امیرحسین سید رحیم زاده، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی با بیان اینکه یکی از مهمترین انتظارات مقام معظم رهبری از دانشجویان عدالتخواهی است، بر لزوم برگزاری کرسی های آزاد اندیشی با موضوعات سیاسی در دانشگاهها تاکید کرد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، برنامه روز پنجشنبه؛ ۱۶ آذر گفتگوی ویژه خبری با موضوع انتظارات از جنبش دانشجویی پخش شد که مهمانان متعددی از جمله آقای حسین قنواتی؛ نماینده اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، امیرحسین سید رحیم زاده، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی، ارتباطهای تلفنی: آقای محمدمهدی احمدی؛ نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و خانم الهه سادات موسوی؛ مسئول بسیج خواهران دانشگاه الزهراء حضور داشتند این گفت و گو را می خوانید:
سؤال: بیشتر در درس فعال هستید یا جنبش و حرکت دانشجویی که حضور دارید؟
امیرحسین سید رحیم زاده؛ نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی: در هردو فعال هستیم.
سؤال: شما چه آقای قنواتی؟ دانشجویانی که در جنبشها و حرکتهای دانشجویی حضور دارند، بیشتر در جنبشها و حرکتها فعال هستند یا در درسشان؟
آقای حسین قنواتی؛ نماینده اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان: نمیشودبین درس و فعالیتهای جریان دانشجویی تفاوتی قائل شویم. به نظرم یک دانشجوی تشکیلاتی ، چند بعدی است که هم باید به درس که اولویت اولش است توجه کند و هم سایر مسائل جامعه.
سؤال: آقای قنواتی، الان حرکتهای دانشجویی که در دانشگاهها شکل میگیرد چه در حوزه سیاسی، اقتصادی، موضوعات اجتماعی ، چقدر با انتظاراتی که از دانشجو می رود همخوانی دارد یا چقدر فاصله دارد؟
آقای قنواتی: اگر بخواهیم به تاریخچه جریان دانشجویی توجه کنیم در دهه ۲۰، ۳۰ و ۴۰ که هنوز انقلاب نشده بود این دانشجویان بودند که پیشران جریانات بودند؛ چه جریانات صنفی، چه جریانات اجتماعی، چه جریانات سیاسی ، دانشجویان به عنوان کسانی که هم قبل از انقلاب نقش آفرینی کردند، هم بعد از انقلاب در شکل گیری انقلاب و بعد از آن در جبهههای حق علیه باطل در دفاع مقدس کم نبودند ، ما شهدای دانشجویی در راه کشور عزیزمان ایران دادیم و بعد از آن هم الآن در مسائل مختلف ازجمله مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی طبیعتاً آن انتظاراتی که از دانشجو میرود، انتظارات بالایی است که میتوانیم شاهد مثالهای مختلفی برای این نمونه کارهایی که دانشجویان انجام میدهند بیاوریم.
سؤال: مثال هایتان را بگویید.
آقای قنواتی: به فرض مثال در عرصههای اقتصادی نه تنها دانشجویان به کسب علم میپردازند، بلکه میآیند آن علم را عملی میآموزند؛ یعنی چطور؟ اگر نگاه دانشجو این باشد که بیاید سر کلاس بنشیند و از سر کلاس خارج شود و دنبال نمرهای باشد و بعد مقاله بدهد، طبیعتاً شاید نشود به او دانشجوی واقعی گفت. ولی یک دانشجوی تشکیلاتی در کنار این که درس میآموزد، به صورت عملیاتی با مسائل واقعی جامعه آشنا میشود و نسبت به آنها با آن نگاه آرمان گرایانهای که دارد مواجه میشود. مثلاً این بچههای تشکیلاتی هستند که به فکر این هستند که مثلاً بودجه کشور، مسائل بزرگ کشور مثل ماجرای برجام، ماجرای FATF، ماجرای مسائل جزئی مثل پروژه میانکاله، هفت تپه چه می شود، و مسائل دیگر برای این دانشجوها دغدغه است و پیگیر این مسائل هستند. مثالهای واضح اخیرش مثلاً بحث ثبت اسناد رسمی که یکی از مسائل جامعه ماست و شاید خیلی از، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از مفاسد اقتصادی که اتفاق میافتد به خاطر همین مسئله باشد. اگر جنبش دانشجویی و جریان دانشجویی پیشگام نباشد، چه کسی میخواهد پیشگام باشد؟
سؤال: آقای رحیم زاده اگر بخواهیم بگوییم به دانشجویمان که عضو تشکلهای دانشجویی و حرکتهای دانشجویی است در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، و هر حوزهای فعالیت میکند، نمره بدهید، چه نمرهای میدهید؟
آقای رحیم زاده: راجع به این سؤالی که پرسیدید یک مقدار لازم دارد که من از صحبتهای آقای قنواتی وام بگیرم برای شروع صحبتم، دانشجو به علت ماهیتی که دارد و هم مطالبه گر مسائل کشور است، هم ناظر به اتفاقاتی که در کشور رخ میدهد است، یک دید کلان نسبت به مسائل کشور دارد، به خاطر همین همواره میبینیم که درطی سالیان، از قبل از انقلاب تا الآن جریانات دانشجویی نسبت به اهم مسائل کشور فعال بودند و نسبت به کاستیها یا جاهایی که خلاف انتظارات اتفاقاتی رخ میداده، فریادشان را بلند کردند و نگذاشتند موضوعات به دست روزمرّگی سپرده شود و بدون این که کسی اعتراضی کند یا کنشی داشته باشد حل شود. امروزِ ما هم همین طور است. یک مقدار باید مصداقی وارد شوم ، چون پرسیدید چه نمرهای میدهید؟
سؤال: یعنی الآن هم کنشگرایی دانشجویان را در فضای دانشگاهی و در حرکتها و جنبشهای دانشجویی مناسب میبینید، پتانسیلهایی که وجود دارد به بالفعل تبدیل میشود؟
آقای رحیم زاده: من این را پاسخ میدهم ولی یک مقدار زمان نیاز دارم اگر امکانش باشد. نظر شخصی خودم این است که جنبش دانشجویی همچنان در مورد اهم مسائل کشور؛ کنشگر است و فعالیت انجام میدهد. دیروز اگر دانشجوها درباره خصوصی سازی به عنوان اهم مسائل کشور فعالیت میکردند، امروز هم درباره صندوقهای بازنشستگی فعال هستند. نوع مسئله عوض شده است. اگر دیروز راجع به آزادسازی هفت تپه از فسادی که حول خصوصی سازی شکل گرفته بود فعال بودند و آزادسازی اش را جشن گرفتند، امروز هم همچنان مسائل هفت تپه باقی است و نسبت به سوء قصدی که به یکی از کارگران فعال آن جا شده بود واکنش داشتند. یا به طور مثال؛ مسائلی که در ده ونک رخ داده است. این مصداقها نشان میدهد که جریان دانشجویی همچنان فعال است، اما آیا همه ظرفیت جریان دانشجویی این است یا نه؟ من نظرم منفی است، یعنی میگویم ما ظرفیت بیشتری داریم. یک مقدارش شاید از طرف خود دانشجوها و تشکلهای دانشجویی باشد، اما اهم مشکل به زعم بنده، در نهادهایی است که بر دانشگاه و فضای سیاسی دانشگاه ریاست دارند.
سؤال: آقای احمدی فلسفه روز دانشجو، انتظاری که از حرکتها و جنبشهای دانشجویی است و ببینیم الآن این جنبشها و تشکلهای دانشجویی چقدر توانسته اند فلسفه روز دانشجو را در فضای دانشگاه برای دانشجویان ترسیم کنند؟
آقای محمدمهدی احمدی؛ نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان: جریان دانشجویی در سال ۱۳۳۲ در ۱۶ آذر به اوج خود میرسد در چه فضایی؟ در فضایی که این جریان دانشجویی با پیش روی خود انقلاب اسلامی را میبیند بعد نسبت خود را با انقلاب اسلامی تعریف میکند، نسبتش را به صورت آرمان خواهی، مطالبه گری و گفتمان سازی مشخص میکند و اکنون آرمان خواهی میکند، مطالبه گری میکند، گفتمان سازی میکند و تصمیم سازی میکند. به نظر بنده، دانشجویان توانسته اند تا مقداری این را عملی کنند ولی این که آیا این مطلوب ما است؟ قطعاً خیر. یک سری موانعی هم هست که این اتفاق رخ نداده است، یکی از آن موارد؛ سیاست زداییهایی است که در دانشگاه رخ داده است. به همین جهت آن دانشجوی آرمان خواه، مطالبه گر گفتمان ساز، گاهاً نتوانسته از ابزارهای خود در داخل دانشگاه استفاده کند.
سؤال: خانم موسوی اگر بخواهید از حرکتها و جنبشهای دانشجویی در دانشگاه ها، یک ترسیمی کنید، برای ما چه وضعیت و فضایی را توصیف میکنید؟
خانم الهه سادات موسوی؛ مسئول بسیج خواهران دانشگاه الزهراء: تشکلهای دانشجویی تلاش کردند با برنامههای مختلفی ازجمله اردوها، ارتباط با مسئولین، ارتباط با مردم، سخنرانیها و برنامههایی که برگزار میکنند، انتظاراتی که از یک دانشجو به عنوان معظم جامعه میرود برآورده کنند و به نحو احسن انجام دهند. اما مسئلهای که وجود دارد آن بحث فردگرا بودن بچه هاست که بعد از کرونا به این موضوع دامن زده شد و این مسئله باعث میشود کمی از آن انتظاراتی که از یک دانشجو و یک تشکل دانشجویی میرود فاصله بگیرد.
سؤال: خانم موسوی الآن آقای احمدی اشاره کردند که تشکلهای دانشجویی مطالبه گر، آرمانخواه و تصمیم ساز هستند و فضایی که در گفتگوهای مختلف در حوزههای متفاوت وجود دارد، ترسیم میکنند. شما نسبت به این موضع گیری چه نظری دارید؟
خانم موسوی: بله کاملاً درست است. تشکلهای دانشجویی همیشه این بحث مطالبه گری، گفتمان سازی، آن بحث فرهنگ و دقیقاً آن عبارات و مباحثی را که رهبری همیشه عنوان میکنند سعی میکنند پیگیری کنند ولی به هر حال به آن نقطهای که همیشه مد نظر است نرسیدند ولی کاملاً دیده میشود که دانشجو با این که شاید از آن سال ۳۲ تا الآن فاصله گرفته، نسل عوض شده، جامعه تغییر کرده، ولی با این حال جامعهها همیشه و دانشجوها سعی میکنند که این موضوعها را پیگیری کنند و ما این را در نسلهای مختلف میبینیم.
سؤال: خانم موسوی یک نکتهای را اشاره کردید؛ صحبتهای مقام معظم رهبری در مورد دانشجو، حرکت و جنبش دانشجویی و فضای دانشگاه، میخواهم راجع به آن با شما صحبت کنم، اما قبل از این که پاسخ شما را درباره محور مطرح شده بپرسم آقای قنواتی چقدر صحبتهای رهبری را در دانشگاهها در مباحث مختلف جنبشهای دانشجویی دنبال میکنند؟
آقای قنواتی: یکی از محورهای گفتمان تشکلهای دانشجویی؛ ولایت مطلقه فقیه است و این را در عمل میتوانیم ببینیم. وقتی ما میآییم از عدالتی که هم حضرت امیرالمؤمنین (ع) به آن اشاره میکنند، هم امام خمینی و هم حضرت آقا به آن اشاره میکنند، صحبت میکنیم و آن گفتمان را ادامه میدهیم؛ گفتمان پابرهنگان، گفتمان مستضعفین، طبیعتاً جریان هایش دارد پا جای پای ولایت مطلقه فقیه میگذارد.
سؤال: جنبش شما در مورد مباحثی که رهبری اشاره کردند مثلاً اعتلای هویت ملی و فرهنگی ایرانی- اسلامی، بحث روحیه خودباوری و این که ما میتوانیم و مباحث دیگری که در سخنرانیهای متفاوت و فرمایشاتشان در جلسات مختلف داشتند، چقدر دنبال میشود؟ بر اساس کدام محور چه فعالیتهایی کردید؟
آقای سید رحیم زاده: چون اشاره کردید به صحبتهای رهبری، من اینجا ذکر کنم که جنبش عدالتخواه دانشجویی در سال ۸۱ بعد از پیام مقام معظم رهبری تشکیل شد و شکل گرفت، که آن جا مقام معظم رهبری از ما دانشجویان به طور عمومی میخواهند عدالتخواهی انجام دهیم و متن پیام ایشان که پیام مکتوبی بود این بود که لُبِّ انتظار ما از دانشجویان؛ عدالتخواهی است.
سؤال: چقدر الآن بر اساس این انتظار پیش رفتید؟
آقای سید رحیم زاده: اساس حرکت ما از همان سالهای ابتدایی، پیش بردن عدالت در متن جامعه و دانشگاه بوده و این که عدالت را مسئله یکِ سیاسیون، اجتماع و دانشگاه میدانیم؛ هر سه حوزه با همدیگر؛ و برای این سه حوزه در این سالها روشهای مختلفی امتحان شده است، از تجمعی که برای کارتن خوابها در سال ۸۲ داشتیم میتوانیم آغازاین حرکت را ببینیم تا به امروز که در مورد ماجراهایی مثل همین ماجرای ده ونکی که گفتم، مثل ماجرای هفت تپهای که قبل ذکر کردم، یا مثل ماجرای اتفاقاتی که برای فرماندار قزوین افتاد و به خاطر افشای فسادشان برکنار شده بودند و با پیگیریهای خود جنبش عدالتخواه از بازداشتگاه بیرون آمدند، خود این نشان میدهد که ما همچنان روی صحبتهای رهبری که از ما عدالتخواهی میدانستند، ایستادگی کردیم.
جنبش دانشجویی تلاش می کند بر اساس عدالتخواهی که انتظار مقام معظم رهبری است حرکت کند
آقای سید رحیم زاده: کما این که مبانی فکری ما و دریچه نگاه ما به مسائل کشور برگرفته از مبانی فکری است که امام و رهبری برای ما ترسیم کردند. این که اسلام ناب چیست؟ اسلام آمریکایی چیست؟ اسلامی که نمیخواهد درد مستضعفین حل شود یا اسلامی که مستضعفین را وارثین اصلی دنیا و خود اسلام میداند. این دوگانه اسلام ناب و اسلام آمریکایی این چیزی بوده که جنبش عدالتخواه دانشجویی مبتنی به آن شکل گرفته، یا نگرش به توحید، توحید؛ نفی عبودیت غیرخدا که در کلام رهبری است، این آن نگرش توحیدی ما به مسائل است و مطابق با آن است که ما عدالتخواه هستیم و عدالتخواه میمانیم ان شاء الله.
سؤال: خانم موسوی، امروز بخش عمدهای از ساعت یک دانشجو شاید در فضای مجازی میگذرد، تشکلهای دانشجویی بر اساس رسالت و اهدافشان چقدر تلاش کردند و چقدر موفق شدند در فضای مجازی تولید محتواهای مناسبی داشته باشند و بر اساس اهداف و بر اساس نیاز روزمره در حوزههای مختلف کار کنند و فرصت رو در رو بودن را حفظ و از آن به نحو درستی استفاده کنند؟
خانم موسوی: دانشجو و این نسل بحث فضای مجازی را بیشتر میپسندد و حتماً چه با برنامههای خارجی و چه داخلی ارتباط دارد، لذا همیشه سعی داشتیم با نشریاتمان، با پادکستها و موضوعاتی از این دست، فضای مجازی را هم کنترل کنیم، دست داشته باشیم و این ارتباط با دانشجو را زمانی که دانشجوها در خانه هستند هم حفظ کنیم.
سؤال: آقای احمدی تشکلهای دانشجویی چقدر مطالبات صنفی دانشجویان را پیگیر هستند و در تحقق آنها مؤثر بوده اند؟
آقای احمدی: در ساختار دانشگاه ما چندین گروه دانشجویی داریم؛ تشکلهای سیاسی، فرهنگی، شوراهای صنفی، کانالهای فرهنگی و انجمنهای علمی. برای پیگیری مسائل صنفی مشخصاً شورای صنفی وجود دارد، لکن در سالهای اخیر شوراهای صنفی غالباً از کارکردهای خود خارج شدند و نتوانستند این مطالبات را پیگیری کنند، که در این حالت تشکلهای دانشجویی به سبب همان مطالبه گر بودنشان این موارد صنفی و رفاهی را پیگیری کردند.
سؤال: و چقدر موفق بودند؟
آقای احمدی: به سبب قدرتی که در تشکلها وجود دارد، قدرت هم از جمع این دانشجویان ایمانی به وجود میآیدو تا حدود زیادی موفق بودند لکن در تحقق این موارد یک سری محدودیتهایی هم از سمت دانشگاه وجود دارد. این محدودیتها هم گاهی محدودیتهای مالی است، ولی تحقق بالایی داشته است.
سؤال: آقای قنواتی در طول گفتگو یک سری موانع را برای حضور پررنگتر تشکلها و حرکتهای دانشجویی همه دوستان اشاره کردند، بعضی ار افراد اشاره کردند به سیاست گذاری ها، خانم موسوی اشاره کردند به فردگرا بودن، آقای احمدی اشاره کردند به منابع مالی، فکر میکنید بر اساس پتانسیلها و ظرفیتهای حرکتهای دانشجویی و مسیرهایی که هر کدام بر اساس اهداف تعیین شده دنبال میکنند، انتظاراتشان برای همراهی بیشتر چه فضای دانشگاهی و حتی مسئولان در حوزههای مختلف چگونه است؟
آقای قنواتی: جریان دانشجویی یکی از ویژگیها و صفتی که دارد؛ حریت و آزادگی اش است. یعنی به هیچ جایی وابسته نیست و این نبود وابستگی به هیچ جریان سیاسی و رسانه ای، باعث میشود به سمت آرمانش برود. از آن سمت، ما وقتی مبانی فکری خودمان را مطالعه میکنیم، میبینیم اگر ما در فضای دانشگاه ها، فضای سیاسی را دست نگیریم، عده دیگری میآیند فضای سیاسی دانشگاهها را دست میگیرند، کما این که سال گذشته در اغتشاشات مبدأ آن دانشگاه بود.شاهد این مسئله بودیم که عدهای با دوگانه سازیهای غلط یا با مسائلی که حتی به درستی برای دانشجویان تبیین نشد و به غلط خوراک به برخی از دانشجویان داده شد فضای دانشگاهها را تغییر دادند. اما اگر ما بیاییم فضای دانشگاهها را سیاسی کنیم و این یکی از رسالتهای فضای دانشجویی و دانشگاه است. طبیعتاً وقتی ما داریم سالروز چنین روزی را گرامی میداریم، میدانیم که یکی از فلسفههای ۱۶ آذر؛ سیاسی بودن و مطالبه گری جریان دانشجویی است، پس طبیعتاً دیگر این اتفاقات در فضای دانشگاهها نمیافتد و نکته اساسی که باید به آن توجه شود این است که اگر ما به فکر فضای جامعه هستیم یعنی همان طور که شهید بهشتی میفرمایند که دانشگاه مبدأ تحولات است، اگر تحول خواه هستیم و دنبال این هستیم که جمهوری اسلامی به مسیر درست خود ادامه دهد، باید فضای دانشگاهها را سیاسی کنیم، سیاسی به معنای این که سیاست زده شود، خیر. به معنای این که فضای دانشگاهها سیاسی باشد که دانشجویان بتوانند حرف خود را بزنند، بتوانند در حوزههای مختلف سیاسی، کنش داشته باشند، نه این که بیاییم با یک نگاه سیاست زده، از فضای دانشگاه ها سیاست زدایی کنیم .
سؤال: کنش گری دانشجویان در واقع بیشتر شود، درست است؟
آقای قنواتی: بله.
سؤال: تمام ویژگیهای مثبتی که درباره تشکل دانشجویی صحبت کردیم، اینکه عدالتخواه است، مطالبه گر است، آرمان خواه است، در حوزههای مختلف فعالیت میکندو همین ویژگیها باعث شده که دشمن نوک پیکان توطئه و نفوذش به سمت دانشجو باشد، چه مسئولیتی الآن بیش از هر زمان دیگری باید متوجه دانشجو باشد؟ فعالیت کند، مراقب باشد؟
آقای سید رحیم زاده: آن طور که من فهمیدم، سؤال شما راجع به تهدیداتی است که جریان دانشجویی را هدف هجمههای خود قرار داده است، به نظر من، مهمترین هجمهای که علیه جریانات دانشجویی و جریانات سیاسی دانشجویی است، جریان محافظه کار است که بعضاً اجازه فعالیت را به تشکلهای دانشجویی نمیدهد یا آن طور که باید فضا را فراهم نمیکند تا تشکلهای دانشجویی فعالیت کنند. به طور مثال، اگر لازم است جایی برنامهای در دانشگاه گرفته شود که میهمانهایی که شاید یک مقدار در فضای دیگری به نقد و چالش کشیده شوند، باشند، باید ببینیم که دانشگاه همراهی میکند یا نه؟ معمولاً جواب منفی است، یعنی دانشگاه در مورد همراهی کردن در برنامههایی که شاید قدری رادیکالتر باشد و فضا را بخواهد تندتر کند، همراه نیست.
سؤال: پس جای کرسیهای نقد و بررسی کجاست؟
آقای سید رحیم زاده: به طور مثال بحث کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها که یا تعطیل است یا معمولاً حول موضوعاتی است که خیلی دغدغه دانشجوهاست نه فضای عمومی جامعه. فارغ از این، راجع به فضای عمومی جامعه هم همین طور است. یعنی وقتی که دانشجوها میخواهند فعالیتهای خود را به سمت جامعه سوق دهند، به سمت سیاست سوق دهند، میبینیم که جریاناتی با رویکردهای خیلی سلبی، اجازه فعالیت را به دانشجوها نمیدهند.
سؤال: الآن که اشاره کردید ما دانشجویان در حوزههای مختلف ورود پیدا کردیم. از حوزه اجتماعی برای ما مثال زدید، وارد موضوعات سیاسی شدید که آقای قنواتی گفتند.
آقای سید رحیم زاده: معمولاً این کنش گری ها، این نوع فعالیتها با قدری بی مهری و به سختی انجام میشوند یعنی واقعاً اگر پایمردی خود دانشجوها نباشد برای این که فعالیت سیاسی و اجتماعی داشته باشند در همان دو سه برخورد اول کناره گیری میکنند.
سؤال: کرسیهای آزاد اندیشی را گفتند ضعیف است یا با موضوعات دیگری برگزار میشود، برای اینکه رو به رشد باشد راه حل چیست؟
آقای قنواتی: پارسال اتفاقی که در فضای دانشگاهها افتاد، فضای دانشگاهها واقعاً رادیکال شد، یعنی حتی اجازه داده نشد فضای گفتگویی بین خود دانشجویان پیش بیاید یعنی بدون هیچ ساختاری، این که دانشجوها باهم گفتگو کنند. این فضای رادیکال باعث شد که مسئولین دانشگاهها نسبت به فضای سیاسی محافظه کار شوند؛ خیلی واضح. من حتی مصادیقی میتوانم برای...
سؤال: نه تنها پارسال، کلی هم بحث کنیم، که اصلاً در موضوعات مختلف باید به چه سمت و سویی برود، بر اساس چه سیاست گذاریها و مراقبت هایی؟
آقای قنواتی: این که مثلاً یک دانشگاهی میآید مثلاً در حوزه خاک، آب؛ کرسی آزاداندیشی میگذارد، طبیعتاً برایش کار راحت تری است، چون میداند هیچ حاشیه سیاسی برایش ندارد. اگر ما به دنبال این باشیم که پستمان را حفظ کنیم، در این مقام بمانیم، حاشیهای برایمان ایجاد نشود و محافظه کار باشیم، طبیعتاً فضای دانشگاهها سیاسی نمیشود و اگر ما میخواهیم به سمت این برویم که فضای دانشگاهها سیاسی شود باید خودمان هم مثل جریان دانشجویی، یک نگاه بلندمدت داشته باشیم با این نگاه که یک مسیر روشنی داریم ،اما طبیعتاً تغییر و تحولاتی هم نیاز است.
سؤال: چه کار کنیم که فعالتر باشند اما حاشیه هایش، دستاویز دشمن نشود؟
آقای قنواتی: طبیعتاً خود کرسیهای آزاداندیشی قواعد و چارچوبی دارد، این طور نیست که هر کسی هر کاری بخواهد انجام دهد. اما اگر ما یک مقداری محافظه کاری خودمان را کنار بگذاریم، به نظرم این فضا ایجاد میشود که افراد در ساختار قانون بیایند و حرف خود را بزنند.