رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی بر رقابت واقعی تاکید کرد و گفت: رقابت واقعی این است که نامزدها فرصت توضیح افکار و برنامه هایشان برای اداره کشور را داشته باشند و صدا و سیما هم میخواهد نامزدها از امکانات رسانه استفاده کنند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، الزامات رقابت واقعی در انتخابات موضوع برنامه صف اول در شبکه خبر بود که با حضور غلامعلی حداد عادل ، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی بررسی شد. مشروح گفتگو به شرح ذیل است .
سوال: انتخابات چرا مهم است، ؟
حداد عادل: به قول معروف دیگر همین طور که شما گفتید متعلق به انتخابات است و انتخابات مهم است.مشارکت هم مهم است. بنده مایل هستم در آغاز این بحث یک اشارهای بکنم به مفهوم ملت و رابطه اش را با انتخابات توضیح بدهم. خوب میگوییم ما ملت ایران هستیم، ایران سابقه طولانی دارد، ملت ایران هفت هزار سال است که در این نقطه زمین تمدن و فرهنگ داشته است، آثار داشته است، الا آخر.
حالا اگر کسی بپرسد آقا این ملت چیست؟ ملت کیست؟ ملت کجاست؟ مثلا آدم پنجره را باز کند، مردمی راکه دارند میروند خیابان، اینها ملت هستند؟ بله اینها هم جزو ملت هستند، ولی ملت بزرگتر این است، ملت مهمتر از این است.
همان طور که مثلا ما خیابان را همه ایران نمیدانیم، ولی جزو ایران میدانیم، اگر از ماهواره نگاه کنیم، کل ایران را میتوانیم ببینیم، آیا یک پنجرهای هست که اگر آن را باز کنیم، کل ملت را بشود ببینید؟ این یک سوال است دیگر، حالا این بحث فلسفی دارد که مثلا این ملت به معنای مجموعه آدم هاست. چه جور واقعیتی دارد، ولی بلاخره واقعیت دارد، حالا هر تفسیر فلسفی که داشته باشد.
سوال: یعنی ببخشید اگر حتی همه ملت را به تعبیر شما از بالا با ماهواره نگاه کنیم باز هم اینها لزوما ملت نیست؟
حداد عادل: نه، ملت یک مفهوم انتزاعی دارد.
سوال: انتزاعیتر است؟
حداد عادل: عقلانی و یک مفهوم اعتباری است. میگویم بحث فلسفی اش، بحث شناختی است. ولی بلاخره مثل یک کلاس، یک کلاس مرکب از سی تا دانش آموز است. حالا این ملت تاثیر سیاسی اش چیست؟ این نکته مهمی است، اصلا این طور بگوییم، چه وقت این ملت حس میکند که یک ملت است؟ در روزگار عادی و معمولی هر کسی سرش به کار خودش گرم است.
یکی شغل دارد، یکی خانه دار است، یکی نمیدانم مدرسهای است، یکی معلم است.
همه افراد ملت دارند زندگی شان را میکنند، اما بعضی از وقت، سر یک بزنگاه هایی، ملت، ملت بودن خودش را حس میکند.
مثلا فرض بفرمایید جنگ میشود. یک ملت در جنگ خودش را پیدا میکند. مثل فلسطینیها که الان به عنوان یک ملت دارند میجنگند، مثل ما در جنگ تحمیلی، در جنگ هشت ساله که ملت حس کرده بود که باید به عنوان ملت وارد میدان بشود.
یک وقتهایی حوادث ناگوار طبیعی اتفاق میافتد، زلزلهای میشود، ملت، ملت بودنش را لمس میکند، یک وقت کرونا میشود، خاطرتان هست که در دوران کرونا ملت میگفت، ملت، ملت بیایید. آره، همه حس میکردند که الان وقت ظهور و بروز ملت است. خوب، یکی از این عرصههای تاثیر، تاثیر سیاسی است و این نقش ملت، نقش جدیدی است. توی تاریخ خود ما در دوران استبداد چه دوران به اصطلاح قاجار و قبل از آن.
چه دوران پهلوی اول و دوم، ملت نقش نداشته است، تاثیر ملت به عنوان ملت، قبلا اصلا کلمه ملت هم به کار نمیرفته است و میگفتند رعیت، رعایا.
سوال: درچه دورهای؟
حداد عادل: در دوره صفوی، دوره قاجار، میگفتند، تا قبل از دوران تجدد، کلمه ملت اصلا به این معنا در ادبیات ما معمول نبوده است، در زبان فارسی به این معنا مرسوم نبوده است. این کلمه از ترکهای عثمانی در ترجمه ناسیون فرانسه و نیشن انگلیسی ملت را گفتند و به این معنا به معنای سیاسی جدید وارد شد. رعیت معنای سیاسی ندارد.
سوال: یعنی ملت از عربی نیامد؟
حداد عادل: چرا، در عربی معناش به معنای مذهب است که.
سوال:ملت ابراهیم و اینها؟
حداد عادل: بله، اما ترکها این را در مقابل ناسیون و ناسیونالیسم و ناسیونالیسم از آن ساخته میشود ترکها در مقابل این کلمه به کار بردند به این معنای سیاسی جدید و وارد زبان فارسی هم شد. آن رعیت در برابر سلطان بود و وقتی سلطان و رعیت میآمد میان، سلطان از بالا به رعیت نگاه میکرد.رعیت از پایین به سلطان نگاه میکرد و رعیت حق، چون و چرا نداشت، رعایا باید اطاعت کنند.
این اصلا ادبیات سیاسی درباره مردم این بود، کلمه رعیت بار معنایی اش این بود که شما نقشی ندارید در سیاست.
اما ملت - دولت یک معنای سیاسی کاملا جدیدی است و کاملا معنای ارزشمندی است، یعنی ملت در دولت تاثیر دارد، دولت در ملت تاثیر دارد، ملت - دولت مقابل هم هستند، ملت یک حقوقی نسبت به دولت دارد، دولت یک حقوقی نسبت به ملت دارد، همان عبارت معروف امیرالمومنین در نهج البلاغه آن همان را میگوید ایها ناس حق و لکم حقا من به عنوان خلیفه بر شما یک حقی دارم و شما هم بر من حقی دارید.
آن جا صحبت از ناس است، این جا این مفهوم ملت، یک مفهوم جدیدی است.
من دیدم بعضی از نویسندگان و متفکران سیاسی دوران جدید خیلی حساس بودند روی این مفهوم ملت وگاهی میگویند که مشکل ما در ایران حالا این حرفها برای صد سال پیش است.
میگویند که ملت، ملت بودن خودش را هنوز حس نکرده است، حس نگرفته است، حس ملت بودن نگرفته است، به تاثیرگذاری خودش باور ندارد به عنوان ملت.
حالا این مقدمات را برای چه گفتم، میخواهم بگویم که انتخابات یک فرصت بسیار مناسبی است که یک ملت به ملت بودن خودش خودآگاهی پیدا کند، لمس کند، حس کند و این ملت بودن را به تاثیر بیاندازد.
این خیلی نکته مهمی است، در شرایط عادی نیازی به این نیست، اما یک بزنگاههایی هست که یکی از آنها اانتخابات است، من گاهی میگویم که در مواقع عادی دولتها، مجالس برای ملت تصمیم میگیرند، در انتخابات این ملت است که برای مجالس تصمیم میگیرد و خوب هر چه یک ملتی به این تاثیرگذاری خودش به این نقش سیاسی خودش وقوف بیشتر داشته باشد و آن را اعمال بکند، این والاتر است و در واقع با یک چنین مشارکتی اقتدار همان طور که رهبری فرمودند افزایش پیدا میکند.
افزایش اقتدار، افزایش امنیت میآورد، افزایش امنیت، پیشرفت همه جانبه میآورد، بنابراین مشارکت یک مسئله پیش افتاده، و سادهای نیست، یک تعارف نیست، یک واقعیت است و حدس میزنم که مقام معظم رهبری هم به اعتبار همه این مطالب و خیلی چیزهای دیگر این اندازه تاکید دارند روی مشارکت.
سوال: از صحبتهای شما برای من سوال به وجود آمد که مردم وقتی مشارکت میکنند در انتخابات این قدم اول تاثیرگذاری مردم است و مردم باید حس کنند که این اراده محقق شد، آن تاثیری که میخواستند از طریقی گذاشته شد، شاید یک وجهش این باشد که مثلا مردم خوب دنبال رفع مشکلات و مسایل اقتصادی و معیشت و این حرفها هستند، یک وجه دیگرش شاید ارادههای سیاسیای باشد که به هر حال تجلی آن در دولتهای متنوع، مختلفی که در طول بیست - سی سال، سی – چهل سال گذشته حاکم شده است و کار کرده اند و رفته اند و دوباره دولتی آمده است متفاوت با دولتهای قبلی، این وجهی بوده است که مردم انتظار داشته اند،
به هر حال دولتهایی را که نگاه میکنیم خیلی ظاهرا با هم متفاوت بوده اند. چقدر مردم این را حس هم میکنند؟ یعنی ممکن است که این تاثیرگذاری و این حق انتخاب و تغییر سرنوشت وجود هم داشته باشد، اما مردم حسش نکنند، شما چه جوری میبینید این برداشت عمومی از حضورش در انتخابات؟
حداد عادل: من اولا عرض کنم که یک شرط، شرط لازم و البته نه کافی، شرط لازم برای آمدن مردم پای صندوقهای رای، برای ایفای نقش در انتخابات، برای افزایش مشارکت، اعتماد مردم به مجری انتخابات است. به دولت است، یعنی اگر مردم اعتماد داشته باشند که رای شان دیده میشود. نادیده گرفته نمیشود، ولو آن که احتمال زیاد بدهند که این آدمی که دارند انتخاب میکنند، محبوبیت زیاد ممکن نداشته باشد و انتخاب هم نشود، ولی مهمتر از امید به انتخاب شدن او امید به دیده شدن رای است، اعتماد به دستگاه مجری انتخابات است، این مهم است، چرا قبل از انقلاب مردم در انتخابات شرکت نمیکردند؟ خوب، ماها به سن و سالی هستیم که شاید پانزده – شانزده سال میتوانستیم، چهارده – پانزده سال توی انتخابات شرکت کنیم قبل از انقلاب، هرگز به ذهن مان خطور نمیکرد که به پای صندوقهای رای برویم، چون ما اعتماد نداشتیم، ما در روزگاری زندگی میکردیم که خود شاه، در کتابش مینویسد که وقتی که من شاه شدم هر روز اجازه بدهید عین عبارت را بخوانم، میگوید که " بعد از رفتن پدرم"، حالا در زمان پدرش چه خبربوده است آن را هم را میگویم، " بعد از رفتن پدرم مدتی مدید کارها در ظاهر به دست یک عدهای ایرانی، ولی در عمل قسمتی به دست سفارت انگلستان و قسمت دیگر به دست سفاارت روس انجام میگرفت، به طوری که در کتاب ماموریت برای وطنم شرح داده ام، صبح مستشار سفارت انگلستان با یک لیست انتخاباتی به سراغ مراجع مربوط میآمد و عصر همان روز کاردار سفارت روس با لیست دیگری میآمد. این اعتراف خود شاه است.
این از کتاب «انقلاب سفید» است که بنده نقل کردم در این کتابی که دستم هست.
دوران پهلوی اول، رضاشاه چطور بود؟ اصلا کسی فکر نمیکرد که رای بدهد، الان اسنادش موجود است، چاپ کرده اند که از نخست وزیری و از دربار تیمورتاج به استانداران تلگراف میزده است که از هر شهرستانی و هر استانی چه کسانی باید وکیل بشوند، تمام.
این وضعیت بوده است، آن وقت شاه که این جا میگوید: اوایل حکومت من این جوری بود، میخواهد بفهماند که من آزادی دادم، حالا برای این که همین هم معلوم شود که آزادی نبوده است، میگوید که عَلَم در یادداشت یکشنبه بیست و یک خرداد چهل و شش خودش، الان وزیر دربار بود، توی یادداشت هایش مینویسد، شب با پروفسور عدل رئیس حزب مردم، که جانشین خود عَلَم بوده است، مینویسد جانشین خودم، عَلَم قبلا رئیس حزب مردم بوده است، حالا شده بوده است وزیر دربار، پروفسور عدل شده بود رئیس حزب مردم، شب با پروفسور عدل قدری راجع به انتخابات صحبت کردیم و تعداد وکیلی که اقلیت آینده باید داشته باشد.
شاهنشاه صحبت بیست – سی نفر میفرمایند، در صورتی که اینها شصت – هفتاد نفر امید دارند، تا چه پیش آید و رای مردم چه باشد، یعنی میگوید شاه تعیین میکرد که شما بیست – سی نفر بست تان هست، اصلا کار نداشت که چه کسی انتخاب میشود، رای میدهند، میگفت، شاهنشاه بیست – سی نفر گفتند بست تان است.
بعد میگفت که شنبه چهارده مرداد، امروز اسامی نمایندگان منتخب مجلس شورا و اینها معلوم شد.
بعد مفصل است، میگوید که انتخابات روی هم رفته خوب برگزار نشد.
حتی جنگ بین دو حزب خوب از کار نیامد، جنگ زرگری حالا دیگه، خوب از کار در نیامد. بعد میگوید که مسئولش فلانی بود و بعد میگوید چرا هر کاری را خراب میکنید، نمیداند، این هم ندانم کاری است یا تعمد؟ من چند دفعه که قبلا در این خصوص عرایضی به پیشگاه مبارک کرده بود، مقبول و مطبوع واقع نشد، اگر اندکی دستگاه دولت لیبرالتر فکر میکرد، معایب خیلی کمتر میشد.
بعد میگوید، چرا نباید کاری بکنیم که حقیقتا مردم به سرنوشت خود علاقهمند شوند.
سوال:اینها همه صحبتهای عَلَم است؟
حداد عادل: بله صحبتهای عَلَم است. بعد میگوید که شرفیاب شدم و شاه گفت که توی اخبار آمده است که دو نفر مخالف دولت از بلوچستان انتخاب شدند و وارد مجلس شدند و بعد میگوید که عرض کردم کشور ما امروز بر اثر تلاشهای اعلی حضرت به جایی رسیده است که خیلی نمیتوان آن را با کشوری که تحت سرپرستی شاهنشاه فقید یعنی رضاشاه، ادامه حیات میداد، مقایسه کرد.
یعنی خوب پیشرفت کرده است، بعد این را میگوید، میگوید سیاست دولت یعنی همین دولت هویدا، در مورد انتخابات زیر لوای حزب، از آن هم پا را فراتر گذاشت، یعنی میگوید اقتضائی که در دوره رضاشاه بود، توی دوره شما، بدتر از آن شده است، به شاه میگوید، میگوید که تو دیگر روی بابات را هم سفید کردی، حالا او ظاهر را حفظ میکرد، شما که دیگه اصلا هیچی به هیچی، خیلی با ترس و لرز و این وضع انتخابات بوده است.
چون مردم اعتماد نداشتند، ولی الان در کشور ما شرط لازم انتخابات، اعتماد مردم به دولت و به نظام هست، تامین است، خود رهبر انقلاب میفرمایند، رای مردم حق الناس است و باید حفظ بشود و باید دیده بشود و این سروصداهایی که هم در سال هشتاد و هشت و نمیدانم اینها پیدا شد و تقلب شده است و اینها، همه اش دروغ بود.
من نمیگویم هیچ فردی تقلب نکرده است و هیچ شهری اتفاقی نیافتاده است، ولی این که نظام یا دولت بخواهد تقلب کند، هیچ وقت همچین اتفاقی در نظام ما نیافتاده است و همانهایی که مدعی بودند بعدا گفتند ما بیخود گفتیم، در انتخابات تقلب نشده است.این خیلی مهم است.
سوال : سال هشتاد و هشت اول به اصطلاح ادعای تقلب مطرح بود و بعد گفتند، نه، ما حالا نمی گوییم تقلب شده است، تخلف شده است ، بعد مثلا تخلف را گفتند که حالا شرط ، آن چیزی که ما راضی می شویم به آن ، این است که انتخابات دوباره برگزار شود و دوباره که برگزار می شود مثلا فرض کنید که فلانی نباشد توی انتخابات، یعنی هی بحث به اصطلاح از تقلب رفت به سمتی که اساسا مثلا این آدم نباید کلا باشد و موجودیت این آدم را زیرسوال بردند ؟
حداد عادل: بله ، من راجع به هشتاد و هشت مفصل صحبت کردم در همین تلویزیون و نمی خواهم ذکر مصیبت کنم و سر این زخم .
سوال:نه منظورم این است که این نقل ها ، نقل هایی است که .
حداد عادل: سر این زخم چرکین اتهام تقلب به نظام را نمی خواهم الان باز کنم ولی خودشان هم می دانند که نظام تقلب نمی کند، این خیلی مهم است، ولی واقعیت این است که افزایش مشارکت یک پدیده چند علتی است، یعنی ... .
سوال: یکی ، لازمه اش این است که مردم به سلامت انتخابات اعتماد داشته باشند.
حداد عادل: اعتماد داشته باشند ، اما علل دیگر هم دارد، مثلا مردم از گرانی ناراحت هستند، حق هم دارند، معیشت شان سخت است ، تورم بوده است، تحریم ها بوده است ، گرفتاری ، مسکن گران است، این ها چیزی نیست که ما پنهان بخواهیم بکنیم، وجود دارد.خوب یک عده ای زیر بار این فشار ناراحت هستند و یک عده ممکن است بگویند آقا فایده ندارد، ، یعنی اگر دولت بتواند یک کاری بکند که یک مقداری این احساس فشار معیشتی کم بشود، الان خوب نزدیک یک سال است که کارهای شان انجام داده اند و این طرح توزیع الکترونیکی کالا را دارند انجام می دهند، خوب الان مجلس و دولت کمک کرده اند و شانزده قلم کالا را به کسانی که یارانه بگیر هستند به هفت دهک، می گویند یعنی به هفتاد درصد آن هایی که یارانه بگیر هستند ، می گویند شما بروید توی فروشگاه ، دویست هزار فروشگاه را هم به شبکه اینترنتی وصل کردند، شما بروید توی فروشگاه ، قیمت نپرسید، سهمیه تان را بدون این که بخواهید پول بدهید بردارید ببرید ، اصلا تورم ، گرانی ، خوب این خدمتی است دیگر، این فشار را کم می کند، ولی فشار باشد ، بلاخره مردم ناراضی می شوند، یک مسئله دیگر از عملکرد مجلس ممکن است ناراضی باشند مردم، بگویند این مجلس ، مثلا مجلس غوغاسالاری است، مجلس هیاهو است ، مجلس جنجال است، مجلس خدمت نیست، مجلس گره گشایی نیست.
یا از سوی مدیریت مجریان ناراضی باشند، یا از تبعیض ، یا از فساد مالی ، این جور امور این ها همه اثر می گذارد در ناراحتی مردم از ، یعنی نیامدن شان پای صندوق ها ، غیر از این ها ممکن است مردم ناامید بشوند، این ناامیدی باعث می شود که در انتخابات شرکت نکنند و این ناامیدی اتفاقا یکی از آن کارهایی است که دشمنان ملت ایران توی شبکه های اجتماعی دارند دائم این را تلقین می کنند، یعنی اصلا یکی از وظایف این فضای مجازی که دست دشمن هست ، آن بخشی که دست دشمن است ، این است که هیچ چیز مثبتی توی این مملکت دیده نشود و هر کاهی کوه شود و دورغ و تهمت و این ها الا ماشاءالله که مردم همه را دزد بدانند، همه فاسد بدانند، همه خائن بدانند یکی هم ناآگاهی هست که مردم به همین اهمیت انتخابات و تاثیر حضورشان این ها توجه نداشته باشند.
این ها همه اش موثر است و رهبری هم در سخنرانی های خودشان از جمله در سخنرانی شنبه هفته پیش ، صحبت های شان برای همین آگاه کردن مردم و آگاهی دادن به ملت ، ایجاد امید دادن بود، این هم کاری است که صدا و سیما هم خیلی می تواند موثر باشد و یکی دیگر از عوامل موثر در انتخابات که می تواند در مشارکت اثر بگذارد، طرز تصمیم گیری شورای نگهبان است.
اگر شورای نگهبان سخت گیری بیش از حد بکند، فراتر از قانون بکند، یا سلیقه ای عمل بکند، خوب این روی مشارکت اثر می گذارد، مردم خوش شان می آید که بی دلیل شورای نگهبان ، اگر تصور این باشد ، شورای نگهبان اگر وظیفه اش را درست انجام بدهد، درست است و خوب است .
اما اگر خدایی ناکرده سختگیری بیش از حد بکند، اثر می گذارد و یکی دیگر از علل موثر در افزایش مشارکت این است که یک کسانی تصمیم نتیجه انتخابات نشوند، یعنی هر وقت انتخابات به نفع آن ها بود بگویند انتخابات سالم است . هر وقت انتخابات به ضرر آن ها بود ، بگویند تخلف شده است . ما دیدیم این را دیگر ، در سیاسیون ، در چهره های مشهور، وقتی خودشان رای نمی آوردند ، می گفتند تقلب شده است، وقتی خودشان رای می آوردند می گفتند انتخابات درست است. این جور بازی کردن با نتایج انتخابات هم گیج می کند مردم را، این ها بعضی از علل و عوامل است.
سوال: اشاره ای هم شما کردید به این که لازمه مشارکت مردم این است که مردم حس کنند مجلس موثر است ، مجلس ، مجلس خوبی است، به هر حال توی افحای مردم یک سری تعابیری نسبت به مجلس و نسبت به دولتمردان بعضا می شنویم ممکن است برساخته رسانه ها باشد ، فضای مجازی باشد یا هر چیز دیگری ، یا حتی طنزهایی که بین مردم رایج است. اما شما به عنوان کسی که توی مجلس هم حضور داشتید ، دو دوره و ریاست ... .
حداد عادل: چهار دوره .
سوال: آهان شما چهار دوره در مجلس حضور داشتید. من فکر کردم که از مجلس ششم حضور شما شروع شده است.
حداد عادل: یک دوره که مجلس راهم اداره می کردم.
سوال: بله دیگر ، خوب عرض کنم که شما این حرکت رو به رشد در کل مجلس دیدید آیا ؟ یعنی ممکن است مجالس مثل یک نمودار سینوسی بالا – پایین داشته باشد، آن را کار نداریم ولی شما خط سیر کلی را توی مجلس آیا دیدید که مجلس ، مجالس ما رشد کرده باشند به لحاظ سطح فهم ، به لحاظ عملکرد ، اثر گذاری و هر چیز دیگر ؟
حداد عادل: نه، من اعتقاد ندارم که کوچ منحنی مجلس همیشه صعودی است.
سوال: نه همیشه عرض نکردم، ممکن است بالا – پایین هم داشته است ولی در کل .
حداد عادل: در کل هم نه، یعنی ما یک وقت مجلسی داشتیم که خیلی خوب ، مجلس بعدی خیلی بد و بسته به این که به قول معروف گفتمان مسلط بر مجلس ، چه گفتمانی بوده است به تعبیر بنده یا به تشخیص بنده ، مجالسی بوده است که ناکارآمد ، جنجالی ، پر از مجادله ، درگیری ، که برای مردم کار مهمی انجام نمی دادند، مجالسی هم خیلی انقلابی ، کارآمد ، مفید ، مثلا ما مجلس اول را مجلس اول بعد از انقلاب، مجلس خوبی می دانیم، مجلسی که مثل خود آقا در آن نماینده بودند و چمران ، شهید چمران نماینده آن مجلس بوده است، یعنی شخصیت های بارز ، دانه درشت به قول معروف ، شخصیت هایی که تاریخی هستند. این ها در مجلس بودند ، خوب می توانیم بگوییم که مجلس اول ، از مجلس مثلا چندم پایین تر است .پس مجالس را این جوری نمی شود ارزیابی کرد، هر مجلسی را باید جدا جدا ارزیابی کرد، اما به هر حال مجلس عملکردش موثر است، در افزایش مشارکت .
سوال: مثل این که مثلا درباره شوراها برخی عقیده شان این است که شوراهای اول چون احتمالا حالا به عقیده آن ها عملکرد خوبی نداشتند، مشارکت مردم در انتخابات شوراهای دوم آمد پایین؟ یک تحلیلی است این البته .
حداد عادل: بله ، نه این بحث مهمی است. این بحثی که شما مطرح کردید در مورد انتخابات شوراها ، خوب ما شاهد بودیم انتخابات شوراها انجام شد، شورای اول مثلا در همین تهران تشکیل شد.حالا همیشه دوستان اصلاح طلب ما می گفتند که علت مثلا پایین بودن مشارکت یا هر به هر چیز دیگری ، تعبیر دیگری ، سختگیری شورای نگهبان است ، یعنی شورای نگهبان نظارت استصوابی اش باعث می شود که انتخابات پرشور نباشد، خوب حالا این حرف را داشته باشید.شورای شهر که انتخاباتش زیر نظرشورای نگهبان نیست، در مجلس، در انتخابات شورای شهر دوم نظارت برعهده مجلس ششم بود که کاملا معتقد به مشارکت و مردم سالاری به هر دو معنا کاملا، همه را تایید کردند، از دم تا دم به قول معروف شهر پرغوغا بود، اما فقط دوازده درصد از مردم تهران در انتخابات شورای شهر دوم شرکت کردند یعنی در کل کشور نزدیک هشتاد درصد مخالفان شوراهای شهر اول پیروز شدند، پس این نشان می دهد که این طور نیست که اگر نظارت استصوابی نباشد همیشه مردم شرکت می کنند، خیلی وقت ها مردم به این علت شرکت می کنند که آنی که انتخابات کردند، درست انجام وظیفه نکرده، تو شورای شهری که صبح تا شب همیشه تو سر و کله هم می زدند، مردم گفتند که ما شما را برای این کارها انتخاب نکردیم که، الان که رهبری لزوم مشارکت را تاکید کردند و بر افزایش حضور مردم پافشاری می کنند، مردم را دعوت می کنند، ما می بینیم که یک عده ای این شعار را به دست گرفتند و هی مرتب می گویند مقام معظم رهبری این طور فرمودند، اینطور فرمودند و بعد می آیند و یک دوگانه درست می کنند، یک طرف مقام معظم رهبری که مردم را به مشارکت دعوت کرده، یک طرف دیگرش هم می گذارند شورای نگهبان و می گویند شورای نگهبان که نظارت استصوابی می کند صلاحیت ها را تعیین می کند، یک عده را رد می کند، شورای نگهبان ضد مشارکت عمل می کند، ضد رهبری عمل می کند، همین چند شب پیش توی گفتگوی ویژه خبری ساعت نه که از ده شروع می شد یک مناظره طولانی که تا دوازده و پانزده هم طول کشید برقرار بود، بنده هم نشستم به دقت تا آخر گوش کردم.
سوال: از شبکه یک رفتید، شبکه خبر، بعد از شبکه خبر رفتید خبر دو ؟
حدادعادل: بله این اولین بار بود که به اصطلاح از شبکه خبر هم یک جای دیگر پرتاب شدیم ولی ما به دنبال صدا وسیما رفتیم، درست است، خب آنجا یک عقیده این بود که شورای نگهبان متهم است، شورای نگهبان مقصر است، شورای نگهبان نباید این جوری عمل بکند و شورای نگهبان پس در خط رهبری نیست، شورای نگهبان چنین و چنان است، من می خواهم بگویم این یک مغالطه است اینکه ما انتخابات را اصلا همه واقعیت های انتخابات را ما فرو بکاهیم در عملکرد شورای نگهبان، عملکرد شورای نگهبان منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم، موثر است ولی یکی از عوامل است، این که شما راجع به عملکرد مجالس، شما راجع عملکرد جریان های سیاسی، دیدگاه های جریان های سیاسی، هیچ حرفی نمی زنید، هروقت شکست می خورید می گویید شورای نگهبان مقصر است، حالا من راجع به مثلا انتخابات سال نود و هشت در مقایسه با نود وچهار صحبت می کنم، در انتخابات نود و چهار یک جریانی انتخابات تهران را یکجا برد، بنده که در انتخابات مثلا قبلی نود من نفر اول تهران بودم، تو این دوره نفر سی و یکم شدم، درست شد؟ در آن انتخابات آقایان نمایندگان تهران با مثلا رای های یک میلیون و دویست و یک میلیون و سیصد در تهران وارد شدند به طور متوسط آمدند تو مجلس در انتخابات بعد، شورای نگهبان یک عده از نمایندگان را از هر دو جریان بودند، رد کرد حالا یا به دلایل مالی یا به دلایل اخلاقی یا به دلایل امنیت ملی، هرچی، ولی هردو جناح فهرست دادند، یعنی هم اصولگرایان، هم اصلاح طلبان هردو فهرست دادند، بعضی از آقایانی که نوبت قبل یک میلیون و دویست هزار تا رای آورده بودند، شصت هزار تا رای آوردند، پنجاه هزار تا رای آوردند علتش چیه؟ شورای نگهبان که رد نکرده بود.
سوال: همان آدم
حدادعادل: همان آدم، شورای نگهبان که رد نکرده بود، چرا؟ چی شد که در نود و هشت اینقدر افت کردند، من تحلیل خودم را عرض می کنم، ببینید در سیزده دی نود و هشت آمریکا و ترامپ سردار سلیمانی را شهید کرد، شما یادتان هست که ملت، ملت بودن خودش را نشان داد، همان بحثی که اول کردیم، این ملت آمد زیرپیکر این شهید، این ملت با این حرکت خودش نشان داد که ما از آمریکا متنفریم و از جریانات سیاسی خوشبین به غرب هم فاصله می گیریم، این حس خودش را حدود دو ماه بعد کمتر از دو ماه بعد، یعنی پنجاه روز بعد در انتخابات دوم اسفند نود و هشت نشان داد، یعنی افت یک میلیون و دویست هزار تا را به شصت هزار تا از جمله تو این واقعیت باید دید، هی هر جایی پای شورای نگهبان را به میان کشیدن، این یک کار سیاسی است، که مردم هم می فهمند، الان هم همینطور است، الان آمریکایی که آن روز سلیمانی را شهید کرده، امروز ببینید در فلسطین دارد چکار می کند؟ با مردم غزه دارد چکار می کند؟ حالا شما می خواهید که در ایران یا در هرکشور دیگری که انتخابات آزاد باشد، مردم حتی مسلمان هم نباشند، به جریانات خوشبین به آمریکا رای بدهند؟ رای نمی دهند، الان هم همینطور است، الان هم آنهایی که لبخندی به آمریکا می زنند و موضع قاطع نمی گیرند، مردم به اعتبار وضع فعلیشان و سوابق خودشان فاصله می گیرند، بنابراین نباید این طور تلقی کرد که فقط و فقط مسئله مشارکت مردم شورای نگهبان است، خب حالا ما از آن ور بحث می کنیم، می گوییم اگر شورای نگهبان، صلاحیت ها را تعیین نکند، اگر هرکسی رفت ثبت نام کرد، بگویند بفرمایید، یعنی به همان چیزهای شکلی نگاه کنند، تحصیلاتش مثلا کارشناسی ارشد دارد، نمی دانم سوء پیشینه هم تو کلانتری محل شان ندارد، خب بفرمایید ثبت نام کنید، آیا این باعث افزایش مشارکت می شود؟ یعنی مردم ندانند اینها کی اند، هیچ دستگاهی هم یک تحقیقی راجع به اینها نکرده باشد؟ بینش اینها، منش اینها، وضع فساد مالی دارند یا ندارند، اینها اگر معلوم نشده باشد این باعث افزایش مشارکت می شود؟ ما الان به عنوان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، ما در انتخابات نود و هشت دویست و بیست و پنج تا نماینده را در مجلس داشتیم که با امضای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب وارد شده بودند، ولی خودمان برای ارزیابی این دویست و بیست و پنج نماینده، دویست و بیست و پنج تا کارنامه برای اینها درست کردیم، شاید این اول بار باشد در تاریخ احزاب سیاسی و تشکل های سیاسی که یک جبهه ای که مردم به آن اعتماد کردند، نماینده را آنها معرفی کردند، مردم به اینها رای دادند خودش می آید و این نماینده ها را ارزیابی می کند، ما شاخص های متنوع و متعددی را تعیین کردیم، هر نماینده یک کارنامه دارد، از جنبه های مختلف، الان که منتظریم شورای نگهبان صلاحیت ها را اعلام کند، ما این کارنامه را می گذاریم در اختیار شورای ائتلاف شهرستان ها و استان و می گوییم این نماینده وضعش این است، خوب کار کرده، بد کارکرده، متوسط بوده و مهمتر از این ما اصرار داریم، بنده اینجا صریح عرض می کنم، اصرار داریم که هر نماینده ای، چه ما معرفی کردیم، چه ما معرفی نکرده باشیم، چه تو این دوره الان نماینده است، چه اینکه بعدا می خواهد نماینده بشود، اگر گرفتار فساد مالی است، اگر خدای نکرده گرفتارفساد اخلاقی است، اگر مسائلی دارد که با امنیت ملی جور در نمی آید، شورای نگهبان قاطعانه رسیدگی بکند، اگر نزدیک ترین افراد به ما باشد، شورای نگهبان اگر مستند و مستدل بداند که این آدم از این جور گرفتاری ها دارد ما خوشحال می شویم که شورای نگهبان رد بکند، برای اینکه ما معتقدیم اگر شورای نگهبان وظایف خودش را خوب انجام بدهد، این باعث افزایش مشارکت می شود، مردم اعتمادشان بیشتر می شود، ولی اگر نکند نه؟ پس موضع ما این است، اما خب یک عده می آیند و می گویند که مثلا اینها دوست دارند که مردم کمتر شرکت کنند و مردم شرکت نکنند، اینها خوشحال تر می شوند، نه، ما آرزوی مان مشارکت بالای مردم، پدید آمدن یک مجلس انقلابی و مجلس کارآمد است، ما این را می خواهیم.
سوال: یعنی شما معتقدید که اگر شورای نگهبان در موقع انتخابات هم به فرض یک مقدار سخت گیری نکند یا بیشتر از منظورم سخت گیری اضافه برحد نیست، شل بگیرد به زبان ساده و افرادی وارد مجلس بشوند که کارنامه شان در طول چهار سال آینده مردم را ناراحت کند، خود آن باعث خواهد شد که مردم در دوره بعد انتخابات، قضاوت شان نسبت به نماینده ها قضاوت درستی نباشد و دلسرد بشوند ودر انتخابات شرکت نکنند.
حدادعادل: بله
سوال: بنابراین شورای نگهبان طبق فرمایش شما، چه سخت گیری زیاد بکند، چه ازاین طرف به اصطلاح اصلا سخت گیری نکند و رعایت قانون نکند و به اندازه کافی دقت در صلاحیت ها نکند، در هر دو صورت می تواند به کاهش مشارکت در انتخابات کمک بکند.
حدادعادل: یعنی افراط در شورای نگهبان یک جور باعث دلسردی مردم می شود، تفریط شورای نگهبان هم باعث دلسردی مردم می شود.
سوال: آقای دکتر رهبر انقلاب بر یک رقابت واقعی تاکید کردند در انتخابات پیش رو، رقابت غیرواقعی چیه؟ رقابت واقعی چیه؟
حداد عادل: رقابت غیرواقعی اینکه همه مثل هم باشند ولی نقش موافق و مخالف را ایفا بکنند، یعنی نقش بازی کنند، ولی دو جور فکر نکنند، اما رقابت واقعی این است که افکارشان، برنامه هایشان برای اداره کشور واقعا متفاوت باشد، این یک معنایش است، یک معنای رقابت واقعی هم این است که دو طرف فرصت توضیح برای مردم داشته باشند، که حالا شنیدم صدا و سیما می خواهد با امکانات این رسانه این امکان را فراهم بکند که نامزدها هرکدام بتوانند حرف خودشان را بزنند، این هم یک زمینه ای برای پدید آمدن یک رقابت واقعی است، من این مقدار الان می توانم توضیح بدهم.
سوال: و باز از فرمایشات رهبر انقلاب این بود که انتخابات هم تامین کننده جمهوریت نظام است و هم تامین کننده اسلامیت نظام، برای بعضی ها سوال است، جمهوریت که بدیهی است به انتخابات ربط داشته باشد، اسلامیت چرا؟
حدادعادل: ببینید اسلام برای حکومت نظریه دارد، حکم دارد یعنی اسلام یک دین غیرسیاسی نیست، آنهایی که به جدایی دین از سیاست معتقدند اسلام را نشناختند، قرآن را نخوانده اند، تاریخ اسلام را مطالعه نکردند، سیره پیامبر و ائمه را نفهمیدند، اسلام همانطوری که برای نماز و روزه احکام دارد، برای اداره جامعه هم حکم دارد، برنامه دارد، ولایت فقیه و مفهوم ولایت همین است و در این نظریه مردم جایگاه دارند، یعنی وقتی که پیامبر ما شیعیان در قصه غدیر معتقدیم که حضرت امیرالمومنین(ع) ذاتا صلاحیت رهبری جامعه را پس از پیامبر داشتند، وقتی پیامبر ایشان را معرفی کردند، آمدند از مردم خواستند که بیایند با حضرت علی بیعت کنند، الان سوال این است، خب پیامبر که حضرت علی را خوب می شناخت و می دانست که از هر جهت ایشان شایستگی دارند، اینکه مردم را دعوت کرد بیعت بکنند، این
یک کار تشریفاتی بود؟ یک تعارف بود؟ یا اینکه این هم جزو آن بدنه اعتقادی اسلام بود اینکه حتی زنها آمدند، یک تشت آبی بود، حضرت علی دستش تو آن تشت بود و زن ها هم دستشان را تو آن تشت گذاشتند و این طوری بیعت کردند، این فقط یک نمایش بود؟ یک تعارف بود؟ یا اینکه واقعا آمدن مردم و بیعت کردن این جزو اسلام است، جزو نظر اسلام است، اینکه یک کسی شایستگی داشته باشد برای حکومت و برای ولایت بر مسلمین، این شرط لازم است، ولی محقق شدن این حکومت وقتی است که مردم هم بیعت کنند، این هم داخل در فکر اسلامی است، خود حضرت علی هم وقتی مردم آمدند و آن پافشاری ها را کردند، در نهج البلاغه می فرماید که اینقدرمردم هجوم آوردند که قبول کنم خلافت را که، نزدیک بود، حسن و حسین من زیر دست و پای مردم از دست بروند، حالا بعضی ها گفتند منظور اینکه انگشت شصت پای من داشت خرد می شد از فشار مردم، چون آن معنا را هم دارد این کلمه، ولی حضرت می گوید آمدند بیعت کردند، یعنی این رای دادن همان بیعت است، این شرکت در انتخابات پس به این معنا به اسلامیت هم ربط دارد، علاوه بر این وقتی شما نمایندگانی انتخاب کنید که اینها مسلمان باشند، مومن باشند، متقی باشند، اینها اسلامیت نظام را تامین می کنند، اینها دینداری را در جامعه تامین می کنند، پس انتخابات هم حضور باشکوه جمهور مردم را در صحنه نشان می دهد، دشمنان را مایوس می کند، دوستان مان را در جهان خوشحال می کند، این تاثیر جمهوریتش است، حضور مردم در صحنه است، اعتماد مردم به کل نظام را نشان می دهد، علاوه بر این خود اینکه مردم بیایند و رای بدهند این در نظریه سیاسی اسلام یک کار اسلامی است.