و مصوب شده بود که ما داوطلبانه پروتکل الحاقی را بهش بپردازیم بپذیریم.
اعتقادم این بود و هنوز هم هست من اعتقاد ندارم که این را دارم که کسانی که عضو ان پی تی هستند باید با همدیگر مذاکره کنند که بالاخره اوضاع غنیسازی را باید چکار کنند عین اوپک.
و من همیشه آرزویم بود که وقتی میگویم بیایید مذاکره بگویم که وقتی شما کلاهک هستهای دارید وقتی شما بمب اتم دارید من که ندارم با تو چه مذاکره ای میخواهم بکنم آن طرف میز تویی این طرف میز منم خیلی آرزو داشتم و دارم اگر یک وقت من را بخواهند بگویند مسئولیتی داشته باشم واقعاً خواهم گفت من با شما مذاکره نمیکنم چون شما اصلاً با ما حالا به قول امروزیها بالانس نیستیم که پشت این میز من بنشینم .
سوال: چون شما بمب دارید و من ندارم؟
بیات : دقیقاً یادم است آقای البرادعی ازش پرسیدند که شما چرا این قدر کار دارید به ایران که مسائل و اینها را برای ممانعت از غنیسازی .
گفت برای اینکه ایران عضو ان پی تی هست گفتند پس چرا هندوستان و پاکستان آمریکا امضا نکردهاند عضو نیستند کاری با آن ها نداریم ببینید به همین راحتی ما داریم تحت فشار قرار می گیریم مشکلات کشور ما بعد از جریان لاهه همین است همین یک موضع است خوب بیایید بیرون اصلاً چرا نمیآیید بیرون ؟چه اتفاقی میخواهد بیفتد ؟بدتر از اینکه نمیشود؟ میگویم چرا یک نفر توی ایران نمیگوید که مثلاً نمی گوید که من نمی خواهم با تو مذاکره کنم برای چی یا تو برو آن را امضا کن ،امپیتی را امضا کن یا من می آیم بیرون آن وقت میتوانیم باهم صحبت کنیم اسرائیل چرا باید این را هم زور بگوید، هندوستان و پاکستان دارندو اینها به آقای البرادعی گفتند و یکی از آرزوهای من این هستش که ما از ان پی تی بیاییم بیرون واقعاً من زمانی که کاندیدای ریاست جمهوری اولین خانم هستم ریاستجمهوری شرکت کردم یک بار سال هشتاد و چهار بود که شرکت کردم که حالا به وسیله جایگاه سیاسی و یک بار هم هشتاد و هشت .
یکی از برنامههایی هم که اعلام کردم همین بود برنامه مهمم این بود که اجازه خواهم داد مردم هر کاری دلشان میخواهد در اقتصاد بکنند بعد کار حرام واردات و صادرات معلوم است دیگر غیر از اون بعد، تجارتشان تولید همه باید دست مردم باشد و همان موقع هم یکی از برنامههایم این بود که ما مالیات را از به اصطلاح هزینهکرد بگیریم.
حالا ما الان داریم میگوییم پز، الان میگوییم کارت الان هم همینطور است .
سوال : یعنی مالیات بر ارزش افزوده را ؟
بیات :نه هر کس هر هزینهای میکند سه درصد هم بگیریم ببینید چه اتفاقی میافتد حالا برای بعضی ها بخشودگی است که حالا یک مقداری را گفتند.
سوال : در واقع مالیات بر مصرف می شود؟
بیات :بله مصرف تمام شد .
سوال: شما با مالیات بر درآمد مخالف هستید؟
بیات : برای این که درآمد باید حذف شود، زیر بالش که نمی خواهد بماند بالاخره باید هزینه شود الان یک کارهایی شروع کردند ولی به نظر من این کار کمی جرئت میخواهد تو مسیر اقتصادی همان کار خودرویی که می گویم پشت پرده هست و اینها این هم نمیگذاره ببینید ما هر چی در آمد غیر نفتی مان بالا برود آن پشت پرده های اقتصادی را می گویم از اول انقلاب نفوذ کردند آن ها ناراحتند و خواهند شد و همچین اتفاقی می افتد.
سؤال: شما فکر میکنید به عنوان رئیس جمهور واقعاً میتوانید در مقابل فشارها و تهدیدهایی که وجود دارد برای این تقسیم منابع مملکت، منع کردن خیلیها از رانت خواری، میتوانید به عنوان رئیس جمهور در مقابل همه تهدیدهایی که وجود دارد مقاومت کنید؟
بیات؛ نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی: بله، من همیشه میگویم اداره کردن کشور خیلی آسان است اگر انسان خودش سالم باشد دور و بری هایش و تمام عواملی که دور و برش جمع میکند. در بحث همین عوامل مؤثر در چابک سازی و حکمرانی؛ یکی از مباحث من که داریم کار میکنیم، فرمایش حضرت آقاست که ۱۲ سال پیش به نظرم در کرمانشاه بودند با جوانان صحبت فرمودند، گفتند ما میتوانیم نظام ریاست جمهوری، خیلی ساختارها جزو اصول اصلی قانون اساسی ما نیستند. آن بحثها که هست سر جایش است، اما میشود نظام را بعضی از ساختارهایش را عوض کرد، چنان که قبلاً هم نخست وزیری داشتیم عوض شد.
سؤال: اعتقاد شما این است که الآن نخست وزیر باید برگردد، رئیس جمهور حذف شود؟
بیات: نه، ایشان فرمودند ممکن است الآن نظام ریاستی هستیم، نظام پارلمانی کنیم. من روی این کار کردم، یعنی از مجلس ما رأی بگیریم. خود انتخابات از روستاها که شروع میشود میآید تا بالا، خود اینها یک سری هزینههای اجتماعی و سیاسی مالی دارد برای ما، ما گر این را حذف کنیم و حالا دو تا سه نفر همیشه شورای نگهبان معرفی میکند، با وزرایش هم کار نداشته باشیم، اتفاقاً در انتخاب هیأت دولت، خیلی از مباحث رانتی پیش میآید. یکی از مباحث فساد ما این است. ۲۹۰ نفر رأی میدهد، حالا چقدر- چقدر، بعد یک رئیس جمهور بعد از دو تا سه ماه آن که رأی داده؛ ۱۸۰ رأی آورده به راحتی شاید صبح این را عوض کند. این چگونه اجرا کردن قانون است؟ لذا ما میتوانیم بگوییم این آقا، این خانم حتی، به هر حال مقام معظم رهبری گفتند وزیر پس میشود، رئیس وزرا هم شد، این وعده و هدیه خوبی بود ما آن روز گرفتیم از آقا. وقتی که رئیس جمهور را ما بیاییم بگوییم که بسته هیأت دولت هم مال خودت، اصلاً ما نمیدانیم تو چه کسی را میخواهی. شما میروی دولت؛ ما به تو رأی دادیم، این هم بسته خودت برو و این هم بودجه ات، اصلاً بودجه ریزی ما هم خیلی فسادانگیز است. تمام ریزه کاریها را مینویسیم و بعد اتفاقاتی که میافتد باز همان ریزه، ریزه، ریزه ها، فساد ایجاد میکند. در تأمین بودجه استان ها؛ کل استان بودجه را به آن میدهیم هر استانی، فوقش هر وزارتخانه تقسیم شده، شما برو، اما اگر اتفاق بیفتد استیضاحت با ماست. خیلی راحتتر هستیم. شما فکر کنید زمانی که شروع میشود انتخابات، فرماندار تقریباً تعیین شده، بخشدار، استاندار همین طور میآید بالا تا معاونت ها، معاون اول و ... تعیین شده، یعنی وقتی میآید رئیس جمهور در مجلس تقریباً ۸۰ درصد موضوع در انتخابات حل شده است. پس ما این انتخابات را خیلی نمیتوانیم به آن وقعی بگذاریم، چون شده دولتهای فعلی ما.
سؤال: یعنی باید مجلس رئیس جمهور را انتخاب کند. چه کار میشود کرد برای بالا بردن تعداد نمایندگان زن؟
بیات: تلویزیون و صدا و سیما خیلی خوب میتواند کار کند، احزاب، امام جمعه ها، ائمه جماعات، مشوق ها، ما، اساتید دانشگاه یعنی به مردم اعلام کنند و خانمهای خوب هم دستشان باشد که اعلام کنند که تشویق شوند. ما یادم است موضوع مهمی بود؛ ارث زن از هر دوی اعیان و زمین و هوایی که میگفتند فقط از اعیان و هوا میبرد یعنی از ساختمان و ما خدمت امام رفته بودیم، فراکسیونها سالی یک بار میرفتند، ما فراکسیون زنان رفتیم خدمت آقا، خیلی هم طولانی بود، شاید دو ساعت و نیم صحبت کردیم، بالأخره مطالب مختلفی بود، آن جا بحث عدالت جنسیتی مطرح شد. که گفتند عدالت جنسیتی خیلی بهتر از موضوع تساوی است و مباحث زیادی کردیم. بحث مهمی هم بود، آن موقع یادم هست در مورد بحث تعدد زوجات و بحث مسائلی بود، ایشان گفتند من هم نگران این موضوعم، سوء استفاده زیاد داشت میشد و آن دوره بحث خانواده هم در مجلس مطرح بود. ایشان گفتند من هم نگران این موضوع هستم که از این آیه شریفه قرآن سوء استفاده شود و حکمت این آیه از بین برود. آن آیه که معروف است «الرجالُ قوامونَ علی النّساء» (سوره نساء- آیه ۳۴) بعد بحث همین ارث زن از زمین بود، گفتیم شما موافق هستید؟ که ما برای مسائل شرعی بعضی موقعها در آقایان مطرح میکنیم. گفتند بله من موافقم که ما فردا صبح آمدیم دو فوریتی نوشتیم برای این که زن از زمین هم ارث ببرد. چون مثلاً خیلی از روستاییها صدمه میخوردند خانم ها، چندین هکتار مثلاً همسر زمین داشت وقتی فوت میکرد یک خانه صد متری بود و به این چیزی نمیرسید و بعداً هم با مشکل...، شهرها هم همین طور، این را دو فوریتی کردیم، خوب هم داشت پیش میرفت، یکی از آقایان؛ حالا اسمش را نمیبرم آمدند مخالفت کردند با دو فوریتی و من سریع رفتم خدمتشان گفتم چرا این کار را میکنید، آقا دیروز موافقت کردند. گفتند باشد حوزه علمیه نظرات مختلفی دارد. گفتم ببخشید ما ولایت فقیهی هستیم، حوزه علمیه حق خودشان است و به هر حال آقایان هم همین طور، بالأخره مرجع هستند، اما ولی فقیه این را گفته، ولی فقیه میدانید یعنی چه؟ گفتند میدانم. تبدیل شد یک فوریتی شد و رأی نیاورد. در دوره بعد آمد روی صحن و در صحن علنی من یادم هست آقای لاریجانی اعلام کردند که یکی از آقایان حوزه اعلام نگرانی کرده بودند که فقهاً موضوع را زیر سؤال برده بودند و گفتند نظرآقای لاریجانی اعلام کردند من با آقا صحبت کردم ایشان موافقند و شما نگران موضوع نباشید. ببینید چقدر طول کشید این موضوع، خیلی ما کار کردیم. من معتقد نیستم که خانمها نمیتوانند به فرمایش شما با خطر روبرو میشوند، مگر در خانه بعضی وقتها خشونت نیست؟ آن هم خطر است.
سؤال: بحرانیترین روزی که در مجلس هفتم داشتید کدام بود؟
بیات: دو سه تا بود، یکی اول که وارد شدم، هفته اول تقسیم میکنند نمایندهها را به کمیسیون ها، البته با سوابقی که دارند. من هم، چون مسئول و سفرای خارج از کشور بودم، مسائل خارجی و زبان و غیره، پیشنهاد کرده بود که من بروم کمیسیون امنیت ملی و بین المللی، اصلاً فکر نمیکردم نشود این کار. این که میگویم بعضی موقعها در هیأت رئیسه اتفاقاتی میافتد، رفتیم و رأی گرفتیم و دیدم نه من نیستم، و یکی از خانمهایی که فقط در خارج از کشور درس خوانده بود، ایشان را گذاشتم و خیلی برای من ناراحت کننده بود، چون دوست داشتم راجع به مسائل دفاعی بانوان و امنیتی کار کنم. موضوع دوم همین بحث انرژی هستهای بود که خیلی رئیس کمیسیون به نظرم با یک، نمیدانم چرا این کار را کرد؟ که خروج ما از ان پی تی و مسائل پروتکل الحاقی، خیلی آن موقع من صدمه روحی میخورم، یعنی کل کشورمان دارد بازیچه خواسته دو سه نفر میشود و مرا یکی تهدید کرد که اگر این حرفها را بزنی آقا ناراحت میشوند. گفتم از کجا میدانید؟ گفت من میدانم. گفتم شما اگر نماینده آقایی، آقا فرمودند من یا حرف میزنم یا نامه مینویسم. من نماینده هستم. نماینده شما نیستم که، آقا هم فکر نمیکنم راجع به استقلال کشور در برابر غنی سازی و ... مخالف باشند. یکی از طرحهایی که آن موقع در هدفمند کردن یارانهها نظر داشتم، مخالف بودم با پول نقد. من آمدم بنزین داخلی آن موقع، نزدیک ۳۰ میلیون لیتر در روز یا ۲۰ تا بود تقسیم کردم به تعداد جمعیت و به نسبت جمعیت در هر استان، فکر کردم که این عین بنزین همین کاری که شما میکنید مال مردم است، از این مردم میخواهیم هزینه کنیم. به تعداد هر استان، جمعیت هر استان را درصد گرفتم و طرح را این گونه نوشتم که این یارانه را ما نقدی نکنیم، بیاییم بگوییم قیمت بنزین زنجان این قدر لیتر است، تهران این قدر، اگر واقعاً قرار است هدفمند بکنیم بنزین زنجان یا تبریز نباید بیاید تهران بیشتر خرج شود. این را بگذاریم و تقسیم کردم به تعداد هر نفر، شد شاید به نظرم ماهی چهار لیتر نفری؛ این چهار لیتر یا سه لیتر بود، من طرحم این بود که بیاییم در هر ماه آن سه لیتر را چه بچه، نوزاد باشد چه روستایی یا شهری، آن سه لیتر را بگوییم در ماه مثلاً زنجان میشود ۱۰ هزار لیتر، این ۱۰ هزار لیتر را، من سهام عدالت را مخالف بودم. این ۱۰ هزار لیتر را بگوییم برای زنجان، در حساب دولت است، مال مردم، اگر بخواهد سودش را بگیرد، اگر بخواهد با آن پول میشد بنزین. یعنی چهار لیتر در ماه مثلاً ۱۰ هزار لیتر میشد در زنجان، این چهار لیتر در ماه برای هر کسی در ۱۲ ماه میشد این یک سرمایه نهفته پول بنزین به قیمت آزاد؛ همان که فرمودید در فوب خلیج فارس در آن قیمتی که هست میشود سهم یارانهای از بنزین آزاد برای زنجان یا فرض کنید تبریز یا تهران. این پول میآید در صندوق دولت میآید برای چه؟ راه اندازی و فرض بفرمایید سرمایه گذاری میخواهد جاده راه بیندازد، پتروشیمی و غیره، سود آن دوباره اضافه میشود به حساب خانم فرض کنید مثلاً مرجان حسینی در حسابش در دولت هست ولی امانت این است، اگر روزی این خانم گفت من پولم را میخواهم، بداند چقدر است، پولش را میخواهد برود خرج زندگی و تحصیلش کند و این بر اساس قیمت روز بالا میرفت و هر چه هم دولت اضافه میشود تولیدش در بنزین، آن چهار لیتر میشد پنج لیتر، حالا این شخص میتوانست آن را به دولت به قیمت آزاد بفروشد، حالا هم همین طور، میشود این کار را کرد. من پنج لیترم را میخواهم به قیمت ۵۰ هزار تومان بفروشم یا آن که در مرز فروخته میشود. این قیمت جلوی قاچاق هم میگرفت، چون یکی از مشکلات این بود که چه کار کنیم که بنزین را اینجا میدهیم ۱۰۰ تومان آن جا نرود بشود هزار، گفتیم پنج لیتر را فرض بفرمایید خانم فلانی، آقای فلانی یا روستایی میگوید من پنج لیتر خود را، سه ماه میخواهم بفروشم؛ سه ماه به قیمت مرز مثلاً هزار تومان میشد ۵۰ هزار تومان، آن موقع. این متأسفانه دو تا سه رأی کم آورد که شد یارانه نقدی. که سهام عدالت من این را داشتم و میآمدیم از سود آن پول که پول کلانی هم میشود، الآن هم حساب کنیم، الآن به نظرم آن طرح من میشود؛ ماهی ۳۰ لیتر رایگان در اختیار فرد بگذاریم اگر دوست دارد بفروشد به دولت، دوست دارد بفروشد به شما. بنزین مال من است، شما ممکن است بگویید من مسافرت میخواهم بروم، خانم کارتت را بده من ،میخرم، ۳۰ لیتر مرا بخرد. اگر ما این کار را کنیم، آن بحث گران کردن بنزین و این مسائل ،کم کم ترس آن میریزد، چون من دارم یارانه خود را نقداً میگیرم و در لیتر هم میفروشم. آن میتوانست الآن به ۳۰ تا ۴۰ لیتر برسد که الآن شما میگویید میشود پنج میلیون، خیلی بیشتر میشود، بعد من ممکن است بفروشم به دولت به قیمت آزاد الآن فرض کنیم مثلاً ۱۰ هزار تومان است، میفروشم پولم را میگیرم، اگر نه باز در صندوق میچرخد به سود من و سرمایه زیادی میشود.
سؤال: خودتان چند تا بچه دارید؟
بیات: سه تا؛ یک دختر که پزشک است و دو پسر ۳۶، ۳۱ ساله که مهندسی کامپیوتر خواندند.
سؤال: کوچکترین بچه شما چند ساله است؟
بیات: ۳۱ ساله است.
سؤال: آن هم درسش را تمام کرده است؟
بیات: بله.
سؤال: ولی هنوز مشغول کار نشده؟ شده؟
بیات: چرا خودشان کارهای آزاد میکنند، قرارداد میبندند با دوستانش، یکی از آنها هم دکترا دارد.
سؤال: در مؤسسه شما نیستند؟
بیات: نه نمیآیند، میگویند آن وقت میگویند ما رانت پدر و مادر را گرفتیم. خودمان کار میکنیم، چکش میزنیم، کارهایشان را انجام میدهند.
سؤال: دخترتان که پزشک است، الآن چند سال است پزشکی کار میکند؟
بیات: ایشان تقریباً حدود ۴۱ سالشان است، تقریباً شش تا هفت سال دیگر دارند.
سؤال: درس را تمام کردند؟
بیات: بله خیلی وقت است، تخصص دارند.
سؤال: خارج هم درس خوانده است؟
بیات: نخیر، ایران درس خواندند. تخصص پوست و مو. از بچههای دانشگاه تهران؛ پزشکی بودند.
سؤال: فکر تأسیس حزب زنان کردید تا حالا؟ یعنی حزبی که اعضایش زنان باشد.
بیات: گفته شده، اخیراً هم دنبالش رفتیم، عنوانش را شاید بگذاریم «حزب زنان تمدن ساز» که آقا میفرمایند تمدن سازی یکی از ویژگیهای کار ماست، ولی کار حزب، زمانی رشد میکند که دستمان باز باشد در جریان سازی، چون عضوگیری در حزب یک کار کاملاً تشکیلاتی، دائمی و روزمره است یعنی با برنامه پیش رفتن است. حزب داشته باشیم خوب است.
سؤال: اگر موفق شود ممکن است بیشتر نمایندگان زن را به مجلس بفرستد.
بیات: امیدوارم، در آینده، ولی الآن که تلاش میکنیم خانمها را تشویق کنیم که جرأت بیشتری کنند و بیایند جلو و ما کلاس آموزشی گذاشتیم که یک مقدار بهتر بتوانند به خودشان مسلط شوند. بعد ما مراکز تصمیم گیری زیاد داریم، الآن نگاه به مجمع تشخیص مصلحت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و غیره، همه اینها باید منظم شود و موازی مجلس دارند کار میکنند. همین بحث خودرو را بردند آن جا، برای چه باید این کار شود؟ مجمع تشخیص مصلحت نمیتواند قانون مصوب کند، باید بفرستد مجلس؛ کاری دارد، این را مجلس تصویب کند یا نکند. ما هر چه قانون مان خلاصه شود، ابهامش کمتر شود، این فرمایش آقاست یعنی چیزی نیست که ما بخواهیم چارچوب ذهنی خودمان باشد. آقا خودشان تأکید میکنند، همین اگر بشود یک کمیسیون به این فکر کند و چهار تا پنج ماه این را جمع کند و درست کند. قابل اجرا بودن قانون و قابل سنجش بودن اجرای آن، چه اشکالی دارد قبل از این که ارز برایش اتفاقی بیفتد بگوییم، بگوییم آقا ما طلا را میخواهیم برای طلای خانمها اخیراً بود گفتند چه کنیم؟ بازخورد میآید قانون را خودش شکل میدهد. معطوف بودن به نیازهای واقعی، قانون باید این طور باشد، هست؟ نیست خیلی وقت ها.
مجری: خانم رفعت بیات الآن در مؤسسهای خدمت میکنند که کارهای فرهنگی و دانشگاهی انجام میدهد و فکر میکنم باید از طریق همین مؤسسه و فعالیتهای اجتماعی که انجام میدهند، نمایندههای دیگری را به مجلس معرفی کنند و با مردم آشنا کنند که بروند در مجلس کاری را که ایشان در دوره هفتم انجام دادند، در دوره دوازدهم انجام دهند.