با فرزندتان در فضای مجازی و بازیهای او همراه شوید تا سواد رسانهای او را رشد دهید.
امروزه رسانهها به عنوان یکی از تأثیرگذارترین ابزارها برای دسترسی به اخبار و اطلاعات و برخورداری از مزایای دیگر در زندگی افراد به شمار میآیند.
درواقع رسانهها به تدریج درحال افزایش نفوذ خود بر سبک زندگی افراد، آگاهی از واقعیات سیاسی و اجتماعی و شکل دادن به ارزشهای شخصی هستند.
کودکان مهمترین گروههای تحت تاثیر
در این میان کودکان را میتوان از مهمترین گروههای تحت تاثیر رسانهها قلمداد کرد و این اثرات، گاهی از بار منفی بر این گروههای سنی برخوردار هستند. عمدهترین اثرات تخریبی رسانهها بر کودکان را میتوان افزایش انزوای اجتماعی، افزایش رفتارهای خشونت آمیز، قرار گرفتن در معرض آسیبهای روانی همچون اضطراب، افسردگی و اضطراب پس از سانحه و کم رنگ شدن ارزشهای فرهنگ بومی دانست.
ارتقای تفکر انتقادی یکی از مهارتهای توصیه شده توسط مراکز علمی بین المللی برای قرن بیست و یکم است که مانع زیادی دربرابر این آسیبها ایجاد میکند.
در مرحله اول والدین باید پرسشگری را به کودکان بیاموزند.
چون آموزش سواد رسانهای به کودکان یک باره اتفاق نمیافتد و باید با فرزندتان از کودکی در این باره صحبت کنید. به عنوان مثال میتوانید سؤال کنید که به نظر او هدف سازنده برنامه تلویزیونی که میبیند چیست یا بپرسید که فکر میکند از ساخت این برنامه چه کسی سود میبرد.
به گفته پژوهشگران رسانهای آشنایی با فنون اقناع مخاطب توسط رسانهها و تولیدکنندگان محتوا، لایههای مختلف پیام و مقاصد رسانهای از جمله شیوههای مواجهه نقادانه با رسانههاست.
کودکان با داشتن مهارت سواد رسانه میتوانند اطلاعات غلط و دروغهای رسانهای را تشخیص بدهند و قسمتی از داستان که کتمان میشود را کشف کنند. همچنین قادر خواهند بود پیامهای رسانهای را براساس تجربیات، باورها و ارزش هایشان ارزیابی کنند.
امروزه در یک دنیای رسانهای شده زندگی میکنیم و در طول روز با رویدادهای مختلف روبرو میشویم و هر روز بر قابلیتهای رسانهها افزوده میشود. چارهای نداریم جز این که بهترین شیوه را در برابر رسانهها داشته باشیم.
سواد رسانهای
سواد رسانهای به معنای توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانه ای، کشف پیامهای پیچیده موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامه ها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و سایر رسانه هاست. همچنین مشارکت فعالانه مخاطب و خارج شدن افراد از حالت مصرفی و بهره مندی هوشمندانه از رسانه بخشی از مفهوم سواد رسانهای است.
ارتقای سطح هوشیاری و آگاهی کودکان نسبت به رسانهها
تنها راه ایجاد آمادگی برای رویارویی با چالشهای چنین نفوذی، کمک به حفظ استقلال فکری، پرورش مهارتهای تفکر نقادانه و ارتقای سطح هوشیاری و آگاهی کودکان نسبت به رسانهها است.
با توجه به اهمیت این مسئله، محققانی از دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و واحد تبریز پژوهشی را انجام داده اند که در آن نقش رسانههای هوشمند درآموزش تفکر نقادانه به کودکان و نوجوانان بررسی شده است.
این محققان دادههای پژوهشی مورد نیاز خود را از طریق پرسشنامه و مصاحبه استاندارد علمی با کودکان و نوجوانان ۱۰ تا ۱۲ سال و ۱۲ تا ۱۴سال و همچنین با اساتید این حوزه جمع آوری و تحلیل کرده اند.
آموزش تفکر نقادانه
نتایج بررسیهای این تحقیق نشان میدهد: رسانههای هوشمند به دو شیوه میتوانند برای آموزش تفکر نقادانه، طرح آموزشی داشته باشند: ۱- رسانه و آموزش برای کودک، ۲- برنامه کودک با خود کودک.
در این رابطه، حسن عشایری، استاد و پژوهشگر گروه روان پزشکی و عصب شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران و چهار همکار دیگرش در این تحقیق میگویند: در فرایند اجرای طرح آزمایشی کودکان و نوجوانان و پس از مشاهده انجام بازی گروهی و هوشمند «کلش آو کلنز» توسط آنان، بررسیها حکایت از آن داردکه تمام آزمودنیها دوست دارند عضو گروه شوند و در بازی شرکت کنند.
آنها میافزایند: نزدیک به ۷۰ درصد از افراد شرکت کننده در این تحقیق سعی می کردندکه راه مناسبی را برای حل مسائل بیابند. در مصاحبه با اساتید دانشگاه نیز به مؤلفه های یادگیری فلسفی، یادگیری مشارکتی وتجربه محور و احترام به تفاوتهای فردی تأکید شده است.
تاثیر پذیری از رسانه
در این پژوهش اشاره شده است هجمه اخبار و ایدههایی که از رسانههای ارتباطی و تعاملی به کودکان و نوجوانان میرسد، دیدگاههای فکری آنها را شکل میدهد؛ لذا به منظور پرورش مهارتهای تفکر نقادانه و ارتقاء سطح هوشیاری و آگاهی آنان نسبت به رسانه ها، ضروری است.
بیشتر بخوانید:علت رغبت زیاد نوجوان به بازی های رایانه ای چیست+فیلم
با استناد بر مؤلفههای سیستم عصبی انتخابگر، یادگیری فلسفی، یادگیری مشارکتی و تجربه محور، احترام به تفاوتهای فردی و مشارکت والدین و معلمان به نشانگرهای مؤثر مبنی بر آموزش تفکر نقادانه از جمله، مکث کردن و شک کردن، پرسش گری و جرأت ورزی، گفتگوی اخلاقی و عقلانی، مشارکت ذهنی و همبستگی کودکان، دگراندیشی، تفکر واگرا، کنترل خشم و افزایش صبر اجتماعی رسید.
در این خصوص، همان گونه که قبلا تاکید شد، رسانههای فوق به دو شیوه میتوانند طرح آموزشی داشته باشند،
۱. رسانه و آموزش برای کودک
۲. برنامه کودک با خود کودک.
از این طریق و مشارکت خود کودک، فرایند آموزشی مناسبی شکل میگیرد و کیفیت این آموزش بسیار بالا خواهد بود.
سخنان دکتر حسین حق پناه درباره همراهی با کودک و بالا بردن تفکر انتقادی او
منابع:سینا پرس، ایرنا