این روزها شاهد والدینی هستیم که فرزندان خود را برای زیباتر شدن به آرایشگاه و مراکز زیبایی می برند و ویدئوهای آن را در فضای مجازی به اشتراک میگذارند.
به گزاش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، کودکان زیادی با چهرههایی که نشانی از کودکی ندارد وباآرایشهای زیاد دربسیاری از تبلیغات و فضای مجازی حضور دارند و بهنوعی قربانی بازیهای والدین خود میشوند. خردسالانی که رفتار آنان با همسن و سالانشان هماهنگ نیست و خیلی زود وارد مسابقات زیبایی بزرگسالان میشوند. انتشار چنین ویدئوهایی زنگ خطری برای هتک حرمت و نقض حقوق کودکان است. سوق دادن کودکان به استفاده از لوازم آرایش، لاک ناخن و پیروی از الگوی پوششی شبیه مدلها و بازیگران، دستاوردهای جسمی و روانی زیادی را برای آنان در پی دارد.
کودکان با تغییر شکل ظاهری زود هنگام، مستعد آسیبهایی از سوی جامعه میشوند. از طرفی رواج چنین موضوعاتی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به همهگیر شدن آن و فاصله گرفتن زود هنگام خردسالان از دنیای کودکی منجر میشود. دنیایی که زیباییهای دیگری دارد که برای بچهها جذابتر است، اما والدین با هدایت کودک به سمت زیباییهای ساختگی، آنان را از لذت بردن این دوره محروم میکنند.
کاشت ناخن و مژه برای کودکان، اتفاقی است که در کشور ما و متاسفانه برخی کشورهای درگیر سودای مد و فضای مجازی در حال رخ دادن است. در حالی که در کشورهای دیگر استفاده از لوازم آرایشی، ادکلن و ابزارهای زیبایی بزرگسالانه برای کودکان را نوعی بهرهکشی جنسی بهشمار میآورند و در صورت تعمد، قوانین حامی برای کودکان وجود دارد.
تغییر شکل ظاهری زود هنگام کودکان
استفاده از مواد آرایشی برای کودکان هم به لحاظ جسمانی و هم روانی بسیار آسیب زاست. معصومه تختی، درمانگر و مشاوره خانواده و کودک با اشاره به تبعات انتشار ویدئوهای انجام کارهای زیبایی برای کودکان به جامجم میگوید: در فضای مجازی انتشار چنین کارهایی را از سنین کودکی بسیار شاهدیم که متاسفانه آسیبهای زیادی برای بهداشت پوست و ناخن به همراه دارد. البته از نظر روانی کودکان را در معرض کارهای مختلفی قرار میدهیم که برای سنشان مناسب نیست و این کار بهنوعی آزار جسمی، سوءاستفاده روانی، عاطفی و اجتماعی برای بچهها محسوب میشود. این والدین برای رفع مقاصد تجاری و جذب دنبال کننده، کودکان خود را با این روشها در معرض دید قرار میدهند. این در حالی است که کودکان با تغییر شکل ظاهری زودهنگام مستعد آسیبهایی از سوی جامعه میشوند، روابط بین فردی آنها بهطور ناسالم شکل میگیرد و افت تحصیلی پیدا کرده و هدفها و آرزوهایشان نیز دستخوش تغییر میشود. تختی بر این باور است که عزت نفس کودکان با این کار به تایید دیگران شرطی میشود و احتمال اینکه کودک در آینده پذیرش خود را بدون قید و شرط نداشته باشد، بسیار زیاد است و بسیار زودتر فضایی ایجاد میشود که خود را با دیگران مقایسه کند.
دنیای کودکی یا زیبایی پیش از موعد
«دنیای کودکی تجربه نیازهای طبیعی است که بیشتر در قالب بازی و ارتباط با همسن و سالان شکل میگیرد. اگر کودکان را از این دوران محروم کنیم و بیشتر وقتشان صرف چنین فعالیتهایی شود، ممکن است از سوی همسالان خود مورد پذیرش قرار نگیرند و نتوانند ارتباط طبیعی و سالمی را با آنان داشته باشند. بهنوعی زبان و دنیای ارتباطی مشترک خود را با سایر کودکان از دست بدهند.» این را تختی میگوید، چراکه اگر کودکی بتواند از فعالیتهای ورزشی و هنری، امتیازاتی به دست آورد که او را در گروه دوستان و جمع خانواده ممتاز کند، عزت نفس او بالا میرود. این مشاور خانواده ضمن بیان این موضوع که آسیب به کودکان در سنین پایینتر جدیتر است، تصریح میکند: بچهها پردازش منطقی نداشته و بیشتر تحت تاثیر هیجانات قرار میگیرند. از طرفی کودکان بیشتر اوقات تمایلی به انجام چنین کارهایی ندارند وبه اجبار این کار را انجام میدهند و اینها دوجانبه آسیب میبینند؛ اجبار به کاری که تمایل ندارند و اینکه در آینده چه اتفاقی رخ میدهد و آنان چگونه میتوانند نه گفتن را بیاموزند؟ البته عواقب این کارها کم نیست و اگر به سمت خودنمایی و تایید گرفتن از دیگران با استفاده از ابزارهای فیزیکی و ظاهری بروند، ابعاد دیگر شخصیتیشان را فراموش میکنند.»
نقض حقوق کودکان
به صورت کلی درمعرض قرار دادن کودکان درفضای مجازی نوعی کودک آزاری وتجاوز به حریم خصوصی آنهاست. درصورتی که شاید برای کودکان در آینده دیدن تصاویر و ویدئوهایشان در چنین فضاهایی، خوشایند نباشد. تختی با بیان نقش مهم والدین و رسانهها در چنین اقداماتی میگوید: «خردسالان از همان سنین کودکی تحت تعلیم و تربیت پدر و مادرانشان هستند یا این تعلیمات با آموزشهای مستقیم یا با الگو شدن خود والدین همراه است. به سبب اینکه کودک اختیار، قدرت و کنترل زیادی روی این مسائل ندارد. چه کسی این موضوع را مدیریت میکند و در دسترس کودکان قرار میدهد؟ چه کسی تعاملات کودک را با دنیای رسانهای تنظیم میکند؟ در حالی که رسانه را بدون هیچ حدو مرزی در اختیار کودکان قرار میدهیم در صورتی که کودکان بسیار کنجکاو و مقلدان بسیار ماهر و تحلیلگران بسیار ضعیفی هستند. یعنی قدرت تفکر ندارند؛ بنابراین والدین باید درخصوص برقراری ارتباط کودک با رسانهها نظارت لازم را داشته باشند.»