در تاریخ ۲۲ مردادماه ۱۲۹۴ خورشیدی قیام دلیران تنگستان علیه قوای انگلیس که بوشهر را اشغال کرده بودند آغاز شد.
رشادت دلیران تنگستان در برابر تجاوز قوای انگلیس سال ۱۲۹۴، در پی تجاوز انگلیس به جنوب ایران و تصرف قسمت بزرگی از بنادر و منطقه نفتخیز و در اثر ناتوانی دولت مشروطه، قیامی محلی بر ضد نیروهای تجاوزگر شکل گرفت. نیروهای انگلیس در اوایل شوال، بندر دلوار را به تصرف خود در آوردند.
مجاهدین به رهبری رئیسعلی دلواری طی یک عملیات متهورانه با شش شهید، پانصد نفر از نیروهای متجاور را از پا در آوردند و مقادیر زیادی مهمات به غنیمت گرفتند.
اعلام عام جهاد مراجع عتبات عالیات
اعلام عام جهاد مراجع عتبات عالیات بر ضد نیروهای انگلیسی سال ۱۲۹۴، در پی تجاوز انگلیس به جنوب ایران و تصرف قسمت بزرگی از بنادر و منطقه نفتخیز و در اثر ناتوانی دولت مشروطه، قیامی محلی بر ضد نیروهای تجاوزگر شکل گرفت. ا
علام عام جهاد مراجع عتبات عالیات بر ضد نیروهای انگلیسی و پیشتازی مجتهدین محلی، موجب قیامی ملی ـ مذهبی و افتخارآفرین بر ضد نیروهای اشغالگر انگلیسی شد.
آیتالله شیخ محمدحسین برازجانی برضد نیروهای تجاوزگر جنوب اعلام جهاد کرد و به رهبری ستاد جنگ پرداخت. وی مجتهد برازجان و مرجع و طرف اعتماد اهالی دشتی و دشتستان و جنوب ایران بود.
پس از وصول حکم جهاد از طرف علمای عراق، معظمله نیز فتوای جهاد داد و با رؤسای مجاهدین متحد شد و در راه مدافعه از وطن سخت کوشید. کنسول انگلیس در بوشهر همین که ارتباط آیتالله و مجاهدین را درک کرد، نامهی اخطارآمیزی به وی مخابره کرد.
کاکس در ضمن این تلگراف که ظاهراً در شعبان ۱۳۳۳ ق ارسال شده است، با زیرکی خاصی مطالب ذیل را متذکر شد:
۱ ـ دولت انگلیس از سابق دوست صادق ایران بوده؛
۲ ـ دولت انگلیس با آلمان در حال جنگ است و این دولت آلمان است که پای دولت مسلمان عثمانی را به جنگ کشیده؛
۳ ـ دولت انگلیس کراراً اعلام کرده که اماکن مشرفه در حجاز و عراق مصون و محترم است و بدینگونه مشهود ساخته با مسلمین سر جنگ ندارد؛
۴ ـ قنسول آلمان در بوشهر مشغول تحریک تنگستانیها بود که به بوشهر حمله کنند، به این خاطر وی را دستگیر و تبعید نمودیم؛
۵ ـ مأمورین سوئدی ژاندارمری بدون اطلاع دولت، مردم را علیه انگلیس تحریک میکنند و اخبار کذبی را منتشر میکنند و سعی دارند که اکابر و اعاظم مانند آن دوستدار را اغوا نمایند که با خودشان و عثمانیها و آلمانیها همراهی کرده، جهدی نمایند که بر انگلیس هجوم نمایند، آلبته آن دوستدار این قدر بیهودهسر نیستند؛
۶ ـ به خطر افتادن منافع انگلیس موجب خواهد شد که نه تنها خودتان را دچار مصیبت خواهید کرد، بلکه دولت ایران را نیز مالالمصالحه قرار خواهید داد... اگر تا آن درجه لاابالی باشید که از خطهی بیطرفی تخطی نمایند، ملامت بر خودتان وارد است.
پاسخی که آیتالله شیخ محمدحسین برازجانی این مجتهد بصیر داده نشانه هوش و ذکاوت و شجاعت بینظیر اوست.
وی در این نامه بسیار مهم و خواندنی نکات ذیل را متذکر شده است:
۱ ـ میبایست جواب شما را توسط حکومت بنادر داده باشم، کما اینکه میبایستی مخابرات شما هم به توسط حکومت ایرانی به من برسد؛ ولی، چون شما برخلاف قاعده رفتار کردید... ناگریز من هم مستقیماً جواب میدهم.
۲ ـ دولت علیهی ایران بهطور اکمل قواعد بیطرفی را مراعات کرده... علت هیجان ملت علیه دولت شما همان مداخلات دولت متبوعهی شما و روس در خلیج فارس و نقاط جنوبی و شمالی ایران است.
۳ ـ در مورد تحریک آلمانیها: اولاً ـ برهان قوی ندارید. ثانیاً ـ اگر چنین باشد شما این طریقهی غیرمرضیه را به آنها آموختید و کمال تأسف را دارم که وطن ما را جولانگاه مغرضانهی خود و دیگران اجنبیان نموده و ملت نجیب ایران را مجبور به بعضی حرکات کردهاید.
۴ ـ ادعای همراهی دولت انگلیس با دولت ایران امری خلاف است، بلکه ملت ایران را عقیده آن است که تمام صدمات وارده حتی شمال به تصدیق دولت انگلیس بوده. هتک احترام ارض اقدس خراسان و سکوت دولت متبوعهی شما این عقیده را تأیید نمود.
۵ ـ مردم ایران تابع دولت خودشان هستند، اما همین که از ناحیهی مقدس شریعت یعنی علمای عراق عرب حکمی و امری صادر گردید، مال و جان در راه انفاذش صرف خواهد شد.
۶ ـ به شما اطلاع میدهم که عملیات شما در خلیج و ناصری و محمره و بردن قنسول آلمانی... بیشتر افکار را به هیجان آورده است و امروزه، تقریباً یک لک (صد هزار) تفنگچی دشتی و دشتستانی و تنگستانی اصرار بر قطع علایق دوستی را با شما دارند. خصوص ورود اخبار پایین کردن فوج در بوشهر و تهیه و استعداد هجوم به ملت ایران که به کلی اسباب تنفر را فراهم آورده است.
۷ ـ این نکته را خاطر نشان مینمایم که اگر هر آینه عملیات جنگجویانهی شما دوام پیدا نمود و در ظرف مستقل جلوگیری از ملت ممتنع گردید ملامت و مسئولیت، راجع به حرکات لاابالیهی شماست که از خطهی بیطرفی تخطی نمودهاید و اینجانب را هیچ مسئولیت و ملامتی نیست. جواب عالمانه و شجاعانه مجتهد برازجان طنین امید در دلهای مشتاقان جهاد افکند. آزادگان به غیرت و شجاعان به جوش وخروش آمدند.
رئیسعلی دلواری کدخدای جوان، متدین و پاکدامن دلوار، از روستاهای بوشهر، چنان تحتتأثیر وی قرار گرفت که طی نامهای به مجتهد کازرون سخن خود را با این جمله آغاز کرد: «قربان حضور باهر النورت گردم...ای به فدای همت و غیرت و شجاعتت گردم.. جوابی که از طرف ذیشرف در جواب تلگراف ایشان صادر شده بود به قدری مشعوف شدم که خداوند عالم حد آن را میداند... آفرین، آفرین، آفرین خدای بر شما باد».
اجازه جهاد رئیس علی دلواری
رئیسعلی این جوان مسلمان باغیرت از مجتهد کازرون اجازه خواست تا جهاد را آغاز کند: «اگر از مردم مأیوس شدهاید که همراهی ندارند اجازه بفرمایید تا خودم هنگامه بلند کنم و دست به کار شوم.
قربانت شوم، هر آینه خودمان دست به کار شده بودیم الان بصره خالی شده بود و در شمار مجاهدین محسوب بودیم.» وی وفاداری خود را به مراجع چنین نشان میدهد: «الآن در کربلا و نجف در جنگ، تمام علما و پیشوایان دین ما در جهاد، آب چشمان خود میخورند و امیدها، کلی به ماها داشتند... از این طرف هم مأیوس شدند... در کوفه حبیببن مظاهر به تنهایی به یاری آن امام مظلوم حرکت کرد. قربانتم، آخر کار همین طور میبینم». رئیسعلی با اصرار و بر اجازهی جهاد چنین میگوید: «هفتصد نفر تفنگچی سوای دستگاه سرکار زائر خضرخان حاضر و آماده است که اینها از بنده دور نیستند. هر وقت بخواهم تمام حاضر و مستعد میباشند.
خوب ملاحظه فرمایید روزی بهتر از امروزی برای اهالی ایران فراهم نمیآید.. در خانه نشستن خودمان و راحت طلبیدن، تمام وسوسهی شیطان میباشد. مستحق آن نیستیم که خدا و رسول را از خود خشنود سازیم؟...» آغاز نبرد پس از دستگیری یک تبعه آلمانی و همسرش، مردم سخت به هیجان آمدند.
هیجان مردم به خاطر این بود که انگلیس حاکمیت ایران را نقض کرده و در ایران مانند مستعمرات یا متصرفات خود رفتار میکرد. پس از آن نیروهای انگلیسی خانه حاجعلی تنگستانی را به توپ بستند و اموال و داراییاش را مصادره و چند تن از بستگانش را به قتل رساندند. «علمای دشتی و دشتستان مثل شیخمحمدحسین برازجانی و سیدمرتضی اهرمی اعلان جهاد دادند... پس از صدور این حکم مقدس از ساحت علما، مردم بیاندازه به هیجان آمده و مستعد فداکاری شدند.
سه نفر از خوانین متدین و شجاع به نامهای رئیس علی خان دلواری، زائر خضرخان اهرمی و شیخ حسین خان چاکوتاهی به دستور مجتهد برازجان متحد شده، برای دفاع از منطقه آماده شدند».
نیروهای انگلیسی در ۲۶ رمضان ۱۳۳۳ ق بندر بوشهر را به اشغال در آورده و موقرالدوله، حاکم ایرانی دولت را دستگیر و پرچم ایران را پایین آوردند و سربازان انگلیسی آن را لگدمال کردند، تمام ادارههای دولتی را تصرف کردند، ژاندارمهای ایرانی را خلع سلاح و بیرون کردند و با اعلام حکومت نظامی چند نفر از مخالفین استعمار را دستگیر و به همراه نمایندهی دولت، موقرالدوله، به صورت تبعیدی به هند فرستادند.
روزهای بعد، جنگ و گریز بین مجاهدین و نیروهای اشغالگر آغاز شد و هر شب نیروهای متجاوز مورد شبیخون مجاهدین قرار میگرفتند.
نیروهای انگلیس در اوایل شوال، بندر دلوار (حدود سی کیلوکتری بوشهر) را به تصرف خود در آوردند. مجاهدین به یک عملیات متهورانه با شش شهید، پانصد نفر از نیروهای متجاور را از پا در آوردند و مقادیر زیادی مهمات به غنیمت گرفتند.
شهادت رییس علی دلواری
مجاهدین آنها را تعقیب کردند و با یک عمل کمین در ۱۶ شوال پانصد نفر دیگر را به قتل رساندند. نیروهای انگلیسی که از رویارویی مجاهدین به تنگ آمده بودند با خریدن یک نیروی ایرانی به ظاهر مجاهد در شب ۱۳ شوال رئیس علی را به شهادت رساندند.
پیامدهای شهادت مجاهد دلواری
خبر شهادت رئیس علی موجی از غم شورانگیز را در دلها ایجاد کرد؛ حتی مستوفیالممالک، رئیس الوزراء، نیز نامهای تسلیتآمیز به خانوادهی رئیس علی نوشت. خبر شهادت رئیس علی شیراز را به حرکت در آورد.
مجلس ترحیم در مسجد وکیل شیراز برقرار شد. ضیاءالواعظین از روحانیون مبارز شیراز منبر رفت و طی نطقی چنان تحولی در مردم به وجود آورد که وصف ناکردنی است. سخنرانی وی به طور دائم با «صحیح است» حضار تأیید میشد. وی در بین سخنرانی گفت: تنها «صحیح است» فایده ندارد. حضار گفتند: «تکلیف چیست؟» گفت: «حکم علمای اعلام و مجتهدین عراق و ایران با این دو دولت روس و انگلیس صادر شده است؛ پس هر چه زودتر مجهز شوید.
برخی از شما لباس نظامی ملی پوشیدهاند، باقی نیز بدانها اقتدا لباس... را به کسوت جنگجویان مبدل سازید.
به مشق نظام مشغول شوید و خود را مهیای دفاع از دین و وطن کنید».
بیشتر بخوانید:شعرخوانی سالاری درباره رئیس علی دلواری
این سخن تأثیر کرد و با کمک یاورعلی قلی خان، افسر ژاندارمری، آموزش نظامی در مسجد نو شیراز برقرار و مسجد به یک پادگان نظامی تبدیل شد. «روحانیون خصوصاً میرزا محمدباقر دستغیب و سید ابراهیم ضیاءالواعظین هر روز در مسجد نو ایستاده، نطق میکردند» و مردم را برای رزم آماده میکردند.
آیتالله آقا شیخ جعفر محلاتی مجتهد فارس، اعلام کرد که آمادهی رفتن به چغادک برای جهاد است. پس از یک دورهی آموزشی «روز نهم ذیقعده فرا رسید و آقا شیخ جعفر بر اسب سوار شد و شمشیری حمایل کرد و با هفتصد نفر از مجاهدین در میان هلهله و شادی چند هزار نفر از اهالی به سوی نبرد حرکت کرد.»
ستاد جنگ تصمیم گرفت نیروهای تازه وارد کمکی برای دفاع از برازجان در همانجا مستقر شوند. انگلیس با دیدن احساسات مردم، بوشهر را تخلیه و به دربابیگی، نماینده دولت مرکزی، سپرد و سرانجام با یک قرارداد از جنگ متارکه کرد؛ ولی به عهده خود وفا نکرد و جنگ و گریز را تا سال ۱۳۹۹ ق ادامه داد.
منبع: پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی