کعبه مظهر فطرت توحیدی انسان است و از اینرو به عنوان مرجعی عمومی؛ علاقه و اشتیاق دلهای مردم به آن، به گونهای است که حتی پس از بارها تشرّف همچنان علاقهمند بازگشت به آنجا هستند.
این روزها هیچ نعمتی به اندازه بودن کنار کعبه، دل میهمانان خدا را شاد نمیکند و همه امت اسلامی یکرنگ و یکصدا شکرگزار هزاران نعمت باریتعالی هستند؛ از توفیق تشرف به حج گرفته تا نعمتی بزرگ به نام کعبه.
روز آخر و قبل از عزیمت زائران بیت الله الحرام به عرفات، وقتی در تصاویر تلویزیونی به کعبه خیره میشدیم، از همیشه خالیتر به نظر میرسید و همه میرفتند تا به فرامین الهی در موسم حج گردن نهند، دل و جان خود را در عرفات شستشو دهند، در مزدلفه ذکر «یارب المشعر الحرام» را به یاد قیامت بر زبان جاری کنند و پا به سرزمین آرزوها یعنی منا بگذارند.
حالا، اما دوباره حجاج گرد کعبه آمده اند و از همیشه شلوغتر به نظر میرسد؛ آمده اند که اعمال حج تمتع را تکمیل کنند و باز هم به یاد نعمتی بزرگ به نام کعبه باشند.
وقتی خداوند متعال نعمتهای مهم را در قرآن بازگو میکند، به پیغمبرش میفرماید به یاد این نعمتها باش؛ همانطوری که درباره نعم بنی اسرائیل فرمود: «اُذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ» درباره کعبه هم اشاره شده که به یاد این نعمت باشید؛ «وَ اذکُر وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ» یعنی این نعمت مرا متذکر و به یاد این نعمت باش.
مثاب و مرجع، جایی است که انسان از آنجا آمده و به آن بازمیگردد؛ خداوند در آیه ۱۲۵ سوره بقره، «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً» کعبه را مرجع، ملجاء و وطن اصلی مردم معرفی میفرماید؛ یعنی کسی که خود را رو به کعبه قرار میدهد یا به سوی آن میرود، به اصل خود رجوع میکند.
کعبه ملجاء و وطن اصلی مردم است و کسی که خود را رو به کعبه قرار میدهد یا به سوی آن میرود به اصل خود رجوع میکند که این رجوع، گاه از نزدیک و به صورت حج و زیارت انجام میشود و گاه از راه دور و در دعا و نماز و دیگر حالات محقق میشود.
ایام زیبا و حساس تشریق با آرامشی مثال زدنی به اتمام رسید و حالا دوباره حجاج آمده اند تا پس از حظِّ مشاعر، طعم بودن دوباره کنار کعبه و لذت نگاه کردن به آن را بچشند.
بودن کنار کعبه واقعا این احساس را در وجود انسان شعله ور میکند که از نعمتی بزرگ بهرهمند شده است، هر چند توان بجا آوردن شکر آن را به هیچ زبان و وسیلهای ندارد.