آیت الله کاشانی در مخالفت با قرارداد استعماری ۱۹۱۹ حکم جهاد علیه انگلیس صادر کرد و اسلحه بدست گرفت و به میدان آمد.
آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی که مبارزات او در عرصههای سیاسی در دوران پهلوی نام او را به عنوان مجاهدی نستوه در تاریخ سیاسی معاصر ایران به ثبت رسانده است، یکی از اعضای برجسته جناح مذهبیِ جبهه ملی محسوب میشود .
محور عمده مبارزات آیتالله کاشانی مبارزه با استعمار انگلیس و استبداد در جامعه بود. نقش ایشان در انقلاب ۱۹۲۰ عراق، ملی شدن صنعت نفت ایران و قیام تاریخی ۳۰ تیر ۱۳۳۱ از نقاط عطف سیاسی ایشان به شمار میرود. وی برای اتحاد مسلمانان جهان اسلام تلاشهای بسیاری کرد و در این راه با سران کشورهای اسلامی همواره در حال مکاتبه بود.
وی برای مقابله با استعمارگران و اهداف شوم آنها کمر همت بست و تا پای جان مبارزه کرد.
مبارزات آیت الله کاشانی در کنار دکتر محمدمصدق به ملی شدن صنعت نفت ایران منجر شد و اینگونه نفت ایران که طی سالیان متمادی توسط استعمارگران بینالمللی چپاول میشد به عنوان موهبتی ملی شناخته و دست غارتگران از آن کوتاه شد.
*تولد و جوانی آیت الله کاشانی
آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، فرزند سید مصطفی کاشانی از مراجع تقلید عتبات و از خاندانی شریف و روحانی بود. وی در ۱۲۶۴ خورشیدی در تهران به دنیا آمد.
این فقیه بزرگوار آموزشهای مقدماتی را در دوران کودکی و نوجوانی در تهران نزد پدرش و دیگر استادان فرا گرفت و سپس در دوران جوانی به همراه پدر از راه عتبات عالیات، به خانه خدا مشرف شد و پس از زیارت بیتالله الحرام در نجف اشرف سکنی گزید.
*رسیدن به درجه اجتهاد و تاسیس مدرسه علوی
آیتالله کاشانی در نجف اشرف نزد پدرش و علمای بزرگی، چون آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی به یادگیری فقه و دروس دینی پرداخت و در ۲۵ سالگی به درجه اجتهاد نایل شد.
ایشان برای اجتهاد از مراجع مشهوری، چون میرزا محمدتقی شیرازی، شیخ العشریعه اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، آقا سید ابوالحسن اصفهانی و سید اسماعیل صدر، اجازه گرفت و از همان زمان مورد توجه و اعتماد عموم علما و مراجع واقع شد.
آقا بزرگ تهرانی که از همدرسان او بود در توصیف مراتب علمی و اخلاقی او در دوره جوانی مینویسد: او از قدیمیترین دوستان من بود و با هم در درس استاد بزرگوارمان، آخوند خراسانی، حاضر میشدیم.
وی بسیاری از تقریرات استادان را در فقه و اصول، در ابواب متفرقه به رشته تحریر در آورد و از اوایل جوانیش به عمیق اندیشیدن، دقت نظر، باریکبینی، بزرگمنشی و بلندی همت، معروف بود.
من از دوران جوانی با او معاشرت داشتم و به چیزی که موجب نقص و عیب او باشد در هر بابی از دانش و فضل، تقوا و پرهیزکاری، عفت، پاکدامنی، خوش اخلاقی و بزرگواری نفس برخورد نکردم.
کاشانی علاوه بر تحصیل فقه و دروس دینی به آموزش و پرورش افراد و تجهیز جوانان به علوم و فنون جدید نیز علاقهمند بود.
از این رو در نجف اشرف با کمک برخی بزرگان، مدرسه علوی را تاسیس کرد که علاوه بر علوم و معارف اسلامی، درسهایی مانند ریاضیات و فنون نظامی نیز در آن تدریس میشدند.
این مدرسه که با استقبال فراوان گروههای مذهبی مواجه شده بود، خشم سنتگرایان متعصب مذهبی را برانگیخت، اما با حمایت میرزا محمدتقی شیرازی از کاشانی ، مخالفت متعصبان راه به جایی نبرد.
*آیت الله کاشانی و مبارزات ضد استعماری
آیتالله کاشانی دارای سابقه مبارزاتی طولانی علیه استعمار انگلیس بود؛ سابقهای که او را در نهضت ملی نفت با محمد مصدق همراه کرد.
کاشانی در زمان حضورش در عراق، همواره در مخالفت ها با سیاستهای انگلیس مشارکت داشت.
در حمله ارتش انگلیس به عراق در طول جنگ جهانی اول، کاشانی همراه شیعیان عراق پیرو فتوای جهاد برخی علما، برای دفاع دست به اسلحه بردند.
کاشانی زمانی که حکم اعدامش به صورت غیابی توسط فرماندهی ارتش انگلیس صادر شد، مخفیانه به ایران بازگشت.
در آن زمان ایران نیز در اشغال متفقین بود، انگلیس در ایران با همکاری حکومت وقت ایران در دوران نخستوزیری علی سهیلی، توانست آیتالله کاشانی را به اتهام همکاری با افسران نظامی آلمان دستگیر کند.
او که پیش از این اتفاق به مدت یک سال در قم به صورت مخفیانه به سر میبرد، دستگیر شد و مدت ۲۸ ماه در زندانهای رشت، اراک و کرمانشاه محبوس نگاه داشته شد و سرانجام در شهریور ۱۳۲۴ خورشیدی با صدور حکم آزادیاش به تهران بازگشت.
*آیت اللّه کاشانی از حضور در مجلس تا رهبری نهضت ملی شدن نفت
آیت الله کاشانی از ۱۳۰۰ خورشیدی که تازه از عراق به ایران بازگشته بود، تحرکات سیاسی خود را آغاز کرد و در آذر ۱۳۰۴ خورشیدی در انتخابات مجلس شورای ملی شرکت کرد و نماینده مردم تهران شد.
حفظ ذخایر نفت و جلوگیری از چپاول و غارت آن به وسیله بیگانگان و جلوگیری از نابودی این ثروت به دست غارتگران بینالمللی از مهمترین سرفصلهای مبارزاتی آیت الله کاشانی از آغازین روزهای حضورش در عرصه سیاسی ایران بود.
در هشتم دی ۱۳۲۹ خورشیدی در اجتماعی که به دعوت آیت الله کاشانی و دیگر گروههای سیاسی در میدان بهارستان برگزار شد، قطعنامهای صادر شد که در آن ملی شدن صنعت نفت خواسته تمام طبقات ملت ایران قلمداد شده بود.
به دنبال این اقدام، برخی دیگر از علما و مراجع تقلید با صدور بیانیههایی به حمایت و تجلیل از آیت اللّه کاشانی و عملکرد او در زمینه ملی شدن صنعت نفت پرداختند. به پشتوانه همین کوشش بیدریغ مردم و علما بود که لایحه ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند در مجلس سنا به تصویب رسید.
محمدجواد حجتی کرمانی درباره موضعگیری آیتالله کاشانی و نوابصفوی در برابر واقعه ۲۸ مرداد براین باور است که این موضعگیریها بیشتر بیطرفانه بود، اما البته در شرایط آن روز، همراه با رضایت از سقوط مصدق بود (نه پیروزی شاه).
محمد مهدی عبدخدایی در یادداشتی در روزنامه ایران، شروع اختلافات میان آیتالله کاشانی و دکترمحمد مصدق را مربوط به حوادث پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ میداند و اظهار میکند که آیتالله کاشانی، مصدق را در ابتدا قانونمدار میدانست، به همین جهت در اوایل نهضت با پیشنهاد و حمایت او بود که مصدق در جایگاه رهبری سیاسی تثبیت شد.
این آیتالله کاشانی بود که در ابتدا پیشنهاد نخستوزیری مصدق را به جبهه ملی داد و چنانچه حمایتهای او نمیبود، مسلماً مصدق نمیتوانست به چنان مقامی دست یابد. در اوایل نهضت هم با او در یک راستا قرار داشت، اما زمانی که احساس کرد حرکت مصدق و دولت او سمت و سویی دیگر یافته، بین او با دولت ملی و شخص مصدق زاویه افتاد.
*آیت الله کاشانی و امام خمینی (ره)
پس از درگذشت آیتالله کاشانی، امام خمینی (ره) مبارزات ایشان را علیه ظلم و ستم تداوم بخشیدند که ثمره آن پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ بود. امام خمینی (ره) به آیت الله کاشانی و مشی مبارزاتی ایشان علاقه داشتند و در ایام حیات ایشان چه قبل از نهضت و چه در زمان نمایندگی مجلس و بعد از آن با ایشان در ارتباط بودند.
امام (ره) گاهی در ایام تابستان که درسهای حوزه، تعطیل میشد، به تهران میرفت و در محله پامنار در منزل آیت الله حاج میرزا محمدتقی نوری (پدر همسرشان) که در مجاورت منزل آیت الله کاشانی بود، اقامت میکردند و بیشتر روزها با ایشان دیدار داشتند و از دیدگاههای ایشان آگاه میشدند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، امام خمینی (ره) در مناسبتهای مختلف به نهضت آیت الله کاشانی و فعالیتهای سیاسی درخشان ایشان اشاره میکردند.
با این حال امام خمینی برخی دیدگاههای آیتالله کاشانی را نیز نقد میکردند.
*سخنان امام خمینی (ره) درباره آیت الله کاشانی
ایشان در بخشی از جلد پنجم صحیفه خود درباره کاشانی بیان داشتهاند: «در زمان کاشانی و مصدق، اصل سیاست بود. جنبههای سیاسی جنبش قوی بود. در زمان کاشانی، هم به وی نوشتم و هم گفتم، که باید جنبههای دینی را توجه کنید. نتوانستند و یا نخواستند. ایشان به جای تقویت جنبههای دینی و به جای آنکه جهات دینی را به جهات سیاسی غلبه بدهند، خودشان سیاسی شدند؛ رئیس مجلس شدند، که اشتباه بود. من گفتم که باید برای دین کار کنند نه آنکه سیاسی بشوند. اما حالا جنبش در همه جهات، دینی است، اسلامی است؛ سیاست هم داخل آن است. اسلام، دین سیاسی است؛ سیاست در بطن این جنبش است.»
*درگذشت آیت الله کاشانی
آیت الله کاشانی، سرانجام پس از یک عمر، تلاش و مبارزه برای کوتاه کردن دست استعمارگران از منابع ایران، در حالی که نهضت ملی شدن صنعت نفت به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با شکست روبرو شده بود، در ۲۳ اسفند ۱۳۴۰ خورشیدی در همان خانهای که متولد شده بود، چشم از جهان فرو بست.
بیشتر بخوانید:شهید آیت ا... حسن مدرس،الگوی نمایندگی
مردم از شهرهای دور و نزدیک به تهران آمدند تا در مراسم تشییع این روحانی مبارز شرکت کنند.
پیکر او پس از تشییع، در جوار بارگاه حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
منابع: ایمنا، ویکی پدیا