مدیریت اطلاعات با سواد رسانه ای
درگذشته سواد را بیشتر توانایی خواندن، نوشتن و حساب کردن میدانستند، ولی در عصر حاضر با توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، مفهوم سواد تغییر پیدا کرده است. زندگی در جامعه اطلاعاتی امروز، به مدیریت اطلاعات و سواد رسانه ای نیاز دارد.
در تعریف سواد رسانهای (به نقل از کمیسیون اروپا) اینگونه آمده است که:
توانایی دسترسی، استفاده، تحلیل و ارزیابی قدرت تصاویر، اصوات و پیامهایی که در جهان کنونی به صورت روزانه با آنها مواجه میشویم و بخش انکارناپذیری از فرهنگ معاصر ما را تشکیل میدهند، همچنین توانایی ایجاد ارتباط مؤثر با رسانههایی که افراد به آنها دسترسی دارند. سواد رسانهای به همگی رسانهها از جمله تلویزیون، فیلم، رادیو، موسیقی، رسانههای چاپی (مکتوب)، و رسانههای مبتنی بر اینترنت مرتبط میگردد.
هدف از سواد رسانهای ارتقای آگاهی از گونههای فراوان پیامهای رسانهای است که در زندگی روزانه با آنها مواجه هستیم. سواد رسانهای باید کمک کند که شهروندان تشخیص دهند رسانهها چگونه باورها و دریافتهای آنها را فیلتر میکنند، فرهنگ عامه را شکل میدهند و بر انتخابهای فردی ایشان تأثیر میگذارند. سواد رسانهای باید شهروندان را به تفکر انتقادی و مهارتهای خلاق حل مسئله تجهیز کند تا شهروندان به مصرفکنندگان و تولیدکنندگان دارای قدرت انتخاب اطلاعات تبدیل شوند. آموزش رسانه بخشی از حقوق اولیۀ تمامی شهروندان همگی کشورهای جهان در زمینۀ تحقق آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات است و برای ایجاد و حفظ مردمسالاری ضروری است.
عناصر کلیدی در تعاریف سواد رسانهای
۱ ـ سواد رسانهای محدود به یک رسانه نیست.
در ذهن بسیاری از مردم اصطلاح سواد بیشتر در ارتباط با رسانههای چاپی است از این رو معنای آن توانایی خواندن است؛ برخی افراد با توجه به رسانههای دیگر، چون فیلم و تلویزیون این اصطلاح را به سواد دیداری فراتر بردهاند، نویسندگان دیگر از اصطلاح سواد رایانهای بهره میگیرند.
سواد خواندن، سواد دیداری و سواد رایانهای مترادفهایی برای سواد رسانهای نیستند بلکه آنها اجزای سواد رسانه اند؛ سواد رسانهای دربرگیرندۀ همۀ این تواناییها در کنار تواناییهای دیگر است.
۲ ـ سواد رسانهای نیازمند مهارت است.
آموزش رسانه پیرامون برخی مفاهیم کلیدی که بیشتر ابزار تحلیلی هستند تا یک محتوای جایگزین باشند، سازماندهی میشود. این مفاهیم کلیدی در پی آن نیستند که محتوای بد را با محتوای بهتر جایگزین کنند.
برای سواد رسانهای ۳ حوزۀ شناختی وجود دارد: محتوا، صنایع و تأثیرات
مردم در زمینۀ محتوا باید بدانند پیامهای رسانهای مفاهیمی هستند که از قواعد ویژهای پیروی میکنند و این قواعد به جای بیان واقعیت آن را تحریف میکند. در زمینۀ صنایع باید بدانند رسانهها بخش تجاری با اهداف خاصی هستند؛ برای تأثیرات نیز باید بفهمند که توانایی بحث درباره مفاهیم را دارند.
۳ ـ سواد رسانهای باید با ارزشها سروکار داشته باشد
ممکن است مربیان رسانه نخواهند پیامهای خوب و بد را تعریف کنند، اما بهگونهای ضمنی رویارویی بدون اندیشه در برابر پیامها را بد و تفسیر کنش وار پیامها را خوب میدانند.
اجزای سواد رسانهای
• دسترسی: لیوینگاستون معتقد است که مؤلفۀ دسترسی، بر یک فرایند اجتماعی و پویا استوار است و یک عمل صفر و یک نیست. پس ازآنکه دسترسی اولیه ایجاد شود، توسعه سواد منجر به این میگردد که کاربران پیوسته و به طرز معنی داری شیوۀ دسترسی خود را تغییر دهند مثلاً، خود را به روزرسانی کنند یا به لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری خود را ارتقاء دهند. درمجموع، این مؤلفه به فرصتهای استفاده از رسانه مربوط میشود.
• استفاده: کمیسیون اروپا معتقد است که مؤلفۀ استفاده، واسطهای برای برقراری ارتباط بین افراد و رسانههاست. این مؤلفه به بعد تکنیکی سواد رسانه اشاره دارد. با استفاده از این مهارتها، مخاطب میتواند
به طور مؤثر از وسایل ارتباطی و رسانهای استفاده کند. به عبارتی این مهارتها توانایی مخاطب را در استفاده از رسانه موردتوجه قرار میدهد.
• فهم انتقادی: سِلوت معتقد است که این مؤلفه به فهم و ارزیابی انتقادی از رسانهها و محتوای رسانهای اشاره دارد. این قابلیتها، واسطهای بین افراد و محتوا هستند و در مجموع بعد شناختی سواد رسانهای را موردتوجه قرار میدهند. این مؤلفه شامل رمزگشایی، تحلیل و ارزیابی است. توانایی رمزگشایی به این معناست که فرد دریابد چگونه پیامهای رسانهای و اطلاعات را بازیابی کند و همچنین متوجه این نکته گردد که هر رسانه یک سری قراردادهای مشخص و نانوشته دارد که بر اساس آنها عمل میکند. توانایی تحلیل، قدرت
ساختارشکنی و تجزیه کردن پیامهای رسانهای و قرار دادن آنها در طبقات، مفاهیم و ایدههای مختلف را به فرد میدهد. در این مرحله فرد میآموزد که چگونه معنای پنهان متون رسانهای را آشکار کند. توانایی ارزیابی، این امکان را فراهم میآورد تا مخاطبان، دانش موجود خود را برای یک قضاوت ارزشی در مورد پیامهای رسانهای بکار گیرند. این قضاوتها بر مبنای اعتقادات و ارزشهای شخصی هر فرد است.
• تولید پیامهای رسانهای: تیلور معتقد است این مؤلفه توانایی مخاطب در تولید پیامهای رسانهای به صورت چاپی یا الکترونیکی است. مهارتهایی که به افراد اجازه میدهند پیامهایی با رمزگان مختلف خلق.
تولید و منتشر کنند و آنها را برای رسانههای مختلف موجود به کارگیرند. این مؤلفه به این دلیل مهم است که افراد درمی یابند که تولیدکنندگان پیامهای رسانهای چه رویّه و روشی را برای تولید متون رسانهای به کار میگیرند.
اصول سواد رسانهای
۱. رسانهها ساختگی و سازهای هستند؛ رسانهها دنیایی را به نمایش میگذارند که اگرچه حقیقی به نظر میرسد، اما از یک نگاه گزینش شده که معمولاً مابازای خارجی ندارد، آن را در معرض دید قرار میدهند؛ ازاینرو مرز میان واقعیت و مجاز در نمایش رسانهای دشوار است.
۲. رسانهها واقعیت را بازسازی میکنند؛ میان شیوۀ ارائۀ وقایع عالم به وسیلۀ رسانهها و شیوۀ درک این عالم از سوی مصرفکنندگان رسانه، یک رابطه قطعی و معناداری وجود دارد.
۳. مخاطبان مفهوم موردنظر خود را از رسانهها میگیرند؛ مخاطب انتخابی را که از میان رسانهها و پیامهای مختلف به عمل میآورد، بر اساس انگیزه انجام میدهد و محتوا و پیامهای رسانهای را ازطریق یک شبکه پیچیده متشکل از ماهیت و نیازهای خودش، پالایش میکند. در واقع مطابق فاکتورهای فردی با رسانه تعامل دارد و دریافت کننده منفعل پیامهای رسانهای نیست.
۴. محصولات رسانهای اهداف تجاری دارند؛ هر نوع درک واقعی از محتوای رسانهها را نمیتوان از زمینه اقتصادی و ضرورتهای مالی محرک صنعت رسانهها جدا دانست.
۵. رسانهها دربردارندۀ پیامهای ایدئولوژیکی و ارزشی هستند؛ پیامهای رسانهای تا اندازه زیادی تبلیغاتی بوده و ارزشها و باورهای اساسی معینی را به صورت مداوم، ساخته و یا منتقل میکنند. روند کلی رسانهها، تصریحاً یا تلویحاً پیامهای ایدئولوژیکی؛ مثل روح مصرفگرایی، نقش زنان و وطن پرستی بی، چون وچرا را منتقل میکند.
۶. رسانهها بار سیاسی و اجتماعی دارند؛ رسانهها بر مسائل سیاسی و تغییرات اجتماعی تأثیر زیادی دارند و در پس نقاب آزادی گرایی، منافع سیاسی و اجتماعی دولتهای صاحب سلطه را تأمین مینمایند.
۷. هر رسانه شکل زیباشناختی خاصی دارد؛ اصل سواد رسانهای ما را قادر به درک ویژگیها و مشخصات منحصربه فرد هر رسانه میکند. به این ترتیب میتوانیم نحوۀ ارتباط شکل و محتوا را جستجو و درک کرده و علاوه بر درک مفهومی پیام رسانه، نحوۀ گفتن و بیان رسانه را نیز دریابیم.