همه ما محبت خدا را در دلمان داریم ولی ممکن است گاهی حس کنیم خدا صدایمان را نمی شنود و شاید ما را دوست ندارد.
در ابتدا و قبل از اینکه بخواهیم به این سئوال پاسخ دهیم نامهای که از طرف خدا برای انسانها فرستاده شده است را میخوانیم:
نامه ای از طرف خدا
سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من، نه تو را رها کردهام و نه، با تو دشمنی کردهام (ضحی ۱-۲)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس۳۰)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام ۴)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام (انبیا ۸۷)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس ۲۴)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری (حج ۷۳)
پس، چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشم هایت از وحشت فرو رفتند وتمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی، اما به من گمان بردی چه گمانهایی. (احزاب ۱۰)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه ۱۱۸)
وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم، اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی. (انعام ۶۳-۶۴)
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شدهای. (اسرا ۸۳)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که میشکست پشتت؟ (سوره انشراح ۲-۳)
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است؟ (اعراف ۵۹)
پس کجا میروی؟ (تکویر۲۶)
اظهار محبت انسانها
باید بدانیم اظهار محبت و دوستی در میان انسان ها، راههای مختلفی دارد؛ گاهی کلمات آتشین و سخنان محبت آمیز در قالب شعر و نثر، پیام محبت را میرساند و گاهی ریزش بی امان اشک سوزان و شرارههای قلب فروزان، پیک خوش خبر صفا و محبت است. هدیه دادن، احترام نمودن و پذیرایی کردن، از دیگر نشانههای محبت ورزی میباشند.
اظهار محبت خدا به بندگان
اظهار محبت خداوند به بندگانش، از نوع انفعالات نیست که در میان انسانها شایع است؛ محبت خداوند به مخلوقاتش، به این علت است که سازنده ای به آفریده خود علاقهمند است. هر معلولی، ظهور و تراوشی از علت خود است و با آن، سنخیت و مشابهت دارد. بنابراین، به علت خود علاقهمند و وابسته است؛ چون هستی و سرمایه وجودش را از او میداند. بالاترین و قویترین نوع دوستی، محبتی است که خداوند نسبت به بندگان خود دارد.
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود
اظهار محبت خدا به بندگان در قرآن
خداوند، در آیات و روایات فراوانی، محبتش را به بندگانش ابراز کرده است؛ مانند این آیات: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»؛ «فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ»؛ و «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ».
در حدیث قدسی نیز چنین آمده است: «اگر آنان که از من روی گردانیده اند، میدانستند که چه قدر منتظر آنان هستم، از شوق میمردند».
محبت خداوند به بندگانش، دارای آثار و نشانههایی است که در احادیث به آنها اشاره شده است. بعضی از این نشانهها و آثار عبارتند از:
۱. اطاعت از خداوند و پیروی از اولیای او: «کسی که خوشحال میشود از این که بفهمد محبوب خداست، باید مطیع خدا و پیرو ما "اهل بیت "باشد».
۲. زیاد به یاد خدا بودن: «اگر بنده ام را ببینی که زیاد به یاد من است، خودم چنین اجازهای به او داده ام و او را دوست میدارم».
۳. آرامش درونی و شکیبایی: «هنگامی که خداوند بندهای را دوست بدارد، او را با زیور آرامش و شکیبایی میآراید».
۴. داشتن قلبی پاک و اخلاقی متعادل: «زمانی که خداوند بندهای را دوست بدارد، قلبی پاک و اخلاقی متعادل به دور از افراط و تفریط روزی اش میکند».
۵. دوست داشتن مطیعان و دشمنی با عاصیان: «اگر میخواهی بدانی که در تو خیر و نیکی وجود دارد یا نه، به قلبت بنگر؛ اگر در آن دوستی و محبت نسبت به بندگان مطیع خداوند و بغض و کینه نسبت به گناه کاران یافتی، پس در تو خیر و نیکی است و خداوند تو را دوست دارد».
زندگی بخشیدن به انسان نشانه ای محبت خدا
نعمت وجود و حیات و استمرار آن و مجهز بودن به اسباب و لوازمی که برای ادامه زندگی و تکامل مادی و معنوی انسان بایسته است، از دیگر جلوههای محبت خداوند به بندگانش میباشد.
اگر محبت و عنایت حق به بندگانش نبود، هرگز آتش اشتیاق در درونمان زبانه نمیکشید و نهر کوچک وجودمان، میلی به دریا شدن پیدا نمیکرد.
رشتهای بر گردنم افکنده دوست
میکشد آن جا که خاطرخواه اوست
احساس نیاز به دعا، تضرّع و خاکساری در پیشگاه معبود متعال و عرض نیاز و حاجت به او، از آثار توجّه، عنایت و محبت خداوند به بندگانش میباشد.
خدا بندگانش را تنها نمی گذارد
گاهی میشنویم که برخی میگویند احساس میکنم از یاد خدا رفته ام! مگر خداوند بنده هایش را تنها میگذارد؟!
باید گفت که این احساس اشتباه است، زیرا اوّلین صفتى که هر روز در دفعات مختلفی آن را تکرار میکنیم و در ابتداى هر کلام و هر کارى آن را بر زبان میآوریم، صفت مهربانى و مهرورزى او نسبت به عالمیان است. در جمله «بسم اللّه الرحمن الرحیم» دو صفت رحمان و رحیم یادآور میشویم که او مهربانترین مهربانان است که لطفش سراسر نظام هستى را فرا گرفته است. او خود در آیه ۱۵۶ سوره اعراف میفرماید: (رحمتم همه چیز را فراگرفته است)
مهربانی و دلسوزی خداوند چنان است که حتی از بنده گنهکار و خطاکار خود نیز غافل نمیشود و او را از یاد نمیبرد. در حدیثی قدسی میخوانیم: (اگر کسانی که از من روی گردانیده اند بدانند چگونه منتظرشان هستم و چقدر لطف من شامل حال شان است و چقدر مشتاق به ترک گناه آنانم، حتماً از شوق میمردند و از محبت من متلاشی میشدند).
این حدیث به خوبی نشان میدهد که خدا چقدر نسبت به بندگان حتی گناهکار خود رئوف است و چقدر به آنها علاقه دارد و با اینکه انسان گنهکار، خدا را نافرمانی کرده و از او دور شده، امّا خداوند مشتاقانه منتظر بازگشت اوست.
محبت مادر به فرزند نمونه کوچک محبت خدا به بندگان
آیا تا به حال در محبت یک مادر به فرزند دقّت کرده اید؟ مادری که آغوش پر مهرش همیشه به روی فرزند گشوده است و از هیچ کمکی نسبت به او دریغ ندارد. شدّت محبت خداوند به مخلوقاتش از محبت مادر نیز بیشتر است.
در زمان رسول خدا (صلى الله علیه و آله) عدّه اى اسیر نزد پیامبر آوردند. ناگهان زنى از اسیران، که چشمش به کودکى اسیر افتاده بود، دوید و او را در آغوش گرفت و شیرش داد.
پیامبر (صلى الله علیه و آله) به اصحاب فرمود: آیا به نظر شما این زن هیچ گاه حاضر مى شود کودک خود را در آتش افکند؟ عرض کردند: خیر؛ تا قدرت داشته باشد این کار را نمى کند. پیامبر فرمود: خداوند نسبت به بندگان خود مهربانتر از این مادر نسبت به فرزند خود است.
بی شک چنین خدایی به همه بندگان خود با نگاه رحمت و عطوفت و شفقتی بی مثال مینگرد چرا که او به عنوان کمال مطلق واجد همه فضائل و نیکیهای مخلوقات خود در والاترین و بی حد و حصرترین مراتب آنهاست.
یعنی اگر مهر مادری را وصفی نیکو در نهاد مادران مییابیم باید بدانیم که کمال این مهر و شفقت در وجود پروردگار یافت میشود.
با این حساب آیا میتوان چنین تصور کرد که خدا بندگانش را فراموش کند و آنها را تنها بگذارد؟! باید مراقب بود! شیطان اینگونه القا میکند که احساس کنیم خدا ما را فراموش کرده و تنها گذاشته است تا ما را از خدا و رحمتش ناامید و دور سازد و در نتیجه خدا و یاد او را فراموش کنیم. این در حالی است که ما باید با تذکر و یادآوری مدام این حقیقت را از یاد نبریم که او دوست مان دارد.
اطاعت الهی، شرط استمرار محبّت الهی
انسان از طریق اطاعت خداوند و انجام واجبات الهی میتواند به او نزدیک شود و خود را محبوب او سازد. خداوند خود میفرماید: (بنده من با چیزى محبوبتر از آنچه بر او واجب کرده ام، محبت مرا بخود جلب نمى کند)
سخن امام علی علیه السلام درباره محبت خداوند
روایتی امام علی (علیه السلام) میفرماید: (اى اصبغ! اگر گام هاى تو استوار باشد و ولایت پذیرى تو کامل و دستت گشاده، بدان که خداوند به تو، از خودت مهربانتر است)؛ «یا أَصبَغُ! لئن ثَبَتَتْ قَدَمُکَ و تَمَّتْ وَلایَتُکَ و انبَسَطَتْ یَدُکَ فاللّه ُ أَرحَمُ بِکَ مِن نفسِکَ». (۴)
اهمیت یاد خدا در افزایش محبت
واضح است که برای تداوم بخشیدن این محبوبیت باید خدا را زیاد یاد کنیم. زیرا او خود در آیه ۱۵۲ سوره بقره فرموده: (پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و [در برابر نعماتم]کفران نکنید)؛ همچنین در آیه ۳۱ سوره آل عمران و از قول پیامبر میخوانیم: (اگر خدا را دوست دارید از من اطاعت کنید تا خدا شما را دوست بدارد)
انسان با گناه خودش را فراموش می کند
باید مراقب باشیم مانند کسانی نشویم که خدا را فراموش کرده اند و خداوند نیز آنها را به حال خودشان رها کرده و غرق در گناه شده اند. چرا که به تعبیر قرآن در آیه ۱۹ سوره حشر، فراموشی خدا سبب میشود که انسان خویشتن خویش را نیز از یاد ببرد و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد، آنها فاسقان اند.
معنای خود فراموشی
خودفراموشی بدین معنا که آدمی ارزشها و استعدادها و لیاقتهاى ذاتى خود را که خدا در او نهفته و از بقیه مخلوقات ممتازش ساخته، به دست فراموشى مى سپرد و این مساوى با فراموش کردن انسانیت خویش است و چنین انسانى تا سرحد یک حیوان درنده سقوط مى کند و همتش چیزى جز خواب و خور و شهوت نخواهد بود.
برای همین است که باید گناه و مجالسی را که زمینه فراموشی انسان از سوی خداوند سبحان فراهم میکند، ترک کرد همچنان که در آیه ۱۴۰ سوره نساء نیز آمده که: (هر گاه بشنوید افرادى آیات خدا را انکار و استهزا مى کنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهید بود).
بازگشت به سوی خدا
و اگر به گناهی آلوده شدیم به جای ناامیدی از رحمت الهی، با توبه زمینه جلب رحمت خداوند را ایجاد کنیم و بدانیم تنها گناهی که گناهی بزرگتر از آن نیست ناامیدی از رحمت و بخشایش پروردگار مهربان است. در جمع بندی همه این مطالب باید گفت که خداوند هیچ وقت انسان را فراموش نمیکند و از یاد او غافل نمیشود.
بیشتر بخوانید:عشق خدا به توبه کنندگان + فیلم سخنان آیت الله بهجت
محبت خدا به بندگان از قبل از ورود به دنیا
به هر حال خدایى که انسان را در ظلمتکده رَحم فراموش نکرد، خدایى که هنگام طفولیّت که توانایى بر تغذیه از موادّ غذایى این جهان نداشت روزى اش را قبل از تولّد به مادر مهربان حواله کرد، خدایى که هنگام پایان دوران شیرخوارگى در آن حال که ناتوان بود روزى اش را به دست پدرى پر مهر داد که صبح تا شام تلاش کند و خوشحال باشد که براى تهیّه غذاى فرزندانش زحمت مىکشد؛ این خدا چگونه ممکن است انسان را فراموش کند و او را برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و برای رفع مشکلاتش، تنها گذارد؟
امام صادق (ع) در این باره میفرمایند: «هر گاه خداوند متعال بنده اى را دوست بدارد، طاعت خود را به او الهام فرماید، قناعت را پیشه او کند، در دین فقیه و آگاهش گرداند، جانش را با یقین نیرو بخشد، پس به کفاف زندگیش، بسنده کند و جامه عفت بپوشد؛ و هرگاه خداوند بنده اى را دشمن دارد، مال را محبوب او گرداند، آرزوهایش را دراز کند، دنیا را به دلش اندازد، او را به خواهش هاى نفْسش وا گذارد، پس او بر مرکب ستیز بنشیند و بساط فساد را بگسترد و بر بندگان ستم کند.»
جایگاه ما نزد خدا
و نیز از آن حضرت (ع) است که فرمودند: «هر که دوست دارد بداند منزلتش نزد خداوند چگونه است، بنگرد که منزلت خدا نزد او چگونه است. هر کس بر سر دوراهى دنیا و آخرت قرار گیرد و کار آخرت را بر دنیا برگزیند، چنین شخصى خداوند را دوست دارد، اما کسى که دنیا را برگزید براى خدا منزلتى قائل نیست.»
سخنان حجت السلام قمی درباره ارتباط و محبت خدا
منابع: حوزه، مکارم، قدس آنلاین، پارسینه