آیت الله بروجردی از مراجع عالی قدر جهان تشیع بودند، حضور ایشان بر مسند زعامت حوزهی علمیه مانع اجرای نقشههای خائنانهی رژیم پهلوی بود و شاه تا زمان حیات معظمله از اجرای برنامههای ضد دینی خود بهصورت آشکار اجتناب می کرد.
آن گاه عزم اصفهان کرد و پس از جلب رضایت پدر به سمت آن سرزمین دانش خیز به راه افتاد. آیت الله بروجردی در اصفهان در مدرسه صدر سکنا گزید و از محضر استادان و بزرگان آن مدرسه خوشههای معرفت چید و بهرهها برد.
استادان آیة اللّه بروجردی
آیت اللّه بروجردی همواره در جست وجوی علم بود و در طول عمر پربرکت خود از هیچ کوششی برای فراگیری معارف اسلامی غفلت نمیکرد. هر جا که از وجود اندیشمندی نشانی مییافت به محضرش میشتافت و از دانش و کمالات وی بهره میجست. او نخست در درس استاد گران قدر، سیدمحمد باقر درچه ای، شرکت جست. دانشور درچه ای، که نور الهی در دل داشت، گوهر یگانه بروجرد را بازشناخت، او را به خود نزدیک کرد و از عنایات ویژه خویش برخوردار ساخت. آیت اللّه بروجردی سپس مدتی نزد حضرت آیت اللّه ملا محمد کاشی به تحصیل علوم اسلامی و معارف اهل بیت علیهم السلام مشغول گردید. از دیگر استادان وی میتوان از مجتهد وارسته، میرزاابوالمعالی کلباسی، دانشور گرانمایه سیدمحمدتقی مدرس و حکیم برجسته میرزا جهانگیرخان قشقایی نام برد. استادان گران پایهای که هر یک به گونهای ستاره تابناک بروجرد را از عنایت خویش بهرهمند ساختند و در شکل گیری شخصیت گوهر گران بهای خاندان طباطبایی دخالت داشتند.
رهسپار نجف
سال ۱۳۱۹ ق برای گوهر یگانه بروجرد سال تحول بود؛ زیرا در همین سال بود که آیت الله بروجردی همراه برادر کوچکش سیداسماعیل، رهسپار نجف اشرف گردید. برادران بروجردی در ۱۳۲۰ به حریم پاک امیرمؤمنان علی علیه السلام گام نهادند. آیت اللّه بروجردی که در آن زمان ۲۸ سال داشت و مجتهدی جوان شمرده میشد، باشور و شوق جوانی به درس حضرت آیت اللّه محمدکاظم خراسانی شتافت و توجه آن استاد بزرگ حوزه نجف را جلب کرد و میان آنها پیوندی ناگسستنی پدید آورد؛ به گونهای که اگر پس از درس آخوند خراسانی، سخنی بر زبان نمیآورد، استاد وی را مخاطب قرار میداد و میفرمود: آقا نظری ندارید؟ اندک اندک ارج آیت اللّه بروجردی بر شاگردان محفل آخوند نیز آشکار شد. آنها از او خواستند تا پس از خروج استاد از محفل، درس وی را با شرح و توضیح فزونتر بازگو کند. بدین ترتیب یکی از برنامههای مجتهد بروجردی تقریر درس استاد شد.
بازگشت به وطن
آیت اللّه بروجردی هشت سال در جوار بارگاه ملکوتی حضرت علی علیه السلام اقامت گزید و در حوزه علمیه نجف علاوه بر آخوندخراسانی از بزرگانی، چون حضرات آیات شیخ الشریف اصفهانی و سید محمد کاظم یزدی بهره کافی برد. ایشان در این مدت هم چنین گروهی از دانش پژوهان معارف اسلامی را از درس فصول (در علم اصول) خویش کام روا ساخت. سرانجام در اواخر ۱۳۲۸ به اصرار پدر راه بروجرد پیش گرفت و در ۱۳۲۹ با استقبال پرشور مردم به زادگاهش گام نهاد. او بر آن بود که پس از اقامتی کوتاه در وطن، دیگر بار به سمت نجف بال گشاید و به آستان مقدس علوی پناهنده شود. ولی بیماری و مرگ پدر و سپس استادش آخوند خراسانی اشتیاق سفر را در وجودش میراند؛ چرا که زندگی در نجف بی حضور استاد خراسانی برایش دشوار بود. به همین دلیل، اندیشه هجرت از سر برون کرد و در بروجرد بساط تدریس و ارشاد مردم گسترد.
دستگیری آیت اللّه بروجردی
هم زمان با اوج گیری اعتراضهای مؤمنان علیه رضاخان و هجرت اعتراض آمیز روحانیان کشور به قم، آیت اللّه بروجردی که در آن زمان در نجف به سر میبرد، به مرز ایران گام نهاد. مزدوران دربار، که از پیوستن او به مهاجران و رساندن پیام مراجع نجف به معترضان میهراسیدند در مرز قصرشیرین وی را دستگیر کردند و به پایتخت بردند. در تهران رضاخان به دیدارش شتافت. او که در پی یافتن فردی برای رویارویی با شیخ عبدالکریم حائری بود. با ایشان مهربانی کرد. آیت اللّه بروجردی در پاسخ رضاخان، که خواستار نادیده گرفتن جایگاه آیت اللّه حائری و پیروی دولتیان از او بود، فرمود: خیر، شما با ایشان تماس بگیرید، من هم اگر کاری داشتم از طریق آن جناب با شما در میان مینهم. آن گاه وی را به همراهی با روحانیت و عمل به اوامر الهی فراخواند.
فقیه آگاه
از نکات مهم و چشم گیر در شخصیت آیت اللّه بروجردی جامعیت علمی آن بزرگوار است. استاد فقیهان شیعه را نمیتوان تنها یک فقیه به شمار آورد. او از علوم دیگر روزگار به اندازهای آگاهی داشت که موجب شگفتی صاحب نظران میشد. خاطرهای که تاریخ در این باره ثبت کرده است میتواند دلیل روشنی بر درستی این سخن باشد. روزی وزیر فرهنگ وقت همراه مسعودی، رئیس روزنامه اطلاعات، نزد ایشان شتافت. کسی که آنها را خدمت آقا برده بود دست مبارکش را بوسید. در پی او وزیر فرهنگ نیز چنین کرد، ولی مسعودی از این کار سرباز زد. پس از معرفی، آقا درباره تاریخچه روزنامه نگاری، اهداف آن، اولین روزنامه نگار و ... سخن گفت. آن گاه پرسشی جغرافیایی مطرح کرد و، چون وزیر فرهنگ از پاسخ بازماند خود به تبیین پاسخ و توضیح آن پرداخت. هنگام خداحافظی مسعودی پیش از همه دست آقا را بوسید و پس از بیرون آمدن گفت: آقا چنان پیرامون روزنامه نگاری صحبت کرد که گویا یک روزنامه نگار است.
دریای دانش
روزی سرتیپ رزم آرا خدمت حضرت آیت اللّه بروجردی شتافت تا قبله نمای اختراعی خویش را به وی بنمایاند. آقا درباره نجوم و ریاضی مطالبی بیان کرد. سرتیپ پس از خروج گفت: من خیال میکردم آقا تنها در فقه و اصول مجتهد است، ولی معلوم میشود در هر فنی تخصص دارد؛ چون مطالبی که امروز اظهار داشت از مسایل دقیقی است که حتی بسیاری از استادان از آن آگاهی ندارند.
آثار آیت اللّه بروجردی
مرجع روشن بین شیعه حضرت آیت اللّه بروجردی در کنار تدریس و کارهای روزانه به تحقیق نیز میپرداخت و نتایج پژوهشهای خویش را ثبت میکرد. از فقیه نامور شیعه حضرت آیت اللّه بروجردی آثاری جاودان بر جای مانده است که نام برخی از آنها چنین است: ۱. تجرید اسانید الکافی؛ ۲. تجرید فهرست شیخ طوسی؛ ۳. تجرید رجال نجاشی؛ ۴. حاشیه بر کفایة الاصول؛ ۵. حاشیه بر عروة الوثقی؛ ۶. رسالهای درباره سند صحیفه سجادیه؛ ۶. بیوت الشیعه؛ ۷. اسانید کتاب علل الشرایع شیخ صدوق.
پاسداری از میراث پیشینیان
حضرت آیت اللّه بروجردی در کنار تلاشهای علمی و اجتماعی فراوان، همواره به میراث دانشوران پیشین ارج مینهاد و در فرصتهای گوناگون آثار علمی مخطوط و کم یاب را به چاپ میرساند. کتابخانههای کوچک و بزرگ بنیاد مینهاد و آثار دانشمندان را از این راه در اختیار جویندگان دانش میگذاشت. کتابخانه بزرگ آن فقیه نستوه در کنار مسجد اعظم قم نشانه توجه مرجع شیعه به این امر خدا پسندانه است.
میراث جاوید
آیت اللّه بروجردی علم و عمل را وجهه همت خویش ساخت و در تحقیق و ژرف نگری علمی به مرحله عالی دست یافت. آن بزرگوار از همان سالهای زندگی در بروجرد همواره در اندیشه نگارش مجموعهای بود که فقیهانی را در استنباط احکام یاری دهد و آنها را از مراجعه به کتابهای روایی متعدد بی نیاز سازد. چون به قم گام نهاد و شاگردانی خبره و محقق تربیت نمود، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال اثر بیست جلدیِ جامع احادیث الشیعه را آماده چاپ ساخت. او از این طریق خدمت ارزندهای به جهان تشیع عرضه کرد. به گونهای که اینک نیز استادان، محققان و طلاب حوزههای علوم اسلامی از این میراث ماندگار بهره کافی میبرند.
مقابله با دربار
تبلیغات پر حجم روزنامهها و مجلات وابسته نظام شاه در راه دین زدایی و دورساختن مردم از فرهنگ اصیل اسلامی، مرجع بیدار شیعه را رنج میداد؛ بنابراین گاه بر میآشفت و خشمگینانه به شاه هشدار میداد. روزی به اقبال، نخست وزیر وقت، گفت: «پدرش (رضاخان) بی سواد بود، ولی یک مقدار شعور داشت، اما این شعور هم ندارد و چیزی ملتفت نمیشود!» گاهی از پذیرش او خودداری میکرد و زمانی به شدیدترین وجه ممکن در برابر نقشههای او میایستاد. برای مثال وقتی شاه مسئله تغییر خط ایران از فارسی به لاتین را مطرح کرد و در این راه تبلیغات فراوان انجام داد، مرجع دلاور شیعه، چون سدّی آهنین در برابر دربار ایستاد و گفت: «. من تا زنده ام اجازه نمیدهم این کار را عملی کنند به هر جا که میخواهد منتهی شود».
استحکام بنیادهای علمی و اقتصادی حوزه
آیت اللّه بروجردی از بزرگ مردانی است که با تلاش و همت فراوان خویش توانست حوزه علمیه قم را سروسامان داده، به مسایل معیشتی دانش پژوهان توجه ویژه نماید. حضور وی با چنان معنویت و تأیید الهی حوزه مقدس قم را که زیر ضربات پیوسته عوامل رضاخان ناتوان شده بود، جانی تازه بخشید. اینک همه چیز برای گسترش حوزه و محکم ساختن بنیادهای علمی و اقتصادی آن آماده بود. پیروان مؤمن فقیه بروجردی انبوه وجوه شرعی و هدایای خویش را نزد مرجع وارسته شان گسیل میکردند و دانشجویان از گوشه و کنار کشور برای بهره گیری از دریای دانش آن بزرگ مرد به قم میشتافتند.
مرجع جهانی
آیت اللّه بروجردی منشأ خیرات و برکات بود. این فقیه فرزانه در مدت عمر پربار و پربرکت خود خدمات بسیاری به مسلمانان سراسر جهان عرضه کردند که تأسیس بیش از هزار مسجد، مدرسه، بیمارستان، کتابخانه، گرمابه و دبستان در ایران، عراق، لبنان، آفریقا و اروپا، نمونه کوچکی از آن شمرده میشود. این خدمات ارزنده و ستودنی، مرجع شیعیان را از محدوده مرزهای کشور فراتر برد و به شخصیتی جهانی تبدیل کرد. شخصیتی که شاعران و نویسندگان اهل سنت در شعرها و مقالههای خویش وی را میستودند و دولت مردان شیعه و سنی برایش هدیه فرستادند. برای مثال زمانی ملک سعود، پادشاه حجاز، یک چمدان بزرگ حاوی پانزده نسخه قرآن کریم، قطعاتی از پرده خانه خدا و اشیای گران بهای دیگر نزد آن دانشمند وارسته گسیل داشت. اما سرور فقیهان شیعه تنها قرآنها و پرده کعبه را پذیرفت و باقی را همراه نامهای به ملک سعود بازگرداند.
ارتباط با دارالتقریب
مرجع پاک دلان، حضرت آیت اللّه بروجردی یکی از مصلحان اجتماعی و بنیان گذاران وحدت اسلامی به شمار میرود. او با روشن بینی خاص خویش آستین همت بالا زد و در کنار تدریس روزانه به اصلاحات اساسی دست یازید. او به وضعیت درسی حوزه سامان داد و به مسائل مالی طلاّب رسیدگی کرد. هم چنین برقرار ساختن ارتباط با «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» و محافل رسمی برادران اهل سنت برای ایجاد وحدت میان گروههای مسلمان، و گسیل کردن نمایندگی به اروپا و آمریکا برای شناساندن اسلام واقعی به مردم آن مناطق بخشی دیگر از اقدامات آن آفتاب فروزان به شمار میرود.
غروب خورشید فقاهت
آیت اللّه بروجردی این دانشمند بزرگ و نامی، مرجع عالم تشیّع، فقیه وارسته و خدمت گذار صادق اسلام و مسلمین، سرانجام پس از عمری پربار، در سیزدهم شوال ۱۳۸۰ ق برابر با دهم فروردین ۱۳۴۰ ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست و به جوار حق شتافت. پیکر آیت اللّه بروجردی پس از تشیع بی نظیر، در مسجد اعظم قم، که خود بنیاد نهاده بود، به خاک سپرده شد.
برگهای زرّین
تو از فراز کدامین ستاره آمده بودی که این سان کلامت بوی آسمان میداد؟ تو از کدامین کهکشان بودی که خورشید در برق نگاهت، رنگ میباخت؟ در تو کرامت کدامین ابر میبارید؟ کدامین خاک، پاکی پیشانی ات را میفهمید؟ آری، آیت اللّه بروجردی، همتی بلند، اخلاقی نیکو و زهد و تقوایی بی نظیر داشت. استادی بی بدیل، پدری مهربان و معلّمی دل سوز بود. از این رو، برگهای زرّین حیات وی با تعهد و صداقتْ مزّین، و با تاروپودی از اخلاص و محبّت، آراسته گردیده است.
رضوان خدا نثار روح آن مجتهد عالی مقام باد.
منبع: حوزه نت