معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تاکید بر استفاده از ظرفیت یلدا برای تولید محتوا و معرفی آیینهای ایران به دنیا گفت: یلدا فرصت مناسب برای تولید محتوا است و با توجه به ثبت جهانی یلدا، تولید محتوا میتواند تقویت شود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، خانم مریم جلالی در برنامه صف اول به تشریح دستاورد ریاست ایران بر دفتر غرب آسیای شورای جهانی صنایع دستی پرداخت و تاکید کرد: سیاست وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در حوزه ثبتهای جهانی اعم از ملموس و ناملموس، همگرایی و تقویت گفتگو با کشورهای مختلف است.
سؤال: تعریف شما از یلدا چیست؟
جلالی: فکر میکنم یلدا الهام دهنده ماست برای این که هم امید در آن است یعنی اگر بپذیریم این تعریفهایی که همیشگی کردند که طولانیترین شب سال است، به جشن و به گردهمایی میگذرد و این سنت میشود، سنت حسنه خیلی زیباست. فرق سنت با رفتار عادی همین است. یعنی شما ممکن است هر روز سال یک دید و بازدیدی داشته باشید، ولی چیزی سنت و آیین میشود که ریشه یک کارکرد دارد، ریشه در یک باور دارد و فکر میکنم یلدا یک رفتار است که حاصل سلیقه ایرانیان است به خاطر این که باور همگرایی، کنار هم بودن، امید داشتن و باور شکرگزار بودن؛ تجلی اش میشود یک رفتاری به نام سنت شب یلدا.
سؤال: امشب شب یلدای شما را خراب کردیم، نه؟
جلالی: نه، در یک خانوادهای به وسعت ایران، اتفاقاً حسن سنتها این است که میتواند با حضور تکنولوژی و معاصر شدن خود را به روز کند. اگر یلدا ثبت میشود در فهرست میراث ناملموس جهانی، به خاطر این است که مؤلفهها و ویژگیهایی دارد که... وگرنه شما فکر میکنید یک شبی همه دور هم جمع میشوند، یک میوه و آجیلی...، این که احتیاجی به ثبت جهانی ندارد. چه ثبت جهانی اش میکند؟ به خاطر این ریشهای که وجود دارد. میراث فرهنگی ما همین است و اگر تکنولوژی آمده است، اگر شبکههای اجتماعی الآن آمده، اینها اتفاقاً کمک میکند به این سنت حسنه و این به روزسازی، این قابلیت معاصرسازی که در سنتها وجود دارد، این است. من هم الآن شاید در جمع خانواده بودم، در یک جمع خانواده مثلاً ۱۰ تا ۱۵ نفره بودم، الآن در یک جمع خانواده ۸۰ میلیونی هستم، این خیلی افتخار است.
سؤال: راجع به همین ثبت جهانی شب یلدا که نهم آذر اتفاق افتاد؛ درست است؟
جلالی: بله، سال گذشته شب یلدا ثبت شد در فکر میکنم هفدهمین اجلاس کمیته بین دولتی پاسداری از میراث فرهنگی یونسکو در مراکش؛ شب یلدا ثبت شد. پارسال ما اولین شب یلدای قرن پانزدهم را داشتیم، امشب دومین یلدای قرن پانزدهم است و این یک افتخار است برای ایرانیان که هر موقع از آیین هایشان نام میبریم، جهان به افتخارش بلند میشود، تعظیم میکند و این ثبت باعث شد پارسال وقتی که در آذر ماه ۱۴۰۱ در شهر رباط مغرب ثبت شد، رتبه ایران را ارتقاء داد، یعنی نوزدهمین عنصر ثبت شده میراث ناملموس بود یلدا که قبل از آن ما در رتبه هفتم جهان بودیم، با ثبت یلدا شدیم رتبه ششم و امسال هم با ثبت جشن سده و تذهیب و ... رتبه مان ارتقاء پیدا کرد، یعنی در این دولت سیزدهم دو بار رکورد زده شده برای ثبت جهانی.
سؤال: چه کشورهایی از ما جلوتر هستند؟
جلالی: فکر میکنم چین جلوتر است، چند کشور جلوتر هستند، ولی خیلی درصدها، تعدادها کمتر است، یعنی اسپانیا فکر میکنم قبل از ماست، ما حدود فکر میکنم ۲۵ عنصر ثبت شده میراث ناملموس داریم، اسپانیا مثلاً یک مقداری، یکی بیشتر دارد. یعنی رقابت خیلی تنگاتنگ است، ولی حالا این میراث ناملموس است و ما نکتهای که داریم این است که به خاطر سهمیه داشتن، هر سال میتوانیم فقط چند تا را ثبت کنیم، نمیتوانیم، تازه یکی میتوانیم ثبت کنیم.
سؤال: سهمیهای است؟
جلالی: بله و این ابتکار ایران است که میتواند مثلاً امسال که ثبت چهار عنصر داشته بود، یک دیپلماسی فرهنگی ایجاد میکند، واقعاً این درایت آقای دکتر دارابی؛ معاونت میراث فرهنگی وزارتخانه و سیاست گذاریهای آقای مهندس ضرغامی در یک همگرایی اساسی، چه همگرایی بین ساحتهای مختلفی که در حوزه میراث فرهنگی وجود دارد و هم داخلی و هم همگرایی بین المللی، ایجاد یک گفتگو برای و برپایه دال مرکزی میراث فرهنگی است. (پخش گزارش)
سؤال: این که یک سنت و رسمی مثل یلدا بخواهد ثبت جهانی شود، چه مشخصههایی باید داشته باشد؟
جلالی: چند شاخص داریم که اتفاقاً شاخصهای پنج گانه را دارد، یکی این که باید یک کردار اجتماعی فاخر باشد. یلدا در این گزارش هم بود، این که برخاسته از یک عزم جمعی است؛ همه خانوادهها فارغ از اعتقادات، سطح زندگی، شاه و گدا ندارد، همه آن رفتار را انجام میدهند، پس یک کردار اجتماعی فاخر است و این نمره خیلی خوبی را در شاخصهای بین المللی دارد، یک رفتار جمعی است. اصلاً اصل خانواده است و تمرکز بر خانواده. نکته بعدی که باید داشته باشد این است که ارتباط آن با شناخت طبیعت و محیط زیست، برخاسته از اقلیم است و یلدا دقیقاً همین طور است یعنی هم برخاسته از یک دانش گاه شماری قوی که نجوم را در خود دارد، فضای گاه شماری ایرانی را دارد که در اول زمستان است، بلندترین شب است، یعنی پیوندش با طبیعت از طرف خود انتخاب این شب و بعد از آن طرف؛ انتخاب میوههای طبیعی در سفره... این هم خود امکان دیگری را ایجاد میکند، یک شاخص و امتیاز دیگری را دارد و بعد اتصال به بیان شفاهی و تاریخ شفاهی دارد. شما میدانید در رسم و رسوم یلدا قصه خوانی است، بزرگترها قصه میگویند، کوچکترها میشنوند، یک تبادل اندیشه؛ سینه به سینه اطلاعاتی منتقل میشود.
اصلاً آداب و رسوم ایرانیان مبتنی بر قصه است. یک روزگاری دنیا، جهانداری؛ قدرت بود، کشورگشایی؛ قدرت بود، بعد کم کم گفتند جهاندانی، اطلاعات قدرت شد و امروز جهان آرایی قدرت نرم است و خیلی جالب است بدانیم ایرانیان از دیرباز، یعنی وقتی از ایران حرف میزنیم از یک کشور هفت هزار ساله یعنی هفت هزار سال سند داریم و یک میلیون سال سابقه سکونت انسان. از دیرباز این شاخص را داشتند که بتوانند این تبادل دانش این اطلاعات، این همگرایی را داشته باشند و این نشان دهنده کمال یافتگی است. کمال یافتگی با توسعه یافتگی فاصله دارد. یلدا؛ تجلی کمال یافتگی است انسان است که به طبیعت احترام میگذارد، یک رفتار جمعی دارد، رفتار فردی ندارد، اطلاعات؛ بیان شفاهی منتقل میشود، مواجهه درست میشود با اتفاقات و اتصال به محصولات هم دارد، یعنی شما میبینید صنایع دستی در سفره یلدا استفاده میشود، این پنج شاخص؛ شاخصهایی است که برای آیینهای ثبت شده یونسکو و ارزیاب هایش به آن دقت میکنند. بعضی از آیین ها؛ یکی، دو تا یا سه تا را دارد و جالب این است که یلدا هر پنج تا را دارد، یعنی شما از هر ساحتی که به آن نزدیک میشوید میبینید که این ریشه، باور و نماد امیدآفرین و نشاط بخش را دارد. ریشه کلمه جشن از یسن است، یسنای زرتشتی که شکرگزاری و پرستش معنا میدهد و این نشان دهنده این است که ایرانیان همیشه شکرگزار بودند، از هر بهانهای استفاده میکردند برای این که شکرگزاری کنند و واقعاً جای تقدیر دارد برای این که این رسم همچنان مانده، این ریشه دار بودنش هست و این شاخصهایی است که جهان و یونسکو هم به آن توجه میکند.
سؤال: اخیراً یک سفر داشتید به کشورهایی که تحت پوشش این حوزه هستند، میفرمایید آن جا چه اتفاقی میافتد و چه کاری انجام میشود؟
جلالی: اینها از هم جدا نیستند، یعنی میراث فرهنگی، وقتی که من از میراث فرهنگی یاد میکنم، یعنی ریشه و این ریشه تجلیات مختلفی دارد. یک وقت است که میراث ملموس ماست مثل ابنیه ها، کاروانسراها، مساجد، باغها که اینها به تازگی ثبت شده، یک وقتی میراث ناملموس است مثل همین یلدا، یک وقت هم میراث صنایع دستی ماست که آنها هم ثبت جهانی شده، ما ۱۶ شهرمان محصولاتشان ثبت جهانی شده، دو تا جدید اتفاق افتاده؛ کپوبافی دزفول و نساجی کاشان به تازگی لوحش را به ما دادند و در ازبکستان هم که من رفتم، آن جا شهر جهانی منبت را داشتند که ما ملایر؛ شهر جهانی منبت است و اینها باهم خواهرخوانده شدند. شما اگر در تصاویری که همکارانتان زحمت کشیدند دیدید، ما در همنشینی هایمان همیشه از این دست سازها، دست بافتهها و صنایع دستی در این نشستها به نماد این ریشه دار بودن استفاده میکنیم، این یعنی میراث فرهنگی. شش حس را در بر میگیرد، آن چیزی که میبینیم؛ رنگ و شکل و ظرف است. آن چیزی که به مشام میرسد؛ بوهای مختلف است. آن چیزی که میچشیم؛ غذاهای مختلف است، اینها همه میتواند در دایره میراث فرهنگی ثبتهای جهانی به آن توجه میکند، آن چیزی که لمس میکنیم، میپوشیم و آن چیزی که اتمسفر، حتی حس ششم، آن اتمسفری که از هویت یک ملت درک میکنیم. واقعیت این است که ما داشتههای بسیاری داریم و میراث فرهنگی، صنایع دستی و حتی گردشگری؛ یک امر بخشی نیست، فرابخشی است، همه این ثبتهای جهانی امتیاز نیست، مسئولیت است، یعنی اگر یلدا ثبت جهانی شده و شاخصهای میراث فرهنگی ما آن چنان است که رتبههای جهانی به ما میدهد، همه در قبال آن مسئولیت داریم، هم نهادها و هم مردم؛ برای حفظ و صیانت از آن و برای کارکردهای درستی که شب یلدا میتواند برای ما داشته باشد.
سؤال: و این اتفاقی که میافتد؛ ثبت جهانی میشود، مثلاً برای ملایر فرمودید، مزیتی هم برای آن شهر ایجاد میکند یا برای مردمان آن شهر چه دارد؟
جلالی: مزیتش؛ احراز هویت است، باید حتماً در ردیفهای بودجهای بیاید، من که میگویم همه باید عزمشان را جزم کنند به همین خاطر است. تلاشی که همکاران ما در معاونت صنایع دستی، معاونت میراث فرهنگی، واقعاً کار سختی است؛ پروندهها را آماده کردن، وجوه این آیینها یا کاروانسراها، بناها یا صنایع دستی، پروندهها را کامل کردن، ارسال کردن، ارزیابها میآیند ارزیابی میکنند، با توجه به آن ایران هراسی هم که وجود دارد میبینیم بعضی وقتها هم خیلی گزارههای متناقضی میآید، ولی جهان وقتی این را ثبت میکند، انگار که یک مسئولیت اساسی به ما میدهد و ما در قبال حفظ این؛ چه ابنیه باشد، یعنی ما بیشتر از یک میلیون بنا داریم در سطح کشور، نگهداری این بناها، آیین هایمان همین طور، توجه به این بناها، هم رسانهها باید کمک کنند، هم حوزههای نهادهای آموزشی باید کمک کنند، باید دغدغه فکری مان شود؛ میراث فرهنگی. این مزیتی که شما میگویید، یک امتیاز است برای این که بتوانیم از این امتیاز استفاده کنیم؛ تقویت و توجه کنیم. توجه کنیم به میراث فرهنگی که دستمایهای است برای گفتگو با جهان.
سؤال: مثلاً شما فرض کنید یکی از مزایایش میتواند این باشد که شما وقتی یک ابنیهای یا یک میراثی را ملموس در صنایع دستی ثبت جهانی میکنید، مزیتش میتواند برای ما این باشد، چون این شناخته میشود در دنیا، میتواند گردشگرها را به این سمت بکشاند. آیا واقعاً ما استفاده این چنینی میتوانیم کنیم، چون شما صحبت از ایران هراسی میکنید حتی برای ثبت جهانی یک اثر، حتماً به طریق اولا بعد از این که ثبت جهانی شد برای آوردن گردشگر به داخل مشکلات بیشتر خواهد بود. آیا با توجه به شرایط مان میتوانیم از مزایای آن بهرهمند شویم یا خیر؟
جلالی: بله، قطعاً همین طور است. کاروانسراهایی که در ایران وجود دارد خیلی زیاد است، این کاروانسراها را ثبت جهانی که کردند، ۵۴ کاروانسرا ثبت شد. یعنی ۲۴ استان؛ ۲۴ استان ما با یک ثبت جهانی پیوستند به حوزه جهانی و ادبیات بین المللی، حالا این ۲۴ استان؛ فقط مکان نیست. کاروانسراهای ما از دوره باستان هستند تا دوره معاصر؛ یعنی کاروانسراهای ساسانی داریم، کاروانسراهای قاجاری هم داریم، کاروانسراهایی که در این دوره، زمان و مکان را میراث فرهنگی دستمایه دیپلماسی فرهنگی میدهد به شما که شما بتوانید بر اساس این گفتگو کنید، به قول شما جذب گردشگر کنید، هم گردشگر، هم ابتکار عمل در میادین بین المللی، هم ایجاد گفتمان دال و مدلولی در دیپلماسی فرهنگی؛ اینها همه زمینههایی است که میراث فرهنگی به ما میدهد و ما همین لغو روادیدی که اواخر اتفاق افتاد با بیش از ۳۰ کشور جهان؛ یعنی این که درهای باز ما مشتاق زیاد داریم برای این که بیایند ببینند و این اشتیاق زمینه ساز این است که ما باید معرفی کنیم، یعنی گام اول آن؛ تمام تلاش آقای مهندس ضرغامی در این دو سال و آن چیزی که سیاست گذاری کردند هم آقای دکتر دارابی به عنوان قائم مقام معاونت فرهنگی، هم آقای شالبافیان؛ گردشگری و هم من در حوزه صنایع دستی، تقویت توجه دستگاهها نسبت به این مقوله مهم است.
سؤال: میخواستیم درباره صنایع دستی صحبت کنیم، باز برگشتیم به یلدا.
جلالی: من میخواهم بگویم که، چون ما در شب یلدا هستیم، صنایع دستی یک بخش است، اما ما الآن در شبی قرار داریم که خانوادهها کنار هم هستند و باید ما اهمیت این سنتها و آیینها را به عنوان یک میراث فرهنگی یادآوری کنیم. در کنارش بله الآن چشم که به هر خانه ایرانی بگردانید یا بر سفره یلدا که بچرخانید چشمتان را حتماً چند صنایع دستی میبینید و این نشان دهنده این است که میراث فرهنگی ما، فقط فرهنگ کاملاً ایزوله تزئینی نیست. ساحت اقتصادی، اجتماعی حتی ساحت دینی دارد.
سؤال: من مصداقاً راجع به همین ثبت جهانی یلدا میخواهم سؤال کنم که از سال گذشته تا اکنون که شب یلدا است، ما چه مزیتی را توانستیم از آن بهره ببریم در یک سال گذشته، به واسطه ثبت جهانی یلدا؟ ملموس و مصداقاً اتفاقات این چنینی میافتد؟
جلالی: ما یک جشنواره چند رسانهای به ابتکار معاونت میراث فرهنگی امسال دومین سالش برگزار شد. سال گذشته در یزد برگزار شد، امسال در قزوین برگزار شد. جشنواره تولیدات چند رسانه ای؛ تمرکز و اولویت بندی اش را گذاشته روی همین مقولههای ثبتهای جهانی، یعنی ظرفیتهایی که ما برای ایجاد گفتگو با همدیگر؛ درون گفتمانی و با جهان داریم و انسجام خانوادگی که میتواند ایجاد کند، همین تولیدات رسانهای میتواند مؤثر باشد در معرفی ما؛ و امروز صبح در اجلاس تمدنهای کهن که با همکاری وزارت امورخارجه در ایران برگزار شد، سال گذشته در بغداد عراق بود، معاونت میراث فرهنگی پیشنهاد بین المللی شدن این جشنواره چندرسانهای را دادند، چرا؟ چون رشتههای مختلف، عصر؛ عصر تولید محتواست، محتوا؛ پادشاه است. ما باید بتوانیم محتواهای مختلف تولید کنیم. محتوای تصویرپایه، متن پایه و صداپایه. ثبت جهانی یلدا، اولاً تقویت توجه جهانیان است نسبت به یک آیین کهن که وجوه مختلف دارد، از علمی گرفته که ستاره شناسی و گاه شماری است تا اقتصادی و فرهنگی. ما تورهای مختلفی برای شب یلدا داریم که گردشگران میتوانند برای دیدن این آیین زیبا بیایند، حالا چه خود گردشگری داخلی، چه گردشگران خارجی که برای آنها جذاب است ببینند این قصه و روایتی که از دل قرون میآید و یلدا را به عنوان یک شب زیبای به خاطر سپردنی که مؤلفههای جامع شناختی دارد، مؤلفههای مردم شناختی دارد و هر گردشگری بر اساس ذوق و سلیقه اش، یعنی ما گردشگری خوراک داریم، شب یلدا میتواند مؤثر باشد، گردشگری موضوع محور و ادبیات داریم که ادبیات؛ در همه جشنهای ما کتاب چقدر نقش دارد، یعنی کتاب یک حضور ویژه دارد.
از قرآن مقدس مان گرفته تا حافظ، کتابهای قصه، سمک عیار، هر کسی به فراخورش میخواند. اینها همه یک طور نور افکن انداختن روی یک ظرفیت است برای این که بتوانیم از آن استفاده کنیم و این استفاده میشود، یعنی الآن ما میتوانیم تورهای تخصصی شب یلدا داشته باشیم که کمابیش داریم و این اتفاق میافتد. از طرف دیگر واقعیت این است که ما در زمان و مکانی زندگی میکنیم که زمان و مکان را میشود در هم نوردید، یعنی تولید محتوایی که برای شب یلدا میشود، میشود در نیمکرههای شمالی، جنوبی و جاهای مختلف دستمایه قصه باشد. اگر تولید موسیقی بر این پایه میشود، ترانهای گفته میشود، همیشه میشود استفاده کرد.
سؤال: باز برگردیم به صنایع دستی و یکی از مهمترین موضوعات و چالشهایی که در حوزه شما مطرح بود، بحث بیمه هنرمندان صنایع دستی و قالیبافان بود، آیا در بودجه ۱۴۰۳ آن طور که انتظار داشتید دیده شد؟
جلالی: به خاطر ناترازی صندوقهای بیمه و به خاطر سناریوهای ناقصی که در حوزه بیمه هنرمندان وجود دارد، ما متأسفانه همچنان نتوانستیم هنرمندان را آن طور که بر اساس قانون حمایت از هنرمندان مصوب ۱۳۹۶ موظفیم هنرمندان را بیمه کنیم، به آن وظیفه مان عمل کنیم، گرچه ما تمام تلاش مان را میکنیم بتوانیم سناریوهای... میدانید بیمه مبتنی بر سناریوهای مختلف میتواند اتفاق بیفتد. یک دانش است که میتواند بر اساس مبانی سرمایه گذاری متفاوت انجام شود، اما در صنایع دستی ما یک سه گانه هنرمند، صنعتگر، بازرگان داریم که هنرمندان را باید حمایت کنیم، صنعتگران را توانمند کنیم و بازرگانان را تشویق. تمام تلاشمان این است که با استفاده از ظرفیتهایی که بیمه روستایی و عشایری دارد، با استفاده از ظرفیتهایی که بیمه سلامت دارد که طبق قانون تا دهکهایی باید حتماً بیمه سلامت باشند، ما بتوانیم سناریوهایی برای بیمه هنرمندان بچینیم در این زمینه، منتظریم که ان شاء الله هم دولت، هم مجلس کمک کنند، این هم در راستای همان تقویت توجه است. توجه کنند به این که هنرمندان ما، مرمتگران ما؛ اینها کسانی هستند که دارند میراث فرهنگی را حفظ میکنند و اینها کمک احتیاج دارند، باید به آنها توجه شود، مثل سربازان خط مقدم میمانند، اینها دارند حفظ میکنند ریشههای ما را و ما باید مثل همان مهماتی که برای سربازان خط مقدم تدارک میبینیم، به فکر آنها هم باشیم، ولی همچنان مشکل است.
سؤال: الآن چند درصدشان تحت پوشش بیمه هستند؟
جلالی: فکر میکنم ۱۰ درصد است. ما ۴۰ هزار بیمه شده داریم از حوزه صنایع دستی که این ۴۰ هزار بیمه شده قرار بوده که هر سال ۱۰ هزار نفر به آنها اضافه شود، متأسفانه این اتفاق نیفتاده، به خاطر تأمین نشدن منابع آن.
سؤال: حتی در برنامه هفتم هم اصلاً ذکر نشد
جلالی: در برنامه هفتم هم نه، البته میگویم بیمه بر اساس برنامه ریزی که دولت کرده، یک برنامه ریزی جامع کرده برای آحاد مردم.
سؤال: بیمه سلامت را شما میفرمایید.
جلالی: هم بیمه سلامت، هم بیمه درمان، هم بیمه روستایی- عشایری، هم بیمه، ولی بیمه تأمین اجتماعی که به هر حال یک بیمه خاصی محسوب میشود، به خاطر فشاری که میآید و منابعی که فعلاً مورد توجه نیست، یک مقداری دچار مشکل شده است.
سؤال: پس تا پنج سال آینده هم بعید است این اتفاق بیفتد، چون در برنامه هفتم هم نیست، بودجه هم که بر مبنای برنامههای توسعهای نوشته میشود معمولاً...
جلالی: فکر میکنم ما تمام توان مان را باید برای توانمندسازی بخش خصوصی، برای این که ما بتوانیم صنایع دستی و هنرمندانمان را ببریم به سمت این که تشکل ها، نهادها، انجمن ها، اتحادیهها شکل بگیرد و این نقطهها تبدیل به یک شخصیت حقوقی شوند و این شخصیت حقوقی آن وقت راحت میتواند سرمایهای را جذب کند که بتواند بیمه را متقبل شود، یعنی ما باید برویم به سمتی که توجه کنیم به بخش خصوصی، تقویت کنیم بخش خصوصی را و یک مقداری این بار سنگینی که برای دولت است را سبک کنیم و بخش خصوصی صداقت به خرج دهد، دولت هم به بخش خصوصی اعتماد کند، این همگرایی ایجاد شود. (پخش گزارش)
سؤال: اسم این نشست «صد منظر» بود؟
جلالی: بله، ما به ایده آقای مهندس ضرغامی رویدادهای مختلفی در سه حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تشکیل میشود که مثلاً در میراث فرهنگی؛ نشست با معماران بوده که بحث معماری را سه شنبههای میراث فرهنگی است. در صنایع دستی هم ما «صد منظر» را صد مخفف صنایع دستی است، صد منظر را راه اندازی کردیم که اولین نشست آن خیلی خوب با حوزه دانشجویان بود و دانشجویان صنایع دستی از ۹ دانشگاه بزرگ کشور گرد هم آمدند، خیلی نشست یعنی در این شب یلدا یک خاطره خیلی خوب را زنده کردید شما؛ ۱۹ آذر اتفاق افتاد و خیلی مطالب خوبی بررسی شد، یکی از همان نکتههایی که الآن هم در گزارش بود؛ پیوند میراث فرهنگی و صنایع دستی است. یعنی ابنیهای که ما داریم و مکانهایی که وجود دارد؛ این مکانها و موزهها تمام میتواند در خدمت کلیت میراث فرهنگی...، ببینید یک اتفاقی که در دولت سیزدهم افتاده، میراث فرهنگی دامنه معنایی اش را گسترده کرده، یعنی اگر قبلاً فقط میگفتیم میراث فرهنگی فقط ابنیه است، الآن این گونه نیست.
میراث فرهنگی شمول خودش را از حوزه فقط ابنیه و میراث ملموسی که دیده میشود و احتیاج به مرمت و مراقبت دارد، حریم تاریخی محسوب میشود، میراث فرهنگی دامنه معنایی خود را وسیع کرده، صنایع دستی جزو میراث فرهنگی است. گردشگر ما جزو میراث فرهنگی است. قصه ها، روایت ها، آداب و رسوم، همه اینها آمده و یک تقویت توجهی نسبت به این مقوله است. دانشجویان حرفهای خیلی خوبی زدند، آقای ضرغامی هم با صبوری دو ساعت کامل حرفهای همه دانشجویان را شنیدند و در پایان هم نتایج خیلی خوبی بود. قرار شد که ما پیوسته این نشستها را داشته باشیم. این منظر یک بود، منظر دو با خود هیأت علمی هاست، منظر سه مثلاً با صادرکننده هاست، مدام گروههای مختلف قرار است که بیایند و منظرهایشان را بگویند.
سؤال: این چالشهایی که بعضاً مطرح کردند، مثلاً ارتباط با دانشگاه یا این که شما با رایزنهای فرهنگی در سفارتخانهها برای به نمایش گذاشتن مثلاً صنایع دستی صحبت شود، اتفاقاتی این چنین افتاده و دارد میافتد؟
جلالی: بله، ما که با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خیلی همکاری پیوستهای داریم، تقریباً همه رایزنان فرهنگی قبل از این که بروند باهم یک نشستهایی داریم، ارتباط پیوسته داریم. همین چند روز پیش ما در ترکیه بعد از هفت سال که نمایشگاه صنایع دستی خارجی نداشتیم ما که خود ما متولی اش باشیم، حمایت کرده بودیم که هنرمندان ما بروند، ولی این نمایشگاه و غرفهای که مختص صنایع دستی ایران باشد نبود. در ترکیه در نمایشگاه صنایع دستی ترکیه که بیش از ۱۲۰ کشور جهان هم شرکت کرده بودند ما غرفهای داشتیم؛ ۹ تن از هنرمندان مان رفتند و خیلی توجه... جالب است که یکی از هنرمندانی که کار نمد میکرد و محصولات نمدی برده بود، این قدر با اقبال مواجه شده بود، اینها همه نتیجه این ارتباطاتی است که اتفاق افتاده است.
سؤال: آیا الآن دانشجویانی که در رشته صنایع دستی تحصیل میکنند نسبت به آینده شغلی خود و این حرفه امیدوار هستند، حالشان خوب است یا نه؟
جلالی: ما دو وجه داریم؛ یکی؛ صنایع دستی شغل نیست، شوق است و وقتی کسی که وارد حوزه صنایع دستی میشود، خود میتواند روی پای خود بایستد. من میگویم اقتصاد هویت بنیان است، یعنی میتواند اقتصادی داشته باشد که بتواند وصل شود به بازارها، دانشجویان صنایع دستی اغلبشان هنرمندی میشوند که اصلاً نیاز به کارمند شدن ندارند، ماییم که به عنوان ستاد احتیاج داریم به این که ایدههای جدیدتر بیاید، نگرش خوب، واقعاً صنایع دستی کارمند نیست که یک کارمندی باشد که بیاید متصل شود، ما جذب کنیم و برای ما کار کند، نه، اتفاقاً این دانشجوی صنایع دستی وقتی در بازار شروع به تولید محصول میکند، چون محصولش مبتنی بر زیست بوم است، محصولش مبتنی بر... این جمله تکراری است که ما از ۴۰۰ رشته جهان؛ ۲۹۹ تا در ایران است بنابراین دانشجوی صنایع دستی میتواند هر کدام از اینها را انتخاب کند و در آن مسیر؛ مسیر شغلی اش، مهارتش را پیدا کند و کار انجام دهد.
ولی ما احتیاج داریم به دانش تخصصی، این نشست برای ما روشن کرد، چون تا حالا اتفاق نیفتاده بود که دانشجویان دانشگاهها همدیگر را پیدا کنند و کنار همدیگر بنشینند، ما باید سیلابسها و سرفصلهای درسی مان را به روز کنیم. صنایع دستی ما احتیاج به معاصرسازی و نوآوری دارد، باید سرفصلهای تازهای مثل بازاریابی، تجاری سازی، ویژندسازی؛ این اتفاق باید برای آن بیفتد و میراث فرهنگی ما؛ ریشه و صنایع دستی؛ میوه است. باید این میوه بر اساس...، ما یک یلدا داریم، ولی این یلدا میتواند دستمایه تمام صنایع دستی باشد، از رودوزیها و دوختهای سنتی ما که ترمه و پتهای که زیر سفره یلدا پهن میکنند تا مجمع مسی، تا انار سفالی یا انار شیشهای که میگیرند، اینها باید در یک پیوستار فرهنگی باشند. دانشجوها هم همین طور هستند، ما تلاش میکنیم که از دانش تولید شده در دانشگاهها استفاده کنیم و دانشجویان آنهایی که با شوق هستند، چون ما همیشه در همه رشتهها یک سری دانشجو داریم که فقط مدرک هستند، ولی یک سری دانشجو داریم که واقعاً با عشق و علاقه و کسی که صنایع دستی را انتخاب کرده، مطمئناً با عشق و علاقه انتخاب کرده و این عشق و علاقه متصل شود به دانش جهانی و آن دانش، توانش صنایع دستی را در کنار هم داشته باشد.
سؤال: آن رابطه هنرمند، صنعتگر و بازرگان الآن به طور منسجمی برقرار است؟
جلالی: نمیتوانم به ضرس قاطع بگویم که قطعاً هست، ولی تلاش ما...، خوشبختانه در برنامه هفتم ما یک سرفصل اختصاصی برای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
سؤال: همین جا یک پرانتز باز میکنم، شما فرمودید که هم گردشگری، هم صنایع دستی ذیل میراث فرهنگی است، اشکالی دارد اصلاً فقط بگوییم فقط وزارت میراث فرهنگی؟ همگی را شامل میشود.
جلالی: بله، دقیقاً من موافقم. وزارت میراث فرهنگی سرفصل اختصاصی در برنامه هفتم باز کرده برای اولین بار و نکته بعدی این که ما در صنایع دستی؛ یک اصل خیلی خوب، حالا شما گفتید که در برنامه هفتم در پنج سال دیگر امیدوار نیستیم، یک اصل خیلی خوبی گنجانده شده و آن تقویت زیست بوم صنایع دستی بر اساس زنجیره ارزش است و این به ما این دستمایه را میدهد که ما در طی برنامه هفتم به تمام مؤلفههای زنجیره ارزش را توجه کنیم و آن پیوستاری که لازم است از لحظه خلق محصول تا آموزش، تولید، بسته بندی، قیمت گذاری و صادرات آن، این زنجیره را کامل کنیم. هم حوزه سیاست گذاری، تسهیلات و حمایت ها، هم حوزه خصوصی سازی، واگذاری، واسپاری و اقداماتی که باید انجام شود.
سؤال: الآن تسهیلات هم شما اعطا میکنید؟ شرایطش به چه صورت است؟
جلالی: بله، ما برای اولین بار در دولت سیزدهم صنایع دستی از تسهیلات تبصره ۱۸ استفاده کرد. تا قبل آن، ما در حوزه مشاغل خانگی و تبصره ۱۶ به مشاغل و صنایع خرد تسهیلات میدادیم، ولی تبصره ۱۸ به ما کمک کرد برای این که بتوانیم کارگاههای بزرگی بزنیم، الآن اتفاقات خیلی خوبی دارد در حوزه صنایع دستی در زمینه کارگاههای بزرگ میافتد. تقویت توجه به سرمایه گذاری در این زمینه باعث شده که ما پارکهای موضوعی و شهرکهای صنعتی صنایع دستی داشته باشیم و امیدوارم که در این پروسه، بازرگانان و سرمایه گذاران بیایند و صادرات ما، چون لکوموتیو صنایع دستی الآن صادرات است، ما بتوانیم صادر کننده خوبی باشیم، چون مشتری فوق العادهای آن سوی مرز داریم، ما فقط باید به کیفیت خدماتمان، نوع بسته بندی مان، نوع ارسال، قیمت گذاری، متصل شدن به بازارهای تجارت الکترونیک...
سؤال: مثلاً با وزارت خارجه با مراودات وزارت خارجه یا با رایزنان بازرگانی ما در سفارتخانهها صحبت کنیم بازاریابی اتفاق میافتد.
جلالی: این ارتباط تنگاتنگ است، همین نکتهای که شما فرمودید، من به عنوان معاون غرب آسیا با ۱۳ کشور که عضو WCC هستند در غرب آسیا، ما مراوداتی داریم، همین بهمن امسال، جشنواره بین المللی فجر را داریم، هشتمین دوره بین المللی فجر است که تا همین الآن که با شما صحبت میکنم؛ ۱۵ کشور اعلام آمادگی کردند که محصولاتشان را فرستادند. این مراودات فرهنگی است که به ما کمک میکند برای این که آن زنجیره را کامل کنیم.
سؤال: در فرمایشات تان یک اشاره هم خیلی گذرا داشتید به این که کاشان به عنوان جهانشهر نساجی سنتی ثبت جهانی شد، به واسطه این اتفاق، چه حمایتهایی از کسانی که در این حرفه به ویژه در شهر کاشان فعالیت میکنند انجام میشود؟
جلالی: ما برای کارگاههای انفرادی و گروهی تسهیلاتی در نظر گرفته شده که از صندوق کارآفرینی امید ما این تسهیلات را طبق طرحی که میدهند، هم برای تجهیز کارگاه، هم برای توسعه کارگاه میدهیم. از طرف دیگر ما یک وظیفه زنده سازی هم داریم، یعنی مراقبت از آن چیزهایی که از بین میرود، برای آن هم یک تسهیلاتی در نظر گرفتیم، البته شما حتماً میدانید تسهیلات باید بیاید و تسهیلات ۱۴۰۲ هنوز ابلاغ نشده است. این تسهیلات که بیاید ما میتوانیم با دست بازتری، یک ابتکاری که مهندس ضرغامی شخصاً این ابتکار را داشتند گفتند که شما فقط به تولید تسهیلات ندهید، چون فقط تولید کنیم و مشتری نتواند بخرد با توجه به معیشت و وضعیتی که الآن وجود دارد، ما یک تسهیلاتی برای تشویق تقاضا ایجاد کردیم که هر کسی بخواهد صنایع دستی بخرد بتواند برود وام بگیرد.
سؤال: همه میتوانند بگیرند؟
جلالی: بله، ما در بازارچه هایمان فعلاً این را راه اندازی کردیم، در نمایشگاههای ملی که در سراسر کشور داریم، یک تسهیلاتی را آماده کردیم که هر کس که بخواهد وام بگیرد تا سقف ۲۰ تومان صندوق کارآفرینی امید تقبل کرده که بتواند این وام را بگیرد.
سؤال: راحت است؟
جلالی: خیلی راحت است، یعنی خیلی شرایط، اگر که تسهیلات ابلاغ شود، یعنی تسهیلات باشد شرایطش شرایط خیلی سختی نیست.
سؤال: رویداد سه گام هم شما دارید، درست است؟ آن هم اگر ممکن است توضیح دهید.
جلالی: بله، رویداد سه گام ما مبتنی بر همان تقویت زنجیره ارزش است، ما لازم است که محصولات جدیدی داشته باشیم و این محصولات جدید که بر پایه محصولات سنتی است، باید بسته بندی درست داشته باشد، باید تجاری شود، هنرمند ما الزاماً ذهن تجاری ندارد، رویداد سه گام؛ طراحی، تولید و تجاری سازی است. این سه گام را در بر میگیرد. در حوزه چرم و حوزه دوختهای سنتی برگزار کردیم، و چند کارش هم به تجاری سازی رسیده و در تدارک رویداد سفال هستیم که رویداد سه گام سفال با توجه به گستردگی که سفال و سرامیک دارد، میتواند خیلی کمک کند به تجاری سازی.
سؤال: شما در قالب شتاب دهندهها یا مراکز رشد هم به احیا و توسعه اینها کمک میکنید؟
جلالی: بله، اصلاً ما یک تفاهمنامهای با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری داریم که شرکتهای دانش بنیان همکار ما شدند برای همین کار. چون دانش بنیانتر از صنایع دستی چیست؟ دانش بنیان است، یعنی شما هوش و استعداد تاریخی تان است که دستگاههای نساجی ساخته میشود، قفلهای مختلف ساخته میشود، تکنیک سفال و سرامیک ساخته میشود و شرکتهای دانش بنیان و شرکتهای خلاق موظف شدند که بیایند و کمک کنند با موضوعات و نظام مسائلی که ما داریم.
سؤال: الآن با چند شرکت دانش بنیان کار میکنید؟
جلالی: ما حداقل در هر استانی یعنی استانهای ما با هم شرکتهای دانش بنیان هم پارکهای علم و فناوری، یعنی پارکهای علم و فناوری که زیرمجموعه وزارت علوم هستند، همه استانهای ما شرکتهای همکار دارند، حتی در شهرکها کنار همدیگر، یعنی تعدادش به تعداد استان هاست. ما خودمان در تهران که با چندین شرکت یعنی پارک علم و فرهنگ که کاملاً در حوزه صنایع دستی کار میکند، پژوهشکده رنگ کاملاً در حوزه صنایع دستی به ما کمک میکند، چندین شرکت دانش بنیان آمدند برای مسائلی که ما داریم؛ اعم از رنگ، نخ، کیفیت، تجاری سازی و بعضی از این سکوهای دیجیتالی که برای فروش هستند، در واقع مارکت پِلِیزها، اینها هم آمدند به کمک ما برای این که بتوانیم صنایع را...، و فکر میکنم این زنجیره باید کامل شود.
سؤال: اگر بخواهید به مهمترین چالش حوزه صنایع دستی اشاره کنید، چیست آن مورد؟
جلالی: اجازه دهید به مهمترین چالش میراث فرهنگی اشاره کنم، به این خاطر که صنایع دستی جزئی از میراث فرهنگی ماست. مهمترین چالش میراث فرهنگی ما، سه حوزه است؛ یکی فقدان اهمیت حوزههای دیگر، یعنی در حوزههای دیگر اطلاعات کمی دارند از حوزه میراث فرهنگی و کمتر اهمیت میدهند.
سؤال: در بخش دولتی منظورتان است؟
جلالی: در همه بخش ها؛ چه دولتی، چه خصوصی ما از اطلاعات و اهمیت دادن به میراث فرهنگی و صنایع دستی، ما ۸۰۰ موزه داریم که ۳۰۰ تا در اختیار وزارت ماست، و بقیه در اختیار سایر بخش هاست. بانکها دارند، خیلی موزههای مختلف شخصی وجود دارد. این احتیاج دارد به این که یک همگرایی ایجاد شود و ما بتوانیم توجه و اهمیت موضوع صنایع دستی را در همه بخشها بدانیم؛ در بخش برنامه و بودجه، آموزش عالی، آموزش و پرورش، وزارت کار، یعنی شما هیچ وزارتخانهای را در دور میز هیأت دولت پیدا نمیکنید که ارتباطی با میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نداشته باشد.
پس اولین چالش ما این است که اطلاعات کمی در رابطه با اهمیت میراث فرهنگی وجود دارد، دومین چالش مان؛ فقدان انگیزه است. یعنی ما باید ایجاد انگیزه کنیم در بخش خصوصی برای این که بیاید سرمایه گذاری کند. همین شب یلدا یک ظرفیت فوق العاده است که این ظرفیت میتواند باعث شود یک جریان اقتصادی حتی سیاسی، فرهنگی اجتماعی ایجاد شود، ولی ما انگیزهای برای این اتصال نداریم. همین ثبتهای جهانی را مثلاً ما چقدر در حوزههای رسانهای به آن پرداختیم، باور نمیکنید بعضی از کشورها یک چیز خیلی ساده شان را وقتی ثبت جهانی میکنند، آن چنان جشنهای بزرگی میگیرند، آن چنان همه میآیند پای کار که حیرت میکند آدم، ولی ما میبینیم یک بی انگیزگی وجود دارد و چالش سوم مان هم؛ فقدان الگو و بی اُسوِگی است یعنی ما در حوزه میراث فرهنگی باید بتوانیم به روزسازی داشته باشیم، الگوسازی کنیم در حوزههای مختلف، حالا که یک چنین پیشینه قویای داریم و فقط با نگاه تجلیلگر به آن نگاه نکنیم. فقط کف و دست و هورا نباشد. حتی با نگاه تقلیل گرایانه هم نگاه نکنیم، حذفش هم نکنیم، آقا چه فایدهای دارد؟ برای ما چه...، این خرابه را ول کنید، برای چه مثلاً، الآن ما...، یعنی هم نگاه تجلیلگر، هم نگاه تقلیلگر؛ آسیب زننده است. ما باید بتوانیم تحلیل درست داشته باشیم و یک الگوسازی درستی انجام دهیم.
حتماً شنیدید که تمرکز وزارتخانه و تمرکز مهندس ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی بر سرویسهای بهداشتی است. سرویسهای بهداشتی به نظر میآید خیلی مقوله ساده و پیش پا افتادهای است، ولی خیلی؛ یک عمومیتی دارد، یک تجلی و نمادی است برای این که ما به گردشگر اهمیت میدهیم، گردشگر فارغ از سن، جنس، سطح سواد و تحصیلات؛ یعنی یک موضوع مبتلابه عمومی، این چالش بزرگ ماست که میراث فرهنگی به آن کمتر توجه میشود، اهمیتش را شاید با گوشت، پوست و استخوان درک نمیکنیم که میتواند جایگزین نفت باشد، میتواند جایگزین تمام درآمدهایی باشد که ما به آن فکر میکنیم، بدون این که به محیط زیست، ... ما همین امروز در آشوراده طرح بومگردی و گردشگری با حضور رئیس جمهور افتتاح شد. این یعنی توجه و علاقه به محیط زیست. گردشگری میتواند محیط زیست را حفظ کند با توانمندسازی جامعه بومی و فکر میکنم این شب یلدا که بر پایه امید پایه گذاری شده، شبی که با یک دقیقه بیشتر، یک سنت حسنه را ایجاد کرده برای این که بزرگترها احترام ببینند، کوچکترها قدر ببینند و متصل به آموزههای اسلامی ما، همه آموزهها و سنتهای نیکویی که داشتیم این زمینه پیدا شود به مدد رسانه ملی و سایر رسانه ها، تولید محتوا که ما بار دیگر به میراث فرهنگی توجه کنیم.
واقعیت این است که ما در هر کوی و برزنی که میرویم حتماً یک ابنیه سنتی ببینیم. شما در خور و بیابانک بروید، در رایِن بروید، اصلاً در یک شهرهایی که شاید مثلاً کمتر اسمش را بشنویم، حتماً یک اثر چندصد هزار ساله، چند هزار ساله یا چندصد ساله داریم که آن اثر حفظ خودش به یک و این که دنیا دیگر میراث فرهنگی؛ میراث استاتیک نیست، میراث پویاست، آموزش در آن دارد، پیوند نسلی در آن دارد و ما چالش بزرگمان این است که صدای میراث فرهنگی را به گوش همه سیاستمداران، سیاستگذاران، برنامه ریزها، بخش خصوصی، سرمایه گذاران، مسئولیت اجتماعی برسانیم و فکر میکنم انجمن خیرین میراث فرهنگی که ایجاد شده در این راستاست.
سؤال: انجمن خیرین دارید که چه کار میکنند؟
جلالی: بله، به تازگی به ابتکار وزارت میراث فرهنگی، یک انجمنی تشکیل شد؛ انجمن خیرین میراث فرهنگی برای این که هم مسئولیت اجتماعی دستگاهها و هم افراد خیری که در سراسر کشور و جهان وجود دارند و میخواهند که میراث فرهنگی کشورشان حفظ شود، هویتشان حفظ شود، میتوانند به این انجمن مراجعه کنند، حسابی باز شده، خیلیها هم شرکت کردند در یک جشن بزرگی که به همت معاونت میراث فرهنگی برپا شد، خیلی از کسانی که آمده بودند مثلاً ما یک خیری داریم که بالأخره یک بخش خصوصی در خوانسار مثلاً شما فکر کنید و چقدر کمک کردند و امیدواریم که این جریان خیر جاریه کمک برای مرمت، حفظ و نگهداری میراث فرهنگی ادامه پیدا کند.