جواد داداش زاده رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات راهبردی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران :جایگاه خلیج فارس در امنیت جهانی در گذشته ودرحال حاضر در نظم نوین آینده جهان که مبتنی بر نظام تک قطبی آمریکا نیست کاملا مشهود است.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما برنامه رویداد رادیو گفتگوبا حضورجواد داداش زاده رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات راهبردی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به موضوع نقش ثبات آفرین ایران در منطقه با محوریت خلیج فارس پرداخت.
سوال: نکتهای که است درباره روز ملی خلیج فارس، جدا از بحث تاریخی آن از لحاظ ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک هم این مسئله برای ما مهم است. شما از این منظر نقش ایران را در خلیج فارس در چه بستری میتوانید تعریف کنید؟
داداش زاده: در مسائل راهبردی و مطالعات کلان به خلیج فارس از دو حوزه و دو مولفه کلان نگاه میکنیم، یکی از این حوزه ها، حوزه ژئوپلتیک است. در باب توضیح این موقعیت ژئوپلتیکی خلیج فارس میتوانم به این نکته اشاره کنم که محل برخورد تمدنهای بزرگ باستانی بوده و چهارراه ارتباطی سه قاره اروپا، آفریقا و آسیای جنوبی و آسیای شرقی است که در گذشته هم بسیار مهم بوده بحث تجارت مروارید از خلیج فارس ادامه داشته و به عنوان مهمترین مرکز ارتباطی بین سه قاره و یک سیستم ارتباطی بین دو دریای مدیترانه و دریای سرخ و در ادامه به اقیانوس هند و اطلس این را رقم میزند و از لحاظ ژئوپلتیک بسیار موقعیت برتر و منحصر به فردی دارد این موقعیت ژئوپلتیک ارزشش را بیشتر میکند اشراف به تنگه هرمز و گلوگاهی که در سیطره و تسلط جمهوری اسلامی ایران است. مولفه دومی که نگاه کلان و راهبردی به خلیج فارس است بحث منابع و انرژی است ذخیره انرژی جهان که ۶۰ درصد انرژی جهان نفت و گاز در آن جا است. این دو مولفه را اگر به صورت تحلیلی مطالعه کنیم دو دستاورد یا دو عامل تاثیرگذار بسیار مهم را شامل میشود که مسیر ارتباطی یا موقعیت ژئوپلتیک و کانون انرژی باعث شده که خلیج فارس عمدتا در کانون توجه قدرتهای بزرگ بوده یعنی از گذشته وقتی مرور میکنیم سابقه حضور قدرتهای برتر جهانی در خلیج فارس از قدرتهای پرتقالی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی، روسی و آمریکایی شاهد بودیم و الان هم حضور آمریکاییها را کم و بیش شاهد هستیم و عامل دومی هم که باعث شده هم موقعیت ژئوپلتیکی و هم انرژی باعث توسعه تجارت دریایی شده است یعنی در خلیج فارس ما شاهد این هستیم که به واسطه وجود نفت در آن مسیر ارتباطی، یک تجارت دریایی بسیار سنگین شکل گرفته و یک رقابت بسیار عجیبی در حاشیه خلیج فارس برای توسعه تجارت دریایی و برای توسعه بنادر شکل گرفته است که اگر نگاه کنیم به سواحل جنوبی خلیج فارس میبینیم که امارات دارد بنادر خودش را توسعه میدهد، بحرین، عمان و حتی عراق بندر فاو خودش را توسعه میدهد فقط به خاطر این که سهم بسیار تاثیرگذاری در تجارت دریایی در خلیج فارس داشته باشد به واسطه یک سوم تجارت نفت و گاز و یک سوم بحثهای غله و سایر محصولات صادراتی. این کانون توجه بودن و توسعه تجارت یک مولفه بسیار تاثیرگذاری را هم عامل میشود آن هم بحث امنیت است یعنی ما در حوزه تجارت دریایی منحصرا با وجود امنیت میتوانیم فعالیت کنیم یعنی اگر کشتی ها، بنادر و سواحل ما امنیت نداشته باشند قطعا متضرر خواهیم شد همچنین بحث مسیر ارتباطی هم اگر مسیرهای ما هم امنیت نداشته باشد قطعا صادرات ما به مقصد نخواهد رسید.این امنیت هم نگاه ویژهای را در خلیج فارس ایجاد کرده است. در سواحل جنوبی کشورهای حاشیه خلیج فارس، نگاه امنیتی متاسفانه نگاه امنیت وارداتی است یا این که ما آن قدر خودمان قوی نیستیم آنها دنبال این هستند که ما اصطلاح مکمل قدرت را استفاده میکنیم میگوییم که یک نفر باید از جای دیگر بیاید و برای ما قدرت آفرینی کند و امنیت ما را تامین کند. در حالی که این نقطه تناقض و چالش اصلی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس است اعتقاد به امنیت درون زا است، وقتی امنیت درون زا اتفاق میافتد آن چیزی که جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند باید اعتلافهای منطقهای شکل بگیرد، همکاریها، تعاملات، رفت و آمدها و اقتصاد و همه اینها باعث میشود که منافع مشترک این کشورها به هم گره بخورد وقتی منفعیت دو یا چند کشور با همدیگر گره میخورد این کشورها برایشان صبر استراتژیک یا صبر راهبردی پیش میآید و سر اختلافات کوچک با هم وارد مناقشه و جنگ نمیشوند. این که نگاه جمهوری اسلامی ایران نگاه امنیت درون زا و منطقهای است به واسطه همین است که اگر ما منافع مشترکی با کشورهای حاشیه خلیج فارس تعریف کنیم و تامین کنیم عزیزان بیایند و با ما این اتفاقات بیفتد خیلی از مسائل غیر مهم و کوچک در کنار این تعامل بزرگ حل و فصل خواهد شد و منطقه به یک ثبات پایدار میرسد. کسی که میآید امنیت ما را از جای دیگر تامین میکند خودش دنبال منافع خودش است و قطعا منافع خودش را فدای امنیت ما نمیکند یعنی یک جایی که آمده برای من امنیت تامین کند، ولی منافع خودش به خطر بیفتد منافع خودش را ترجیح میدهد و امنیت من را فدا میکند برای منافع خودش، یک راهبرد بسیار کوته فکرانه است که ما دنبال این باشیم که کس دیگری بیاید امنیت ما را تامین کند ضمن این که یک اتفاق دیگری هم در این حوزه میافتد وقتی که کسی میخواهد امنیت منطقه را ایجاد کند این جا را شروع میکند به فروش تسلیحات و رقابت فروش جنگ افزار که این هم یک خطر بسیار بزرگی است که الان شاهد هستیم خیلی از کشورهای حاشیه خلیج فارس رفتند به دنبال این که بازدارندگی خودشان را از طریق تامین تسلیحات تامین کنند و منطقه شده یک انبار بسیار بزرگی از تسلیحات که نه تنها امنیت آفرین نیست بلکه خودش خطرآفرین هم است بنابراین جمهوری اسلامی ایران با خردمندی سیاسی که خودش دارد به دنبال این است که منافع خودش را تامین کند در گرو منافع منطقه و گره خورده به منافع منطقه.
سوال: نکته پایانی میفرمائید.
داداش زاده: جایگاه خلیج فارس در امنیت جهانی در گذشته ودرحال حاضر در نظم نوین آینده جهانی که مبتنی بر نظام تک قطبی آمریکا نیست هم کاملا مشهود است یعنی در شرایط کنونی وقتی شاهد هستیم که نظامهای جدید و ابرقدرتهای جدید دارند رشد میکنند ابرقدرتی مثل روسیه، هند و چین جایگاه و امنیت خلیج فارس هم در این نظام و نظم نوین هم افزایش پیداکرده و شاهد این هستیم که چین خیلی روی خلیج فارس حساب کرده بحث ادامه زنجیره مروارید خودش را دارد توسعه میدهد و اتفاقات خوبی هم که افتاده واسطه شده برای همگرایی منطقهای کشور ایران و با کشورهای منطقه.