لقمان به فرزندش گفت: سه علامت برای برادران شیطان وجود دارد: میخرد آنچه برای او نیست.میپوشد آنچه برای او نیست ، میخورد آنچه برای او نیست.
اسراف و تبذیر از نگاه قرآن کریم چیست و چه آثار و پیامدهایی دارد؟
دین اسلام، آیین زندگی انسانها و احکام و دستوراتش برای سعادت و خوشبختی انسان و جامعه بشری است. اسلام برای همه زوایای زندگی بشر برنامه دارد و تعادل در همه امور را به پیروان خود توصیه میکند.
قصد و میانه متضاد اسراف
اسراف یعنی زیاده روی و تجاوز که متضاد آن قصد و میانه روی میباشد؛ و حدود آن را گناهان و محرّمات شرعی، حکم عقل و معیارهای عقلی و عرف جامعه تعیین میکند. تبذیر به معنای پراکندن است، تبذیر شامل به هدر دادن و زیاده روی در مصارف خوراکی، و ریخت و پاش زندگی خواهد بود.
قرآن کریم اسراف کاران را برادران شیطان خوانده است؛ برادران شیطان که همان اسرافکاران اند، رفتارهای متعددی دارند که در هر موقعیتی به گونه های مختلف بروز میکنند. کسی که در بیت المال، عمر، هزینه زندگی با آگاهی و علم اسراف میکند، از پرتو معارف دینی بدور است و نمیتواند به صراط مستقیم که رهروانش در پناه لطف الهی هستند، هدایت شود.
اسلام دینی است که برای همه زوایای زندگی بشر برنامه دارد و تعادل در همه امور را به پیروان خود توصیه میکند. از طرفی استفاده و بهره مشروع از نعمت هاى الهى و زیبایی هاى زندگى را جایز دانسته، و از سویی دیگر اسراف و زیاده روى و ضایع کردن نعمتها را حرام و ناروا مىداند؛ این مسئله بدان دلیل است که هر مسلمانی به تناسب امکانات، توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد و این مسئولیت پذیری او را دارای صفات نیک اخلاقی میکند، در غیر این صورت فرد اسراف کار خواهد بود و از اجراى مسئولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و دچار عادتهای سوء اخلاقی میشود که از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مىزند.
تعریف اسراف و تبذیر
برای روشن شدن موضوع اسراف و تبذیر نخست این دو واژه را تعریف و تفاوت آن دو را بیان میکنیم، آن گاه زوایای این مسئله را با توجه به تعالیم و آموزههای دینی بررسی می کنیم.
اسراف
اسراف یعنی زیاده روی و تجاوز که معنای مقابل آن قصد و میانه روی است. راغب اصفهانی در معنای اسراف میگوید: «هر کار و عملی را که انسان انجام میدهد و از حد و اندازه خود تجاوز و زیاده روی کند آن اسراف است». بنابراین میتوان این گونه گفت که اسراف هرگونه عمل بیهوده و زیاده روی و تجاوز از حد طبیعی، چه در کیفیت و چه در کمیت است.
از این بیان معلوم میشود که اسراف تنها مربوط به خوردنیها و نوشیدنیها و یا در امور اقتصادی نبوده، بلکه اسراف معنایی جامعتر و وسیعتر را در برمی گیرد. در حقیقت میتوان گفت: «اسراف هرگونه تجاوز از حد یا افراط و تندروی و یا وضعیت نامناسب حالات نفسانی و روحیات و صفات غیر معتدل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی افراد در جامعه میباشد». این تعریف تکلیف را بسیار سنگین میکند؛ زیرا اسراف از حوزه اقتصادی و خوردن و نوشیدن به سایر حوزههای دیگر اعمال انسان نیز کشیده میشود.
از گفتههای اهل لغت و تفسیر در مورد واژه (اسراف) به دست میآید که با سه ملاک، می توان اسراف را سنجید
حدّ معتبر در اسراف
که رعایت آن میانه روی است و تجاوز از آن موجب میشود تا انسان در شمار مسرفین قرار گیرد.
۱. گناهان و محرّمات شرعی: این بدان دلیل است که حرامها و معصیتها خود حدود الهی اند، و ارتکاب آنها اگر چه بدون صرف مال باشد، اسراف به معنای گناه و تجاوز از دستورهای دینی است.
۲. حکم عقل و معیارهای عقلی: این در مواردی است که عقل بر قبح صرف مال در آنها حکم میکند، به گونهای که تجاوز از آن به نوعی سفاهت و جهالت است؛ مانند اتلاف و نابود کردن ثروت و یا خرج آن در موارد نادرست و بی فایده که حاکی از نارسایی عقلی و ضعف اندیشه مرتکب این عمل است.
۳. عرف جامعه: عرف اجتماعی هم عامل تعیین کننده (حد) در باب اسراف است؛ به عنوان مثال مصرف مال در راه مصالح شخصی و زن و فرزند و یا انفاق آن برای مصالح دیگران، هر کدام محدود به حدی است که عرف جامعه آن را بر اساس اوضاع اقتصادی هر زمان، و بر پایه وضعیت مالی و موقعیت اقتصادی و اجتماعی هر شخص تعیین و تحدید میکند و همان گونه که کم رَوی از آن، مصداق بخل است و اگر موجب از بین بردن حق واجبی شود، حرام و معصیت است. زیاده روی و تجاوز از آن نیز به معنای خروج از حدّ اعتدال، و ورود به جرگه اسراف کنندگان خواهد بود.
حد در مورد مصارف شخصی و انفاقات
امری است بسته به اعتبار عرفی و بر همین اساس وضعیت افراد نسبت به هم در این مورد متفاوت است؛ به عبارت دیگر حدّ مجازی که عرف اجتماعی برای مصارف شخصی و خانواده تعیین میکند، درباره همه اشخاص یکسان و یک نواخت نیست، بلکه به اندازه تفاوتهای مالی و موقعیتهای اجتماعی افراد مختلف است؛ لذا ممکن است مصرف مقدار معینی از مال، در یک مورد از شخصی اسراف باشد، در حالی که مصرف همان مقدار در آن مورد، برای شخص دیگری که از وضع مالی و موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار است، اسراف نباشد.
امام صادق (ع) در حدیثی فرمودند:
«چه بسا فقیری که اسراف پیشهتر از ثروتمند است! عرض شد: چگونه؟ حضرت فرمودند: ثروتمند از آنچه دارد، خرج میکند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق میکند».
تبذیر
هدف از طرح موضوع اسراف در اسلام همان طور که گفته شد جنبه اقتصادی خوردن و یا پوشیدن نیست که اگر این باشد به آن تبذیر گفته میشود.
«تبذیر پراکندن مال از روی اسراف است و ریشه آن پاشیدن بذر است با این فرق که تبذیر پراکندن یا فاسد و ضایع کردن است، ولی اگر این خرج کردن (هرچند زیاد هم نباشد) در راه اصلاح چیزی باشد، آن تبذیر نیست». با توجه به تعریف تبذیر از طبرسی میتوان نتیجه گرفت که تبذیر زیر مجموعه اسراف است. در اسراف تلف کردن و ضایع کردن مال به معنای فراگیرتری است و در برگیرنده مواردی است؛ مانند زیاده روی در انفاق های شخصی و امور خیر که شامل معنای تبذیر نمیشود، اما در تبذیر شامل به هدر دادن و زیاده روی در مصارف خوراکی، و ریخت و پاش زندگی میباشد. به بیان دیگر، میتوان گفت هر تبذیری اسراف است، ولی هر اسرافی تبذیر نیست. امام صادق (ع) میفرماید: «انّ التبذیر من الأسراف»؛ تبذیر از اسراف است. برای اسراف شاخههایی فرض شده که یکی از آنها تبذیر است.
بنابر آنچه بیان شد، بین واژه اسراف به معنای اقتصادی آن با واژه تبذیر فرق زیادی وجود ندارد و تنها ممکن است در جهت تمایز بین این دو واژه گفته شود که با توجّه به خصوصیات تعابیر لغت شناسان در معنای تبذیر، مقصود از این واژه، تلف و ضایع کردن مال است و زیاده روی در انفاقات شخصی و امور خیر را شامل نمیشود؛ در حالی که اسراف فراگیرتر از آن بوده و در برگیرنده همه موارد، از به هدر دادن و زیاده روی در مصارف شخصی و خانوادگی و انفاقهای مستحب میباشد. امام صادق (ع) و آموزش اعتدال
امام صادق هنگامی که این آیه را تلاوت فرمود:
«و آنان که، چون انفاق میکنند زیاده روی نمیکنند و بخل هم نمیورزند و میان این دو، حدّ وسط را نگه میدارند»، مشتی سنگریزه برداشت و آن را در مشتش نگه داشت و فرمود: «این همان سختیگری و خسّتی است که خداوند عزّوجلّ در کتاب خود فرموده است». آن گاه مشتی دیگر برداشت و همه آنها را ریخت و فرمود: «این اسراف است.» سپس مشتی دیگر برداشت و قسمتی از آن را ریخت و مقداری را نگه داشت و فرمود: «این حدّ وسط است.
رفتار برادران شیطان
برادران شیطان که همان اسراف کاران اند
آنها رفتارهای متعددی دارند که در هر موقعیتی به گونه های مختلف بروز می کنند. کسانی که با آگاهی و از روی عمد اسراف می کنند، با شیطان همراه اند. کسی که در بیت المال، عمر، هزینه زندگی با آگاهی و علم اسراف میکند، از پرتو معارف دینی به دور است و نمی تواند به صراط مستقیم که رهروانش در پناه لطف الهی هستند، هدایت شود.
قرآن میفرماید:
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً، إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ وَ کانَ الشَّیطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً»؛ ، «و حق نزدیکان را بپرداز و (همچنین) مستمند و وامانده در راه را، و هرگز اسراف و تبذیر مکن؛ چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطینند، و شیطان کفران (نعمتهاى) پروردگارش کرد
در آیات فوق اسراف کاران برادر و همراه شیطان شناخته شده اند. بنابر این، در این جا میتوان گفت هرکسی که مال و دارایى را در غیر مورد آن مصرف کند، کارى شیطانى و نوعى ناسپاسى مرتکب شده است.
زیان هاى فردى اسراف
۱. زیانهای جسمی: زیاده روی در خوردن و آشامیدن به جسم صدمات زیادی وارد میکند. امروزه به اعتقاد پزشکان پرخوری و بدخوری از مهمترین موارد ابتلای انسان به بیماریهای مختلف است. این نکتهای است که فراوان در سخنان معصومان به آن تأکید شده است. قرآن نیز مؤمنان را از اسراف در خوردن و نوشیدن باز داشته است: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِین»؛ بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى دارد.
۲. خشم خداوند: «انه لایحب المسرفین»؛ خداوند اسراف کاران را دوست نمىدارد. امام صادق (ع) در این باره فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله»؛ اسراف مورد غضب خدا است.
۳. کاهش برکت: اسراف باعث میشود برکت در زندگی انسان کم شود و در نهایت رخت بربندد: «اِنَّ مَعَ الاسْرافِ قِلَّةَ الْبَرَکَةِ»؛ همانا اسراف همراه با کاهش برکت است.
۴. محرومیت از هدایت: خداوند به اسراف کاران مىفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ»؛ همانا خداوند کسى را که اسراف کار و دروغ گو است هدایت نمى کند.
۵. فقر: مهمترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است؛ زیرا اسراف کار با اتلاف منابع و سرمایههایی که عموماً محدودند، موجب تهدید حیات بشر میشود. حضرت على (ع) مى فرمایند: «الْقَصْدُ مَثْرَاةٌ، وَ السَّرَفُ مَتْوَاةٌ»؛ اسراف موجب هلاکت است و میانه روی، مایه زیاد شدن ثروت.
۶. هلاکت: اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مىکشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مىفرماید: «ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَیناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِین»؛ سپس وعده اى را که به آنها داده بودیم وفا کردیم، آنها و هر کس را مىخواستیم (از چنگال دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک نمودیم.
۷. کیفر اخروى: کیفر افرادی که از حدود الهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده بگیرند، عذاب اخروى است. قرآن در این باره مى فرماید: «وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى»؛ و این گونه جزا مى دهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.
زیان هاى اجتماعى اسراف
اسراف از جنبه ضررهای اجتماعی داراى پیامدها زیر است:
۱. هدر رفتن منابع اقتصادی جامعه: اسراف منابع عظیم جامعه؛ از قبیل نفت، منابع معدنی و مزیتهای نسبی اقتصادی هر کشوری را به هدر میدهد، هرچند که منابع و سرمایههای کشور زیاد باشد. علی (ع) میفرماید: «الْإِسْرَافُ یُفْنِی الْجَزِیلَ»؛ [۲۰]اسراف ثروت زیاد را هم به فنا میدهد.
۲. سقوط اخلاق اجتماعی: ولخرجى و ریخت و پاش ها، انسان را از مسیر صحیح خارج کرده و به ورطه فساد و تباهى مىکشاند، به گونهای که به سایر همنوعان خود توجهی نکرده و درد و رنج سایر افراد برای اسراف کار اهمیتی نمییابد.
۳. اختلاف طبقاتى: یکى از علل اختلاف طبقاتى در جامعه اسراف است؛ زیرا افرادی با استفاده از درآمد بالای خود، این حق را برای خود قائل میشوند که هر گونه که دوست دارند خرج کنند، هرچند که موافق شرع و عرف نیز نباشد. براین اساس، خود را از سایر متمایز میدانند و رفته رفته به فاصله طبقاتی در جامعه کمک میکنند.
۴. زوال حکومت ها: از دیگر پیامدهای اجتماعی اسراف، زوال حکومتها است. به اعتقاد ابن خلدون که از دانشمندان جامعه شناس مسلمان است هر حکومتی که دچار اسراف و تبذیر شود، موجب فروپاشی و زوال میشود.
مصادیق اسراف و تبذیر
اسراف در آب
اهمیّت حیاتی آب که منشاء زندگی و بقاست (الأنبیاء/۳۰)، بر کسی پوشیده نیست. امام صادق (ع) در تشبیهی زیبا میفرماید: «طَعمُ المَاءِ طَعمُ الحَیَاه: مزه آب، مزه زندگی است» (حرّ عاملی، ۱۴۱۳ ق. ۴۶).
از این رو، زیادهروی در مصرف آب، بهویژه هدر دادن آن، هرچند به مقدار اندک، نکوهش شده است. همچنین امام صادق (ع) میفرماید: «أَنَّی الإِسرَافَ هِرَاقَه فَضلِ المَاءِ...: کمترین حدّ اسراف، دور ریختن تهمانده آب است».
ایرانیان ۷۰ درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف میکنند.
اسراف در لباس
لباس، وسیله حفظ و مایه زینت و آراستگی آدمی است (الأعراف/۲۶). با این حال، در آموزههای دینی بر میانهروی در استفاده از آن تأکید، و تجاوز از آن، اسراف دانسته شده است (ر. ک؛ عیّاشی، ۱۳۸۰، ج ۲: ۱۳).
امام صادق (ع) میفرماید: «اسراف عبارت از آن است که لباس نو را در جایی که باید لباس فرسوده پوشید، بپوشی» (طبرسی، ۱۳۷۰: ۱۱۷).
تردید نیست که حسّ تنوّعطلبی و تمایل به شیکپوشی، آراستگی ظاهری و زیبایی، از امور غریزی آدمی است و در آموزههای اسلامی نیز مورد تأیید، بلکه تشویق قرار گرفته است. برای نمونه، امام صادق (ع) فرمودند: «بر تو باد که خویشتن را به بهترین شکل بیارایی...»
اسراف در وسائل نقلیّه
مرکّب و وسیله نقلیّه نیز ممکن است از نظر کمّیّت و کیفیّت مصداقی برای اسراف باشد. امام صادق (ع) میفرمایند: «.. وَیَرکَبُوا قَصداً... أَتَرَی اللهَ ائتَمَنَ رَجُلاً عَلَی مَالِ خَولٍ لَهُ أَن یَشتَرِی فَرساً بِهِ عَشَرَه آلاَفِ دِرهَمٍ وَ یُجزِیهِ فَرَسٌ بِعِشرِینَ دِرهَماً!... وَ قَالَ ﴿فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِم بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَآئِبِینَ (الأعراف/۳۱)» (عیّاشی، ج ۱۳: ۲ و تفسیر برهان، ج ۲: ۱۰).
یعنی؛ «و خداوند تجویز فرمود که مردم در حدّ میانه از مرکّب استفاده کنند. آیا چنین میپنداری که خداوند، مالی را نزد مردی امانت مینهد و آنگاه به وی اجازه میدهد تا اسبی به ده هزار درهم بخرد، در حالی که اسبی به بیست درهم او را کافی است...]مگر نه آن است که خود [ فرمود: و مسلماً (اعمال آنان را) با علم (خود) براى ایشان شرح خواهیم داد؛ و ما هرگز غایب نبودیم!».
اسراف در هزینههای ازدواج
حرمت اسراف، تمام هزینههای بیهوده ازدواج را در بر میگیرد. اسراف در هزینههای ازدواج دارای ابعاد گوناگونی است. نخست سنگین گرفتن مهریّهها و از حد گذشتن در این باره، مقدار مهریّه با اینکه ظاهراً بر خلاف ظاهر برخی آیات (مثلِ النّساء/۲۰ و القصص/۲۸ ـ ۲۷) و نظر مشهور فقیهان (ر. ک؛ حلّی: ۱۲۹ و نجفی، ج ۳۱: ۴۷)، در افزایش آن محدودیّتی نیست، ولی بر کم بودن مقدار آن سفارش بسیار شده است (ر. ک؛ کلینی، ۱۳۶۵، ج ۵: ۳۲۴)، بهویژه تأکید میشود که از مهر السنّه پیامبر اکرم (ص) (یعنی مقدار پانصد درهم یا پنجاه دینار که برای همسران و دختران خود قرار میداد) فراتر نرود
دوم زیادهروی در تهیّه لوازم زندگی (جهیزیّه)، بهویژه مطالبه کالاهای لوکس و تجمّلاتی یا وسایلی که در درجه نخست از اهمیّت قرار نمیگیرند و از جمله افراط در مطالبه یا خرید زیورآلات که بیشتر ناشی از حسّ همچشمی و رقابت یا خودنمایی و فخرفروشی است، چنانکه گاه عروس و داماد، وضعیّت خود را با شرایط زندگی پدر و مادر خود مقایسه میکنند و تمام امکانات موجود آنان را خواستارند.
اسراف در حاملهای انرژی
امام کاظم (ع) به نقل از حضرت علی (ع) میفرماید: خمس تذهب ضیاعاً: سراج تقده فی الشّمس... والضّوء لاینتفع به: پنج چیز ضایع میشود: چراغی که آن را درنور خورشید برافروزی، ... و نوری که از آن استفاده نشود.
در واقع، این گونه روایات معیارهای اسراف را بر استفاده نابجا از نور و چراغ تطبیق داده است و بدین سان، هر گونه مصرف نادرست از انرژی و یا هدر دادن آن ـ که چراغ و نور هم نمونهای از آن است ـ اسراف به شمار میآید.
اسراف در اموال عمومی و بیتالمال
از بدترین انواع اسراف، تضییع اموال عمومی و هدر دادن سرمایههای متعلّق به بیتالمال است؛ زیرا علاوه بر گناه اسراف و پیامدهای اقتصادی منفی آن، خود مایه تضییع حقوق همه مردم است و آدمی را مدیون همه افراد جامعه خواهد کرد. روشن است که حفظ و پاسداری از بیتالمال، هم وظیفه مسئولان دستگاههای حکومتی، مدیران و کارمندان است و هم بر عهده عموم مردم.
اسراف در نان
بالاترین نرخ مصرف نان جهان در ایران است. مصرف سرانه نان در ایران حدود ۱۶۰ کیلوگرم، در فرانسه ۵۶ کیلوگرم و در آلمان ۷۰ کیلوگرم است.
بیشتر بخوانید:توصیه های اسلام برای داشتن تفریحات سالم
از دیگر مصادیق اسراف، میتوان موارد زیر را بیان کرد:
اسراف در سرمایه نیروی انسانی (اتلاف وقت و عدم بهرهبرداری مناسب از نیروی انسانی)، اسراف در برگزاری همایشها و سمینارهای غیرضروری، اسراف در تجهیزات اداری و سازمانی، اسراف در جوایز اهدایی به کارکنان و ...
سخنان حجت الاسلام دکتر رفیعی درباره اسراف
منابع : اسلام کوئیست ، فارس