پنجم اردیبهشت، سالروز واقعه صحرای طبس یکی از مهمترین امدادهای غیبی در کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که تبیین صحیح شکست مفتضحانه آمریکا در آن، نقش بازدارندگی ایمنی و دفاعی دارد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز خراسان جنوبی، پنجم اردیبهشت یادآور یکی از تلخترین شکستهای آمریکا در رویارویی با ملت
مقامات آمریکایی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی پس از ایجاد غائله خلق عرب در جنوب کشور و هم چنین اقدامات تجزیهطلبانه در دیگر نقاط کشور برای به شکست کشاندن این انقلاب مردمی در صدد برآمدند تا در اردیبهشت ۵۹ مستقیما با حضور نظامی خود اقدام به براندازی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی کنند.
برنامه آنها به این شکل بود که از جنوب شرقی کشور با تعدادی بالگرد و هواپیمای سوخترسان و هم چنین هواپیمای C ۱۳۰ وارد ایران شوند و پس از سوخت گیری در صحرای طبس به سمت تهران حرکت کنند و در ابتدای صبح دست به اقدام بزنند.
طبق گفته کارشناسان، آمریکاییها این عملیات را ۶ ماه در صحرای نوادا در آمریکا که شرایطی مشابه صحرای طبس دارد تمرین کرده بودند تا بتوانند آن را با موفقیت در ایران به پایان برسانند.
در جریان انجام این عملیات پس از حضور نظامیان آمریکایی در صحرای طبس هنگام سوختگیری یکی از بالگردها به خاطر وزش باد و گردوخاک و محدود شدن دید خلبان به هواپیمای سوخترسان برخورد میکند و موجب ایجاد حریق و وارد آمدن تلفات به نظامیان و هم چنین خسارت به تجهیزات آنها میشود و نظامیان آمریکایی با فضاحت تمام و تحمل خسارت زیاد منطقه را ترک میکنند.
روی کار آوردن دولتی به سبک آمریکایی ها، هدف عملیات نظامی امیر سرتیپ خلبان بازنشسته و جانباز محمد کریم عابدی که پس از وقوع حادثه صحرای طبس، به عنوان کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه مذکور تعیین شده بود گفت: جمهوری اسلامی ایران در ۱۳ آبان اولین سال پیروزی انقلاب اسلامی با دستگیری جاسوسان آمریکایی توسط دانشجویان پیرو خط امام، به دنبال آن بود تا به سران کاخ سفید بفهماند که دیگر حق تجاوز به مرزهای آبی و خاکی و دخالت در امور داخلی ایران را ندارد و از اهداف شوم خود مبنی بر تجزیه کردن ایران در آن دوران دست بردارد، زیرا دولتمردان کاخ سفید با تمام قوا و تجهیزات نظامی و کمک استعمارگر پیر انگلیس، سعی بر آن داشتند تا دکترین خود را در برهم زدن و به آشوب کشیدن استانهای مرزی کشور و تجزیه ایران به اجرا درآورند.
عابدی افزود: آمریکا وقتی دید که نمیتواند جاسوسان به اسارت در آمده خود (توسط دانشجویان) را با تهدید نظامی و دیپلماسی از ایران خارج کند، دست به ترفندهای مختلفی زد تا بتواند به اهداف خود دست پیدا کند و دولتمردان کاخ سفید با طراحی عملیات «پنجه عقاب» که عملیات کماندویی واکنش سریع در طبس برعلیه ایران بود به دنبال آن بودند تا مراکز مهمى، چون منزل امام خمینى (ره) در جماران، مقر ریاست جمهورى، نخست وزیرى، ستاد کمیته مرکزى و انبارهاى مهمات ارتش و نقاط حساس کشور را بمباران کنند و همچنین شخصیتهاى مهم مملکتى را از بین ببرند و یک حکومت سوسیال دموکرات به سبک آمریکایى و به ریاست شاهپور بختیار را در ایران به روى کار آورند.
در پی ناکامی دولت آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگانهای آمریکایی در تهران که در ماجرای تصرف سفارت آمریکا بازداشت شده بودند، جیمی کارتر رییس جمهور آمریکا دستور انجام عملیات آزادسازی کارمندان خود را صادر کرد.
کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس گفت: این عملیات راهبردی برای آمریکا اهمیت فراوانی داشت، به همین علت دولتمردان کاخ سفید برای اجرای بهتر این عملیات و برای آن که بتوانند به اهدافی که در ایران پی آن بودند، دست یابند، نزدیک به شش ماه در صحرای آریزونا که به کویر لوت ایران و به شرایط طبیعی صحرای طبس شباهت دارد، نیروهای کماندوی ویژه خود را در شرایط سخت آموزش دادند و تمرینهای لازم را اجرا کردند تا پس از حمله به حریم هوایی کشور ایران، به محض ورود به صحرای طبس، آمادگی لازم را برای اجرای طرحهای بعدی داشته باشند تا بتوانند گروگانهای خود را به هر نحوی آزاد کنند.
در چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰) چهار فروند هواپیماى نظامی C ۱۳۰ و هشت فروند بالگرد مجهز آمریکایى برای آزادی ۵۳ گروگان، از ناو هواپیمابر نیمیتس جدا و از مرزهاى هوایى جنوب، وارد فضای پروازی ایران شدند. ناو هواپیمابر نیمیتس چهار ماه پیش از این حمله (دی ۱۳۵۸) با عنوان نیروهای موسوم به «واکنش سریع» وارد خلیج فارس شده بود.
عابدی گفت: پس از ورود هواپیماها و بالگردهای آمریکایی، یکى از پاسگاههاى مرزى عبور آنها را گزارش مىدهد، امّا به دلایلى نامعلوم به آن گزارش ترتیب اثر داده نمیشود. به این ترتیب آمریکا با تعدادی هواپیمای نظامی و بالگرد، حمله خویش را به ایران آغاز میکند.
در یک هواپیمای C ۱۳۰ حدود ۱۳۰ نفر کماندو و تجهیزات انفرادی و در یک هواپیمای C ۱۳۰ دیگر سلاحها و تجهیزات مدرن و مختلف مانند کپسولهای کوچک و بزرگ گازهای خواب آور، موتورسیکلتهای تریل کم صدا و جیپهای کوچک حمل میشدند و یک فروند C ۱۳۰ دیگر سوخت رسان (k-c) و یک هواپیما هم رزرو بود. هر بالگرد ظرفیت حمل ۳۵ نفر از کماندوها را داشت.
بالگردها تا مدت سه ساعت و نیم میتوانستند پرواز کنند و بعد نیاز به سوخت گیری مجدد داشتند؛ بنابراین وقتی ساعت ۲۰ بالگردها از ناو هواپیمابر جدا شدند و هواپیماها از فرود گاه مسقط عمان پرواز کردند حدود ساعت ۱۲ نیمه شب باید دوباره در محل تعیین شده یعنی همان صحرای طبس سوخت گیری میکردند و کماندوها و تجهیزاتی را که هواپیماها آورده بودند بارگیری و به سمت تپههای غربی گرمسار تهران پرواز و حمل میکردند و دو فروند از هشت فروند، رزرو پروازی شش فروند اصلی بودند.
پس از پرواز از ناو هلیکوپتربَر در دریای عمان، اولین بالگرد از ۸ فروند در نزدیکی دریاچه جازموریان منطقه غرب ایرانشهر فرود اضطراری میکند که بلافاصله به دستور فرمانده عملیات هلیکوپتر دیگری در کنار آن نشسته و دو خلبان و دو مهندس پرواز آن را برداشته و هلیکوپتر را در منطقه رها میکنند و بالگرد دوم در نزدیک کرمان (منطقه راور) نیز به علت عیب در سیستم کنترل فرامین خلبان اقدام به فرود اضطراری میکند.
فرمانده عملیات مجدد هلیکوپتر دیگری را مامور میکند که خلبان و دو مهندس پروازی آن را از منطقه نجات داده و کابلهای اصلی هلیکوپتر معیوب را قطع کنند تا امکان بهره برداری از آن برای ایرانیها نباشد؛ بنابراین دو بالگرد از مسیر مأموریت خارج میشوند، اما کارتر پس از گزارش فرمانده عملیات مبنی بر خروج دو فروند هلیکوپتر، دستور میدهد که نیروها بدون توقف طبق زمان و برنامه از پیش تعیین شده وظیفه خود را دنبال کنند و به عملیات ادامه دهند.
هواپیما و بالگردها که حامل موتور سیکلتها و جیپهای نظامی و نارنجک و توپ و مسلسل بودند، در صحرای طبس در فاصله ۳۰۰ مایلی جنوب شرقی تهران به زمین نشستند تا پس از سوخت گیری از آن مکان، عملیات آزادسازی گروگانها را آغاز کنند.
هواپیمای سوخت رسان و سایر هواپیماها نیز در فواصل معین در همان نقطه تعیین شده طبق نقشه فرود آمدند. هواپیمای سوخت رسان برای انتقال سوخت به بالگرد باید روشن باشد. وقتی چهار بالگرد از نظر سوخت تکمیل شدند، شلنگ بنزین (از هواپیما) به بالگرد پنجم نرسید. به همین علت به خلبانش دستور داده شد بالگرد را به مکان نزدیکتری انتقال دهد.
کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس گفت: در هنگام سوخت گیری چهار فروند قبلی، یک اتوبوس مسافری که از مشهد عازم طبس
عابدی افزود: همزمان با آماده شدن بالگرد پنجم برای پرواز، یک تانکر سوخت هم از همان جاده در حال عبور بود. چند تکاور آمریکایی به او ایست میدهند، راننده به تصور آن که آنان از راهزنان و یا قاچاقچیها هستند، به ایست آنها توجه نکرده به سرعت و در تاریکی شب فرار میکند. هنوز فاصله زیادی دور نشده بود که گلولههای نظامیان امریکایی به مخزن سوخت خودرو اصابت میکند و سبب آتش گرفتن آن میشود.
وی گفت: نور و شعلههای مهیب آتش، محل فرود امریکاییها را روشن و سبب ضعف دید آنها میشود. لحظهای که تانکر آتش میگیرد و تولید شعلههای آتش میکند، مقارن با هنگامی شده که بالگرد پنجم چند متر از زمین فاصله گرفته بود تا در مکان نزدیک تری نسبت به هواپیمای سوخت رسان بر روی زمین بنشیند، اما روشن شدن ناگهانی منطقه در اثر آتش تانکر بنزین، قدرت بینایی خلبان را برای چند لحظه دچار ضعف میکند.
شنها مأمور خدا بودند
در آن هنگام نور حاصل از شعلههای آتش تانکر که دید خلبان هلیکوپتر را کاهش داده بود با حرکت باد شدیدی، تبدیل به گردبادی از شن و خاک میشود و ملخ هلیکوپتر به هواپیمای سوخت رسان برخورد و سبب انفجار هواپیمای سوخت رسان و هلیکوپتر میشود.
در اثر آن انفجار چهار نفر از خدمه بالگرد و پنج نفر از خدمه هواپیما در آتش میسوزند و به یکی دیگر از بالگردها نیز صدمه وارد پنجم اردیبهشت، رستاخیز شنها برای آمریکا در طبسمیشود. به این ترتیب دو بالگرد دیگر از مسیر پرواز و مأموریت خارج میشوند و فقط چهار بالگرد دیگر باقی میماند.
نقشه آمریکاییها با طوفان شن که امدادغیبی بود نقش برآب شد و حضرت امام خمینی (ره) پس از این واقعه در پیام مهمی که در خصوص حمله آشکار نظامی آمریکا صادر کردند به این نکته ظریف چنین اشاره کردند: «نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟ نباید بیدار شوند؟ چه کسی این هلیکوپتر آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شنها همه مأمورند. تجربه بکنند باز».
«خدای خمینی بر خدای من چیره شد!»
کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس افزود: همزمان با این حادثه دو اتفاق دیگر در همان لحظه، یکی در همان نزدیکیها (در پاسگاه ژاندارمری رباط خان) و دیگری در کاخ سفید امریکا روی میدهد. مأموران پاسگاه که در فاصله نزدیک خود انفجار و آتش سوزی را شاهد بودند، به یگان مرکزی ژاندارمری شهر طبس اطلاع میدهند و موقعیت منطقه را نیز مشخص میکنند.
رویداد دیگر آن بود که کاخ سفید که هر لحظه پی گیر پیشرفت نیروهایش در ایران بود، دچار نگرانی و وحشت میشود و وقتی این خبر مهیب انفجار هواپیما و هلیکوپتر توسط فرمانده عملیات به اطلاع کارتر (رییس جمهور وقت) میرسد، به گریه میافتد.
در واقع او مطمئن شده بود عملیات مهم آنها که از ماهها قبل برای اجرایش تمرین شده و به شدت به آن امیدوار بود، اینک با ناکامی و شکست روبرو شده، ضمن آن که چنین حادثهای فقط شکست نظامی نبود، بلکه پیامدهای منفی سیاسی در صحنه بین الملل نیز برایش به دنبال خواهد داشت.
کارتر در آن لحظه با اشک و حسرت میگوید: «خدای خمینی بر خدای من چیره شد!» و سپس دستور عقب نشینی و تخلیه کماندوها را به فرمانده عملیات اعلام میکند. فرمانده عملیات هم پس از فروکش کردن آتش، دستور بازگشت را صادر و هلیکوپترهای باقی مانده را رها کرده و مسافران اتوبوس را از هواپیما پیاده میکند، و کماندوها و خدمه هلیکوپترها را از منطقه و نجات میدهد.
اطلاع مسئولان محلی و اعزام فرمانده محمد منتظر قائم به منطقه
خلبان عابدی افزود: همان شب پس از فرود بالگردهای آمریکایی در صحرای طبس، نیروهای پاسگاه ژاندارمری رباط خان که شاهد فرود بالگردهای آمریکایی بودند، مشاهدات خود را به ژاندارمری و مسئول کمیته انقلاب اسلامی طبس (مرحوم حجت الاسلام حیدری) اطلاع میدهند. پس از کسب این خبر تعدادی از نیروهای ژاندارمری و کمیته برای کسب اطلاعات دقیق به منطقه اعزام میشوند.
وی گفت: راننده تانکر حامل بنزین که از جاده نزدیک محل فرود نیروهای آمریکایی در حال عبور بود، پس از تیراندازی نیروهای آمریکایی به تصور آن که از سوی اشرار منطقه مورد هدف واقع شده، به سرعت از تانکر پیاده میشود و به سمت خلاف حرکت تانکر شروع به دویدن میکند و خودش را به تانکر بعدی که در فاصله حدود دو کیلومتری اش در حرکت بود، میرساند. هر دو راننده خودشان را به یزد (دفتر آیت الله صدوقی) میرسانند و اطلاع میدهند که صحرای طبس در سلطه اشرار واقع شده است.
هنوز کسی از آمدن آمریکاییها اطلاع نداشت.
کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس افزود: دفتر نماینده امام در استان و امام جمعه یزد هم این خبر را به فرمانده سپاه یزد اعلام میکنند و بلافاصله پنج نفر از سپاه یزد به فرماندهی محمد منتظر قائم به منطقه اعزام میشوند؛ بنابراین از اول صبح روز بعد، دو گروه نیرو از طبس و یزد در حال نزدیک شدن به منطقه فرود کماندوهای آمریکایی بودند.
اعلام شکست عملیات
عابدی افزود: صبح روز بعد، خبر حمله نافرجام نیروهای آمریکایی به صحرای طبس توسط جیمی کارتر رییس جمهور آمریکا اعلام شد. پس از اعلام این خبر همزمان با نزدیک شدن نیروهای اعزامی از طبس و یزد، رییس جمهور وقت، بنی صدر دستور داد تا چند فروند هواپیمای جنگنده برای بمباران هواپیماها و بالگردها در صحرای طبس اقدام کنند.
دو فروند هواپیمای فانتوم ارتش خود را به منطقه میرسانند و بالگردهای آمریکایی را مورد هدف قرار میدهند. در این تیراندازیها چند فروند بالگرد و هواپیمای C ۱۳۰ کاملاً منهدم شدند.
وی گفت: در همان لحظه، خودروی حامل پنج نفر سپاه یزد به محل حادثه میرسند و قبل از رسیدن آنها، نیروهای کمیته و سپاه طبس در آن جا حضور یافته و شاهد حضور هواپیماها و تیراندازی آنان بودند. یکی از بالگردهای آمریکایی در نزدیکی جاده قرار داشت که هنوز منهدم نشده بود.
خیانت بنی صدر و شهادت شهید منتظر قائم
کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس افزود: دو فرمانده گروه اعزامی سپاه
عابدی گفت: گفته شده بود اطلاعات غلط به بنی صدر رسیده و او تصور میکرده نیروهای امریکایی قصد ادامه عملیات را دارند، اما بنی صدر برای پاک کردن آثار توطئه آمریکاییها دست به بمباران هواپیماهای باقی مانده در صحرای طبس زد.
وی افزود: نیروهای ژاندارمری در مکان فرود بالگردها برخی مدارک را جمع آوری کردند. بعد از آنها آقای خلخالی (سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر وقت) هم ضمن بازدید از محل وقوع حادثه، مدارک و اسناد دیگری را جمع آوری کرد و روز بعد من به همراه پنجم اردیبهشت، رستاخیز شنها برای آمریکا در طبسهیئتی متشکل از حضرت آیت الله خامنهای نماینده امام در وزارت دفاع، آقای هاشمی رفسنجانی عضو شورای انقلاب، دکتر چمران، سرهنگ سلیمی، سرهنگ دیزجی، سرگرد خضرایی به امر امام به منطقه اعزام شدیم تا از جنبه فنی و تخصصی، بالگردها و آثار و مدارک باقیمانده را مورد بازدید و بررسی قرار دهیم.
آنچه که در صحرای طبس مشاهده و بررسی کردیم شامل لاشه سوخته یک هواپیما، دو بالگرد سوخته و دو بالگرد صدمه دیده و دو بالگرد سالم و خالی بود که نقشهی مسیر عملیات زیر صندلی خلبان یکی از هواپیماهای سالم پیدا شد.
در این حادثه هشت نفر از نیروهای آمریکایی در آتش سوخته و باقیمانده نیروها با هواپیماهای C ۱۳۰ منطقه را به سمت فرودگاه عمان ترک میکنند و در نهایت عملیات به طور کامل شکست میخورد.
کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس گفت: با بررسی مسیر معکوس عملیات پنجه عقاب طبق نقشهی بدست آمده از داخل یکی از هواپیماهای آمریکایی و بررسی جزئیات به جای مانده در هر یک از نقاط فرود بالگردها، نقشه کامل کارتر برملا شد.
عابدی افزود: در کنار این بررسی ها، دادگاه انقلاب اسلامی هم به ما اطلاع داد که تعدادی خودروی جمس امریکایی در مسگرآباد با افراد مشخص، منتظر و آماده حرکت بودند. این ده خودرو وظیفه داشتند تا در زمان مشخصی (حدود ساعت ۴ بامداد روز ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹) کماندوهای امریکایی را که لباس نیروهای کمیتهای انقلاب اسلامی میپوشیدند، از تپههای غربی گرمسار به تهران محل لانه جاسوسی، وزارت خارجه و ساختمان حزب رستاخیز سابق (وزارت کشور فعلی) بیاورند.
این خودروها به صورت پراکنده و هر کدام از مسیری باید خود را به سه نقطه در تهران میرساندند. یک نقطه وزارت خارجه بود. چون به امریکاییها خبر رسیده بود، تعدادی از جاسوسها در مکانی در اطراف وزارت خارجه نگه داری میشوند. نقطه دوم سفارت امریکا و نقطه سوم محل فعلی وزارت کشور در خیابان فاطمی بود.
همه چی از پیش سازماندهی شده بود، کارشناس تیم حقیقتیاب حادثه طبس گفت: پس از بررسی بعدی به این نکته رسیدیم که اگر نیروهای کماندو آمریکایی موفق به آزادی جاسوسان میشدند، قرار بود از شش فروند بالگرد امریکایی ۴ فروند آن در ورزشگاه شهید شیرودی فرود بیایند، یک فروند در محل حزب رستاخیز (وزارت کشور فعلی)، یک فروند هم در وزارت خارجه برای خارج کردن نیروها و جاسوسان از این مناطق و انتقال آنها به منطقه فرودگاه منظریه ضلع غربی دریاچه و اتوبان قم (فرودگاه تمرینهای هوایی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران).
عابدی افزود: تمام برنامهها توسط عوامل جاسوسی از قبل پیش بینی و سازماندهی و آماده شده بود که جمع آوری پدافند امنیت هوایی منطقه مهرآباد و غیرفعال بودن آنها و رادارها، نمونهای از این سازماندهیها بود.
حال ۴۳ سال از این حادثه و معجزه الهی میگذرد. حادثهای که باید برای عبرت استکبار جهانی بیش از پیش به نسل جوان و دنیا تبیین شود. در تقویم ایران، ۵ اردیبهشت سالروز شکست حمله نظامی آمریکا در طبس نامگذاری شده است.
در دهه ۷۰ نیز مسجدی به نام مسجد شکر در نزدیکی محل حادثه صحرای طبس از سوی سپاه یزد برای جاودان شدن نام و یاد این واقعه، و شکر امداد غیبی خداوند، ساخته شد.
هم اکنون هم موزه بین المللی استکبار ستیزی در محل این حادثه در حال ساخت است که تاکنون ۴۰ درصد پیشرفت کاری دارد که تسریع در اختصاص اعتبار، می تواند روند ساخت آنرا شتاب دهد.
در سالهای اخیر سعی شده با برگزاری نمایشگاههای عکس، از جمله نمایشگاه رستاخیز شنها در طبس در ۴ اردیبهشت ۹۸، چاپ کتاب با عنوان "صحرای طبس، رستاخیز شنها" در اردیبهشت ۹۳ و برگزاری مراسم گرامیداشت پنجم اردیبهشت در صحرای طبس، این واقعه و معجزه الهی در شکست استکبار، زنده نگه داشته شود.
سامانه پدافند موشکی طبس، لرزه بر اندام دشمن از اقدامات چشمگیری که در این سالها برای حفظ و جاودانگی واقعه طبس انجام شده، نامگذاری یک سامانه پدافند موشکی به نام
این سامانه یک محصول کاملا ایرانی با قابلیت تحرک پذیری و مجهز به موشکهای میان برد و ارتفاع متوسط است که در ارتفاع ۲۷ کیلومتری و بُرد ۷۵ کیلومتری قابلیت درگیری با یک هدف را دارد.
مقابله با هواپیماهای تاکتیکی و استراتژیک، مقابله با بالگردها و پهپادها و قابلیت کار در شرایط جنگ الکترونیکی از جمله مأموریتهای سامانه پدافند موشکی طبس است که با هدف یادآوری وحشت واقعه طبس برای آمریکایی ها، این نام بر آن گذاشته شده است.
به طور حتم اقداماتی همچون ثبت ملی واقعه طبس، گنجاندن این معجزهی الهی در کتب درسی مقاطع مختلف تحصیلی، تبیین جوانب مختلف آن به لحاظ سیاسی و اجتماعی برای نسل جوان، تسریع ساخت موزه بین المللی استکبارستیزی صحرای طبس و اجرای برنامههای گردشگری در آن منطقه میتواند از اقدامات اساسی برای جاوید کردن این واقعه و معجزهی الهی در تاریخ باشد که اجرای این اقدامات، همت مضاعف مسئولان در بخشهای مختلف آموزشی، سیاسی و گردشگری را میطلبد.
به همین مناسبت تا دقایقی دیگر در محل وقوع این حادثه، مراسمی با حضور خانوادههای شهدا بویژه همسر شهید محمد منتظر قائم، تنها شهید این حادثه، فعالان فرهنگی، اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان برگزار میشود.