گروه رستمیصفا با سوء استفاده از ایجاد واحد تولیدی، هربار با نام یک شرکت تسهیلات دریافت میکردهاند، اما تا جای ممکن از راههای مختلفی، برای عدم بازپرداخت تلاش میکردند.
متهم اصلی این پرونده محمد رستمیصفا، مالک شرکتهای متعدد داخلی و خارجی از جمله، کارخانه نورد و پروفیل ساوه و کارخانه نورد و لوله صفا است.
در گزارشهای قبلی به بررسی ابعاد این رای از نظر استدلالهای دادگاه برای صدور رای، کلاهبرداری محمد رستمیصفا در قالب تولید و میزان معوقات بانکی که در اختیار گروه رستمیصفاست پرداختیم.
رستمیصفا، بعد از گرفتن تسهیلات پشت سرش را هم نگاه نمیکند!
محمد رستمیصفا در بین افرادی که او را میشناسند و مدیران بانکیای که به او تسهیلات دادهاند به این ویژگی شناخته شده است که وقتی تسهیلات و اعتبارات را میگیرد، دیگر پشت سرش را نگاه نمیکند.
شیوه دریافت تسهیلات و اعتبارات ریالی و ارزی گروه رستمیصفا از بانکها بدین ترتیب بوده است که با سوء استفاده از واحدهای تولیدی که ایجاد میکردند، هربار با نام یک شرکت شروع به دریافت تسهیلات میکردهاند، اما در زمان بازپرداخت، تا جای ممکن از راههای مختلفی مانند: درخواست امهال، تبانی با مدیران بانکی، دادن رشوه و ... برای عدم بازپرداخت تلاش میکردند.
رستمیصفا، نه تنها در مورد بازپرداخت تسهیلات و اعتبارات به این نحو عمل میکرده و پولی پس نمیداده، بلکه در مورد بدهی مالیاتی و بدهی به سازمان تامین اجتماعی و حتی پرداخت حق و حقوق کارگران نیز به این صورت عمل میکرده و با نقض مقررات و استفاده از راههای غیرقانونی از پرداخت مالیات، حق تامین اجتماعی و پرداخت حقوق کارگران نیز امتناع میکرد.
این موارد در زمان انتقال اموال محمد رستمیصفا به بانک پارسیان و با اعتصابهای متعدد کارگران در دهه ۹۰ مشخص شد.
ویژگی دیگر رستمیصفا در زمان دریافت اعتبارات اسنادی (LC) از بانکها این بود که بر اساس تحقیقات انجام شده، در برابر اعتبارات ارزی که دریافت میکرده، یا کالایی وارد نمیکرد و یا اینکه اگر وارد میکرد تنها در برابر درصد کمی از اعتبارات دریافتی، کالا وارد میکرد و باقیمانده اعتبارات دریافتی را در خارج از کشور سرمایهگذاری میکرده است.
چرا بانکها به گروه رستمیصفا تسهیلات و اعتبارات میدادند؟
ظاهرا این طور به نظر میرسد با وجود اینکه رستمیصفا در بازپرداخت تسهیلات بانکی کوتاهی بسیاری داشته باز هم میتوانسته از بانکها تسهیلات و اعتبارات دریافت کند، اما علت این امر چه بود؟
اولا باید این نکته را در نظر داشت که بیشترین تسهیلاتی که رستمیصفا از بانکها دریافت کرده مربوط به سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷ بوده است.
در بررسی موردی نحوه دریافت تسهیلات متعدد از بانکها با وجود عدم بازپرداخت توسط رستمیصفا، به عنوان مثال میتوان بانک پارسیان که یکی از شاکیان اصلی پرونده و دارای بیشترین طلب از رستمیصفاست را نام برد.
ارائه خدمات بانک پارسیان به عنوان یک بانک تازه تاسیس از سال ۱۳۸۱ آغاز شد. طبق اظهارات علی عربی، مشاور مدیرعامل بانک پارسیان در این گفتگو اضافه کرد: یک سال پس از آغاز به کار بانک پارسیان یعنی در سال ۱۳۸۲، گروه رستمیصفا که محمد رستمیصفا مالک آن است باتوجه به همسایگی با شعبه مرکزی، در این بانک حساب افتتاح کرد و مشتری بانک شد.
در آن زمان بانک پارسیان، تازه تاسیس بود و با هدف جذب مشتری با پرداخت تسهیلات به این گروه به عنوان شرکتی دارای کارخانههای متعدد و اعتبار، موافقت کرد. اما این گروه از طریق بازپرداخت تسهیلات خرد با بانک بازی میکرد و بانک از قصد آنها مطلع نبوده است.
گروه رستمیصفا طی چند سال، ۱۰۱ مورد اعتبار اسنادی ارزی از بانک پارسیان برای ثبت سفارش کالا دریافت کرده است که در برابر بسیاری از موارد آن، کالایی وارد نکرده و برگ سبز گمرکی برای رفع تعهد ارزی تحویل نداده است.
همچنین، موحدی، وکیل بانک پارسیان نیز در مورد مراجعه گروه رستمیصفا برای بازپرداخت تسهیلات ریالی دریافتی، از این بانک گفت: تقریبا هر مرتبهای که گروه رستمیصفا به بانک مراجعه میکردند برای تمدید زمان پرداخت تسهیلات بوده است و تقاضای امهال داشتند.
توضیح این نکته نیز ضروری است که برخی تسهیلات کلان برای بازپرداخت یک مهلت تنفس (مدت زمانی که بعد از پرداخت وام به وامگیرنده داده میشود تا با سروسامان دادن شرایط خود، بتواند اقساطش را بپردازد) دارند که در مواردی مثل خرید ماشینآلات، تجهیزات و مواد اولیه این مهلت تنفس، حتی تا پنج سال هم میتواند باشد.
ویژگی مهم گروه رستمیصفا این بود که از این مهلت تنفس استفاده میکردند و در زمانی که هنوز بانکها به قصد آنها برای عدم بازپرداخت پی نبرده بودند، با استفاده از تاسیس کارخانهها و شرکتهای متعدد در داخل و خارج کشور و با استفاده از ابزارهای متقلبانه بانکها را فریب میدادند و تسهیلات و اعتبارات ارزی و ریالی متعددی با مبالغ کلان دریافت میکردند.
عامل دیگری که به این گروه در زمان دریافت تسهیلات کمک میکرد، این بود که در آن زمان سیستم یکپارچهسازی بانک مرکزی نیز وجود نداشته و به همین دلیل رستمیصفا با مراجعه به بانکهای مختلف و نفوذ در این بانکها، اعتبارات و تسهیلات مختلفی دریافت میکرده و بانکها در جریان این موضوع که این فرد از چه بانکهایی تسهیلات گرفته و اینکه به بانکهای دیگر بدهکار است قرار نمیگرفتند.