قرآن کریم میفرماید لحظه به لحظه از عمر انسان کاسته میشود و اگر کسی آن را بفروشد و بهایش را بگیرد در خسران نیست. بهای عمر انسان، ایمان و عمل صالح است.
«رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ». سخن جلسه فعلی ما پیرامون دومین دعای این آیه شریفه است که حضرت ابراهیم از خداوند درخواست میکند. صالحین یعنی کسانی که عمل صالح انجام میدهند. بحث عمل صالح در قرآن به صورتهای گوناگون آمده است. جالب این است که عمل صالح اکثرا در کنار ایمان آمده است گویی میوه و ثمره ایمان است. ایمان بدون عمل صالح درخت بیثمر دانسته شده است.
نیت بر خود عمل تقدم شأنی دارد
در میان موجودات تنها موجودی که عملش مجبورانه نیست، آزادانه مطلق است انسان است. تنها انسان است که عملش به رغم آنکه از نظر وراثت و محیط مجبور است، به اختیار صورت میگیرد. این اختیار درست است که بحث فلسفی است، ولی هر کس به فطرت خودش مراجعه کند آزادی و اختیار را احساس میکند و چندان نیاز به استدلال و برهان ندارد، ولی هر عمل انسان دو وجه دارد، یک وجه پیدا و یک وجه ناپیدا. وجه پیدای عمل انسان همان رفتاری است که از او سر میزند. عمل انسان یک وجه ناپیدا دارد و آن انگیزه و نیت عمل است. اول انسان نیت و قصد میکند و انگیزه دارد و بعد عمل را انجام میدهد؛ بنابراین نیت بر خود عمل تقدم شأنی دارد. همانطور که تقدم شأنی دارد رجحان ذاتی هم دارد. ساختار روحی انسان با شاکله او با جان او ارتباط عمیق دارد که عملی را با چه نیت انجام میدهد.
این است که میگوییم عمل صالح عملی است که از ایمان سرچشمه گرفته یعنی نیت و انگیزه عمل از ایمان سرچشمه گرفته باشد. تصور کنید یک فرد بیایمان کردار پسندیده انجام دهد یا یک فرد باایمان کرداری انجام دهد که ریشه در ایمانش نداشته باشد، ولی عمل صالح عملی است که با انگیزه الهی باشد. انجام عمل شایسته هوشیاری میخواهد، موقعشناسی میخواهد. خیلی از مومنین به دلیل عدم هوشیاری کارهای ناپسند انجام میدهند و خیال میکنند عملشان عمل صالح است. افرادی انگیزه الهی دارند، ولی مقتضیات محیط را تشخیص نمیدهند لذا عملشان عمل صالح نیست؛ بنابراین ایمان تنها باعث عمل صالح نیست و شخص مومن با ذکاوت و تعقل عمل صالح انجام میدهد. خلاصه آنکه عمل صالح شامل هر کار خوبی است که برای خدا انجام شود. پس آنچه در عمل صالح مهم است قصد تقرب است.
هر عملی با قصد تقرب انجام بگیرد عبادت است
اگرچه عمل صالح مفهوم وسیعی دارد که هر برنامه مفیدی را شامل میشود، اما در کلمات پیشوایان دینی ما یک مصادیق معینی برای عمل صالح ذکر شده است مثلا امام علی (ع) میفرماید عمل صالح همین اعمال عبادی روزانه است. در روایتی دیگری آمده است که عمل صالح ادای امانت است. فرمایش امیرالمومنین (ع) درست است، ولی عبادت فقط نماز و روزه نیست. هر عملی اگر با قصد تقرب انجام بگیرد عبادت است. اینگونه تمام اعمال زندگی روزمره انسان داخل در عبادت قرار میگیرد. بالعکس اگر انسان عمل عبادی را برای خدا انجام ندهد نه تنها عبادت نیست بلکه موجب عذاب الهی است. جان عبادت قصد تقرب الی الله است.
از نظر عارفان بزرگ نسبت عمل صالح با ایمان نسبت درخت و ثمره درخت است. درختی که ثمره ندارد مومن بلاعمل است. مولانا در کتاب مثنوی چندین بار به این نکته اشاره کرده است از جمله میگوید:
هست سر مرد، چون بیخ درخت
زان بروید برگهاش از چوب سخت
درخور آن بیخ رسته برگها
در درخت و در نفوس و در نهی
برفلک پرهاست ز اشجار وفا
اصلها ثابت و فرعه فی السما
پس عمل صالح مبتنی بر ایمان است. اگر ایمان باشد عمل مبتنی بر ایمان نشانه شخص مومن است. فخر رازی در تفسیر کبیر خود در ذیل آیه «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» میگوید من مدتها نمیفهمیدم معنای خسر چیست تا اینکه یک روز در بازار قدم برمیداشتم ناگهان دیدم یک کسی یخ میفروشد و میگوید مردم بیایید متاع مرا بخرید، اگر نخرید من به زودی در خسران خواهم بود. تازه فهمیدم خسران یعنی آنکه سرمایهاش را از دست بدهد نه کسی که نفعی به او نرسد. پس خسران به این معنا است که سرمایه انسان از دستش برود.
قرآن میفرماید لحظه به لحظه از عمر انسان کاسته میشود. اگر کسی آن را بفروشد و بهایش را بگیرد در خسران نیست. بهای عمر انسان ایمان و عمل صالح است. خواسته حضرت ابراهیم از خداوند این بود که خدایا به من حکمت نظری بده، یعنی تو را بشناسم، جهان را بشناسم، معرفت به جهان داشته باشم، همچنین مرا به صالحین ملحق کند که حکمت عملی است. حکمت عملی آگاهی به این است که انسان باید برای رسیدن به مقصود چه اعمالی را انجام بدهد. دعای ایشان دعای جامعی است که هم حکمت نظری و هم حکمت عملی را شامل میشود.
منبع : ایکنا