ما در این مطلب سیره اجتماعی امیرالمومنین (علیه السلام) همچون همگرایی و تعامل، اهتمام به تبلیغ و مسئولیت اجتماعی را در ماه رمضان بررسی کرده ایم.
سیره امیرالمؤمنین حضرت علی به دلیل جایگاه معنوی و به دلیل تنوع شرایط پیرامونی و اجتماعی ایشان، دارای نتایج و یافتههایی کم نظیر است. دوران زندگی پیش از بعثت، از بعثت تا هجرت، از هجرت تا رحلت رسول خدا خلافت خلفای سه گانه و دوران حکومت، همگی گستره وسیع، متنوع و سازگار با شرایط گوناگونی را به وجود میآورد که الگوگیری در مقاطع و دورههای مختلف را برای رهروان آن حضرت ممکن میسازد. در این تحقیق، سعی میشود با تکیه بر احادیث و گزارشهای تاریخی، رفتار امیرالمؤمنین حضرت علی به عنوان سیره و سبک زندگی، در محدوده زمانی ماه رمضان به عنوان یک مناسبت و موسم دینی ارائه شود.
سیره اجتماعی امیرالمؤمنین (ع)
انواع شرایط اجتماعی که امیرالمؤمنین حضرت علی در طول عمر خود تجربه کرده بود، عبارت بودند از: محیط خانوادگی پیامبر پیش از بعثت، دوره سه ساله دعوت مخفیانه و ده ساله دعوت آشکار در مکه، معادلات داخلی قریش در رویارویی با پیامبر، تحریم اقتصادی شعب ابی طالب، هجرت پیامبر به طائف و مدینه، جنگهای متعدد با قریشیان مکه و یهودیان مدینه، فرماندهی سریه ها، رقابتهای مهاجر و انصار، رقابتهای داخلی مهاجر، جریان نفاق، مهجور ماندن و خانه نشینی امیرالمؤمنین حضرت علی، مشاوره دادن به خلفا، خلیفه شدن امیرالمؤمنین حضرت علی بر جهان اسلام و برخورد ایشان با جریانهای افراطی و التقاطی.
این تنوع در نقش آفرینی و شرایط اجتماعی، موجب میشود که در بیشتر شرایط اجتماعی و سیاسی، چه در نقش حاکم و چه محکوم، چه پیروز و چه شکست خورده، چه مشاور و چه ناقد، چه در رویارویی با دشمن نظامی و چه دشمن عقیدتی، چه جنگ نرم و چه جنگ سخت، چه تحریم اجتماعی و چه اقتصادی به سنت و سیرهای جامع از ایشان دست یافت. با وجود فقر منابع تاریخی و حدیثی در خصوص دورههای متعددی از زندگی امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)، میتوان محورهای سیره اجتماعی حضرت را در رمضان به شکل زیر ترسیم کرد.
١. همگرایی و تعامل
در مواردی، دوری گزیدن از برخی فعالیتهای اجتماعی، از توصیههای الزامی یا ارشادی دستهای از عبادتها است. بنابراین، ممکن است محدود شدن فعالیتها و نشاط اجتماعی به دلیل وجود برخی احکام تکلیفی در رمضان، از لوازم چنین موسمی دانسته شود. در حالی که با مراجعه به سیره معصومان و دیگر منابع دینی، گاه به عنوان یک آسیب تلقی میشود، نه یک لزوم طبیعی. در این میان، سیره و رویکرد اهل بیت میتواند تبیین کننده روح حاکم بر تکالیف عبادی باشد و سالکان را از افراط و تفریط دور سازد.
امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در رمضان بر صله رحم، سرکشی به خانواده و بستگان [۲۹] و حضور در اجتماع مردم تأکید میکرد. بنابر گزارش شیخ مفید، سیره حضرت در رمضان، سر زدن به فرزندان خود در همه شبهای رمضان بوده است. [۳۰]دید و بازدید و احوال پرسی از دیگران، برای آن حضرت در مرتبهای از اولویت قرار داشت که ایشان با استناد به خاطرهای از رسول خدا شرکت در سفره افطار و اجابت درخواست دعوت کنندگان را مقدم بر اقامه نماز میدانست. [۳۱]
٢. اهتمام به تبلیغ و مسئولیت اجتماعی
محدود کردن تکالیف و وظایف به مناسک دینی و عبادات روزانه و غفلت از نقشها و مسئولیتهای اجتماعی، از مشکلات برخی جوامع اسلامی است، درحالی که جامعه انسانی، تنها با مسئولیت پذیری و نقش آفرینی سودمند و هدف مند میتواند مراتب کمال و سعادت دینی و دنیایی را بپیماید. یکی از مسئولیتهای مهم اجتماعی، اهتمام به تقویت و گسترش عوامل تعالی بخش و پیش گیری از اثرگذاری زمینههای افول و انحطاط است. این اهتمام در موارد زیادی در قالب هجرت، تبلیغ و امر به معروف و نهی از منکر شکل میگیرد.
هجرت چه با هدف یافتن محیطهای مساعدتر برای ایجاد نظام کامل اجتماعی که مبتنی بر مبانی دینی باشد و چه با هدف گسترش قلمرو جغرافیایی اندیشه دینی، از نخستین سالهای تاریخ اسلام، در اندیشه رسول گرامی اسلام بوده است. هجرت گروهی از مسلمانان به حبشه و هجرت رسول خدا از مکه به مدینه، از نوع نخست و هجرت پیامبر اسلام به طائف، هجرت مصعب بن عمیر به مدینه و هجرت دیگر مبلغان دینی به شهرها و مناطق دور دست، از نوع دوم هستند. با مطالعه زندگی امیرالمؤمنین حضرت علی هر دو نوع از هجرت را میتوان یافت. هجرت از مکه به مدینه برای یافتن محیط مساعدتری جهت سلوک و زندگی بر اساس آموزههای دینی و هجرت به یمن برای تبلیغ و گسترش معارف اسلامی، نمونههایی از آنها هستند.
باید یادآور شد که تبلیغ و برخی دیگر از محورهای یاد شده در سیره و سبک زندگی حضرت، تنها مخصوص رمضان نبوده است و در دیگر ایام سال نیز کاربرد داشته است. اهمیت و اهتمام امیرالمؤمنین حضرت علی به این مسئولیت اجتماعی، به گونهای بوده که سنتها و مناسک متداول ماه رمضان، مانع از انجام این رسالت نبوده است.
هجرت امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) به یمن در رمضان سال دهم هجری، یکی از این رویدادها است. وی در این هجرت، سرپرستی گروهی تبلیغی نظامی را برعهده داشت. همراهی نیروهای نظامی به آن جهت بود که در سفرهای مشابه، قبایل مختلف، گروههای متعددی از مبلغان را قتل و غارت کرده بودند. هجرت به یمن از جنبههای گوناگون اهمیت داشت؛ زیرا یمن از دیرباز شاهد حضور مبلغان و دولت مردان یهودی و مسیحی بود. هجرت به یمن دارای حساسیتهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی بود و رسول خدا پیش از حرکت، لوایی را برای ایشان در نظر گرفت و با دست خود، عمامهای برای امام آماده ساخت [۳۲] و دستورالعمل و اولویتهای تبلیغی سیاسی خود را بیان کرد و فرمود: با آنها به جنگ مپرداز، مگر زمانی که با تو به جنگ پرداخته و خونی از شما ریخته شد. نخستین درخواست تو از آنها شهادت به وحدانیت خداوند باشد و اگر پذیرفتند، برپا داشتن نماز و اگر پذیرفتند، پرداخت صدقه به فقیرانی از خودشان و اگر پذیرفتند، دیگر چیزی از آنها نخواه. به خدا سوگند! اگر یک نفر به دست تو هدایت شود، برای تو بهتر است از آنچه خورشید بر آن میتابد و غروب میکند. [۳۳]در این سفر، امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب را سیصد سوار همراهی میکردند. [۳۴]یکی از نتایج مهم هجرت امیرالمؤمنین حضرت علی به یمن، اسلام آوردن دسته جمعی قبیله همدان در یک روز بود. [۳۵]رسول خدا با شنیدن این خبر، سجده شکر به جا آورد و در نامه ای، سه مرتبه بر قبیله همدان و دیگر یمنیان تازه مسلمان، سلام فرستاد. [۳۶]این در حالی بود که در همان سال، خالد بن ولید در سفر خود به یمن نتوانسته بود توفیقی به دست آورد. [۳۷] ادامه دارد...
پی نوشت:
[29] شیخ مفید، الإرشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ١٤١٣، ج ١، ص ١٤.
[30] همان.
[31] قاضی نعمان، پیشین، ج ١، ص ٢٨٠.
[32] محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت : دار الکتب العلمیۀ، ١٤١٠ ه. ق، ج ٢، ص ١٢٨.
[33] تقی الدین احمد بن علی بن عبدالقادر مقریزی، إمتاع الأسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت: دار الکتب العلمیۀ، ١٤٢٠ ه. ق، ج ٢، ص ٩٥ - ١٠٢.
[34] همان.
[35] طبری، پیشین، ج ٣، ص ١٣٢.
[36] مقریزی، پیشین، ج ٢، ص ١٠٢.
[37] طبری، پیشین، ج ٣، ص ١٣٢.
[29] شیخ مفید، الإرشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ١٤١٣، ج ١، ص ١٤.
[30] همان.
[31] قاضی نعمان، پیشین، ج ١، ص ٢٨٠.
[32] محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت : دار الکتب العلمیۀ، ١٤١٠ ه. ق، ج ٢، ص ١٢٨.
[33] تقی الدین احمد بن علی بن عبدالقادر مقریزی، إمتاع الأسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت: دار الکتب العلمیۀ، ١٤٢٠ ه. ق، ج ٢، ص ٩٥ - ١٠٢.
[34] همان.
[35] طبری، پیشین، ج ٣، ص ١٣٢.
[36] مقریزی، پیشین، ج ٢، ص ١٠٢.
[37] طبری، پیشین، ج ٣، ص ١٣٢.
[29] شیخ مفید، الإرشاد، قم: کنگره شیخ مفید، ١٤١٣، ج ١، ص ١٤.
[30] همان.
[31] قاضی نعمان، پیشین، ج ١، ص ٢٨٠.
[32] محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت : دار الکتب العلمیۀ، ١٤١٠ ه. ق، ج ٢، ص ١٢٨.
[33] تقی الدین احمد بن علی بن عبدالقادر مقریزی، إمتاع الأسماع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت: دار الکتب العلمیۀ، ١٤٢٠ ه. ق، ج ٢، ص ٩٥ - ١٠٢.
[34] همان.
[35] طبری، پیشین، ج ٣، ص ١٣٢.
[36] مقریزی، پیشین، ج ٢، ص ١٠٢.
[37] طبری، پیشین، ج ٣، ص ١٣٢.
منبع : نعمت الله صفری فروشانی / حامد قرائتی، تاریخ اسلام