به مناسبت شهادت امام محمد باقر(ع)
چرا به امام پنجم باقر العلوم (شکافنده علم) میگویند؟
محمد بن علی مشهور به امام محمدِ باقر (ع) پنجمین امام شیعیان است. مشهورترین لقب او «باقر» به معنای شکافنده است که برپایه حدیث لوح، این لقب را پیامبر اسلام (ص) پیش از ولادتش به او داد.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما امام محمد باقر علیه السلام در سال ۵۷ هجری قمری به دنیا امدند از آنجایی که واقعه جانسوز عاشورا در سال ۶۱ هجری اتفاق افتاده است، بنابراین امام محمد باقر (ع) در آن زمان تقریباً چهار سال داشتند. در منابع روایی نقل شده که آن حضرت به همراه کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا رفته بودند و در آن زمان در میان کاروان حضور داشتند. در عین حال روایتی از خود امام محمد باقر علیه السلام نقل شده که به حضور ایشان در واقعه عاشورا اشاره دارد. بر این اساس آن حضرت در سن چهار سالگی به همراه پدر بزرگوار خود، امام سجاد علیه السلام، به کربلا آمده و شاهد وقایع دشوار و جانسوز آن روز بودهاند. درنهایت هم ایشان به همراه سایر کاروانیان به اسارت برده شدند.
امامت امام محمد باقر علیه السلام
امام باقر (ع) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند و حدود ۱۹ سال امامت شیعیان (از سال ۹۵ق تا ۱۱۴ق) را برعهده داشت که با پنج تن از خلفای بنیامیه همزمان بود: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک. امام در ۵۷ سالگی در ۷ ذیالحجه سال ۱۱۴ق به شهادت رسید. برخی هشام بن عبدالملک و بعضی ابراهیم بن ولید را عامل شهادت او دانستهاند.
باقرالعلوم (ع) در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد بنیهاشم بود و احادیث فراوانی در زمینههای مختلفی همچون فقه، توحید، سنت نبوی، قرآن و اخلاق از او نقل شده است تا جایی که محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر بن یزید جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر (ع) نقل کردهاند. ایشان جنبشی علمی پدید آورد که در دوره امامت فرزندش امام صادق (ع) به اوج خود رسید. شمار اصحاب و شاگردان او را ۴۶۲ تن دانستهاند. در دوره امامت او، تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون مانند اخلاق، فقه، کلام و تفسیر آغاز شد.
چرا به امام پنجم محمد بن علی (ع) لقب «باقر العلوم» داده اند ؟
در باره اینکه چرا به امام باقر علیه السلام باقر العلوم به معنای شکافنده علم میگویند در کتب روایی اینگونه نقل شده است:
واژه باقر به معنای شکافنده است. به امام پنجم محمد بن علی (ع) لقب «باقر العلوم» داده اند، چراکه او شکافنده علم بود. در قاموس گفته شده است: محمد بن علی بن حسین را باقر می خواندند، چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نیز ذکر شده است: آن حضرت را باقر می خواندند چرا که علم را می شکافت و به اصل آن پی می برد و فروع علم را از آن استنباط می کرد و دامنه علوم را می شکافت و وسعت می داد. ابن حجر در صواعق می نویسد:
«او را باقر می خواندند و این کلمه از «بقر الارض» اخذ شده است، یعنی آنکه زمین را می شکافد و مکنونات آن را آشکار می کند. زیرا او نیز گنجینه های نهانی معارف و حقایق احکام و حکمتها و لطایف را که جز از دید کوته نظران و ناپاکان پنهان نبود، آشکار می کرد.»
از این رو درباره وی گفته می شد که آن حضرت شکافنده علم و جامع آن و نیز آشکار کننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذکرهٔ الخواص نیز آمده است:
او را باقر لقب داده بودند، زیرا در اثر سجده های فراوان، پیشانی اش شکاف برداشته بود. برخی هم گویند، چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر می خواندند.
در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند برای هیچ یک از فرزندان حسن و حسین (ع) این اندازه از علوم، از قبیل تفسیر و کلام و فتوا و احکام و حلال و حرام فراهم نشد که برای امام باقر (ع). محمد بن مسلم نقل کرده است که از آن حضرت سی هزار حدیث پرسش کردم.
در تاریخ آمده است که پنجمین امام هدایت، حضرت ابو جعفر محمد بن علی علیهماالسلام، سه لقب داشت: باقرالعلوم (شکافنده دانش ها)، شاکر (سپاس گزار) و هادی (راهنما). در این میان، لقب مشهور ایشان باقر است.
از جابر جعفی، یکی از یاران ایشان پرسیدند که چرا امام را باقر مینامند؟ پاسخ داد: «زیرا آن حضرت، دانش را موشکافی و حلاجی میکند و آنچه را شایسته است، آشکار میسازد».
می دانیم که در زمان امام باقر «» فرصتی پیش آمد تا حضرت بتواند به تربیت شاگردانی، چون «زراره» و «محمد بن مسلم» بپردازد و بخش گسترده ای از تعلیمات اسلامی را به آنان تعلیم دهند. همان تعلیمات، از طریق شاگردان امام در منابع شیعه وارد گشت.
شاید علت این که این لقب اختصاص به امام پنجم یافته، آن است که آن بزگوار آغاز گر حرکت و نهضت علمی بود که پس از او با امام صادق ادامه یافت و به اکمال خود رسید. در واقع او شکافنده و باز کننده در دانش به سوی مسلمانان بود و امام صادق ادامه دهنده راه و مسیر امام باقر است.
طبق نقل برخی روایات این لقب، در آغاز از سوی پیامبر گرامی قبل از میلاد امام پنجم، به ایشان داده شده، به عنوان یک نشانه و ویژگی امام به صحابی جلیل القدر جابربن عبدالله انصاری گفته شده است. در برخی روایات آمده که امام پنجم در تورات هم با همین لقب شناخته شده اند.
بعد علمی و شخصیت عرفانی امام محمد باقر علیه السلام
از آنجایی که بعد علمی و شخصیت عرفانی امام محمد باقر علیه السلام یکی از وجود اصلی شخصیتی آن حضرت بوده که در سیره و سبک زندگی ایشان ظهور و بروز فراوانی داشته، لازم است که این بعد شخصیتی آن حضرت مورد شناخت دقیق قرار بگیرد.
آن طور که در روایتها و منابع تاریخ اسلام آمده و نقل شده است، گویا پس از رحلت پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله باب معرفت با بسته شدن در خانه امام علی علیه السلام بسته شد. چون نبی مکرم اسلام بارها فرموده بودند که: من شهر علم هستم و علی در ورودی آن است، پس هر کس که میخواهد وارد شهر علم شود، باید از درب آن وارد شود.
اما پس از رحلت آن حضرت، اجازه ندادند حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام خلافت را در دست گرفته و مردم را به سرچشمههای علم راهنمایی کنند. به این ترتیب تقریباً به تمام جهان اسلام ابلاغ شد که برای مردم تنها قرآن را بخوانید و از آن بگویید و روایتهای نبی مکرم اسلام را بازگو نکنید. این مسیر حدود صدسال ادامه داشت تا اینکه امام محمد باقر علیه السلام به امامت رسیده و رویدادهایی مانند انتقال حکومت از بنیامیه به بنیعباس، اوضاع را برای بیان معارف اسلامی توسط آن حضرت فراهم کرد. تبیین اندیشههای اسلامی و تحلیل معارف عرفانی و علوم الهی موجب شد که آن حضرت با عنوان باقرالعلوم در میان مردم شناخته شوند.
تربیت شاگردان بزرگ و دانشمند
یکی از برکتهای وجود امام محمدباقر علیه السلام تربیت شاگردان بزرگ و دانشمندی بوده که آثار آنها و روایتهایی که از آن حضرت و سایر ائمه اطهار علیهم السلام نقل کردهاند تا امروز باقی مانده است. چرا امام علیه السلام در آن برهه تاریخی که از سوی دستگاه اموی تهدید میشدند و تحت نظر بودند، به تربیت شاگرد پرداختند و سختیهای این راه را تحمل کردند؟
درست است که در دوران امام محمد باقر علیه السلام فشار دستگاه حکومت بسیار زیاد بود، ولی آن حضرت از دوران کودکی خود تحت تربیت پدر بزرگوار خود، امام سجاد علیه السلام قرار داشته و رسالت مهم امامت را درک کرده بودند. آن حضرت همچنین در واقعه عاشورا حضور داشتند و هرچند که در آن روز حدود چهار ساله بودند، ولی وقایع ظلم به شیعیان و خاندان رسالت و امامت را به چشم مشاهده و درک کرده بودند.
بر این اساس آن حضرت برای آنکه معارف اصیل و دقیق شیعی و اسلامی بر جای بماند و با ظلمها، فشارها و ریاکاریهای دستگاه حکومت مخدوش نشده و از بین نرود، به تربیت شاگردانی مشغول شدند.
شاگردان امام محمد باقر علیه السلام در عین حال که معارف شیعی را زنده نگه داشته و آن را نسل به نسل و سینه به سینه به دیگران منتقل کردند، مسئولیتهای دیگری هم بر عهده میگرفتند. به عنوان مثال خمس و زکاتی که مسلمانان پرداخت میکردند از طریق همین شاگردان به خدمت امام علیه السلام میرسید و آن حضرت توسط همین شاگردان آنها را میان فقرا تقسیم میکردند. همچنین آنها چهرههای برجستهای شدند که روایات اسلامی را ثبت و ضبط کردند که امروز در دسترس ما قرار دارد.
چطور شد که در زمان امام محمدباقر علیه السلام فرصتی برای باز شدن دروازههای علم فراهم شد؟
در زمان آن حضرت انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس اتفاق افتاد. این نوع انتقال قدرت با کشمکشها و درگیریهایی در دستگاه حکومت همراه بود که آنها را از مقام امام محمد باقر علیه السلام منصرف میکرد و توجه کمتری به روایتها و فعالیتهای آن حضرت داشتند. به این ترتیب امام باقر علیه السلام بر اساس دریافتی که از معادن علم و دانش الهی داشتند، به جبران آن صد ساله که علوم الهی بر روی مردم بسته نگه داشته شده بود برخاسته و از آن علوم برای مردم گفته و آنها را از منابع علم اصیل اسلامی بهرهمند میکردند. آن حضرت با واسطه پدر خود روایتهای مستند از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله را دریافت کرده بودند و در این زمان آنها را برای مردم بازگو میکردند. به این صورت بود که روایتهای نبوی در میان مردم گسترش پیدا کرده و حقانیت ائمه اطهار علیهم السلام بازگو و آشکار میشد.
حتی گاهی آن حضرت بدون واسطه اینکه روایتی را از پدر بزرگوار خود دریافت کنند، به این دلیل که به منابع علم الهی متصل بودهاند، روایتهای مستقیمی از نبی مکرم اسلام عنوان میکردند و میفرمودند: قال رسولالله صلیالله علیه و آله. به این معنا که ایشان به معدن علم وصل بوده و نیازی برای داشتن واسطه برای آگاهی از روایتهای نبی خدا نداشتهاند. در عین حال این روایتها و علوم الهی را برای مردم تشریح و تحلیل میکردند تا بهتر و عمیقتر مطالب را درک کرده و با خاطر بسپارند.
بر همین اساس بود که امام محمد بن علی علیه السلام، باقرالعلوم به معنای شکافنده علمها گفته میشود و روایتهای آن حضرت راهگشای مردم در طول تاریخ بوده است.
برخورد امام باقر علیه السلام با کسانی که برای آن حضرت مقام الوهیت قائل میشدند
غلات که با ضمه خوانده میشود، گروهی از مردم بودند که در مورد شأن و منزلت امامان معصوم علیهم السلام غلو و اغراق میکردند. درواقع این گروه برای ائمه اطهار علیهم السلام جنبه الوهیت قائل میشدند و آنها را مساوی با مقام الهی و خدای یکتا میدانستند.
برخورد و واکنش امام محمد باقر علیه السلام با این افراد چگونه بود؟
از آنجایی که اعتقاد غلات برابر با شرک و کفر بوده و با یکتایی خدای متعال در تعرض است، امام محمد باقر علیه السلام با آنها برخورد شدیدی داشتند و آنها را در گروه مشرکان قلمداد میکردند. آن حضرت ضمن اینکه اعتقادات غلات را رد کرده و با آنها برخورد میکردند، به یاران و شاگردان تأکید میکردند که مبادا در زمره غلات رفته و برای امام مقام الوهیت قائل شوند. چراکه مسیر غلات انحرافی و مصداق بارز شرک در پرستش خدای یکتا است. حتی امام محمد باقر علیه السلام با این گروه برخورد حذفی هم داشتند.
البته این اعتقادات تنها به دوران امام باقر علیه السلام محدود نشده و مردمی در تمام طول تاریخ اسلام وجود داشتهاند درباره شأن و منزلت امام معصوم علیه السلام اغراق کرده و آنها را همپایه و همشأن خدای متعال تصور کردهاند؛ اما همه امامان معصوم علیهم السلام با چنین اعتقادات و اندیشههای باطلی با شدت برخورد کردهاند.
منابع : ویکی شیعه، بلاغ و تسنیم