آغاز امامت، وولایت حضرت ولیعصر (عج) را به همه منتظران ومحبان اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام)، تبریک وتهنیت .
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مرکز سیستان و بلوچستان ، رهبر انقلاب: انتظار فرج یعنی همهی سختیها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید؛ بلکه دل شما گوشبهزنگ باشد.۱۴۰۲/۱/۲۹
ظهور حضرت مهدى (عج)، شکوفاترین فصل تاریخ انسانیت است؛ دورانى که وعدههاى خداوند درباره خلافت مؤمنان و امامت مستضعفان و وارثت صالحان تحقق مىیابد و جهان با قدرت الهى آخرین پرچمدار عدالت و توحید، صحنه شکوه مندترین جلوههاى عبادت پروردگار مىشود.
روز جمعه هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هـ. ق، امام حسن عسکری علیه السلام پس از این که نماز صبح را خواندند، بر اثر زهری که هشت روز قبل معتمد به ایشان خورانده بود، به شهادت رسید.
این حادثه در شرایطی روی داد که امام یازدهم افزون بر این که مانند پدران خود زمینه را برای غیبت آماده کرده بود، شب پیش از شهادت شان، دور از چشم مأموران خلیفه، نامههای بسیاری به شهرهای شیعه نشین فرستادند.
خبر شهادت امام در سراسر شهر سامرا پیچید و مردم به احترام او عزاداری کردند.
به گفته مورخان، در روز شهادت امام، سامرا به صحرای قیامت تبدیل شده بود.
آغاز غیبت صغرا مصادف با آغاز امامت حضرت مهدی علیه السلام بود تا مردم آرام آرام با مفهوم تلخ و دردناک غیبت آشنا شده، بتوانند تا آن زمان که به اشتباه خود پی میبرند و به وظایف خود در برابر امامان آگاه میشوند، همچنان دیندار بمانند.
در دوران غیبت صغرا چهار نایب خاص، امر وساطت میان امام علیه السلام و شیعیان را به عهده داشته و چنان که خواهیم دید، همه آنها معروف و سرشناس بوده اند. آنان احکام دین را از وجود اقدس امام زمان علیه السلام گرفته و در اختیار شیعیان میگذاشتند.
سؤالات [کتبی و شفاهی]ایشان را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شیعیان میرسانیدند و همچنین، وجوه شرعی شیعیان را با وکالتی، که از امام داشتند، میگرفتند [و به حضرت تحویل میدادند یا با اجازة ایشان مصرف میکردند]آنان جمعی بودند که امام حسن عسکری علیه السلام در زمان حیات خود عدالتشان را تأیید فرمود و همه را به عنوان امین امام زمان علیه السلام معرفی کرد و بعد از خود، ناظر املاک و متصدی کارهای خویش گردانید، و آنها را با نام و نسب به مردم معرفی نمود.
اینها، همه دارای عقل، امانت، وثاقت، دِرایت، فهم و عظمت بودند.
بلندی عمر امام با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن به آنها اشاره شده و در کتابهای تاریخی نیز آمده نظیر عمر نوح (ع)، موضوع عجیب و پیچیدهای نیست. در قرآن کریم آمده است: وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ؛ و به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم پس در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد تا طوفان آنها را در حالی که ستمکار بودند فرا گرفت. (سوره عنکبوت، آیه ۱۴)
فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِین، لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ و اگر او (حضرت یونس) از زمره تسبیح کنندگان نبود قطعا تا روزی که برانگیخته میشوند در شکم آن [ماهی]میماند. (سوره صافات، آیات ۱۴۳ و ۱۴۴)
تورات نیز در شرح زندگی پیشینیان به عمرهای طولانی برخی از آنها اشاره دارد: حضرت آدم ۹۲۰، شیث پسر آدم ۹۱۲، انوش پسر شیث ۹۰۵، لمک ۷۷۷ و حضرت نوح ۹۵۰ سال عمر کردند.
فلاسفه اعتقاد دارند بهترین دلیل برای امکان چیزی، واقع شدن آن است.
ضمن اینکه بی تردید تأملی در کائنات و آنچه در اطراف ما قرار دارد، تأکیدی بر قدرت بیکران خالق هستی بخش است و پس شک نیست اینکه خداوند اراده کند بندهای بسیار بیشتر از سایرین عمر کند، به هیچ عنوان غیرممکن، بعید و عجیب نیست.