نشست معرفی و نقد کتاب «این ترک پارسیگوی» به مناسبت روز پاسداشت شعر و ادب فارسی با حضور فعالان شعر و نثر برگزار شد.
شهریار خلاء شعر فارسی را پر کرد
فریبا یوسفی نویسنده کشورمان در ابتدای این نشست گفت: بعد از دوره بازگشت و دوره سبک هندی در زمان مشروطه، خلائی در شعر فارسی ایجاد شد، چون شاعران برجستهای در آن دوران نداشتیم. منزوی در این کتاب و در وصف استاد شهریار میگوید که او این خلاء را پر میکند.
وی افزود: بعد از دوره مشروطه و با وجود شهریار، ورود به قرن جدید آغاز میشود که میتوانیم بگوییم شهریار بزرگترین شاعر معاصر ایران است. او حلقه وصل بین دوره گذشته و دوره بعدی است که با انقلاب ادبی نیما یوشیج اتفاق میافتد. انقلابی که نیما در ادبیات و شعر معاصر ایجاد کرد، در غزلهای منزوی به ثمر رسید که ریشههای آن به شهریار بازمیگردد.
این نویسنده کشورمان گفت: مواردی در شعر شهریار وجود دارد که شاید او در اولین مواجهاش با آموزههای نیما آنها را تجربه کرده باشد. در ارادت و توجه ویژه شهریار به حافظ ، معاصر بودن و نگاه نو داشتن او شکی وجود ندارد و شاید شهریار به دنبال تلفیق این موارد در اشعارش بود. برای شاعر جوانی که میخواهد در شعر، تجربههای نو ارائه کند این موارد طبیعی است.
وی افزود: ممکن است مواردی در شعرهای شهریار باشد که ما آنها را از غزل پردازی مانند شهریار نپذیریم، اما ویرایش، حذف و تغییر این موارد به سلیقه شخصی او بازمیگردد. نظر منزوی در این خصوص بر این بود که اگر کلماتی هنوز وارد شعر نشدند، باید آنها را شاعرانه کنیم تا وارد شعر و غزل شوند.
یوسفی گفت: شهریار اولین شاعری بود که از این تجربهها استفاده کرد و کلمات و تعابیری را وارد شعر کرد که قبل از او به کار برده نشده بود و بعد از او هم کسی این کلمات را در شعر به کار نبرد. بنابراین، این شیوه خاص شهریار شناسنامه شعری او به حساب میآید.
وی افزود: شاعران نباید معطوف به یک شاعر، نگاه خاص یا یک سبک ویژه باشند. حسین منزوی این نکته را به شکل دیگری در این کتابی درباره شهریار ارائه کرده و معتقد است، این شاعر معاصر زبان را از سعدی و عرفان را از مولانا گرفته است.
«حیدر بابا» شاهکار شهریار است
همچنین زهیر توکلی شاعر و نویسنده ایران شعر ترکی شهریار را شعر ایرانی دانست و گفت: شعر «حیدربابا» شعری است که در فضای فرهنگی ایران سروده شده و شهریار توانست با استفاده از زبان ترکی و فارسی این شاهکار را خلق کند.
وی با بیان اینکه حسین منزوی نویسنده کتاب «این ترک پارسیگوی» ویژگیهای سبک شهریار را تشریح کرده است، افزود: شهریار استفاده بسیار زیاد و هوشمندانهای از اصطلاحات روزمره، کنایات و ضربالمثلهای گویش تهرانی ارائه میدهد که استفاده از این ترکیبها هوشمندانه است. او به خاطر سالها زندگی در تهران به گویش تهرانی مسلط بود و در این دوران اولین مجموعه شعری خود را چاپ و منتشر کرد.
زهیر توکلی با اشاره به گویشهای تهرانی هنرمندانی ، چون مرتضی احمدی، عزتالله انتظامی و میراسماعیل دولابی گفت: نویسنده در این کتاب به این موضوع اشاره میکند که شهریار از گویش تهرانی، اصطلاحات روزمره و تکه کلامها استفاده کرده است. این کتاب میگوید که هر شاعری بر دوش شاعری دیگر سوار میشود و افق جدیدی را کشف میکند؛ همانطور که شهریار بر دوش ایرج میرزا سوار شد و حسین منزوی هم میگوید که خود بر دوش شهریار سوار شده است.
وی با بیان اینکه غزل نو دنباله غزل کلاسیک است، افزود: یکی از طلیعههای غزل نو، شهریار است. البته به این معنا نیست که غزل شهریار را میتوان در زمره غزل نو جا داد، اگرچه غزل ابتهاج به علت زبان و دقت در ویرایش فاخرتر است، اما غزل شهریار جلوتر از غزل ابتهاج است.
آقای توکلی گفت: شعر شهریار، شعر جوششی است و او به ویرایش شعر اعتقادی ندارد، ضمن آنکه نباید از زبان ترکی شهریار غافل بود. شفیعی کدکنی در کتاب «شاعر آینهها» به این موضوع اشاره میکند که دقت در انتخاب کلمهها برای کسانی مانند بیدل که زبان مادریشان فارسی نبوده است، بیتاثیر نیست.
این پژوهشگر ادبیات افزود: حسین منزوی غزل سرایی است که آثارش فضای خاصی دارد و محدود به نوآوری در حوزه زبان، صنایع بدیع و لحن خاص نیست، بلکه مجموعهای از جهانبینی را ارائه میکند. کتاب «این ترک پارسیگوی» بسیار هوشمندانه درباره عشق در آثار شهریار صحبت میکند.
پیوند سنت قدیم و جدید
احسان رضایی فعال حوزه کتاب نیز در این نشست گفت: شاعرانی مانند اخوان ثالث و حسین منزوی وارث یک سنت بودند و با تربیت سنتی، وارد فضای مدرن شدند. در تربیت قدیمی، سنت مباحثه، مناظره و گفتگو وجود داشت و به نویسنده، هنرمند و دانشمند در هر زمینهای ورزیدگی میداد. این سنت در دوره کنونی از بین رفته است.
وی افزود: در این سنت نویسندگان و شاعران درباره یک شاعر معاصر یا کهن، کار مهم با درجه اهمیت متفاوت ارائه میدهند. احمد شاملو، نصرالله مردانی و مرحوم سایه تصحیح حافظ انجام دادهاند، اما کار هر سه این بزرگان به لحاظ اهمیتی که در جهان حافظشناسی دارند متفاوت است.
این فعال حوزه کتاب گفت: یک شاعر برای اینکه قدرت شعر خود را کامل کند، سالها روی شاعر دیگر وقت میگذارد تا محصول قابل قبول ارائه کند. محمد قهرمان تصحیحی از آثار صائب ارائه میکند که یکی از بهترین تصحیحها درباره این شاعر است و میبینیم این کار در جهان شعری او تاثیر گذاشته است.
آقای رضایی افزود: منزوی با شهریار اشتراک دارد و در غزلسرایی بر شهریار تاسی میکند، اما غزلهای شهریار وجه مدرن بودن و تازگی شعرهای او و شاعران معاصر دیگر همچون سیمین بهبهانی را ندارد، بلکه به شدت سنتگرا است. شهریار، حافظ را شرح میدهد و حسین منزوی، شهریار را.
وی با اشاره به نثر حسین منزوی در کتاب «این ترک پارسیگوی» گفت: منزوی در شعر به صورت موجز حرف میزند و در نثر درست، شیوا و خواندنی مینویسد و از جملههای طولانی استفاده نمیکند. یک شاعر خوب باید یک نویسنده خوب هم باشد و معمولا شاعران خوب میتوانند نثرهای خوبی هم داشته باشند.
این فعال حوزه کتاب افزود: در نسلهای قبل افرادی مانند اخوان ثالث، نیما یوشیج و محمدعلی سپانلو رمان و داستان هم نوشتهاند. هرچند این آثار به پای شعر آنها نمیرسد، اما این اتفاق در بین شاعران نسل جدید کمتر رخ میدهد.