امام علىعلیه السلام میفرماید: آگاه باشید قرائتى که همراه با تدبر و اندیشه نباشد در آن خیرى نیست.
در واقع تلاوت قرآن با شرایط و آداب آن، مقدمهاى براى تدبر در مفاهیم و درک حقائق قرآن است.
عظمت قرآن در قرآن
قرآن در اینباره میفرماید: «اگر ما این قرآن را بر کوهى فرو فرستاده بودیم، آنرا [با همه صلابت و عظمتش]در برابر خدا خاشع و از ترس او از هم پاشیده میدیدى. ما این مَثَلها را براى مردم میزنیم. باشد که [در قرآن]بیندیشند».
تاکید قرآن بر تدبر در قرآن
قرآن کریم درباره کسانى که در آیات خدا تدبر نمیکنند با لحنى تند میفرماید: "
آیا در قرآن نمیاندیشند [تا حقایق را بفهمند]یا بر دلهایشان قفلهایى قرار دارد؟ "
رفتار امام صادق علیه السلام قبل ار خواندن قرآن
امام صادق (ع) هنگام به دست گرفتن قرآن و پیش از خواندن آن، میفرمود: "خدایا! پیماننامه و کتابت را گشودم، خدایا نگریستنم را در آن، عبادت قرار ده و خواندم را اندیشیدن و اندیشیدنم را مایه عبرت کن و چنان نما که از پندهاى تو در آن، پند گیرم و از گناهانت دورى جویم و هنگام خواندن آن، بر دل و گوشم مُهر نزن و بر چشمم پرده میفکن؛ خواندنم را خواندنى بدون تدبر قرار مده، بلکه چنان کن که در آیات و احکام آن بیاندیشم و دستورات دین تو را از آن برگیرم. نگریستن مرا در آن، توأم با غفلت و خواندنم را خواندنى تند و شتابزده مگردان، که تو مهربان و بخشندهای"
شهید مطهرى در این باره میگوید:
یک وظیفه قرآن، یاد دادن و تعلیم کردن است. در این جهت مخاطب قرآن عقل انسان خواهد بود و قرآن با زبان منطق و استدلال با او سخن میگوید. اما بجز این زبان، قرآن زبان دیگرى نیز دارد که مخاطب آن عقل نیست، بلکه دل است و این زبان دوم «احساس» نام دارد.
آنکه میخواهد با قرآن آشنا شود و باآن انس بگیرد باید با این دو زبان هر دو آشنایى داشته باشد و هر دو را در کنار هم مورد استفاده قرار دهد.
تفکیک این دو از هم مایه بروز خطا و اشتباه و سبب خسران و زیان خواهد بود.
یکى از متعالیترین غرایز و احساسات هر انسان، حس مذهبى و فطرت خداجویى اوست. سر و کار قرآن با این حس شریف و برتر است.
اهمیت تدبر در قرآن از نظر بزرگان
حضرت علی (ع) میفرماید: عجایب قرآن قابل شمارش نیست و کهنه نمیشود.
ملاصدرا میگوید: من عمرم را در مسائل عقلی گذراندم ولی در اواخر عمرم فهمیدم که من در سایه بوده ام زیرا در اواخر عمرم به سراغ قرآن رفتم. ملاصدرا قطب علم است و این مطلب را در مورد قرآن میگوید.
فیض کاشانی که دویست کتاب علمی دارد میگوید: در چند رشته تخصص یافتم ولی درهیچ کدام از علومی دوایی برای عطش علم خودم پیدا نکردم و در آخر عمر به سراغ قرآن رفتم.
امام خمینی در کتاب صیحفهی نور جلد ۲۰ ص ۲۰ میفرماید: اینجانب بطور جد میگویم از گذران عمر خودم ناراحت هستم که چرا از اول به سراغ قرآن نرفتم.
حجت الاسلام قرائتی درباره تدبر در قران میگوید:
ما قرآن را میخوانیم که میفرماید: قسم به زیتون و انجیر. این جمله میتواند پایان نامهی یک دکترا باشد که چرا قرآن به انجیر و زیتون قسم خورده است و به میوههای دیگر قسم نخورده است.
مثلا در قرآن میخوانیم: وقتی دریاها جوش میآید. نکند مفهوم این جمله همان است که الان ژاپن میخواهد از آب دریا بنزین درست بکند. اینها برای ما تلنگر است.
قرآن میفرماید: با آب یخ آب تنی بکنید. ما باید بدنبال این باشیم که آب سرد با پوست و اعصاب بدن چکار میکند. چرا اسم انجیر یک بار در قرآن آمد است ولی اسم زیتون هفت بار در قرآن آمده است؟ نکند خوردن یک انجیر و هفت زیتون آثاری دارد که خوردن یک زیتون و هفت انجیر آن آثار را ندارد. چرا قرآن میفرماید که بدن خودتان را با سدر بشویید؟ رابطهی سدر با پوست بدن چیست؟ ما فکر میکنیم که لباس پشمی خوب است در حالیکه قرآن میفرماید لباس پنبهای خوب است. قرآن میفرماید: وقتی به رنگ گوسالهی بنی اسرائیل نگاه میکردی، شاد میشدی. این آیه در مورد روانشناسی رنگ هاست. یعنی رنگ در روح اثر دارد.
قرآن پیچیده است. آیا ما باید به سمت قرآن نرویم؟
بیشتر بخوانید:ضرورت تمسک عملی به رهنمودهای مکتب انسان ساز و تعالی بخش قرآن کریم
قرآن میفرماید: خدای مشرقها و مغرب ها. الان مشخص شده است که کره زمین دور خودش و خورشید میگردد و همیشه یک جا مشرق و یک جا مغرب است. هزار و چهار صد سال پیش کروی بودن زمین مشخص نشده بود. در قرآن کلمهی عسر دوازده بار تکرار شده است در حالی که کلمهی یسر سی و شش بار تکرار شده است. یعنی با هر سختی سه تا آسانی هست. پس آمارها و تکرارهای قرآن هم رمز و راز دارد.
سخنان حجت الاسلام نظافت درباره تدبر در قرآن
منابع: اسلام کوئیست، سمت خدا سخنان حجت الاسلام قرائتی