کارشناس اقتصادی گفت : مالیات بر عایدی سرمایه در ۱۸۷ کشور دنیا اجرا میشود و نتیجه آن تورم بسیار بسیار پایین در این کشورهاست چون به عنوان یک ساز و کار سفته بازی و سوداگری را از صرفه می اندازد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، موضوع، تورم از مالیات بر عایدی سرمایه کسر شود یا نه؟ در برنامه بالاتر باحضور میهمانان آقای مهدی موحدی بکنظر کارشناس اقتصادی و آقای وحید شقاقی شهری کارشناس اقتصادی بررسی شد.
سؤال: اجازه می خواهم با آقای موحدی شروع بکنم به عنوان موافق اینکه ما از اخذ مالیات بر عایدی سرمایه تورم را کسر نکنیم آقای موحدی بفرمایید که چرا این اتفاق نباید بیفتد؟
موحدی: ما ابتدائاً باید جایگاه مالیات بر عایدی سرمایه را در واقع بیاییم تعیین بکنیم ببینیم که اساساً ما چرا نیاز داریم به مالیات بر عایدی سرمایه؟ اگر به فلسفه اصلی یک چنین مالیاتی بتوانیم دست پیدا بکنیم این می تواند ما را رهنمون بکند به این سمت که حالا اگر قرار است مقوله ی تورم هم مورد بحث باشد سر این بحث بکنیم که آیا باید تعدیل تورمی صورت بگیرد؟ یعنی اثر تورم را از این افزایش قیمت کسر بکنیم و بعداً مالیات عایدی سرمایه را بگیریم یا خیر؟ مالیات بر عایدی سرمایه یک مالیات ضد سفته بازی و سوداگری است یعنی چی؟ یعنی اینکه ما سال های سال در اقتصاد کشورمان فعالیت های غیرمولد آمدند جای فعالیت های مولد را گرفتند ما دور و برمان لازم است که نگاه بکنیم فرض بکنید اصلاً به هر کدام از ما بخواهند چند میلیارد در واقع پول بدهند، اولین اتفاقی که می افتد این است که از ما می پرسند آقا این چند میلیارد را می خواهی چه کار بکنی؟!
آن چیزی که بیشتر از هر چیزی و زودتر از هر چیزی به ذهن ما می رسد این است که ما برویم با آن ملک بگیریم، مسکن بگیریم، خودرو بگیریم و بعد چه بسا آن را نگه داریم و سال های بعد این میزان رشدش را انجام خواهد داد و ما سود قابل توجهی را از این معامله به آن دست پیدا خواهیم کرد این منطق اصلی آن سفته بازی و سوداگری هست حالا یک موقع من و شما با یک پول اقلی این کار را انجام می دهیم یک موقع اساساً کسب و کار یک عده ای از بیزینس من ها در واقع افرادی است که با این کسب و کارها دارند کار خودشان را جلو می برند به این معنا که اشخاص حقوقی، شرکت ها و بسیاری از کلان سرمایه دارها ممکن است دیگر نروند به سمت تولید بلکه شرایط را سوق بدهند به سمت این سفته بازی ها و سوداگری، پس فلسفه ی اصلی را ما درک بکنیم اگر می خواهیم مالیات بر عایدی سرمایه بگیریم چرا می خواهیم بگیریم؟ می خواهیم برای در واقع به عنوان یک مکانیزم به عنوان یک ساز و کار بیاییم و با مالیات بر عایدی سرمایه این سفته بازی و سوداگری را از صرفه بیندازیم پس این مهمترین هدف است از صرفه انداختن سوداگری و سفته بازی است خب اگر این اتفاق بخواهد بیفتد یعنی ما این را به عنوان یک مالیات بر عایدی سرمایه را به عنوان یک ابزار و ساز و کار جلوگیری کننده از سفته بازی و سوداگری بخواهیم اسمش را بگذاریم حالا باید ببینیم که چه رابطه با تورم دارد این را باید تبیین بکنیم اگر مالیات بر عایدی سرمایه با تورم رابطه ای ندارد خب طبیعی است شما بیایید از مالیات بر عایدی سرمایه تعدیل تورمی اش بکنید بعد مالیات از آن بگیریم هر چند که این اتفاق منجر به آن از صرفه انداختن سوداگری و سفته بازی ممکن است نشود بلکه فرد ممکن است برایش به صرفه باشد کماکان این فعالیت نامولدش را انجام بدهد ولی می توانید یک چنین کاری را انجام بدهید اگر این تورم با این مالیات عایدی سرمایه ارتباطی نداشته باشد اما اگر مرتبط بودند چطور؟
موحدی افزود:اگر خود فقدان مالیات بر عایدی سرمایه یا به عبارتی سفته بازی و سوداگری که در اقتصاد یک کشور اتفاق می افتد یکی از عوامل اصلی بروز تورم در اقتصاد کشور ما باشد این بحث اصلی است یعنی ما اگر این دو تا بحث را در واقع جمع بندی بکنیم به نظرم می رسد که خیلی راحت می توانیم به این نتیجه برسیم نکته اول اینکه اگر ما می خواهیم بیاییم تورم را تعدیل بکنیم یعنی اجازه دادیم یعنی سوداگری را و سفته بازی را از آن در واقع از آن صرفه نینداختیمش اجازه دادیم کماکان فرد سوداگر و سفته باز بیاید و با این میزان در واقع هنوز کماکان سود داشته باشد و فعالیت نامولد خودش را ادامه بدهد نکته اول و نکته ی دوم این است که بیاییم راجع به اثر تورم و سفته بازی و سوداگری صحبت بکنیم آیا سفته بازی و سوداگری بر تورم اثرگذار است و یکی از عوامل اصلی بروز تورم است یا خیر؟ اگر این اتفاق بیفتد به نظرم می رسد که ادامه بحث ما با جناب آقای دکتر به اینجا ختم می شود و ناظر به این دو تا بعد است یعنی اثرگذاری فقدان مالیات بر عایدی سرمایه بر تورم که ان شاءالله من مباحثی را خدمت شما ارائه خواهم داد.
سؤال: آقای شقاقی شما موافق این هستید که این تورمِ تعدیل بشود و کسر بشود دلایلتان چی هست اصلاً؟
شقاقی: از خود وزارت اقتصاد آقای وزیر محترم و همکاران سازمان مالیاتی شرایط حساسی هم هست و تلاش زیادی هم دارند دوستان می کنند برای اصلاح نظام مالیاتی مسائل متعددی در نظام مالیاتی ما وجود دارد من هم روند تلاش های دوستان را واقعاً می پسندم ولی روی این مسئله حرف دارم برای گفتن دیگر، یعنی من مخالف چنین بحثی هستم و معتقدم باید تعدیل بشود حالا اگر اجازه بدهید من دلایلم را اشاره کنم ببینید مالیات سه تا هدف مشخص دارد بحث افزایش درآمدهای دولت است کسی مخالف این مسئله نیست موضوع دوم بازتوزیع ثروت است و سومین حکم مالیاتی یا هدف مالیاتی جلوگیری از فعالیت های غیرمولد حالا اسمش را بگذاریم سوداگری افراطی یا سفته بازی افراطی پس سه تا هدف دارد مالیات و ما الآن می رویم سراغ مالیات بر عایدی سرمایه چون عمدتاً دنبال آن هدف سوم است.
البته طبیعتاً برای دولت هم درآمدزایی خواهد داشت ولی هدف اصلی این است که ما بتوانیم جلوی سوداگری افراطی را بگیریم ببینید آقای دکتر موحد من رو اصل مالیات بر عایدی سرمایه مخالفتی ندارم من هم میپذیرم این باشد و به عنوان یک پایه مالیاتی بر اقتصاد ایران تعریف بشود ولی برای خودم ابهام این است ببینید سؤال این است ریشه تورم در اقتصاد آیا سوداگری افراطی است یا نه؟ من یک مثال ساده بزنم؛ من شقاقی هستم من که سرمایه دار نیستم من یک مبلغی پول دارم این پس اندازهای من شده فرض کنید ۱ میلیارد تومان، در اقتصاد که ۶ سال تورمش میانگین تورم بالای ۴۰ درصد است و از زاویه نگاه عدالت به من بگویید که من باید این پولم را چه کار کنم؟ یک، من اگر پولم را نگه دارم سالی حداقل ۴۰ درصد قدرت خرید من میآید پایین این ثروت و درآمد من ماحصل چندین سال تلاش من است به عنوان پس انداز، دوستان به من میگویند که ما این را میبندیم این سفته بازی و سوداگری را، چون اسمش را میگذارند سفته بازی من اصلاً اسمش را سفته بازی نمیگذارم برای عموم مردم، در ذهن من این است که مردم لنگری دنبال یک لنگری هستند که بتوانند قدرت خریدشان را حفظ کنند به غیر از حالا یک بخش معدودی که واقعاً در آن سوداگری افراطی تعریف میشوند،
شقاقی افزود: سؤال دوم؛ سؤال دوم این است که ما متمرکز شدیم رو مالیات بر عایدی سرمایه اصلاً فرض کنید این راه را بستیم آن ورش تولید است دیگر یعنی بخش مولد است با هزار و یک مکافات از بی ثباتی ها، از عدم محیط مطلوب اقتصاد کلان، از بحث فساد و رشوه، از عوامل متعددی که مانع تولید است شما به عنوان یک مجری به عنوان یک فرد بی طرف به من بگویید من این سرمایه ام را باید چه کار کنم؟! ببینید من شقاقی یعنی ۷۰ میلیون آدم در این کشور حداقل ۷۵ میلیون نفر شما فرض کنید ۵ میلیون، ۱۰ میلیون نفر شاید بسیار اندک ۵ میلیون نفر در فاز سوداگری افراطی تعریف میشوند یعنی من که دنبال سوداگری نیستم به عنوان یک مردم عادی من دنبال این هستم که آقای دکتر شما ریشه را باید ببندید ریشه تورم است، تورم ۴۰، ۵۰ درصد و نااطمینانی از آینده و تجربه گذشته، وعدههای متعددی که دولتهای مختلف داند از واژه نخریدن، ما دائم شنیدیم که نخرید ارزان میشود آقا در این ۲۰ سال دیدیم که هر کسی نخرید گرفتار شد و آن سرمایه اش آب شد شما سرمایه هم در ایران الآن فعلاً در آن اَسِت و سرمایه تعریف میشود دلار، طلا، خودروی خارجی و داخلی، مسکن و بازار سرمایه، این فعلاً سبد دارایی ماست حالا جلویش را میبندیم مردم میروند یک کالای دیگری را به عنوان دارایی لنگر میکنند کی گفته بود در ایران خودرو اَسِت باشد؟! کجای دنیا خودرو اَسِت است؟! و من چرا میروم خودرو میخرم؟ چون میخواهم حفظ کنم خودم را نسبت به تورم الآن از من شما میپرسید تورم، میگویم سال آینده با این اوضاعی که من میبینم تورم داریم خب من چه کار کنم پولم را بنابراین میخواهم بگویم ما برای مالیات بر عایدی من مخالفش نیستم ولی همان بخش مولدش را ما باید کاری کنیم یعنی یک بسته سیاستی میخواهد نه یک تک سیاست، شما با تک سیاست مالیات برای عایدی سرمایه میخواهید جلویش را ببندید آن ور بخش مولد باید کار کند این ور هم تورم را دولت تورم را کی تحمیل میکند؟ یک جمله؛ تورم ماحصل سیاستهای غلط دولت هاست منِ مردم عادی که با تورم کاری ندارم که.
موحدی: خدمت شما عرض بکنم من با فرمایش جناب آقای دکتر هم در حوزهی مالیات بر عایدی سرمایه، هم در اثرگذاری مالیات بر عایدی سرمایه بر سفته بازی و سوداگری و هم از تحریف در واقع سفته بازی و سوداگری که شما میفرمایید هم در، در واقع به نوعی تلقی که از تورم و بروز تورم دارید با هر چهار تا مفهومی که عرض کردم خدمت شما مخالفم و ادلهی خاص خودم را دارم که طرح میکند خدمت شما، ما یک بیماری داریم در اقتصاد ایران یک بیماری پیدا کردیم در اقتصاد ایران پیدا شده از یک برههای به بعد این بیماریه پیدا شده، خیلی از این مثل را من به کار میبرم معمولاً مواجه میشویم با افرادی که میگویند ما ایرانیها از زمان دوران هخامنشیان به بعد هر موقع که احتیاج داشتیم سرمایه گذاری بکنیم یک دفعه میرفتیم یک ملکی و مسکنی میخریدیم در صورتی که این غلط است این یک ریشهی تاریخی اتفاقاً ندارد این ماحصل یک اتفاقات و بروز یک سری بیماریهایی در اقتصاد کشور ماست که از یک دورهای به بعد موجبات این مسئله را به وجود آورده است.
شاهد مثال میگیرم طبق آماری که مرکز آمار ایران ارائه داد برای سال ۵۵ تقاضای سرمایهای حوزهی مسکن ما تقاضای سرمایهای حوزهی مسکن ما از کل وجوه نقدینگی که در بازار مسکن بود حدود ۲۰ درصدش را شامل میشد سال ۵۵ و هشتاد درصد از تقاضای بازار و حجم نقدینگی بازار معطوف به تقاضای مصرفی میشد ۸۰ درصد مصرفی، ۲۰ درصد سرمایهای الآن عیناً این عدد عکس است اگر بدتر نشده باشد یعنی ما از کل حجم نقدینگی حوزهی بازار مسکنمان حدود ۸۰ درصد و بیشتر از ۸۰ درصد تقاضای سرمایهای است و ۲۰ درصد تقاضای مصرفی به چه معنی است به این معنی است که ما در شرایطی قرار گرفتیم که اقتصادمان به واسطهی پتکهایی که سالی در واقع بیشتر از سال قبل بر گرده تولید و بر سر تولید خورده تولید را از هم پاشانده موقعی که این تولید از هم دیگر پاشیده شده آن کسی که منبع مالی داشته منابعی داشته میخواسته برود یک جایی سرمایه گذاری بکند میدیده تولید نمیتواند برود سراغش سرمایه گذاری بکند میرفته سراغ چی، سراغ مثلاً زمین و مسکن و خودرو و سکه و ارز و بیت کوین و کِریپتُوکارِنسی و سهام و امثال اینها.
وی افزود:چه اتفاقی رقم خورده به دلیل این بوده که من موافقم که باید یک بستهی سیاستی داشته باشیم به تولید هم کمک بکند ولی این نافی این نمیشود که ما اینجا باید جلوی سفته بازی و سوداگری را بگیریم موقعی که داریم میگوییم سفته بازی و سوداگری آقای دکتر ذهنمان نرود سراغ یک فردی که یک خانهی ۵۰ متری و ۱۰۰ متری خرید آنکه سفته باز و سوداگر نیست سوداگر و سفته باز کسانی هستند که شرکتها و اشخاص حقوقی دارند موسساتی دارند که زیر مجموعهی یک بانک است ۴۸ تا شرکت زیر مجموعهی یک بانک که کلیهی فعالیت هایش پیش سوداگری و سفته بازی است به چه دلیل؟ به این دلیل که ما گفتیم هر موقع رفتیم سراغ سوداگری و سفته بازی جلویش را بگیریم گفتند آقا این مردم هستند مردم دارند پس انداز میکنند، مردم دارند خانه ۵۰ متری میخرند نه آقا آنها اصلاً اثرگذار نیستند اثرگذار اصلی آن اشخاص حقوقی هستند که زیر مجموعهی بانکها و هزار و یک نهاد مختلف هستند که میآیند و از این فرصت سوءاستفاده میکنند حالا چه اتقاقی میافتد؟ این سوءاستفاده چه چیزی را رقم میزند؟ نکته اینجاست موقعی که این سفته بازیه به عنوان یک منطق دارد جایگاه پیدا میکند نقدینگی خواهی میکند یعنی چی؟ یعنی نیاز به تسهیلات دارد تا اینکه برود این سفته بازی و سوداگری را انجام بدهد نقدینگی خواهی از چه کسی صورت میگیرد از بانک صورت میگیرد اتفاقاً ام الفساد بسیاری از این بانکها زیرمجموعهی بسیاری از این بانکها اعم از خصوصی و یا دولتی شرکتهای هستند که دارند کمک میکنند به این زاویه از کار بنابراین نقدینگی خواهیه میآید در قالب تسهیلات خودش را نشان میدهد چه کسی میتواند تسهیلات بگیرد؟ همان شرکتهایی که این املاک را به عنوان وثیقه میتوانند بگذارند آن شرکتهایی که از اعتبار بیشتری برخوردارند این اتفاق نقدینگی خواهی را دارد بیشتر میکند حالا ناظر به اینکه این نقدینگی خواهیه چگونه باز دوباره در تورم اثر خودش را میگذارد راجع به آن توضیح میدهد.
سؤال: همین جا نگه دارید همین را تا همین جا جوابش را از آقای شقاقی بگیریم ببینیم موافق هستند یا مخالف؟
شقاقی: من این طوری فهمیدم این تورم وقتی ریشه هایش را بنشینیم با هم یکی یکی مطالعه کنیم در ایران ۵۰ سال است که مطالعه شده من این طوری فهمیدم و این دوستان اقتصادی ما یعنی اقتصاددانها هم این طوری به من میگویند میگویند اولی اش یکی از آن میشود ناترازی بودجه، یکی از آن میشود ناترازی بانکها بعد یکی از آن میشود ناترازی صندوقهای بازنشستگی بعد اخیراً ناترازی آب و ناترازیهای دیگر اقتصاد کلان هم اضافه شده یک بخشی از آن میشود ناترازی ارزی حاصل کسریهای تجاری، حاصل کسری حساب سرمایه، یک بخشی هم میشود نااطمینانی از آینده اقتصاد من واقعیتش این است که در ریشههای اصلی تورم چیزی به نام سهم بارزی برای سوداگری که سوداگری علت تورم باشد ممکن است در پرسهای و فرآیندی یک جایی بتواند محرکی باشد ولی ریشه، ریشهی اصلی ترازیهای اقتصاد کلان است پس ببینید تورم ریشهی اصلی آن میشود ناترازیهای اقتصاد کلان از ناترازی ارزی تا ناترازیهای مختلف این یک مثل است حالا ماحصل این ناترازیها آقای مجری شده تورم در اقتصاد، ۴۰ درصد آن هم نه یک سال الآن ۶ سال است که تورم ۴۰ درصد داریم اصلاً من ثروتمند هستم ایراد ندارد من مردم عادی نباشم من جزو یک درصد جزو طبقات مرفه جامعه هستم ثروت حلال و مشروع به دست آوردم درست است. شما باید من را بگذارید در منگنهی تورم مالیات له ام کنید؟
شقاقی: آقا من ثروت به دست آوردم خب، حلال، ایراد ندارد که در یک کشوری ما که کشور کمونیستی و سوسیالیستی نیستیم که من ثروتم مشروع دارم میخواهم ثروتم از بین نرود با تورم ۵۰ درصد شما به من میگویید که من میخواهم ثروتم از دست نرود از یک طرف هم بخش تولید را بستیم آقای دکتر ببینیدای کاش اینجا مسئول بازار سرمایه بود خب، من شقاقی که در بازار سرمایه یک فهم اندکی دارم هر زمان وارد شدم با ضرر آمدم بیرون خب، هر روز یک مصوبه، هر روز یک دستورالعمل خب، من را گیجم کرده از این دستورالعملهای متعدد، یک روز میروی پالایشی میخری یک دستورالعمل میآید میمانی، چون صورتهای مالی را به هم میزند سودآوری شرکت را به هم میزند میروی بانکی میخری سهام بانکی بعد میبینید که جریمه میکنند میروی نمیدانم فولاد میخری نمیدانم صنعت مس و فولاد و اینها میخری بعد آب نیست، برق نیست، گاز نیست آقای یک جایی را باز کنید شما دولتمردید خب من هم یک زمانی همان جای شما بودم میخواهم بگویم ببینید دولتمردان فضا را باید باز کنند فضا یعنی فضای تولید را من که دیوانه که نیستم که بروم زمین بخرم خب اگر فضا باز باشد ایراد ندارد فضا را بستیم فضایی که میگویم آقای مجری فضای تولید را بازار سرمایه منفعل است و کار نمیکند در اقتصاد ایران برای سرمایه گذاری من، من میگویم یعنی از ۸۵ میلیون ایرانی چه ثروتمند و چه مردم عادی آن، تولید را هم بستیم خب من یک ثروتی دارم اصلاً فرض کنید من جزء یک درصد ثروت حلال هم دارم من چه کار کنم ۵۰ درصد ثروت من سالی نپرد به من این را بگویید من میگویم ایراد ندارد مالیات بر عایدی را من به عنوان یک پایهی مالیاتی با اینکه جزو ارکان مالیاتها نمیدانم من در مالیات اولین وظیفه را میدانم درآمد برای دولت، دومین وظیفه را میدانم مالیات بر بازتوزیع ثروت مثل مالیات بر ثروت اگر داشتیم سومین هدف را میگیرم مالیات بر فعالیتهای غیرمولد، درست است؟
وی افزود:یعنی جزو سومین و پایین می گویم ایراد ندارد من تولید نمی توانم پولم را ببرم اگر هنر دارید دولتمردان شما بیایید جای من تضمین بدهید پول من را ببرید تولید، خب ولی به اندازه ی تورمش حفظش کنید حداقل، نمی توانم تولید پولم را ببرم بعد آقای بزرگ نسب عزیز من چه کار باید بکنم؟ می برم زمین می خرم شما به من می گویید این عایدی است خب ایراد ندارد من می گویم آقا من اصلاً سفته باز افراطی نیستیم من زمین را می خواهم بخرم که ثروتم حفظ بشود، دولت از اول هم وقتی هر دولتی آمد هم دولت گذشته هم همین دولت سیزدهم که من ارادت دارم به همه ی این دوستان که واقعاً دوستشان هم دارم یعنی آقای دکتر را می دانم چه زحماتی می کشن و چقدر تلاش می کنند در آن سازمان مالیاتی، آقای دکتر سبحانیان دوست و رفیق من است خب، آقای دکتر خاندوزی را خیلی خیلی من دوستش دارم ببینید می گویم ما مسیر را درست برویم که به یک هدف برسیم ما
۱ ـ باید مسیر تولید را بخواهم بگویم یک بستهی سیاستی است مسیر تولید را باید کار کنیم. ۲ـ آخرین جمله من این است که ما اگر حداقل اجازه بدهیم که در بحث تورم که من مقصر نیستم من به عنوان ثروتمند جامعه من ناترازی را ایجاد نکردم که من میخواهم فقط ثروتم حفظ بشود والسلام، اجازه بدهید مالیات تعدیل بشود برتورم یعنی عایدی در تورم در رفته باشد یک میانگین تورم وجود دارد میگوییم ۴۰ درصد، ۴۲ درصد. البته بعضی از سرمایهها من دیدم بالاتر از تورم هم عایدی داشتند ایراد ندارد شما شکافش را مالیات بگیریم ولی اصل ثروت را ما باید حفظ کنیم این حق الناس است.
موحدی: پس اینجا روشن شد آقای بزرگ نسب عزیز که نگاه آقای دکتر شقاقی این است که، چون سفته بازی و سوداگری عامل اساساً اصلی تورم نیست بنابراین تورم را از یک جای دیگری با یک منشأ و مجرای دیگری دارد تولید میشود پس بنابراین ما این تورم را باید بیرون بکشیم و بعد مالیات بر عایدی سرمایه را محاسبه بکنیم پس اصل بحث من و ادعایی من، چون خلاف این است من باید استدلال بکنم. آقای دکتر مالیات بر عایدی سرمایه در ۱۸۷ کشور دنیا دارد اجرا میشود ۱۸۷ کشوری که عمدهی این کشورها کشورهایی هستند که تورم بسیار بسیار پایینی دارند بعد از مالیات بر ارزش افزوده پراقبالترین مالیات ما مالیات بر عایدی سرمایه است در قاطبهی کشورها برخی از کشورهای آفریقایی یا حتی آرژانتین که همین الآن شما مشاهده میفرمایید که چه تورم بالایی دارد ایران و امثال این کشورها هستند که به دلیل فقدان به نظر بنده به دلیل یکی از عوامل مهمش به دلیل فقدان مالیات بر عایدی سرمایه بودش شکل گرفته ما در انگلستان از سال ۱۹۶۵ مالیات بر عایدی سرمایه را داریم برای مواجهه با سوداگری، سفته بازی در حوزهی مسکن، برای مواجهه با افزایش قیمت مسکن، یکی از مواردی است که در واقع به نظرم میرسد که بنده و شما روی آن وفاق داریم که مالیات، خدمتتان عرض میکنم بعد از جنگ جهانی اول اتفاقاً تورم بریتانیا بسیار بسیار بالا بوده. آقای دکتر ۵۰ سالی که آقای دکتر اگر ۵۰ سال.
شقاقی: من میخواهم بگویم تورم میانگین تورم ما ۲۰ درصد بوده در بلند مدت.
موحدی:کی بوده ما کی تجربه کردیم مالیات بر عایدی سرمایه را که بعد از آن داریم این را داریم به عنوان یک عامل کنترل کننده داریم صحبت میکنیم ما موقعی که داریم راجع به انگلستان صحبت میکنیم از سال ۱۹۶۵ انگلستان مالیات بر عایدی سرمایه دارد امریکا از سال ۱۹۱۳ مالیات بر عایدی سرمایه دارد دقت بفرمایید موقعی که داریم کشورها و بسیاری از کشورهای دیگر میگویم ۱۸۷ کشور دنیا مالیات بر عایدی سرمایه دارند ما چرا؟ ما اندرخم یک کوچه ایم داریم از این بحث میکنیم که بله، عامل تورم ما ناترازی بانکی است ناترازی انرژی است ناترازی آب است ناترازی صندوق هاست و امثال اینها همهی اینها را میاندازیم به گرده در واقع اصطلاحاً یک تحلیل که آن تحلیلی است که ناظر به بحث افزایش پایهی پولی و از ناحیهی ضریب فزاینده قرار است این نقدینگی را توجیه بکند نقدینگی میخواهد اثر بگذارد من دارم یکی دیگر از عوامل مهم به وجود آورندهی نقدینگی را از آن دارم صحبت میکنم که چه کسی این نقدینگی را دارد شکل میدهد دارد به وجود میآورد؟ غیر از این ما موقعی که داریم میگوییم مالیات بر عایدی سرمایه فقدانش فقدان این مالیات یعنی سفته بازی، سفته بازی اتفاق بیفتد یعنی قیمت داراییها رو به رشد است فزاینده است دارد رشد میکند چه دارایی شما زمین، ملک و مسکن باشد چه خودرو باشد اینها دارد رشد پیدا میکند موقعی که رشد پیدا میکند یعنی اینکه به من انگیزه میدهد موحدی اگر پول دستت آمد برو ملک و مسن بخر، چون این دارد رشد پیدا میکند پس یک لوپ اینجا شکل میگیرد یک چرخه شکل میگیرد که من دارم میروم سراغ ملک دارایی برای اینکه قیمتش افزایش پیدا میکند و، چون قیمتش افزایش پیدا میکند بنابراین آن افزایش قیمت گرانی را شکل میدهد افزایش قیمت را شکل میدهد در سبد کالایی که خودش اثرگذار است و عملاً محاسبات تورم مبتنی بر آن سبد کالاست این افزایش داراییها به طور مستقیم و غیرمستقیم آن سبد را هم افزایش میدهد این یک نکته.
موحدی بکنظر: نکته دوم چیست؟ نکته دوم این است که موقعی که این افزایش قیمت صورت گرفت من هم انگیزه دارم بروم این را بگیرم پول ندارم یا پول دارم ولی به آن اندازهای که باید سود ببرم این طمع من اجازه میدهد که من بروم تسهیلات بخواهم از نظام بانکی و این تسهیلات را بگیرم. ما سال گذشته چقدر تسهیلات ارائه دادیم، همه آن تسهیلاتی که ارائه دادیم رفته است به سمت تولید، چند درصدش رفته است به سمت تولید؟ آیا آن تسهیلاتی که رفته است به سمت تولید رشد اقتصادی برای ما به بار آورده است؟ این نشان میدهد که ما یک جایی نشتی داریم، نشتی مان چیست؟
موحدی :نشتی مان این است که هر چقدر نظام بانکی تسهیلات، نظام بانکی که تسهیلات هر کسی که بخواهد با سود بیشتر و با بازگشت بیشتر سود تسهیلات بخواهد از آن تسهیلات بگیرد در اختیار آن قرار میدهد، هر کس که اعتبار بالاتری داشته باشد در اختیار او تسهیلات قرار میدهد، چه کسی این اعتبارات را از آن برخوردار است؟ آن شرکتهایی که خدمت شما عرض کردم، آن ابرثروتمندانی که خدمتتان عرض کردم. شما الآن تصور کنید آیا مردم میروند اینها را میخرند، مردم نیستند، ۵۰ درصد مردم خودرو ندارند، ۵۰ درصد خانوارهای کشور هیچ خودرویی ندارند، ۵۰ درصد مردم این کشور مستأجرند، پس بنابر این اصلاً آنها موضوع بحث ما نیستند، موضوع بحث ما یکسری شرکتها هستند که دارند از این فضا استفاده میکنند و یکسری ابرثروتمندانی که شما میتوانید مصادیق شان را پیدا کنید که اینها هستند که این فضا را به وجود میآورند. پس بنابر این بحثی که من میخواهم راجع به آن صحبت کنم این است که ما این اثر نقدینگی خواهی را بیاییم مورد بررسی قرار بدهیم، چه کسی آمده بررسی کرده؟ یک مقاله جدی شما پیدا کردید آقای دکتر، چرا؟ چون همه آن ادبیاتی که دارد تولید میشود در مطالعات اقتصادی مبتنی است بر یک پیش فرضهایی که اساساً آن کشورها با این مسئله برخورد نداشتند، چون خودشان این عایدی بر سرمایه را داشتند، چون عملاً شرایطی برایشان به وجود آمده بوده که این سفته بازی شکل نگیرد.
سوال: آقای شقاقی شهری آقای موحدی اشاره میکنند که یک تفکیکی قائل هستند بین مردم عادی و افرادی که متمول ترند یا سوداگرند یا شرکتهایی که به دنبال سوداگری هستند، شما چقدر به این تفکیک قائلید؟
شقاقی: من که معتقدم ثروت لازمه اقتصاد است و اصلاً ابرثروتمند و اینها مشکل ندارد، کاش کشور ما ثروتمند باشد و ثروتمند هم زیاد داشته باشد، پس مسئله ما الآن ثروتمند و نیازمند نیست. ابرثروتمند ایراد ندارد،ای کاش ۸۵ میلیون ایرانی ما ثروتمند باشند و ما هم همه مان لذت میبریم. مسئله دوم این است که در همان سبد اصت یعنی دارایی سبد دارایی ما یک چیزی است به نام خودرو، شما در خودرو لایحه دیده بودید، بعد کجای دنیا خودرو سرمایه است؟ من سراغ ندارم اگر سراغ دارید حداقل من ورود نکردم ولی خودرو به عنوان کالای مصرفی است، چرا مردم ایران خودرو را دارایی قلمداد میکنند، من حساب کردم سال ۸۹ - ۹۰ من یک نخ دندان خارجی استفاده میکردم این الآن ۵۰ برابر شده رفتم در این ۱۲ سال اخیر دو سه بار رفتیم سراغش دیگر نتوانستیم بخریم، خیلی گران شده، ۵۰ برابر شده، بعد دیدم زمینی که خریده بودم، خانهای که خریده بودم شده ۳۵ - ۴۰ برابر، تقریباً یک همگرایی وجود دارد بین افزایشها یعنی شما نخ دندان هم بخرید، خلال دندان هم بخرید در طول یک دوره تورمی یک همگرایی وجود دارد، مردم به جای این که خودرو بخرند میروند یک کالای دیگری را به عنوان سرمایه قلمداد میکنند همان طور که مردم در طول تاریخ پولی خودشان یک زمانی میرفتند سراغ یک کالای خاصی آن را پول قلمداد میکردند تا آخر رسیدند به نقره و طلا به دلیل ویژگی هایی، اوایل که نمیرفتند سراغ طلا و نقره، یک کالای ذخیره پذیر بادوام را میگرفتند به عنوان واحد پولی، پس ببینید من میخواهم بگویم فرض کنیم دلار و طلا، فرض کنیم مسکن و زمین و بازار سرمایه، البته شما بازار سرمایه را خارج کردید از این موضوع یعنی بازار سرمایه را مشمول معافیت از این بحث قرار دادید.
موحدی: به عنوان یک کارشناس اقتصادی موافقم که بازار سرمایه هم وارد این شود.
شقاقی شهری: بازار سرمایه را نزنید بر سرش اینقدر الآن اوضاع داغان است که دیگر حرص مردم را در این شرایط درنیاوریم، الآن هر کسی پولش را برده در این پنج شش ساله گذشته به خاک سیاه نشسته، اصلاً در مورد آن صحبت نکنیم. من که پول ندارم ضرر کنم یک استاد دانشگاه چیزی ندارد برای ضرر کردن و پولش هم حلال حلال است، هر آنچه که میگیرم اولش مالیات کم میکنند، یک مبلغی به ما میدهند تا سر ماه هم به زحمت ما را، چون دکتر هم عضو هیئت علمی دانشگاه هستند میدانند که ما هیچ عایدی دیگری نداریم الا آن حقوقی که تدریس میکنیم، همان معلمی هم واقعاً حقوقش حلال است. من میگویم مسئله خودرو را با هم صحبت کنیم، خودرو یک کالای مصرفی است، مثل خلال دندان، مثل نخف مثل مسواک، هر کالایی، مثل دارو.
موحدی : چه چیزی باعث شده که خودرو سرمایهای شده است؟ این دلیلش چیست؟
شقاقی : و سوال دوم این است که چرا همه کالاهای دیگر هم در طول این ۱۲ سال اخیر در آن افزایش همگرا شدند به یک انی، ان یعنی چهل پنجاه برابر، مثلاً سال ۹۰ را ما در نظر بگیریم تقریباً شما مجموعه ۴۰۰ قلم کالای سبد مصرفی همان شاخص سی پی آی را در نظر بگیرید بعد دارایی ها، همین پنج تا اصتی که اشاره کردیم میبینیم تقریباً در یک دوره ۱۲ ساله همگی به یک انی تمایل که این ان شده ۵۰ برابر، معلول تورم، پس همه آنها معلول تورم.
موحدی بکنظر: معلول تورم، چه عاملی تورم را شکل میدهد و نکته دوم خودرو چرا از حالت مصرفی خارج شده، شده کالای سرمایه ای.
شقاقی شهری: میتوانید راهنمایی کنید چرایی آن را به ما بگویید بگذارید ما در خدمت آقای دکتر باشیم و چرایی آن را بفهمیم.
موحدی بکنظر: چرایی خودرو، خودرو یک کالای مصرفی است فی الواقع باید یک کالای مصرفی باشد، مسکن هم همین طور
شقاقی شهری: در دنیا مسکن جزو سرمایه حساب میشود ولی خودرو نه
موحدی بکنظر: نه به هیچ عنوان آقای دکتر چنین نیست، همین الآن شما اصلاحات مالیاتی کانادا را چک بفرمایید که در این سالهای اخیر که اصطلاحاً مهاجرپذیر بوده چقدر فرمهای مالیاتی و اصلاحات مالیاتی را از جهت خود مالیات بر عایدی سرمایه و سایر شقوق مالیاتی برای کنترل بازار مسکن اش به عهده گرفته در واقع تصویب کرده و جلو برده است. انگلستان را برای شما مثال زدم.
شقاقی شهرکی: ما کنترلش کنیم میگویم اصت مسکن یعنی ثروت است مسکن
موحدی بکنظر: نه آقای دکتر ما این را اینجا داریم احساس میکنیم به این شکل است اتفاقاً الآن بسیاری از کشورها
شقاقی شهری: آقای دکتر ثروت نیست
موحدی بکنظر: اول بگذارید این را شفاف کنیم، چرا خودرو، یک مرکب است قبلاً با اسب ملت میرفتند این سمت و آن سمت ۲۰۰ سال پیش، ۳۰۰ سال پیش، الآن آن مرکب شده یک چهارچرخی که باید سوار آن بشویم و برویم این سمت و آن سمت، یک کالای مصرفی است. من چند وقت پیش رفتم برای خرید یک ماشین وارد یک اصطلاحاً یک پارکینگی شدیم که این پارکینگ سرتاسر ماشین بود و این ماشینها تقریباً نیم سانت روی این ماشینها نشسته بود، یک پارکینگی اتفاقاً در وسط تهران نمیگوییم سولهای بوده بین تهران و قم، وسط تهران این همه ماشین کنار همدیگر با نیم سانت خاک که روی آن نشسته بود چه اتفاقی باعث شده که من خودرو بخرم، نه تنها یک خودرو بخرم، یک خودرو که خودم استفاده میکنم که زیر پایم است و میروم میایستم در آن صف، نه خودروهایی را بخرم انواع و اقسام خودروها و برندهای مختلف بین المللی را بخرم
شقاقی شهری: احتکار خودرو
موحدی بکنظر: نه من اسم این را احتکار نمیگذارم، سفته بازی خودرو
شقاقی شهری: سفته بازی هم، طرف دارو هم میخرد نگه میدارد، نخ دندان میخرد نگه میدارد، چرا آنها را نخرند.
موحدی بکنظر: نه آقای دکتر. نخ دندان تاریخ انقضا دارد، همه چیز نمیدانم شما کاغذ بخرید باید یک انبارداری خاص بگذارید
شقاقی شهری: خودرو اگر ۱۰ سال از عمرش بگذرد میگویند ۱۰ سال از عمرش گذشته است
موحدی بکنظر: اصلاً سفته باز ۱۰ سال نمیگذارد بگذرد.
شقاقی شهری: دارو هم میخرند و میفروشند
موحدی بکنظر: خودرو یک شوک میخواهد. شما وقتی یک خودرو، یک ملک یا زمین موقعی که میگوییم سفته باز چه کسی است، کسی نیست که یک ۵۰ متری نگه دارد برای خودش یا میخواهد یک ۱۰۰ متری برای بچه اش بگذارد و نگه دارد تا این که بچه اش اگر ازدواج کرد خانه و زندگی و در واقع یک سرپناه داشته باشد، منظور آن کسانی هستند که اتفاقاً خودرو را میخرند که بفروشند، میخرند که با یک شوک این را بفروشند، با یک مقدار بالاتر، چرا؟ چون این مصرفد، صرفه اقتصادی دارد.
شقاقی شهری: به نظرتان دارو نمیصرفد، شیرخشک نمیصرفد، الآن در بازار شیرخشک خیلی کم است برویم بخریم نگه داریم دو ماه دیگر بفروشیم.
موحدی بکنظر: یک قاعدهای را داریم صحبت میکنیم
شقاقی شهری: میخواهم بگویم یک کالای مصرفی هم میتواند به دلیل ریشههای تورمی
موحدی بکنظر: چقدر دارو نقدشوندگی دارد، همین الآن خودرو را من بخواهم بفروشم همه دوستان و همکارانی که این سمت هستند اگر پول داشته باشند، یک میلیارد پول داشته باشند، یک میلیارد و نیم داشته باشند، ۵۰۰ میلیون پول داشته باشند، این پراید را میتوانم به آنها بفروشم، نقدشوندگی دارد، بازار دارد، دارو کجاست آقای دکتر، شما باید با مافیای دارو درگیر شوید، این به این سادگی نیست خرید و فروشش، شما نکته مثبتی را اشاره کردید.
سوال: پراید را مثال زدید؟
شقاقی شهری: نشان میدهد که قیمتها دستتان نیست.
موحدی بکنظر: نکته اینجاست که ما یک شرایطی را به وجود آوردیم که میصرفد برای یک عدهای که بروند اینها را بخرند که با یک مبلغ بیشتری این را بفروشند، فقط لازم است برویم داخل بنگاه معاملات املاک و مسکن و خودرو که ببینیم چه کسانی دارند چه چیزی میخرند و چه چیزی میفروشند و در این اقتصاد ما به صرفه است. چرا به سمت تولید نمیروند؟ به دلیل مشکلات فراوانی که شما هم فرمودید و بنده هم صحه میگذارم بر آن که یکسری مشکلات اساسی دارد تولید ما، تولید ما مشکلات اساسی دارد، پس آن را باید یک بسته کاملی راجع به آن صحبت کنیم. اما راجع به تورم میخواهیم صحبت کنیم. من میگویم در بلندمدت که قائلم بله اگر کسی بلندمدت خودرویی را نگه داشت شش سال نگه داشت، پنج سال نگه داشت شما باید تعدیل تورمی باید بکنید هیچ اشکالی ندارد، دعوای ما و بحث علمی ما اصطلاحاً سر کوتاه مدت است، زیر یک سال است، دو سال است در این یکی دو سال که یک فردی کالایی را میخرد، دارایی سرمایهای را میخرد تا بعدش بفروشد من میگویم این اگر تعدیل تورمی را انجام بدهند نه تنها صرفه اقتصادی برایش ایجاد کردند که دوباره به این چرخه شوم ادامه دهد بلکه شرایطی را به وجود آوردند که طرف انگیزه پیدا نکند که اصلاً یک تولید را رقم بزند، فکر کند به تولید، اصلاً فکر نمیکند که من یک مغازهای بزنم، یک کارگاهی بزنم، بروم یک فنی را یاد بگیرم، کارگاه فنی حرفهای داشته باشم، یک استادی انتخاب کنم و الی آخر اصلاً به مخیره اش نمیآید، چرا؟ چون ما اجازه ندادیم که به مخیره اش بیاید، چون فضا را اینقدر باز گذاشتیم که شما میتوانید پولت را اگر داشتید یک زمینی بخرید، بیانداز یک سال بعد بفروشید به فلان مبلغ و استفاده اش را ببر، دعوای اصلی ما و آن بحث علمی ما اینجاست، این را باید مشخص کنیم به قدری که چه جوری اثر که روی تورم میگذارد، هنوز من روی آن مصرم که این دلایل را بشنویم.
سوال: آقای شقاقی شهری شما به این کوتاه مدت و بلندمدت بودن اعتقاد دارید یا نه، فکر میکنید که باید کلاً مالیات تعدیل شود؟
شقاقی شهری: من کلی دارم صحبت میکنم، آقای دکتر همچنان نظرشان این است من هم، چون الآن عدد و رقم شاید اصلاً باید بنشینیم با هم ایراد ندارد مثلاً در وزارت اقتصاد جلساتی را بگذارند با عدد و رقم برای بلندمدت یک برآوردهایی را یک مدلهایی تخمین بزنیم. من تا حالا ندیدم که سفته بازی یا سوداگری ریشه تورم باشد یا سهم بارزی در تورم داشته باشد، دکتر میگوید دارد.
موحدی بکنظر: کارشناسان اقتصادی طرح داخل کشور و حتی خارج از کشور این را من میتوانم برای شما اسم ببرم که اتفاقاً روی همین مسئله یعنی اثر سفته بازی و نقدینگی خواهی تورم دارند حساب میکنند.
شقاقی شهری: نه ایراد ندارد، ما الآن در این اقتصاد ۵۰ سال است که داریم روی تورم کار میکنیم، ایراد ندارد یک گروهی از متخصصانی که روی تورم کار کردند را ما بیاوریم قبل از این که این شروع شود ببینیم این سوداگری افراطی چه سهمی در تورم دارد، آن ناترازیهایی که ۷، ۸، ۹ ناترازی است از اولویت شاید از کسری بودجه، ناترازی بانک و ناترازی تجاری و ناترازی صاحب سرمایه و اخیراً ناترازی برق و گاز و آب و بنزین و اینها هر کدام از اینها موتورهای تورم است، چون وقتی ناترازی ایجاد میشود دولت متولی ناچاراً فشار میآید روی بودجه مثل ناترازی صندوقهای بازنشستگی که ناچاراً ۱۷ درصد بودجه عمومی امسال سهم کمک دولت به صندوقها بود، فشار میآید روی کسری بودجه میرود بالا، خود این از کانال یا بانک مرکزی یا نظام بانکی تأمین مالی میشود، میشود تورم، میخواهم بگویم ایراد ندارد ما این را به عنوان یک نظر بگیریم.
شقاقی شهری افزود:ببینیم که سوداگری افراطی، من همچنان معتقدم نمیگویم که سوداگری عامل تورم نمیتواند باشد، میتواند یک عامل انتظارات باشد ولی چه سهمی را دارد، ما باید به هر چیزی باید به میزان سهم و اولویت و اهمیت آن بها بدهیم، نمیتوانیم که یک چیزهایی را رها کنیم بعد برویم سراغ آن عامل یا آن المانی که سهم اندک دارد. موضوع دوم باز هم معتقدم ما در کشور خودمان بارها و بارها با تک سیاست پیش میرویم، اینها بسته سیاستی میخواهد، یعنی ما فقط فکر میکنیم با یک حوزهای هر کسی دارد ذهنیت خودش را مثلاً گفتم دو روز پیش دیدیم که یک ابلاغیهای سر بحث پالایشیها اتفاق افتاد، اگر شما آن وزیر را دعوت کنید برای شما استدلال میکند که باید این کار انجام میشد، ولی وقتی یک دایره شمول را و اثرگذاریها را بررسی کنید میبینید که بله آن مفید بود ولی مضر بود به یک حوزه دیگری، تحلیل هزینه و فایده که میکنید میبینید که فایده اش کمتر از هزینه اش شده است.
میخواهم بگویم وقتی شما نگاه بخشی دارید، فایده دارید، شما که آنجا نشستید در سازمان مالیاتی یا وزارت اقتصاد از زاویه خودتان تحلیل میکنید میگویید خیلی خوب است، ولی نه برای موضوع میخواهم بگویم دستگاههای مختلف هم اشاره میکنم، مگر آن وزیری که این ابلاغیه را کرد کارشناس نداشتند و او هم معتقد بود و اثبات کرد و اثبات میکند که حتماً باید این کار را انجام میداد یا آن کسی که قیمت گذاری دستوری میکند مگر آن کسی که کارشناس دارد برای او هم تبیین کردند ولی آقای دکتر میبینید که یک جایی را میزند یک فایدهای میرساند هزارتا هزینه ایجاد میکند؛ لذا از این نظر میخواهم بگویم ما یک بسته سیاستی میخواستیم، مالیات باز هم دکتر من معتقدم مالیات یک بسته سیاستی میخواهد نه فقط مالیات بر عایدی سرمایه.
من معتقدم با این که خودم موافق نظام مالیاتی، افزایش درآمدهای مالیاتی، اتکا دولت به مالیات، افزایش سهم دولت از مالیات، افزایش مالیات از تولید هستم ولی این دارو را برای اتفاقاً این برهه اقتصاد ایران تجویز نمیکنم، با این که میدانم این دارو است ولی شرایط مختلف اقتصادی مثل یک پزشک، یک پزشک بیمار را یک بررسی میکند میگوید این دارو با این که میدانم مثلاً برای سیستم قلب استفاده میشود ولی الآن وقتش نیست، چرا؟ مثلاً دیابتش بالاست، لذا تحلیل بیمار هم مهم است، من باز معتقد هستم نه در این مالیات بر عایدی نبود کل نظام مالیاتی را اشاره میکردم و باز همچنان معتقدم ایراد ندارد وقت بگذاریم روی این که اثبات شود، این را اتفاقاً وزارت اقتصاد اگر بتواند با عدد و رقم اثبات کند میتواند آقای وزیر بیاید در همین صدا و سیما و آقای دکتر سبحانی هم بیاید بگوید ما نشستیم با ۲۰ - ۳۰ نفر از اقتصادانان به نام اثبات کردیم که سوداگری سهم ویژهای دارد در مالیات و این مالیات بر عایدی سرمایه بدون تعدیل هم میتواند این میزان اثرگذار باشد بر تورم، این که با عدد و رقم، یک زمانی وقتی که داریم با عدد و رقم وقتی داریم صحبت میکنیم خیلی کارمان راحت میشود و پذیرش آن هم راحتتر میشود.
موحدی بکنظر: این که آقای دکتر فرمودند مالیات بر عایدی سرمایه میتواند در واقع، چون از زاویه نگاه وزارت اقتصاد و سازمان امور مالیاتی است من اینجا میخواهم اصلاح کنم، من به عنوان کارشناس اینجا آمدم تا بتوانم آزادانه نسبت به آن کارشناسیهای حوزه مالیات بر عایدی سرمایهای که پیش از سازمان امور مالیاتی داشتم این را دنبال میکردم خدمت شما این نکته را بگویم. موقعی که سفته بازی ما صفر شود مالیات از سفته بازی ما چقدر خواهد بود؟ صفر، مالیات بر عایدی سرمایه یک مالیات ضد خود است یعنی این که خودش را دارد کمتر و کمتر میکند، ما مالیات بر عایدی سرمایه بیاوریم که سفته بازی کم شود، سفته بازی کم شد یعنی صفر، اصلاً دیگر ما درآمدی نداریم یعنی اساساً هدف گیری ما در سازمان امور مالیاتی و وزارت اقتصاد برای حرکت به سمت مالیات بر عایدی سرمایه اتفاقاً اصلاً درآمدی نیست یعنی ما با هدف درآمد چرا، چون سفته بازی که صفر شود این میشود. نکته بعدی چیست؟ نکته بعدی این است که بیاییم اثبات کنیم یعنی در واقع عرض اول بنده که این که ببینیم که آیا سفته بازی افراطی اثری بر تورم دارد یا خیر؟ من چند سالی است که حوزه مطالعاتی ام این است، مباحث مختلفی با اساتید مختلف، با اقتصاددانان مختلف در میان گذاشتم و این اتفاق شروع شده و اتفاقاً ما شاید مثالهای بسیار زیادی از اقتصادانان مختلف داخلی و خارجی داریم که روی این مسئله صحه میگذارند و این را تأیید میکنند.
شقاقی شهری: این حرف دوستمان که خیلی خوب است من میگویم شما که این زحمت را کشیدید حالا ایراد ندارد شما که به عنوان یک دکتری اقتصاد هستید سازمان مالیاتی ایراد ندارد شما که به عنوان کارشناس صحبت میکنید میگویم این خیلی ایراد ندارد ولی میگویم زحمت را شما بکشید خیلی خوب است، اقتصاددانان طیفهای مختلف را هم دعوت کنید در وزارت اقتصاد با عدد و رقم اثبات کنید، اگر اثبات شد که ریشه سوداگری (قطع صدا)
از اصل و اساس جلوگیری شود !!