دیدگاه کشورهای غربی در قبال دیوان دادگستری بینالمللی (لاهه) کاملا گزینشی است و عملکرد آنها حکایت از این واقعیت دارد.
با توجه به وحشتهای جنگ جهانی دوم، این اقدام پرتو امیدی بود که نشان میداد جهانی بهتر که در آن حقوق اساسی همه رعایت میشود، ممکن است.
با این حال این رویا مدت زیادی دوام نیاورد و همان کشورهایی که رژیم جدید حقوق بشر را توسعه دادند و برای آن فشار آوردند، به سرعت شروع به نقض آن برای پیشبرد منافع خود، آسیب رساندن به دشمنان و گسترش منافع خود کردند.
آنها حتی به چندین کشور جنوب جهانی حمله کردند تا «دموکراسی» را برای آنها به ارمغان بیاورند و از «حقوق بشر» محافظت کنند.
با این حال، آنچه جدید است، رد آشکار چارچوب حقوق بشر غربی توسط جمعیتهای جهانی جنوب است.
کسانی که از زمان امضای UDHR بیشترین آسیب را از تجاوزات و دوگانگی شمال جهانی متحمل شدهاند، دیگر متقاعد نشدهاند که دولتها، نهادها و سازمانهای غربی میتوانند - یا به عبارت دقیقتر میخواهند - از حقوق اساسی خود محافظت کنند؛ آنها اکنون این طیف را همانگونه میبینند که هستند: بی اثر، دوگانه، و مهمتر از آن خطرناک.
رویکرد گزینشی در قبال دیوان دادگستری بینالمللی
غربیها درباره زمان حمایت از دیوان کیفری بسیار گزینشی عمل میکنند؛ مطمئنا آنها از محاکمه آفریقاییها از سوی دیوان کیفری بینالمللی حمایت کردند، اما هرگز به دادستانهای آن اجازه ندادند که به جنگها یا برنامههای شکنجه غیرقانونی خودشان نزدیک شوند و در واقع، آمریکا حتی یک کشور طرف این دادگاه نیست.