دبیر دفتر پزشکان طرحی نظام پزشکی کشور گفت: اگر مشوقهای واقعی و کافی و نه اجبار برای حضور پزشکان در مناطق محروم در نظر گرفته شود، مشکل کمبود پزشک در این مناطق حل خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما برنامه بالاتر شبکه خبر با موضوع "الزام پزشکان به حضور در مناطق محروم، آری یا نه؟" میزبان آقایان سلحشور دبیر دفتر پزشکان طرحی نظام پزشکی کشور و رسولی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران بود.
مقدمه مجری: رهبری در یکی از دیدارهای اخیر خودشان رقابت واقعی را یکی از ارکان مهم انتخابات عنوان کرده بودند به این معنی که میدان برای حضور دیدگاهها و گرایشهای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باز باشد تا همه بتوانند در مسابقهی بزرگ انتخابات شرکت کنند و یک رقابت واقعی را شکل بدهند یکی از موضوعاتی که در دیدگاههای کارشناسی سر آن اختلاف نظر وجود دارد بحث الزام حضور پزشکان در مناطق محروم همان طرح گذراندن است. میخواهیم در ویژه برنامه بالاتر امروز به آن بپردازیم و نظر موافقان و مخالفان آن را بررسی کنیم.
سوال: آقای رسولی با شما شروع میکنم و این پرسش که شما دیدگاهتان چیست و فکر میکنید باید این الزام وجود داشته باشد یا خیر؟
رسولی: تاریخچه بحث طرح بر میگردد به قبل از انقلاب اسلامی و قبل از انقلاب هم این داستان وجود داشته، طبیعتا یکی از وظایف دولتها در سطح کلان حفظ سلامت و ارتقاء سلامت افراد جامعه است. آن چیزی که اتفاق افتاده به علت محرومیت در اقصی نقاط کشور، قوانین در شورای ملی در سال ۱۳۵۲ تصویب شد، افرادی که فارغ التحصیل میشوند در رشتههای پزشکی و حرف پزشکی موظف شدند به مدت ۲۴ ماه در مناطق محروم و کم برخوردار به صورت اجباری خدمت ارائه بکنند، این قانون در سال ۱۳۵۲ تصویب شده، پس از انقلاب با توجه به نقیصهی کمبود پزشک در سال ۱۳۵۸ در شورای انقلاب فرهنگی مجددا این تصویب شد و تاکنون هم ادامه داشته است.
یکی از علل ادامه این طرح در واقع مشکل دسترسی نداشتن مناطق محروم به پزشکان متخصص و عمومی است، طبیعتا کسانی که در کنکور سراسری شرکت میکنند و در رشتههای خاص پذیرفته میشوند، عموما از قشر خاصی هستند و این باعث شده که از جهت حضور در مناطق خاص نتوانند حضور پیدا بکنند. سیستم و وزارتخانه مجبور است به علت کمبودی که دارد و به علت تعهدی که نسبت به عموم مردم دارد، توزیع را بر اساس اجبار انجام بدهد و تاکنون هم نتوانسته این مشکل را برطرف کند، هر چند اکنون با قانونی که مجلس شورای اسلامی گذاشت و مصوب شد در سال ۱۳۹۲ که ۳۰ درصد پذیرش کنکور عمومی و رشتههای تخصصی از افراد بومی باشد، به نظر میرسد در آیندهای نه چندان دور با تزریق این نیروها، طبیعتا دورهی هفت و هشت سالهای که آموزش پزشکی عمومی و داندانپزشکی عمومی دارد و دوره ۴ ساله تخصصی، بتوانیم آن نقیصه را جبران کنیم و افراد بومی همان منطقه در خدمت شهروندان همان منطقه باشند، اما چون فاصله هنوز خیلی زیاد است این قانون پابرجاست و به نظر میرسد اگر انگیزههای لازم را برای حضور پزشکان و دندانپزشکان و حرف پزشکی ایجاد نکنند صرفا در حد اجبار دو سال خواهد بود و ماندگاری پزشکان در این مناطق پایدار نخواهد بود.
سوال: آقای سلحشور نظر شما چیست؟
سلحشور: قبل از این که به این موضوع ورود کنم یک توضیح اجمالی در رابطه با بحث پزشکان بدهم، یک مشکلی که وجود دارد این است که ما در طی این مدت اخیر بسیار بسیار مواردی را از طریق رسانهها و برنامههای تلویزیونی، طنزهای تلویزیونی در رابطه با پزشکان شنیدیم، چون ما روی صحبتمان الان بیشتر مردم است.
خدمت شما میگویم و در رابطه با پزشکان به این صورت صحبت شده آدمهایی هستند که برج سازند، نمیدانم ابرتاجرند، مثلا زیرمیزی بگیرند، فرار مالیاتی دارند، ببینید اولا من نمیخواهم به این موضوع ورود کنم فقط میخواهم بگویم که شاید تا حدودی این حرفها برای عدهی بسیار کمی واقعیت داشته باشد، ولی چند تا، ولی دارد، یکی از، ولی هایش این است که بارها و بارها این مسئله در صدا و سیما و در رسانهها صحبت شده، ولی مشکلی را حل نکرده الان مشکل نظام سلامت دقیقا این موارد نیست، دقیقا مواردی است که ما الان آمدیم این جا بخاطر آن صحبت کنیم و این مدلی که تا الان جلو آمده نتیجه اش چه بوده؟ نتیجه اش این بوده که بسیاری از پزشکان آسیب به خود داشتند یعنی خودکشی کردند، من مهاجرتها را که میگویم یک تعریفی دارم در رابطه با مهاجرت پزشکان وقتی صحبت میکنم یکی از قسمت هایش مهاجرت از کشور است، ولی شما مهاجرت از شغل پزشکی به یک شغل دیگر را در نظر بگیرید، از حرفهی تخصص پزشکی به زیبایی، به موارد دیگر، تمام اینها مهاجرت محسوب میشود.
اینها همه مشکلاتی است که برای پزشکان به وجود آمده و یک مورد بسیار بزرگی که الان وجود دارد خالی ماندن صندلیهای رزیدنتی، تخصصی در کشور است، الان من آمار به شما بدهم بالای ۸۰۰ صندلی در امسال خالی مانده، تازه این ۸۰۰ تا برای الان است به خاطر این که بسیاری از دانشجوهای تخصص درطی یک سال ممکن است که انصراف بدهند و این تعداد هم باز بالاتر برود، اینها مشکلات معیشتی که پزشکان درگیرشان هستند که واقعیت را بگویم، گاهی بعضیها فکر میکنند که دنبال زندگیهای لاکچری طور هستند در صورتی که در تامین نیازهای اولیه واقعا بسیاری از این جوان پزشکانی که ما داریم الان در رابطه با آنها صحبت میکنیم گرفتار هستند، چیزی که اکنون دارد به نظام سلامت آسیب میزند آن حرفهایی است که من ابتدا گفتم یعنی آن بحثهایی که در رسانهها آمده که مشکلی را حل نکرده، اتفاقا این مواردی که الان شما این شرایط را ایجاد کردید برای آن که صحبت بشود، میتواند راهکارهایی را برای این که ما به سمت راه حلها برویم ایجاد کند.
سوال: پس مخالفید یا؟
سلحشور: در رابطه با الزام؟ من حالا جلوتر میگویم خدمت شما، ما اگر بخواهیم تمام موارد را با اجبار درست کنیم، گاهی الان مدیریت ما شده مدیریت اجبارگونه یا یک اصطلاحی میگوییم ما انگاری داریم پلیس سلامت ایجاد میکنیم، همه موارد را با اجبار، پزشک وقتی پزشکی عمومی اش را تمام میکند یک بار طرح میرود ما تنها داریم الان برای پزشکان برای هر مرحله یک نوبت طرح ایجاد میکنیم، ما طرح پزشکان عمومی را داریم، پزشک عمومی رفته باشد طرح گذرانده باشد بعد که تخصص میخواند مجددا یک بار دیگر از او تعهد محضری میگیرند با دو تا ضامن، خیلی جالب است بدانید که این در رابطه با خصوصیات ضامنین هم میگویند که ضامنین باید کارمند جوان باشند یعنی این قدر این موضوع مهم است.
سوال: آقای رسولی پاسخ شما چیست؟
رسولی: داستان اجباریها، من راحتتر بگویم، بحث ناچار بودن است یعنی سیستم یا دولت برای تامین نیرو الان ناچار است، ناچارا روی آورده به این قانونی که مجلس تصویب کرده، از جهت قانونی مجلس آمده مکلف کرده دولت را که این اتفاق بیفتد.
سوال: به خاطر همان کمبود پزشک؟
رسولی: بله به خاطر همان کمبود پزشک، ما در اصل ۲۹ دولت مکلف است که سلامت مردم را تضمین بکند و خدمات سلامت را به قشرهای متوسط، پایین و بالا، فرقی نمیکند به همه عموم مردم این سلامت را تضمین بکند و در دسترس قرار بگیرد، دسترسی عادلانه داشته باشد، سهولت داشته باشد.
این مستلزم این است که ما نیروی کافی داشته باشیم، اما یک مشکلی که این جا وجود دارد ما نیرو را پرورش دادیم جایی میفرستیم که دور از خانواده اش است، تامین مالی درستی انجام نمیشود، فضای فیزیکی و زندگی که وجود دارد شرایط آن مناسب نیست، شما حساب بکنید من پزشکی را جایی میفرستم که مهاجرت از خود آن مکان دارد، یعنی بومی همان جا مهاجرت میکند به جای بهتر، من مهاجرت معکوس برای پزشک میخواهم ایجاد بکنم در صورتی که شرایط عادی برای این که بومی همان منطقه آنجا زندگی بکند ایجاد نشده، چرا ما مهاجرت داریم از جاهای کوچک و شهرستانهای کوچک؟
حالا اجبار میکنیم پزشک ما برود آنجا، ما مشکلات سیستم را میپذیریم، اما اگر سیاستگذار به سمت ایجاد مشوقهای درست، منطقی و پایدار نرود، با اجبار میتوانیم دو سال را پوشش بدهیم، من خودم ضریب کا رفتم، آقای دکتر رفته، من تخصصم رفتم برای پزشک عمومی هم رفتم، اما بعد از این که کارم تمام شد آیا برمی گردم؟ آیا آنجا مستقر میشوم؟ اگر شرایط پایداری برای من ایجاد نشود قطعا این کار را نمیکنم طبیعی هم هست.
سوال: آن شرایط پایدار هم میفرمایید چیست؟
رسولی: آن شرایط پایدار آن حداقلهای یک زندگی متوسط است ما این را الان نداریم. مثال سادهای میگویم، من ۱۸ سالگی از دبیرستان فارغ التحصیل شدم، بدون این که وقفهای داشته باشم، هفت و نیم تا هشت سال پزشکی عمومی طول میکشد بستگی به ورودی دانشگاهی که وجود دارد ترم اول باشد دوم باشد، شما حساب کنید این فرد سربازی اش را هم بخواهد برود ۲۸ سالگی بدون هیچ وقفهای تازه پزشکی عمومی خود را طی میکند تا ۲۸ سالگی دستش در جیب خانواده اش بوده و هیچ کاری نمیتواند بکند، بسیار رشتهی سختی است هم حساس است هم زمان بر است و هم سخت است.
اگر بخواهید پزشک خوبی باشید باید وقت بگذارید، دو سال طرح میرویم، من همین الان با همکارمان آقای دکتر بختیاری صحبت میکردم، همکار من در روستا متوسط ۱۸ میلیون میگیرد، برای پزشک عمومی ۱۸ میلیون، عدد قابل توجهی نیست، در مراکز روستایی، در مراکز روستایی، یعنی شما حساب کنید ایاب و ذهابش هم با خودش است خیلی اتفاقات میافتد، حالا این فرد دو سال هم طرح میگذراند، ۴ سال باید بخواند بشود ۳۴ ساله، ۳۴ سال از عمرش را گذاشته بعد دوباره دو سال میآید این اتفاق میافتد، ۳۶ سالگی این فرد کجا برود؟ با شرایطی که الان از نظر اقتصادی ایجاد کردند، ما ۵ درصد بالای سهمی را نمیگوییم، ۹۵ درصد پزشکان ما آن سهمی نرمالی که وجود دارد، معیشتشان زیر متوسط جامعه است، چون ۳۴ سال منتظر بودند کار بکنند، میرسند یک جایی که میگویند آقا شما کارمند باید باشید، کارمندی فکر میکنند، یعنی مشکلی که الان سازمان امور استخدامی دارد، مشکلی که حتی در مجلس ما وجود دارد، فکر میکنند کسی که ۳۴ سال زحمت کشیده جزو نخبگان جامعه ما بوده، افرادی هستند که استعداد دارند و باهوش هستند شاید در یک زمینه دیگری فعالیت میکردند خیلی بهتر از این وضعشان بود، اما برای کار روزمره شان ماندند، اگر ما انگیزه پایدار یعنی مشوقهای درستی ایجاد نکنیم، اگر از نظر اقتصادی تامین مالی مناسب ما نمیگوییم بشوند جزو دهکهای اول، اگر بتوانند حداقلهای زندگی خودشان را تامین کنند اگر این اتفاق نیفتد همان فرمایشی است که آقای دکتر فرمودند.
ببینید من الان خدمت شما میگویم در رشتههای مادر، طب اورژانس من خودم متخصص طب اورژانس هستم، آقای دکتر بیهوشی هستند، بیهوشی، داخلی، زنان، اطفال، رشتههای مادر با متقاضی ورود به صندلی رزیدنتی نداریم، من خدمت شما میگویم در آینده یک تاجر خواهد بود. یعنی در آینده یک فاجعه اتفاق میافتد، مثال بگویم.
سوال: مثال را نگه دارید، آقای سلحشور اگر این شرایط پایداری که آقای رسولی به آن اشاره میکنند ایجاد بشود فکر میکنید این مشکلاتی که شما به آن اشاره کردید برطرف میشود یا نه؟
سلحشور: من فکر میکنم اگر مشوقهای واقعی در نظر گرفته بشود حل میشود، چرا حل نشود؟ من مثال میزنم، به عنوان مثال وزارت نفت برای این که چاههای وزارت نفت در مناطق بسیار محروم و بیابانها است دیگر، برای این که نیروی انسانی را در آنجا تامین کند مگر از اجبار استفاده کرده؟ طرحهای مثلا اقماری گذاشته، ۱۴ روز – ۱۴ روز، ۱۵ روز – ۱۵ روز با پرداختی بالاتر در واقع این اتفاقات افتاده و مثلا جاهای دیگر این کارها را رفع کردند یعنی مشکل را رفع کردند.
دوباره بر میگردم به صحبت قبلی ام، مدیریتی که فقط با اجبار باشد، ما الان اقای دکتر فرمودند که چه کنیم؟ درست است اصلا مدیر در جایگاه مدیریت هست برای این که این مشکلات را حل کند و الا با اجبار ما چند تا منطقهی محروم داریم یکسری هم نیروی متخصص داریم که دارند تخصص میخوانند، خب چه کار کنم؟ بروم از اینها ضمانت بگیرم، بروم تعهد محضری بگیرم که بعد به زور اینها را بفرستم و بعد تازه حالا فرستادن هیچ، شما وقتی یک فردی را در یک جایی که محروم است میفرستید و محلی که دور از خانواده است باید شرایط زندگی مطلوب و در خور را ایجاد کنید، من این جا نمیشد بیاورم، عکس، فیلم از محل سکونت متخصصین در این کشور، باور کنید مطمئنم هیچ کسی نیست در این کشور که این عکس و فیلمها را ببیند و غصه نخورد.
خالی بودن صندلیها علتش چیست؟ وزارتخانه آمد سهمیهی رزیدنتی را بالا برد، ما در یکسری از رشتهها که آقای دکتر هم فرمودند طب اورژانس، بیهوشی و اطفال، همیشه کمبود داشتیم و داریم و الان هم داریم، ظرفیت بالا برده شد، چه اتفاقی افتاد؟ پر شد؟ نه، من مثال برای شما میزنم مثلا سال ۱۳۹۶ حدود ۲۵۰ نفر ۲۴۰ نفر ظرفیت بیهوشی بود من رشتهی خودم را که میدانم دارم خدمت شما میگویم الان که با شما صحبت میکنم امسال فکر کنم حدود ۳۹۰ تا ۴۰۰ نفر ظرفیت است، حالا چه شده؟ سال ۱۳۹۶ از آن ۲۵۰ نفر بالای ۲۰۰ نفر ورودی داشته، امسالی که ۴۰۰ نفر صندلی الان وجود دارد زیر ۱۰۰ نفر است، باورتان میشود؟ ما حالا شما بگویید ماظرفیت را بالا ببریم وقتی آن طرف ماجرا شرایط را برای کار مناسب و واقعی ایجاد نکنیم، این طور میشود، شما حالا ۴۰۰ تا را بکنید هزار تا، این جا هم خیلی جالب است به شما بگویم، ۴۰۰ تا شد بعد چه اتفاقی افتاد؟ پر نشد، چه کار کردند؟ گفتند که آقا کسانی که، پزشکان عمومی که امتحان رزیدنتی میدهند حتی اگر نمرهی قبولی در امتحان را نیاوردند میتوانند به این رشتهها برگردند.
اصلا شما مدیریت را نگاه کنید، گفتند که میتوانند بروند، چه اتفاقی افتاد؟ باز هم هیچ اتفاقی نیفتاد، بعد آمدند گفتند اصلا شما امتحان ندهید، ندادی، اصلا امتحان ندادید شما پزشک عمومی هستید اگر خواستید میتوانید بیایید بروید این رشتههای تخصص، باز چه اتفاقی افتاد؟ باز هم کسی نیامد این خبری که به شما میدهم ۲۳ دی بخشنامه اش ابلاغ شده الان دیگر عقبتر رفته، گفته که اینترن ۱۵ ماهه هم میتواند یعنی کسی که هنوز پزشک عمومی را کامل نکرده، این خیلی جالب است، کسی که هنوز پزشکی عمومی اش هم تمام نکرده میگوید بدون هیچ امتحانی میتوانید بیایید بروید طب اورژانس، بیهوشی و اطفال، شما رشتهها را دقت داشته باشید، رشتههای ماژور بسیارمهم، من یک سوال دارم از مسئولینی که این تصمیم گیری را میکنند، واقعا حاضرند که خودشان، خانوادهی خودشان، بستگان خودشان را بفرستند سراغ این پزشکانی که با این شرایط ورود میکنند به این رشتهها؟ واقعا؟
سوال: آقای رسولی آقای سلحشور اشاره کردند به این که حالا، چون شما اشاره کردید به نقیصه و کمبود پزشک که نکاتی را گفتند پاسخش را شما بفرمایید:
رسولی: من مسئله را می خواهم فراتر از وزارت بهداشت ببرم، ببینید زمانی که ما این صحبتها را میکنیم فلش را مردم یا بعضی از مسئولان برمی گردانند به وزارت بهداشت، وزارت بهداشت متولی سلامت است، اما من میگویم بعضی مواقع نیست، تصمیم گیرنده در شورای انقلاب فرهنگی، در مجلس گرفته میشود، شورای انقلاب فرهنگی میآید مصوبهای میگذراند من موافق هستم، اما مصوبهای گذرانده شده که ۲۰ درصد سالانه پزشک عمومی را افزایش بدهید، ۲۰ درصد ظرفیت تخصصش را ببرید بالا، من میگویم الان شما فرمایش آقای دکتر، ظرفیت تخصص را بردند بالا، متقاضی وجود ندارد، چون خروجی پزشکی که ۳۴ سال داشته باشد زندگی اش را فدا کرده از جیب پدر و مادر خورده، این آیندهی شغلی برای خودش متصور نیست، این پزشک عمومی ترجیح میدهد در فضای زیبایی کار بکند، مسئولیت قانونی ندارد، استرس کار و فشار بر رشتههای مادر ندارد، شما میدانید یک بحثی که الان نام برده شد.
سوال: من داخل پرانتز بگویم که به قول مجلسیها موافقین موافقت کنند مخالفین مخالفت کنند شما اول خودتان در موافقت از الزام صحبت کردید.
رسولی: من موافقم چرا؟ چون نظام سلامت مجبور است، یعنی بردند نظام سلامت را، وزارتخانه را بردند گوشه رینگ فشار میآورند، به وزیر فشار میآورند، به معاون درمان فشار میآورد، همان نماینده فشار میآورد که میرود یک قانونی تصویب میکند که درست نیست، من عرضم این است باید شرایط اقتصادی، شرایط زیست یک پزشک را در مناطق محروم ایجاد بکنید که این پزشک تمایل داشته باشد آنجا کار بکند، تا این شرایط پایدار را ایجاد نکنید با اجبار نخواهد شد، از آن طرف شما آمدید در یک جامعه، وزارت بهداشت را و بودجه اش را شما حساب کنید، جی دی پی بهداشت و درمان در کشور ما چقدر است؟ ما از یک جی دی پی ۵ درصد، ۶ درصد انتظار مقایسه با یک کشور بالای ۱۰ درصد ۱۲ درصد داریم این امکانپذیر نیست، منطق این را میگوید، با گفتن، با اجبار که نخواهد شد، شما باید این شرایط را ایجاد بکنید، تسهیل بکنید، اگر برای دسترسی عادلانهی مردم فعالیت میکنید، سیاستگذار، مجلس ما، قانونگذار ما، باید عدالت را در مورد مجری و پزشک هم عدالت را اجرا کند.
سوال: چطوری؟
رسولی: همین که عرض کردم حقوق یک پزشک به رسمیت شناخته بشود حداقلهای یک پزشک به رسمیت شناخته شود ادا شود، دیده شود، بلند نگری داشته باشند، کوته نظری نباشد، عرض کردم نباید یک درصد دو درصد شاخص گروه پزشکی را بیاورند به عنوان نمونه بگذارند جلوی میز و تصمیم بگیرند، ۹۵ درصد آن سهمی را باید در نظر بگیرند، اگر این اتفاق نیفتد در آیندهی نزدیک در مناطق محروم ما پزشکانی حضور خواهند داشت، اگر باشد که بعضا نیست، الان در این رشتهها ... من ماندم با ۱۰۰ تا فارغ التحصیل بیهوشی حتی اجباری هم باشد چطور ما میتوانیم ۳۰۰-۴۰۰ تا بیمارستان را پر کنیم؟ چطور میخواهیم پر بکنیم؟ پر نمیشود، باز دوباره وزارت بهداشت فشار بیاورید، ورودی وجود ندارد بخاطر این که نابسامانی در پرداختها وجود دارد، ورودی برای رشتههای تخصصی و اقبالی وجود ندارد، با اجبار هم نخواهد شد.
من بالادست اشاره میکنم، الان صحبت من با وزارتخانه نیست، وزارتخانه دارد سعی اش را میکند، وزارتخانه میآید میگوید در واقع پرداختی پزشک را اصلاح کنید بیمهها میآیند به جای ۴۵ درصد که حداقل تورم است میآیند ۲۰ درصدش میکنند طبیعی است وزارتخانهای که پول ندارد چه را بدهد و چه را تقسیم کند؟ فقر را تقسیم بکند؟ نمیشود، پزشک ما هم مهاجرت میکند، در رشتهی خود من در خود دانشگاه من ۵ تا هیئت علمی از گروه ۳۰ نفره ۵ تای آنها مهاجرت کردند اینها چیزی است که در آینده نتایج آن مشخص خواهد شد باز هم عرضم این است، سیاستگذاری.
من از کاندیداهای محترمی که میخواهند وارد این حوزه بشوند، خواهشم این است که با مطالعه بیایند، اگر با مطالعه نیایند این بحث، بحث بسیار تخصصی است، با پروپاگاندای رسانهای آمدند، با عوام نگرانه تصمیمهایی گرفته خواهد شد که الان ما آمدیم ظرفیت را افزایش دادیم، اما متقاضی وجود ندارد ظرفیت را افزایش دادیم، اما من کلاسی برای این که این را آموزش بدهم ندارم استادش را ندارم.
سوال: آقای سلحشور چقدر موافق این هستید که وزارت بهداشت نقشی خیلی ایفا نمیکند در این بسامان شدن؟
سلحشور: من با آن قسمت صحبتهای آقای دکتر که فشار به وزارت بهداشت هست، موافقم، نمایندگان عزیز ما در مجلس قوانینی را خودشان تصویب میکنند که گاهی خودشان اجرا نمیکنند، مثل چی؟ ببینید برای این که یک بیمارستانی ساخته شود در یک جایی، نیازمند این است که میگوید جمعیت آن جا از یک عددی بالاتر باشد، ولی این یعنی مثلا قانونش، دستورالعمل آن بخشنامه اش هست، ولی سطح بندی است، ولی متاسفانه یک اوقاتی پیش آمده که نمایندهای فقط نمیدانم به چه علت؟ حالا من ورود به علت آن نمیکنم، ولی وادار کرده وزارتخانه را که بیمارستان در جایی بزند که آن میزان جمعیت وجود ندارد بعد قرار است همین پر شدن این بیمارستانها توسط همین نیروهای طرحی با همین اجبار صورت بگیرد.
سوال: این بیمارستانهایی که میگویید کجاست؟ مصداقی دارید بگویید؟
سلحشور: مصداقی هم داریم، ترجیح میدهم فعلا نگویم، چون فعلا روند کار یک طور دیگر پیش برود، این یک موضوع است، ولی در بحثهای دستورالعملها، الان وزارتخانه واقعیت امر، وزارتخانه سال به سال دستورالعمل هایش به نحوی جلو میرود که چند تا خصوصیت دارد، یک: نامفهومتر باشد، گنگتر باشد که بشود از آن تعابیر مختلفی برداشت بشود که مدیران مربوطه در دانشگاهها و بیمارستانها به آن گونهای که دلشان میخواهد برداشت کنند از این دستورالعمل ها، دو: به این سمت میرود که بهره کشی اقتصادی از پزشک بیشتر باشد.
چند تا مثال میزنم، طرح تحول سلامت در سال ۹۳ به وجود آمد، در آن زمان ما چند تا طرح داشتیم ماندگاری، آنکالین، مقیمی، ماندگاری برای مناطق محروم بود یعنی وزارتخانه گفت که ما قراردادی را مینویسیم با پزشک متخصص که تشویقی است، عین کلمه، تشویقی است، برای ماندگاری پزشک همین موردی که الان مشکلی که نشستیم دور میز و در رابطه با آن صحبت میکنیم، سال ۹۳ تشویقی بوده، الان که دارم با شما صحبت میکنم طبق آخرین دستورالعمل وزارتخانه که از مهر امسال لازم الاجرا بود، نوشتند امضای قرارداد ماندگاری الزامی است. بعد چه گفته؟ ماندگاری چه گفته؟ گفته ۲۳ شبانه روز پزشک متخصص باید در منطقهی محروم در حال ارائه خدمات باشد، پزشک انسان است، مگر مثلا واقعیت اگر رباط هم بود بعد از یک مدتی واقعا به مشکل برمی خورد، این چه موجودی است که هم اجبار میشود امضای این قرارداد و هم ملزم میشود تا ۲۳ شبانه روز در منطقه او را نگه دارند، از آن طرف برای شرایط رفاهی شرایط مناسبی برای او مناسب نیست یعنی جایی که در اختیار او قرار میدهند از نظر محل، محل فرسوده قدیمی است، امکانات، امکانات کارکردهای است که شاید مثلا هیچ کس از آن امکانات استفاده نکند، بعد انتظار هست که این پزشک متخصص در رابطه با موضوع شما، این پزشک متخصص هم در منطقه بماند، هم طرح اجباری او که تمام شد باز هم این حس در او به وجود بیاید و حس داشته باشد که ادامه بدهد.
سوال: آقای رسولی، آقای سلحشور گفتند یک بخشی از این نکاتی که فرمودید در خصوص وزارت بهداشت را فرمودند که مثل این که خیلی، شما خودتان هم متولی امور درمان هم هستید در حوزه درمان و حوزه بهداشت؟
رسولی: ما سه تا بحث داریم طبیعتا بحث ماندگاری در مناطق محروم و کم برخودار آیین نامه اش قبلا نوشته شده و سالهاست اجرا میشود و در واقع یک بسته تشویقی است پزشک من اگر این طرح ماندگاری هم نباشد چهل و چهار ساعت در هفته باید در آنجا باشد و پر کند طبیعی است کسی که در مناطق محروم میرود رفت و آمد روزانهای که ندارد همان جا هست.
این بسته به یک تشویق مالی هست برای ماندن بیشتر است من از این جهت شاید با آقای دکتر سلحشور موافق نیستم.
من عرضم فراتر از این داستان است ما الان از چند جهت مشکل داریم مثال خدمتتان میگویم ما برای پرداخت مبتنی بر عملکرد که همان کارانه میشود ۵ تا ۶ سال بود که این منجمد شده بود پلکان، در سال گذشته معاونت درمان وزارت بهداشت توانستند آن را اصلاح بکنند اصلاحش باید سالانه اتفاق بیفتد، اما کجا گیر میکند؟ میرود شورای عالی بیمه خوب میرود معاونت اداری استخدامی ریاست جمهوری آن جا این تاییدیه را نمیدهند، قانون هست باید هر سال پلکان درصدش تغییر ش مشخص باشد بیست درصد، سی درصد اصلاح شود چرا این قانون را اجرا نمیکنند یک، دوم تعرفهای که براساس قانون گفته حداقل برابر با تورم باشد ما هر سال عقبتر هستیم ما کاری داریم به اسم جزء حرفهای همان سال اول طرح تحول که شما حساب کنید برای بخش خصوصی فکر میکنم حدود بیست هزار تومان بود. دلار چقدر بود؟ سه هزار تومان، الان چقدر شده؟ شده شصت و نه هزار تومان.
کار جزء حرفهای چقدر شده سه ونیم برابر، دلار سه هزار تومانی چقدر شده، قدرت خرید را عرض میکنم ما آمدیم توانایی یک پزشک را فریز کردیم این هم دارد در این جامعه زندگی میکند شما خدمتی که دارد میدهد را سه ونیم برابر کردید هزینههای زندگی اش هجده برابر شده است.
سوال: خارج از کشور زندگی میکنند؟ چون همه را دلاری میگویید؟
رسولی: نه من فقط صرفا دلاری نمیگویم، شما خدماتی که الان در جامعه هست افزایش و تورمش را هم براساس دلار حساب میکنند.
سوال: یعنی شما میفرمایید متفاوت از کارمند و کارگر باشد دیگر؟
رسولی: حتی از آنها هم عقبتر هستند، شما حساب کنید خود دولت پیشنهاد چهل و پنج درصدی تعرفه را داده است رفته شورای عالی بیمه کرده بیست درصد، بیست یک درصد.تورم موجود ما شصت درصد است من چهل درصد عقبتر هستم.
سوال: کارگر و کارمند هم همین هستند دیگر؟
رسولی: من عرضم این است حوزه سلامت حوزه استراتژیک است شما در حوزه سلامت نمیتوانید بیایید بازی را جوری بچینید که کارمندش بکنید، اتفاقی که میافتد این است که کرسیهای شما خالی میماند، مهاجرت شما خیلی زیاد میشود.
سوال: یک نکتهای شما داشتید آقای سلحشور نسبت به آن طرح ماندگاری و اینها؟
سلحشور: شما گفتید که تشویقی است من هم گفتم تشویقی هست، ولی گفتم طبق دستورالعمل جدید این تشویقی برداشته شده و گذاشته شده اجباری و خوب این کار وزارت خانه است دیگر کار کس دیگری نیست.
رسولی: عرض من همین بود، شما فرض کنید که این بسته نباشد فرد چهار روز در هفته، پنج روز در هفته آن جا هست چهل و چهار ساعتش را باید پر کند.
سلحشور: در قوانین کار، کارفرما تقریبا تعیین میکند مدل کاری و ساعت کاری را برای کارمند و یا کارگر، مدل کاری پزشک و کار درمان صبح تا ظهر نیست که حالا چهل و چهار ساعت در هفته باشد، چهل و چهار ساعت در هفته درست است، اما اگر قرار باشد این شکلی باشد و این فقط صبح تا ظهر برود پس عصر و شب را چه کسی تامین کند پس وقتی قرار است که عصر و شب هم پزشک متخصص در بیمارستان فعالیت کند آن هم میشود جزو کارش.
رسولی: بسته مقیمی فرد بیست و چهار ساعت داخل بیمارستان است، اما آنچه که شما میفرمایید بسته ماندگاری است و فردی که در همان جا حضور دارد باید هم باشد و مثل یک کارمند.
سلحشور: مگر تشویقی نیست چرا اجباری کردید خیلی دوست دارد وزارتخانه این تشویق را به اجبار برای پزشک متخصص انجام بدهد یعنی قبلاً اختیاری بوده و الان شده اجباری یعنی ما تشویق اجباریی داریم ما همچین چیزی نیست دیگر یعنی این قدر این موضوع بزرگ است، اینقدر این موضوع فشارش به حدی است که اصلاً طاقت را از پزشک متخصص خلاصه طاق میکند خدمت شما بگویم که جوری جلو رفته که باعث شد پزشکان دیگر در آن مناطق نمانند الان وزارت خانه آمده این را اجباری کرده در این مورد من که کامل با شما مخالفم در این مورد به خاطر اینکه شرایط کاری کادر درمان کاملاً متفاوت است.
شما بسته ماندگاری را میگویید خوب آن کالی، مقیمی خیر آن کالی در منطقه محروم درست است پزشک آن کال هست یعنی اینکه هر لحظه باهاش تماس میگیرند و موردی هم باشد اورژانسی در بیمارستان حضور پیدا میکند.
خوب این حضور پیدا کرده دیگر میشود جزو موظفی محسوب میشود دیگر، ولی در همین مسائل حالا یک ذره این تکنیکال است من خیلی نمیخواهم وارد مسائل فنی شوم.
اصلا این قدر حرف برای گفتن هست چطور میشود وزارتخانه تا قبل از این دستورالعمل هر سه ساعت را یک ساعت موظفی در نظر بگیرد برای آنکالی بعد امسال یهو دلشان خواست سه ساعت را کردند چهار ساعت (یعنی چهار ساعت یک ساعت) ما با این مدل مدیریت مشکل داریم.
میدانید تمام صحبت ما این است همه پزشکان دوست دارند خدمت کنند ببینید اگر ما اینجا جمع شدیم داریم صحبت میکنیم برای این است که مشکلی را از مردم رفع کنیم مشکلی که برای بحث درمان و حوزه سلامت در مناطق محروم هست رفع کنیم.
اگر الان این گونه صحبتها در رابطه با پزشکان صورت میگیرد معنیاش این نیست که اینها تافته جدابافته هستند اصلا این شکلی نیست باید شرایط برای پزشک مساعد باشد تا بهترین خدمات را ارائه کند اگر من پزشک در منطقه محروم همش به فکر این باشم که معیشتم را چه کنم شرایط زندگیم چطور باشد چه جوری میتوانم درمان مناسبی را برای مردم داشته باشم.
سوال: آقای رسولی پاسخ به آن نکته تشویقی اجباری را میفرمایید؟
رسولی: بستهای که من الان امسال حالا تا آن جایی که اطلاع دارم مثلاً در مورد بسته مقیمی شرایط را خیلی بهتر کردند ما عدد ثابت داشتیم تبدیل شده امسال به جزء حرفهای یعنی صد و بیست و پنج کا در نظر گرفته شده.
بیست و پنج درصد شب را افزایش دادند و این یک در واقع ارتقا در این بسته مقیمی هست من این را میگویم وزارتخانه هم آن چیزی که من الان در قوانین امسال در بسته مقیمی دیدم شرایط را بهبود داده در بحث مقیمی این بند ماندگاری به اجباری اش را من ندیدم الان هم آقای دکتر اگر مستندی دارند من ندیدم.
سلحشور: نوشته ملزم به همکاری در این بسته است پزشک.
رسولی: آن داستان تمام وقت جغرافیایی را برای پزشکان تمام وقت جغرافیایی آورده، اما از نظر شرایط و قوانین، چون اطلاع دارم ببینید وزارت بهداشت من دور از انصاف است که این را اینجا من نگویم برای اولین بار کای ضریب جزء حرفهای در بخش خصوصی و بخش دولتی یکسان شد یکی از آرزوهایی پزشکان که در سیستم دولتی کار میکردند این بود که جزء حرفهای متفاوت بود در جریانش هستید شما، یعنی خدمت یکسان انجام میشد، اما کارانهای که داده میشد با پرداخت دولتی داده میشد مثال میگویم بخش خصوصی که پارسال کاش فرض کنید چهل و نه هزار تومان بود در سیستم قبلی برای دولتی بیست هزار تومن بود در سیستم دولتی یعنی یک اختلاف دو و نیم برابری بین خدمت یکسان وجود دارد.
سوال: حالا یک مصداق بزنید؟
رسولی: مثلا عمل آپاندیس که سی کا هست، سی کای بخش خصوصی مثلاً هفتاد هزار تومان است الان، سی ضربدر هفتاد چقدر میشود؟ دو میلیون و صد، قبلاً اینجوری بود که در بخش دولت این دو میلیون و صد را هم به پزشک نمیدهند یک ده درصدش را اول جدا میکنند، بعد میرود پلکان آن چیزی که ما موافق نیستیم و متاسفانه شورای درواقع معاونت امور استخدامی و شورای بیمه سلامتی این را آوردند گنجاندند یعنی وزارت بهداشت هم در این قضیه به اجبار این را پذیرفته جزء حرفهای درواقع کارکرد شرعی و قانونی پزشک هست خوب این را آوردند بردند پلکان و کسر میکنند یعنی درصدی را نهایتاً آن چیزی که به پزشک میشود چهل درصد با مالیاتش هست، چهل درصد خدمتی که انجام میدهد برای آپاندیسیت سیکا در بخش خصوصی میدهند هشتصد هزار تومان، نهصد هزار تومان تمام وقت.
قبلاً این کا برای بخش دولتی یک سوم بود برای اولین بار وزارت بهداشت این کار را کرد و جای قدردانی دارد که آمد جزء حرفهای را برابر کرد خوب این ارزشمند است این را هم وزارت بهداشت با خون دل این کار را کرد یعنی زیر بارش نمیرفت.
اتفاق خوبی بود ما نسبت به این قضیه باید تشکر بکنیم، اما من باز هم میگویم آقای دکتر تا سیاستگذار کلان ما که شورای انقلاب فرهنگی باشد مجلس شورای انقلاب اسلامی باشد اگر این اینها در زمینه سلامت متولی را وزارت بهداشت هستند امین ندانند و وتو نکنند پیشنهادهای وزارت بهداشت این مسئله به نظر من به صورت اساسی و ریشهای حل نخواهد شد یک دور باطلی هست میآید مشکل پیش میآید به وزارت بهداشت فشار میآورند مشکل از جای دیگر سرش باز خواهد شد مشکل را باید در قانونگذاری دانست در کسانی که فکر میکنند، فکر میکنند که حوزه سلامت حوزهای است که میشود باهاش بازی کرد حوزه بسیار تخصصی است شما اگر منطقی، اصولی و با دانش واردش نشوید عوارض امروز مشخص نخواهد شد.
سوال:آقای سلحشور شما نکتهای داشتید راجع به آن بهترشدن؟
سلحشور: احسنت من، چون آقای رسولی آخرین صحبتشان در رابطه با مجلس بود من خواهشم الان برنامه هم در رابطه بیشتر با بحث انتخابات و نمایندهها است من خواهشم از نمایندگان این هست که لطفاً این تونل در واقع مسیر دیدشان را از پزشکانی که شاید گرفتن وقت مطب شان چند ماه لازم هست در واقع پشت این صف هستند بردارند در همان منطقه که نماینده آن منطقه هستند بروند و با این پزشکان و متخصصین پزشکان عمومی متخصصین روبرو شوند صحبت کنند شرایط زندگی شان را ببینند اگر این اتفاق بیفتد مطمئن باشید که نمایندگان ما هم دنبال این هستند که بهترین شرایط را ایجاد کنند برای مردمشان بنابراین تصمیمات خوبی هم خواهد گرفت.
در رابطه با آن موضوعی که شما فرمودید که خدمت شما بگویم در دستورالعمل قبلی وزارت خونه برای خودش یک الزامی را ایجاد کرده بود میگفت مبالغ ماندگاری که تشویقی بود و مبالغ مقیمی تا پایان ماه بعد باید پرداخت شود درست شد، که آن موقع که الزام آور بود با فاصله شش هفت ماه تاخیر پرداخت میکردند الان در دستورالعمل جدید گفتند که هر وقت معاونت توسعه وزارتخانه پولش را داد آن موقع که الزام بود آن شرایط بود الان که دیگر الزام هم نیست و میگوید هر وقت پول داد چه اتفاقاتی میافتد.
رسولی: من کوتاه بگویم این موضوع را ببینید وزارت بهداشت منابعش از کجا میآید؟
سلحشور: سازمان برنامه و بودجه میدهد یا نه از دولت میدهد؟
رسولی: این خدمت را از کجا گرفته؟ از بیمهها گرفته موقعی که پرداختی بیمه ندارد از کجا بیاورد بدهد موقعی که بیمارستان من خودگران هست آقای دکتر، من ریشه را میگویم شما میآیید میگویید که وزارت بهداشت پرداخت کند وزارت بهداشتی که پرداخت بیمه اش شش ماه، یکسال تاخیر دارد من بحثم این است ما فلش را برمی گردانیم باز به خود وزارت بهداشت.
سلحشور: بسیاری از مدیران دانشگاهی بیمارستانی بعد از بحث وزارت هست چرا؟ چطور یک دانشگاهی مثل دانشگاه تهران میتواند کارانهها را با دو ماه تاخیرر پرداخت کند آن وقت همکاران ما در بسیاری از استانها بسیاری از استانها با دوازده، سیزده، چهارده ماه تاخیر کارانهها را پرداخت میکنند آیا واقعاً بیمه اینقدر تاخیر دارد؟ خیر ندارد بیمه نهایت حداقل این این مواردی را که ما در جریان هستیم شش هفت هشت ماه بعضاً بعضی جاها با تاخیر پرداخت میکند چرا دانشگاه با چهارده ماه تاخیر پرداخت میکند من از جایی که آمدم دارم صحبت میکنم دقیقاً از جایی که آمدم دارم صحبت میکنم این دانشگاه آخرین پرداختی اش چهارده ماه پیش است.
سوال: کدام دانشگاه؟
سلحشور: دانشگاه کهگیلویه بویراحمد، یاسوج آخرین پرداختی کارانه این دانشگاه در شهر یاسوج در بیمارستانی که بنده بودم برای مهر ۱۴۰۱ است آخر با کی باید صحبت کنیم بعد شما گفتید پزشک عمومی هجده میلیون تومان دریافتی دارد میدانید پزشک متخصص چقدر دریافتی دارد؟ یازده تا سیزده و خوردهای، پزشک متخصص حقوق ثابتش این عدد است بعد میگویند که فقط این را نمیگیرد که کارانه هم هست، بله کارانه هست کارانهای که چهارده ماه بعد به بنده میدهند آن هم با تمام کسوراتی که دارد.
رسولی: میزان حقوق یک پزشک راکجا تعیین میکند؟ سازمان امور استخدامی، مگر الان وزارت بهداشت فوقالعاده خاص را چه مدتی درخواست داده چرا برنامه بودجه قبول نمیکند؟
سلحشور: من نیستم نمیدانم.
رسولی: شما فرض کنید الان اشل حقوقی فرض کنید یک هیئت علمی الان من همکار جدیدم استادیار گروه یک باشد هفده میلیون میگیرد اگر کارانه نداشته باشد که واویلاست کارانه هم که شما آقای دکتر سلحشور شما میگوید من توضیح میدهم عموم رشتههای ما کارانه زیر ده تومان پانزده تومان دارند.
سلحشور: بله.
رسولی: اسم نمیبرم. من سوالم این است این حکم حقوقی را چه کسی تایید میکند؟ سازمان امور استخدامی. وزارت بهداشت مگر میتواند یک ریال اضافه کند، نمیشود.
سلحشور: من فکر میکنم اگر بخواهد در اولویتهای واقعی وزارت خانه باشد میرود دنبالش و این را هم میگیرد من تصورم این هست، حرف هم این هست اولویتش نیست.من در مورد همان ضریب کا یکی دوتا مثال بزنم خدمت شما ببینید طبق تعرفههای دولتی یک عمل مثل آپاندکتومی این را دیگر مردم قشنگ میدانند برای جراح در بیمارستان دولتی سی کا هست که کا بیست هزار تومان برای غیر تمام وقت است، هفتاد هزار تومان برای تمام وقت. چه قدر برای جراح میشود؟ یعنی جراح بیمار را برمیدارد میبرد اتاق عمل با آن شرایط شکم را باز میکند عمل جراحی را انجام میدهد انتهای کار محاسبه اش هست، بیست ضرب در سی یعنی ششصد تومان ششصد هزار تومان بعد این ششصد هزار تومان هم این نیست من الان به شما میگویم ده درصد اولش دانشگاه کسر میکند بعد میآید تو پلکان.
عین کلماتی که میگویم واقعیت دارد، چهل درصد از آن را پرداخت میکنند یعنی چهل درصد از نود درصد باقیمانده یعنی سی و شش درصد، یعنی سی و شش درصد ششصد تومان چقدر میشود دویست تومان حدوداً، بعد دویست تومان را من الان با شما صحبت میکردم گفتم کی پرداخت میکنند با چه تاخیری؟ دوازده ماهه، چهارده ماهه بعد انتظار وجود دارد که این پزشک در منطقه محروم با خیال راحت کار درمانی را انجام دهد.
سوال: من همین را از آقای رسولی بپرسم، آقای رسولی دانشگاه تهرانی هستند میپرسند که چگونه شما مثلاً کارانهها را دو ماهه میگیرید، ولی در مناطق محروم یکساله پرداخت میشود؟
رسولی: پرداخت کار مبتنی بر عملکرد هست دانشگاه تهران استثنا این توانایی را داشته که همه بیمارستانها همزمان پرداخت بکند و این هم برمیگردد به اینکه دانشگاه تهران منابعی غیر از یعنی در واقع تولید منبع اقتصادی داشته، چون من البته در حوزه درمان هستم توسعه نیستم.
سلحشور: اگر مدیران بالارده از مدیران دانشگاههای شهرستانها بودند؟
رسولی: من شهید بهشتی را خدمت شماعرض میکنم من خودم ضریب کایم را شهیدبهشتی گذراندم بیمارستان مثال میگویم ورامین شما همین الان زنگ بزنید پرداختش ده تا دوازده ماه تاخیر دارد.
سلحشور: من این جای کار با شما مشکلی ندارم.
رسولی: وضع دانشگاهی مثل شهید بهشتی هست، چون اینجا پرداختشان عرض کردم فقط صرفاً دانشگاه تهران.
سلحشور: اجازه میدهید این سؤال را این جوری بپرسم چرا برای دانشگاه تهران که در شهر تهران هست که محروم نیست این اتفاق میافتد که با دو ماه تاخیر پرداخت میشود بعد الان موضوع بحث ما که موضوع شهرهای محروم هست مناطق محروم هست من دارم خدمت شما میگویم با دوازده، چهارده ما تاخیر پرداخت میشود یعنی اگر تدبیری وجود داشت باید قضیه برعکس میبود یعنی اینکه پرداختها در مناطق محروم با تاخیر کمتری اتفاق میافتاد تا مناطق برخوردار.
رسولی: آقای دکتر شما بهتر میدانید قانون خودگردانی بیمارستانها را شما بهتر از من میدانید این قانون مصوب شده بیمارستان مبتنی به یک بنگاه اقتصادی در نظر گرفتهاند مبتنی بر کارکرد خودش شده دانشگاهها مبتنی بر کارکرد خودشان شدند هیچ بودجه جدایی برای دانشگاهها مجلس تصویب نمیکند درآمد اختصاصی خودش را باید بیاید تقسیم بکند، این را هم برمیگردد به گردن وزارت بهداشت، نگویید این را.
سلحشور: ما اگر اولویتمان نیروی انسانی مان نباشد اینچنین میشود، چرا؟
سوال: این نکتهای را که میگویید وزارت بهداشت باید اصلاح کند؟ این تاخیر ها گردن وزارت بهداشت است؟
سلحشور: من میگویم وزارت بهداشت اگر بخواهد میتواند چطور توانست در اجبار این اینکار را بکند که پزشکان طرحی را اینجا بفرستد.
رسولی: منابع مالی باید باشد یا نباشد؟
سلحشور: ضمانت اجرایی بخشنامهها وجود ندارد.
سوال: یک جمع بندی داشته باشید آقای رسولی؟
رسولی: من خدمت مردم عزیزم میگویم تا زمانی که بحث را کلان نگاه نکنند جامع نگاه نکنند گزینهای نگاه کنند مقطعی نگاه بکنند گوشه کار را نگاه بکنند کسانی که مثلاً فقط در بالای شهر مطب دارد، رشته خاصی این را نگاه بکنید عموم پزشکان را در نظر نگرفتیم و این موضوع بغرنج خواهد شد و آیندهای که من پیشبینی میکنم آینده مناسبی برای بحث سلامت ما در حوزه درمان، من بهداشت را عرض نمیکنم منکر اتفاقات خوبی که افتاده نیستم، اما در حوزه درمان در تامین نیروهای انسانی متخصص ما مشکل پیدا خواهیم کرد.
سوال: آقای سلحشور جمعبندی شما درخصوص نکتهای که در خصوص وزارت بهداشت گفتید؟
سلحشور: من فکر میکنم که اگر جزء اولویتهای وزارت بهداشت و مسئولین حل واقعی مشکل باشد نه با اجبار، راه کارهایش را هم میدانند این نیست که مثلاً امثال من بیاید راهکار بگوید ما دنبال این هستیم که انتهای کار سیب خوش رنگ و خوشمزه و خوش بر و رو داشته باشیم، ولی داریم خربزه میکاریم یعنی این امکان وجود ندارد.