در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق هایی در گوشه و کنار استان خوزستان از جمله اهواز به وقوع پیوست.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، کامل‌ترین گزارش درباره وقایع اهواز در روزهای پایانی سقوط رژیم پهلوی در کتاب انقلاب اسلامى به روایت اسناد ساواک منتشر شده است.
در این گزارش که براساس تحقیق‌ها و مشاهده‌های عینى و مصاحبه با مجروحان حادثه تهیه شده چنین آمده است: پس از خروج شاه از ایران در ۲۶ دی ماه سال ۱۳۵۷ فرماندارى نظامى اهواز در ساعات منع عبور شبانه اقدام به برداشتن ۴ مجسمه شاه و پدرش در نقاطی شامل؛ میدان مجسمه، میدان راه آهن، جلوى دانشگاه جندى شاپور، میدان لشکر و مجسمه نیم‌تنه واقع در باغ ملى می‌کند.
شهر از صبح زود روز ۲۷ دی ماه همان سال از همه نیروهاى انتظامى اعم از پلیس و فرماندارى نظامى تخلیه شده بود.
دانشگاه جندى شاپور به مناسبت بازگشایى دانشگاه از مردم اهواز دعوت به عمل آورده بود که ساعت ۱۰ صبح در سالن دانشکده تربیت بدنى حاضر شوند و از طرف دیگر در حسینیه اعظم، در مرکز شهر نیز براساس معمول روزانه از ساعت ۱۰ صبح مجلس وعظ برقرار بوده است.
به قرار تحقیقات انجام شده تعدادى از نیروهاى فرماندارى نظامى پس از سخنرانى استاندار خوزستان [بقراط جعفریان]تحریک شده در ۴ دسته راهى شهر مى شوند. عده اى به طرف جنوب غربى و کمپلو مى روند و دسته اى به طرف دانشگاه جندى شاپور عزیمت مى کنند و گروهى دیگر به مرکز شهر و اطراف حسینیه اعظم حرکت مى کنند و یک گروه نیز به طرف جنوب شرقى و خیابان زند و غضنفرى مى روند.
گروههاى اعزامى در سر راه خود ضمن تیراندازى هوایى و زمینى هرچه در سر راه خود مى یابند به آتش کشیده و تخریب مى کنند.
در ادامه این گزارش به کار‌های این ۴ گروه در کشتار مردم و تخریب شهر اشاره شده است.
گروه اول ساعت ۱۱ به دانشگاه جندى شاپور رسید و با کمک گارد دانشگاه خودروهاى مدعوین را به آتش کشید، در این یورش خودرو داعى پور، عضو جمعیت حقوقدانان نیز به آتش کشیده شد، سپس ماموران با پرتاب گاز اشک آور و تیراندازى هوایى و زمینى به اجتماع ۵۰ هزار نفرى در دانشگاه جندى شاپور حمله کردند، چماقداران نیز در ضرب و شتم مردم به یارى ماموران نظامى شتافتند و عده اى شهید و مجروح شدند.
گروه دوم نظامیان به مرکز شهر و حسینیه اعظم رفتند و آنان نیز به شیوه گروه اول رفتار کردند. در ابتدا چند خودرو را با تانک له کردند. آنان سپس به شهردارى اهواز رفتند و تعدادى از کارگران را سوار بر کامیونهاى ارتشى کردند. سپس مهندس پیدایش و مستوفى از معاونان شهردارى و چند کارمند را سوار کامیون کرده و جاوید شاه گویان در مسیر همه چیز را به آتش کشیدند و پس از ورود به میدان مجسمه شروع به غارت و به آتش کشیدن همه مغازه هاى مسیر خود در میدان مجسمه، خیابان شاهپور، خیابان پهلوى، خیابان ۲۴ مترى، خیابان نادرى و خیابانهاى فرعى آن کردند و در این کار‌ها از حمایت اوباش چماقدار و تعدادى از افسران و ماموران شهربانى برخوردار بودند. آنان در این مسیر چند نفر را کشته و عدهاى را مجروح کردند.