کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان تاثیر روابط و حمایتهای اجتماعی معنادار در سلامت روان افراد را تشریح کرد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما استان خوزستان، قدسیه حکیم زاده گفت: سلامت از حقوق اساسی افراد جامعه است و از پیش شرطهای مهم دستیابی جوامع به رفاه محسوب میشود.
وی افزود: سازمان جهانی بهداشت، سلامتی را تنها نبود بیماری و نقص عضو تعریف نمیکند، بلکه تعریف آن رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی را نیز شامل میشود.
حکیم زاده میگوید: این سازمان که سلامت روانی را مولفهای اساسی در این تعریف میداند، این اصل را در سطح جهانی پذیرفته است که هیچ سلامتی بدون مولفه سلامت روان وجود ندارد.
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان با بیان اینکه سلامت روان مانند ابعاد دیگر سلامت از طیف گستردهای از عوامل و تعیین کنندههای اجتماعی تاثیر میپذیرد. اضافه کرد: در حقیقت افراد در اجتماع به رشد و بالندگی میرسند، زندگی آنها معنا پیدا میکند و هدفمند میشوند، نیاز به تماس و ارتباطات اجتماعی از زمره نیازهای اولیه انسانی تلقی میشود که برای بهزیستی فردی و جمعی افراد بسیار با اهمیت است.
وی میگوید: انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی در بسیاری از مسائل به یکدیگر وابسته هستند، آنها به طور مداوم با یکدیگر دارند و درون شبکهای از خویشاوندان و غیرخویشاوندان به شکلهای گوناگون جای گرفتهاند و با داشتن تعاملات اجتماعی متنوع به زندگی اجتماعی خود شکل میدهند.
حکیم زاده با بیان اینکه نبود این شبکههای اجتماعی معنادار میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای سلامت روان افراد داشته باشد، گفت: انسانها بدون ارتباطات اجتماعی معنادار، کمک و حمایت اجتماعی دریافت نکرده و آرامشی احساس نمیکنند، کیفیت زندگی و عملکرد شخصیشان به صورت منفی مورد تاثیر قرار میگیرد، تنهایی را تحمل کرده و خود به طور کلی اشخاصی که در شبکههای روابط اجتماعی جاگیری شدهاند، سطوح بالاتری از سلامت روان را نسبت به کسانی که از لحاظ اجتماعی منزوی هستند، تجربه میکنند و به سالم بودن تمایل بیشتری دارند.
وی افزود: یکی از اجزای ارتباط سالم نیز میل و نیاز انسان به توجه دادن و توجه گرفتن از دیگران است و در نتیجه نبود توجه مثبت تهدیدی جدی برای رفاه و سلامتی افراد به وجود میآورد، افرادی که روابط اجتماعی استوار و معنادار با سایرین را حفظ نکرده و کسی را ندارند که به هنگام ضرورت به او مراجعه کنند تا حد زیادی در خودشان غوطه ور میشوند، این مسئله اغلب به مشکلات خطرناکی از قبیل اختلالات روانی، افسردگی، عزت نفس پایین، مشکلات اجتماعی و علائم بیماری جسمانی منجر میگردد.
اهمیت توجه مثبت در زندگی
حکیم زاده توجه کردن و مورد توجه واقع شدن را نیازی همراه انسان از بدو تولد و دارای اهمیت خاص عنوان کرد و ادامه داد: در دوران کودکی مورد توجه واقع شدن نیازی است که همواره از سوی کودکان مورد انتظار است و والدین باید به دور از هرگونه تبعیض بین فرزندان به این نیاز توجه ویژه نمایند، به گونهای که در صورت پاسخگوی مناسب به این نیازشخصیت فرزندان رشد قابل توجهی پیدا کرده و در صورت عدم پاسخگویی مناسب، در سنین بالاتر سعی نمایند تا از هر طریقی دنبال پاسخ مناسب به این نیازشان باشند.
وی میگوید: به عبارتی توجه مثبت برای انسانها خشنود کننده است و عدم توجه ناکام کننده است. در سالهای اولیه کودکان میآموزند که توسط والدین و سایر اعضای خانواده مورد علاقه و پذیرش هستند، این امر به احساس اعتماد به نفس و خودباوری که از درجات بالای سلامت روان است، کمک میکند. توجه مثبت و بدون قید و شرط والدین در طول سالهای اولیه زندگی میتواند به افزایش احساس ارزشمندی در افراد کمک کند و با افزایش سن توجه دیگران، بیشتر در شکلگیری تصویر از خود شخص نقش دارد.
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان اضافه کرد: بر اساس پژوهشهای مختلفی که در حیطه توجه مثبت انجام شده است، نرخ ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی در بین انسانهایی که به دیگران احساس ارتباط و تعلق میکنند، بسیار کمتر است و بیشتر از دیگران از مشکلات قلبی عروقی جان سالم به در میبرند و همچنین مدیرانی که کارمندان خود را مورد تحسین و توجه قرار میدهند، کارمندانشان نسبت به دیگران سازندهتر و سالمتر هستند.
وی گفت: در واقع فرایند جلب توجه مثبت دیگران نوعی نیاز طبیعی است که انسان جهت برآورد ساختن نیازهای اجتماعی و روانی به آن احتیاج دارد، اما چگونگی برآوردن این نیازها مهم است که از چه طریقی و چگونه باید تامین شود تا از چارچوب هنجارها و ارزشهای جامعه خارج نشود. اصولاً ابعاد شخصیتی وجود انسان در تعامل و معاشرت با دیگران شکل میگیرد و پیشرفت میکند و موفقیت در جلب نظر اطرافیان به صورت صحیح و کارآمد نقش بسزایی در شکلگیری این شخصیت و رفتارهای فرد دارد. اینکه افراد چه اندازه و چگونه در جلب توجه مثبت دیگران موفق باشند، به خصوصیات تربیتی و ویژگیهای رفتاری آنها بستگی دارد و عواملی مثل محیط تربیتی، خانواده، مدرسه، دوستان در آن دخالت دارند و اگر این عوامل نقش خود را درست ایفا کنند، شخص میتواند ضمن برقراری یک ارتباط صحیح، نیازهای خود را نیز در جهت حفظ و ارتقاء سلامت روان به دست آورد.
قدسیه حکیم زاده افزود: همچنین توجه مثبت به شکلی غیر مستقیم با شادی و رضایت که عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان میباشند، در ارتباط است. تحقیقات نشان میدهد افرادی که توجه مثبت دریافت میکنند مهربانتر از افراد دیگر هستند. توجه مثبت حس قدردانی را در افراد تقویت میکند. تصور کنید شما به فردی نیازمند کمک کردهاید همین آگاهی باعث افزایش حس شادی در شما میشود. توجه مثبت موجب شکل گیری احساس همدلی و شفقت نسبت به دیگران میشود که به نوبه خود ارتباط مثبت شما را با سایرین بهبود میبخشد. توجه مثبت شما را وادار میکند که با افراد افسرده و کسانی که منزوی شدهاند، ارتباط بگیرید و به همین دلیل است که کارهای داوطلبانه احساس خوبی در شما ایجاد میکنند. زمانی که شما با دیگران ارتباط برقرار میکنید، احساس بیگانگی در شما از بین میرود و مشابهتهای بیشتری با افراد نزدیک خود پیدا میکنید.
وی ادامه داد: نکته مهم در این خصوص این است که توجه مثبت برای تقویت حس اجتماع پذیری و تعلق داشتن به یک گروه اهمیت ویژهای دارد. توجه مثبت نیازی است که عمومیت دارد و از کودکی خود را نشان میدهد و نیاز به پذیرش محبت و تعیین شدن از جانب دیگران و خصوصاً والدین را شامل میشود.
توجه مشروط و نامشروط
حکیم زاده با بیان اینکه توجه به ۲ دسته مشروط و نامشروط تقسیم میشود، اضافه کرد: توجه مشروط به این معناست که افراد زمانی توجه و محبت را به دیگران ابراز میکنند که رفتار دلخواه آنها را داشته باشند و رفتار خوب و پسندیدهای بروز دهند، یعنی توجه خود را به شرایط خاصی مشروط میکنند و در صورتیکه رفتار اشتباهی را نشان دهند محبت خود را قطع میکنند، در مقابل توجه نامشروط، پذیرش بدون قید و شرط است، مثل رابطه بین کودک و والدین و به عبارتی محبت کردن به فرزند مستقل از رفتار وی تعریف میشود و بدیهی است که در شرایطی لازم است فرزندمان تنبیه شود، اما این تنبیه تناقضی با توجه مثبت ندارد و اگر با وجود رفتارهای ناخوشایند کودک توجه مثبت به او ادامه یابد، این وضعیت توجه نامشروط نامیده میشود.
وی میگوید: توجه مثبت مشروط، شرایط ارزشی را که مورد نظر والدین است برای کودک به وجود میآورد و کودک به مرور آن شرایط ارزش را درونی کرده و پس از شکلگیری خود پنداره جایگزین والدین میشود و کودک یاد میگیرد، تحت شرایط خاصی با ارزش است. در حالی که اگر رفتار ناخوشایندی از کودک سر بزند، آن رفتار است که باید ارزش گذاری شود و نه خود کودک.
به گفته حکیم زاده؛ توجه مثبت نا مشروط نقش اساسی در توسعه عملکرد کامل افراد داردو کسانی که از عشق و حمایت غیر قضاوتی برخوردارند، میتوانند عزت نفس و اعتماد به نفس لازم را برای ایجاد بهترین شرایط و دستیابی به تواناییهای کامل خود پرورش دهند، همچنین توجه مثبت نامشروط از جانب والدین در سازگاری فرد تاثیر دارد.
وی گفت: برای اینکه فرد سازگاری داشته باشد، باید میان تصویر واقعی که از خود شکل گرفته و خود آرمانی یعنی آن تصویری که او آرزوی آن را دارد، هماهنگی وجود داشته باشد، اگر شخص توجه مثبت نامشروط از والدین دریافت کرده باشد، این هماهنگی به وجود میآید، یعنی آنچه هست و آنچه دوست دارد باشد با هم هماهنگ است، افرادی که به این توجه مثبت دست مییابند، نقاب و ماسک نداشته و با خود روراست هستند. این افراد آمادگی کسب تجربه در موقعیتهای مختلف را دارند، بنابراین وابسته نیستند و انعطاف پذیرند. حالت تدافعی ندارند و از بقیه انسانهای عاطفی ترند.
نقش پذیرش دیگران و توجه مثبت به آنها در سلامت روان
حکیم زاده افزود: توجه و تمرکز بر نقاط مثبت و قوت افراد و بیان این موارد منجر به افزایش رفتارهای مثبت و کاهش ضعفهای آنان میشود و اکثر انسانها خصوصا وقتی ناراحت و دلگیر هستند، میخواهند گوش شنوایی باشد که آنها را مورد پذیرش قرار دهد، پذیرش به این معنا نیست که با احساسات دیدگاهها و علایق آنها موافق باشید، بلکه کافیست فرد و موقعیت او را درک کنید، همین درک موقعیت منجر به ایجاد رابطه و توجه مثبت و صمیمیت میشود.
وی ادامه داد: توجه مثبت افراد مهم داشتن ارتباط صحیح، شناخت دیگران، حذف نگرشهای بد در مورد افراد دیگر، مدیریت هیجانات و توجه به تفاوتهای فردی از فاکتورهایی است که هر فردی میتواند بر اساس آن زمینههای توجه مثبت خود و دیگران را فراهم کرده و با تکیه به این موقعیت و شرایط و استفاده از توانمندیهای فردی در جهت ارتقا سلامت روان گام بردارد.
قدسیه حکیم زاده گفت: توجه طلبی یکی از نیازهای روانی بشر به دلیل تاثیرات عمدهای که بر مجموعه زندگی انسان دارد همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است، روابط صمیمانه همراه با توجه مثبت همواره با فاکتورهای حفظ سلامت ارتباط داشته و روابط صمیمیتر ارتباط را قوی میسازد، همگام با این یافته به طور کلی توجه مثبت با سبکهای مقابلهای بهتر با استرس، سلامت عمومی و انجام رفتارهای سالم ارتباط دارد و یک متغیر مهم در کیفیت ارتباط است.
وی میگوید: به طور کلی یک ارتباط سالم توانایی افراد در توضیح و تصریح نیازها خواستهها و تمایلات و نیز توانایی توجه مثبت داشتن به دیگران، دعوت کردن از آنان برای روشن سازی مطالب و موقعیتها است. توجه مثبت و تبادلات کلامی مستقیم و صریح بین افراد نشانهای از ارتباط سالم است.
حکیم زاده اضافه کرد: ارتباط ناسالم و ناکارآمد موجب کاهش توجه مثبت میان افراد یا فقدان مفاهیم مشترک و ایجاد تبادلات کلامی غیر مستقیم و مبهم میشود، ارتباط و گفتگو، دنیای مشترک افراد را تشکیل میدهد. توجه مثبت، لحن کلام و واژگانی که استفاده میشود، خواه محبت آمیزو با احترام یا خشم آلود و رنجش آور، نگرش افراد به یکدیگر را نشان میدهد، زمانی که گفتگو و ارتباط بین دو نفر رضایت بخش و محبت آمیز و توأم با توجه مثبت باشد به طرفین احساس امنیت میدهد و ارتباط سالم موجب ارتقا سلامت روان طرفین خواهد شد و هرگاه گفتگوها و نوع توجه توأم با سلطهگری ایجاد تنش، بیحرمتی یا ضربه زدن به دیگری باشد، ناامنی حاکم و ارتباط ناسالم است، بنابراین میتوان گفت نوع و نحوه توجه کردن افراد به یکدیگر، طریقه صحبت کردن با یکدیگر و مهارتهای گفتگوی اصولی میتواند یک شاخص مهم برای سلامت روابط باشد و رابطه سالم نیز زمینه ساز حفظ و ارتقای سلامت روان در افراد است و نقش اساسی در توسعه عملکرد کامل فرد خواهد داشت. همچنین توجه مثبت میتواند بر سازگاری فرد نیز اثر داشته باشد و عدم هماهنگی میان جنبههای مختلف خود و در نهایت سلامت روان افراد را به خطر میاندازد.