پایگاه اینترنتی ژورنال دو مونترئال به بررسی اوضاع و شرایط اقتصادی و مالی مردم این کشور پرداخت و اعلام کرد افزایش ماهانه مهاجرت برنامه ریزی شده توسط اتاوا، به عنوان راهی برای افزایش ثروت کانادا تلقی شده است.
۴۷ درصد از کارگران کانادایی میگویند که اگر پرداخت حقوق بعدی فقط یک هفته به تعویق بیفتد، در انجام تعهدات مالی خود با مشکل مواجه خواهند شد.
به ازای هر دلار هزینه موجود، میانگین خانوار کانادایی ۱.۸۲ دلار بدهی دارد.
افزایش نرخ بیکاری و کاهش شاخص خرده فروشی که خرید مستقیم کالا، محصولات و خدمات مصرفی از تولیدکنندگان و فروش آنها به مصرف کنندگان را شامل میشود و از آن به عنوان ابزاری برای سنجش میزان هزینه و مصرف خانوارها در طول ماه استفاده می شود، در ماههای اخیر ممکن است نشان رکود باشد.
در همین راستا تنها در سال ۲۰۲۳، بدهیهای دولت فدرال ۴۰ میلیارد افزایش خواهد یافت.
کسری سالانه اتاوا برای پنج سال آینده دو برابر آنچه در پاییز گذشته اعلام شده بود خواهد شد.
هزینه بدهی به تنهایی ۲۳۵ میلیارد دلار برای مردم این کشور در این مدت هزینه خواهد داشت. اتاوا دیگر حتی قولی برای بازگشت به تعادل نمیدهد.
با این حال وقتی از خارج از کشور به کانادا نگاه میشود، این کشور همچنان رشک برانگیز است.
اما آیا میدانستید که در درازمدت، معیارهای زندگی در کانادا برای مدت طولانی در حال کاهش است و هیچ پیشرفتی برای نسل بعدی وجود ندارد؟
وقتی گزارشهای بانکها و اقتصاددانان معتبر را میخوانیم. متوجه میشویم که همه آنها به هم نزدیک هستند.
تولید ناخالص ناخالص گمراه کننده است. شما باید به تولید ناخالص داخلی سرانه نگاه کنید و آن را با تورم تنظیم کنید.
یک مطالعه اخیر بانک جهانی حاکی از آن است که تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی کانادا در میان کشورهای عضو گروه ۷، گروهی متشکل از هفت کشور بسیار ثروتمند و صنعتی جهان، پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارد، اما در حال رکود است، در حالی که سایر کشورهای این گروه شاهد ثروتمند شدن شهروندان خود بودند.
اقتصاددانان Gagné و Deslauriers در مجله Options Politiques (آوریل) در مطالعاتی نشان دادند که این رکود در کانادا از اوایل دهه ۱۹۸۰ ادامه داشته است.
در سال ۱۹۸۱، سرانه تولید ناخالص داخلی کانادا در رتبه ششم جهان قرار گرفت. اما در سال ۲۰۲۱ به رتبه دوازدهم سقوط کرده بود.
علت اصلی به گفته آنها این است که بخش بزرگی از اقتصاد کانادا متشکل از شرکتهای بزرگ است که تعداد کمی (کارگر و کارکن) در بخشهای مربوطه خود دارند، و این امر فشار زیادی را برای ماندن در رقابت احساس نمیکنند: مانند خطوط هوایی، غولهای مواد غذایی و غیره.
در نتیجه، این گونه شرکتها وقتی احساس رقابت نمیکنند سرمایهگذاریهای کمی انجام میدهند، نسبت به سایر کشورهای ثروتمند برای تحقیق و توسعه کمتر هزینه میکنند و تمایل کمی به نوآوری دارند».
در این میان دولت ترودو برای افزایش ثروت اقدام به افزایش ورود مهاجران کرده است. تنها در سال ۲۰۲۲ بیش از یک میلیون نفر وارد شده اند. روشن است این امر باعث کاهش ثروت مردم خواهد شد. زیرا وقتی کل ثروت ایجاد شده را بردارید و آن را بر تعداد ساکنان تقسیم کنید، متوجه میشوید که سهم هر فرد کاهش مییابد.
به همین دلیل است که اتاوا همیشه از تولید ناخالص داخلی کلی صحبت میکند و هرگز درباره تولید ناخالص داخلی سرانه صحبت نمیکند و این فریبی عمدی است. متاسفانه باید گفت با ادامه این روند و سیاست، آینده زیاد برای مردم این کشور درخشان و پر رونق نخواهد بود.