مستند شماره ۵ روایتی از سرنوشت متفاوت پنجمین کارخانه ثبت شده و مهمترین بنگاه نساجی ایران است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، مستند شماره ۵ روایتی از سرنوشت متفاوت پنجمین کارخانه ثبت شده و مهمترین بنگاه نساجی ایران است که این مستند در ۷۲ دقیقه شرح بحران و رونق دوباره این کارخانه است.
آقای دانیال رحیمی کاشانی کارگردان این مستند در گفتگو با شبکه خبر در خصوص انتخاب این سوژه گفت: ما درباره یک بنگاه صنعتی صحبت میکنیم که در سال هزار و سیصد و سیزده بنا نهاده شده و این یعنی یک شهروند نزدیک به ۱۰۰ ساله این شهر را در موردش صحبت میکنیم، کارخانهای که در یک دورهای حدود ۸ هزار نفر کارگر داشته، قطعا نقش مهمی در حیات و رونق شهر داشته فقط یک بنگاه اقتصادی نبوده است و در دورهای یکی از بنگاههای مهم صادراتی کشور بوده است و در بازارهای بین المللی هم اعتبار داشته است.
وی ادامه داد: علاوه بر این در اکثر فعالیتها در شهر کاشان رد پای ریسندگی و بافندگی را میبینید، به عنوان مثال مهمترین فعالیتهای حوزه سلامت هم به نوعی توسط شرکت ریسندگی و بافندگی حمایت شده است.
آقای رحیمی کاشانی ادامه داد: این کارخانه نساجی مثل خیلی از صنایع بزرگ ما دچار بحرانهای عدیدهای میشود، شاید برای هم نسلهای من همیشه اسم کارخانه ریسندگی با کلمه دوران بحران گره خورده، اما بعد از مدتی متوجه شدیم گویا قصه کارخانه ریسندگی به سمت متفاوتی رفت و قدم به قدم از یک بحران شدید همه جانبهای که شاید هیچ کس راه خروج از این بحران را متصور نمیشد، بیرون آمد و دوباره جان گرفت و الان دوباره فعالیت میکند و نزدیک به ۸۰۰ نفر پرسنل فعال دارد، بعضی از سالنهای تولیدی راندمانشان از روزهای اوج کارخانه هم جلوتر است و این اتفاق بسیار بزرگی است.
وی افزود: در دورهای که بحران شدید بود کسی سمت مدیر عاملی این کارخانه را به عهده نمیگرفت، اما همان کسانی که در کارخانه کار میکردند وتعصبی که نسبت به آن داشتند و همه مردم شهر اعتقاد داشتند چراغ کارخانه ریسندگی باید روشن باشد و این چیز عجیبی بود که کارخانه را از چند ماشین و ابزار صنعتی جدا میکرد و یکی از شهروندان شهر کاشان، ما دنبال کشف این راز رفتیم که چه شد که این افراد مردانه جنگیدند و پای کار ماندند و ققنوس وار از خاکستر خود دوباره برخاستند.
این کارگردان در خصوص بحث امید در اثر خود گفت: در انتهای فیلم وقتی متریالی را که جمع کرده بودیم دیدیم، کلید واژه ما امید بود، امید کلید واژهای بود که باعث شد این کارخانه به سمت بهبودی حرکت کند و امروز اتفاق افتاده و دیگر تئوری و شعار نیست که بگوییم ما میتوانیم، ما توانستیم و انجام شد. (قرار است ۶۰۰ کارگر دیگر به آن ۸۰۰ کارگر اضافه شود یعنی بخشهایی از کارخانه مجدد در حال احیا و بازسازی است).
وی افزود: مجموعه ریسندگی و بافندگی و شرکت نساجی کاشان جزء بزرگترین واحدهای صنعتی ایران بوده و هنوز بزرگترین سایت نساجی ایران است، اما نکتهای که هست این که هنوز این همه توان و همه ظرفیت نیست، هنوز میشود آن را بزرگتر کرد و گسترش داد، تا این درخت دوباره جان گرفته ریشههای بزرگ تری بدهد، میشود تعداد پرسنل تا ۲ هزار نفر هم افزایش پیدا کند، اما یک شرط مهم دارد، شرطی که شاید هدف ما از ساختن این فیلم این بود، که این کارخانه بحرانها را پشت سر گذاشت، الان وقتی است که نیاز به حمایت و توجه و دیده شدن دارد و الان باید کمک کرد تا سنگها و موانع را از جلوی پای این کار خانه برداشت کارخانه ریسندگی هنوز با بحرانهای جدی که بقایای بحرانهای سالهای گذشته است، دست و پنجه نرم میکند و نشان داد که ظرفیت این را دارد که اگر با آن همراهی شود کارهای بزرگی میتواند رقم بزند.
آقای رحیمی کاشانی در مورد چگونگی پژوهشهای این اثر هم گفت: کار بسیار سختی بود، چون ما در موردکارخانه صنعتی حدود ۱۰۰ ساله صحبت میکردیم ۱۰۰ سال تاریخ پیش روی ما بود که تقریبا سند و مدرکی نمیتوانستیم برایش پیدا کنیم، در گذر زمان اینها درست حفظ نشده بود، حراست نشده بود در سالهای بحران کارخانه فقط بقا مهم بود کسی دیگر آرشیوی در کارخانه نگه نمیداشت، آرشیو تصویری ما تقریبا نزدیک به صفر بود و ما با کلی جستجو فقط ۲ قطعه فیلم پیدا کردیم که آن هم از سال ۷۵ عقبتر برای ما نبود، این شد که به این سمت رفتیم که صحنههایی را بازسازی کنیم، این فرم را در پیش گرفتیم، ولی تقریبا تمام منابع اطلاعاتی که داشتیم، تمام کسانی که به آنها دسترسی داشتیم خوب از نسل اولیه کارخانه سالیان سال میگذرد ما اینقدر حتی دسترسی به اشخاص هم نداشتیم؛ اما تلاش کردیم همه اطلاعاتی که میتوانیم به دست بیاوریم و بسیار حساس بودیم نسبت به این ماجرا که صحت داشته باشد، ما صحت و سقم همه اطلاعات را بسیار سختگیرانه بررسی کردیم، ما سعی کردیم دقیقترین روایت ممکن را ارائه دهیم، نمیگوییم روایتی که کردیم روایت کامل و جامعی است، چون فقط ۷۲ دقیقه فیلم است، که در آن سر فصلهای کلیدی مطرح شده و از زبان من هم مطرح نشده از زبان کسانی مطرح شده که در طی همه این سالها داخل مجموعه بودندو اطلاعات موثقی داشتند و خودشان پرچم دار این جریان بودند که این قدمها آهسته آهسته برداشته شود تا این کارخانه دوباره سرپا شود.
وی ادامه داد: ما سعی کردیم همه جانبه قضیه را روایت کنیم، ممکن است فردی یک بعد ماجرا را روایت کند و فرد دیگری بعد دیگر آن را بگوید؛ اما همه اینها در کنار هم حقیقت را تشکیل میدهند، ما مطلقا قضاوت نمیکنیم یا نتیجه گیری نمیکنیم این اتفاق را ما همه آنچه که اتفاق افتاده و سندیتی برای آن داریم، آنها را از زبان خود افرادی که زبان گویای کارخانه هستند، سعی کردیم که به تصویر بکشیم.
وی در خصوص اسم این کار شماره ۵ هم گفت: چون شماره ثبت کارخانه ریسندگی ۵ است، کارخانه ریسندگی پنجمین واحد صنعتی ثبت شده در سازمان ثبت شرکتهای ایران هست در سال ۱۳۱۳ به رهبری مرحوم حسن تفضلی که در کاشان به ارباب تفضلی و در ایران به پدر صنعت نساجی ایران معروف است با همراهی دیگر فعالان اقتصادی خوش نام کاشانی کارخانه بنا نهاده میشود و ما به خاطر همین اتفاق اسم مستند را شماره ۵ گذاشتیم.
وی در پایان در خصوص تجربه از این کار هم گفت: تجربه بسیار سختی بود، چون صحبت کردن در مورد کارخانه ریسندگی بسیار کار ویژهای بود، چون در خصوص یک تاریخ و اتفاق بزرگ و مهمی صحبت میکردیم، اتفاقی که افتاده بود، یک اتفاق بزرگ و مهمی بود و ما باید در شان این اتفاق صحبت میکردیم و اگر همراهی خوب و حمایت دوستان کاشانی نبود این اتفاق رقم نمیخورد.